مهندسی عمران ایران

مطالب عمومی مهندسی عمران معماری شهرسازی

مهندسی عمران ایران

مطالب عمومی مهندسی عمران معماری شهرسازی

چهار سو

چهار سو

چهار سوی فارسی یا چهار سوق عربی به چهار راههای دو راسته اصلی بازار شهرهای اسلامی اطلاق می شود. بازار اصفهان دارای چهارسوهای زیبایی است که از نظر معماری مورد توجه اهل فن قرار گرفته و به فضاهای معماری بازار این شهر زیبایی خاصی بخشیده است. در فصل دوم تحت عنوان چهار سوی قیصریه، نمونه ای از این چهار سوها را مطالعه کردیم. گزارش سیاحان و منابع مکتوب از چهار سوهای اصفهان، بسیار جالب است و اهمیت و کاربری آنها را از عصر صفویه تا دوران پهلوی نشان می دهد. چهار سوها علاوه بر ارزش معماری و هنری، دارای کاربریهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی نیز بوده است، مخصوصا این که در چهار سوها مکانی برای داروغه به نام تخت داروغه یا تخت میر شب که انتظامات و امنیت بازار را حفظ می کرده است، اختصاص داده می شد (پیرنیا، 1372، ص124).

از چهار سوهای زیبا و باارزش اصفهان، چهارسوی قیصریه، چهار سوی چیت سازهاف چهار سوی نقاشی، چهار سوی شاه و چهار سوی امام زاده اسماعیل، چهار سوی بازارچه علیقلی آقا و از چهار سوهای جدیدالاحداث، چهار سوی بازار حکیم را می توان نام برد. در ادامه بازارچه حسن آباد معروف به بازار چه مسجد سارو تقی بزرگ به چهار سویی بر می خوریم که به علت مسکن سازی به سه سویه تبدیل شده است واز سه طرف راه دارد. چهار سوها در کلیه بازار شهرهای اسلامی- ایرانی دارای اهمیت اقتصادی زیادی هستند. طرح اغلب چهار سوها هشت گوش و معماری آنها از سایر قسمت های راسته های بازار متمایز است. سقف همه آنها در اصفهانم گنبدی شکل و گاهی دارای تزیینات فراوانی است. کار کنج سازی در آنها با ظرافت و دقت خاصی صورت گرفته و در هر کنج نسبت به طرح کلی یک تا سه دکان و یک راه پله بنا شده است (دانشنامه جهان اسلام، 1372، ص343). برخی از چهار سوهای اصفهان مانند چهار سوی چیت سازها دارای زیرزمین کوچکی است که معمولا دورادور ستونهای اصلی ایجاد شده که به عنوان انباری از آنها استفاده می شود. ایجاد این نوع فضاهای کم عمق و کم حجم جنبه زه کش به این چهارسوها می دهد و موجب خشک و پایدار ماندن پایه های اصلی بنا می گردد. در دهه اخیر، بازار اصفهان دارای شبکه منظم کانال کشی برای خدمات شهری شده است که بدون شک در خشکی و پایداری بنای بازار نقشی مثبت داشته است.

دالان یا بند

راسته های فرعی و کم اهمیت را بند یا دالان می نامند. دالانها در حقیقت راسته هایس باریکی هستند که راسته های اصلی را به سراها و گاهی هم به کاروانسراها متصل می کنند. اصطلاح دالان را بیشتر به این جهت به کار می برند که عرض آن باریکتر از راسته اصلی است. اهمیت و رونق تجاری دالانها ضعیف تر از راسته های اصلی است، زیرا رفت و آمد در آنها کمتر صورت می گیرد. در اصفهان دالانها بیشتر محل کار صنعتگران و پیشه وران مختلف است. دالانها معمولا دارای دو در، در طرفین است که هنگام غروب بسته می شود.

در بازارهای اصفهان، دالان به راسته های فرعی سرپوشیده اطلاق می شود که در حد فاصل میان راسته اصلی و کاروانسرا یا سراها قرار دارد. طول و عرض دالانها کم و در دو طرف آن حجره ها و دکانها قرار گرفته است و گاهی دارای سکویی نیز هست. برخی از دالانهای بازار اصفهان بسیار عریض و به صورت ک راسته معتبر و حتی دو طبقه است، مانند الان سرای مخلص. این سرا جمیعا دارای سه دالان است که به بازار بزرگ راه دارد. اما سرای گلشن دارای چهار دالان است که در گوشه های چهار گانه فضای باز سرا قرار دارند. دالانهای چهار گانه سرای گلشن به حوض کوچکی در فضای باز سرا ختم می شوند که احتمالا بجز زیبایی وجود آنها، عبور و مرور کاروانیان را نیز به آنها منع می کرد. دالانها از نظر تجار و بازاریان نسبت به راسته های اصلی به علت کمی رفت و آمد و خلوت بودن، جایگاه دست دوم را دارند. این دالانها محل مناسبی برای فعالیت تولید کنندگان صنایع دستی بوده است و در آنها فروش یک نوع کالا انجام می گرفته است. از معروفترین دالانهای بازار اصفهان، دالان سرای مخلص و یا دالانهای سرای گلشن را می توان نام برد.

 

 

حجره یا دکان

عناصری که شرح آنها گذشت، همه دارای دکان یا حجره بوده، معمولا فضاهای کوچکی را اشغال کرده اند. دکانها در دو طرف راسته ها و دالانها قرار دارند و از آنها به منظور فروش کالا استفاده می شود و در واقع مراکز خرده فروشی هستند و اصطلاح دکان را برای آنها به کار می برند. در صورتی که برای فضاهای کوچک سراها، کاروانسراها و تیمچه ها که محل عمده فروشی هستند و دفاتر تجاری نیز در آنها قرار دارند، اغلب از اصطلاح حجره استفاده می کنند. بنابراین، کوچکترین و فراوانترین عنصر بازار را حجره یا دکان تشکیل می دهد. حجره به دکانهایی اطلاق می شود که دفاتر تجاری- اداری در آن جا مستقر باشند. معمولا در اغلب بازارها طبقه بالا چنین کاربردی را بر عهده دارد. بعضی از نویسندگان فرقی بین حجره و دکان قایل نیستند و آن دو را مترادف یکدیگر می دانند. البته، اکثر حجره هایی که کاربرد دفتری دارند، در طبقات دوم واقع شده اند. حجره ها هیچ تریینی ندارند و در نهایت سادگی هستند. در مدارس علمیه شهرهای ایران به اتاقهای طلاب نیز حجره می گویند. در چند دهه اخیر با تغییر و تحول عصر پهلوی و تجدد طلبی، شکل قدیمی دکانهای بازار تغییر یافته و کمتر دکانی با خصوصیات قدیمی و سنتی، دست نخورده باقی مانده است. در بعضی از راسته های اصفهان دکانها به دو قسمت مساوی و گاهی یک سوم و دو سوم تقسیم شده اند که یاد آور قوانین ارثی ماست.

وسعت هر یک از دکانها و حجره ها به نوع فعالیتهای آن بستگی دارد. مثلا دکان زرگری و یا گوهر فروشان کوچک، دکان کفاشان و کفش فروشان متوسط، ولی دکان رنگرزان یا مسگران نسبتا بزرگ است. البته ، وسعت دکانها و حجره ها با وسعت زمینی که طراحان در زمان ساخت بنا در اختیار داشته اند، بی ارتباط نیست. در کشورهای عربی زبان خاورمیانه، به جای دکان و حجره دو اصطلاح حانوت و محل را به کار می برند. وسعت دکانها در بازار اصفهان بسیار متفاوت است، به وطری که کوچکترین دکان 2 متر مربع و بزرگترین آن در بازار اصفهان 32 متر مربع اندازه گیری شده است. حجره ها و دکانهایی که در عصر صفویه بنا گردیده اند، بزرگتر از حجره و دکانهای ساخته شده در دیگر ادوار تاریخی بوده اند. دکانهای بازار اصفهان اغلب دارای پستوهایی هستند که از آنها به عنوان انبار، کارگاه و دفتر کار استفاده می شود. برای این پستو ها که بی شباهت به صندوقخانه های مساکن معمولی نیست، مساحت یک سوم و یک چهارم مساحت کل در نظر گرفته می شود. در اصفهان حجره های بدون پستو ناقص تلقی می شوند. در این پستو ها بساط چای و قلیان، منقل و پخت و پز- و گاهی تریاک- ظروف غذاپزی و غذا خوری و رختخواب وجود دارد و محل استراحت شاغلان است. (شهری، 1367، ص335). کف دکانها در گذشته کمی بالاتر از کف راسته ها بوده، لکن در دهه های اخیر این نوع سکو ها از بین برده شده و با کف راسته ها همسطح هستند. شکل دکانها مربع یا مستطیل است که از قسمت انتهایی آن به عنوان انبار، کارگاه و دفتر استفاده می شود. شکل سنتی اغلب دکانها تغییر یافته است. این تغییر و دگر گونی را باید در نفوذ تمدن غرب جستجو کرد. حجره ها معمولا با توجه به نوع آن انجام می گرفته تا عبور مرور با چهار چرخه ها بسهولت انجام گیرد. همه سراها در اصفهان دارای بارانداز نیستند.

 

تیم و تیمچه

تیمچه یک واژه ایرانی است. در بازار اصفهان و سایر شهر های سنتی ایران به فضاهای سرپوشیده وسیعی که دارای ساختمان دو طبقه و گاهی سه طبقه هستند، اطلاق می گردد. معمولا سراهای سرپوشیده بزرگ را در ایران تیم و اگر کوچک باشند، تیمچه می نامند. در دهه های اخیر اصطلاح تیم کمتر به کار می رود. پیدایش اصطلاح تیمچه و معماری آن به دوران بعد از صفویه بر می گردد. سه نوع  تیمچه در اصفهان قابل تشخیص است: اول تیمچه هایی که ساختمان دو طبقه مسقف داشته و به شکل مربع، هشت ضلعی و یا مستطیل است مانند تیمچه عتیقه فروشان. دوم تیمچه دو طبقه با سقف یا بدون سقف و بهاربند و بدون سقف، مانند بتیمچه ملک. سوم تیمچه های یک طبقه با سقف یا بدون سقف مانند تیمچه حاج کریم پوستی. سقف برخی از تیمچه ها از بین رفته و به شکل فضای باز در آمده است، مانند تیمچه قهوه کاشیها. از خصوصیات تیمچه های اصفهان معماری و تزیین بسیار زیبای آنه9است، اغلب تیمچه های بازار اصفهان دارای حوضی است که به هوای داخل تیمچه ها لطافت و زیبایی خاصی می بخشد. عواملی چند تیمچه را از تیم و سرا و کاروانسرا متمایز می سازد. اول زیبایی معماری تیمچه ها، دوم سرپوشیدگی فضای آنها و سوم تجارت تک محصولی و چهارم سکوت و آرامش بیشتر نسبت به عناصر دیگر بازار، زیرا رفت و آمد همگانی در آنها صورت نمی گیرد. بعضی از نویسندگان تیمچه های بدون سقف را شکل تکامل یافته کاروانسراهای دوره صفویه دانسته اند (ادیب صابری، 1364، ص24).

تیمچه ها معمولا از نظر مکان جغرافیایی در مراکز اصلی بازارها قرار دارند و بعضی از تیمچه ها در ایران به علت عرضه کالاهای گرانقیمت عنوان قیصریه به خود گرفته اند. کالاها در تیمها و تیمچه ها به واسطه محفوظ ماندن، از امنیت بیشتری برخوردارند، بنابراین، کالاهای عرضه شده در آنها با ارزش ترند و دارای حجم کمتری نیز هستند. تیمچه ها در گذشته فقط محل کار بازرگانان دست اول درجه یک بوده است و دلالها و واسطه ها به آنها راه داشتند و دیگران حق مراجعه به آن را نداشتند و خریدار و فروشنده نمی توانستند مستقیما به تجار آن مراجعه کنند (شهری، 1367، ص336).

تیمها نیز مانند تیمچه ها محل انجام کارهای دفتری و محل فعالیت دلالان و عمده فروشان بوده است. در تیمها چند نوع تجارت صورت می گرفته، در حالی که در تیمچه ها تنها یک نوع فعالیت تجاری انجام می پذیرفته است.

تیمچه ها از داخل به راسته های اصلی بازار و از سمت دیگر به سرا و یا کاروانسرا ارتباط پیدا می کنند، با یک بارانداز به جهت تسهیل در کار که پایین تر از سطح تیمچه ها قرار دارد و به عنوان سرداب نیز مورد استفاده قرار می گیرد (جباری، 1379، ص43). از تیمچه های بسیار زیبایی بازار اصفهان تیمچه ملک است که از بناهای دوره قاجاریه است. تیمچه ملک دارای سه فضای مشخص و معین است که اولین فضای ورودی سرپوشیده با سقفی زیبا و تزیینات چوبی توجه هر بیننده را به خود جلب می کند. بعد از سالن دو طبقه سرپوشیده به دو فضای سرباز و به صورت سرا که به نام بهاربند تیمچه ملک معروف است، ختم می گردد. کلیه تیمچه های بازار اصفهان دارای آبنمای هستند که بجز زیبایی، هوای داخل تیمچه ها را نیز لطافت می بخشد.

بعضی از نویسندگان اصل و منشا این نوع سالنهای خرید و فروش را به دوره روم باستان می رسانند که به آنها باسیلیکا1 گفته می شده و ریشه یونانی داشته است و آن مرکب از بناهایی با تالارهای متعدد و یکی از ضمایم میدان عمومی شهر، به نام فوروم2 بوده است. کاربری آنها در فصول مساعد سال صورت می گرفته است. در حلب و دمشق عصر رومیان از این سراهای سرپوشیده وجود داشته که بر اثر آتش سوزی و یا تنگی جا از بین رفته و در نتیجه دفاتر تجاری آنها به راسته بازار ها و کویهای تجاری منتقل شده است (Wirth , 1975 , 11) که آنها نیز سقف پیدا کرده، مانند قیصریه های حلب و دمشق که همه این مراکز خرید، دارای در و دربندی بوده و بستن آنها نیز مانع ایجاد سکونت انسانی در بازار می شده است. در اصفهان و حتی ایران قدمت هیچ یک از تیمچه ها از قرن دوازدهم فراتر نمی رود. پرفسور ویرت جغرافیدان آلمانی قیصریه اصفهان را مشابه یک تالار سرپوشیده طویل دانسته ه قدمت آن به قرن یازدهم ق. می رسد و قدیمتر از آن را در ایران سراغ ندارد (12 ، 1975، Wirth E.). البته ، این سوال برای نگارنده مطرح است که آیا قیصریه اصفهان را می توان یک تیم یا یک راسته عریض تلقی کرد؟ به عقیده ما ایرانیان یک راسته متداولتر و منطقی تر به نظر می رسد تا یک تیم.

تیمچه ها از نظر معماری شایان توجه است و در احداث آنها فنون معماری و دقت کافی مبذول گردیده است، مانند تیمچه ملک در بازار اصفهان که با ظرافت بنا شده و می یافت. تا سال 1380 ش. آثاری از بازارچه ، مرکب از چند دکان قدیمی، باقی مانده بود که در آن سال طاقهای خشتی آن برچیده شد، ولی چهار دهنه دکان و یک نانوایی هنوز هم توجه افراد را به خود جلب می کند.

بازارچه چهار سو آجری

یکی از بازارچه های جالب در محله خواجوست که در فاصله کمی با بازارچه چهار سو فریدون قرار دارد و به علت زیادی جمعیت، دارای چندین مسجد است که تنها در نزدیک این چهار سو به چهار مسجد به نامهای: صاحب الزمان، میرزا صادق، بهشتی و امام جعفر صادق بر میخوریم. مزبور از نظر وسعت و امکانات با یکدیگر فرق کلی دارند و نسبت به نیاز مردم محله از آنها استفاده می شود.

در بازارچه چهار سو آجری علاوه بر چهار مسجد، یک سقاخانه و یک حمام نیز وجود دارد که در حال تغییر کاربری هستند و از طرف سازمان اوقاف به مسکن و مرکز بهداشت تبدیل شده اند.

این بازارچه دارای 18 دهنه دکان است که مرکب از بقالی، نانوایی، لبنیاتی، مواد غذایی، بریانی ، نجاری، قلمزنی، خدمات گازرسانی، گوشت فروشی، تعمیرات لوازم الکتریکی خانگی، لوازم برقی دست دوم، سبزی فروشی، میوه فروشی، تعمیر دوچرخه و سیم پیچی است. این نکته گفتنی است که بازار اصلی شهر اصفهان از طریق بازارچه حسن آباد به چهار سو نقاشی فریدون و چهار سو آجری و ادامه آن به دروازه شهر و جی(شهرستان)- که همان شهر باستانی اصفهان باشد- ختم می شده است.

