تعریف خوردگی :
خوردگی را تخریب یا فاسد شدن یک ماده در اثر واکنش با محیطی که در آن قرار دارد ، تعریف میکنند. مثلاً تخریب رنگ و لاستیک به وسیله نور خورشید یا مواد شیمیایی ، خورده شدن جدارهی کورهی فولادی سازی ، و خورده شدن یک فلز جامد به وسیله مذاب یک فلز دیگر تماماً خوردگی نامیده میشوند. خوردگی میتواند سریع یا کند صورت گیرد.ریلهای راه آهن معمولاً به آهستگی زنگ میزنند ، ولی سرعت زنگ زدن آن قدر نیست که بر کارایی آنها درطول سالهای زیاد اثری بگذارد. ستون آهنی معروف دهلی در هندوستان حدود 2000 سال پیش ساخته شده و هنوز به خوبی روز اول است. ارتفاع آن 32 فوت و قطر آن 2 فوت است. لکن بایستی توجه شود که این ستون آهنی عموماً در شرایط جوی خشک قرار داشته است .
خوردگی فلزات را همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است میتوان برعکس متالورژی استخراجی درنظر گرفت. در متالورژی استخراجی ، هدف عمدتاً به دست آوردن فلز از سنگ معدن و تصفیه یا آلیاژسازی آن برای مصارف مختلف میباشد. اکثر اکسیژن منجر به تشکیل اکسید آهن هیدراته میگردد ، اگرچه اکثر فلزات موقعی که آهن و فولاد به کار میرود ، بنابراین میگوئیم فلزات غیرآهنی خورده میشوند و نمیگوئیم زنگ میزنند.
محیط های خورنده :
عملاً کلیهی محیطها خورنده هستند ، لکن قدرت خورندگی آنها متفاوت است . مثالهایی در این مورد عبارتند از : هوا و رطوبت ، آبهای تازه ، مقطر ، نمکدار ، معدنی ، آتمسفرهای روستائی ، شهری و صنعتی ، بخار و گازهای دیگر مثل کلر ، آمونیاک ، سولفورهیدروژن دی اکسید گوگرد و گازهای سوختنی ، اسیدهای معدنی مثل اسید کلریدریک ، سولفوریک ، نیتریک ، اسیدهای آلی مثل نفتنیک ، استیک ، و فرمیک ، قلیائیها ، خاکها ، حلالها ، روغنهای نباتی و نفتی ، انواع و اقسام محصولات غذایی به طور کلی مواد معدنی خورندهتر از مواد آلی میباشند. مثلاً خوردگی در صنایع نفت بیشتر در اثر کلرور سدیم ، گوگرد ، اسید سولفوریک و کلریدریک و آب است تا به خاطر روغن ، نفت و بنزین . کاربرد درجه حرارتها و فشارهای بالا در صنایع شیمیایی باعث امکانپذیر شدن فرآیندهای جدید یا بهبود فرآیندها قدیمی شده است ، به عنوان مثال راندمان بالاتر ، سرعت تولید بیشتر ، یا تقلیل قیمت تمام شده . این مطلب همچنین در مورد تولید انرژی از جمله انرژی هستهای ، صنایع فضائی و تعداد بسیار زیادی از روشها و فرآیندها صادق است. درجه حرارتها و فشارهای بالاتر معمولاً باعث ایجاد شرایط خوردگی شدیدتری میگردند. بسیاری از فرآیندها و عملیات متداول امروزه بدون استفاده از مواد مقاوم در برابر خوردگی غیرممکن یا غیراقتصادی میباشند.
طبقهبندی خوردگی :
خوردگی را به روشهای مختلف طبقهبندی میکنند. در یک روش ، خوردگی به دو گروه خوردگی در درجهی حرارتهای بالا و درجه حرارتهای پایین تقسیم میگردد . در یک روش دیگر خوردگی به ترکیب مستقیم (یا اکسیداسیون) و خوردگی الکتروشیمیایی تقسیمبندی میگردد. در اینجا طبقهبندی عبارت است از :
1.خوردگی تر 2.خوردگی خشک . خوردگی تر در حضور یک مایع انجام میشود . معمولاً مایع شامل محلولها یا الکترولیتهایی بوده و عامل قسمت اعظم خوردگی است. یک مثال در این مورد خوردگی فولاد به وسیله آب میباشد. خوردگی خشک موقعی است که فاز مایع وجود نداشته باشد یا بالای نقطه شبنم محیط باشیم. در این موارد بخارات و گازها عمل خورنده بوده و غالباً این نوع خوردگی در درجه حرارتهای بالا صورت میگیرد. یک مثال در این حالت خوردگی فولاد به وسیله گازهای کوره میباشد.
