مهندسی عمران ایران

مطالب عمومی مهندسی عمران معماری شهرسازی

مهندسی عمران ایران

مطالب عمومی مهندسی عمران معماری شهرسازی

بررسی نور و کاربرد آن در معماری

بررسی نور و کاربرد آن در معماری

نور

زیبایی که به چشم ما می آید از پرتو نور و روشنایی است و گرنه در تاریکی زیبایی مفهومی ندارد. زیبایی حقیقی با نور معرفت درک می گردد و زیبایی ظاهری با عزیزترین حس ما که بینایی است دیده می شود نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی باعث می شود که زیبایی به چشم آید و رنگ و سایر زیبایی های شئ جلوه کند. بنابر این بحث پرداختن به نور می تواند در مباحث زیبایی شناسی و هنر جایگاه ویژه ای داشته باشد. (شریفی، 1389)

نور است که تنها راه مشاهده اشیا، می باشد و مفهوم روشنایی، تاریکی، رنگ و زیبایی و زشتیِ بصری را شکل داده است.

نور نشانه ی حرکت و تلاش است چرا که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

«فَالِقُ الإصبَاحِ و جَعَلَ الَّیلَ سَکَنا و الشَّمسَ و القَمَرَ حُسبَانا ذَلِکَ تَقدِیرُ العَزِیزِ العَلِیمِ»

ترجمه: او شکافنده صبح است و شب را مایه آرامش و خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داده است، این اندازه گیری خداوند توانای دانا است.

رنگ، معجزه طبیعت است. زیرا قادر است واقعیات را در پرده ای از خیال قرار دهد. فردی که در اتاقی کوچک و سرد قرار گرفته است واقعیت کوچک و سرد بودن را می فهمد اما اگر از رنگی مناسب در اتاق استفاده شود، توهم بزرگ و گرم بودن اتاق به وی القا می شود و او اتاق را بزرگ تر و گرم تر از پیش می بیند. اما رنگ مولود نور است.

رنگ ها از تجزیه رنگ سفید به وجود می آید و بدون نور نیز دیده نمی شود. اصولاً بدون نور چیزی به عنوان رنگ واقعیت ندارد، پس قدرت اعجاز رنگ به میزان و کیفیت نور وابسته است. هر چه نور بیشتر و طبیعی تر باشد ما نیاز کمتری به نورهای مصنوعی و رنگ های گرم داریم. بـرای استفاده از نور طبیعی، قوانـین عمومی وجود دارد که با مراجعه بدان، می توان از نور بهترین استفاده را کرد. (سایت اطلاع رسانی پارس معمار)

«نور خورشید نمی دانست چه خبر است تا اینکه به دیواری برخورد کرد.» لوئی کان (سرهادی،1386)

نور طبیعی چندان در کنترل ما نیست، نور طبیعی برای روشن و تاریک کردن حدی دارد و ما تنها قادریم از حداکثر توانایی آن استفاده کنیم نه اینکه بر توانایی او بیفزاییم. (سایت اطلاع رسانی پارس معمار)

لوئی کان اغلب از فرم، نور و روشنایی و از فضاهایی که عملکردی بر آنان متربت است، صحبت می داشت . درباره نور و روشنایی نوشته است که: نور و روشنایی حضور همه چیز را باعث می‌شود. اجسام از نور مشتق می شوند یا به تعبیری دیگر، هر گاه نور مصرف شود جسم حاصل می آید. اجسام همان‌ها هستند که به سبب وجودشان سایه به وجود می آید و سایه به نور تعلق دارد. نور به جانب جسم حرکت می‌کند و جسم به جانب نور و این امر محیط و جو سازندگی را به وجود می آورد. (لامپونیانی، ویتوریو مانیاگو، ۱۳۸۲، ترجمه ضیاءالدین جاوید، تهران)

شدت نور

شدت نور یکی از چهار عامل مهم ادراک بینایی است. قدرت تطابق چشم با شدت های مختلف نور تعجب انگیز است: چشم انسان هم با نور بسیار کم- مانند نور ماه که ما آن را در مقیاس کلی تاریکی می دانیم- قدرت دید دارد و هم با نور بسیار زیاد یعنی با نوری که تقریباً 250 هزار برابر نور ماه باشد. اما اصولاً منابع نور را به دو نوع طبیعی یعنی خورشید و ساختگی مانند آتش یا چراغ بخش بندی می کنیم. اما نور هایی که از این دو منبع می تابند تنها نور هایی نیستند که به وسیله آنها ما قادر به دیدن اشیاء هستیم چرا که به موازات نور های مستقیم، ما به وسیله نور های غیر مستقیم- که از اجسام روشن شده می تابنـد- می توانیم اشیاء را ببنیم. همین نور باز تابیده شده نوعی روشنـایی به وجود می آورد که باعث می شود ما اجسامی را که مستقیماً در معرض تابش نور قرار ندارند را ببینیم. پس برای روشنایی که ما احساس می کنیم دو عامل اهمیت دارد: شدت نور یا به عبارت دیگر مقدار نوری که بر جسم می تابد و توان بازتـابی جسم.

هر منبع نوری دارای طیف رنـگی خود و یا طول موج هایی می باشد و رنگ طیف نور طبیعی در طی مدت روز تغییر می نماید. بشر تمام انواع نورها را می شناسد، از رنگ صورتی مایل به نارنجی طلوع و غروب، تا رنگ زرد نور خورشید، سفید یا آبی آسمانی، که در واقع آنها را تماماً به رنگ های طبیعی قبول نموده ایم. بر اساس نظریه کرویتف (kruithof) چنانچه منبـع روشنایی با شدت کم و رنگ گرم، و یا با شدت زیاد و رنگ سرد باشد، اشیاء به صورت طبیعی مشاهده می شوند. (نور روز در معماری، بنجامین اچ.اونز، صفحه 52)

ادراک ما از روشنایی یک جسم هم نسبی است و هم مرتبط با آن جسم است. یک جسم در یک محیط تاریک به نظر ما بزرگتر می آید تا در یک محیط روشن، یا به عبارت دیگر روشنایی در ادراک ما تأثیر می گذارد. عوامل روانی اجتماعی در ادراک ما نقشی مؤثر دارند. (وب سایت تخصصی معماری)

نور و طبیعت:

نور طبیعی که حامل انرژی حیـات بخش درونی است به عنوان یکی از منابع وجود حیـات بر روی زمیـن مـحسوب می گردد. علاوه بر آن نور می تواند با رنگ ها و جلوه های متفـاوت خود باعث تـغییر چهره یک مکان شود زیرا نـور در هر یک از فصول سال در آب و هواهای متـفاوت و یا در هر زمانی از طول روز دارای چهره ای مخصوص به خود می باشد. ضمناً هر مکانی دارای نور خاصی است که تنها به آنجا تعلق دارد برای مثال در صحرای یک منطقه استوایی تابش به قدری شدید و سایه ها آنقدر کوتاه است که اشیا به چشم بیننده مرتعش و در حال ذوب شدن به نظر می آیند.

به همین ترتیب نور موجود در مناطق کوهستانی جنگلی و یا سواحلی نیز دارای ویژگی های مکانی مخصوص به خود و متمایز از سایر مناطق است. زمانی که نور را به داخل فضای ساخته شده هدایت می کنیم در اصل نوعی ارتباط بین ساختمان و محیط خارج از آن ایجاد کرده ایم. بدین وسیله می توان جلوه های متفاوتی از فضای داخلی را که هر یک دارای ماهیت خاص خود از لحاظ ادراک فضایی می باشند ایجاد کرد .

نور و بشر

نور نماد عقل الهی و منشأ تمام پاکی ها و نیکی ها است و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد. در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی، یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل در معماری اغلب بناهای مذهبی، نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان کار برد دارد به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است. فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند. انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیاء و احجام در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود.

دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلف زیربنائی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم می باشد. (اهمیت نور در معماری، سایت علمی نخبگان جوان) که در فصل دوم به تفصیل به آن اشاره شده است.

فوتون

در نور یک ذراتی به نام فوتون وجود دارد که وقتی از راه چشم به مغز می رسند باعث رویت نور می شوند. به عبارت دیگر لایه های امواج نور که دارای حرکت هستند روی مغز تأثیر گذاشته و نور را برای انسان قابل رویت می کنند. در قسمت پایین مغز رشته های عصبی قرار گرفته اند که نسبت به طول موج شیء آن را تشخیص می دهند. یعنی وقتی نور به اشیاء می تابد، اشیاء‌ نسبت طول موجشان تشخیص داده می شوند.