بازارچه بید آباد یا مسجد سید

این بازارچه در کنار خیابان مسجد سید و انتهای خیابان جدید الاحداث طیب قرار گرفته است. وجه تسمیه بید آباد بدین دلیل بوده است که قبل از ایجاد این بازار چه و یا مسجد سید، در این محل درختان عظیم و تنومند بید وجود داشته که بعد از ایجاد محله بید آباد، همین نام به آن اطلاق گردیده است. در منابع بسیار قدیمی آن را ویز آباد نوشته اند (مافرخی، 1389). قدمت بازارچه بید آباد یا بازارچه مسجد سید با تاریخ بنای مسجد همزمان است و ساخت آن در قرن سیزدهم هجری قمری توسط حاج سید محمد باقر شفتی (1260-1180 ق.) که از روحانیون بزرگ اصفهان و از مراجع شیعه در اواخر نیمه اول قرن سزدهم هجری بود، شروع گردید و کاشیکاری آن تا پایان نیمه دوم آن قرن ادامه یافت. مسجد سید بهترین نمونه های معماری و کاشیکاری در دوره قاجاریه را داراست. بازارچه بید آباد دارای سقفی چوبی است. این بازارچه دارای یک مدرسه علمیه به نام میرزا حسین است. تعداد دکانهای فعال این بازارچه 36 دهنه است که مرکب از میوه فروشی، سبزی فروشی، تعمیر کفش، صرافی، لبنیاتی، زرگری، خیاطی، الکتریکی، عطاری، کله پزی، کبابی، لباس فروشی، چینی فروشی، پلاستیک فروشی، ساعت فروشی، مواد غذایی فروشی، لوله کشی و نانوایی است. این بازارچه به علت قرار گرفت در یکی از پر رفت و آمد ترین خیابان های شهر و تنوع در فروش و عرضه کالاهای مورد نیاز ساکنان شهر و ارتباط مستقیم مردم با آن، به عنوان یکی از بازارچه های فرا محله ای اصفهان معرفی می گردد (ر. ک . نقشه شماره 54).

بازارچه شاطر باشی

بازارچه شاطر باشی در محدوده خیابانهای مسجد سید قرار دارد و فاصله بسیار اندکی با بازارچه بید آباد دارد. تاریخ بنای آن به اواخر عصر قاجاری می رسد. قبل از احداث خیابان مسجد سید بازارچه مزبور رونق زیادی داشته است. در سالهای اخیر تعمیرات و بازسازی بزرگی در آن صورت گرفته و دارای تابلویی از کاشی است که اسم بازارچه شاطر باشی در آن تزیین یافته است. سقف آن آجری با طاق نسبتا بلند و دارای 20 دهنه دکان است. برخی از دکانها فعال نیستند، لکن 2 دهنه قلم زنی، 2 دهنه لبنیاتی و پرداخت نقره ، و از مشاغل خیاطی، آشپزی، بقالی و مواد غذایی فروشی، از هر کدام تنها یک باب در آن به چشم می خورد.

بازارچه حاج آقا شجاع

این بازارچه در محدوده احمد آباد و ورودی غربی قلعه طبرک قرار دارد. موقعیت جغرافیایی آن نشان می دهد که بازارچه مزبور با تکوین قلعه طبرک ایجاد شده و نیازمندیهای ساکنان قلعه را رفع می کرده است، ولی بعد از مخروبه شدن بازسازی نشده است. زیر طاق بازارچه 10 باب دکان از جمله میوه فروشی، بقالی، لوازم الکتریکی، قصابی و سقا خانه وجود دارد. ساکنان محله به علت نزدیکی به خیابان ملک و انگورستان ملک از حمام آن استفاده می کردند. آخرین قسمت بازارچه به طرف مشرق، ورودی قلعه طبرک است. عرض بازار در حدود 8 متر و طول آن حدود 40 متر است.

بازاریان در سالهای اخیر، از جمله در تهران، تبریز، مشهد و اصفهان به احداث بیمارستانها و درمانگاهها مبادرت کرده اند. در اصفهان بیمارستانهای رحیم زاده، عسکریه، آزمایشگاه مهدیه و درمانگاه اعلمی هرندی را بنیان نهاده اند که از تعرفه های معمولی و پایین تری برخوردار باشند و یا فقرا را کمک و یاری دهند. این عمل نشان دهنده قدرت و حمایت آنها از انسانهای بی پناه است.

بازاریان بجز کمکهای مالی خود به زیردستان، در فعالیتهای مذهبی و جشنهای ملی نیز حضوری فعال دارند. این عمل به محبوبیت آنها در جامعه شهری منجر می گردد و بدین وسیله نقشی اجتماعی و هویتی غیر اقتصادی پیدا می کنند. در واقع، آنها به چنین نهاد هایی برای تداوم زندگی بازاری خود احتیاج دارند.

مقدمه ای بر کارکرد اجتماعی- فرهنگی بازار

داد و ستد با اینکه هدفهای اقتصادی را دنبال می کند، لکن در مبادلات اجتماعی و فرهنگی نیز نقش مهمی را به عهده دارد. از طرف دیگر، رابطه اشکال مختلف فضاهای بازار با مسائل اجتماعی- فرهنگی و صنعتی ناگسستنی است؛ چه بعد از هر گونه تغییر و تحول اجتماعی شکل بازار نیز تغییر کرده و فضاها و عناصر آن، نه تنها از نظر کیفی، بلکه از دید کمی نیز نسبت به احتیاجات مردم تغییر پیدا کرده است. بازاریان با ایمان در طول تاریخ همیشه مشکلات اجتماعی- سیاسی و فرهنگی خود را رفع کرده اند. نداشتن در و پنجره در محل دکانها، بازاریان را به هم نزدیک می کند و بجز مسائل اقتصادی- اجتماعی به بحث سیاسی نیز می پردازند و هنوز بازارها مراکز مهمی برای انتشار اخبار مهم مملکتی و حتی جهانی به حساب می آیند. این امر در مورد بازار اصفهان نیز صادق است. همجواری شاغلان بازار باعث می گردد که آنها بتوانند مسائل حرفه ای و اجتماعی خود را با یکدیگر در میان گذاشته و تصمیماتی را که بر اساس مشاوره بوده، اتخاذ کنند.

از نظر فرهنگی- دینی، بازار و بازاریان پیوسته پرچمدار دین مبین اسلام بوده و هستند، اما بدون شک، مسجد جامع در جوار بازار  با تحولات فنی- علمی و پیدایش انواع رسانه های گروهی که در سطح جهانی پیدا شده، اکنون اهمیت گذشته خود را از دست داده است. با وجود این، در شهرهای نو بنیاد ایران، ابتدا به ساختن مسجد جامع و یا مسجد اصلی شهر مبادرت می شود و به تبعیت از الگوی شهرهای اسلامی مرکز خریدی (بازارچه) نیز در کنار آن پدید می آورند. در اصفهان از قرن دوم هجری قمری تا امروز رابطه تنگاتنگی بین بازار و دین وجود داشته است. شاغلان در بازار شهرهای اسلامی خود را نگهبان دین می دانند و در اجرای مناسک آیینی- عبادی و شعایر دینی پیشقدم هستند. مذهبی بودن بازاریان برای خریداران بازار دارای کمال اهمیت است. یک بازاری خداشناس باید انصاف را در قیمت گذاری کالاهای خود و عدالت را در معاملات مراعات و از احتکار، کم فروشی و گران فروشی پرهیز کند.

پراکندگی جغرافیایی مساجد در بازار اصفهان چنان منظم و هماهنگ است که بازاریان در زمانی بسیار کوتاه جهت گزاردن نماز، خود را به نزدیکترین مسجد در بازار می رسانند. مدارس دینی هم از پراکندگی نسبتا خوبی برخوردارند. وجود این مراکز آموزش در بازار، این حقیقت را روشن می کند که آنها علاقه مند به یادگیری در سطح بالاتری هستند و حتی در طول تاریخ بنای مدارس را زید چتر حمایت مادی و معنوی خویش داشته اند.

بازار اصفهان به اعیاد ملی- مذهبی توجه دارد. در روزهای مهم اعیاد، بازار چراغانی می شود و حاضران در بازار به شیرینی و شربت خوری دعوت می شوند. تعداد روزهای ملی- مذهبی که در بازار جشن برپا می گردد و آذین بندی صورت می گیرد، پنج روز است، ولی بر عکس روزهای عزاداری، بازارها در پوشش سیاه فرو می روند و هیاتهای مذهبی و عزاداری متعلق به اصناف با دسته های مختلف به عزاداری می پردازند و در راسته های اصلی بازار به حرکت در می آیند و گاهی در مسیر حرکت خود از طرف بازاریان توانگر پذیرایی می شوند.

در گذشته، اختلاف بازاریان اصفهان توسط خود آنها با دخالت رئیس اصناف حل و فصل می شد و در صورت بزرگ بودن مساله ، محتسب این وظیفه را به عهده داشت که در بخش مدیریت بازار در گذشته بدان اشاره شد، اما امروزه قضاوتها و نظارتها بر بازار با اتاق اصناف، اتحادیه های صنفی، اداره بهداشت، سازمان نظارت بر اماکن عمومی و مهمتر از همه، ستاد تعزیرات حکومتی است. چنین تصور می شود که عملکردهای سازمانهای جدید اداری که از دیوان سالاری حکومتی و شهری جدید پدید آمده است، هرگز کارایی سیستم قدیم را ندارد و تردیدی نیست که این مراکز و سازمانها، از همبستگی و اتحاد اصناف خواهد کاست و تجمع صنفی که در گذشته وجود داشته و همه عضو آن بودند، اکنون رو به تحلیل است؛ بدین معنا که تنها چند در صد از مشاغل در این اتحادیه های صنفی عضو هستند.

کارکرد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بازار اصفهان

بازار تنها داد و ستد را بر عهده ندارد، بلکه کارکردهای دیگری چون نقش اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی را نیز به عهده دارد. علت این همه کار کرد را باید در تجمع انسانها در یک مکان جغرافیایی جستجو کرد. گروهی به داد و ستد مشغولند و گروهی دیگر به تولید کالاهای مختلف که در صنفهای گوناگون تشکل یافته اند و یا خریداران و فروشندگانی از روستا و شهر در آن جمع شده و رابطه نزدیکی با بازار دارند. این امر به مبادلات فرهنگی- اجتماعی و حتی سیاسی منجر می گردد.

بازار در شهرهای اسلامی، بویژه ایران و بالاخص اصفهان مرکز شهر از نظر اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی، سیاسی و مذهبی شناخته می شود. امروزه با تغییر و تحولات عظیمی که در کشور پیش آمده، تمدن غرب در میان مردم ما رخنه کرده و شهرهای ما را به سوی جهانی شدن سوق داده است، لیکن بازار هنوز کارکردهای قدیمی خویش را از دست نداده و پیوسته برای تصمیم گیریهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شهر، حرفی برای گفتن دارد. بازار اصفهان در طول تاریخ همواره محل برخورد عقاید و افکار مختلف و مرکز فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و مذهبی بوده است. با اینکه بازار به منزله یک اجتماع بزرگ تلقی می شود و اهداف مشترکی را این خانواده بزرگ دنبال می کند، اما اعضای آن از نظر اجتماعی، سیاسی و مذهبی خود را منتسب به یک گروه خاص می دانند.

همجواری دکانها و حجره ها و عدم وجود در و پنجره ، بیش از پیش در نزدیکی بازاریان به همدیگر موثر و بحث و گفتگو در مورد مسائل روز بین آنها بسهولت امکان پذیر بوده است (اسفندیار بیگلری، 1355، ص43). در گذشته، خریداران و فروشندگان معمولا از آخرین اخبار شهر و گاهی کشور و جهان آگاهی پیدا می کردند. مخصوصا حمامهای بخش بازار نقش اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی مهمی داشتند و بازاریان در ساعات فراغت حمام را محل ملاقاتهای خود قرار می دادند. از دورانی که بازار اصفهان به موازات احداث مسجد جامع در اواسط قرن دوم تکوین یافت، این مکان بجز نقش اقتصادی مرکز فعالیتهای جماعات مختلف، از جمله مسلمانان، یهودیان، زرتشتیان و مسیحیان، بوده و هر گروهی برای خود افکار سیاسی، اجتماعی و مذهبی خاصی را دنبال می کرده است. منابع تاریخی نیز این حقیقت را برای ما روشن می سازد که از قرون نخستین اسلامی، پیروان دین مبین اسلام در این شهر ره مذاهب و فرق مختلفی گرایش داشته اند که علاوه بر زندگی آنها در یک مرحله خاص، در بازار نیز جماعاتی را تشکیل می داده اند ومشاغل ویژه ای را نیز به خود اختصاص می داده اند. آنها راسته های خاصی را برای خود داشته اند و حتی مساجدی نیز به اسم همان صنفها احداث کرده بودند که هنوز هم پای برجاست، مانند: مسجد خیاطان، مسجد شیره پزها، مسجد حمالها و غیره. مساجد جامع شهرها تا پیدایش اکتشافات سیستمهای ارتباط جمعی و قرارگیری کاخهای سلاطین در کنار آنها و پیوستگی آن دو، با بازار، کانون مهم خبر رسانی بوده اند. بازار اصفهان و کاروانسراهای آن نخستین کانونهای مهم شهری بودند که کاروانیان تازه وارد با فرود آمدن در آنها، اخبار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شهرهای خود را به بازار می آوردند و سپس در سایر نقاط شهری (محلات) انتشار می یافت. اخبار بسیار مهم و حکومتی معمولا به وسیله نمایندگان دیوانی و گروه خاصی به نام جارچیان در بازار و سایر نقاط شهری به آگاهی همگان می رسید و این شغل از مشاغل مهم شهری و حکومتی بود. وجود سرا و حمام جارچی باشی (رئیس جارچیان) واقع در بازار اصفهان یادگار دوران گذشته است.

بازار اصفهان در جشنهای مذهبی و ملی و گاهی  به خاطر فتوحات شاهانی چون شاه عباس اول آذین بندی می شد و مردم شهر در آن جمع می شدند. د عصر صفویه گاهی از مهمانان و نمایندگان سیاسی خارجی در بازار پذیرایی می شد.

در اعیاد ملی، از جمله عید نوروز که باعث رونق اقتصادی بازار بوده و هست، تا پیش از قرن پنجم، همه ساله در این شهر از شروع عید نوروز به مدت یک تا دو ماه، بازاری (موقتی) در کنار دروازه جور به نام بازار جورین برپا می شد و مردم از بزرگ و کوچک در آن شرکت می جستند و به نشاط و بازیهای مختلف می پردازند. گفته اند که عضدالدوله دیلمی در ایام جوانی شاهد برگزاری این مراسم د اصفهان بوده و به آن علاقه بسیاری داشته است (مافروخی، 1328، ص17)

بازار اصفهان بجز سوگواریهای مخصوص، گاهی با مرگ پیشوایان مذهبی به علامت احترام و عزاداری بسته می شود. از مراسم سوگواری که بازاریان اصفهان در آن شرکت می کنند، عزاداری عاشورای حسینی است. در این روز سراسر بازار بسته می شود و هیاتهای مذهبی با دسته های عزاداری در مساجد و حسینیه ها ابراز سوگواری می کنند.

بازار اصفهان در طول تاریخ پیوسته در برابر مالیاتهای حکومتی مقاومت می کرده اند. در سالهای اخیر بنا به اظهار بازاریان، فشارهای مالیاتی بر دوش بازاریان سنگینی کرده و این امر موجب کشمکش بازاریان و ممیزان مالیاتی گردیده است، مخصوصا در میان صنفهایی که داد و ستد آنها با رکود رو به رو بوده، کشمکش مذکور شدت گرفته است، مانند فرش فروشان بازار.

برخی از نویسندگان در مورد فعالیت سیاسی بازاریان، اعتقاد دارند که فعالیت آنها هیچ گاه به آن حد نرسیده است که بتوانند سیاست حکومت را به خواست و نفع خود رهبری کنند (سعید الشیخعلی، 1362، ص 126) اما در ایران دوره مشروطیت و در 5/1 قرن اخیر بازار شهرهای ایران و اصفهان نقشی بسیار مهم در تغییر و تحول سیاسی کشور داشته اند (دانشنامه جهان اسلام، 1372، ص 360) که به شرح اجمالی آن خواهیم پرداخت. در مطالعه مبارزه بازاریان بامراکز حکومتی احتمالاض بازار تبریز قدیمترین بازاری بوده که بر ضد حکومت مرکزی بسته می شود و این حرکت در اواخر قرن هفتم اتفاق می افد که به شرح مختصر آن می پردازیم : در دوره ایلخانان ، پس از مخرگ ارغوان برادرش کیخاتو که در زمان او فرمانروای آسیای صغیر بود، به پادشاهی رسید (23 رجب سال 690 ق) کیخاتو پادشاهی بخشنده بود و خزانه مملکت را بین تهی دستان و درباریان قسمت کرد. این حاتم بخشیهای او کشور با کمبود درامد و فقهر اقتصادی دچار سخت و در نتیجه خزانه چینیها زا پول کاغذ استفاده می کنندف برای جبران کمبود مادی چاپخانه ای در تبریز تاسیس نمود و به رواج نوعی اسکناس که چاو خوانده می شود ، اقدام و عز الدین بن مظفر را مامور این کار کرد (693ق) مقصود او از این کار، این بود که این پول کاغذی در یمان مردم رواج پیدا کند و طلا و نقره به خزانه دولت باز گردد . چاو عبارت بود از قطعه کاغذ مستطیل شکلی که چند کلمه به خط «اویغوری» بر یک طرف آن نوشته شده بود و بر طرف دیگر آن عبارت «لا اله الا الله، محمد رسول الله»  را نگاشته بودند اما مردم از قبول این اسکناس بدون پشتوانه خودداری کردند و در تبریز بازارها را بستند. به طوری که ایلخان ناچار شد که فرمانی صادر کرده و چاو را ملغی سازد (محمد جواد مشکور، 1363، ص 230)

جنبش تنباکو در بازار اصفهان

تنباکو یکی از مهمترین کشتهای ایران در قرن نوزدهم بود که جنبه صادراتی داشت و مهمترین مشتری آن ترکیه بود تنباکوی مورد نیاز ترکیه، تنها از ایران تامین می شود البته تنباکوی ایران به میزان قابل توجهی نیز به عراق صادر می گردید.