وجود حتی مقادیر کم رطوبت میتواند شکل خوردگی را به کلی دگرگون سازد. مثلاً کلر خشک باعث خوردگی فولاد معمولی نمیشود ، لکن کلر مربوط یا کلر حل شده در آب ، به شدت خورنده بوده و باعث خوردگی اکثر فلزات و آلیاژها میگردد . در مورد تیتانیم عکس این مطلب صادق است. گاز کلر خشک خورنده تر از گاز کلر مربوط برای این فلز میباشد.
انواع خوردگی :
در بین انواع خوردگی میتوان 8 نوع منحصر به فرد پیدا نمود ، لکن تمام آنها کم و بیش وجه تشابهی دارند. این 8 نوع عبارتند از :
1.خوردگی یکنواخت یا سرتاسری
2.خوردگی گالوانیک یا دو فلزی
3.خوردگی شیاری
4.حفرهدار شدن
5.خوردگی بین دانهای
6.جدایش انتخابی
7.خوردگی سایشی
8.خوردگی توأم با تنش.
خوردگی یکنواخت :
خوردگی یکنواخت معمولیترین و متداولترین نوع خوردگی است . معمولاً به وسیله یک واکنش شیمیایی یا الکتروشیمیایی به طور یکنواخت در سرتاسر سطحی که در تماس با محلول خورنده قرار دارد ، مشخص میشود . فلز نازک ونازکتر شده ، و نهایتاً از بین میرود تا تجهیزات موردنظر منهدم میشوند. مثلاً یک قطعه فولاد یا روی در داخل یک محلول رقیق اسید سولفوریک معمولاً با سرعت یکسانی در تمامنقاط قطعه خورده خواهد شد. در شکل صفحه بعد یک تانک فولادی در یک کارخانه متروکه ذوب طلا نشان داده شده است . قسمت زیر دایرهای در وسط عکس ضخیمتر از بقیه قسمتهای تانک بود. این قسمت حالا به وسیله شبکهای میلههای تقویتی نگهداری میشود.
خوردگی یکنواخت یا سرتاسری ، از نظر تناژ مقدار فلز خورده شده بالاترین رقم را دارد ، لکن این نوع خوردگی از نقطه نظر فنی اهمیت چندانی ندارد ، زیرا عمر تجهیزاتی که تحت این نوع خوردگی قرار میگیرند را دقیقاً میتوان با آزمایشات سادهای تخمین زد. برای این منظور تنها قرار دادن نمونههای آزمایش در داخل محلول موردنظر غالباً کافی است . خوردگی یکنواخت را به طرق زیر میتوان متوقف نمود یا کم کرد : 1.انتخاب مواد و پوشش صحیح 2.به وسیله ممانعت کننده 3.با استفاده از حفاظت کاتدی .
خوردگی گالوانیکی یا دو فلزی :
موقعی که دو فلز غیر همجنس که در تماس الکتریکی با یکدیگر هستند ، در معرض یک محلول هادی یا خورنده قرار بگیرند ، اختلاف پتانسیل بین آن دو باعث برقراری جریان الکترون بین آنها میشود ، نسبت به موقعی که این دو فلز در تماس الکتریکی با یکدیگر نباشند ، خوردگی فلزی که مقاومت خوردگی کمتری دارد ، افزایش یافته وبرعکس ، خوردگی فلز مقاومتتر ، تقلیل مییابد. فلزی که مقاومت خوردگی کمتری دارد آندی شده و فلز مقاومتر (از نظر خوردگی) کاتدی میشود. معمولاً کاتد یا فلز کاتدی در این نوع خوردگی یا اصلاً خورده نمیشود و یا اگر خورده شود ، مقدار خوردگی آن خیلی کم خواهد بود. به علت وجود جریانهای الکتریکی بین فلزات غیر همجنس این نوع خوردگی ، خوردگی گالوانیکی یا دو فلزی نامیده میشود . این نوع خوردگی ، خوردگی الکتروشیمیایی بوده ، لکن برای سهولت تشخیص ، اصطلاح گالوانیکی یا دو فلزی را در این مورد به کار میبریم.