رشته های عصبی با تـوجه به طول موج نورهای رسیده می تواند بـافت، شکل، انـدازه، رنگ، سردی و گرمی شیء مورد مشاهده را تشخیص دهد. تشخیص حرکت، موقعیت، رنگ، از شکل و بافت نشأت گرفته است. (سایت اطلاع رسانی پارس معمار)

نور و معماری

نور، اولین شرط برای هر نوع ادراک بینایی است. در تاریکی مطلق، ما نه فضا را می توانیم ببینیم و نه فرم و رنگ را. اما نور تنها یک ضرورت فیزیکی نیست. بلکه ارزش روانشناختی آن یکی از مهمترین عوامل زندگی انسانی در همة زمینه هاست. موریس لاپیدوس (Morris Lapidus) می گوید «انسانها مانند پشه هستند. هر کجا نوری باشد به سمت آن هجوم می برند بدون اینکه بدانند چرا. چه بخواهیم و چه نخواهیم به سمت روشنایی می رویم. نور، ما را به خود جذب می کند». نور همیشه علاوه بر استفادة کاربردی دارای ارزش نمادین نیز بوده است. نور جزیی از ذات زندگی بوده و در بـسیاری از فرهنگ ها نور، یا خورشید، به عنوان منبع نور، عنصری خدایی محسـوب می شده و آن را ارج می نهاده اند. (اهمیت نور در معماری، سایت علمی نخبگان جوان)

نور می تواند یک پـویایی خاص به طرح و فرم معماری بدهد و در هر ساعت از شبـانه روز جلوه ای خاص به آن ببخشد و بدین ترتیب با ترکیب مناسب سایه روشن ها و با خلق تـضادی ایده آل بـین صفحات و همچنین تـعریف یک سری بـافت برای مجسمه های سنگی و سطوح آجری می توان یـک سری تـغییرات بیرونی را اعمال نمود. (مجله معماری و ساختمان، صفحه 44)

نور، احساس، معماری

چرا کاندینسکی صدای فلوت را به رنگ خاکستری درخشان نسبت می دهد؟ خیابان در تاریک روشن سحر چه احساسهائی را می تواند بر انگیزد؟ و چطور این احساس ها در حضور هزاران هزار نـوری که از پائـین ساختمان به نوک آن می تابند و فضای دهشتناک یک جنگل سنگی را پدید می آورند تغییر می کنند؟ چرا مشاهدة سوسوی چراغ کلبه ای در دور دست ها امید می آفریند؟ یا چگونه لبخندی انعکاس تلالؤ نور بر سطح آب را تداعی میکند؟ و مثالی ساده تر، چگونه چهره مان تغییر می کند هنگامی که در پرتو نور مشعلی قرار می گیرد؟

نور شفافترین، نرمترین، آسانترین و ارزانترین مواد ساختاری موجود در تولید کیفیت ها و اشیای مورد نیاز محیط انسانی است. چیزی است که امکان شخصیت سازی و حیات بخشیدن به فعالیتهای روزمره و باز نمائی زندگی در تصورات و حالات روانی متغیر را فراهم می سازد. نور می تواند در فضائی خشن و بی روح همچون مبلی راحتی از ما استقبال کند. به همین دلیل نور مناسب ترین مادة ساختاری است که می تواند به فعالیتهای روزمره ما شکل، زیبائی، لذت و راحتی ببخشد.

نور می تواند امکان خلق سیستمهای محیطی هوشمند و سازگار را در بازسازی محیط مصنوع در اختیار ما بگذارد. کلیسای تادائو آندو نمونه مناسبی برای نشان دادن این سیستم هاست.

استفادة بیانی از نور به شکلی نمادین، فراگیر، خشنودکننده، ساده و غریزی و در عین حال ابهام آمیز برای گشودن پنجرة دنیای خیالهای بشری، بزرگترین وظیفة نور پردازی در عصر ماست.

در سالهای اخیر نور پردازی بیرونی هویت جالب تری ارائه کرده است، از تازگی در خور توجه دکوراسیون شهری، خصوصاً در مراکز مشهور تاریخی یا تجاری و فرهنگی، تا بازگشت به نقش ایجاد احساس امنیت در شهرها، همان حس قدیمی و آشنائی که آتش اولین بار به جامعه انسانی بخشید.

هنوز هم مؤثرترین واسطه درک ما نسبت به هستی و تجربیات زندگی روشنائی باز هم روشنائی است. امواج گرم و مهربان نور سپیده دم همچون ترنم نی لبکی است که نرم نرمک فضا را از هارمونی لطیـف طیفی نقره فام می آکند و با نوازش پوست خفتـة زندگی نوید شروع دیگر و شوری دیگر را می دهد. (اهمیت نور در معماری، سایت علمی نخبگان جوان)

 

نور مصنوعی

نور خورشید منبع انرژی زمین است. انرژی که می‌تواند توسط گیاهان جذب شود و موجب واکنشهای فتوسنتز آنها شود، یا بوسیله اقیانوسها جذب شود و سبب شود که آب بخار شده و باعث باران شود و نیز توسط صفحات خورشیدی و فتوسلها جذب شده و تولید برق کند.

زمانیکه نور وارد چشم می‌شود و بر روی پرده شبکیه می‌افتد، یک سری فرآیندهای عصبی و فتوشیمیایی رخ می‌دهند که در نتیجه آنها پدیده «دیدن» رخ می‌دهد. امواج رادیو، تلویزیون، میکروویو، نور ماورای بنفش، اشعه مجهول، همگی همانند نور جزء امواج الکترومغناطیس هستند اما با طول موجهای متفاوت و همانطور که گذشت، چشم انسان توانایی دریافت همگی این امواج را نداشته اما وسایل و تجهیزاتی هستند که قادر به ایجاد، دریافت و شناسایی آنها هستند.

می توان به وسیله رنگ ها، نور طبیعی را روشن تر جلوه داد اما قطعا رنگ، یک مکمل است و در جایی که تاریکی زیادی وجود دارد، بحث رنگ بی فایده است. اما نور مصنوعی خود یک اصل است. بی نیاز از نور طبیعی است و گاهی این نور مصنوعی است که محور روشنایی قرار می گیرد نه نور طبیعی. نور مصنوعی علی رغم صرف انرژی، تنوع مختلفی را در رنگ ها ایجاد می کند. به گونه ای که می توان در روز بر روی دیوار، رنگی متفاوت از شبش داشت. نور مصنوعی علی رغم فوایدش، ضررهایی هم دارد. اگر از نورهای نامناسب استفاده شود انسان را دچار ناراحتی های بدنی و تأثیرات روحی از قبیل سردرد و ناراحتی چشمی می کند.

توماس ادیسون در سال 1879 موفق به اختراع لامپ الکتریکی شد (لامپ التهابی) . او همچنان گرامافون، تصویر متحرک، ماشین تکثیر، میکروفون و بسیاری چیزهای دیگر را اختراع کرد. لامپ ادیسون از یک فلامنت (رشته) کربن در خلأ استفاده می‌کرد. امروزه ما از سیمهای تنگستن که در یک حباب پر شده با گاز بی‌اثر آرگون قرار دارد استفاده می‌کنیم.

لامپ ادیسون کمتر از 1% انرژی برق را به نور تبدیل می‌کرد. امروزه لامپهای خانگی 6 تا 7% انرژی برق را به نور تبدیل می‌کنند و بقیه را تلف می‌کنند. لامپهای فلورسنت تا 50 برابر موثرتر از لامپ ادیسون عمل می‌کنند. (سایت گروه آموزشی معماری استان فارس)

ابزار و وسایل روشنائی

بعد از به پایان رسیدن روشنائی روز، انسان در تاریکی شب نیز نیازمند نور بوده است. لذا پس از استقرار دائم و تشکیل شهرها و ساخت خانه های مسکونی وجود یک وسیله به عنوان عامل نور مصنوعی که بتوان آن را از جایی به جایی حمل کرده و یا اینکه بتوان از آن در هر جایی از ساختمان استفاده کرد حس شد. بنابراین از این زمان تأمین نور مصنوعی با وسایلی که عوامل نوری نامیده می شوند آغاز شد و بشر به ساخت وسایل گوناگونی در این زمینه روی آورد.
این وسایل که در مجموع وسایل روشنائی نامیده می شوند جهت تأمین نور مصنوعی برای روشنائی بخشیدن محیط اطراف در هنگام تاریکی شب بودند. این وسایل عبارت بودند از: پیه سوزها، شمعدان ها، چراغ دان ها، پایه چراغ ها، قندیل ها، فانوس ها، مشعل ها، شمع ها و چراغ های روغنی. (سایت میهن دانلود)

نور در معماری شبانه

یکی از نـقائص معـماری و شهرسـازی مـا در ایـن است کـه همه طراحی‌ها با احتساب نور خورشید انجام می‌شود، به عبـارتی با تاریکی هوا تمامی‌خلاقیت‌ها و هنرهایی که برای آن کوشش شده، یکباره در تاریکی شب محو می‌شود.

زندگی شهری و بالطبع الزامات اقتصادی مرتبط با آن ایجاب می‌کند که دامنه فعالیت‌های انسانی از طول روز گذشته و تا پاسی از شب ادامه یابد. به این ترتیب کار و فعالیت شبانه به مرور به قسمتی از زندگی شهری تبدیل شده است.

تقریبا همه فعالیت‌های شهری که قبلاً در روشنایی روز امکان پذیر بوده، اینک در شب و به کمک نور مصنوعی قابل اجرا  است. به عبارتی الزامات شهرنشینی، شب را برای انسان تبدیل به روز کرده است و فضاهای شهری در این پدیده جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده‌اند.

شب هنگام فضاهای شهری مانند خیابان‌ها، میادین، پارک‌ها و... بطور فزاینده‌ای به عنوان فضاهای زنده، متنوع و مملو از عبور و مرور مورد استفاده قرار می‌گیرند. تغییرات بنیادینی که فعالیت‌های شبانه موجب آن شده‌اند، تدریجاً سیمای خاصی را به محیط تحمیل می‌کند که در صورت هدایت آگاهانه کیفیت زندگی شهری را بهبود می‌بخشد.

فعالیت‌های شبانه هنری و تفریحی نظیر سینما، کنسرت، تئاتر، رستوران‌ها و همچنین پارک‌ها و گردشگاه‌ها بیشتر مدیون استفاده از نور مصنوعی هستند. از دیگر فعالیت‌های شبانه می‌توان به کارگاه‌ها و کارخانه‌ها و شیفت کار شبانه آنها اشاره کرد که در پرتو نور مصنوعی ممکن شده است. تاثیرات عمیق حاصله از این تحولات، معماران را بر آن داشت تا به ارزیابی مجدد از کار برد نور مصنوعی جهت تاثیر بر ادراک انسان و القای بهتر و دلنشین‌تر هنر معماری به بیننده بپردازند. تجربیات سال‌های اخیر محققان به کمک دستاوردهای علمی‌، پزشکی و تکنولوژیکی، موجب شد، ضمن ارتقای این زمینه پژوهشی، از حالت ابتدایی و اولیه آن که روشنایی تیر چراغ برق خیابان‌ها است خارج و حضور هوشمندانه آن در معماری و شهرسازی گسترش یابد.