در سال 1307 ق . /1890 م انحصار و فروش تنباکو به فردی انگلیسی به نام جرالد اف . تالبوت به مدت پنجاه سا واگذار شد که در منابع مکتوب به نام «انحصارنامه رژی» معروف ات. در مقابل این انحصار مقرر شده بود که سالیانه 15000 لیره انگلیس و 25 درصد از سود خالص پس از کسر 5 درصد سود سرمایه صاحبان امتیاز ، به خزانه دولت ریخته شود. در آن دوره تجارت تنباکو برای تولیدکنندگان و فروشندگان که اغلب بازاری بودند، بسیار مهم بود و زندگی عده کثیری از خانواده ها به آن بستگی داشت ، لذا انحصار آن به دست یک اجنبی باعث اعتراض جامعه ایران گردید، ولی ناصرالدین شاه به اعتراض تجار ترتیب اثر نمی داد. لذا تجار تصمیم می گیرند که مخالفت خود را به صورت جدی تر به شاه نشان دهند که در این مورد حاج بنکدار، تاجر معتبر اصفهانی تمام موجودی تنباکوی خود را که 12000 کیسه بود به آتش می کشد تا ان را به رژی به بهای تعیین شده نفروشد و می گوید من تنباکوهای خود را به خدا فروختم. این حرکت، اعتراض بازار اغلب شهرهای مهم کشور، از جمله تبریز، مشهد، تهران و شیراز را به دنبال داشت. رهبری علنی جنبش تنباکو را علما و بازاریان بر عهده داشتند و همه خواستار لغو امتیاز آن بودند ولی با وجود این روز پنج شنبه اول جمادی الاول سال 13098 ق. فتوایی از طرف آْیت الله حاج میرزا حسن شیرازی مقیم سامره ، در اصفهان منتشر می شود و این خبر در اند مدت در کلیه شهرهای ایران به اطلاع همگان می رسد. دولت ، ملک التجار را که به جعل فتوا متهم شده بود، به زندان می فرستد و به تجار دیگر که در این کار دخالتی داشتند سختگیری می کند، ولی این کارها فایده ای نداشت و مردم علیه کمپانی رژی همت می گمارند و از کشیدن توتون و تنباکو جداً خودداری می کنند.[1] در این موقع دولت رضایت به لغو قرارداد انحصاری داخلی می دهد، ولی انحصار خارجی همچنان به قوت خود باقی می ماند که میرزای شیرازی و تجار به این کار رضایت نمی دهند و لغو انحصار خارجی به آن را نیز خواستار می شوند شایسته ذکر است که برای اولین بار در قرن گذشته علیه استعمار و استثمار خارجی فتوا داده می شود. این عمل حکومت وقت را رسوا نمود و از پای در آورد و شرکت خارجی تنباکو که معروف به «رژی» بود و با رضایت مستقیم ناصرالدین شاه و دریافت 18000 لیره به عنوان هدیه برپا شده بود، لغو گردید و بدینوسیله تجارت انحصاری تنباکوی ایران از چنگ شرکت خارجی بیرون آمد. در این جنبش نقش اصفهان و بازار شهر و روحانیون را نباید فراموش کرد که اعتراض مردم را سازمان می دادند، سه روحانی طراز اول به نامهای آقانجفی ، شیخ محمدی علی و ملاً باقر فشارکی بودند و با سخنرانیهای خود در محراب و منبر مردم را آگاهی می دادند. این حرکت در دل زورمندان.

قیصریه

واژه قیصریه از زبان آلمانی وارد زبان عربی شده ست . قیصر لقب یولیوس سایروس امپراتور روم بود ، اما بعدها همه امپراتورهای روم به این عنوان ملقب شدند و از آن پس عنوان و لقب امپراتون آلمان و روسیه تزاری هم شد (دانشنامه جهان اسلام ، 1372، ص 330) واژه قیصریه در بازارهای سنتی ایران به مهمترین و زیباترین بازارها اطلاق یم شد که به دستور شاهان و حکام بنا شده بود. منظور از به کار بردن این اصطلاح، بازاری است که در شأن قیصر، امپراتور روم باشد. لکن بازار هیچ ارتباطی با شاهان رومی نداشت، اما به معنی شاهانه و با عظمت است. قیصریه اصفهان واقعاً در نهایت زیبایی و عظمت و در دو طبقه بنا شده و از شکوه و جلال خاصی برخوردار است که طبقه بالا برای تولید و طبقه پایین برای عرضه کالا بنا شده است. این نکته گفتنی است که بازار قیصریه یادگار شاه عباس اول ، ولی این، نخستین قیصریه بازار اصفهان نبوده بلکه قبل از بنای آن نیز قیصریه ای با میدان (میدان عتیق) در محل ورودی بازار قدیم که احتمالاً یادگار عصر سلاجقه بوده، وجود داشته است. شاردن سیاح فرانسوی در این باره چنین می نویسد : در شمال شرق میدان (میدان کهنه) قیصریه قدیم یا ورودی بازار قرارداد که در وضعیت بسیار خرابی است محمد شرابی ، بازار شناس معروف عرب درباره قیصریه چنین می نویسد : در تمام شرق نزدیک ، در کشورهای مغرب (مراکش ، تونس و الجزایر)، اصطلاح قیصریه به مراکز تجاری و مغازه هایی اطلاق می شود که امکان اقامت شبانه در آنها نباشد. البته ، تلفظ و آوای این واژه با توجه به حوزه های فرهنگی، متفاوت است. مثلاً در ایران و مناطق حوزه نفوذ فرهنگی زبان فارسی، مانند کویت این واژه به کار برده می شود و احتمالاً این اسم از زبان یوانی گرفته شده و به معنی «بازار شاهی» است. اصطلاح قیصریه از ابتدای قرون وسطی (قرن دهم میلادی) در کشورهای عربی و همچنین ایران به معنی فضاهای تجاری و صنایع دستی به کار می رفته است . در سرزمینهای عربی ، زبان اصطلاح قیساریه را به کار می بردند که دارای راسته مسقفی بوده است شرابی معتقد است که در ترکیه واژه «آراستا» به جای قیصریه رایج است که معنی سقف را می دهد و منظور از آن ، راسته های مسقف یا دکانهای از قبل طراحی شده است که در زبان فارسی هم، این واژه را به صورت رسته یا راسته می بینیم، مانند رسته های بازار. در  بعضی از کشورهای عربی ، از واژه «بدستان» نیز در بیان این نوع بازارها استفاده می شود. این واژه از بزی ستان یا بزیس تان ماخوذ است و بز در زبان عربی به پارچه هایی اطلاق می شد که از ابریشم یا پنبه بافته شده باشد و از یانر و می توان گفت که اسم بزازی نیز از آن گرفته شده، یعنی قماش فروش و این اصطلاح با واژه قیصریه از نظر عملکرد مترادف است (Scharabi M.,1985,16)

منابع تاریخی نشان می دهد که قیصریه ها در بازار اغلب شهرهای ایران به پارچه فروش اختصاص داشته و یکی از با اهمیت ترین مراکز تجاری شهرها بوده و معمولاً محوطه ای بزرگ و سرپوشیده با درهای بزرگ بوده است که شبها بر آن قفل می زده اند به غیر از انواع پارچه ها ، کالاهای گران قیمت دیگری نیز در این بازارها نگهداری و خرید و فروش می شده است امنیت اقتصادی قیصریه به عنوان مرکز اصلی بازار ، از این جهت بوده که صنایع نساجی در بازار شهرهای اسلامی ، پایه و اساس اقتصادی بازار چه بوده است (احمد اشرف، 1353، ص 19) قیصریه دارای چند ویژگی روشن بوده که در خور یادآوری است:

قیصریه زیباترین و با شکوه ترین قسمت بازار، مکان فروش کالاهای پربها، بویژه منسوجات زیباترین و با شکوه ترین قسمت بازار ، مکان فروش کالاهای پربها ، بویژه منسوجات ، دارای در و دربندی و نهایتاً به نحوی از انحاء ، بنای آن با شاه یا حکام در ارتباط بوده است. از مطالعات گذشته می توان چنین نتیجه گرفت :

«قیصریه» به بازراهایی گفته می شده است که عمدتاً به دستور پادشاهان یا حکام وقت با طراحی و برنامه ریزیهای قبلی و تا حدودی با توجه به نیازهای اقتصادی شهر در هر دوران تاریخی و ارتباطش با حوزه نفوذ خود ساخته می شده و از این رو نظم کالبدی و فضایی خاص داشته است این بخش مسقف نسبت به سایر قسمتهای بازار از نظر معمار و تزیینات، زیباتر و دلبازتر بوده، در آن ، کالاهای گرانبها، از جمله فرش، منسوجات یا طلاجات و جواهرات فروخته می شده است(ضیاء توانا، 1380، ص 59)

قیصریه اصفهان، ورودی اصلی بازار شهر را تشکیل داده است که دارای سردری زیبا با نقاشیهای دوره شاه عباسی و کاشیکاریهای معرق و دو سکوی سنگی و درب ورودی بزرگی است که توجه هر بیننده را به خود جلب می کند.

قیصریه اصفهان به صورت بازاری عریض و مرتفع و دارای دو طبقه و طول آن حدود 150 متر و عرض آن حدود 8 متر است.

در قیصریه اصفهان، انواع پارچه های الوان و حریر به فروش می رسیده است در کشور ما معمولاً قیصریه به معتبرترین و مجلل ترین بخش بازار اطلاق می شده، یعنی جایی که در شأن قیصر روم (بیزانس) بوده است. در بعضی از قیصریه ها مشاغلی چون زرگری، نقره کاری، ملیله دوزی، ترمه بافی و ترمه فروشی، قلاب دوزی و غیره وجود داشته است. اکنون قیصریه اصفهان به مرکز فروش کالاهای صنایع دستی و توریستی تبدیل شده است. قیصریه اصفهان را باید یکی از پرشکوه ترین و زیباترین قیصریه های بازارهای ایران دانست که هنوز کارکرد خود را حفظ کرده است. این بنای تاریخی در عهد شاه عباس اول و در سالهای قبل از پایتختی اصفهان (999.ق) به دستور دربار صفوی ساخته شده است (محمد باقر کبیر صابر، 1381، ص64) و شاهان صفوی همواره به کارکرد آن عنایت ویپه ای داشته اند و موقوفه نیز بوده است بعد از شاه عباس اول شاهان صفوی نیز تولیت آن را بر عهده داشته اند.

قیصریه اصفهان دارای چهار سوق رفیعی است که در قسمت شرقی آن ضرابخانه و در غرب آن کاروانسرای شاه قرار دارد که به شرح آن خواهیم پرداخت.

نقاره خانه

در طرفین جلوخان سر در قیصریه، دو ایوان سرپوشیده وجود دارد که آن را نقاره خانه گویند. عده ای اعتقاد دارند که عمراتی وجود داشته که به نام نقاره خانه معروف بوده است (هنرفر، 1376، ص170) که تعدادی نوازنده با نقاره، کوس، طبل، دهل، بوق و کرنا در آن مستقر بوده اند و طلوع و غروب آفتاب در اخبار مهم و یا تحویل سال نو و ورود کالهایی را که مردم در انتظار رسیدن آن بوده اند، با نواختن آنها اعلام می کرده اند. این عمل نه تنها برای نمازگزاران دارای اهمیت بوده بلکه دارای ارزش زمان سنجی نیز بوده است مادام دیولافوا، سیاح خوش ذوق فرانسوی درباره نقاره خانه چنین می نویسد: نقاره چیان با آن کرناهای بلند، قبل از طلوع آفتاب و بعد از غروب آن در بالای عمارت نقاره خانه به رسم نیاکان باستانی خود (زرتشتیان)، به آن که بزرگترین قوای زنده طبیعت است.

بازار شاه

یکی از جنبه های حیات ساکنان اصفهان در میدان شاه اقتصاد بود، میدان نمونه ای از اصفهان بود و اصفهان نمونه از از ایران قلب اقتصادی ایران در اصفهان و آن هم در میدان شاه این شهر می تپید. وصفی که شاردن از انبوه جمعیت در بازارهای اصفهان می کند وشهر را «از پرجمعیت ترین بلاد»[2] می داند، خود حاکی از رونق اقتصادی در دوره صفویه است. نه تنها ایرانیان در این شهر به داد و ستد مشغول بودند که شاه عباس «تجار و ارباب حرف و صنایع و زراع» را از «جمیع قطعه آسیا» به اصفهان کشانده بود.[3]

گویا اصفهان پس از صفویه تنها میراثی که از گذشته به طور پویا حفظ کرد، رونق اقتصادی بازارهایش بود. شاهد مثال هم گفته جهانگردی است که می نویسد: «داد و ستد و تجارتی که در این بازارها صورت می گیرد، دست کم تا حدی حیثیت و اعتباری را که اصفهان به عنوان پایتخت ایران داشته، حفظ کرده است.»[4] البته گفته دیگری حاکی است که این بازار در دوره قاجار بعد از «بازار کریم خان زند در شیراز» قرار داشته که آن بازار هم «در آسیا عالی ترین» به شمار می رفته است.[5] به نظر می رسد قرار گرفتن بازار اصفهان در رتبه دوم از آن رو بوده که شیراز پس از دوران زندیه و گسترش روابط تجاری – دریایی و نزدیکی به نبادر توانسته بود چنین رتبه ای را کسب کند. آنچه پیداست این که بازار اصفهان همواره دارای نام و نشان واعتبار بوده و از ویژگی های منحصر به فرد شهر شمرده می شده است. به طوری که اوژن فلاندن، در دوره محمدشاه قاجار، در ذکر خصایص و امتیازات اصفهان می نویسد: «بازارهایش وسیع و از طرف طول، یعنی شمال به جنوب است و یکی از عمده ترین و مطول ترین بازارهای آسیاست.»[6]

این بازاری که در سفرنامه های گوناگون از رونق و بزرگی اش فراوان گفته شده، بازار شاه یا قیصریه نام داشت. بازار قیصریه تنها از رونق اقتصادی بهره نبرده بود، بلکه جوله هنری اش نیز زبانزد و خیره کننده بود: «از طرف شمال [میدان شاه] مدخل بزرگ قیصریه که از نظر زیبایی دست کم از مسجد شاه ندارد، رو به روی آن قرار گرفته است. در دالان های بی شمار مسقف این بازار، پارچه های پشمی، زری، منسوجات پنبه ای و ابریشمین و انواع و اقسام اجناس خارجی دیگر برای فروش در معرض تماشا قرار گرفته است ... این بازار بزرگ خود معیار خوبی است برای اظهار نظر درباره رفاه اجتماعی و توسعه داد و ستد در هر ناحیه»[7]

بازار شاه به نام قیصریه خوانده می شد و گویا شاه عباس اول سر در بازار را به این نام خوانده بود که مدعی بوده: «این سر در را از روی نمونه یکی از بناهای شهر قیصریه ساخته است.»[8] سردر بازار به شکل هلالی و با کاشی های مزین به تصویر آراسته گردیده بود. در طرفین سردر دو سکو « به ارتفاع سه و چهار پا از سطح زمین» قرار داشت که «عرض آن پانزده یا شانزده پا» این سکوها از سنگ های پشم و سماق» پوشیده شده بودند.[9] گویا در همین قسمت دو حوض از سنگ سماق قرار داشته که «لبریز از آب» بوده اند.[10]

سکوهای جلو بازار همچون میدان شاه محلی برای پهن کردن بساط بوده است، اما بر روی آنها «جواهر فروشان و زرگران» به همراه فروشندگان «البسه فاخر و زین و برگ های عالی» به عرضه کالاهای خود مشغول بودند.[11] سر در قیصریه با نقاشی «یکی از جنگ های شاه عباس کبیر با ازبکها» تزیین یافته بود. در «بالا و پایین» تصویر مزبور «نقاشی مردان و زنان اروپایی» قرار داشت که «سر میز قرار گرفته، جام شراب در دست و به عیش و نوش مشغولند.» شاردن این نقاشی ها را نپسندیده و می گوید: «این نقوش بسیار بد ترسیم شده، چه ایرانیان در این فن مهارتی ندارند.»[12] اما برخلاف او، یک اروپایی دیگر نقاشی های بازار شاه را زیبا یافته است: «در بالای سقف های این بازار، صورت شاه عباس را با رنگ هایی که هنوز زنده و جاندار است، نقش کرده اند. مخصوصاً در زیر گنبدها، گنبد های بزرگ چهار راه تصاویر متعدد شاه رسم شده است. تصویر شاه عباس – ریش های بلندی که تا کمرش می رسد – در حال جلوس بر مسند حکمروایی، شاه عباس در حال شکار، شاه عباس در حال جنگ، به طور خلاصه همه جا شاه عباس است.»[13] البته با نشانی هایی که از ظاهر فرد مورد نقاشی داده شده، به نظر می رسد این تصاویر متعلق به شاه عباس نبوده است. اما نکته مهم آن است که پیرلوتی قضاوت شاردن درباره هنر تصویرگری ایرانیان را زیر سوال می برد و بر زنده بودن رنگ های به کار رفته در آنها صحه می گذارند.