نیروی محرکه برای برقراری جریان و در نتیجه خوردگی ، پتانسیلی است که بین این دو فلز وجود دارد . باطری خشک که به طور شماتیکی در شکل زیر نشان داده شده است مثال خوبی در این مورد است. الکترود کربنی به عنوان یک فلز مقاوم خوردگی خورده میشود. خمیر بین الکترودها هادی الکتریسیته است (و خورنده) و جریان الکتریکی را در داخل باطری هدایت میکند. از منیزیم نیز میتوان به عنوان فلز آند یا جداره باطری استفاده نمود.
جلوگیری :
روشهایی برای مبارزه یا حداقل نمودن خوردگی گالوانیکی وجود دارد . بعضی وقتها یکی از این روشها کافی است ، لکن بعضی مواقع ممکن است یک یا چند تا از این روشها لازم باشد. این روشها به شرح زیر میباشند :
1.در صورت نیاز به کاربرد فلزات غیر همجنس حتیالامکان سعی کنید که موقعیت آنها در جدول گالوانیکی به یکدیگر نزدیکتر باشد .
2.از نسبت سطحی نامطلوب ، آند کوچک و کاتد بزرگ ، بپرهیزید . قطعات کوچک مثل پیچ و مهرهها یا میخ پرچها برای نگهداشتن فلزات فعالتر به یکدیگر مناسب هستند.
3.فلزات غیرهمجنس هر جا که ممکن است از یکدیگر عایق سازید و در صورت امکان بایستی اجزاء را کاملاً عایقبندی کرد. یک اشتباه متداول در این زمینه در اتصالات پیچی همچون فلانجها میباشد . به عنوان مثال میتوان به اتصال لوله و والو به یکدیگر اشاره کرد ، به طوری که لوله از جنس فولاد و یا سرب و والو از مواد دیگری انتخاب گردد.
در این حالت برای عایق کردن دو قسمت از واشر باکلیتی در زیر پیچ و مهرهها استفاده میگردد ، ولی باز هنوز بدنه پیچها با فلانج در تماس است. برای حل این مسئله همراه واشر از تیوبهای پلاستیکی بر روی بدنه پیچها استفاده میگردد . به طوری که پیچها کاملاً از فلانجها مجزا گردند. شکل (a-a) نحوه صحیح عایق کردن در یک اتصال با پیچ را نشان میدهد. نوار پیچی و رنگ ، مقاومت الکتریکی مدار را زیاد میکنند و راهحلهای دیگری میباشند.
4.پوششها را البته با احتیاط به کار ببرید. از حالات شبیه آنچه که در رابطه با شکل (b-b) گفته شد ، پرهیز نمائید . پوشش را به خوبی تعمیر کنید ، مخصوصاً پوشش روی نواحی آندی .
5.در صورتی که ممکن باشد برای کم کردن خورندگی محیط ، از ممانعت کننده استفاده کنید .
6.درباره موادی که در جدول گالوانیکی دور از یکدیگر قرار دارند ، از اتصالات پیچ و مهرهای پرهیز نمائید. همان طور که در شکل (a-a) نشان داده شده است قسمتی از ضخامت مؤثر جداره فلز در مرحله پیچسازی برداشته میشود . به علاوه ، مایعات کندانس شده یا رطوبت کندانس شده ، میتواند در شیارهای پیچ تجمع پیدا کند و همان جا باقی بماند.
اتصال زردجوش ، با استفاده از یک آلیاژی که حداقل نسبت به یکی از دو فلز تحت اتصال نجیبتر باشد ، ارجحیت دارد. استفاده از الکترود همجنس با فلز زمینهای که جوشکاری در آن صورت میگیرد ، مطلوبتر است .
7.قسمتهای آندی را طوری طراحی کنید که به سهولت قابل تعویض باشند یا آنها را ضخیمتر انتخاب کنید تا عمر بیشتری داشته باشند .
8.به اتصالهای گالوانیکی ، فلز سومی که نسبت به دو فلز قبلی آند باشد ، متصل نمائید .