تا به حال سیمای شهری و هر آنچه در ارتباط با آن است با احتساب روشنایی روز و در محدوده زمانی تابش نور خورشید حضور خود را عیان می‌کرده است، به عبارتی نور خورشید مانند ظرفی است که محتوای درون خود را شکل و شخصیت می‌بخشد. اما باید اذعان کرد که سیمای شهر در شب نیز روی دیگر سکه است که تا به حال به آن توجهی که در خور آن است، نشده است.

جدیدترین و معتبرترین تئوری‌هایی که درباره نور و کاربرد آن در معماری و شهرسازی انجام گرفته، توسط دو نفر متخصص به نام ریچارد کلی و ویلیام لام است. این دو نفر در تلاشند ثابت کنند کاربرد نور مصنوعی و فواید آن برای  انسان به مراتب بیش از آن است که از این پدیده فقط برای روشنایی خیابان‌ها استفاده شود.

ریچارد کلی جنبه‌های مختلف عملکرد نور را به عنوان ابزار هادی اطلاعات بررسی می‌کند در حالی‌که ویلیام لام ادراک انسان را به عنوان بستری جهت مدل‌سازی و حل مسائل طراحی نور مصنوعی مورد توجه قرار می‌دهد. بر اساس تجربیات علمی‌ به دست آمده از این گونه مطالعات و سایر بررسی‌های علمی‌ و اجرایی بیشماری که انجام گرفته است، نور مصنوعی در معماری، شهرسازی و طراحی شهری، جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است.

نماد، نشانه، گره، جداره، ساختمان‌های ارزشمند، سیلوئت و ... هر آنچه در طراحی شهری بر آن تاکید شده و پس از غروب آفتاب و با فرا رسیدن تاریکی، ممکن است در عملکرد آن اختلال به وجود آید، به کمک مدل‌سازی نور مصنوعی کارایی خود را در طول شب نیز حفظ خواهد کرد. در شهرسازی نیز کاربرد نور مصنوعی در زمینه‌های مختلف از جمله شناساندن، لبه‌ها و مرز مناطق، نواحی، محلات و افزایش بار هویتی مراکز آنها، میراث طبیعی و رود دره‌ها، فضاهای شهری (پیاده‌ راه‌ها، میادین، مراکز خرید و...) ، بافت‌های کالبدی ارزشمند و ... در هنگام شب ممکن است.

موارد ذکر شده فوق در یک مثال عملی توضیح داده می‌شود، مساجد، جایگاه ویژه‌ای را در طرح‌های تفصیلی تهران به خود اختصاص داده‌اند، تفکری که شهردار تهران درسخنان اخیر خود به آن اشاره داشته و محله محوری را از برنامه‌های اصلی شهرداری تهران دانسته‌اند. به این ترتیب مسجد به عنوان مرکز ثقل محله، کلیه خدمات سطوح محله‌ای را حول خود متمرکز خواهد کرد.

از طرفی فعالیت‌های چندگانه مسجد به لحاظ انجام  فرائض روزانه مذهبی و سایر مناسبت‌های مذهبی ـ اجتماعی به گونه‌ای است که این مکان معمولاً تا پاسی از شب محل مراجعه و رفت و آمد اهالی است. بنابراین مسجد پس از غروب آفتاب بایستی هویت خود را به عنوان یک مرکز مهم مذهبی ـ اجتماعی تاکید نموده، بدنه آن به عنوان نماد شهری به عابران معرفی شود و گلدسته‌ها به عنوان نشانه، رهگذران را از فاصله دور راهنمایی کند.

این فرایند، با تاباندن چند نورافکن به ساختمان مسجد آن‌طور که فعلاً رسم است میسر نیست، بلکه کلیه اقداماتی که برای مسجد در چارچوب طراحی شهری در نظر گرفته شده،  بایستی قابلیت‌های آن در تاریکی شب نیز حفظ شود. این کار بایستی از بدو طراحی ساختمان به صورت طراحی توأمان معماری و مدل‌سازی نور که دیگر جزء‌ مصالح مسجد محسوب می‌شود، مورد توجه قرار گیرد. نمـایش خاص ساختمان، زوایا و گوشه‌هـا، تاکیـد بر قسمت‌هـای مختلف نمـا، چگونـگی نمـایش خاص گلدسته‌ها برای فـواصل دور و... از جمله مـواردی هستند که مـدل‌ سازی نـور در ارائه آن موثر و دخیـل هستند. (همشهری آنـلاین/ بهزاد گروگان)

آئینه و انعکاس دهنده های براق

تفاوت اصلی بین انعکاس نور از طریق آئینه ها و انعکاس آن از طریق سطوح منعکس کننده نیمه شفاف، در شدت و بازتاب مستقیم نور است. آئینه درصد بالایی از نور را که به آن می تابد انعکاس داده و در نتیجه هر شیئی، سطح یا شخصی که در مقابل آن واقع گردد، در معرض مستقیم خورشید یا آسمان قرار گرفته است.

بنا بر این در کاربرد آئینه به صورت یک منبع باید مشابه تابش مستقیم خورشید و آسمان عمل کرد. نوری که به وسیله آئینه انعکاس یافته اگر به صورت صحیح استفاده نگردد ممکن است سبب درخشش بیش از حد بر سطوح شود. تماس چشمی با انعکاس خورشید و یا حتی آسمان صاف یا ابری از طریق آئینه، ممکن است ایجاد مشکلات درخشش در داخل ساختمان بنماید. (نور روز در معماری، بنجامین اچ.اونز، صفحه 115)

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم

 

 

 

(نور در معماری ایران و جهان )


 

تاریخچه بهره گیری از نور طبیعی در معماری ایران

دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه ی روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلف زیربنائی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم می باشد. اولین تاریخی که ما از آن اطلاع داریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشدکه در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده می‌کردند. در شهر سوخته از هزاره های سوم و دوم ق.م از روی آثار خانه هایی که دیوار آن ها تا زیر سقف باقی مانده بود می توان استنباط کرد که هر اطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده اند، در دوره ی عیلام در حدود 1300 و 1400 ق.م نیز نمونه ای از پنجره های شیشه ای به دست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه می باشد که در کنار هم و در داخل یک قاب جای می گرفته و به طور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود. از جمله کهن ترین مدارک و نمونه‌های در و پنجره در معماری ایران را شاید بتوان در نقش قلعه های مادی در آثار دوره ی شاروکین یافت.

از روی نقش برجسته آشوری می توان روزنه هایی را که بر روی برج ها ساخته شده‌اند تشخیص داد. در دوره ی هخامنشی در تخت‌ جمشید وضع درها به خوبی روشن و پاشنه گرد آن ها اغلب به جای مانده است، همچنین در این کاخ ها بالای درها و حتی بام ها، روزن ها و جام خانه هایی داشته است.

در اصل از خصوصیات سبک ایرانی، تعبیه سایبان و آفتابگیر منطقی و ضروری برای ساختمان ها ست. در این دوره از اصل اختلاف سطح، جهت جذب نور به داخل استفاده می شد. بر اساس تحقیقات پروفسور ولفانگ معلوم شده که انحراف زوایای بناهای تخت جمشید بر اساسی بنیاد گذاشته شده که به وسیله ی ایجاد سایه روشن های گوناگون تعیین روز اول سال و فصول مختلف میسر شده و این انحراف به معمار ایرانی اجازه می داده مکان های مورد نیاز برای زیستن را به صورتی بسازد که در فصول مختلف سال هر خانه به مقدار لازم از آفتاب و روشنایی استفاده نماید. از نورگیری بناهای اشکانی اطلاع چندانی در دست نیست ولی سر پرسی سایکس در مورد کاخ هاترا می گوید: تالارهای این مجموعه تماماً دارای سقف چوبی بوده اند. ارتفاع آنها مختلف و نیز روشنائی آنها از دهنه ی و هلال هایی بوده که به سمت مشرق باز می‌شدند. از روی تصویر بازسازی شده نسا که نورگیری بنا را توسط سقف خرپا نشان می دهد این احتمال را ممکن می‌سازد که اشکانیان از این روش برای نورگیری بنا استفاده می کردند.

ساسانیان تمایل به نشان دادن تضاد بین سایه و روشنائی داشته اند و این امر در تمام بناهای آن ها مشهود است. نوک گنبدهای بناهای چهار طاقی آن ها به صورت روزنه در آمده زیرا برای افروختن آتش به آن احتیاج داشته اند. ایوان کرخه در خوزستان، طرز نور گرفتن از اطاق را برای اولین بار نشان می دهد، البته در بناهایی که طاق ضربی داشته اند معمولاً تأمین نور از آن قسمت هایی بوده که سقف مسطح داشته اند.

روش استـفاده از طاق گهواره ای که از انـواع طاق سازی های عصر ساسانی است به معمار اجـازه می داد که در فاصله ی میان دو قوس پنجره تعبیه نماید و روشنایی بنا را تأمین کند.