همچنین بر سر در بازار ساعت بزرگی وجود داشت که یک انگلیسی به نام «فزلی» آن را ساخته و نصب کرده بود. ساعت و سازنده آن فرجامی خوش نیافته بودند. ساعت در زمان سلطنت شاه صفی از کار افتاده بود و سازنده آن هم به قصاص قتل یک ایرانی به فرمان شاه عباس اول به ضربات شمشیر به هلاکت رسید. فرجامی مانند رودلف شتادنلر سوئیسی.[14] بعدها حتی جای ساعت خالی بود[15] و اولیویه به خطا عمارت ساعت را با ساعت بازار شاه یکی دانسته و آن را به دوره شاه عباس اول نسبت می دهد.[16] البته تاورنیه هم این ساعت را غنیمت جنگ شاه عباس با پرتغالی ها در جزیره هرمز می داند.[17] به نظر می رسد آنچه تاورنیه و اولیویه یادگار غلبه شاه عباس بر پرتغالی ها در جنگ هرمز می پنداشتند، نه ساعت که «ناقوسی به وزن هشتصد یا نهصد لیور» بود و بر بالای آن ساعت قرار گرفته بود.[18] در کنار ناقوس کلماتی به لاتین حک شده بود:

Santa Maria Ora Pro Nobix Mulier Bus که حاکی از آن بود ناقوس دیر شهر هرمز است.[19] در قسمتی که این شاخه های مختلف به یکدیگر وصل می شدند، بر فرازشان «گنبدهای بلند و بزرگ عالی» ساخته شده بود. در میان این گنبد ها هم منفذی تعبیه گردیده بود که «پرتوهای نوپرانی و روشن آفتاب» از آن منافذ به بازار نفوذ می کرد. درقسمت زیرین گنبدها هم که چهارراه بود، «یک چاه و یک حوض مرمر» وجود داشت. توصیف پیرلوتی از این قسمت نیز همچون دیگر توصیف هایش هنرمندانه است: «در این مکان ها گل فروشان دسته های گل را در کنار آب می گذارند، مردم، الاغ ها، شتران و سگ ها نیز از آن آب می نوشند.»[20]

گویا این فرمان شاه عباس بوده است که هر صنفی نزدیک هم قرار داشته باشند، او بر آن بود که «برای سهولت امر تجارت همه نوع کالا چه فراوان و چه کم» در بازار و میدان شاه وجود داشته باشد.[21] علاوه بر بازرگانان ایرانی، ملل دیگر هم در بازار اصفهان بودند. تجار و بازرگانانی از هند، تاتارهای خوارزم، ختایی، بخارا، ترک، یهودی، ارمنی و گرجی در کنار «تجار اروپایی از انگلستان، هلند، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا» به کسب و کار اشتغال داشتند.[22] انگلیسی ها و هلندی ها در اصفهان تجارتخانه داشتند و انواع کالاها از «قماش و پارچه های هندی، چینی، ادویه، داروهای هندی» وارد می کردند، وضعیتی که در دوره پس از صفویه دگرگون شد و «مردم به زحمت خوراک روزانه خود» را به دست می آورند.[23]

در بازار، کاروانسراهایی وجود داشت که تجار خارجی در آنها سکونت داشتند. کاروانسرا محوطه وسیع چهارگوشی بود که اطراف آن را دیوارهای بلندی احاطه کرده بود. دور تا دور حیاط آن را هم ساختمان های «دو یا سه طبقه» فرا گرفته بود.[24] بزرگترین کاروانسرای بازار شاه کاروانسرایی به همین نام بود. این کاروانسرا جزو اموال شاه به حساب می آمد.[25] عمارت کاروانسرا از زبان شاردن به این شرح است: «صحن کاروانسرا بسیار وسیع و دارای دوب اشکوب و عده اتاق های آن یک صد و چهل است. سر در این دو بنا [کاروانسرا و ضرابخانه] شبیه سردر بازار شاه است. روی سر در ضرابخانه تصویر حضرت علی (ع) جانشین پیغمبر (ص) است که شخصی را از چنگال شیری نجات می دهد.» سپس شاردن شرحی درباره تصویرگری ایرانیان از اولیای دین می دهد: «تصویر حضرت علی (ع) را با شمشیر دولبه و نقاب سبز ترسیم می کنند و سایر پیغمبران و مقدسین مذهبی را با نقاب سفید نشان می دهند، زیرا معتقدند چهره اولیای دین توصیف ناپذیر است. و خطوط شگفت انگیز صورت آنان را نمی توان ترسیم کرد.»[26]

علاوه بر کاروانسرای شاه، پنج یا شش کاروانسرا در بازار اصفهان وجود داشت که حاکی از عظم بازار مذکور است. در این بازار عظیم، رنگرزان، جواهر فروشان، پارچه فروشان و ... در راسته های مخصوص خود امرار معاش می کردند و در هر گوشه ای از آن جلوه های نو بر ناظران نمایان می شد.

به طوری که آمد بر سر هر چهارراه که راسته ای را به راسته دیگر پیوند می داد، گنبد و منفذی وجود داشت. مهم ترین این چهارراه ها یا چهار سوق ها میان بازار رنگرزان قرار داشت. از آن رو این چهار سوق مهم بود که از سمت راست به میدان بزرگی منتهی می شد که از لحاظ بزرگی هماورد «میدان شاه پاریس» بود. این میدان به «میدان نو» یا «میدان نقش جهان» شهره بود. این میدان را که شاردن «میدان شیشه های رنگی» معنی کرده، شاه عباس دوم بنیان گذشته است. شاه عباس دوم این میدان را ساخت تا دکان ها و تجارت میدان شاه را به آنجا منتقل کند. بنای این میدان موجب شد که قصر بزرگی به نام «قصر شیشه های رنگی» ویران شود.[27]

به نظر می رسد شاه عباس دوم در پی آن بوده در مقابل میدانی که جد همنامش بنا کرده بود، میدانی برای کسب و تجارت بنا کند و میدان شاه را از قیل و قال معاش خالی کند؛ به طوری که در قسمتی از این میدان یکی از بزرگترین کاروانسراهای اصفهان به نام «کاروانسرا حلال» ساخته شد. نام کاروانسرا با درآمد حلال در ارتباط بود و گویا شاه در صدد بوده درآمد و عایدی حاصل از کاروانسرا را به تهیه خوراک شخصی خود اختصاص دهد.[28] میدان نقش جهان یا میدان نو نیز همچون خلفش، قصر شیشه های رنگی، دچار ویرانی گردید. گاهی به میدان شاه نام میدان نقش جهان نیز اطلاق می گردد. در واقع از سخن شاردن چنین برمی آید که میدان نقش جهان چیزی جز میدان شاه بوده است.

نکته پایانی آن که بازار شاه همچون میدان شاه پر از جلوه های گوناگون بود. در کوچه ها، راسته ها و کاروانسراهای آن می شد گونه های مختلف زندگی را مشاهده کرد. توصیف لرد کرزن در کتاب ایران و قصیه ایران در این باره موجز و گویاست که می نویسد: «زندگی شهری هنگام روز تماماً در راسته های شلوغ آن می گذرد و در آنجاست که تنوع لایزال شرقی به نظر می رسد و ازدحام افراد و حیوانات مانع حرکت و مایه حیرت است. در راسته اصلی چندین حیاط یا کاروانسرا هست که پر از جنس است و در آن صدای ترازو زنگ شتر و قاطر و بانگ فروشندگان، بی انقطاع به گوش می رسد.»[29]

میدان که دروازه های چوگان بود همچنان پا برجا است. شاردن شیفته چراغان میدان شاه که پنجاه هزار شعله چراغ آن را زینت می داد، بوده است. توپ هایی که شاه عباس در جنگ های مختلف با پرتغالی ها و ترکان عثمانی به غنیمت آورده بود. این میدان را زینت می داده است.

میدان نقش جهان، از نظر عملکرد به عنوان یک محل تفرجگاهی و تفریحی در عصر صفویه یاد شده است.[30]

مطالعه اجمالی میدان نقش جهان از نظر جغرافیای تاریخی نتایج زیر را به دست می دهد:

1- میدان نقش جهان دارای ارزش شهرسازی و معماری در سطح جهان است، چنان چه از طرف یونسکو نیز به عنوان یکی از میراث های فرهنگی جهان مطرح است. این میدان را کارشناسان شهرسازی و معماری به عنوان یکی از شاهکارهای قرن 17 در جهان می دانند.

2- میدان نقش جهان دارای عملکرد اقتصادی مهمی در چهار قرن گذشته بوده و بازارهای دور و نزدیک به آن، تکمیل کننده این نقش اقتصادی بوده است.

3- میدان نقش جهان از سال اتمام آن (1011/ق=1602/م) تا امروز به عنوان مرکز مهم صنایع دستی عملکرد خود را ایفا می کرده است.

4- میدان نقش جهان مرکز اجتماعی، سیاسی و تفریحی شهر بوده و هنوز هم، چنین نقشی را به عهده دارد.

5- میدان نقش جهان محل زورآزمایی پهلوانان و چوگان بازان و خیمه شب بازان بوده است.

6- این میدان نقشی مذهبی مهمی را همیشه بر عهده داشته و اجتماع دسته های عزاداری و برگزاری نماز جماعت از آن جمله بوده است.

7- میدان حل پذیرش سفرا و میهمانان خارجی بوده و در روزهای ملی، نقش مهمی را بر عهده داشته است. عملکردهای مزبور باعث گردید که محلات مسکونی شهر یکی بعد از دیگری در حوالی آن پدیده آمده و موجب توسعه شهر در بخش جدید شهری گردد.

بخش جنوبی بازار اصفهان یادگار عصر صفویه است، قیصریه و بازارهای دور تا دور میدان همه ساخته و پرداخته عصر شاه عباس می باشد. شاهکار اصلی در تکوین بازار عصر صفویه بنای رفیع و منظم و هماهنگ آن نیست، بلکه شگرد کار را باید در تفکرات شهرسازی آن جستجو کرد. به طوری که بخش جنوبی بازار با مهارت تمام به مرکز اقتصادی آن عصر که میدان های کهنه و میر بازارهای اطراف آن و مسجد جامع بود، وصل گردید. در این حرکت عقلایی طرح یک شهر دوقلو ریخته شد و قرینه سازی که از ویژگی های معماری ایرانیان به ویژه عصر صفویه بوده حتی در شهرسازی آن دوره تجلی می کند، به این معنی که میدان نقش جهان و بازارهای شاهی (چون بانی آن شاه عباس بود، لذا به این نام اطلاق می شد) را در مقابل میدان کهنه و بازارهای قدیمی شهر (بخش شمالی بازار) و مسجد شاه را در مقابل مسجد جامع شهر احداث کردند و حتی این مسجد در منابع تاریخی به نام مسجد جامع عباسی معروف بوده است. این ساخت و سازها جنوب شهر را با بخش قدیمی آن پیوند داد ولی آن را تا حدودی از اعتبار انداخت. عده ای از نویسندگان اعتقاد دارند که خرابی و انحطاط میدان کهنه کمی پیش از آن روی داده است. در شمال شرقی میدان کهنه، قیصریه قدیم با ورودی بازار قرار داشت که در وضعیت بسیار بد و حالت مخروبه بوده است، کوچه های آن ناحیه متعلق به پیشه وران پست و روسپیان بوده و سمت جنوب میدان کهنه، مدرسه ای توسط شاه طهماسب در مجاورت نقاره خانه قدیم ساخته شد که در این مکان عصرها و نیمه شب ها موسیقی می نواختند. این کار بعد از احداث میدان قش جهان و قیصریه جدید توسط شاه عباس به آنجا منتقل شد؛ چنین حرکتی تقلید از الگوهای شهری را برای ما روشن می کند.

بازار اصفهان جزو شاهکارهای معماری و شهرسازی جهان اسلام است و بی دلیل نیست که بعضی از جغرافی دانان معروف دنیا آن را جزو شاهکارهای معماری و یکی از زیباترین بازارهای جهان دانسته اند.[31]  در عظمت بازار اصفهان توصیف فریر (1087 هـ ق) در خور اهمیت است. او می گوید: «این حیرت انگیزترین نمونه عظمت در بزرگداشت بازرگانی است که تمام جهان می تواند به آن بنازد و بورس های ما منظور بناهای تجاری اروپا است در مقابل این بازارها، ساختمان های پراکنده ای بیش نیستند.[32]

شهرسازان عصر صفوی بازار اصفهان را چنان به طرف جنوب توسعه دادند که پیاده روندگان می توانستند در گرم ترین وسردترین فصول سال از جنوب شهر تا شمال آن را به طور پیاده طی نمایند و سقف بازارهای عصر صفویه چنان بلند ساخته شده که سپاهیان به منظور ایجاد امنیت می توانستند سوار بر اسب ونیزه بر دست به حرکت در آیند و تمام طول بازار را که حدود 2500 متر است، طی نمایند. بازار صفوی، تمام عنصر بازار سلجوقی مانند: مسجد، مدرسه، کاروانسرا، تیم و تیمچه را در خود جای داد، ضمناً بیمارستانی در شمال این بازار و در کنار کاروانسرا بنا گردید که مخارج آن از درآمد کاروانسرا تأمین می شد و در حقیقت وقف آن بود.

عصر صفوی که در واقع بخش اقتصادی شهر را تکشیل می داد. از اهمیت بارزی برخوردار بود و در حقیقت، ستون فقرات شهر محسوب می شد. فاصله بین میدان کهنه و میدان نقش جهان (میدان امام) یا به عبارت دیگر محور مسجد جمعه و مسجد امام (مسجد شاه) از اهمیت اقتصادی بیتشری برخوردار بود. چه محلات مسکونی شهر از طریق گذرها به این بخش  ختم می شد. در عصر صفویه، اصفهان به صورت یک شهر دو قطبی و با دو مرکز ثقل قوی عمل می کرده و شهر، دارای دو مرکز اقتصادی – فرهنگی بود، اما قدرت سیاسی در بخش صفوی شهر متمرکز بود.

تحلیل کالبدی بازار

از گذشته های دور، مفهوم فرهنگی فضا و شرایط آو هوایی ایران سبب شکل گیری نوع خاصی از فضای شهری شده که «بازار» خوانده می شود و این اصطلاح در زبان های دیگر نیز راه یافته است.

در این نوع فضای شهری، اصناف و پیشه وران که مشاغل یکسان دارند در دکان های نزدیک به هم و یا در «تیم و سرا» گرد می آیند و مجموعه فضایی همبسته ای را ایجاد می کنند. چنین آرایش و ترتیب فضایی به خریدار امکان می دهد که خواسته و کالای خود را به «ارزان ترین بها و به نحو دلخواه و بی عیب و متناسب با اقتصاد خانواده خود تهیه کند.» (بیگلری، 1352)

در تکامل بازار و با گسترش شهر، شاخه های فرعی بازار در امتداد راسته های اصلی به درون محلات توسعه می یابد تا احتیاجات روزمره و ماهانه اهالی محلات را د رفاصله کوتاه تری قابل دسترسی سازد.

با توسعه شهر و اهمیت یافتن آن در مقیاسی فرامحلی و حتی فراملی، بازار نیز که در ابتدا در مقیاسی محلی کار می کرد، دارای عملکردهایی می شود که در مقیاسی حتی بین المللی کارکرد می یابند.

با پایتخت شدن اصفهان در زمان دولت صفوی، بازار اصفهان که در ابتدا و در قرون قبل، در محدوده معینی پیروامون میدان کهنه قرار داشت، توسعه می یابد و انتقال میدان حکومتی به محل میدان نقش جهان، سمت وسوی توسعه بازار را در جهت اتصال به میدان جدید و گسترش پیرامون آن هدایت می کند. بدین ترتیب بازار که در بافت کهن رشدی اندامواره و به مرور دارد، در این بخش به یکباره مورد طراحی و ساخت قرار می گیرد و رشدی منظم و هندسی می یابد.

به عنوان بازار پایتخت صفوی، نقش بازار اصفهان نه در مقیاس محلی بلکه در مقیاس امپراطوری صفوی و حتی فراتر از آن، مرکز مبادله امپراطوری با جهان خارج است. بنابراین تحفه کالاهای ساخت داخل و انواع متاع خارجی از ادویه هند تا مصنوعات مغرب زمین در آن یافت می شود.

بر چنین زمینه ای از نقش و کارکرد است که باید شکل و خصوصیات ساختار فضایی – کالبدی بازار اصفهان مورد تحلیل و شناخت قرار گیرد.

 

 

شکل کالبدی و ابعاد

 

شکل هندسی کل بنا

مجموعه بازار را می توان کاملاً به ستون فقراتی تشبیه کرد که در درون بافت اند امواره ای شهری ریشه دوانده و نظام حیات شهری را نگهداری می کند. انشعابات این ستون فقرات در امتداد راسته های اصلی گسترده شده و مانند استخوان که تا منتهی الیه کالبد آدمی پیش رفته و نظام بدن را سرپا نگه می دارد، این انعشابات نیز تا دروازه ها (منتهی الیه شناخته شده شهری) رسیده و نظام حیات شهری را در درون این کالبد برپا می دارد.