اکثراً در شیارها و نواحی دیگری روی سطح فلز که حالت مرده دارند ، و در معرض محیط خورنده قرار دارند ، خوردگی موضعی شدیدی اتفاق میافتد. این نوع خوردگی معمولاً همراه با حجمهای کوچک محلولها یا مایعات که در اثر وجود سوراخ ، سطوح واشرها ، محل روی هم قرار گرفتن دو فلز ، رسوبات سطحی و شیارهای زیر پیچ ، مهرهها ، و میخ پرچها ساکن شدهاند یا به اصطلاح حالت مرده پیدا کردهاند ، میباشد در نتیجه این نوع خوردگی را خوردگی شیاری یا گاهی اوقات خوردگی لکهای یا واشری نیز مینامند.
فاکتورهای محیطی :
مثالهایی از رسوباتی که ممکن است باعث خوردگی شیاری (یا خوردگی لکهای) بشوند عبارتند از : ماسه ، کثافات ، محصولات خوردگی و جامدات دیگر . رسوب به عنوان یک مانع عمل میکند و در زیر آن محلول به صورت ساکن درمیآید. رسوبات میتوانند محصولات خوردگی نیز باشند. شکل (c-c) خوردگی شیاری یک کویل حرارتی از نقره خالص را بعد از فقط چند ساعت کار نشان میدهد. جامدات معلق نامحلول روی سطح کویل را سبب شده و درمثال حاضر باعث خوردگی نشان داده شده گردیده است. جداره داخلی تانک با روکش نقره هیچ گونه اثری از خوردگی نشان نداده ، زیرا در این نواحی رسوبی به وجود نیامده است .
تماس بین سطوح فلز و غیرفلز نیز میتواند باعث خوردگی شیاری گردد. این حالت در مورد بعضی واشرها پیش میآید. مثالهایی از این گونه واشرها که میتوانند باعث این نوع خوردگی گردند ، عبارتند از : چوب ، پلاستیک ، لاستیک ، شیشه ، بتن ، آزبست ، مومو پارچه. شکل (d-d) مثال خوبی از خوردگی شیاری در فصل مشترک واشر با فولاد زنگ نزن میباشد. داخل لوله مقدار ناچیزی خورده شده است . فولادهای زنگ نزن خصوصاً مستعد به خوردگی شیاری هستند.
|
|
مبارزه با خوردگی شیاری :
روشهای مبارزه با خوردگی شیاری یا حداقل کردن آن به شرح زیر میباشند :
1. در تجهیزات جدید به جای پرچکاری یا استفاده از پیچ و مهره ، از جوشکاری استفاده کنید. لازم است جوشها سالم و بیعیب باشند و نفوذ کامل مذاب به داخل درز جوش صورت گیرد تا از به وجود آمدن حفره و شیار در طرف دیگر خط جوش جلوگیری گردد.
2. شیارها را در محلول روی هم قرار گرفتن دو فلز با جوشکاری مداوم ، کالک کردن و یا لحیمکاری بپوشانید.
3. تانکها و مخازن را طوری طراحی کنید که هنگام تخلیه هیچ گونه مایعی در داخل آنها باقی نماند ، از گوشههای تیز و نواحی مرده وساکن بپرهیزید. تخلیه کامل ، شستشو و تمیز کردن را آسانتر مسازد و از ته نشین شدن جامدات و تجمع آنها در کف مخزن جلوگیری مینماید.
4.تجهیزات را به طور منظم هر چند یک بار بازرسی کنید و رسوبات را تمیز کنید.
5.در صورت امکان جامدات معلق را در پروسسهای اولیه در سیکل کارخانه از بین ببرید.
6.در مرحله خوابیدن کارخانه ، مواد جاذب رطوبت را حذف نمائید.
7.در صورت امکان محیط یکنواخت به وجود بیاورید . مثلاً در پشت بند کردن یک خط لوله .
8. هر جا که ممکن باشد ، از واشرهای جامد که جاذب رطوبت نیستند ، مثل تفلون ، استفاده نمائید .
9.به جای پرس کردن لوله در صفحه لولهها ، از جوشکاری استفاده نمائید.