طریقه ی نورگیری از جامخانه نیز همان طور که گفته شد بعد از هخامنشیان تا مدت های بسیار به عنوان یک سنت طرح گردیده و مورد استفاده قرار گرفت و در دوره ی ساسانی که استفاده از گنبد به شکل پذیرفته وسیعی معمول شده و جزء ویژگی های این معماری می شود در روی گنبد روزنه هایی با حفره هایی تعبیه می کردند که احتمالاً برای پوشش آن ها از شیشه استفاده می کردند، تا زمانیکه ساسانیان از دیـوارهای حمال جهت تحمل بار گنبد استفاده میکردند نور ساختمان از روزن وسط گنبد یا از روزنه های تعبیه شده بر روی آن تأمین می شد. اما پس از آن که بار سقف گنبدی را توسط قوسها روی جرزها انتقال دادند توانستند در قسمتهایی از بدنه گنبدها نورگیرهایی را به صورت هلال تعبیه کنند. (فصلنامه علمی، فنی، هنری اثر،318)

نور و فضاهای شهری در معماری ایران

نـور در ساعات متفاوت روز جلـوه‌های گوناگونی بـه فضاهای شهری می‌دهد. در گذشته عنصر نـور برای ایجاد تـنوع در فضاهای شهری کاربرد فراوان داشت. برای مثال از آنجا که رنگ سفید، نور آسمان را در خود منعکس کرده و هاله‌ای از رنگ آن را در برمی‌گیرد، برخی از بنـاهای بزرگ شهری و یا بافت کلی یک روستا را سفید رنگ می‌ساختند تا بدین ترتیب با توجه به رنگ آسمان که از طلوع آفتاب تا غروب، رنگ‌های متنوعی از جمله زرد ملایم، آبی روشن، نارنجی و ... را به خود می‌گیرد بافت شهر یا روستا نیز دستخوش تغییر و تحول شده و جلوه‌های ملایم رنگی متنوعی را در برگیرد.

روش دیگر این بود که با سرپوشیده کردن بخش‌هایی از کوچه و مسیرهای شهری نوعی بازی پیوسته نور و سایه در آنها بوجود می‌آوردند و بدین وسیله برای رهگذران به گونه‌ای تنوع در مسیر ایجاد کرده و حس طولانی و کسل‌کننده بودن راه را در فرد از بین می‌بردند.

در برخی از بخش‌های شهر نیز با ساختن رواق و ایجاد یک هارمونی تاریک و روشن توسط سایه و نور در فضای تحت پوشش آن نوعی تنوع در فضا پدید می‌آوردند. در بازارهای ایران نورگیرهای سقفی، مسیر حرکت را در فضای تنگ‌ و تاریک راسته بازار مشخص می‌کنند ضمن آنکه دالانهای مستقیم که از یک سمت به راسته بازار متصل بوده و ازسمت دیگر به فضای باز خارجی منتهی می‌شوند در تاریکی مسیر بازار توسط شعاعهای تابیده شده نور به درون دالان افراد را به سمت مسیر خروج از راسته بازار هدایت می‌کنند.

کاربرد نور در معماری ایرانی

نور به عنوان عنصری مهم در معماری ساختمان های کوچک و بزرگ همیشه یکی از عوامل تأثر گذار بر معماری و عمران ساختمانها و حتی شهر داشته است.

نور به عنوان عنصری مهم در معـماری ساختمـانهای کوچک و بزرگ همیشه یـکی از عوامل تأثیـرگـذار بر معـماری و عمران ساختمانها و حتی شهر داشته است. در معماری سنتی ایرانی، معماری معاصر، معماری مدرن و بسیاری از معماری ایرانی نیز از نور به عنوان عنصری کاربردی در تمام دوره های خود بهره جسته و نور چه طبیعی و چه مصنوعی توسط عناصر کنترل کننده نور همچون رواق، تابش بند، سایه بان، ساباط، جامخانه، روزن، روشندان، شباک و ... مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند.

کاربرد هشتی‌ها در معماری ایرانی و بهره گیری از نور طبیعی و مصنوعی در معماری غربی نیز دلالت بر کاربرد نور به عنوان عنصری تأثیر گذارنده بر تکامل فضای ساختمانی از نظر بصری و روانی دارد.

از جمله علوم و هنرهایی که می توان به نقش نور در آن اشـاره داشت، هنر معمـاری است که بحث مفصلی را در زمـینه ی روند بهره گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می دهد.

در هنر معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار، نظم فضایی، مصالح، رنگ و ... مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفا کند. یکی از مهم ترین مشخصه های نور طبیعی، توالی و دگرگونی آن در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود.

در تاریخ نقاشی تـوجه به نور در دوره امپـرسیـونیست ها دیده می شود. هنگامی که نقاشان آتـلیه های خود را ترک می کردند و در زیر نور خورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند. از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشیاء مختلف در یکدیگر و تأثیر رنگ های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خاص و ناب می شد.

مسجد شیخ لطف الله اصفهان

این  مسجد از شاهکارهای معماری در دوره ی صفویه است. در این مسجد ورود نور از راه روزنه هایی است کوچک، بر فراز گنبد خانه که حالت های متغیر و گوناگونی را در طول روز ایجاد می کند. از آن جا که ـ به علت گردش نور خورشید ـ تابش نـور در طول روز فقط بر تعدادی از این روزنه ها صورت می گیرد، فضای داخلی مسجد در هر ساعت روز حال و هوایی متفاوت و مخصوص به خود (به همان زمان) پیدا می کند.

مسجد شیخ لطف الله نیز به علت ورودی خاص آن، که از طریق عبور از فضاها و راهروهای نیمه تاریک به فضای اصلی صورت می گیرد، نور فضای داخلی مسجد حالتی استثنائی به آن می دهد.

بازار کاشان

در این بازار نور به اعتبار منبع دریافت به دو دسته منبع مستقیم و غیر مستقیم تقسیم می شود. فضاهای باز بازار خود منبع مستقیم نور محسوب می شوند و فضاهای پیرامون به برکت همین منبع از نور مستقیم برخوردار هستند. این فضاها شامل کاروانسراها، سراها، حیاط مساجد و مدارس و امامزاده ها، کوچه و خیابان می شود.

وقتی در راسته نسبتاً یکنواخت بازار حرکت می کنیم جابه جا برای جلوگیری از خستگی ذهن و چشم در چپ و راست و مقابل به ارزشهـای نوری متفاوت و جدیدی بر می خوریم که نوعی انبساط و تنوع ایجاد می کند. این تفاوت که معمولاً کالبدی است مثل گسستگی و انحنای بازار یا اختـلاف سطح کف و سقف و گشادگی فضا در بسیاری موارد با تفاوت نور همراه است. همچنین اکثر کوچه هایی که از بازار منشعب می شود نیز به همین دلیل در آغاز سر پوشیده اند و سپس به کوچه رو باز معمولی تبدیل می شوند. (کنگره تاریخ و معماری و شهر سازی، جلد1)

عناصر نورگیری در معماری سنتی

این عناصر در معماری سنتی ایران از دو جهت مورد مطالعه قرار می گیرند، گروه اول به عنوان کنترل کننده های نور مانند انواع سایه بان ها و دسته دوم نورگیرها.

گروه اول نقش تنظیم نور وارد شده به داخل بنا را به عهده دارند و به دو دسته تقسیم می شوند:

دسته ی اول آن هایی که جزو بنا هستند مانند رواق و دسته ی دوم آن هایی که به بنا افزوده شده و گاهی حالت تزئینی دارند، مثل پرده.

عناصری که به عنوان نورگیـرها مطرح می شوند نام های مختلفی دارند ولی همه نورگیر هستند و عبارتند از: روزن، شباک، در و پنجره ی مشبک، جام خانه، هورنو، ارسی، روشندان، فریز و خوون، گل جام، پالکانه، فنزر، پاچنگ و تهرانی.

در مقابل عناصری مانند رواق، پرده، تابش بند، سایه بان ها، سرادق و ساباط قرار دارد که نقش کنترل کننده ی نور و تنظیم آن برای ورود به داخل بنا را به عهده دارند.

کنترل کننده های نور

رواق

فضایی است مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش و تابش نور آفتاب مصون می دارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور می‌دهد و در این صورت روشنائی از طریق غیرمستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.

تابش بند

تابش بند یا تاووش بند یا آفتاب شکن تیغه هایی به عرض 6 الی 18 سانتی متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد و با کمک گچ و نی آن ها را می ساختند. معمولاً در بالای در و پنجره کلافی می کشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحاً به آن سرسایه می گفتند و توسط آن ورود آفتاب به درون فضا را کنترل می کردند.

 

 

سایه بان ها

ایجاد سایه بر روی پنجره ها از تابش مستقیم آفتاب به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظه ‌ای کاهش می یابد. سایه بان ها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل، کنترل نور و تهویه ی طبیعی داشته باشند.کارایی سایه‌بان‌ها متفاوت بوده و به رنگ و محل نصب آن ها نسبت به پنجره و هم چنین شرایط تهویه ی طبیعی در ساختمان بستگی دارد. سایه بان ها به انواع ثابت، متحرک و همچنین سایه بان های طبیعی مثل درختان تقسیم می شوند.

سرادق

سایه بنا بر سرا که پرده ی آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده می شد و بدین ترتیب مانع تابش خورشید به درون سرا می شد.

ساباط

کوچه ای سر پوشیده که هم در شهرهای گرمسیری و هم سرد سیری به چشم می خورد. در شهرهای گرمسیری مجبور بودند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه ساباط می گذاشتند.

پرده

استفاده از پرده های ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دوره ی صفویه معمول بوده و هم چنین در دوره ی قاجار نیز از آن استفاده می شد. این پرده ها معمولاً از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یک لا و دولا استفاده می شدند و به طور معمول در جلو ایوان ها و یا پنجره ها و ارسی ها نصب می‌شد.

بالا کشیدن این پرده ها توسط قرقره و بندهایی بوده که به طور هماهنگ تمام قسمت های آن ها را یکنواخت جمع می کرده است چون این پرده ها معمولاً ضخیم و سنگین بوده و غیر از این نمی شد آن ها را بالا کشید.