بنابراین مانند ستون فقرات، بازار نیز شکلی خطی دارد که در محدوده ای که مرکز تصمیم گیری و اداره نظام حیاتی شهر است، به صورت نقطه ای در می آید و دوباره به شکل خطی ادامه مسیر می دهد. این ستون فقرات در اصلی ترین بخش خود که نقش نگهدارنده کل نظام حیات شهری را ایفا می کند مانند خطی پهن و ضخیم است که گاه به صورت نوار وسیعی در می آید، اما در راسته های اصلی و در قسمت های نزدیک به انتهای کالبد شهری (نزدیک دروازه ها)، شکل آن به صورت خط باریکی در می آید که تنها نگهدارنده بخش کوچک پیرامون خود خواهد بود (بازارچه محلات).

این ستون فقرات به مانند اسکلت آدمی متشکل از بندها یا مهره هایی است که بر حسب چگونگی شکل گیری و حرکت بافت پیچ و تاب یافته اند. هر یک از بندها، در واقع یکی از راسته های بازار است که با مولفه های کالبدی در ذهنی از راسته دیگر متمایز می شود.

مولفه ذهنی جدا کننده هر راسته بازار، اختصاص راسته بازار به صنف خاص است، مثل راسته مسگرها، زرگرها و ...

مولفه های کالبدی جداکننده راسته ها از هم انواع زیر را شامل می شوند:

1- گذر کوی مسکونی که به بازار می رسد و نقطه تلافی آن با معبر بازار، محل انفصال و جدایی دو راسته بازار از هم می شود مثل راسته باغ قلندرها و راسته نیماورد.

2- پیچش بازار و تغییر جهت آن که نقطه پیچش، محل جدایی دو راسته از هم است.

شکل هندسی کلی هر راسته، اغلب با وجود یک سرا یا کاروانسرا، مسجد و گاه حمام که در کنار حجره های و در تلفیق با آنها قرار گرفته اند. تعریف می شود. شکلی که در کناره بیرونی آن با زوایای راست گوشه تعین می یابد.

 ترکیب شکلی کل بنا

چنان که آمد، هر یک از راسته ها مرکب از تعدادی حجره، سرا و کاروانسرا، مسجد و برخی تأسیسات دیگر. که به صورت یکی از بندهای تشکیل دهنده ستون فقرات بازار است که در امتداد مسیر کلی بازار متشکل شده اند. این مجموعه مرکب دارای اجزائی اغلب راست گوشه است که گاه بنا به جهت پیچش و انحنای راست گوشه است که گاه بنا به جهت پیچش و انحنای بازار شکل های ذوزنقه و مانند آن نیز می یابد. گذر راسته، مانند مجرای عبور و حفره داخلی بند ستون فقرات، محل جریان یافتن حیات درون بازار و اتصال بندها به هم است که در مقیاس هر راسته، آن نیز شکلی منظم و راست گوشه می یابد.

در این ترکیب شکلی راسته، واحدهای خودتر یعنی حجره ها در مجاورت معبر قرار گرفته اند و به دلیل نوع عملکردشان که با گذر راسته ارتباط مستقیم دارد، در دسترس بلاواسطه آن هستند و بناهای دیگر در لایه های پشتی و با واسطه از بازار، واقع اند.

اما در عین حال ترکیب شکلی هر راسته تابع حرکت و پیچش یافت اندامواره ای پیرامونش است که خود تابعی از هندسه طبیعی است.

این اصل کلی حاکم بر ترکیب شکلی بازار سبب می شود که هر بند یا راسته ضمن تبعیت از نحوه شکل گیری معین، با توجه به هندسه طبیعی، از پویایی و تنوع ظاهری چشمگیری برخوردار گردد.

ترکیب این بندها با هم، ترکیب شکلی کل مجموعه را می سازد که نظم ناشی از نحوه ترکیب در پس شکل پویای ظاهری، کل مجموعه را ترکیبی نظام مند جلوه گر می سازد. نظمی که در بیننده ایجاد آرامش کرده و وحدت شکلی و بصری می آفریند.

محل تقاطع بندها با هم و یا گاه محل دسترسی به عناصر مهم شهری در امتداد گذر راسته بازار، نقاط مفصلی این ستون فقرات را می سازد که مانند هر مفصل دیگر، ترکیب شکلی خاص خود را یافته و به چهار سوق یا سه راه تبدیل می شود.

شکل هندسی فضای درونی

با توجه به آنچه مورد شکل هندسی و ترکیب شکلی کلی بازار گفته شد بدیهی است که فضای درونی بازار یعنی مسیر گذر راسته ها و معابر فرعی منتهی به بناهای دیگر مثل سراها و مساجد، شکلی خطی می یابد. این شکل خطی در کلیت خود، متناسب با پیچ و خم بازار، خمیده شده و انحنا را شکل می دهد. اما این مجرا در مجدوده راسته ها به اشکال منظم مستطیل شکل قابل تقسیم است. مستطیل های کشیده که در انتهای معابر فرعی به مربع مستطیل های بناهای پیرامون بازار (حیاط های درونی بناهای پیرامونی مثل سرا، کاروانسرا، مسجد مدرسه و ...) ختم می شوند.

همان طور که ذکر شد در محل تقاطع راسته ها یا در تقاطع دسترس به بناهای مهم با راسته ها ترکیب شکلی کلی متفاوت می شود (چهار سوق یا سه راه) که شکل هندسی فضای درونی آن نیز غالباً به صورت چند ضلعی منتظم است.

مستطیل کشیده فضای درونی به نوبه خود به واحدهای شکلی کوچکتری قابل تقسیم است که عبارت اند از شکل مربع چهار طاقی که در تسلسل خود، مستطیل گذر بازار را می سازند.

ابعاد قیاس

 تحلیل ابعاد

 تحلیل مقیاس

گذر بازار محل عبور کاروان ها، گاری و اسب و تردد حجم زیادی از جمعیت بوده است. از این رو عریض ترین ابعاد را نسبت به گذرهای دیگر دارد. عرض گذرهای بازار بین 5/4 تا 5 متر است تا بتواند حجم تردد، مورد نیاز را از خود عبور دهد.

نسبت عرض به ارتفاع بازار بین 1 تا 5/1 است که در گذرهای اصلی تر مثل راسته پارچه فروش ها این نسبت به 5/1 می رسد و در گذرهای فرعی تر و بازارچه ها نسبت 1 حاکم است مثل بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای.

در چهار سوق ها نیز نسبت به عرض به ارتفاع حدود 1 به 5/1 است. در قسمت هایی که نسبت عرض معبر به ارتفاع به  می رسد. از منابع مختلف در سقف و دیوارها نور بیشتری به فضا می رسد تا احساس محصوریت در مسیر طویل، وجود عابر را تحت فشار قرار ندهد.

 درجه تلفیق

نحوه اتصال یا جدایی گزینی از فضاهای اطراف

بازار به مثابه ستون فقرات شهر و نگهدارنده نظام حیات شهری، نه تنها فعالیت های زندگی شهری را در پیرامون خود و در راستاهای منتهی به مرکز که تا منتهی الیه کالبدی شهر امتداد می یابند، یه جریان می اندازد. بلکه با کمک همین شاخه های منشعب و بر اساس اصل تمرکز فعالیت های عمومی شهری در امتداد محورهای منتهی به بازار، جهت توسعه شهر و خصوصیت این توسعه را تعیین و تحدید می کند. نظام حیات شهری از طریق بازار و شاخه های منشعب از آن (بازارچه ها) در بدنه بافت شهری جاری و ساری می گردد و بدین ترتیب کالبد به هم پیوسته بازار و بازارچه ها نقشی شالوده ای در حیات شهری می یابند.

با توجه به چنین نقشی بازار و مجموعه های فرعی منشعب از آن (بازارچه ها) نقش نگهدارنده و متشکل کننده بافت شهری را ایفا می کنند و بنابراین مانند ستون فقرات کالبد شهرند که استخوان های اصلی فرعی آن در درون بافت مسکونی گسترده شده اند. اما باز به مثابه استخوانبندی در هم تنیدگی آنها با بافت مسکونی مجاور تا حدود معینی است و آشکارا می توان قسمت های کاملاً مسکونی را در فواصل بین بازارچه ها (ماهیچه ها و عضلات) شناسایی کرد که زندگی عمومی شهر به واسطه وجود ساکنان این بافت هاست و در عین حال این استخوان ها (فعالیت های عمومی شهر) هستند که ماهیچه ها (بافت مسکونی) مجاور را نگه می دارند و هر گاه استخوان از میان می رود، بافت مسکونی مجاور نیز از هم می پاشد.

از نظر خصوصیات کالبدی اتصال به بافت مجاور، بازار و بناهای پیرامونش چهره به درون می گشایند، اما در بدنه های بیرونی با بافت پیرامون به ترتیبی متصل می شوند که امکان تفکیک و شناسایی حجم بازار – مگر در دید پرنده – ممکن نیست، یعنی کالبد بازار کیفیتی ممزوج و تلفیق شده با بافت پیرامون خود می یابد.

کیفیت جایگیری در شهر

 موقعیت در سطح شهر

نقش شالوده ای بازار و محورهای منتهی به آن در نظام حیات شهری کیفیت جایگیری آن را در شهر معین می کند.

بنابراین بخش اصلی بازار در مرکز شهر و به مثابه ستون فقرات به قلب و مرکز اداره حیات شهری (میدان) متصل می شود. تمامی راه های اصلی به این محور ختم می شوند.

بازارچه های اصلی در امتداد راه های اصلی منشعب از محور بازار قرار گرفته اند که به دروازه ها ختم می شوند. برخی از این بازارچه ها در امتداد معابر سرپوشیده منشعب از بازار قرار گرفته اند و خصوصیتی پیوسته با آن را معرفی می کنند. این کیفیت به ویپه در بخش کهن شرقی و شمال شرقی و جنوب شرقی ملاحظه می شود. اما در بخش نوساز غربی و جنوب غربی بازارچه های اصلی خصوصیتی منفصل از محور اصلی بازار دارند گرچه سرپوشیده بودن بازارچه و قرارگیری بر مسیر اصلی بین بازار و دروازه ها، سبب پیوستگی درونی این مجموعه ها با بازار اصلی می شود.

نحوه گسترش و توسعه بعدی و هر گونه فعل و انفعال دیگر نیز بر حسب رابطه بازارچه با این نظام شالوده ای تعریف و تعیین می شود.

 روش ساخت

 نظم مقدس

 نظام هوا

نظم گیاه

نظم آب

نظم خاک

هر پنج نظم در شکل دهی به ساختمان بازار موثر بوده اند. شیب زمین در شکل دهی به پیچ و خم و سمت و سوی بازار نقش اساسی داشته است. توسعه بازار از میدان کهنه به سمت میدان نقش جهان به ترتیبی بوده است که در امتداد شیب زمین قرار گیرد، یعنی با نظم خاک هماهنگ گردد. نظم آب نیز هماهنگ و هم سو با شیب زمین جریان می یابد و حرکت آن در قالب مادی در نحوه قرار گرفتن بخشی از بناهای پیرامون بازار اهمیت اساسی پیدا می کند. به همین ترتیب مجموعه بازار خود را بر باد مزاحم غرب بسته و مانع جریان یافتن آن در گذرهای بازار می شود، در حالی که در بازارهای نوساز صفوی، گذرهای بازار رو به رون اصفهان گشوده می شوند تا هوای لطیف و روحبخش در گذرها به جریان افتد.

نظم گیاه را هم می توان در بناهای پیرامونی جست و هم در نقش و نگار برخی ورودی ها در درون بازار، اما در تعبیری دیگر نظم گیاه، خود بازار است که چنان که قبلاً آمد، همچون گیاه تناوری ریشه در خاک شهر دوانده و تمامی شهر را به زیر پوشش خود آورده و از آن تغذیه می کند.

 نظم نور

در مورد بازارها علاوه بر نظم های پنجگانه فوق می توان از نظم نور نیز سخن گفت. به دلیل سرپوشیده بودن بازار، نورگیری فضاهای مختلف آن کیفیت های ویپه ای می یابد که از نظم و ترتیب خاصی برخوردار است. در حالی که دکان ها و حجره ها هیچ منبع نورگیری طبیعی مستقیمی ندارند و در تاریکی کامل اند، گذرها و راسته های بازار با نورگیری از سقف و گاه قسمت های بالای دیوارهای پیرامون، در حالت نیمه تاریکی قرار می گیرند. ضمن آن که تسلسل هرم های نورانی تابیده از سقف بازار، میل به حرکت و جلو رفتن را تقویت می کند. شخص در این فضای تاریک و روشن که امتداد می یابد و جلو می رود، به ناگه با فضایی نیمه روشن مواجه می شود که خود دلالتی بر رویدادی دیگر در پس آن است. این فضاهای نیمه روشن که فضاهای واسطه به بناهای پیرامونی هستند، با دعوت از شخص به نزدیک شدن وی را به روشنی کامی می رسانند که حیاط عنصر پیرامونی و یا یک معبر مسکونی است که به فرد خروج از بافت بازار را اعلام می کند.

بنابراین ملاحظه می شود که شدت نور و نحوه تابش آن چگونگی و نوع فضا را تعیین می کند و قرارگیری انواع فضاها را در کنار هم انتظار می بخشد.

توضیح واژگان

- قرارگیری بازار در مرکز شهر (اصل مرکزیت)

- امتداد انشعابات بازار تا دروازه ها (اصل مرکزیت، اصل سسله مراتب).

- وجود شکل خطی پهن و ضخیم در قسمت اصلی بازار (اصل ترکیب، اصل کارایی)

- وجود شکل خطی باریک در بازارچه ها (اصلی ترکیب، اصل کارایی)

- جدایی راسته های بازار در محل تقاطع گذر مسکونی (اصل ترکیب)

- جدایی راسته های بازار در محل پیچش مسیر بازار (اصل ترکیب)

- اختصاص راسته بازار به صنف خاص (اصل ترکیب)

- وجود زوایای راست گوشه در شکل بیرونی هر راسته (اصل سادگی)

- تعریف شدن شکل هندسی هر راسته با وجود یک سرا یا کاروانسرا، مسجد و گاه حمام در کنار حجره ها (اصل ترکیب)

- استفاده از شکل راست گوشه در گذر راسته (اصل کارایی)

- قرارگیری حجره ها در مجاورت معبر و عناصر دیگر در لایه های پشت (اصل کارایی، اصل اتصال)

- ایجاد نقاط مفصلی به صورت چهار سوق یا سه راه در محل تقاطع بندهای بازار و یا محل دسترسی

انواع راه ها

انواع راه ها را از لحاظ کارکردی می توان به دو گروه طبقه بندی کرد. نخست راه هایی که از میان محله ها و برخی از فضاها و بناها معماری و شهری می گذرند و ضمن آن که کارکرد حرکتی وعبوری دارند، دسترسی به واحدهای مسکونی و سایر بناها را نیز میسر می سازند. این گونه راه ها را معبر می نامیم. البته در مناطق و شهرهای گوناگون نامها و اصطلاحات مختلفی برای نامیدن این معابر وجود داشته است، چنانکه آنها را کوی، کوچه، راسته پ، گذر و غیره می گفته اند که برخی از آنها هنوز به کار می روند. گروه دوم راه هایی هستند که ضمن  دارا بودن کارکرد حرکتی و عبوری از جهت اقتصادی و اجتماعی نیز اهمیت بسیار داشتند و در واقع مرکز اقتصادی و اجتماعی شهر به شما می آمدند زیرا که همه یا اغلب بناهای مهم اقتصادی و اجتماعی در کنار آنها ساخته می شدند. این راهها بازار نامیده می شوند، هر یک از این راه ها شامل انواع گوناگونی است که به اختصار به آنها اشاره می شود:

انواع معابر

1- معابر اصلی: این معابر کویهای ممتدی بودند که محله های اصلی و سایر فضاهای معماری و شهری را به یکدیگر متصل می ساختند. بعضی از این معابر از یک دروازه شهر تا دورازه ی دیگر شهر امتداد می یافتند در بیشتر موارد این معابر به همه ی محله های شهر یا حداقل به تعدادی ازآنها تعلق داشتند. در برخی از شهرهای بزرگ نیز یک معبر اصلی در میان برخی از فضاهای مهم معماری و شهری مانند خیابان چهار باغ اصفهان ساخته می شد.

2- معابر فرعی: همه ی راه هایی که معابر اصلی را به یکدیگر متصل می کردند یا معابری که برای تأمین دسترسی بخشی از یک محله یا تعدادی از واحدهای مسکونی یا شهری ساخته می شوند، معابر فرعی به شمار می آیند. طول این راه ها کمتر از طول معابر اصلی بود. اما محدوده ای که یک  معبر فرعی آن را بر می گرفت، متنوع بود برخی از این معبرها دو محله را به هم مرتبط می ساختند در نتیجه بین آنهاه مشترک بودند و گروهی نیز تنها در محدوده ی یک محله قرار داشتند شکل این معابر گاه مستقیم و گاه پیچ در پیچ بود.