خوردگی فیلامنتی :
خوردگی فیلامنتی یک نوع خاص از خوردگی شیاری است ؛ اگرچه ظاهراً شباهتی به آن ندارد . در اکثر موارد ، در زیر پوششهای محافظ سطحی اتفاق میافتد و به همین دلیل غالباً آن را خوردگی زیرپوشش نیز مینامند. این نوع خوردگی خیلی متداول است ، متداولترین مثال ، خوردگی سطوح لعابدار یا لاکی ظروف غذا و نوشابهای که در معرض اتمسفر قرار گرفتهاند میباشد . فیلامنتهایی به رنگ قرمز متمایل به قهوهای نشان دهنده خوردگی از این نوع میباشد.
خوردگی فیلامنتی روی سطوح فولاد ، منیزیم و آلومینیم که با قلع ، نقره ، طلا ، فسفات ، لعاب ، لاک پوشش داده شدهاند ، مشاهده شده است . همچنین روی کاغذ فویلهای آلومینیم دیده شده است . خوردگی در این حالت در فصل مشترک کاغذ آلومینیم اتفاق افتاده است .
خوردگی فیلامنتی ، یک نوع خوردگی غیرعادی است ، زیرا باعث تضعیف یا از بین رفتن قطعه نمیشود ، بلکه تنها به ظاهر جسم صدمه میزند.
جلوگیری :
برای جلوگیری از خوردگی فیلامنتی راه کاملاً مناسبی وجود ندارد ، بدیهی است که یک راه مبارزه با این نوع خوردگی اجتناب از قرار دادن سطوح فلزی پوشش داده شده در محیطهای مرطوب میباشد. اگرچه این روش میتواند در بعضی موارد به کار رود ، ولی برای نگهداریهای طویلالمدت عملی نیست. یک راه دیگر که مورد استفاده قرار گرفته است ، پوشش دادن با روکشهای ترد میباشد . در این صورت اگر یک فیلامنت شروع به رشد نماید ، در محل سر فعال پوشش ترک میخورد. با نفوذ اکسیژن به سر فعال ، اختلاف غلظت اکسیژن که عامل اولیه خوردگی است از بین میرود و خوردگی متوقف میشود . لکن همان طور که قبلاً اشاره شد ، فیلامنتهای خوردگی در لبهها و گوشهها شروع میشوند. بدین جهت در محل پارگی پوشش یک فیلامنت جدید شروع میشود ، اگرچه پوششهای ترد مانع از پیشروی فیلامنتها میشود ، لکن این روش مزایای چندانی ندارد . قطعاتی که بدین وسیله روکش شدهاند بایستی با احتیاط مورد استفاده قرار بگیرند ، در غیر این صورت پوشش صدمه خواهد دید. توسعهی پوششهای جدید با قابلیت کم نفوذ آب در جلوگیری از خوردگی فیلامنتی امیدوارکننده است .
حفره دار شدن :
حفره دار شدن نوعی خوردگی شدیداً موضعی است که باعث سوراخ شدن فلز میشود. این سوراخها ممکن است قطرهای مختلفی داشته باشند ع لکن در اثر موارد قطر آنها کوچک است . حفرهها گاهی مجزا بوده و گاهی آنقدر نزدیک هم هستند که سطح زبری به وجود میآورند . معمولاً در صورتی که قطر دهانه محل خورده شده تقریباً مساوی یا کمتر از عمق آن باشد ، شکل حاصل را حفره مینامند.
حفره دار شدن یکی از مخربترین و موذیترین انواع خوردگی میباشد و در اثر سوراخ شدن تجهیزات یا قطعات فلزی ، باعث بلا استفاده شدن آنها میشود ، در حالی که تقلیل وزن حاصل از این نوع خوردگی ناچیز است . حفرهها را غالباً به سختی میتوان دید ، زیرا اندازه آنها کوچک است و اغلب به وسیله محصولات حاصل از خوردگی پوشیده میشوند. به علاوه ، چون در شرایط کاملاً مشابه تعداد و عمیق نفوذ حفرههای به وجود آمده روی سطوح فلزی یکسان نیست ، حفره دار شدن را به سختی میتوان به طور کمی اندازه گرفت و مقایسه نمود. همچنین حفره دار شدن را به وسیله آزمایشات خوردگی به سختی میتوان پیشبینی نمود. گاهی اوقات در عمل حفرهها زمان زیادی برای به وجود آمدن لازم دارند ، چند ماه یا یکسال ، حفره دار شدن از این جهت غالباً به طور ناگهانی واقع میشود و خسارات بزرگی ممکن است به بار آورد.