 انواع نورگیرها

شباک

هوای متغیر ایران، آفتاب تند و روشن، باد و باران، توفان و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب می کرده که ساختمان علاوه بر در و پنجره، پرده‌ای یا شباکی برای حفاظت درون بنا داشته باشد. درون ساختمان با روزن ها و پنجره های چوبی یا گچی و پرده محفوظ می شد و بیرون آن را با شبـکه های سفالی یا کاشی می پوشاندند، این شبکه ها شدت نور را گرفته و نور ضعیف تری از لا به لای آن ایجاد می شود. انحراف پرتوهای نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه سبب پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک می کرد. ضمناً علی رغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رﺅیت بود از بیرون هیچ گونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.

در و پنجره های مشبک

 پنجره معمولاً برای دادن نور، جریان هوا و رویت مناظر بیرون بدون بر هم زدن خلوت اهل خانه است. در مناطقی که نور خورشید شدید است، پنجره باید متناسب با شدت نور ساخته شود. پنجره های مشبک تعادلی بین نور خارج و داخل ایجاد می کند، تعادلی که وقتی از داخل نگاه کرده شود جلوی نور شدید آفتاب را می‌گیرد و مانع خسته شدن چشم در مقابل نور شدید خارج می شود.

طرح هایی که در ساختن پنجره های مشبک به کار برده می شود اغلب به گونه ای است که نور داخل اتاق را تنظیم می کند. پنجره های مشبک نور شدید خارج را پخش کرده و آن را تعدیل می کنند و وقتی نور بیـرون شدید نیست همه ی آن را به داخل اتاق عبور می دهند.

گاهی برای در و پنجره های مشبک شیشه نیز به کار برده می شود. (به درهای مشبک، در و پنجره گفته می شود). در و پنجره و روزن های مشبک چوبی، سفالین و گچین در زمستان با کاغذ روغن زده مسدود و در تابستان ها باز می شد.

روزن

 روزن و پنجره را نمی توان از هم تفکیک کرد. در واقع روزن را می توان یک پنجره کوچک دانست که معمولاً در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای فضاهای بسته به کار می رفته است. به عبارت دیگر روزن به سوراخ هائی اطلاق می گردید که در کلاله و یا شانه طاق ها تعبیه می شده است. روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته می شده و اغلب ثابت بوده است. در بناهایی که دارای بافت مرکزی و درون گرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطه ای دیگر نور کافی برای هشتی تأمین می شد، در بالای در ورودی روزن قرار میدادند.

ارسی

 ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد، بالا می رود و در محفظه ای که در نظر گرفته شده جای می گیرد. ارسی معمولاً در اشکوب کوشک ها و پیشخان و رواق ساختمان های سردسیری دیده می شود. نقش شبکه ای ارسی، معمولاً مانند پنجره و روزن های چوبی است.

جام خانه

در کلاله گنبدها و کلمبه های گرمابه ها و غلام خانه ی رباط ها و رسته ها و بازارها هنوز هم روزن هایی وجود دارد که با چند حلقه ی سفالین به صورت قبه یا کپه ی برجسته ای در آمده اند. در این قسمت حلقه های سفالین را در کنار هم چیده اند و در زمستان ها جام های گرد شیشه‌ای مانند ته قرابه در میان حلقه ها کار می گذارند و تابستان ها یک یا کلیه آن ها را بر می دارند، امروزه هم برای روشنایی سرپوشیده هایی که به مناسبت فصل باید گاهی سرد و گاهی گرم باشد مناسب ترین وسیله است و بر فراز بام گرمابه ها جای خود را حفظ کرده است.

هورنو

 به نورگیری بالای سقف گفته می شود. چون در نزدیکی های تیزه گنبد امکان اجرا به صورت بقیه‌ی قسمت ها میسر نیست، لذا در نزدیکی های تیزه، سوراخ را پر نمی کنند تا در بالای طاق کار نور‌رسانی را انجام دهد. مثلاً در پوشش بازارها اکثراً سوراخ هورنو باز است تا عمل روشنایی و تهویه صورت پذیرد.

روشندان

در بناهایی که استفاده از پنجره در دیوارها ممکن نبوده مثل بازارها و سایر بناهای عمومی، معماران در قسمت «خورشیدی کاربندی» روزن هایی ایجاد کرده اند که عبور مناسب و تهویه را به بهترین وجه میسر می ساخته است و به آن روشندان می گویند. روشندان ها معمولاً به شکل یک کلاه فرنگی بوده و عمود بر قسمت خورشیدی کاربندی ساخته می شوند و برخی از آن ها دارای شیشه بوده، بعضی از آن ها زمینه ی چند ضلعی دارد، مثل روشندان حوضخانه کاخ هشت بهشت اصفهان.

فریز و خوون

خوون یک نقش تزئینی است که با تکه های آجر تراشیده و موزائیک آن را پدید آورده اند، آنگاه روی آن را با خاک و سریشم و رنگ هایی که در آب حل کرده اند به رنگ های گوناگون رنگرزی می کنند و در پیشانی ساختمان، میانه ستـون‌ها و «فریز در» چیده می شود. بـرای ورود روشنـایی و هوا بـه اتـاق ها لوله های گلچیـن را سوراخ کرده و نقش هایی پدید آورده و آن لوله ها را در بالای درها و پنجره ها می نشانیدند. (مجله اثر، صفحه 320)

کاربندی و مقرنس

در فضاهایی که نورگیری و در نتیجه روشنائی فضا از طریق سقف انجام می شود، نور به طور مستقیم وارد فضا شده و فقط بخشی از آن را روشن می نماید. کاربندی و مقرنس به غیر از زیبائی برای بهره گیری هر چه بیشتر از نور خورشید نیز استفاده می شود. به این ترتیب که موجب می شود در جهات مختلف از مسیر خود منحرف شده و آن را به صورت پخش شده به داخل راه می دهد، در این صورت در داخل بنا روشنائی یکنواخت و غیرمتمرکزی خواهیم داشت، که حجم بیشتری را در بر میگیرد.

 

 

نقش هشتی در نور رسانی به بنا

بعد از ورود به ساختمان به علت شدید بودن نور در بیرون می بایست نور شکسته شود، تا داخل ساختمان حالت نامطلوبی از نظر وارد شونده نداشته باشد. یکی از عوامل مهم معماری در تقسیم و شکست شدت نور، هشتی های ورودی هستند که گرد و یا چند ضلعی ساخته می شدند. در بالای هشتی معمولاً نورگیری وجود دارد که نور متمرکز ملایمی را در ساعات مختلف روز به داخل انتقال می دهد، به کار بردن این شیوه برای تنظیم و متعادل کردن نور و حرارت از ویژگی-های معماری سنتی، به ویژه در حاشیه کویر است.

نقش انواع طاق در نور رسانی

انواع طاق ها، قوس ها و فیلپوش ها نیز در چگونگی نورگیری در داخل بنا سهم به سزایی دارند. وجود فیلپوش منجر به ایجاد سه منطقه متمایز ساختمانی در قسمت گنبدها شده است.

منطقه ی سوم همان گنبد اصلی است که گاهی در محورهای آن پنجره های کوچکی باز می شد و به نورگیری بنا کمک می کرد. ابداع شیوه ی طاق و تویزه باعث شد تا بار سقف مستقیماً بر روی جرزها عمل کند و دیوارها و طاق ها سبک شده و آن ها را شکافته و پنجره در آن قرار دهند و به این طریق نور فراوان و غیرمستقیم حاصل می شود.

طاق های آهنگ نیز یا دارای پنجره های جانبی است و یا در بالای آن ها گنبدهای کوچکی با پنجره تعبیه شده است. در طاق چهار بخش نیز که از تقاطع دو طاق آهنگ هم ارتفاع و هم‌عرض حاصل می شود نیز می توان روزنه های وسیعی ایجاد کرد. طاق گهواره ی نیز به معمار اجازه می دهد که در فاصله میان دو قوس پنجره تعبیه کرده و روشنایی طبیعی داخل بنا را ایجاد کند. عمل نورگیری در بناهای مختلف به اشکال گوناگونی صورت می گرفت.

نوع اقلیم و تأثیر آن بر نور

هر چند که نور خورشید همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی در یک ساختمان مورد نیاز است اما از آن جا که این نور سرانجام به حرارت تبدیل می شود باید میزان تابش نور مورد نیاز برای هر ساختمان با توجه به نوع ساختمان و شرایط اقلیمی آن تأمین شود. چون اهمیت تابش آفتاب به نوع اقلیم منطقه و فصول مختلف سال بستگی دارد.

در شرایط سرد حداکثر انرژی خورشیدی مورد نیاز بوده و ساختمان باید در جهتی قرار گیرد که بیشترین تابش آفتاب را دریافت نماید، بر عکس وقتی هوا گرم است جهت ساختمان باید به نحوی باشد که شدت آفتاب در دیوارهای آن به حداقل رسیده و نیز امکان نفوذ مستقیم اشعه ی خورشید به فضاهای داخلی وجود نداشته باشد، به همین دلیل نحوه ی نورپردازی بنا در اقلیم‌های مختلف مثل گرم و خشک و حاشیه کویر و اقلیم گرم و مرطوب و سردسیر با هم متفاوت است و هر کدام در این مناطق بر حسب اقلیم خاص خود نحوه ی نورگیری و نور پردازی خاصی را می طلبد.