3- معابر بن بست: ساخت شبکه ی ارتباطات در شهرهایی که بافت پیوسته و متراکم داشتند و از یک رشته تدریجی و ارگانیک برخوردار بودند به پیدایش معابری بن بست برای تأمین دسترسی به تعدادی واحد مسکونی یا واحدهای معماری دیگر می انجامید. طول این معابر بن بست بسیار متفاوت بود و از چند متر یا پنچاه متر و در مواردی تا چند صد متر می رسید. بسیاری از آنها به صورت راسته ای مستقیم یا با انحنا و برخی از آنها نیز به صورت یک راسته ی پیچ در پیچ بودند.

4- کوچه باغ ها: معمولاً بین بعضی از باغ های درون شهری (یا برون شهری) معابری برای عبور از میان آنها یا دسترسی به آنها یا به سایر فضاهای شهری و بیرون شهری ساخته می شد. بسیاری از این معابر به تبعیت از محدوده باغ کما بیش مستقیم بودند عرض بیشتر آنها کم بود، زیرا که حجم رفت و آمد در آنها نسبت به سایر راه های شهری اندک بود.

انواع بازار

1- بازارهای دائمی: در شهرهای متوسط و بزرگ و گاهی در شهرهای کوچک، یک یا چند راه اصلی شهر به بازار اختصاص می یافت. معمولاً بازار دائمی و اصلی هر شهر از بهترین دروازه ی شهر شروع می شد و تا مرکز شهر تا دروازه یا دروازه های دیگر امتداد می یافت. در دو سوی راسته های این بازارها تعدادی دکان متصل به یکدیگر وجود داشت در پشت دکانها تعدادی کاروانسرا و تیمچه می ساختند که در ورودی آنها در راسته ی اصلی و گاه راسته های فرعی قرار داشت. بازارها مهمترین محور ارتباطی، اقتصادی و اجتماعی و به عبارت دیگر مرکز شهر بودند. و علاوه بر فضاهای اقتصادی، مهمترین فضاهای فرهنگی و اجتماعی شهر مانند مسجد جامع و سایر مساجد بزرگ، مدرسه های علمیه، خانقاهها، زورخانه ها و غیره امتداد آن قرار داشتند.

2- بازارهای ادواری: تا گذشته ای نه چندان دور در بعضی از شهرها (و نیز بعضی از روستاها) بازارهایی در مواقع معینی از سال یا ماه یا حتی هفته به صورت ادله ای تشکیل می شد. وسعت و دوره زمانی این بازارها به نوع کالاهای مورد معامله و حجم مبادلات و حوزه ی نفوذ آنها بستگی داشت در بعضی از شهرها یک روز معین از هر هفته به تشکیل بازار اختصاص داشت و معمولاً این بازارها به نام همان روز موسوم می شد مانند: دوشنبه بازار، پنج شنبه بازار، جمعه بازار و ... در مواردی نیز این بازارها ماهانه یا سالانه برگزار می شد. این بازارها با وجود آنکه گاهی در طی یک مدت طولانی در هر شهر و در یک محل معین و معمولاً کنار یک راه یا میدان تشکیل می شد فاقد فضای ساخته شده بودند.

3- بازارگاه های شهری: در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ فضایی باز و ساخته نشده برای استقرار دستفروشان وجود داشت که در آنجا کالاهای ارزان قیمت و در بعضی از شهرهای بندری و مرزی حتی کالاهای لوکس برای فروش عرضه می شد. بعضی از بازارگاه ها نیز به فروش میوه و سبزیجات اختصاص داشت. تفاوت بازارگاه ها با بازارهای ادله ای در زمان بر پایی آنها بود. بازارگاه ها کما بیش در همه اوقات سال بر پا بودند و تقریباً حالت دائمی داشتند هر چند که گاهی بعضی از آنها بیش از چند سال دوام نمی یافتند و تحت تأثیر عواملاقتصادی اجتماعی یا تصمیم مقام های شهری تعطیل می شوند. نمونه های متعددی از این بازارگاه ها هنوز در شهرهای مختلف به چشم می خورد اکنون در بندرعباس در کنار بازار شهر دو بازارگاه وجود دارد که در آنها کالا های لوکسو اداری مانند لوازم صوتی و تصویری و پوشاک و ... عرضه می شود. در یکی از آنها هر فروشنده یک دکه یا اتاقک پیش ساخته دارد، و در دیگری دستفروشان کالاهای خود را بر روی زمین پهن می کنند. در چابهار نیز بازارگاه ها وجود دارد که در آن کالاهای وارداتی عرضه می شود. درآنجا نیز  هر فروشنده یک دکه ی معین دارد در شیراز، تهران، اصفهان، تبریز و سایر شهرها نیز نمونه هایی از این بازارگاه ها به خصوص بازارگاه های میوه و تره بار یافت می شود.

4- بازارچه ها: در شهرهای بزرگ و متوسط در مرکز هر محله یک بازار کوچک متشکل از چند دکان مانند بقالی، قصابی، میوه فروشی، نانوایی، نجاری، و پینه دوزی که نیازهای روزانه و هفتگی مردم محله را تأمین می کردند وجود داشت و معمولاً بازارچه نامیده می شد وسعت هر بازارچه و تعداد دکانهای آن بستگی به وسعت و جمعیت محله داشت. فضای محله ها و بازارچه ها در نوع خود نخست به صورت میدانچه نوع دوم به صورت یک گذر بود که در بخشی از معابر اصلی محله قرار داشت در مواردی عرض آن بخشی از معبر که بازارچه در آن جای داشت پهن تر از سایر قسمت های معبر بود تا توقف و داد و ستد خریداران و مردم محله ایجاد زحمت برای عابران نکند. بازارچه های همدان و تهران قدیم دارای این خصوصیت بودند.

نحوه استقرار فعالیتها و فضاها در کنار بازارها

بازارهای دائمی: بازار دائمی هر شهر متشکل از یک یا چند راسته ی اصلی و تعدادی راسته فرعی بود. راسته های فرعی از راسته یا راسته های اصلی منشعب می شدند. در دو سوی هر راسته تعدادی دکان و حجره ساخته می شد که به صورت پیوسته به هم در کنار یکدیگر قرار داشتند. برخی از دکانها مانند قالی فرویشها، پارچه فروشها و دکانهای فروش لوازم زینتی و لوکس تنها مخصوص عرضه کالا بودند، اما بعضی دیگر از دکانها علاوه بر کارکرد فروشگاهی، کارگاه هم بودند، یعنی کالا در همان جا شکل نهایی به خود می گرفت یا ساخته می شود و پس عرفه می گردید مانند دکانهای مسگری، آهنگری، خراطی و بسیاری از کفاشیها، پیشخوان برخی از دکانها مانند بسیاری از عطاریها، بزازی ها و لوازم التحریر فروشان در امتداد لبه ی خارجی دکان قرار داشت و مشتریان در داخل راسته می ایستادند و کالا را روی پیشخوان مورد ارزیابی قرار می دادند و در صورت تمایل آن را می خریدند. اجناس و فضای داخلی بعضی از دکانها طلا و جواهر فروشیها، کفاشیها، و مسگریها به گونه ای سازمان داده می شد که مشتریان برای مشاهده و خرید کالا به درون دکان می رفتند اکنون نیز کما بیش می توان هر دو نوع فضا را در بازارهای شهرهای تاریخی بازیافت. نکته ی قابل توجه این است که به علت تخصصی بودن هر راسته و همگرایی فعالیت هایی همانند و سازگار دکانهایی که در کنار یکدیگر قرار داشتند تابع یک نمونه ی تقریباً یکسان یا مشابه برای عرضه و فروش کالا بودند و مزاحمتی برای یکدیگر ایجاد نمی کردند. طبقه ی همکف بازارها و راسته های دو طبقه به دکانها وفعالیت های تجاری و تجاری – کارگاهی و طبقه ی بالا آن بیشتر به دفاتر و حجره های تجار و کارگاه های کوچک اختصاص داشت. در شهرهای متوسط بزرگ هر بخش از راسته های اصلی و هر کدام از راسته های فرعی و دالانها و سرامایه یک حرفه و عرضه ی یک نوع کالا یا کالاهای مشابه اختصاص داشت. البته بازارهای دائمی در شهرهای کوچک غالباً متشکل از فقط یک راسته ی اصلی بودند و راسته بزرگ و تخصصی نداشتند کاروانسراها، تیمچه ها مساجد و مدارس علمیه در پشت دکانها قرار داشتند و با یک ورودی به راسته ی بازار ارتباط می یافتند. در بیشتر کاروانسراها و تیمچه ها طبقه ی همکف برای انبار کردن یا عرضه کالا و طبقه ی بالا معمولاً مخصوص حجره ها و دفاتر بازرگانان و در مواردی کارگاه های کوچک بود. بعضی از کاروانسراهای بزرگ دارای چند ورودی بودند، در این حالت حمل و نقل کالاهای بزرگ توسط چهارپایان از راسته های فرعی و خلوت صورت می گرفت تا مزاحمتی برای عابران ایجاد نشود. یکی از فضاهای مهم در بسیاری از بازارهای بزرگ چهارسو بود. چهارسو محل تقاطع دو راسته ی اصلی بازار است که از لحاظ کارکرد ارتباطی و اجتماعی می توان آن را پیشه میدانهای مهم ارتباطی در شهرهای امروز دانست معمولاً برخی از فضاها و فعالیت های تجاری و اجتماعی در کنار چهار سوها قرار داشتند.


مقدمه طرح تفصیلی

تهیه طرح جامع اصفهان در سال 1367 به پایان رسید و پس از بررسیهای طولانی و مفصلی از سوی کمیته کارشناسی و شورای شهرسازی استان و همچنین کمیته فنی شورایعالی شهرسازی و معماری کشور پیرامون آن به عمل آمد، در تاریخ 23/8/67 از تصویر شورایعالی فوق الذکر گذشت.

در طرح جامع اصفهان[33] به بافت تاریخی این شهر توجه خاصی شده و برای رهائی از مشکلاتی که این بافت با آن روبروست و بهانه اقدامات غیر – مسئولانه ای گشته که به تدریج به امحاء این بخش از سرمایه  فرهنگی کشور منجر می گردد، پیشنهادات مشخصی ارائه شده است. از اینرو شورای عالی شهر – سازی و معماری کشور نیز با توجهی که همواره به حفظ میراث فرهنگی ملی داشته، تهیه طرح تفصیلی منطقه تاریخی اصفهان را در اولویت اول تهیه طرح های تفصیلی شهر قرار داد و به تصویب رساند.

قرار داد تهیه طرح تفصیلی منطقه تاریخی اصفهان، بین اداره کل مسکن و شهرسازی استان اصفهان و مهندسین مشاور نقش جهان، پارس و سال 1368 منعقد گردید و بر اساس آن تهیه طرح در محدوده منقطه 3 که بخش وسیع و مهمی از محدوده، منطقه تاریخی مصوب شورایعالی شهرسازی و معماری ایران را در بر می گیرد، بطور مشترک توسط دو نهاد فوق الذکر و از همان سال آغاز گشت.

شناخت وضع موجود منطقه

موقعیت و مساحت

منطقه 3 اصفهان بخش نسبتاً وسیعی از محدوده مرکزی شهر اصفهان را در بر میگیرد که از جنوب به رودخانه زاینده رود و خیابان های حاشیه آن، یعنی کمال اسماعیل و مشتاق اول، از شمال به خیابانهای سروش و مدرس، از شرق به خیابان بزرگمهر و از غرب به خیابانهای چهار باغ عباسی، چهار باغ پائین و کاوه محصور می باشد.

مساحت این منطقه 3/1155 هکتار است که 4/17 درصد مساحت محدوده مرکزی و 5/8 درصد مساحت کل محدوده طرح جامع اصفهان را در بر می گیرد.

موقعیت منطقه 3 نسبت به شهر اصفهان در نقشه شماره 1-2 منعکس می باشد.

تقسیمات شهری

 قطعات شهری یک محور شمالی – جنوبی مرکب از خیابانهای نشاط، هاتف، چهار باغ صدر، در تلاقی با دو محور شرقی – غربی شامل خیابانهای ولی عصر، عبدالرزاق و خیابانهای شریف و افقی، آمادگاه، منطقه 3 را به 6 قسمت تقسیم می کنند که هر کدام یک قطعه شهری محسوب می شود.

 شبکه معابر

قرار گرفتن مرکز شهر اصفهان در منطقه 3 و تمرکز بخش زیادی از امکانات خدماتی شهر در محدوده آن، به نقش عملکردی شبکه ارتباطات آن نسبت به اکثر مناطق دیگر اصفهان افزوده است.

بخش بزرگی از عملکردهای عمده تجاری (بازار) دو بیمارستان از پنج بیمارستان مهم، یکی از دو هتل بزرگ، چند مجموعه عمده تجاری، خدماتی، ارگانهای اداری مرکزی، یکی از پارکهای بزرگ، مراکز عمده مالی و .... مجموعه نهادهایی با عملکرد وسیع در مقیاس شهری – و حتی فرا شهری و فرا استانی – اصفهان هستند که در یک راستای مهم پیوسته درون این منطقه جای گرفته اند. خدمات رسانی این مجموعه به جمعیت شهر و حتی استان اصفهان، گویای حجم بالای سفرهای درون شهری به مقصد هر یک از مراکز عمده یاد شده است که تأثیر مستقیم بر افزایش بار ترافیکی معابر منتهی به این مراکز باقی می گذارند.

از طرفی، تاریخی بودن بخش وسیعی از بافت کالبدی منطقه، ایجاد چنان نظامی از دسترسیها را که جوابگوی تمام عیار سفرهای سواره باشد، با دشواری روبروساخته است. به این موارد باید کمبود معابر اصلی، ناکافی بودن عرض اکثر معابر موجود، فقدان فضاهای لازم جهت پارکینگ عمومی و مانور وسائل نقلیه را نیز اضافه نمود.

در پاسخ به نیازهای شهر در زمینه ارتباطات در سالهای پیش اقداماتی جهت احداث تعدادی معبر صورت گرفته که گر چه اجرای آنها منجر به تغییرات و ضایعاتی در استخوانبندی بافت قدیمی منطقه تاریخی شد، اما بخاطر ضرورت برقراری پیوند بین مناطق جدید التأسیس با مناطق قدیمی، و نیز بدلیل سهولت در دسترسیها و با توجه به اینکه برخی از آنها (مانند خیابانهای شریف واقفی و نشاط) برگذرهای قدیمی استقرار یافته اند، معابر احداث شده به سرعت در پیکره قدیم شهر جا باز کرده و به عناصر لایتجزای آن تبدیل شده آند خیابانهای ولیعصر، عبدالرزاق، نشاط و شریف واقفی از این نمونه اند. در این میان باید به محور احمد آباد، حافظ هم اشاره کرد که از یکسو با گذر از بافت قدیم ورود به مرکز عمده تجاری شهر، بازار، و پیوند با مجموعه تاریخی نقش جهان، نقش یک محور قوی درون منطقه ای را ایفا می کند، و از سوی دیگر با اتصال به میدان احمدآباد (شمال شرقی منطقه) ارتباط هر چند محدود از نظر ظرفیت ترافیکی اما مستیم و قابل توجیه  بافت قدیم (منطقه 3) و بافتهای جدید شهر (مناطق 4، 10) را به آسانی برقرار می سازد.

بطور کلی منطقه 3 اصفهان از یک استخوانبدی نسبتاً قوی ارتباطی برخوردار می باشد. اساس این استخوانبندی بر یک محور شمالی – جنوبی شامل خیابان های چهار باغ صدر، نشاط و هاتف استوار است. سه محور شرقی – غربی مرکب از خیابانهای عبدالرزاق، ولیعصر در بالا، احمدآباد – حافظ در میان و شریف واقفی – فلسطین، مدنی در پائین نقش واسط بین محور فوق و حواشی و مرکز شهر را در منطقه به عهده دارند. تمامی این محورها توسط یک حلقه درون شهری مرکب از خیابانهای سروش، بزرگمهر، مشتاق کمال اسماعیل، چهار باغ ومدرس بهم مربوط می گردند، ضمن اینکه خیابان بزرگمهر یک محور شریانی قوی شهری است که از طریق سه گره عمده میدان احمد آباد، پل بزرگ مهر و چهار راه آپادانا، به سایر راه ها و مسیرهای عمده برون شهری و درون شهری متصل می گردد.

در درون منطقه 3 همچنین مجموعه خیابانهای ابن سینا، کمال، صغیر اصفهانی، گلزار، فردوسی، استانداری، حافظ و سپه یک شبکه فرعی را تشکیل می دهند که قطعات شهری این منطقه را یکبار دیگر تقسیم می کند، اما از آنجا که این شبکه در حال حاضر ناقص می باشد، در طرح تفصیلی منطقه 3، با اضافه نمودن خیابانهایی همچون نقش جهان (ادامه هشت بهشت) و امتداد گلزار تا حدود زیادی تکمیل گردیده است.

یکی از وجوه مشخصه دسترسیهای منطقه 3، وجود بخشی از شبکه معابر قدیمی شهر اصفهان در محدوده آن است که پیوند عناصر مرکزی محلات با واحدهای مسکونی را برقرار می سازند.

اضافه برآنها، باید به مسیرهای پیاده طرفین مادیها نیز اشاره کرد که بخشی از وظیفه فوق را بر عهده دارند.