جلوگیری :
روشهایی که برای مبارزه با خوردگی شیاری ذکر گردید ، معمولاً برای حفرهدار شدن نیز به کار میرود.
خوردگی بین دانهای:
اگر یک فلز در یک شرایط خاص ناپایدار باشد و در نتیجه خورده شود ، چون مرز دانهها معمولاً کمی فعالتر از خود دانهها میباشند ، بنابراین خوردگی یکنواخت به وجود میآید. لکن ، تحت بعضی شرایط ، مرز دانهها نسبت به دانهها خیلی فعالتر میشوند و خوردگی بین دانهای به وجود میآید. خوردگی موضعی و متمرکز در مرز دانهها یا نواحی نزدیک به آنها در حالی که خود دانهها یا اصلاً خورده نشدهاند یا کم خورده شدهاند ، را خوردگی بین دانهای مینامند. آلیاژ پودر میشود (دانهها یا کریستالها جدا میشوند) و یا استحکام خود را از دست میدهد.
خوردگی بین دانهای به وسیله ناخالصیهای موجود درمرز دانهها ، غنی شدن یا فقیر شدن مرز دانهها نسبت به یک عنصر آلیاژی در این نواحی واقع میشود. مقادیر جزئی آهن در آلومینیوم که قابلیت انحلال کمی برای آهن دارد ، به مرز دانهها رفته و باعث خوردگی بین دلنهای میشوند. فقیر شدن مرز دانهها نسبت به کرم باعث خوردگی بین دانهای فولادهای زنگنزن میگردد.
خوردگی سایشی :
خوردگی سایشی عبارت است از سرعت یافتن یا افزایش سرعت خوردگی یا از بین رفتن یک فلز در اثر حرکت نسبی بین یک مایع خورنده و سطح فلز . معمولاً این حرکت خیلی سریع است و اثرات سایش مکانیکی و یا سائیده شدن وجود دارد . یونهای فلزی حل شده روی سطح فلز در اثر حرکت روی سطح باقی نمیمانند ، یا محصولات جامد حاصل از خوردگی از سطح فلزبه طریق مکانیکی کنده میشوند.
خوردگی سایشی دارای ظاهری شیاردار ، موجی شکل ، سوراخهای کروی شکل و ناهموار میباشد و معمولاً این اشکال در جهت خاصی قرار گرفتهاند. شکل(e-e) ظاهر موجی شکل خوردگی سایشی را نشان میدهد. این پروانه پمپ بعد از سه هفته کار به این صورت درآمده است . شکل (f-f) نشان دهنده خوردگی سایشی لوله مبدل حرارتی حاوی آب به طور شماتیکی می باشد.
روشهای مبارزه با خوردگی سایشی :
روشهای مبارزه با خوردگی سایشی به ترتیب اهمیت عبارتند از :
1.کاربرد موادی با مقاومت بهتر از نظر خوردگی سایشی .
2.طراحی
3.تغییرات در محیط خورنده
4.کاربرد پوششها
5.حفاظت کاتدی
مواد بهتر :
دلایل استفاده از موادی که مقاومت بهتری دارند ، واضح است این روش اقتصادیترین راهحل اکثر مسائل خوردگی سایشی است .
طراحی :
این روش مهمی است که به وسیلهی آن عمر فلز مورد استفاده یا کم قیمتتررا میتوان به طور قابل ملاحظهای افزایش داد یا عملاً میزان خوردگی آنها را به صفر رسانید.
تغییر محیط :
هوازدائی و افزودن ممانعت کنندهها روشهای خوبی هستند ، لکن در اکثر موارد برای تقلیل مخارج خوردگی سایشی از نظر اقتصادی مناسب نمیباشند. از بین بردن جامدات معلق یا تهنشین کردن و فلیتر کردن روش مفیدی است . هر موقع که ممکن باشد ، درجه حرارت محیط را بایستی کم نمود. در بسیاری از موارد این کار انجام شده است بدون اینکه اثر مخربی روی بقیه سیستم داشته باشد . در خوردگی سایشی نیز شبیه انواع دیگر خوردگی درجه حرارت بدترین دشمن ماست.
کاربرد پوشش :
گاهی اوقات پوششهایی از انواع مختلف که مانع انعطافپذیری و نرمی ، بین فلز و محیط آن میشوند مورد استفاده قرار میگیرند ، لکن این همواره عملی نیست . پوششهای سخت یا زرهها یا روکشهای قابل تعویض گاهی اوقات مفید میباشند ، مشروط بر آن که از جنس مقاومی از نظر خوردگی ساخته شده باشند. تعمیر نواحی خورده شده با جوشکاری غالباً عملی میباشد.
حفاظت کاتدی :
این روش میزان خوردگی را کم میکند ، لکن در مورد خوردگی سایشی هنوز به طور وسیعی متداول نشده است . در یک کارخانه برای محافظت مدخل ورودی لولههای مبدلهای حرارتی شامل آب دریا از ورقهای فولادی و بعضیها از روی استفاده میکنند.
خوردگی فرسایشی :
این نوع خوردگی در محلهای تماس بین دو فلز که تحت بار هستند و در معرض ارتعاش و لغزش قرار دارند ، ایجاد میشود. خوردگی فرسایشی روی فلز به صورت حفرهها یا شیارهایی که به وسیلهی محصولات خوردگی احاطه شده است ، ظاهر میشود. این نوع خوردگی نامهای دیگری نیز دارد ، منجمله اکسیداسیون اصطکاکی ، اکسیداسیون سایشی ، برینل کاذب (به واسطه شباهت حفرهها به فرورفتگیهایی که در آزمایش سختی برینل روی فلز ایجاد میشود) خوردگی فرسایشی در اجزا موتورها ، قطعات اتوموبیلها اجزائی که به یکدیگر پیچ شدهاند وماشینآلات دیگر مشاهده شده است . اساساً این نوع خوردگی ، حالت خاصی از خوردگی سایشی است که در تماس با آتمسفر اتفاق میافتد.
برای اینکه خوردگی فرسایشی اتفاق بیفتد ، شرایط زیر بایستی مهیا باشد :
1.محل تماس تحت بار باشد.
2.ارتعاش یا حرکت نسبی بین دو سطح مکرراً صورت گیرد .
3.بار و حرکت نسبی در فصل مشترک بایستی برای تولید لغزش یا تغییر شکل روی سطوح کافی باشد .
در بسیاری موارد با اعمال یک یا چند روش زیر میتوان خوردگی فرسایشی را به حداقل رسانید یا عملاً آن را حذف نمود :
1.از روغن یا گرانروی پایین و چسبندگی بالا و گریس استفاده کنید . روغنکاری ، اصطکاک بین سطوح یاتاقانها را کاهش داده و اکسیژن را از منقطه خارج میسازد. غالباً قبل از روغنکاری سطح را فسفاته نیز میکنند ، چون روکشهای فسفاته متخلخل بوده و مواد روغنی را بهتر در خود نگهداری میکنند. روغنکاری به همراه فسفاته کردن اثر بهتری دارد.
2.سختی فلزات در تماس با یکدیگر را افزایش دهید . برای این کار میتوان از مواد سخت مناسب یکدیگر استفاده نمود. مواد سخت ، مقاومتر از مواد نرم هستند . همچنین افزایش سختی سطحی با ساچمهپاشی یا کار سرد ، مقاومت در برابر خوردگی فرسایشی را افزایش میدهد.
3.با افزایش زبری ، اصطکاک بین سطوح در تماس با یکدیگر را افزایش دهید. اغلب سطوح یاتاقانهایی که در حمل و نقلهای طولانی در معرض ارتعاشات قرار میگیرند را با سرب روکش میکنند تا از خوردگی فرسایشی در آنها جلوگیری شود. موقعی که یاتاقان مورد استفاده قرار گرفت روکش سرب به سرعت از بین میرود.
4.برای کم کردن ارتعاشات و حذف هوا در یاتاقانها از واشر استفاده کنید.
5.برای جلوگیری از لغزش بین سطوح در تماس با یکدیگر ، بار روی آنها را افزایش دهید.
6.بار روی سطح یاتاقانها را تقلیل دهید. توجه شود که تقلیل بار همواره مشکل را حل نمیکند ، زیرا بارهای خیلی کوچک نیز میتوانند تولید اشکال نماید .
7. در صورت امکان حرکت نسبی بین قطعات را افزایش دهید تا از این نوع خوردگی جلوگیری شود .