 

تاریخچه ی بهره گیری از نور طبیعی در معماری دیگر نقاط جهان

در مصر باستان نور اهمیتی ویژه داشت. بنا به موقعیت سرزمین مصر، شدت نور و در نتیجه تضاد میان سایه و روشن بسیار زیاد می باشد. فرم های صریح و هندسی که در معماری مصر از آن استفاده می شده است با گوشه های تیز و دقیق در زیر نور شدید اثری خاص داشته است. لوکوربوزیه در این ارتباط می گوید: «معماری بازی هنرمندانه دقیق و خیره کننده مجموعه ای از اجسام ساخته شده در زیر نور است. چشم های ما برای این آفریـده شده اند که فرم ها را زیر نور ببینیم: این سایه و روشن ها هستند که فرم ها را در مقابل ما برهنه می سازند. مکعب، مخروط، کره، استوانه و هرم اولین فرم هایی هستند که نور آن ها را به ما عرضه می کند. تصاویر آن ها ناب، ملموس و صریح هستند.»
اما در معماری مصر بازی نور و سایه تنها محدود به فرم های بزرگ اولیه نـیست. سطوح این احـجام از نـقوش برجسته ای پوشیده شده اند که با کمال ظرافت نقش پردازی و بر سنگ تراشیده شده اند و به این ترتیب پدیده ی سایه ـ روشن در این جا در مقیاسی کوچکتر نیز تکرار شده است.

برای مصریان وجود ذات خداوند برای بشر غیر قابل دسترس و نامرئی بوده است پس به ناچار بایستی در تاریکی باشد. راه رسیدن به این خداوند که بایستی از روشنایی به تاریکی ختم شود با کمک چنین پدیده های نوری کمی واضح تر می شده است. ژان لوئی دو کانیوال «Jean-louis do canival» روشنائی مجسمه های معبد خفرن را به این ترتیب توصیف می کند: «نور از پنجره های کوچک بین دیوار و سقف به داخل و به تک تک مجسمه ها می تابید و به وسیله ی سنگ های کف که مرمر سفید صیقلی بودند به ترتیبی منعکس می شد که نوری کاملاً محو و فاقد جهت، فضا را روشن می کرد و ستون ها و دیوارها که از گرانیت سرخ بودند در تاریکی باقی می ماندند.

 در مورد معابد یونانی هم می توان گفت که بیشتر این معابد مجسمه وار بودند و اثر آن ها می بایستی بیشتر بر فضای پیرامون معبد باشد. تنها وظیفه ی داخلی معبد نگاهداری مجسمه های مذهبی بوده است. در بسیاری از معابد یونانی با استفاده از یک آب نما که در فاصله ی بین مجسمه و در ورودی ساخته می شد نورپردازی مجسمه را اصلاح می‌کردند. نوری که به داخل می تابید با برخورد به سطح آب منعکس می شد و مجسمه را روشن می‌ساخت.

در فضاهایی که احتیاج به نور بیشتری داشتند، یونانیان از نور سقف استفاده می کردند، بخشی از سقف را با ارتفاع بیشتر ساخته و از فضایی که به این ترتیب به وجود می آمد برای تاباندن نور به داخل استفاده می کردند. در معماری آغاز مسیحیت و نیز در معماری بیزانس همواره تلاش می شده است هر چه بیشتر به فضای داخلی جنبه ی روحانی داده شود و فضایی رﺅیایی بیافرینند و روشن است که نورپردازی در این راه نقشی عمده داشته است.

نمازخانه سارین

نمازخانه سارین در MITیک نمونه عالی از کاربرد دراماتیک نور روز است . نمازخانه که بوسیله نور روز روشن شده توجه را به محراب و زمینه مجسمه آن معطوف میدارد ، که بصورت دراماتیکی توسط نور گیر سقفی بزرگی از بالا روشن شده است . انوار مواج نور از آبنمای اطراف دیوارهای مدوربازتاب میابند. چشم از گذر ورودی محصور شده با دیوارهای نیمه شفاف خود را از محیط خارج با محیط ملایم داخل تطبیق میدهد.

در این نمازخانه فضای ورودی تطابق چشم را از محیط روشن خارج به محیط ملایم داخل فراهم میکند.

کلیسای کریستال

کلیسای کریستال شاید یکی از برجسته ترین و عجیب ترین ساختمانهای قرن می باشد. پوسته کلسیا شامل پانلهای شیشه ای 6 تا 9 میلیمتری میباشد که با نقره روکش شده است. روکش فوق انتقال نور را 82 درصد و اشعه حرارتی را 80 درصد کاهش میدهد، ولی شفاف بوده و امکان دید واضح را به خارج و نیز ارتباط حیاتی با طبیعت فراهم میسازد. اسکلت نگهدارنده به رنگ سفید است که با دقت به شکل مشبک طراحی شده که بطور موثر نور روز را یکنواخت کرده و از درخشش آن جلوگیری میکند.

نور روز از بالای ساختمان و همچنین از قسمتهای پایین آن وارد شده از کف و سایر سطوح بازتاب میشود. این ساختمان طوری قرار گرفته که نور خورشید اکثراً از پشت سر جمعیت نشسته وارد میشود و بنابراین خیرگی که مانع دید خوب است کاهش میدهد. خنک کردن فضا بوسیله جریان طبیعی هوا از طریق پانلهای شیشه ای و درها انجام میگیرد. بطوری که از وسایل مکانیکی خنک کننده استفاده نمیشود. در زمستان حرارت خورشیدی به سیستم گرمایش کمک کرده ولی در تابستان به حدی ملایم است که ایجاد گرمای زیاد نمیکند.

موزه هنری کیمبل

لوئی کان به دلیل حساسیتش نـسبت به ارزش نـور در طراحی ساختمان، شاعر نـور پـردازی نـامیده شده است و این موزه ی هنری که توسط او طراحی شده چکیده تمام طراحی های خوب نورپردازی با نور روز می باشد. این ساختمان می بایست در زمره ی کلاسیک های تمام دوران ها قرار گیرد.

از قدیم نور پردازی موزه های هنری با شک و تردید همراه بوده است زیرا اشعه ماوراء بنفش موجود در نور خورشید تاثیر مخرب بر عناصر موجود در آن بخصوص در نقاشیها دارد ، کان برای این کار ملایمترین نور را انتخاب کرد که اولاً تاثیر مخرب نداشته باشد و دوماً در صورت وجود به کمترین مقدار باشد.

او انتظار داشت با نور روز احتیاجات بیولوژیکی را ارضا نماید و ایجاد احساس آرامش از طریق آگاهی به زمان و فراهم نمودن حالت ها و احساس‌های بسیاری دیگر.

این موزه از یک سری طاق های مدور بتونی متصل به یکدیگر تشکیل شده است به طول 30 متر و به عرض 7 متر که یک نور گیر سقفی شفاف در امتداد برآمدگی هر طاق قرار دارد. نور از طریق اتصالات نور طبیعی معلق «natural light fixlure» که زیر نورگیر سقفی است بازگرداننده و تسویه می شود. اتصالات نور روز شامل قابی است که صفحه ای فلزی به آن متصل شده و دارای سوراخهای ریز است که اجازه نفوذ مقداری نور روز را داده تا هر گونه کنتراست شدید ممکن بین قسمتهای تحتانی اتصالات و اطراف آن را تعدیل کند.

فضای ورودی موزه کیمبل که در آن نحوه هرس درختان طوریست که برای انتقال دید از محیط بسیار روشن خارج به محیط داخل به صورت چتر هرس شده اند.

مدرسه ولکام تگزاس

نورگیریهای سقفی وقتی روشنایی الکتریکی هماهنگی خواهند داشت که از آنها به طیق غیر مستقیم همراه با روشنایی الکتریکی استفاده شود نمونهای از ان را می توان در این مدرسه پیدا کرد.

ساختمان تحصیلات نیوگلند

درختان، بوته ها و پیچکها برای تصفیه کردن روشنایی طبیعی نور استفاده میشود که در این میان درختان کاشته شده در محیط خارج روبروی پنجره ها وسیله موثری جهت پیشگیری درخشش بیش از حد نوراند.

مدرسه مونت رز

شرایطی که این مدرسه در آن قرار گرفته است طوری است که در تمام ساعات روز آفتاب می درخشد و چون پوشش گیاهی در این منطقه کم است درخشندگی بیش از حد هم وجود دارد.

نور از طریق نورگیریهای سقفی گنبدی شکل پلاستیکی و پنجره با سایه بان خارجی با قابلیت انتقال 20 درصد وارد کلاس میشود. خیرگی حاصل از پنجره به وسیله حفاظ چوبی و کف پوش ضد بازتاب کنترل میشود.

بانک هنگ کنگ و شانگ های

از دیگر بناهایی که از نور روز به زیبائی هر چه تمام تر در آن بهره گیری شده ساختمان جدید «بانک هنگ کنگ و شانگ های» اثر نورمن فاستر است. در این ساختمان سعی شده تا با استفاده از یک آئینه ی مقعر غول آسا سالن ورودی را که در داخل ساختمان قرار دارد و بیش از سی متر ارتفاع دارد روشن کنند. با استفاده از یک آئینه که در بیرون ساختمان است ابتدا نور به داخل ساختمان منعکس می شود و سپس با استفاده از آئینه ی دوم نور 90 درجه تغییر جهت پیدا کرده و از بالا به داخل سالن ورودی تابانده می شود.

این نوع نور پردازی بخصوص در ساختمان موزه ها هر روزه مورد استفاده بیشتری قرار می گیرند و این به دو دلیل است : یکم اینکه امروزه همه خواستار نور طبیعی هستند به این دلیل که این نور برای شناسائی رنگها به مراتب بهتر از نور ساختگی است . دوم اینکه نور باید درست در جهتی تابانده شود تا نور نتواند چشم بیننده را آزار دهد.

 

نور در سبک باروک

در سبک باروک فضا پر از تضاد بوده و حواس را می فریبد. در این جا نیز نورپردازی بسیار مهم است، ترتیب دادن متناوب بخش روشن بخش هایی که در سایه هستند، باعث می شود که تصور عمق تقویت گردد. بیننده خیال می کند که فضا تا بی نهایت ادامه دارد. سازه ساختمان با نورپردازی مناسب به صورتی غیرخوانا در می آید و تمامی ساختمان حالتی خیال انگیز به خود می گیرد. در این دوره به خصوص در بناهای آخر دوران باروک استفاده از نور غیرمستقیم نیز رایج بود. اغلب در این ساختمان ها بیننده تقریباً نمی توانست پنجره ها را ببیند و روشنایی فضای داخلی از انعکاس نور روی دیوارها تأمین می شد.

در کلیساهای ساختة پالادیو نـیز نورپردازی یکی از عوامل اصلی در شکل پردازی فضای داخلی است. پنجره ها به گونه ای در نظر گرفته شده اند که درجمع نوری که از پنجره ها به داخل می تابد بر روی سطوح وسیع و سفید رنگ دیوارها منعکس شده و فضای داخل را با نوری تأثیر گذار و شخصیتی ویژه، روشن می سازد. درست در تضاد با کلیساهای اواخر دوران گوتیک که حال و هوائی کاملاً سخت گیرانه دارند کلیساهای پـالادیو در انسان ایجاد راحتی می کنند و گرما می بخشند. پالادیو از نور تنها برای ایجاد حال و هوای خاص استفاده نکرده است بلکه نورپردازی را وسیله ای برای تأکید بر طرح کلی فضائی آن قرار داده است.

استفاده از ترفندهای گوناگون نوری برای تقویت قدرت خیالپردازی از دوران باروک تا امروز معمول بوده است. در معماری مذهبی با استفاده از فرم های خاص و نور پردازی متناسب با آن پدیده هایی بینایی به وجود می آید که از نظر ادراکی دقیقاً قابل تعریف نیستند و جای تعبیر و تفسیر دارند و گذشته از آن حال و هوایی عرفانی به انسان می دهند.

روزنه های عمودی ـدرها و پنجره هاـ می توانند علاوه بر عملکرد به عنوان منبع نور، وسیله ای ارتباطی نیز بین داخل و خارج باشند اما پنجره های سقفی بیشتر جنبه نوری دارند و کمتر وسیله ارتباطی با بیرون هستند. درست به همین علت است که نورپردازی از طریق پنجره سقفی دارای اثری ویژه است. تمامی توجه به چیزی جلب می شود که در این نور قرار گرفته است و از طریق این نور نوعی مرکزیت پیدا کرده است. این یکی ازدلایل استفاده از نور سقف در کلیساها و موزه ها است. یعنی درست مکانهائی که در آنها نه تنها نیازی به ارتباط بینایی بین داخل و خارج نیست که اغلب این ارتباط نامطلوب نیز می باشد.

نورپردازی طبیعی از بالا، کنزو تانگه، جام تعمید در کلیسای جامع توکیو، 1964، ژاپن، تابش نور به درون و نگاه به بیرون به دلایل مختلف امروزه نیز ممکن است این تمایل وجود داشته باشد که روزنه ها به گونه ای طراحی شوند که نور از آنها وارد شود اما امکان دید به ما از بیرون وجود نداشته باشد. در ساختمانی که گوردن بونشافت «Bunshaft Gordon» برای مرکز نگه داری کتب و دست نوشته های ارزشمند وابسته به کتابخانه دانشگاه ییل ساخته است، دیوارهای خارجی از صفحات بزرگ و بسیار نازک مرمر سفید پوشیده شده اند و درست به مقداری نور از آنها می گذرد که داخل سالن روشن باشد اما نور به شدتی که بتواند باعث خسارت به این گونه کتابها بشود، نباشد.

معمار انقلابی فرانسه اتین لوئی بوله یکی از استادان مسلم نورپردازی در معماری به حساب می آید. او در پروژه اش برای یاد بود نیـوتن که با ترکیبی از فرم های اولیه طراحی شده، به وسیله نور حال و هوائی مذهبی به وجود آورده است (1784). در بخش بالای کره سوراخها به ترتیبی در نظر گرفته شده اند که تمامی نوری که از سوراخها به داخل می تابد به وسط کره (یعنی جائی که می بایستی مجسمه یا لوحه یادبود نیوتن قرار گیرد) بتابد. به این ترتیب نیوتن در قسمت روشن وسط قرار دارد و گرداگرد آن تاریکی به عنوان نمادی از مجهولات و بر بالای سر او کهکشان که به وسیله سقف کروی و سوراخهای روشن به جای ستارگان نشان داده شده است.

نمونه دیگر استفاده از آب و آئینه، کلیسائی است که ریچارد نویترا در گاردن گروو Garden Grove در کالیفرنیا ساخته است. یک دیوار طولی بنا از شیشه است و دیوار دیگر از آئینه در کنار دیوار شیشه ای یک آبنما ساخته شده است بطوری که نور بر روی سطح این آب منعکس شده وارد بنا می شود و سپس در آئینه منعکس شده و باز می گردد.

نور در سبک گوتیک

بررسی بهره گیری از نور طبیعی در چند نمونه از بناهای غربی در دوره های مختلف ابتدا به چگونگی بهره گیری از نور طبیعی در کلیسای گوتیک می پردازیم. ایده ی اصلی سبک گوتیک که «ساختن بخشی از آسمان در روی زمین» بود فضایی غیر مادی طلب می کرد. دو عامل در حل این مشکل کمک می کردند.

عامل اول انتقال سازه ی بـاربر ساختمان به بیرون و عامل دوم نورپردازی منـاسب را می توان دانست. ابعاد عناصر سازه ای در درون را تا حد امکان کم کردند و به این ترتیب توانستند که در سطوح آزاد شده پنجره های بسیار بزرگ به کار گیرند. نوری که از بخش بالای دیوارهای ناو میانی به داخل می تابد چنان شدید است که در این بخش هیچ قسمت تاریکی باقی نمی‌ماند. بیننده واقعاً خیال می کند که سقف میانی بالای سر او معلق است. به عکس بخش پائین ناو میانی نیمه ی تاریک است. دو ناو کناری با داشتن ابعاد لازم برای عنـاصر سازه ای در قسمت پائین دیوارهایشان امکان چنیـن نورپـردازی‌ای را نمی دهد. انسان در این قسمت خیال می کند که در فضـای نیمه تاریـک زمینی ایستاده است و وقتی به بالا نگاه می کند آسمان روشنی را که جایگاه هر آنچه که خدائی است می بیند. سقف کلیسا می بایستی«سقف بلند و معلق» آسمان را القا کند. نور پردازی در کلیسای گوتیک بر طرح کلی خدایی تأکید می کند.

 (معماری نیوز، دی ماه 1389)

 

 

 

 

 

 

 

فصل سوم

 

 

(نور و اعتقادات انسانها)


       مفهوم نور در آینه مذاهب

به جرآت می توان گفت نور عام ترین صفت (و وجود او) در تمامی ادیان و مذاهب از مذاهب ابتدایی گرفته تا ادیان پیشرفته و حتی فرهنگ های و نمودن ها است. در مذاهب ابتدایی انسان سعی داشته با استفاده از تجلیات طبیعی نیاز به پرستش و ستایش را پاسخ دهد.

در انـدیشه افلاطون ایـده نیک با هلیوس یا خورشید که نـور جهان مادی تأمین می کند یـکی است. تـضاد میان نـور و تاریکی همان تضاد میان روح و ماده است و نـهایت رستگاری در این جهان همانا پیوستن به نور ازلی است. (بلخاری، 1388،342)

در یهودیت و مسیحیت حظور نور به عنوان تجلی الهی بسیار برجسته است به عنوان مثال در بخش عتیق کتاب مقدس چنین آمده است «خداوند نور من و نجات من است، از که بترسم؟» (مزامیر داوود، 2701)

جایگاه نور و روشنایی در باور ها و اعتقادات مردم ایران

ازقدیم الایام زمان و محدوده فعالیت های انسان در امور روزمره را روشنایی نور آفتاب تعیین می کرده است.

دشواری کار تهیۀ آتش انسانهای پیش از تاریخ را بر آن داشت که در زنده نگاهداشتن آن کوشا باشند. همین مراقبت همیشگی ماهیت آتش و نور، تقدسی برای آن به وجود آورد، و تقدس نور و آتش در این سرزمین حکایتها در بطن تاریخ دارد. این پیشینه تاریخی با آمدن اقوام آریایی به این سرزمین آغاز شده و با رشته های مرئی و نامرئی در اعتقادات، فرهنگها و آثار معماری به جا مانده، تا به امروز رسیده است. (قلی زاده، 1376 ،54)

در نظر این قوم نور و آتش جایگاهی مقدس و والا داشت، پس آتشکده ها در ایران زمین ساخته شد که مرکزی آیینی در ایران کهن بود. عروج اندیشه انسان از زمین خاکی به آسمان، آتش پرستی را به مهرپرستی میرساند و آتش مقدس نماد مهر می شود. مهرپرستی در ایران ریشه در دوران پیدایش کیش زرتشتی و احیاناً پس از مهاجرت قبایل آریایی به ایران دارد. (آیوازیان، 1383،257)

ماهیـت عنصر آتـش در آییـن زرتشت چنـان مورد توجه بـود که آن را عاری از ناپـاکی و پاک کننده تـمام عنـاصر می دانستند. آتش جلوه ای از راستی در آدمی است که علاوه بر پرتو افکنی وجود آدمی را از خس و خاشاک، هوی و هوس نفس و شهوت پاک می سازد و او را به راه راستی رهبری می کند و کسی که به سوی درستی و پاکی روی آورد و پارسایی پیشه کند. جایگاهش سرای روشنایی یعنی بهشت خواهد بود. (شریفی، 1389)

 

 

 

نور در اندیشه های امام محمد غزالی

امام محمد غزالی (450 - 505 هجری) در رساله مشکوه الانوار خود به شرح آیه 35 سورۀ نور پرداخته است. از دیدگاه غزالی «نور حقیقتی منحصر به فرد به خداست و به کار بردن این کلمه در غیر ذات او مجاز نبوده و به هیچ وجه حقیقت ندارد.» از دیدگاه او نور سه معنا دارد: معنایی نزد عوام، معنایی نزد خواص و معنایی نزد خواص خواص. نور به معنای روشن کردن و آشکار شدن است و این معنی نسبت به اشخاص متفاوت است.