بطور کلی 17% از مساحت منطقه 3 را سطوح معابر اشغال نموده که روی هم 199 هکتار را شامل می شود. مجموع طول کلیه خیابانهای اصلی فرعی نیز حدود 34 کیلومتر می باشد، که در بین آنها خیابانهای چهار باغ عباسی، چهارباغ پایین و هشت بهشت با عرض حدود 46 متر، عریضترین بوده و بالاترین رقم عرض آسفات (8/29 متر) هم مربوط به خیابان سروش است.

نقشه شماره 4-2- وضعیت شبکه معابر موجود منطقه 3 را نشان می دهد و مشخصات خیابانهای این منطقه همراه با مقاطع عرضی آنها در گزارش شماره 9 از سری گزارشات طرح تفصیلی آورده شده است.

 بناها و محوطه های تاریخی

مجموعه های تاریخی منطقه تاریخی اصفهان که بخش وسیعی از آن در منطقه 3 واقع شده در برگیرنده قدیمی ترین و با ارزش ترین بافتها و بناهای شهر اصفهان می باشد و از نظر تاریخی دارای ترکیبات و سازمان فضائی وسیع و کم نظیر است. ویپگی این منطقه در برخورداری آن از یک محور فضائی مهم، با ارزش و طولانی است که از آن تحت عنوان «محور تاریخی» یاد می کنیم. عملکرد وسیع و مختلفی که این محور همواره دارا بوده و پایداری قابل توجهی که از ابتدای پیدایش تاکنون برای حفظ و نگهداری خودنشان داده آنرا جز یکی از سازمانهای با ارزش دنیا قرار داده و از این لحاظ شهرت ویژه ای نیز برای شهر اصفهان به ارمغان آورده است.

محور تاریخی اصفهان از محل میدان کهنه و مسجد جامع عتیق از نواحی شمالی منطقه 3 شروع شده و در جهت جنوب غربی، در راستای بازار امتداد یافته و به مجموعه میدان نقش جهان می رسد. پس از آن از یکسو به سمت غرب و به سوی کاخهای سابق صفوی تداوم پیدا کرده و از طریق محور چهار باغ با گذر از سی و سه پل (پل الله وردیخان) به طرف جنوب کشیده شده و نهایتاً به باغهای هزار جریب که تدریجاً به سایر کاربریها تبدیل شده اند می ؤسد. از سوی دیگر از طریق محور چهار باغ صدر به سمت جنوب و متمایل به شرق تا پل خواجو پیش آمده و از این طریق به جنوب زاینده رود به تخت فولاد خاتمه می یابد.

بدین ترتیب خش نسبتاً بزرگ این مجور، در محدود منطقه 3 جای می گیرد. تنوع عملکردهای استقرار یافته در کنار محور تاریخی در گذشته، همواره عامل اصلی و مهمی در تقویت و ایجاد جنب و جوش و قدرت این محور بوده است. امروزه نیز بخشی از واحدهای خدماتی شهری اعم از تجاری، فرهنگی آموزشی، اداری، جهانگردی و ... به صورت یک مجموعه خطی بهم پیوسته کماکان در طول این محور استقرار دارند و حوزه خدمات رسانی برخی از آنها همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد حتی از مرزهای استان هم فراتر می رود.

مهمترین محوطه ها و مجوعه هائی که در محور تاریخی اصفهان و در محدوده منطقه 3 جای دارند عبارتند از:

- مجموعه میدان کهنه و مسجد جامع عتیق در شمال شرقی منطقه، که جزو قدیمی ترین محوطه ها و بناهای موجود شهر محسوب می شوند و بازمانده دوران – بازار اصفهان که از محل مجموعه فوق شروع شده و در جهت جنوب غربی تا مجموعه میدان نقش جهان امتداد مییابد و در طول خود علاوه بر واحدهای تجاری متعدد و گوناگون، مجموعه ای از عناصر تاریخی از جمله مسجد کاروانسرا و حمام را نیز در بر می گیرد.

- مجموعه میدان نقش جهان، که عناصر مختلفی را از جمله مسجد اماف مسجد شیخ لطف ا... عمارت قالی قاپور، بازار حاشیه میدان و سر در قیصریه را شامل می شود این مجموعه در زمان صفویه و به دستور شاه عباس و توسط برجسته ترین معماران و شهرسازان ایرانی بر پا گردیده است در حال حاضر این مجموعه از طریق یک محور ارتباطی (خیابان سپاه) که در حاشیه آن عمارات دولتی و باغ چهلستون قرار دارند به محور چهارباغ و مجموعه های حواشی آن پیوند می یابد.

بناهای عمومی واجد ارزش تاریخی: علاوه بر مجموعه های فوق که جزء محوطه های تاریخی شهر محسوب می شوند، در محدوده منطقه 3 عناصر دیگری وجود دارند که بخاطر قدمت زمان ساخت و یا نوع معماری، جز بناهای با ارزش تاریخی و معماری قرار می گیرند. در حال حاضر از این قبیل بناهای عمومی استفاده مختلفی به عمل می آید که در برخی موارد با عملکردهای اولیه آنها متفاوت می باشد.

بناهای مسکونی با ارزش از نظر تاریخی و معماری در کنار محوطه ها و مجموعه های تاریخی فراوان و با ارزش موجود در منطقه 3 اصفهان بناهای مسکونی دارای ارزش معماری نیز زیاد به چشم می خورد که تعدادی از آنها توسط سازمان میراث فرهنگی استان به ثبت رسیده است.

کاربری اراضی و سرانه ها

 وضعیت سطوح شهری و غیر شهری

 براساس مطالعات وضع موجود طرح تفصیلی اصفهان، از 25/1155 هکتار مساحت اراضی کل منطقه 3، 7/96 درصد را کاربریهای شهری اشغال کرده اند و مابقی یعنی 3/3 درصد به سطوح غیر شهری تعلق دارد.


جدول شمال 4: سطوح کاربری های شهری و غیر شهری موجود در منطقه 3 اصفهان

نوع کاربری

سطح (هکتار)

درصد

 

شهری

مسکونی

ارتباطات

خدمات

سایر

جمع

79/727

21/199

60/171

49/18

09/1117

63

2/17

9/14

6/1

7/93

 

غیر شهری

مزروعی

باغ

بایر

جمع

32/1

10/12

74/24

16/38

1/0

1

½

3/3

کل کاربریها

25/1155

100

 

تفکیک سطوح شهری و غیر شهری منطقه 3 نشان می دهد که سطوح خدماتی و ارتباطات موجود با توجه به استانداردهای رایج و مورد قبول شهرسازی کمتر از حد لازم می باشد و در مقابل سطوح مسکونی پیش از حد زمین اشغال کرده اند و از این نظر تناسبی بین آنها برقرار نیست. از طرفی نیز سطوح خالی که بتوان با استفاده از آنها کمبود سطوح خدماتی را جبران نموده به اندازه کافی موجود نمی باشد. موارد فوق دشواریهای برنامه ریزی و طراحی شهری را محدود منطقه 3 به وضوح نمایان می سازد.

کاربریهای مسکونی

سطح وسرانه: جمعیت 123928 نفری منظقه 3 در مساحتی حدود 79/727 هکتار از اراضی آن اسکان یافته است که متوسط سرانه ای برابر 7/58 مترمربع حاصل می شود.

تعداد واحدهای مسکونی موجود در این منطقه حدود 267000 واحد است و به طور میانگین در هر واحد 6/4 نفر سکونت دارند. تراکم واحدهای مسکونی برابر 7/36 واحد در هر هکتار می باشد.

تعداد طبقات: یکی از ویژگی های بافتهای تاریخی و سنتی اصفهان، محدود بودن تعداد طبقات بناهای آن می باشد. بطوریکه از 21175 پلاک مسکونی موجود در منطقه 3، تعداد 1535 پلاک یعنی 8/74% آنها، به صورت یک طبقه بنا شده اند و بناهای دو طبقه، سه طبقه و چهار طبقه هر یک به ترتیب بر 5170، 170 و 5 پلاک ساخته شده اند، در این منطقه بنای مسکونی با بیش از 4 طبقه وجود ندارد. نسبت بناهای با طبقات مختلف به کل بناهای موجود به صورت زیر است:[34] 

یک طبقه 75/74 درصد

دو طبقه 41/24 درصد

سه طبقه 80/0 درصد

چهار طبقه 23/0 درصد

متوسط تعداد طبقات احداد شده بر پلاکهای مسکونی در کل منطقه 36/1 طبقه، بر هر پلاک است.

نوساز بودن اکثر بناهای مسکونی در منطقه 5-3 نسبت ساختمان های مسکونی ساخته شده با بیش از دو طبقه را در محدوده آن، در مقایسه با دیگر قطعات افزایش داده و به عکس در قطعه 1-3 به علت قدمت بافتها اکثر باها به صورت یک طبقه موجود می باشند. متوسط تعداد طبقات پلاکهای مسکونی در قطعات شهری منطقه 3 بشرح زیر است.

قطعه 1-3

1/1 طبقه

قطعه 2-3

2/2 طبقه

قطعه 3-3

3/1 طبقه

قطعه 4-3

2/1 طبقه

قطعه 5-3

6/1 طبقه

قطعه 6-3

3/1 طبقه

 تراکمهای ساختمانی مسکونی: براساس نتایج برداشتهای نمونه ای این مهندسین مشاور طی مطالعات وضع موجود طرح تفصیلی، در منطقه 3 اصفهان به طور متوسط در هر هکتار از اراضی مسکونی، تعداد 29 پلاک مسکونی وجود دارد و متوسط سطح هر پلاک نیز حدود 344 متر مربع می باشد. میانگین نسبت سطح اشغال همکف در پلاکهای مسکونی حدود 59 درصد مساحت زمین است و با توجه به تعداد طبقات، تراکم ساختمانی مسکونی منطقه 3 رقمی حدود 4830 مترمربع در هر هکتار می باشد.

در بین قطعات شهری این منطقه، بزرگترین پلاکهای مسکونی از نظر مساحت در منطقه 3-3 جای دارند که از متوسط سحی حدود 470 متر مربع برخوردارند و کوچکترین پلاکهای مسکونی با متوسط تقریبی 275 مترمربع مساحت، در قطعه 2-3 واقع می باشند.

کیفیت بنا: بررسی و شناخت کیفیت بناها بستگی به عوامل متعدد و متفاوتی مانند کیفیت مصالح بکار رفته از نظر دوام در سازه تأسیسات ساختمانی، جهت گیری، بهره مند بودن از سرویسهای بهداشتی اختصاصی و موقعیت  آنها در بنا و کیفیت اجرا و غیره دارد. لیکن بررسی کلیه بناهای شهر و ارزیابی کیفیت آنها به جهت کلیه عوامل ذیربط که ضمناً هر یک می تواند دارای وزنه های متفاوتی نیز باشند، امریست دشوار و طاقت فرسا به همین لحاظ در طرح تفصیلی اصفهان معیار متداول نوع مصالح بکار رفته در ساخت بنا، از نظر دوام و استواری ظاهری، در ارزیابی کیفیت بناها مدنظر قرار گرفته است. بر این اساس می توان بناهای واقع در محدوده منطقه 3 را به شرح زیر دسته بندی نمود.

- بناهای قابل استفاده ساخته شده با مصالحی چون بتن، آجر و آهن یا تیرچه بلوک

- بناهای مرمتی ساخته شده از خشت و گل یا آجر که سقف آنها طاق چشمه یا تیرچوبی است.

- بناهای تخریبی

نتایج برداشت کیفیت بناهای مسکونی منطقه 3 که به صورت 100% انجام یافته است نشان می دهد که 56 درصد آنها در دسته اول جای می گیرند (قابل استفاده) و 39% هم بناهای مرمتی محسوب می شوند، مابقی که 5% کل بناها را تشکیل می دهند بواسطه نوع مصالح و قدمت عمر، مخروبه بوده و یا در حال تخریب می باشند که در هر صورت از رده بناهای مسکونی واجد ارزش نگهداری خارج می شوند.

تفکیک نسبت بناهای با کیفیت های مختلف (قابل استفاده، مرمتی و تخریبی) بر حسب قطعات شهری که در جدول شماره 7 آمده است نشان می دهد که در قطعه 6-3 بخاطر نو بودن اکثر بناها، درصد ساختمان های قابل استفاده بیش از سایر قطعات است و به عکس بالاترین نسبت بناهای تخریبی در قطعه شهری 1-3 واقع می باشند.


جدول شماره 5 درصد بناهای مسکونی با تعداد طبقات مختلف در منطقه 3 اصفهان به تفکیک قطعات شهری

شماره قطعه

یک طبقه

دو طبقه

سه طبقه

جمع

1-3

2-3

3-3

4-3

5-3

6-3

جمع

4/85

6/84

6/69

3/75

0/45

4/70

8/74

7/13

2/15

8/28

3/24

9/51

2/29

4/24

9/0

2/0

6/1

4/0

1/3[35]

4/0

8/0

100

100

100

100

100

100

100

 

 شبکه معابر

معابر پیشنهادی طرح جامع برای منطقه 3، عمدتاً بر پیشنهادات طرح تفصیلی پیشین منطبق است. دیدگاه عمومی اعمال شده در این طرح حفظ استخوانبندی اصلی موجود منطقه وایجاد حداقل تغییر در ترکیب بافت تاریخی آن می باشد. در این چارچوب گرچه تعرض معابر مرکزی منطقه (محورهای ولیعصر، عبدالرزاق و احمد آباد – حافظ) برای تامین سفرهای پرحجم سواره ضروری بنظر می رسیده است اما بخاطر جلوگیری از تخریب در بافت و بویپه محور تاریخی، پیشنهادات ارائه شده برگسترش و تعریض شبکه پیرامونی منطقه یعنی محور پیوسته بزرگمهر، سروش، مدرس معطوف گشته که شامل طرحهای ذیل می باشد:

1- تعریض خیابان مدرس از میدان طوقچی تا قوس موجوداز 20 متر فعلی به 45 متر (به اضافه 30 متر فضای سبز)

2- احداث امتداد خیابان مدرس از قوس موجود تا خیابان کاوه با عرض پیشنهادی 45 متر (به اضافه 10 متر فضای سیز)

3- ایجاد محور کمکی برای خیابان بزرگمهر از طریق تکمیل امتداد مسیرهای موجود موازی آن با احداث خیابانهای زیر:

الف) احداث امتداد خیابان صغیر حد واسط ولیعصر – احمدآباد به عرض 26 متر (نام منعکس در نقشه: خواجه نظام الملک)

ب) احداث خیابانی حدوداً در امتداد خیابان گلزار، حد واسط شریف واقفی و مشتاق اول به عرض 18 متر (نام منعکس در نقشه: باغکاران)

که بدین ترتیب یک محور کامل شمالی – جنوبی در منطقه 3 از خیابان سروش تا مشتاق اول و موازی با خیابان بزرگمهر ایجاد می گردد که نقش کمکی فراوانی در ارتباط درون منطقه ای و کاهش بار ترافیک خیابان بزرگمهر ایفا می نماید.

علاوه بر طرح های یاد شده، مسیرهای دیگری در طرح جامع برای منطقه 3 پیشنهاد گردیده اند که عمدتاً به صورت کمکی و موازی با مسیرهای موجود طراحی شده اند، در طرح های پیشنهادی برای مسیرهای اخیر این نگرش ذخیل بوده که در محدوده تقسیمات شهری (قطعات) ارتباطات به گونه ای طراحی شوند که بار گذاری ترافیکی عملکردهای شهری هر ناحیه به جریانهای اگر نه مساوی، اما تا حدی متعادل، تقسیم گردد و از فشار زیاد بر محورهای مشخصی خودداری شود، در طرح این پیشنهادات نیز حتی الامکان سعی شده تا ضمن اجرای طرح ها حداقل تخریب دریافت سنتی و تاریخی و به طور کلی استخوانبندی شر ایجاد شود. به همین منظور محورهای پیشنهادی اکثراً بر مسیرهای کم عرض موجود که به عنوان کوچه مورد استفاده واقع هستند، طراحی شده اند.

مسیرهای فوق الذکر در قالب طرح های زیر پیشنهاد شده اند:

- طرح احداث خیابان کمکی سپاه از حوالی اداره دارائی تا خیابان چهارباغ بصورت موازی و در شمال خیابان سپاه فعلی به عرض 14 تا 18 متر

- طرح ایجاد ارتباط بین خیابان سپاه و خیابان کمکی پیشنهادی فوق با احداث خیابانی به عرض 16 متر در مسیر کوچه معروف به تلفنخانه

- طرح احداث خیابانی در امتداد خیابان امین – حد فاصل آمادگاه و کمال – اسماعیل به عرض 16 متر (نام منعکس در نقشه: باغ گلدسته)

- طرح احداث خیابان شرقی – غربی موازی با شریف واقفی و در شمال آن حد واسط خیابانهای استانداری و بزرگمهر به عرض 24 متر (نام منعکس در نقشه: نقش جهان)

- طرح احداث خیابان شرقی – غربی موازی با خیابان شریف واقفی و در جنوب آنف حد واسط خیابان پیشنهادی باغکاران و خیابان چهارباغ صدر به عرض 16 متر (نام منعکس در نقشه: کارگران و اسداله خان)

- طرح احداث خیابانی به موازات خیابان مشتاق و خیابان پیشنهادی فوق با عرض 22 متر (نام منعکس در نقشه: ترازآباد)

- طرح احداث خیابانی در امتداد خیابان عدل تا خیابان پیشنهادی نقش جهان به عرض 20 متر

ساختار اصلی طرح تفصیلی منطقه 3

محدوده منطقه 3 بخش بزرگی از منطقه تاریخی شهر اصفهان را در بر می گیرد که از نظر بافت و سازمان شهری از انسجام و یکپارچگی خاصی برخوردار می باشد. براین اساس در طرح تفصیلی منطقه 3 کوشش گردیده است که این انسجام و یکپارچگی مورد نظر قرار گرفته، و طرح در رابطه با مشخصات و ویژگی های منطقه تاریخی و اصول و راستاهایی که طرح جامع در این خصوص تعیین نموده است، از چهار چوبه ای معین برخوردار گردد.