از دیدگاه غزالی چشم نیز خود نور است، زیرا به وسیله آن اشیا آشکار می شوند اما بدین دلیل نور چشم یه حواس ظاهری دارای نواقصی جدی هستند در انسان نوری حقیقی وجود دارد که از تمامی نواقص مبری است. و آن را گاهی «عقل»، «روح» و یا «نفس ناطقه» می نامند.

غزالی خود اصطلاح عقل را برای این نور باطن بر می گزیند و با شرح و بسط خود، اثبات می کند آن هفت نعمتی که در چشم ظاهر وجود دارد در عقل هرگز راه ندارد. (شریفی ، 1389، 11)

نور در اندیشه های سهروردی

پس از غزالی مهمترین حکیم نوری شیخ اشراق است که اساس حکمت او بر نور استوار است. او نیز چون حکمای پیش از خود به نسبت ذاتی میان نور و عقل معتقد است. وی با استناد به اندیشه های افلاطون، مبدع کل و همچنین عالم کل را نور می داند، «گفتار صریح افلاطون و اصحاب اوست که نور محض عبارت از عالم عقل بود.»

محوریت نور در اندیشه سهروردی جزء مسلمات و بی نیاز از شرح و تفسیر است.

از دیدگاه سهروردی نور دارای ویژگی هایی است که او با دقت آنها را بیان می کند.

1.       نور عین ظهور و ظهور عین نور است و از آنجا که اشیا با جاری شدن و ساری شدن نور تعیین می یابد، نور ظاهر بالذات و مظهر بالغیر است.

2.       مفهو نور، مفهوم بدیعی است، مفهومی که از جنس و فصل مبدأ و هر ذهنی به معنای آن واقف است.

3.       در نگاه او نور دارای مراتبی است. این سلسله از نور الانوار علت و مبدأتمام موجودات آغاز می شود و با ظلمت یا عدم نور پایان می یابد.

4.       در فلسفه اشراق عالم هستی به صورت دنیای همراه نور و ظلمت ترسیم می شود و هر موجودی دارای مرتبه خاص خود است که به میزان قرب و عرش از نور الانوار آن را به دست آورده است.

5.       انوار درای انواع مختلفی هستند بنا به اعتباری انوار یا قائم باذات اند یا ممکن اند، شیخ دسته اول را نور جوهری یا نور مجرد و دسته دوم را نور عرضی و فقیر نامیده است.

6.       در سلسله انـوار هر نـور زیـرینی نـسبت بـه نـور بـرین خود شوق ذاتـی دارد و هر جزء بـالاتر نـسبت به اجزای پایین تر، رابـطه قهری و تمام اجزا در تکاپو بـرای یـکی شدن با مصدر خویـش یا نور الانـوار هستند. (شریفی، 1389)

 

 

نتیجه گیری

هرفضا با نور دو چهره می یابد، روز و شب که با تغییر مقدار نور، ایندو با هم پیوند می یابند.

نور موضوعی است که در هر دوره زمانی، احساس و مفهومی خاص به معماری و زندگی داده است.می توانیم بگوییم آن زمان که آتش در آتشکده ها در عهد زرتشت مقدس بوده بخاطر نور و گرمای آن بوده است، بدین ترتیب نور نیز مورد ستایش قرار می گرفته است. حتی در دوره های بعد، که اعتقاد به خورشید و پرستش آن وجود داشته است، نور بخاطر روشن نمودن عالم ،که مسیر حرکت زندگی را نشان می داده است، مورد توجه بوده است، و یک حس خدایی بودن را القاء می کرده است.

نور می تواند به عناوین مختلفی برای القاء مفهوم و هدفی مورد استفاده قرار گیرد، به عنوان مثال با ایجاد یک روزن و هدایت نور به موضوعی باعث تاکید در آن موضوع شویم، و یا با استفاده از حرکت های ملایم و نرم نور یک حس روحانی را به فضا بدهیم که در هنـگام ورود به چنین فضاهایی یک احساس احترام و سرفرود آوردن به انسان دست می دهد، و انسان خود را در مقابل عظمت بی پایان و نامحدودی می یابد، و حقارت را در خود درمیابد.از تاثیر آن در کلیساها و مساجد بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. مثلا با ارتفاع دادن به بنا و نور پردازی هایی بر روی سطوح مورد نظر این کار را انجام می دهند، و یا با استفاده از پنجره های واقع در دالان ها و نور پردازی مخصوص آنها باعث حرکت و یادر هشتی ها باعث مکث شده اند، که این مفهوم را می توان با حرکت انسان در این دنیا و رسیدن به قیامت که محل مکث است در ارتباط دید.

نور، غیر مادی ترین عنصر محسوس طبیـعت، همواره در معماری ایرانی وجود دارد و در واقع نشانه‌ی عالم والا و فضای معنوی است. در دوران معماری سنتی نحوه ی نگاه به نور تحت تأثیر تفکر اسلامی به عالی ترین درجه ی خود می رسد و مظهر تقدس و عالم معنوی شناخته می شود. معماری ایرانی معماری‌ای حقیقت جوست، حقیقت در معماری کمال است و کمال از آن باری تعالی است و هر چه در این معماری حضور دارد، عضوی از آن است که جدا ناپذیر است و روی به سوی حقیقت دارد. نور نشانی از حرکت به سمت حقیقت است که حالت فیزیکی و مادی ندارد و این موضوع در کنار عوامل دیگر مانند اقلیم و موقعیت قرارگیری یک بنا، و نحوه ی استفاده از نور، مطرح می شود. در صورتی که این امر در معماری غرب به شکل دیگری است. اصول حاکم در معماری معاصر چیزی به غیر از حقیقت است، حتی اگر خلاف آن باشد. معماری مدرن روی به سادگی و خلوص دارد که با عناصر شکلی و فرمال به کمال خود می‌رسد و این غیر از خلوص معنوی است. با این نگرش و تفکر نور در معماری حضور مستقیم دارد، در صورتی که در معماری ایرانی نور همیشه تعدیل شده دریافت می شده است و این امر همان طور که قبلاً هم به آن اشاره شد از طریق عناصر تشکیل‌ دهنده‌ی معماری، مانند انواع روزن ها، نورگیرها، گلجام و شیشه های رنگی و ارسی ها تأمین می گردید. ناگفته نماند که گرچه در معماری غرب ساختمان کاملاً در مقابل نور گسترده می شود و یا مزاحمت های مستقیم نوری کاملاً منع می گردد، ولی می توان آن را به طریق نورپردازی های مصنوعی جبران و تأمین کرد که از نظر نگرش آن ها به حضور عینی نور مورد قبول و بسیار جالب توجه است. (معماری نیوز، دی ماه 1389)

منابع و مأخذ:

1.       آیوازیون، سیهون، 1383، حفظ ارزشهای معماری سنتی در معماری معاصر ایران، مجله هنرهای زیبا، شماره2.

2.       بلخاری قوهی، حسین، 1388، مبانی عرفانی هنر، تهران، انتشارات صوره مهر.

3.       پورتال اطلاع رسانی پارس معمار، http://www.asaweb.ws، تاریخ بازدید 24/1/1390.

4.       پایانامه کارشناسی ارشد بررسی مصادیق و مفاهیم نور و رنگ در معاری ایران، شقایق شریفی، تابستان 1389.

5.       پایانامه کارشناسی ارشد شبستان نور در طراحی و برنامه ریـزی موزه انرژی ایران، مهدی سرهادی، تابستان 1389.

6.       سایت انجمن میهن دانلود، انجمن معماری، نور در معماری، تاریخ بازدید 25/1/1390.

7.       سایت خبری- تحلیلی معماری نیوز، کد خبری2757، تاریخ بازدید 24/1/1390.

8.       سایت علمی نخبگان جوان،اهمیت نور در معماری، تاریخ بازدید 25/1/1390.

9.       سایت وزارت آموزش و پـرورش، آموزش و پرورش استان فارس، گروه آموزش معماری استـان فارس، نور در معماری، تاریخ بازدید 23/1/1390.

10.   سایت همشهری آنلاین، بهزاد گروگان، بخش هنری تبیان، تاریخبازدید 23/1/1390.

11.   فصلنامه علمی، فنی، هنری اثر، شماره 35، پیشینه نور در معماری و وسایل روشنایی در هنر اسلامی ایران، تابستان 1382.

12.   قلی زاده طیار، نور در بارورها و اعتقادات ایرانیان، مجله آبادی، شماره 27 و 28، وزارت مسکن و شهرسازی تهران.

13.   کنگره تاریخ و معماری و شهر سازی، جلد1.

14.   لامپونیانی، ویتوریو مانیاگو، دانشنامه معماری قرن بـیستم، ۱۳۸۲، ترجمه ضیاءالدین جاوید، امتداد، تهران، چاپ نخست.

15.   نور روز در معماری، بنجامین اونز، ترجمه شهرام پورد یهیمی- هوری عدل طباطبایی، تهران، نشر نخستین، 1379.

وب سایت تخصصی معماری، www.memary.org، تاریخ