منطقه تاریخی شهر اصفهان که محدوده قدیم شهر را شامل می گردد، علاوه بر دارا بودن بافتها و شمار عظیمی از بناهای با ارزش تاریخی و معماری که بعضی از آنها جزو آثار با ارزش تاریخ معماری جهان می باشد، از نظر عملکرد زیبائی صلابت و استواری استخوانبدی شهری نیز برجسته و ممتاز هستند. قوام و استواری این استخوانبندی تا به آن حد است که علیرغم بی توجهیها و صدمات بسیاری که بر پیکره، آن وارد آمده توانسته است همچنان به حیات خود ادامه داده و اصفهان فعلی را در مقام یک شهر میلیونی بر استخوانبندی و سازمان شهری قدیم خود باقی و استوار نگاه دارد.

 مشخصات و ویژگی های کلی ساختار شهری منطقه تاریخی

محورهای شهری قدیمی:

اصلی ترین محور در این مجموعه محور بازار می باشد، که ستون فقرات اصلی منطقه و شهر بر پایه آن شکل می گیرد، تمامی محورهای شهری دیگر به نحوی از این محور اصلی منشعب یا به آن متصل می گردند.

این محورهای ثانویه (گذرهای اصلی) پیوند ارگانیک بازار با محلات مسکونی در سطح منطقه را تامین می نمایند.

مراکز شهری، منطقه ای و محله ای در اطراف محور بازار و محورهای منشعب از آن شکل گرفته و ساختار سنتی مراکز خدماتی در منطقه را سازمان می دهند.

محور بازار بواسطه مفصل شهری مجموعه میدان امام به دو شاخه اصلی تقسیم می گردد:

محور چهارباغ عباسی که در حقیقت ادامه ستون فقرات اصلی منطقه در شهر بوده و محور بازارچه مقصود بیک – چهارباغ صدر خواجو که شاخه ثانویه ستون فقرات منطقه می باشد.

محورهای شهری جدید (خیابانها):

ساختار سنتی منطقه که براساس محورهای شهری قدیمی استوار بوده، در هفتاد سال اخیر بواسطه احداث خیابان های متعددی از هم گیسخته شده و تا حدودی نیز عملکرد شهری آن تنزل یافته است، براثر انتقال بخشی از عملکردهای شهری از ساختار سنتی، به همراه استقرار عملکردهای شهری جدید در حاشیه، بعضی از خیابانهای اصلی، ساختار نوینی از محورهای خدماتی در سطح منطقه به وجود آمده، که تحت عنوان محورهای شهری جدید مورد نظر قرار گرفته است.

 

 محورهای طبیعی – زاینده رود و مادیها :

موقعیت قرارگیری منطقه تاریخی و شهر اصفهان در کنار محور طبیعی زاینده رود، اگرچه در ابتدا بر اساس دسترسی به آب جهت مصارف کشاورزی و مسکونی بوده است و انشعابات متعدد مادیها از زاینده رود و بوجود آمدن شبکه مادیها از زاینده رود و بوجود امدن شبکه مادییها در سطح منطقه و شهر خود موید این مدعی است اما در حال حاضر رودخانه زاینده رود و مادیهای منشعب از آن در محدوده منطقه تاریخی صرفاً عناصری طبیعی بوده (بواسطه ، جریان اب و فضای سبز)  و بر این اساس عملکردی فضای سبز و گذران اوقات فراغت را در خود پذیرا می باشند.

بر اساس این خصوصیت است که شبکه مذکور بخشی از ساختار شهری منطقه را شتکیل داده ، و مجموعه و عناصر عمومی و خدماتی را در مقایسات مختلف در حاشیه خود شکل می دهند.

این مجموعه و عناصر عمومی و خدماتی در امتداد رودخانه زاینده رود مقیاس منطقه ای و شهری در امتداد مادیها مقایس ناحیه ای – محله ای را دارا می باشند.

ملاحظات تاریخی

علاوه بر ساختار شهری منطقه تاریخی که مورد بررسی قرار گرفت و عمدتاً بر ساختار سنتی این منطقه منطبق می باشد، از ویژگیهای دیگر این منطقه دارا بودن شمار عظیمی از بناهای عمومی مسکونی با ارزش تاریخی و معماری می باشد که در امتداد محورهای شهری متمرکز بوده و یا در درون محلات پراکنده می باشند.

این بناها بهمراه بافت های مسکونی با ارزش تاریخی و معماری از مشخصه های اصلی منطقه تاریخی محسوب می  گردند.

بخش عمده ای از این روشها در درون منطقه 3 متمرکز بوده و نتیجتاً این منطقه را از تشخیص بیشتری نسبت به دیگر محدوده های منطقه تاریخی برخوردار می سازد.

 

 تاثیر مداخلات دوره های اخیر بر ساختار شهری منطقه تاریخی

روند رو به رشد شهر نشینی در شهر اصفهان که خود ناشی از دگرگونیهای عمیقی در زیر ساختهای اقتصادی این شهر در هفتاد سال اخیر می باشد منجر به مداخلاتی در ساختار شهر و به تبع ان ساختار منطقه تاریخی گردیده است.

اگرچه علیرغم تمامی این مداخلات ساختار عملکردی و کالبدی سنتی منطقه چنانکه گفته شد از هم گسیخته نگردیده است ، لیکن از یک طرف بر اثر عوامل متعددی تضعیف و دچار رکود قابل ملاحظه ایی گردیده و از طرف دیگر بواسطه حضور جدید شهرهای عناصر نوینی را در خود پذیرا شده است.

کاهش ارزش زمین و ساختمان در محوطه های مسکونی منطقه تاریخی، گروههای اجتماعی با درآمدهای پائین تر را به سوی این مناطق جلب کرده و نتیجتاً واحدهای مسکونی با قطعات بزرگ زمین در این منطقه که جوابگوی نیاز این گروههای اجتماعی نمی باشد، تفکیک شده و با نامناسبترین شیوه های ساخت نوسازی گردیده است.

این امر روند تخریب و نوسازی محلات قدیمی را بدون توجه به ساختار سنتی آنها و بدون جایگزین ساختار مشخص و منسجم دیگری با نامناسب ترین و ناهماهنگترین شکل‌های کالبدی، تسریع می نماید. عدم وجود دسترسی سواره مناسب در درون محلات قدیمی منطقه تاریخی و احداث خیابانها و ارتباطا سواره جدید بدون توجه به ساختار سنتی منطقه موجب گسیخته شدن بافت محلات و انتقال مراکز این محلات به حاشیه این دسترسی ها و نهایتاً تمایل عمومی شکل گیری محلات حول دسترسی های سواره جدید منجر گردیده است.

سیمای حجمی و کالبدی منطقه تاریخی از یک طرف تحت فشار روند رو به رشد جمعیت و تمایل به افزایش تراکمهای ساختمانی و از طرف دیگر عدم توجه به هماهنگی های کالبدی لازم که می بایست در بافت تاریخی به عمل آید با روندی رو به تزاید دستخوش دگرگونیها و ملاحظات غیرمسئولانه گردیده است.

این عوامل و تأثیرات و مداخلات ناشی از آنها و عدم توجه جدی طراحان طرحهای جامع و تفصیلی قبلی و ناظرین به اجرای این طرحها، به موازات سودگرایها در زمینه ساخت و ساز واحدها و مجموعه های مسکونی، ساختار سنیت و حیات شهری منطقه تاریخی را که حقیقتاً به لحاظ ارزشهای تاریخی و معماری عنوان شده کم نظیر می باشد شدیداً مورد تهدید و در معرض گسیختگی و فروپاشی قرار داده است.

است، در چهارچوب مشخصی شکل گرفته است.

در این طرح سعی گردیده است طرح ریزیهای شهری از این چهارچوبه فراتر نرفته و حتی الامکان اقدامات پیش بینی شده بر پایه مبانی و اصولی که فوقاً به آنها اشاره شد، صورت پذیرد.

 استخوانبندی پیشنهادی منطقه

با توجه به اصولی که فوقاً بدانها اشاره شد، استخوانبندی طرح پیشنهادی بر اساس محورهای شهری قدیم و جدید و محورهای طبیعی (مادیها) بنیانگذاری شده است.

 ستون فقرات اصلی منطقه:

ستون فقرات اصلی منطقه بر پایه محور بازار چهارباغ شکل گرفته است، که علاوه بر استقرار عملکردهای شهری در امتداد آن عملکردهای منطقه ای را نیز در برخواهد گرفت.

دو مرکز اصلی تاریخی شهر، میدان کهنه و میدان امام، به عنوان قلب منطقه و شهر در امتداد این دو محور قرار می گیرند.

با آزاد سازی میدان عتیق از واحدهای تجاری که ضمن حفظ ارزشهای تاریخی و اقتصادی موجود، ارزشهای فضایی آن را احیاء خواهد نمود. و پیش بینی مجموعه فرهنگی، آموزش عالی و تفریحی در ضلع غربی میدان امام  که از طریق خیابان سپه و محور خیابان سعدی ـ امین با این میدان و محور چهارباغ مرتبط می شود، این دو نقطه عطف تارخی تقویت و ساماندهی خواهند گردید.

از طرف دیگر ایجاد دو زیرگذر در محل این دو میدان به انسجام تاریخی آنها با محور بازار عینیت بیشتری خواهند بخشید.

محور بازار به عنوان محور ارتباطی پیاده متصل کننده این دو مرکز تاریخی که اساس ستون فقرات اصلی شهر و منطقه را تشکل خواهد داد از اهمیت ویژه ای در ساختار پیشنهادی طرح برخوردار می باشد، حفظ ارزشهای تاریخی و معماری موجود و مرمت، بازسازی و نوسازی عملکردهای اطراف این محور که امکانات بالقوه بسیاری را در خود جای داده اند ولی متاسفانه رفته رفته دچار رکود میگردند، به همراه تامین و دسترسی سواره، باراندازها و پارکینگهای حاشیه‌ای، این محور را به عنوان اصلی ترین محور پیاده در سطح منطقه تقویت و تثبیت خواهد نمود.

محور بازار از شمال در تلفیق با محور شهری خیابان هاتف به مجموعه، صاحب بن عباد و مرکز منطقه طوقچی متصل و از جنوب از طریق مفصل شهری مجموعه میدان امام به دو شاخه اصلی چهارباغ عباسی و محور بازارچه مقصود بیک، خیابان نشاط، چهارباغ صدر خواجو تقسیم می گردد.

محور چهارباغ عباسی که اصلی ترین شاخه و عملاً امتداد محور بازار را شکل می دهد، در طرح بصورت یک محور پیاده با عملکرد تفریحی ـ تجاری در نظر گرفته شده و عملکردهای عمومی حاشیه آن عمدتاً تجاری می باشند این محور از شمال در محل میدان دروازه دولت به محور شهری چهارباغ پایین و از جنوب به میدان انقلاب و سی و سه پل و از آن طریق به محور شهری چهارباغ بالا متصل خواهد شد.

محور بازارچه مقصود بیک ـ چهارباغ صدرخواجو شاخه فرعی تر ستون فقرات اصلی منطقه را تشکیل خواهد داد، محور پیاده بازارچه مقصود بیک خصوصیتی مشابه محور بازار را دارا می باشد در طرح پیشنهادی ضمن حفظ و مرمت ارزشهای تاریخی و معماری، عملکردهای اطراف این محور که عمدتاً تجاری می باشند، تقویت و تکمیل گردیده و مورد بازسازی و نوسازی قرار خواهند گرفت.

این محور در امتداد خود از طریق محور پیاده دروازه حسن آباد و محور شهری خیابان نشاط به محور چهارباغ صدرخواجو و پل خواجو متصل خواهد شد.

 محورهای شهری پیشنهادی در سطح منطقه:

علاوه بر ستون فقرات اصلی منطقه، محورهای شهری دیگری نیز تار و پود و استخوابندی منطقه را تشکیل می نمایند این محورها به سه گروه مشخص تقسیم می گردند:

ـ محورهای شهری جدید (خیابانها)

ـ محورهای شهری قدیمی (گذرهای اصلی)

ـ محورهای طبیعی (مادیها)

 

سیمای حجمی منطقه

از مواد مهمی که در طرح جامع به آن توجه شده است سیمای حجمی شهر و منطقه تاریخی می باشد، در این رابطه سعی شده استه اصول شهرسازی شهرهای قدیم ایران مد نظر قرار گیرد، به این ترتیب که بناهای مسکونی کم ارتفاع به صورت افقی متن شهر را به وجود آورد و بناها و محوطه‌های عمومی با ارتفاعی بیشتر و حجمی غالبتر در این زمینه جلوه‌گر شوند. با عنایت به اصل فوق و با توجه به ملاحظات تاریخی موجود در طرح تفصیلی منطقه 3 محوطه‌های مسکونی عمدتاً در ارتفاع دو طبقه تثبیت و محورهای شهری اکثراً به طبقه پیش بینی گردیده‌اند.

از طرف دیگر با توجه به سلسله مراتب و اهمیت محورها و مراکز شهری حجم و عرض بدنه هر یک، بر پایه وضع موجود، بر این اساس تعیین گردیده است. این امر در محور بازار که عناصر اصلی تاریخی تشکیل دهنده، آن از برجستگی خاصی در منطقه چه به لحاظ ساختاری و چه به لحاظ کالبدی برخوردار می باشد، مصداق بیشستری می یابد، در ترسیم خطوط اساسی سیمای حجمی منطقه با کنترل ارتفاع محوطه های مسکونی همجوار با بازار به این ویژگی توجه خاصی مبذول گردیده است. از عناصر دیگر تشکیل دهنده، ساختار حجمی منطقه، بدنه محورهای طبیعی (مادیها) می‌باشد، که بعنوان فضاهای سبز خطی از درون محوطه‌های مسکونی عبور نموده و یکی از عوامل ارتباط دهنده محلات و مراکز آنها به یکدیگر می‌باشد.

طرح شکل‌گیری حجمی محوطه‌های مسکونی همجوار با این محورها را به صورتی پیش بینی نموده است که از نقطه نظر دید و منظر شهری، امکان حداکثر استفاده از این فضاهای سبز و طبیعی برای هر یک از واح


[1]

[2] . شاردن، ص 34

[3] . اولیویه، ص 113

[4] . جکسن، ص 313

[5] . کرزن، ص 51

[6] . فلاندن، ص 156

[7] . کمپفر، صص 193-194

[8] . شاردن، ص 72

[9] . همان، ص 71.

[10] . کرزن، ص33.

[11] . شاردن، ص 71

[12] . همان جا

[13] . پیرلوتی، صص 227-228

[14] .اولناریوس، ص 611

[15] . شاردن، ص71

[16] . اولیویه، ص 115

[17] . تاورنیه، ص 390

[18] . شاردن، ص 71.

[19] . عبارت لاتین به این معنی است «ای حضرت مریم! برای ما بیچارگان دعا کن» همان جا

[20] . اولتاریوس، ص 611

[21] . پیرلوتی، صص 201-202

[22] . اولئاریوس، ص 611

[23] . اوتر، ص 84.

[24] . اولتاریوس، ص 611

[25] .شاردن، ص 72

[26] . همان جا

[27] . همان، ص92

[28] . همان، صص 92-93

[29] . کرزن، ص 51

[30] . Engelbert Kaempfer.S.156

[31] . Hans Gaube Und Eugen Wirth; Der Bazar Von Isfahan, Wiesbaden 1978.

[32] . راجر سیوری، ایران عصر صفویه، ترجمه کامبیز عزیزی، چاپ دوم سال 1366، ص 148، برای کسب اطلاع بیشتر به منبع زیر مراجعه شود:

 

[33] . طرح جامع اصفهان تحت عنوان «طرح تجدید نظر در طرح جامع و تفصیلی اصفهان» تهیه، ارائه وتصویب شده است. براساس بخشنامه مورخ 16/6/69 صادره از سوی وزارت مسکن و شهرسازی، طرحهای توسعه و عمران و طرح های تجدید نظر به طرح جامع تغییر نام یافته اند، بنابراین در این گزارش هر جا عنوان طرح جامع بکار رفته، منظور همان طرح تجدید نظر در طرح جامع اصفهان می باشد.

[34] . در برداشتهای انجام شده در جریان مطالعات طرح تفصیلی منطقه 3 اصفهان، برداشت وضعیت طبقات بناهای مسکونی بصورت 100 درصد صورت گرفته است.

[35] . نسبت بناهای با بیش از سه طبقه را که کمتر از 10 موردمی باشند نیز شامل می شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد