خانه مستوفی الممالک:
آدرس : ضلع جنوبغربی چهارراه گلوبندک
پدر نیمه دوم قرن سیزدهم، ناصرالدین شاه قاجار مهمترین حامی و بانی ساخت بناهای مختلف در تهران بود، به طوریکه در خلال سلطنت طولانی و نسبتاً آرام او، باروی هشت ضلعی جدیدی با 12 دروازه و یک میدان مرکزی با شکوه به نام میدان توپخانه برای شهر گسترش یافته تهران ساخته شد.
یکی از بناهای این دوره (ناصری)، خانه مستوفیالممالک، واقع در داخل حصار غربی است که از جهات مختلف جای تأمل دارد. عمارت مستوفیالممالک متعلق به اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، یعنی حدود 110 سال پیش، با سبک و سیاق خاص معماری آن دوره، که ویژگی آن استفاده از عناصر و بنمایههای اروپایی است، ساخته شدهاست.
این بنا خانه یکی از اصیل ترین رجال دوران قاجار و پهلوی، یعنی میرزا حسن خان مستوفیالممالک، فرزند میرزا یوسفخان مستوفیالممالک، است که در قسمتهایی تحت عناوین شجرهنامه، زندگینامه و مشاغل و مناصب حکومتی، به آنها اشاره شدهاست.
خانه مستوفی در 1311 ق، یعنی هنگامی که میرزا حسن خان مستوفیالممالک 19 سال بیشتر نداشت، ساخته شده است. با توجه به اینکه محمدتقیخان ریاست بنّا خانه و منصب معمار باشیگری را در طول مدت سلطنت ناصرالدین شاه عهدهدار بود تا بر احداث بناهای ساخته شده توسط درباریان نظارت کند، و با توجه به اینکه ساختن اغلب بناهای درباریان را در محله سنگلج به وی نسبت دادهاند، به احتمال زیاد، وی را میتوان معمار یا ناظر ساخت بناهای مستوفیالممالک دانست.
این خانه دارای مشخصات خاص بناهای مسکونی دوره قاجار است و ورودی آن در بخش شرقی بنا است که با چند پله به حیاط متصل میشود. دور تا دور بنا را حیاط احاطه کرده است.
این عمارت از جهت اینکه خانه مسکونی یکی از سران مشروطه و رجال نامی تاریخ معاصر ایران است و با توجهبه این که نمونهای کم نظیر و کامل از بناهای مسکونی دوره قاجاریه بوده و نیز به جهت موقعیت محلی آن، یعنی واقع شدن در محله سنگلج، از دیدگاه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، هنری، معماری و ... قابل بحث و بررسی است. بنای مستوفی از شمال با کوچه مستوفی، از شرق با کوچه چال حصار و از غرب و جنوب با اماکن مسکونی همجوار است. زمین ملک به طول 57 متر و دو عرض 29 متر و 33 متر است و انتهای کوچه چال حصار قرار گرفته است.
ابعاد بنا نیز در حدود 24/5 در 19/5 متر و ورودی بنا هم در حدود دو متر از سطح کوچه پائینتر است.
نمای شرقی دارای دو پنجره بزرگ در طبقه اول، در چوبی دو لنگه (ورودی اصلی بنا) و سه پنجره مربع شکل کوچک جهت نورگیر زیرزمین است.
نمای شمالی دارای چهار ستون مدوّر در طبقه اول، شش پنجره بزرگ و دری در قسمت وسط و چهار پنجره کوچک مربع شکل جهت نورگیر و زیرزمین و یک در فلزی در وسط، برای ورود به زیرزمین و حوض خانه آن است.
نمای جنوبی حدود یک متر پایینتر از سطح نمای شرقی، یعنی در حدود سه متر پایینتر از سطح کوچه است. در قسمت بالا یا طبقه اول، نما دارای ده ستون کامل مدور و دو نیم ستون چسبیده به بدنه بنا در دو گوشه و در قسمت پایین یا نمای زیر زمین 12 ستون سنگی است که هشت تای آن به صورت جفتجفت (چهار جفت) است. هفت پنجره بزرگ در بالا و هفت پنجره مربع شکل کوچک جهت نورگیر زیرزمین در پایین نما قرار گرفته است. سقف بنا شیروانی و دارای یک خر پشته و دودکش آجری است.
قسمتهای مختلف بنا شامل در ورودی چوبی دولنگه، آستانه کتیبهدار با هفت پله مرمرین و دو ستون در بالای آن است که به سالن مرکزی مرتبط میشود و در سمت چپ و راست آستانه ورودی دو اتاق و در دو طرف سالن مرکزی دو اتاق دیگر و بالای هر دوی آنها دو اتاق دیگر قرار گرفته است. در واقع سالن مرکزی شش اتاق در اطراف دارد.
تزیینات بنا بیشتر به صورت گچبری و دارای نقوش حیوانات افسانهای با سر انسان و بدن شیر، انسان بالدار یا فرشته، گل و گیاه به شکل پیچک یا طرح اسلیمی دسته گل، گل و گلدان، سبد پر میوه، پرندگان شکار شده و آویخته مثل قرقاول و اردک و ... است.
میرزا حسن خان مستوفی الممالک، فرزند میرزا یوسف مستوفیالممالک و شکر خانم، دختر رئیس یکی از قبایل کرد، یکی از اصیلترین شخصیتهای تاریخ سیاسی معاصر ایران است و مقام و لقب مستوفی الممالک بیش از یک قرن در خاندان او بوده است.
مستوفی در لغت به معنای حسابدار و دفتردار خزانه و در عرف حکومتی وزیر دارایی است. او در پنجم رمضان 1291 ق، در تهران متولد شد. از پنج سالگی زیرنظر معلم سرخانه و زیرنظر محمودخان ملکالشعرا تحصیل کرد. مستوفی در سن 60 سالگی درگذشت و جنازه وی در آرامگاه پدرش، خانقاه قلندرشاه، در ونک به خاک سپرده شد.
خانه امام خمینی:
آدرس : خیابان جماران، خیابان سوده، جنب حسینیه جماران
خانه امامخمینی(ره) به مساحت 300 مترمربع (150 متر خانه و 150 متر حیاط) در یک طبقه پشت حسینیه جماران واقع است. این خانه توسط حجتالاسلام امامی جمارانی به امام داده شد و ایشان ماهانه مبلغی (حدود 80000 ریال) به ایشان اجاره میدادند. پس از استقرار امام در این خانه، به دلیل سهولت رفت و آمد ایشان به حسینیه، راهروی موقتی میان خانه و بالکن حسینیه ساخته شد. هم اکنون این خانه با نگه داشتن وسایل شخصی امامخمینی(ره) تبدیل به موزه شده و مورد بازدید علاقهمندان است.
خانه میرزا محمد قوام الدوله(سرای وثوق الدوله):
آدرس : خیابان امیرکبیر، حد فاصل چهارراه سرچشمه و سه راه امین حضور، کوچه میرزا محمد وزیر
این بنا در 1253 ق یا 1211 ش، در زمان محمدشاه قاجار برای یکی از صاحب منصبان دوره قاجاریه به نام میرزا محمد قوامالدوله آشتیانی ساخته شد. وی در دیوان محاسبات مالیات سمتی داشت. پسر قوامالدوله، حسن وثوق نام داشت که در 1268 ش، جای پدر را گرفت و در دورههایی وزیر فرهنگ، دارایی، خارجه و نخستوزیر بود.
قسمتی از بنا در تعریض کوچه میرزا محمود وزیر از بینرفته که به احتمال زیاد متصلکننده اندرونی و بیرونی به یکدیگر بوده است. همچنین، تبدیل ایوان تابستانی به تالار آینه کاری از دیگر تغییرات بنا است که پس از توسعه ارتباط ایرانیان با کشورهای اروپایی صورت گرفته است. در تزیینات داخلی بنا نیز نقوشی افزوده شده که علاوه بر قلم هنرمند، از لحاظ رنگ نیز پختگی قبلی خود را ندارد و از نگارههای قبلی به طور کلی متمایز است. احتمال داده میشود که دورتادور حیاط بیرونی، اتاقهایی وجود داشته، که در حال حاضر اثری از آنها نیست. وقتی این ساختمان تحت نظر سازمان حفاظت آثار باستانی درآمد، چند اتاق، آشپزخانه و سرویسهای بهداشتی در ضلع شرقی حیاط بیرونی به آنها افزوده شد که البته قسمت نوساز با بافت قدیمی خانه، از قبیل در و پنجره، تزیینات شومینه و گچبری و نمای خارجی به طورکلی مطابقت میکند، به طوریکه تشخیص آن دشوار است.
معماری دوران قاجاریه و دوران سنتی پیشین که بعدها تأثیرات فرنگی بر روی تزیینات آن مشهود است، بیشتر یادآور معماری زندیه در شیراز است.
از خصوصیات این بنا باید به نظم و تقارنی اشاره کرد که با آجر و چوب در نمای ساختمان به وجود آمده است. وجود هفت دری در این بنا از جمله مهمترین عوامل زیبایی آن محسوب میشود. هفت دری جزو عنصرهای معماری ایرانیاسلامی است. در حیاط بیرونی یک حوض و چند باغچه تعبیه شده است. قرینه این حیاط نیز حیاط دیگری است که حیاط اندرونی محسوب میشود و دارای باغچه و حوض است. این دو حیاط با چند راهرو به همدیگر مرتبط میشوند. از ویژگیهای دیگر وجود دو بادگیر و یک شیروانی در بام بنا است که انسان را برای رفتن به طبقات بالا بر میانگیزد. این دو بادگیر قرینه هم هستند. در معماری ایرانی از زمانی دور دست ، بادگیر با نامهای گوناگونی چون <بادهنج>، <باتخال>، <خیشود> و <خیشان> به کار میرفته است. کار بادگیر خنک کردن هوای جایگاه سکونت مردم بوده و تهویه داخل ساختمان را انجام میداده است. بادگیرها علاوه بر خنک کردن و تهویه هوا، جنبه تزیینی نیز داشته و از مشخصات بارز خانههای قدیمی اشرافی بوده است. یک بادگیر به طورکلی برجی چهارگوشه است که تا بلندای بام خانهها ساخته میشود. اندازه چهارگوش بادگیر 2 * 2 متر است. در اطراف برج بادگیر، شکافهای عمودی جاسازی میشد که دارای چندپره بوده و باد پس از برخورد با این پرهها از کانال بادگیر به میان برج و ساختمان راه مییافت.
در این بنا نمای بادگیر از آجر تهیه شده است و تزیینات قسمت فوقانی هر شیار دارای ارسی و آینه است که این عامل هماهنگی کامل بین تزیینات نقاط مختلف بنا را نشان میدهد. این هماهنگی در کار معماری و هنر ایران از بزرگترین تا ظریفترین عناصر را شامل میشود.
ورود به قسمت داخل بنا از حیاط بیرونی و درونی و از طریق دو راه پله انجام میشود. طبقهاول متشکل از دو تالار بزرگ به نامهای آینه و تبنی یا سفرهخانه و دو راهرو و سه اتاق کوچک است. طبقه دوم نیز متشکل از دو راهرو و شش اتاق است که یک راهرو و سه اتاق در ضلع غربی و یک راهرو و سه اتاق دیگر در ضلع شرقی بنا شده است. زیر زمین ساختمان در قسمت زیرین تالار آینه و تبنی قرار گرفته که تنها از حیاط اندرونی میتوان به آن وارد شد.
آرایش درها از نوع گرهسازی با چوب است. نور طبیعی زیرزمین در دو ضلع شمالی و جنوبی از طریق آجرهای لعاب دار آبی رنگ موسوم به <پاچنگ> تأمین میشود. دیوارها از خشت و سقف از تیرچه ساخته شده است. تزیینات بنا آینه کاری و نقاشی گل و مرغ روی گچ و مقرنس کاری و گچبری است، و کف اتاقها با کاشیهای ابرو باد پوشانده شده است. بیشترین تزیینات بنا را مقرنس کاریهای زیبا تشکیل میدهد. در ابتدا نقاشیها به طور کامل ایرانی بودهاست، ولی با بازسازی مجدد، تزیینات و نقاشیها فرنگی شده که بیشتر آنها اثر لطفعلی شیرازی است. اتاق یا تالار آینه این مجموعه که در طبقه همکف و در قسمت شمالی خانه قرار دارد و از دیگر اتاقهای جانبی بزرگتر است، مخصوص پذیرایی از میهمانان و سیاستمداران وقت بوده است، و از بخش اندرونی خانه مجزا است. تزیینات این تالار به دلیل رفت و آمد رجال کشورهای غربی، از الگوهای غربی پیروی کردهاست. تصاویر زنان فرنگی بهصورت کارت پستال در میان آینهکاریها و موتیفهای گچبری نشاندهنده این مطلب است.
در این اتاق سه ارسی، هفت پنجره ارسی، سه در چوبی و چهار طاقچه وجود دارد. ارسیهای اتاق دارایگرههای کنده کاری شده و تزیینات چوبی ظریف و شیشههای رنگی است که روی آنها توسط هنرمندان نقاشی شدهاست. این نقشها که به مرور زمان از بینرفته بود، بازسازی شده است. بیشتر کارهای تزییناتی و به خصوص آینه کاریهای این اتاق و آوردن تصاویر زنان درکار، از زمان ناصرالدین شاه رایج شده است. با وجود این، هنرمندان ایرانی نقوش فرنگی را چنان با نقوش ایرانی آمیختند که تشخیص آنها در ابتدا مشکل بوده و نیاز به آشنایی بیشتری با تصویر سازی این دوره دارد.
تالار دیگر بنا تالار تبنی یا سفرهخانه است که در ضلع جنوبی واقع است و به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص و آفتابگیر بودن آن، به زمستاننشین موسوم است. در قسمت شمالی تالار تبنی یک فرو رفتگی وجود دارد که شاهنشین اتاق محسوب میشود.
در تالار آینه و تالار سفرهخانه، هفت ارسی جنوبی و هفت ارسی شمالی به صورت پنجره هستند و سه ارسی میان تالار به صورت در کاربرد دارند. ارسیها را معمولاً با شیشههای کوچک رنگین آرایش میدادند که علاوه بر زیبایی، عاملی برای شکست و تجزیه نور بودند و نور را به صورت رنگهای زیبا به داخل اتاق میتاباندند. رنگ این شیشهها عبارتند از زرد آبی و قرمز و سبز که بیشترین رنگ به کار رفته در زمینه این شیشهها زرد است.
اتاقهای جانبی به گوشوارههای جانبی نیز معروف است. در طبقه اول و دوم، در دو طرف تالار آینه و سفرهخانه در طرف شمال دو اتاق و یک دهلیز قرار دارد. اتاقهای جانبی واقع در طبقه همکف، در ضلع شمالی کوچکتر از اتاقهای مشابه در طبقه فوقانی است و علت آن این است که در جلوی اتاق جانبی طبقه همکف سکویی قرار دارد که درب و دو پنجره را به طور کامل قرینه میکند. این سکو به اتاق جانبی ضلع شمالی همجوار سکو متصل است. اندازه اتاق شمالی حدود 12 مترمربع است. ابعاد این اتاق نسبت به اتاقهای جنوبی کوچکتر است.
اتاقها دارای درهایی به عرض 60 سانتیمتر است که یکی از این درها به راهرو و دیگری به دهلیز میان دو اتاق باز میشود. این دهلیز تنها وسیله ارتباطی بین دو اتاق شمالی و جنوبی محسوب میشود. مجموع اتاقها در کل ساختمان هشت عدد و چهار دهلیز است که همگی تنها به راهروهای کنار خود راه دارند. تزیینات این اتاقها به طور کامل مشابه یکدیگر و همه اتاقها دارای پنجرههای ارسی هستند.
دیوارها دارای گچبری و نقاشی از گیاهان تزیینی و اسلیمی است. بیشتر قسمتهای این اتاق را فرورفتگیهایی در دیوار تشکیل داده است که به مانند طاقچه عمل میکنند. شایان ذکر است که بیشتر طاقچهها بازسازی شده است. احتمال داده میشود که روی نقاشیها را با لایهای از گچ پوشانده باشند، که پس از انجام عملیات مرمتی از زیر لایه گچ بیرون کشیده شدهاست. همچنین، در حاشیه سقف، تزیینات مقرنس کاری وجود دارد. این تزیینات جز و ارزندهترین تزیینات اسلامی است که از فرورفتگیها و برجستگیهایی تشکیل میشود که هرچه به طرف سقف نزدیک شود، بر تقسیمات آن افزوده و در نتیجه بر زیبایی آن اضافه میشود.
در مجاورات این خانه، حمام قوامالدوله قرار داشته که درگذشته از این خانه دری به حمام باز میشده است.
شایان ذکر است که مرمت اساسی بنا در فاصله سالهای 1345 و 1350 به دست استاد محمد کریم پیرنیا انجام گرفت و مرمت کاشیهای قاجاری نیز تحت نظر استاد حبیبیان انجام شده است.
ساختمان زور خانه بانک ملی:
آدرس : خیابان فردوسی
ساختمان زورخانه بانک ملی در 1325 ساخته شده است. معماری ساختمان هر چند ساده و سنتی است، سردر سنگی بنا که توسط استاد ابوالحسن خان صدیقی ساخته شده است، ویژگی خاصی دارد. این سردر نقش برجسته سه خان شاهنامه را به نمایش گذاشته است: 1. به کمر کشیدن زن جادوگر; 2. کشته شدن دیو سفید; 3. کشته شدن اژدها به دست رستم. ارتفاع این سنگ 430 * 85 سانتیمتر است.
ساختمان صندوق پس انداز بانک ملی:
آدرس : خیابان فردوسی
ساختمان بانک ملی به وسیله هنریش، معمار آلمانی، بین سالهای 1300 و 1310، در زمان رضاخان پهلوی ساخته شد. برای نخستین بار در آن زمان، در معماری بناهای دولتی از تلفیق معماری باستانی ایران و معماری اروپا استفادهشد.
به استناد تصویری در کتاب معماری ایران در عصر پهلوی ، نگارش پرویز رجبی در 1355، ساختمان اولیه در یک نگاه کلی دارای ترکیب یک شکل بوده است. در سالهای بعد که اطلاع دقیقی از تاریخ آن در دست نیست، بخش مختصری باظاهری کاملاً هماهنگ به یال شمالی ساختمان متصل شد و ترکیب پیشین بنا را به هم زد. نمای اصلی ساختمان دارای خصوصیات بارز معماری هخامنشی است.
ورودی اصلی نسبت به کل نما حجمی بیرون زده و کمی مرتفعتر دارد. این ورودی شامل دو بازشو است. یک پیشین با سقف تزیین شده و کمی مقعر، مقدمه ورود به یک هال بیضی شکل است. ارتفاع این هال حدوداً چهار و نیم متر است. دو یال متقارن، شامل هفت اتاق در یک سمت و پنج اتاق در سمت دیگر، در دو طرف این هال دو بازوی اصلی ساختمان را تشکیل میدهند که در انتهای هر کدام پلکانی عریض تعبیه شدهاست. سه مدخل طاقی کم عرض، هم محور با ورودی، هال بیضی شکل را به سالن اصلی متصل میسازد. این سالن با ارتفاعی حدود 12 متر دارای شش ردیف ستون به قرینه و با ابعاد متفاوت است. قطورترین آنها یک متر عرض و دو متر طول و باریک ترینشان 50 سانتی متر قطر دارد. در هر طرف این سالن که بخش مربوط به کارکنان است، نور از طریق پنجرههای شمالی و جنوبی تأمین میشود. نوعی سیستم تهویهای در زیر پنجرهها تعبیه شده که با شبکههای فلزی زیبایی آراسته شدهاست. انتهای سالن اصلی نیز با سه مدخل طاقی دیگر به تعدادی اتاق باز میشود. در سمت شمالی هال بیضی شکل، همچنین پلکانی عریض ارتباط مستقیم این هال را با طبقه بالا برقرار میسازد. از هال مرکزی طبقه بالا از طریق سه بازشو که قسمت فوقانی آنها مانند مدخلهای پایینی هلالی شکل است و به تراس کم عرضی باز میشود، دید مستقیم به سالن اصلی امکان پذیر شده است. به استثنای تالار اصلی، نقشه فضاهای این دو طبقه تا حد زیادی مشابهاند. این بنا در مجموع شامل دو طبقه و یک زیر زمین است.
از لحاظ سبک و گونههای شاخص معماری دنیا، این بنا را به روشنی میتوان تلفیقی از معماری باستانی ایران در دوران هخامنشی و معماری باروک اروپا دانست که کلیساها از بارزترین نمونههای آن هستند. دربهای اصلی و چهار ستون عظیم سنگی با سر ستونهای گاو شاخدار مربوط به دوره باستان از سایر اجزا چشمگیرتر است و داخل بنا نیز انواع تزیینات خاص معماری هخامنشی در گوشه و کنار به چشم میخورد; در حالی که سالن اصلی خصوصاً به واسطه سقف بلند و تزیین شده آن و همچنین نورگیرهای عمومی دیوارهها، بلافاصله فضای کلیساهای باروک اروپا را تداعی میکند.
نمای اصلی سنگی است. این نماها دارای ازارههای سنگ تیشهای ناهم رنگ با سنگ نما و همچنین ازارههای مرمری در بخش ورودی، به ارتفاع حدوداً دو متر است. سایر نماها آجری با تزیین گل دوازده پر هخامنشی است.
این ساختمان از ابتدا با عنوان بانک ملی ایران بنا شد و از آن زمان تا کنون کاربری آن حفظ شده است. پس از انقلاب اسلامی نیز به عنوان صندوق پس انداز بانک ملی ایران از آن بهره برداری شده است.
جدا از دو شیر سنگی که در دو طرف ورودی به چشم میخورد و در سالهای اخیر با رنگ طلایی مرمت شدهاست، تزیینات بنا عمدتاً مربوط به دوره باستان هستند. ستونها و سربازهای هخامنشی، همچنین گلهای هشت و دوازده پر هخامنشی، که در داخل و خارج بنا بسیار تکرار شدهاند، از این جملهاند. از تزیینات دیگر به کار رفته در بنا، گچ بریهای ظریف و هنرمندانه را میتوان ذکر کرد.
کنگرهها و تیرکشهای بلند بام که از معماری هخامنشی بهره برده، در نما تأثیر زیادی گذاشته است. دو بازشوی چوبی سیاه رنگ، در عین سادگی، کاملاً با شخصیت وزین و پر جلال معماری نما هماهنگ است. از جزئیات جالب و دیدنی در بخش هال ورودی، چراغ بیضی شکل نسبتاً بزرگی است که در طبقه بالا نیز از نور آن در کف استفاده میشود.
کاخ صاحبقرانیه ناصرالدین در
سال 1267 ﻫ .ق دستور داد ساخت قصر نیاوران را در دو طبقه شامل شاه نشین، کرسی
خانه، حمام و 50-40 دستگاه خانه هر کدام شامل 4 اتاق و یک ایوان برای زنانش
بسازند. او در سی و یکمین سال حکومتش خود را صاحب قران نامید و این کاخ را «کاخ
صاحبق&» نام نهاد.
|
کوشک احمدشاهی این عمارت،
اواخر دورة قاجار جهت خوابگاه ییلاقی احمدشاه در میان باغ نیاوران با مساحتی
بالغ بر 800 متر در دو طبقه با سقف شیروانی بنا گردید. از ویژگی های عمدة این
بنا تزئینات و نمای آجری به کار رفته در سرتاسر نمای بیرونی آن است. آجرها از
نوع منقوش قالبی با طرح های متنوع به رنگ نخودی است. عمارت احمدشاهی در دورة پهلوی دوم مرمت و الحاقات جدیدی در آن صورت گرفت و مبلمان داخلی آن به طور کامل عوض شد تا به عنوان محل کار و سکونت رضا پهلوی مورد استفاده قرار گیرد. طبقه همکف این عمارت شامل یک هال با حوضی از جنس مرمر در وسط می باشد و 6 اتاق و 2 راهرو در اطراف آن قرار دارند. اشیاء تزئینی از جنس نقره، برنز، عاج، چوب، هدایایی از کشورهای مختلف مثل هند، تابلوهای نقاشی و گوبلن و نشانها و مدالها در این فضا به نمایش در آمده است همچنین ویترینی شامل اشیاء و سنگهای معدنی تزئینی، سنگی از کره ماه و چندین فسیل گیاهی و حیوانی در معرض دید قرار دارند. طبقه دوم عمارت از یک سالن مرکزی و ایوان سرتاسری چهارطرفه تشکیل شده است. در چهار طرف سالن مرکزی که به عنوان اتاق موسیقی استفاده می شد، قفسه چوبی ویترین دار نصب شده است. دور تا دور ایوان را 6 ستون با مقطع مربع قطور با نمای آجری بدنه و 26 ستون مدور با نمای گچی فرا گرفته است. نقش شیر و خورشید گچبری شده بر پیشانی دیوارة ضلع شمالی ایوان به چشم می خورد. پس از انقلاب، در جریان حفاظت و مرمت این بنا، بخش پایین دیواره های آن نیز تعمیر شد. و در اردیبهشت سال 1379 همزمان با هفته میراث فرهنگی این عمارت گشایش یافت.
|
بناهای تاریخی ایتالیا:
Colosseum
کولوزیم
بزرگترین آمفی تئاتر و ورزشگاه روم باستان که دستور ساخت آن را وسپاسیان(Vespasian) امپراتور روم در سال 70 میلادی صادر کرد. در این استادیوم وسیع، تماشاگران رومی میتوانستند، گلادیاتورها و حیوانات وحشی را که تا سرحد مرگ باهم مبارزه میکردند را تماشا کنند.
ساختمان بیضی شکل آن با ابعاد 189 در 156 متر، در طی 10 سال ساخته شد و قادر بود 50000 تماشاچی را در خود جای دهد و بوسیله سایبان کرباسی بزرگی آنها را از معرض تابش آفتاب محفوظ نگه دارد.
جایگاه پلکانی شکل تماشا چیان بر روی تعداد زیادی طاق از جنس بتون اختراع شده توسط رومیان قرار داشت و برای اینکه روی سطح آن خوب صاف و محکم شود، از آجر و سنگ نیز استفاده کردند.
در محیط داخلی ورزشگاه، میدان یا جایی که مبارزات در آن انجام میشد، قرار داشت. کف چوبی آن بوسیله ماسه پوشیده شده بود تا خونهای ریخته شده را جذب کند. برای برگزاری مسابقات دریایی پهلوانی، میدان را پر از آب میکردند.
در زیرزمین مجموعه ای از اطاقها، قفسها و راهروها وجود داشت. گلادیاتورها و حیوانات قبل از ورود به میدان، در آنجا نگهداری میشدند. بالابرهایی که قفسهای دربسته حیوانات را به بالا و داخل میدان منتقل میکردند، بوسیله قرقره کار میکردند.
در حال حاضر تنها یک سوم از بنای این ساختمان باقی مانده است و آخرین مبارزه انجام شده درآن به سال 523 بعد از میلاد بازمیگردد.
Florence Cathedral
کلیسای جامع فلورانس
این کلیسای جالب توجه از نشانه های پیشرفت فلورانس میباشد. این کلیسا در قرن سیزدهم ساخته شد اما طراحان قرن سیزدهم کلیسای جامع فلورانس نتوانستند محاسبات ساخت گنبدی با قدرت کافی برای پوشش منطقه وسیع مرکز آن، که حدود 42 متر بود را انجام دهند، تا اینکه معماری به نام فیلیپو بونه لسکی (Filippo Brunelleschi) در سال 1420 راه حل این مشکل را پیدا کرد. او ساختمانی را طراحی کرد که خود بنا و سنگینی بار سقف را تحمل کند. گنبد هشت ضلعی از حلقه های افقی آجری و سنگی تشکیل میشد. برآمدگیهای ماسه سنگی و هلاای روی گنبد، آنرا محکمتر میکرد.
فلورانس
Firenze
فلورانس نام شهر باستانی فلورنتیانا میباشد که در ایتالیا فیرنتزه
نامیده میشود. در ایتالیای مرکزی و ناحیه توسکانی واقع شده و مرکز استان فلورانس
گه رود آرنو در آن جاری است.
در عکس زیر رود آرنو را مشاهده میکنید که از زیر پل پونته ویکینو(Ponte
Vecchio) جاری است.
ساختمانهای دوره گوتیک و رنسانس ، موزه ها و گالریهای هنر و پارکهای آن
بسیار مشهور است. از سوی دیگر فلورانس شهر اقتصادی، تولیدی و ترابری مهم ایتالیا
محسوب میشود. بازار مشروب، روغن زیتون، سبزیجات، میوه و گل آن بسیار پر رونق است.
راه آهن و اتوبان اصلی آن شمال ایتالیا را به رم متصل میکند. صنایع عمده آن شامل
موتورسیکلت، قطعات اتومبیل، ماشینهای کشاورزی، شیمیایی، کودها، پلاستیکها و ابزار
دقیق میباشد.
صنایع دستی آن از جمله کارهای نقره و جواهرات (مخصوصا طلا و کنده کاری جواهرات)،
کارهای حصیربافی، چرمی، شیشه ای، کوزه گری، اثاث چوبی و قلابدوزی آن نیز بسیار
معروف است.
فلورانس پوشیده از برجهای و کلیساها تاریخی است که مشهورترین آنها کلیسای جامع سانتا ماریا دل فیوره است که قبلا به آن اشاره کرده بودیم. در عکس زیر نمایی از این کلیسا را از پارک میکل آنژ مشاهده میکنید.
موزه هنری پلازو دلی اوفیتزی(Palazzo degli Uffizi) معروفترین موزه فلورانس میباشد. ساختمان آن متعلق به قرن شانزدهم بوده که ادارات دولتی و دادگاهها در تشکیل میشده اند. هم اکنون در آن آثار نقاشی نفیسی از هنرمندان بزرگ ایتالیا و فرانسه در آن نگاهداری میشود.
کلیسای سانتا کروچه (Santa Croce) از دیگر ساختمانهای معروف فلورانس است که در قرن 13 و 14 ساخته شده و به عنوان مرکز پیدایش رنسانس از آن یاد میشود.
کلیسای سانتا ماریا نولا (Santa Maria Novella) یکی از زیباترین کلیساهای فلورانس است که در اوخر قرن 14 و اوایل قرن پانزده ساخته شده و با نقاشیهای زیبایی تزیین شده است.
کتابخانه مرکزی یکی از بزرگترین کتابخانه های ایتالیاست که در فلورانس واقع شده و حاوی بیش از چهار میلیون جلد کتاب و جزوه و هزاران کتاب دستنویس، نقشه و نامه است. این شهر زادگاه بزرگترین ادیب و شاعر ایتالیا دانته آلیگیری نیز میباشد.
Rome
رم
رم پایتخت ایتالیا و مرکز استان لاتزیو (لاتیوم) است که
رود تیبر (Tevere توره تلفظ
ایتالیایی) از میان آن میگذرد. این شهر در میانه کشور و کنار دریای مدیترانه قرار
دارد. واتیکان که کوچکترین کشور جهان محسوب میشود در داخل شهر رم محصور شده است.
برای قرنها رم شهر جاویدان نامیده میشد، زیرا یکی از بزرگترین شهرهای تمدن غرب و
پایتخت امپراطوری روم بود. به عنوان مرکز جهانی کلیسای کاتولیک از سال 1871 این
شهر به عنوان پایتخت ایتالیا برگزیده شد. این شهر یک از شهرهای مهم اروپا نیز
محسوب میشود.
در عکس زیر رودخانه تیبر را مشاهده میکنید. میدان سن پیترو (Piazza
San Pietro) که یکی از نقاط دیدنی رم است در زمینه عکس مشاهده میشود.
در حقیقت پس از جنگ جهانی دوم بود که رم مانند شهرهای میلان و ناپل به مرکز
اقتصادی تبدیل شد. عمده فعالیتهای اقتصادی در رم به دو بخش کارهای دولتی و توریسم
تقسیم میشود و اغلب مردم شهر در این دو زمینه مشغول کار هستند. توریسم باعث رونق
صنایع زیادی در این شهر شده است از جمله پارچه بافی، صنایع چاپ، لباسهای مدل بالا،
صنایع غذایی، دارویی، ماشین سازی و صنایع فلزی. صنعت فیلمسازی نیز صنعت مهمی به
شمار میآید.
رم نقطه مرکزی راه آهن کشور به شمار میآید و توسط اتوبانه و آزادراهها به نقاط
دیگر کشور متصل میشود. فرودگاه لئونارد داوینچی رم یکی از شلوغترین فرودگاههای
اروپا است.
رم شهری باستانی است که در 753 سال قبل از میلا مسیح بوجود آمده و آثار باستانی
زیادی را در خود جای داده است و اکثر ساختمانها ، میدانها و مجسمه های آن یادگار
دورانهای قدیم هستند که معرفی هریک از این آثار نیازمند بحثی مستقل است. آمفی
تئاتر کولوزیم را قبلا معرفی کرده بودیم، در ادامه چند عکس از نقاط دیدنی این شهر
را مشاهده میکنید.
عکس فوق میدان اسپانیا (Piazza di Spagna) را نشان
میدهد که توریستها روی پله های اسپانیایی که در قرن 18 ساخته شده کنار هم جمع شده
اند و بالای عکس نیز کلیسای ترینیتا دی مونتی (Trinità
dei Monti) را مشاهده میکنید که متعلق به قرن 15 است.
طاق کنستانتین که در سال 5-312 به یادبود پیروزی بزرگ کنستانتین پادشاه امپراتوری
رم ساخته شد.
نمایی دیگر از میدان سن پیترو در واتیکان
Leaning Tower of Pisa
برج کج پیزا
ساخت این برج که نمونه از معماری رومی است در سال 1173 در شهر پیزای ایتالیا شروع شد. این برج در حقیت به عنوان برج ناقوس کلیسای جامع پیزا استفاده میشده است. ساخت این مناره نزدیک 200 سال طول کشید و این ساخت و ساز تاخیری باعث ایجاد مشکلاتی برای این ساختمان گردید.
این برج 55 متر ارتفاع دارد و قطر آن نیز 16 متر میباشد که در هشت طبقه ساخته شده است. داخل برج راه پله مارپیچی مشتمل بر 294 پله وجود دارد که به بالای برج منتهی میشود. هنگامی که سه طبقه اول ساخته شد، یک طرف برج شروع به فرو رفتن در خاک کرد. این مسئله باعث شد که ساخت این برج تا 100 سال عقب بیافتد. سپس در سال 1301 شش طبقه دیگر نیز ساخته شد و در سال 1350 برج کامل گردید.
کجی این برج باعث شهرت فراوان آن گردیده است. در حال حاضر این برج حدود 5 متر از محور عمودی منحرف شده است و حدود یک میلیمتر در سال نیز به این انحراف افزوده میشود.
این همان برجی است که گالیله آزمایش معروف خودش (شتاب یکسان اجرام متفاوت) در آن اجرا کرد.
از سال 1990 به دلایل ایمنی ورود مردم به این برج ممنوع شده است.
فرهنگسراهای تهران
خانه های فرهنگ
مجتمع فرهنگی فجر
با 1700 متر مربع زیربنا در سه طبقه می باشد دارای سالن آمفی تأتر با ظرفیت 250 نفر همراه با امکانات نمایش فیلم سینمایی ِ، کتابخانه با دو سالن مطالعه خواهران و برادران و یک مخزن کتاب ، دارالفنون سالن آموزش کامپیوتر ، سالن آموزش زبانهای خارجی و سایر کلاس های فرهنگی و هنری است .
این مجتمع فرهنگی در اسفند ماه سال 1375 تأسیس شده و مورد بهره برداری قرار گرفته است و در فلکه چهارم خزانه بخارایی ، خیابان جمشید سید واقع است .
مجتمع فرهنگی آزادی
مجتمع فرهنگی آزادی ، متشکل از چندین بخش ، در سطح زیرین برجی به همین نام قرار دارد . قسمت فرهنگی مجموعه آزادی دارای این بخش ها می باشد : موزه ( گنجینه ) ، کتابخانه ، سالن دیورا ، واحد سمعی و بصری ، سالن نمایشگاه ، سالن اجتماعات و سالن برگزاری کنسرت و کنفرانس ، این مجموعه فرهنگی 5000 متری در برگیرنده برج اصلی ( تلفیقی از معماری ساسانی و اسلامی کار حسین امانت ) است و در شهریور ماه سال 1350 گشایش یافت و در سال 1357 « مجموعه فرهنگی آزادی » نام گرفت . این مجموعه در طبقه تحتانی میدان آزادی قرار دارد .
کتابخانه وسیع و مجهز این مجموعه با سماحت 5/271 متر مربع دارای بیش از 000/50 جلد کتاب می باشد . همچنین کتابخانه محققات و مؤلفان با مساحت 243 متر مربع مکانی است که از طریق 30 دستگاه کامپیوتر به شبکه های اطلاع رسانی داخلی و خارجی متصل شده است .
مجتمع فرهنگی گلستان
این مجتمع با هدف ارتقاء سطح فرهنگ عموم از طریق ارائه جدیدترین کتاب ها در موضوعات متنوع ، آفرینش آثار هنری ، تولید و نمایش فیلم ، ارائ محصولات فرهنگی و کلاس های آموزشی ، هنری ، کامپیوتری و دروس دبیرستانی و ... تأسیس شده است .
مجتمع گلستان در شش طبقه با مساحتی بالغ بر 6265 متر مربع در منطقه 8 قرار گرفته و امکانات د رخور توجیهی را در اختیار ساکنین به خصوص نوجوانان و جوانان منطقه قرار داده است . دو قرائت خانه مستقل برای بانوان و آقایان روزانه ظرفیت پذیرش جمعاٌ 900 نفر را دارد . آمفی تأتر در مجموعه ای با گنجایش بیش از 350 صندلی به سیستم های جدید پخش صدا و تصویر مجهز شده و قادر به نمایش مطلوب فیلم است .
گالری مجتمع گلستان در طبقه همکف با 150 متر زیربنا پیوسته در مواضع مختلف هنرمندان نقاشی ، عکاسی و مجسمه ساز بوده و آمادگی دارد برای نمایش و فروش در اختیار هنرمندان باشد .
خانه فرهنگ مهرآور
این مجتمع به مساحت 250 متر مربع در 3 طبقه در سی متری نیروی هوایی قرار گرفته و دارای چندین کلاس در 30 رشته عکس فرهنگی و آموزشی می باشد .
مجتمع فرهنگی یافت آباد
از نیمه دوم سال 1374 تا نیمه دوم 1375 یک مرکز فرهنگی جامع با عملکرد ها و فضاهای گوناگون ، از جمله قهوه خانه سنتی کلاس های آموزشی ، قرائت خانه و فروشگاه های مرتبط با امور فرهنگی در منطقه 18 ( میدان معلم ) احداث گردید . هزینه ای که برای احداث این مجتمع فرهنگی در مساحت 2300 مترمربعی صرف شد 21 میلیون تومان برآورد شده است .
خانه فرهنگ مسجد جوادالائمه (ع)
برای گسترش خانه های فرهنگ محله در مناطق محروم و خالی از امکانات فرهنگی ، خانه فرهنگ جوادالائمه (ع) در مسجدی به همین نام در منطقه 20 تهران ( کوچه قاسمیه شهر ری ) با 17 میلیون تومان هزینه احداث شده است .
خانه فرهنگ شمس المعالی و دره المعالی
برای گرامیداشت نام و یاد پزشک و دانشمند دروان قاجار ، سیدعلی ، ملقب به شمس المعالی و دختر وی « دره المعالی » که از نخستین بنیانگذاران مدارس پسرانه و دخترانه در ایران و تهران بودند منزل و محل دفن آنان به خانه فرهنگ تبدیل شد قدمت بنای منزل که در منطقه 12 شهر خیابان ایران – خیابان سقاباشی – کوچه شمس المعالی واقع است از یک صد سال بیشتر برای اجرای این طرح 9/2 میلیون تومان هزینه شد . اجرای طرح در اواخر سال 1374 آغاز گردید و در نیمه دو سال 1375 به پایان رسید .
خانه فرهنگ دردار
تحقق بخشیدن به اهداف عالیه نظام اسلامی که همانا ایجاد جامعه ای سالم و شکوفا بوده با توجه به ضرورت اصالت فرهنگی ، یکی از مهمترین عوامل در ایجاد خانه های فرهنگ محله می باشد . در این راستا اولین خانه فرهنگ محله در سطح تهران و در تیرماه سال 1372 در محله قدیمی دردار با زیربنای تقریبی 450 متر مربع و با ارائه خدمات فرهنگی ، آموزشی ، هنری و با توجه به وضعیت تربیتی خانواده ها و کودکان و به منظور غنی سازی اوقات فراغت جوانان افتتاح گردید . لیکن با توجه به تراکم جمعیتی و محرومیت منطقه از مراکز فرهنگی و آموزشی و استقبال بی نظیر مردم از این خانه فرهنگ ، بر حسب ضرورت ، شهرداری منطقه را بر آن داشت تا اقدام به توسعه این خانه فرهنگ از اواخر تابستان سال 1374 در مساحتی حدود 440 متر مربع شروع شد تا علاوه بر کلاس های آموزشی و هنری ، شامل سالن آمفی تأتر به مساحت تقریبی 130 متر مربع ، کتابخانه ، سالن مطالعه و قرائت خانه ( که به صورت شبانه روزی پذیرای مراجعین است ) باشد . این مجموعه جدید در تیر ماه سال 1375 افتتاح شد و مورد بهره برداری قرار گرفت .
خانه فرهنگ سلمان فارسی
این مجموعه فرهنگی که در شهرداری منطقه 17 واقع است با زمینی به مساحت 213 مترمربع و زیربنای 480 مترمربع در سال 1375 افتتاح گردیده است .
امکانات این خانه فرهنگ عبارت است از کارگاه سفالگری و یک گالری .
مجتمع فرهنگی بعثت
در سال 1359 در پارک بعثت ساخته شد . این مجتمع با سه طبقه از امکاناتی مانند کتابخانه با دو سالن مطالعه ، دوره های آموزشی ، خانه کتاب کودک ، آمقی تأتر با 100 نفر گنجایش ، سالن کنفرانس و نگارخانه آفرینش فجر برخوردار است .
این مجتمع فرهنگی در بزرگراه بعثت ، ابتدای بلوار شهید لطیفی واقع است .
9 85/3/21 12
طراحی فرهنگسرا/خانه فرهنگ/خانه هنرمندان
فرهنگسراها
فرهنگسرای ارسباران
فرهنگسرای ارسباران به منظور یاری رساندن به شکوفایی استعدادهای هنری جوانان در آبان سال 1374 تأسیس شد . بنای فرهنگسرا باهزینه 5/3 میلیارد ریال در مدت 18 ماه با زیربنای 3500 متر مربع احداث گردید . در معماری فرهنگسرا شرایط استفاده ناتوانان جسمی و حرکتی از محیط فرهنگسرا و تجهیزات آن تأمین شده است .
فعالیت های فرهنگسرای ارسباران در پنج محور سازماندهی شده است فراهم آوردن امکانات آموزش هنر به ویژه هنرهای سنتی تهیه کتاب به ویژه کتاب های تخصصی هنر ، نمایش فیلم ، اجرای موسیقی و تأتر ، معرفی و نمایش آثار ارزشمند هنرهای تجسمی ( نگارخانه ) ، برپایی جلسات نقد و بررسی آثار هنری و ادبی .
فرهنگسرای امیرکبیر
در پارک قیطریه با استفاده بهینه از فضای موجود واقع در بزرگراه آیت اله صدر قیطریه ، مرکزی فرهنگی ، با امکان برگزاری نمایشگاه های مختلف ، کتابخانه ، کلاس های آموزشی ، هنری ، ورزشی و .... احداث می شود تااین بخش از شهر برای این طرح 5/31 میلیون تومان است . اجرای طرح از نیمه اول سال 1374 آغاز شده است .
فرهنگسرای ابن سینا
فرهنگسرای ابن سینا در شهرک قدس ( غرب ) ، خیابان ایران زمین شمالی و در زمینی به مساحت 1632 متر مربع احداث شده است . فعالیت اصلی این فرهنگسرا به تأتر اختصاص یافته و این فرهنگسرا تأمین کننده نیازهای تأتری فرهنگسراهای دیگر و نیز برنامه ریز فعالیت های تأتری شهرداری تهران است
صرف نظر از این فعالیت اختصاصی ، فرهنگسرای ابن سینا در بخش های مختلف آموزشی ، تشکیل کانون های مختلف از جمله کانون های قرآن ، ادبی ، اردویی ، ورزشی ، اجرای برنامه های تأتر ، نمایش عروسکی و موسیقی و همچنین فیلم فعال است .
فرهنگسرای اشراق
این فرهنگسرا در اواسط سال 1374 در یک باغ قدیمی به مساحت 200 هزار مربع در منطقه 4 تهران که پرجمعیت ترین منطقه شهر است گشایش یافت .
ساختمان های باغ با تالارهای تودرتو ، گچبری ها ، آینه کاری ها ، شومینه ها و بادگیرهای قدیمی جلوه ای زیبا دارند . در وسط یکی از تالارها ، حوضخانه ای قرار دارد که آب جاری در آن از قنات « تلو » سرچشمه می گیرد و پس از ورود به باغ ، در حوض ها و حوضچه های متعدد باغ جاری می شود برنامه های فرهنگسرای اشراق شامل کلاسهای آموزشی ، نمایش فیلم تأتر اجرای کنسرت های موسیقی ، فعالیت های ورزشی و هنری و استفاده از کتابخانه است .
فرهنگسرای نیاوران
فرهنگسرای نیاوران در سال 1357 با مساحت تقریبی 3500 مترمربع در شمال شرقی تهران در محله نیاوران ایجاد شد و دارای تأسیسات کتابخانه ، نگارخانه و نمایش خانه بود . پس از پیروزی انقلاب اسلامی این فرهنگسرا به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شد و تا سال 1346 علاوه بر کوشش های هنری ، فعالیت هایش عبارت بودند از : انتشار کتاب ، تفسیر و ترجمه قرآن و ...
از سال 1367 پذیرش هنرجویان « مرکز آموزش هنر » از طریق آزمون سراسری وزارت فرهنگ و آموزش عالی آغاز شد که طی سه دوره 180 نفر با دریافت گواهینامه در مقطع کاردانی و در رشته های نامبرده از مرکز آموزش هنر ( فرهنگسرای نیاوران ) فارغ التحصیل شدند .
از سال 1370 فعالیت های فرهنگسرا چنین بوده است : برگزاری سمینار ، کنفرانس ، نمایشگاه و ...
این فرهنگسرا در خیابان شهید باهنر ( نیاوران ) روبروی پارک نیاوران قرار دارد .
فرهنگسرای بهمن
پیدایش این فرهنگسرا تحولی بود در جهت ایجاد مرکزی فرهنگی با هویتی تازه اما زود آشنا و همه پسند . تبدیل کشتارگاه قدیمی تهران به مکانی برای فراگیری هنر و تشویق به آفرینش هنری همراه با تلقی تازه ای بود از اشتغال به هنر و حضور در هنرکده .
فرهنگسرای بهمن ، نخستین نمونه هنرکده غیرمحلی است که در زمانی کوتاه ، موقعیت ممتاز فرهنگسرای مادر را یافت و الگوی فرهنگسراهای دیگری در تهران و شهرهای دیگر شد و در سال 1370 آغاز به فعالیت کرد . بخش عمده آن عبارتند از : چای باغ ، تالار علوم وفنون خواجه نصرالدین طوسی ، کانون قرآن ، تالار شهید آوینی ، کتابخانه عمومی شهید حسین فهمیده ، بخش آموزش ، لابراتوار زبان و کامپیوتر ، بخش سینمایی ( شامل سینما تراس چاپلین و تماشاخانه مبارک ) تالار بسم ا... خان ، گالری های هنرهای تجسمی ، مجموعه ورزشی و واحد هنرهای نمایشی .
این فرهنگسرا در میدان راه آهن ، میدان بهمن واقع شده است .
فرهنگسرای خاوران
یکی از تازه ترین نمونه های مراکز فرهنگی جامع برای طیفی گسترده از نوجوانان تا هنرمندان حرفه ای است از نظر مساحت بزرگترین فرهنگسرای ایران است و ساختن آن در سال 1373 به پایان رسید . بخش های آن عبارتند از : بازارچه فرهنگ و هنر ، آمفی تأتر ویژه کودکان ، فضای نمایش های عروسکی ، نمایشگاه ، کتابخانه قرائتخانه ، کارگاه ها و کلاس های آموزشی و سالن شطرنج )
تازه ترین اقدام این فرهنگسرا برای نوجوانان ، برپایی کارگاه های کتاب ( با همکاری خانه کودک و نوجوان ) است که در آنها اصول و مبانی نویسندگی بخصوص قصه نویسی و نوشتن .
این فرهنگسرا در میدان خراسان خیابان خاوران واقع شده است .
فرهنگسرای شفق
در دو سالی که از پیدایش آن می گذرد . سالن آمفی تأتر فرهنگسرای شفق ( با صندلی های طراحی شده برای معلولان ) و سالن نگارخانه آن میزبان برنامه های مختلفی مانند دهمین جشنواره سراسری موسیقی فجر و نیز نمایش عروسکی بوده است .
کلاس هایی برای قرآن ، طراحی ، گرافیک ، نقاشی آبرنگ و رنگ روغن ، خوشنویسی ، عکاسی ، سفالگری ، مجسمه سازی ، مینیاتور ، کامپیوتر ، موسیقی سنتی ایران و قالیبافی دایر است که درهر دوره آموزشی ، گنجایش پذیرش 200 نفر را دارد .
توسعه این فرهنگسرا ادامه دارد و فیلم خانه ، چای باغ و فروشگاهی برای عرضه ابزار نقاشی و موسیقی در آن در دست ساختمان است .
پارک شفق در خیابان جمال الدین اسدآبادی قرار دارد .
فرهنگسرای باغ وثوق الدوله
باغ وثوق الدوله در منطقه 14 ( خیابان نیرو ) که فضای سبز مناسبی دارد . به یک مرکز نمایشگاهی ، آموزشی و تحقیقاتی برای علاقه مندان به گل و گیاه تبدیل گردیده است . به علاوه با ایجاد فضاهای آموزشی ، کتابخانه ، سالن اجتماعات ، موزه گیاهان ( شامل بخش های تزئینی ، دارویی ، صنعتی و ... ) و دیگر قسمت های خدماتی این مجموعه به صورت یک فرهنگسرای تخصصی در زمینه گل و گیاه درآمده است .
فرهنگسرای سرو
فرهنگسرای سرو در ضلع پارک ساعی ، در زمینی به مساحت 3500 متر و با هزینه ای بیش از 250 میلیون تومان در دی ماه سال 1374 گشایش یافت . این فرهنگسرا دارای کلاس های آموزش علمی و هنری می باشد . در ضمن فرهنگسرای سرو گروه های کوهنوردی و گشت های سیاحتی با عنوان گشت علاقه مندان برای دیدار از نقاط دیدنی اطراف تهران را تشکیل می دهد . سرای موسیقی از آخرین بخش هایی است که در این مجموعه مورد بهره برداری قرار گرفته است . نوار خانه موسیقی که پیشرفته ترین فن آوری های شنیداری را در اختیار دارد . مجموعه ای از آثار برتر موسیقی ایران و جهان را در دسترس علاقه مندان ، موسیقیدانان و هنرمندان می گذارد .
در سال 1373 نخستین خانه کودک در فرهنگسرای سرو گشایش یافت که محلی است برای برگزاری جشن های تولد و مراسم تکلیف دختران علاوه بر این به مناسب های مختلف برنامه هایی با مشارکت کودکان محله در خانه کودک به اجرا در می آید .
برج علمی
برج علمی مکان دیگری است که به منظور ارتقای علمی و دانش کودکان و نوجوانان در منطقه 15 تهران ، در پارک نیکو واقع در جاده خراسان ساخته شده است . این برج از چهار طبقه فلزی و بخش های نجوم زیست شناسی ، موزه جانوری و سرگرمی های علمی تشکیل می شود . در بخش نجوم ، دانش آموزان ضمن استفاده از تلسکوپ و وسایل رصد خانه با مفهوم ستاره شناسی آشنا می شوند . در بخش زیست شناسی بافت های زنده بدن انسان و جانوران را می شناسد و مبانی زیست شناسی را فرا می گیرند .
در بخش موزه جانوری ، امکان آشنایی با انواع جانوران کوچک و بزرگ و اطلاعات راجع به شیوه زندگی آنان را به دست می آورند و در قسمت سرگرمی های شیمی می توانند از ده میز آزمایشگاهی و وسایل و مواد شیمیایی استفاده کنند و آزمایش های مورد نظر خود را انجام دهند .
نگارخانه ها
نگارخانه گلبرگ
با مساحت 500 متر مربع دارای سالن اصلی جهت برگزاری نمایشگاه های فرهنگی هنری و صنایع دستی است .
هدف این نگارخانه نمایش رایگان هنرهای تجسمی و آثار هنرمندان می باشد . این مرکز در میدان نبوت طبقه زیرین شهرداری منطقه 8 واقع است .
نگارخانه و خانه فرهنگ کوثر
به منظور حفظ آثار تاریخی منطقه و اماکن قدیمی منطقه پارک کوثر مورد احیاء و بازسازی قرار گرفت . این پارک داستان نخستین قطار تهران – ری را روایت می کند چرا که در گذشته یکی از دو ایستگاه ماشین دودی در تهران بود در زمانی که در ایران از ماشین خبری نبود برای اولین بار در زمان ناصرالدین شاه قاجار نخستین ماشین دودی وارد ایران شد که دو ایستگاه داشت . یکی از در حضرت عبدالعظیم و دیگری در خیابان ری فعلی .
این قطار با نیروی بخار حرکت می کرد که هر از گاه بخار غلیظ و سفید رنگی از آن خارج می شد که مردم آن را با دود اشتباه می گرفتند لذا آن لوکوموتیو را ماشین دودی می نامیدند . این راه آهن در سالهای دهه 1330 تعطیل گردید .
این محل مدتها بود به صورت متروکه باقی مانده بود . لذا شهرداری منطقه بر آن شد تا این آثار را در مجموعه ای حفظ نماید . احداث خانه فرهنگ و نگارخانه کوثر در « گار » ماشین دودی سابق نه تنها امکانی برای آفرینش فرهنگ و زیبایی است بلکه یادآور خاطرات پشتیبان از گذشته است .
ایستگاه ماشین دودی در تهران به پارک کوثر مبدل شده است و « گار » آن محلی که به فروش بلیط و سالن انتظار مسافران اختصاص داشت با وسعت هزار مترمربع در سال 1371 مورد بازسازی و احیاء قرار گرفته و پس از مدتی به نگارخانه و خانه فرهنگ کوثر تبدیل گشت .
نگارخانه کوثر وسعت 300 متر مربع داشته و در آن انواع رشته های مختلف هنری – علمی و ... آموزش داده می شود .
بناها و یادمان های تاریخی
کاخ ها و عمارت ها
سر در عالی قاپو
یکی از بناهای مهم دوره صفویه در قزوین «حیاط نادری» با عمارت ها و باغ های بسیار زیبا بوده است. این مجموعه هفت در داشته است که یکی از آن ها را عالی قاپو می نامیدند. از درهای آن جز در عالی قاپو، اثری باقی نمانده است.
این بنا درگاه بلندی دارد که به خیابان شهدای قزوین مشرف است. این در به هشتی بزرگی متصل است و در داخل، در دو طرف آن دو اتاق وجود دارد که جایگاه دربانان بوده است. راهرو طبقه دوم بنا نیز از همین اتاق ها می گذشته است. در سمت غرب این در، سه اتاق طولانی پهلوی هم در اتاق ها در دوره قاجاریه به قرائت خانه و دیگری به چای خانه و دیگری به چای خانه تبدیل شد. اکنون تمام اتاق ها متعلق به چای خانه است. در طرف شرقی بنا، بعدها، مدرسه ای ساخته شد. این قسمت نیز در گذشته مانند طرف غربی، جایگاه قراولان و نگهبانان بوده است. جلو در عالی قاپو جلوخانی است که در دو طرف آن دو سکوی پهن با سنگ ساخته شده است.
از اره های سردر، با کاشی پوشیده شده اند و بقیه سر در با گچ پوشیده شده است. در قسمت میانی سر در و بالای در، کتیبه ای به خط ثلث جلی به قلم علی رضا عباسی- نقاش معروف- در کاشی معرق نوشته شده است. بالای کتیبه در وسط سر در، پنجره مشبک بزرگی از کاشی معرق نوشته شده است. بالای کتیبه، در وسط سردر، پنجره مشبک بزرگی از کاشی معرق دورو قرار دارد نظیر آن را در دیوار شمالی نیز کار گذاشته اند. یکی از پنجره ها به خیابان شهدا و دیگری به حیاط شهربانی کنونی گشوده می شود. امروزه سر در عالی قاپو و حیاط و ساختمان های شمالی آن، از محل اداره شهربانی قزوین است.
این بنای تاریخی که یادگاری از دوران صفویه است، در وسط یک باغ قرار گرفته است. این بنا در دو طبقه ساخته شده و تالار بزرگی دارد و در روزگار رونق، دارای درهای خاتم کاری، راهروهایی با تزئینات نقاشی، کاشی کاری و طلا کاری جالب بوده است که به مرور زمان، این تزئینات از بین رفته و یا زیبایی اولیه خود را از دست داده است.
در نقاط مختلف استان قزوین، قلعه های متعددی وجود دارد که برجسته ترین آن ها قلعه الموت است که با جنبش سیاسی و دینی حسن صباح ارتباط مستقیم دارد. در زیر، به معرفی مهم ترین قلعه های محدوده استان قزوین می پردازیم:
این قلعه بر فراز کوهی است که اطراف آن را پرتگاه های عظیم بریدگی های شگفت فرا گرفته است. این کوه از نرمه گردن (میان نرمه لات و گمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پیدا کرده است. صخره های پیرامون قلعه که رنگ سرخ و خاکستری دارند، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده اند. پیرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه دسترسی به آن راه بسیار باریکی است که در جانب شمال آن قرار دارد.
قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» می نامند. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده است. هر بخش به دو بخش: قلعه پایین و قلعه بالا تقسیم شده است که در اصطلاح محلی، آن ها را «جورقلا» و «پیازقلا» می نامند. طول قلعه حدود 120 متر و عرض آن در نقاط مختلف بین 10 تا 35 متر متغیر است.
دیوار شرقی قلعه بالا یا قلعه بزرگ که از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، کم تر از سایر قسمت ها آسیب دیده است. طول آن حدود 10 متر و ارتفاع آن بین 4 تا 5 متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقی کنده شده که محل نگهبانی بوده است. در جانب شمال غربی قلعه بالا نیز دو اتاق به داخل در داخل سنگ کوه کنده اند. در اتاق اول، چاله آب کوچکی قرار دارد که اگر آب آن را کاملا تخلیه بکنند، داشته باشد. در پای این اتاق، دیوار شمالی قلعه به طول 12 متر و پنهای 1 دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت، قلعه پایین تر واقع شده است و پرتگاه مخوفی دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت قلعه، حوضی به طول 8 متر و عرض 5 متر در سنگ کنده اند که هنوز هم بر اثر بارندگی های زمستان و بهار پر از آب می شود. در کنج جنوب غربی این حوض، درخت تاک کهن سالی که هم چنان سبز و شاداب است، جلب توجه می کند. اهالی محل معتقدند که آن را «حسن صباح» کاشته است. این قسمت از قلعه، به احتمال زیاد همان محلی است که حسن صباح مدت 35 سال در آن اقامت داشته و پیروان خود را رهبری می نموده است.
در جانب شرقی قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانواده هایآن ها ساکن بوده اند. در حال حاضر آثار کمی از دیوار جنوبی این قسمت باقی مانده است. در جانب شمال این دیوار، ده آخور برای چارپایان در داخل سنگ کوه کنده شده است. گذشته از آثار دیور جنوبی، دیوار غربی این قسمت به ارتفاع 2 متر هم چنان پابرجاست، ولی از دیوار شرقی اثری دیده نمی شود. در این قسمت، سه آب انبار کوچک در دل سنگ کنده اند و چند اتاق نیز در سنگ ساخدته شده که در حال حاض ویران شده اند.
بین دو قسمت قلعه یعنی قلعه بالا و پایین میدانگاهی قرار دارد که بر گرداگرد آن دیواری محوطه قلعه را به دو قسمت تقسیم کرده است. در حال حاضر در میان میدان آثار فراوانی به صورت توده های سنگ و خاک مشاهده می شود که بی شک باقی مانده بناها و ساختمان های فراوانی است که در این محل وجود داشته و ویران گشته اند.
به طور کلی باید گفت، قلعه الموت که دو قلعه بالا پایین را در بر می گیرد، به صورت بنای سترگی بر فراز صخره ای سنگی بنا شده و دیوارهای چهارگانه آن به تبعیت از شکل و وضع صخره ها ساخته شده اند، از این رو عرض آن به خصوص در قسمت های مختلف فرق می کند از این برج های قلعه سه برج گوشه های شمالی و جنوبی و شرقی هم چنان بر پای اند و برج گوشه شرقی آن سالم تر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی قرار دارد. مدخل راه منتهی به دروازه از پای برج شرقی است و چند متر پایین تر از آن واقع شده است. در این محل تونلی به موازات ضلع جنوب شرقی قلعه به طول 6 متر و عرض 2 متر و ارتفاع 2 متر در دل سنگ های کوه کنده شده است. با گذشتن از این تونل، برج جنوبی قلعه و دیوار جنوب غربی آن که روی شیب تخته سنگ ساخته شده است، نمایان می گردد. این دیوار بر دشت وسیع گازرخان که در جنوب قلعه قرار دارد مشرف است؛ به نحوی که دره الموت رود از آن دیده می شود. راه ورود به قلعه با گذشتن از کنار برج شرقی و پای ضلع جنوب شرقی به طرف برج شمالی می رود. از آنجا که راه ورود آن در امتداد دیوار میان دو برج شمالی و شرقی واقع شده است، استحکامات این قسمت، از سایر قمست ها مفصل تر است و آثار برج های کوچک تری در فاصله دو برج مزبور دیده می شود. دیوارهای اطراف قلعه و برج ها در همه جا دارای یک دیوار پشت بندی است که 8 متر ارتفاع دارد و به موازات دیورا اصلی بنا شده است و ضخامت آن به 2 متر می رسد.
از آنجا که در تمام طول سال گروه زیادی در قلعه سکونت داشته و به آب بسیار نیاز داشته اند سازندگان قلعه با هنرمندی خاصی اقدام به ساخت آب انبار هایی کرده اند و به کم آب روهایی که در دل سنگ کنده اند از فاصله دور آب را بر این آب انبارها سوار می نمودند.
در پای کوه الموت، در گوشه شمال شرقی، غار کوچکی که از آب رو (مجرا)های قلعه بوده دیده می شود. آب قلعه از چشم «کلدر» که در دامنه کوه شمال قلعه قرار دارد تامین می شده است.
مصالح قسمت های مختلف قلعه سنگ (از سنگ کوه های اطراف)، ملاط گچ، آجر، کاشی و تنپوشه سفالی است. آجرهای بناها که مربع شکل و به ضلع 21 سانتی متر و ضخامت 5 سانتی مترند، روکار بنا به کار برده شده اند. در ساختمان دیوارها، برای نگهداری دیوارها، متصل کردن قسمت های جلو برج ها به قسمت های عقب، در داخل کار کلاف های چوبی به طور افقی به کار برده اند. از جمله قطعات کوچک کاشی که در ویرانه های قلعه به دست آمده قطعه ای است به رنگ آبی آسمانی با نقش صورت آدمی که قسمتی از چشم و ابرو و بینی آن کاملا واضح است.
امروزه در دامنه جنوبی کوه هودکان که در شمال کوه قلعه الموت واقع شده است، خرابه های بسیاری دیده می شود که نشان می دهد روزگاری بر جای این خرابه ها، ساختمان های بسیاری وجود داشته است. در حال حاضر، اهالی محل خرابه های این محوطه را دیلمان ده، اغوزبن، خرازرو و زهیر کلفی می نامند.
هم چنین در سمت غرب قلعه، قبرستانی قدیمی معروف به «اسبه کله چال» وجود دارد که در بالای تپه مجاور آن، بقایای چند کوره آجرپزی نمایان است. در قله کوه هودکان نیز پویه سوزهای سفالین کهن به دست آمده است.
این قلعه در شرق «شترخان» و در شمال شرقی روستای «گرم رود» بر فراز کوه بلندی که دیوارهای صخره ای آن به طور عمودی به سوی دره های اطراف پایین می رود و بلندترین نقطه آن 2000 با ارتفاع دارد، واقع شده است.
از دیوار قلعه هنوز قسمتی برپا است و در بالای یکی از دو دیوار آن، روزنی قرار دارد. از بنایهای آن چند اتاق و ساختمان بزرگ هنوز برپا است. این قلعه با توجه به وضع طبیعی آن، از جمله قلعه های مستحکم و تسخیر ناپذیر منطقه به شمار می رفته است.
در ناحیه رودبار نیز بیش از هر چیز ویرانه های مربوطه به قلعه های اسماعیلیه که بر فراز ستیغ کوهساران خودنمایی می کنند، نمایان است. دژ لمبسر یکی از عظیم ترین و وسیع ترین دژهای منطقه است که دو رود «نینه رود» و «لمه در» در دو سوی آن جریان دارد. قلعه لمبسر از سه جهت مشرق، جنوب و شمال به پرتگاه های مخوفی منتهی می گردد. بخشی از سمت شرقی آن یعنی سمت رودخانه نینه رود. شیب کم تری دارد. به همین جهت، دیواری عظیم و قطور با سنگ های بسیار بزرگ ساخته اند که تا امروز قسمتی از آن پابرجاست و در حدود 20 متر طول و 10 متر ارتفاع دارد.
این قلعه بر بالای تپه سنگی در دهستانی طارم قرار دارد و دسترسی به آن جز از سمت شمال، بسیار دشوار است. سفید رود از جانب جنوبی این قلعه می گذرد و آن سوی رود، رشته ارتفاعات بلند سنگی سر به آسمان کشیده اند. بنای اصلی قلعه در بالای کوه قرار دارد و بخشی از شیب آن را که به طرف جنوب می باشد، در بر میگیرد.
در حال حاضر از دیوارهای قلعه، گذشته از دیوار اصلی در بالا قسمتی نیز در دامنه شمالی پابرجاست. ین بخش از دیوار که بر روی یک رگه سنگی استوار شده است،به خاطر به وجود آمده تا در مسیر دسترسی باشد و امکان نفوذ به قلعه را سد ساخته باشند. باید دانست که در دوران آبادانی این قلعه چنان که ناصر خسرو نقل نموده، قلعه مزبور دارای سه دیوار تو در تو است.
در شمال روستای زردگرد که در ناحیه کوهستانی شمال قزوین قرار دارد از دهات کوهپایه به شمار می رود، بر فراز قله کوهی آثاری از بناهای ویرانه سنگی به چشم می خورد که احتمالا یک قرار گاه و یا یک قلعه نظامی بوده است. در پای کوه، رودخانه ای به نام سنگرود در بستر دره پلنگ دره جاری است. بر روی تپه مرتفع کنار این دره، آثاری شبیه به چهار تاقی های دوره ساسانی دیده می شود.
قلعه شیرکوه
برفراز کوه بیدلان که بر الموت رود و طالقان رود مشرف است، بقایای قلعه ای مشاهده می شود که از دژهای اسماعیلی است و برای حفاظت دره الموت مورد استفاده قرار می گرفته است. بقایای قلعه شیرکوه عبارت است از هشت آب انبار، یک برج و بخشی از دیوار قلعه. همه این بناها در دل سنگ های کوه کنده شده اند. برای رسیدن به قلعه از راهی بسیار دشوار باید گذشت.
قلعه شیرکوه در زمان حمله هلاکوخان مغول از بزرگترین قلعه های اسماعیلیان بوده که به علت استواری آن و بسیاری مردان، لشگر مغول موفق به تسخیر آن نگردیده.
قلعه ساسان (آرامگاه بزرگ)
این قلعه در دهستان طارم قرار دارد و بر فراز تپه بلندی ساخته شده که قسمت بالای آن فاقد پوشش گیاهی است و به صورت سکویی از سنگ سیاه خودنمایی می کند. این بنا از سه جهت دارای شیب تند است که تا حدی دسترسی به بنای روی تپه را دشوار می سازد. در حال حاضر آب دریاچه سدی که در نزدیکی آن قرار دارد، این تپه ادامه یافته و چشم انداز زیبایی را پدید آورده است.
بنای قلعه ساسان عبارت است از برجی با طرح هشت ضعلی که در قسمت پایین آن دور تا دور دیواری به ارتفاع 2 متر قرار دارد. طول هر ضلع برج از خارج 50/6 متر است.
قلعه دختر (قزقلعه)
این قلعه در 15 کیلومتری جاده تاکستان- رنجان، در نزدیکی روستای آبک لو، بر بالای کوهی واقع شده است. دسترسی به این قلعه از راهی است که از گرده جنوبی به بالای قله و پای بنای قلعه منتهی می شود.
در مسیر منتهی به قلعه آثاری از سکوهای متعدد مشاهده می وشد و نشانگر آن است که در زمان آبادانی بنا، این پله ها جهت دسترسی به بنای قلعه ساخته شده است.
قلعه و آثار ایوان نیاق
روستای نیاق در 16 کیلومتری قزوین و در یک منطقه کوهستانی واقع شده است. در این روستای بقایای آثاری تاریخی وجود دارد که به ایوان نیاق و تاق محمد حنیفه معروف شده است. این اثر تاریخی بر بالای کوه سنگی مجاور روستاست و عبارت از گودالی به طول 8 و عرض 5/2 متر می باشد که یک ضلع آن به صورت منحنی است. این گودال به یک حوض سنگی شبیه است. در گوشه این حوض پلکانی سنگی با هفت پله دردل سنگ های کوه کنده شده است.
بر روی سطح کوه، آثار دیگری مربوط به ویرانه های یک قلعه دیده می شوند که از آن میان تنها سنگ های لاشه ای که در بنای قلعه به کار رفته ان را می توان تشخیص داد. علاوهن بر آن چندین گودال دیگر نیز به قطرهای تقریبی یک تا دو متر در این قسمت دیده می شوند که احتمالا به عنوان انبار و محل ذخیره گندم و حبوبات مورد استفاده قرار می گرفته اند.
در نزدیکی آثار یاد شده، ایوان دیگری دیده می شود که فقط یک صندلی سنگی که در کوه کنده شده است، از آن باقی است.
قلعه های دیگر استان قزوین عبارتند از: قلعه قسطین لار، شهرک رشگین، میمون دژ واقع دهستان رودبار.
برج های تاریخی
برج های آرامگاهی خرقان
این برج ها در یک کیلومتری روستای حصار ارمنی- از توابع خرقان غربی، و در 32 کیلومتری جاده قزوین- همدان قرار دارد. برج های سخرقان در محوطه وسیعی به فاصله کمی از یکدیگر قرار گرفته اند و از بسیاری جهات با هم شباهت دارند؛ اما برج شرقی، قدیمی تر از برج غربی است.
برج باراجین
در فاصله 12 کیلومتری از شمال قزوین، محل خوش منظره و خوش آب و هوایی قرار دارد که به علت ارتفاع زیاد هوای آن از هوای قزوین خنک تر است. در این محل، بر روی ارتفاعات جانب جپ، رودخانه عریضی به نام ارنزک جریان دارد. برج بلندی نیز از دور بر فراز این بلندی خودنمایی می کند؛ چنان که از مسافتی بسیار دور از میان دشت ها و صحراهای اطراف فزوین می توان آن را دید. بلندی مزبور بر تمام محیط اطراف مسلط است و از فراز آن می توان شهر قزوین را به خوبی مشاهده کرد.
برج باراجین بر روی سکویی هشت ضعلی که حدود یک متر از کف زمین ارتفاع دارد، بنا شده است. برج اول سنگ چین سکوی مزبور با سنگ های صاف و تراش دار چهارگوش بنا شده است و این تنها قسمت از بنای برج است که از سنگ های تراش دار در بنای آن استفاده شده است. طول هر یک از ضلع های هشت ضلعی، 70/3 متر است.
برج سنگی با کتبیه کوفی
بر روی تپه ای که در جانب شمال شرقی قلعه ساسان- از دهستان طارم قرار دارد، برج سنگی ویرانه دیگری که با سنگ لاشه و ملاط گچ ساخته شده است، دیده می شود. با گذشت زمان، این برج آسیب های فراوانی دیده است.
در سال 1962 این برج توسط یکی از باستان شناسان خارجی به نام «ویلی» مورد مطالعه قرار گرفته است. در این بررسی، کتیبه ای به خط کوفی تزئینی در قسمت زیر سقف آن سقف آن مشاهده شده که فقط دو کلمه آن باقی مانده و بقیه آن فرو ریخته است.
خط کوفی این کتیبه، از نظر زیبایی و ارزش های هنری، از زیباترین نمونه های خط کوفی تزئینی به شمار می رود.
گنبدهای تاریخی
یله گنبد
این بنا که در 37 کیلومتری جاده قزوین- رشت و بر فراز یک رشته بلندی قرار گرفته است، بنای مدور است که به جز گنبد آن به تمامی از سنگ لاشه و با دقتی در خور ستایش ساخته شده است. بر روی نمایان خارجی بنا پنج برجستگی به صورت ستون های مدور تعبیه کرده اند. ورودی بنا در شرق آن و در میان یک جلو خان مستطیل شکل جای دارد. پوشش زیرین به صورت یک گنبد آجری مخروطی شکل در میان دیوارهای جانبی برج دیده می شود.
کافر گنبد
این گنبد در روستای نیاق، در 16 کیلومتری قزوین و در نزدیک امام زاده سلطان ویس قرار دارد. این بنا، بنایی با نماد هشت ضلعی است که طول هر ضلع آن از خارج 80/2 متر است. در زاویه هر دو ضلع، برجستگی ای وجود دارد که به صورت دور قاب هر ضلع درآمده است. قسمت از راه بنا از سنگ و بقیه آن با آجر ساخته شده است. نمای خارجی بنا هیچ گونه تزئینی ندارد و تنها در قسمت بالا یک رج آجرکاری که در امتداد جرزهای نبش با برجستگی کمتری بالا رفته، شکل یک قوس و طاق نمای تزئینی را به وجود آورده است. در وسط ضلع از هشت ضلع بنا، سه در ورودی تعبیه شده است که در بالای دو در شمالی و غربی، قوسی تیره دار و در اطراف آن ها، قاب مستطیل شکلی قرار گرفته است. در شرقی، در حال حاضر با لاشه سنگ مسدود شده است. در اطراف این در قاب مستطیل وجود ندارد. در بالای این در- بر روی دیوار- آثار یک سر در هلالی شکل تزئینی مشاهده می شود که در حال حاضر جز طرح قوس آن که با ملاط گچ ساخته شده چیز دیگری از آن باقی نیست. در حال حاضر بر بالای بنا بقایای پوشش گنبد مدوری به چشم می خورد. به نظر می رسد گنبد اولیه دو پوسته بوده است و پوشش دوم آن، احتمالا مخروطی بوده است. در قسمت بالای بنا، در حد فاصل پوشش اول و دوم گذشته از آجر، در پایه گنبد قدری سنگ لاشه نیز به کار رفته است.
حمام های قدیمی
حمام شاه عباسی
این حمام قدیمی که از آثار دوره صفویه است در شهر تاکستان قرار دارد. نقشه داخل حمام با نقشه حمام صفا در قزوین شباهت کامل دارد. این حمام از سه قسمت: رخت کنی (سربینه) با طرح مستطیل شکل، گرمخانه و خزانه تشکیل شده است. گرمخانه دارای طرح هشت ضلعی است که ضلع ها آن، یک در میان،با هم برابرند. در چهار طرف این محل چهار فضای شاه نشین مانند ساخته شده است که افراد برای شست و شو از آن ها استفاده می کنند. در وسط گرمخانه یک حوض بزرگ سنگی با همان طرح هشت ضعلی قرار دارد.
گرمابه صفا
این حمام در حاشیه شرقی و انتهای خیابان مولوی قزوین واقع شده و از دو بخش مردانه و زنانه تشکیل شده است. به هنگام احداث خیابان مولوی، قسمتی از حمام و در ورودی آن را خراب کرده و در دیگری برای آن ساخته اند. در دو طرف در نقش دو سرباز در سنگ مرمر کنده کاری شده است. تاریخ ساخت بنا، برابر کتبیه ای که به خط نستعلیق و به شعر، در بالای در ورودی نوشته شده است، 1259 هجری قمری و بانی آن «حاجی حسن بن حاجی عبدالله تبریزی» است.
از دیگر گرمابه های قزوین عبارت است از: آخوند در میدان محله آخوند؛ امینی در خیابان فردوسی؛ امجد در خیابان سپه؛ بلاغی نزدیک مسجد و مدرسه حیدریه؛ سعدیه (یا سعائت) داخل تیمچه شرقی سرای سعدالسلطنه: قوشه محله سکه شریحان؛ میرزا رحیم محله پنبه ریسه نزدیک میدانگاه؛ حاج محمد رحیم مردانه، بازارچه حاج محمد رحیم، خیابان مولوی، حاج محمد رحیم زنانه، بازارچه حاج محمد رحیم، کوچه پت بازارچه، صارم لشگر، محله آخوند روبروی آرامگاه آخوند ملاخلیلا؛ نزدیک بازارچه آمعصوم و حاج میرزا کریم در کوچه مدرسه پنجه علی.
آب انبار های قدیمی
- آب انبار حاج کاظم
این آب انبار که یکی از زیباترین و بزرگ ترین آب انبارهای قزوین است، در انتهای خیابان تبریز شهر قزوین قرار گرفته است. این آب انبار، 37 پله ساخته شده است. از سنگ های تراشیده و دو شیر آب دارد. پوشش سقف آن مسطح بوده و در گذشته چهار هواکش داشته که امروزه تنها یکی از آن ها باقی مانده است. هواکش آب انبار با آجر ساخته شده است و دارای تزئینات آجری و کاشی در نما می باشد.
سر در آب انبار در نهایت عظیم و با کمال ظرافت و زیبایی ساخته و دارای تزئینات آجری و کاشی است. واژه «علی» به صورت خط بنایی در دو طرف راه پله، در نمای آجری اجرا شده است.
بانی آب انبار، مرحوم «حاج کاظم کوزه گر» است که به دستیابی حاجی اسماعیل نامی به سال 1256 هجری قمری آب انبار را بنا کرده اند. تاریخ و بانی بنا، در کتیبه ای به شعر در سنگ مرمر، و به خط نستعلیق بسیار زیبا کنده شده است.
- آب انبار حکیم
- آب انبار سردار بزرگ
- آب انبار سردار کوچک
- آب انبار پنجه علی
- آب انبار جنب مسجد جامع کبیر
- آب انبار حاج ملا آقا
- آب انبار حاج کریم
- آب انبار رزگره کوچه
- آب انبار شیشه گر
- آب انبار خان
- آب انبال لالو
آب انبارهای دیگر قزوین عبارتند از: آقابالا در محله پنبه ریسه، آبگوشتی ها در محله خندقبار، آهنی ها در محله قملاق، تنورسازان در گذر مولوی، حاج رضا در محله پنبه ریسه، حاج کریم در گرده محله؛ رفیعی در خیابان تبریز؛ زیر زمین مسجد شاه در کوچه بازار مولامادی در جنب مدرسه جدید یخچال در کوچه یخچال؛ صالحی (صالحیه) در خیابان مولوی و زنانه بازار و ….
پل ها و سدهای تاریخی
پل شاه عباسی
پل شاه عباسی دارای سه دهانه است که دو تای آن ها بزرگ تر و دارای عرضی در حدود 50/7 متر است. دهانه های سه گانه دارای قوس های تیره دار می باشند. کم ترین عرض پایه ها که میان دو قوس واقع شده اند، 4 متر است. پایه های پل در خلاف جهت جریان آب دارای دماغه کف رودخانه تا ارتفاع یک متر، پایه های جانبی قوس میانی با بلوک های سنگی و ملاط ساخته شده اند تا شدت برخورد امواج با پایه میل را کاهش دهند.
پل لوشان
این پل بزرگ در جاده قزوین- رشت قرار دارد. این پل را «حاجی محمد هادی تاجر میانجی» که ساکن قزوین بوده، در سال 12098 هـ. ق ساخته است.
پل لوشان دارای طرح خاصی است. برخلاف پیش تر پل ها که دهانه های آنها نسبت به محور عرضی میان پل قرینه هستند، با یک شیب منظم بر ارتفاع آن افزوده می شود. پل مزبور دارای چهار دهانه است که دو دهانه اول کوچک ترند و دهانه سوم دو دهانه اول بزرگ تر است. ارتفاع و دهانه چهارم از همه دهانه ها بیش تر و تیزه قوس آن نیز بلندتر از دهانه سوم است.
سد قدیمی سید علی خان
یکی از رودهایی که بخشی از باغ های اطراف قزوین را سیراب می کند رودخانه ارزنک است که از نزدیک روستای میزوج واقع در 20 کیلومتری شمال قزوین سرچشمه می گیرد. بر روی این رودخانه ها در پای گردنه کماسمار، توسط «سید علی خان» (جد خانواده امیرشاهی) سدی زده شده است که در حال حاضر کاملا ویران شده و غیر قابل استفاده است.
سد قدیمی سپهسالار
در فاصله 3 کیلومتری سد سید علی خان، بند سنگی دیگری نیز وجود دارد. که به نام سد سپهسلالار معروف است. این بند در سال 1336 هـ . ق به منظور تامین آب بیش تر برای روستای شریف آباد که از املاک محمد ولی خان سپهسالار تنکابنی بود، توسط وی بنا گردید. این سد نیز به صورت یک دیوار سنگی به کمک سنگ های تراشیده به طول 50 و ارتفاع 12 متر بنا شده است. دریچه های سد از لوله های آهنی با قطر زیاد ساخته شده اند. در حال حاضر این سد کاملا ویران شده است.
گورستان شاه کوه
در آن سوی شاهرود در دامنه شاه کوه، قبرستانی قرار دارد که در میان آن دو آرامگاه سنگی به چشم می خورد. یکی از این آرامگاه ها سالم و دیگری نیمه ویران است.
نقشه بنای هر دو آرامگاه یکسان است. نقشه پایه بنا عبارت است از یک چهار ضلعی، که چهار دیوار آن به ارتفاع حدود 2 متر با سنگ لاشه و ملاط ساخته شده است. تنها در یک سوی آن دری کار گذاشته شده که بالای آن نیز پنجره ای برای تامین نور داخل بقعه تعبیه شده است.
بر روی پایه سنگی مزبور، گردنی بلند گنبد سنگی به ارتفاع تقریبی 4 متر با همان مصالح سنگ لاشه و ملاط گچ برپا شده است. گردنی مزبور در قسمت بالا به طرف داخل متمایز شده و حالت گنبدی شکل را به وجود آورده است.
دو بنای سنگی شاه کوه از نظر کلی و نحوه ساخت، از جمله آثار منحصر به فرد ناحیه رودبار و اصولا سرزمین قزوین به شمار می روند و می توان آن دو را با آرامگاه سنگی حسن آباد مقایسه نمود؛ با این فرق که آرامگاه سنگی حسن آباد، از نظر شیوه کار و هنر معماری، معرف تکامل بیش تر و تکنیک پیشرفته تری می باشد.
به طور کلی، این آرامگاههای سنگی را می توان از جمله آثار بسیار کهن منطقه و به احتمال زیاد، به دوران ساسانی مربوط دانست.
روستاهای تاریخی
گازرخان
گازرخان از روستاهای معروف ناحیه الموت قزوین به شمار می رود. در گازرخان بیش از چهار چنار کهن سال در میان میدان ده جلب توجه می نماید. میدان وسط روستا که محل قبرستان قدیمی آن است به نام «قتلگاه» خوانده می شود. از این درخت چنار سه تا دارای ارتفاع قابل ملاحظه انئد. پیرامون تنه یکی از آن ها 50/7 متر و دیگری 60/7 متر و سومی 6 متر است. با توجه به اندازه پیرامون تنه درخت های مزبور می توان گفت که سن آن ها باید در حدود هزار سال باشد و به احتمال زیاد در زمان نفوذ و قدرت اسماعیلیه در این ناحیه کاشته شده اند.
هزویل
«هزویل» روستایی است با خانه هایی از سنگ لاشه، کاهگل و چوب که در کنار یک دیگر بنا شده اند. در فاصله بین هر ردیف از خانه ها، کوچه باریکی قرار دارد. در جلوی تعدادی از خانه ها ایوانی قرار دارد که سقف آن بر روی تیرهای چوبی استوار شده است. بر روی هم، نمای کلی هزویل با خانه هایی که اغلب طبقه به طبقه ساخته شده اند و بام یکی، محوطه جلوی خانه دیگری را تشکیل می دهد، از جمله نماهای جالب یک روستای شمالی ایران به شمار می رود.
تپه های باستانی
براساس یافته های باستان شناسی، استان قزوین از قدمت چند هزار ساله برخوردار است. آثار به دست آمده از صدها تپه باستانی موجود در سطح استان، نشانگر آنندن که سرزمین قزوین رازهای نگفته ای از تاریخ سرزمین تاریخی است که امروزه ده ها تپه باستانی را در نقاط مختلف این استان می بینیم. در ادامه به مهم ترین این بناها می پردازیم:
- تپیه خندو - تپه داکان - تپه الوند
- تپه حاجی آباد - تپه نصرف آباد - تپه رادکان
- تپه قزانچال - تپه حسین آباد - تپه قشلاق
- تپه مشگین تپه - تپه دولت آباد - رمبادتپه
- تپه قدیم آباد - تپه سلطان آباد - تپه آرش (آقا بابا)
- تپه کندو - تپه کی وران - تپه نرگه
- اک تپه - تپه رضی آباد - تپه لیا
- تپه زلیخا - یاسین تپه - بالا تپه
- تپه اسفرورین - اسفرورین - تپه دانسفهان
- تپه ولازگرد
تپه بازراها و تیمچه ها
مجموعه بازار قزوین
مجموعه بازار قزوین با معماری جالب و قدیمی خود، یکی از مکان های دیدنی شهر قزوین است که در حال حاضر، از آن چند اثر کوچک قدیمی به جای مانده است. در دوره صفویه، بازارها وسعت یافته اند، و هر بازار به صنفی خاص اختصاص داشته است. در گذر هر یک از این بازارها مسجد، حمام، سراها، تیمچه ها، و قیصریه ای وجود داشته است که از آن میان، تیمچه ها مرکز تجارت و قیصر به محل صنعتگران بوده است.
قیصریه قزوین باتاق های آجری و ارتفاع بسیار زیاد، از بخش هایی از بازار قزوین است که به جای مانده است. این بازار دارای چهار در می باشد: در شمالی به تیمچه سرباز، در چهار سوق کوچکی متصل می شود.
بازارچه سعد السلطنه نیز که از خیابان امام خمینی قزوین تا دیوار شمالی مسجد نبی (ص) کشدیه شده است، از باقی مانده های آثار قدیمی بازار قزوین است و هشتی بسیار زیبایی دارد که به سرای سعدالسلطنه متصل می گردد.
- تیمچه سرباز
- تیمچه سرپوشیده
- تیمچه حاج سید کاظم
- تیمچه رضوی
- تیمچه درویش مهدی
- تیمچه حاح محمدتقی
کاروان سراها و سراهای قدیمی
کاروان سرای محمد آباد خره (خورهه)
در مسیر جاده فزوین- بوئین زهرا، کاروان سرایی از بناهای دوره صفویه قرار دارد که در حال حاضر، در قسمتی از آن پاسگاه ژاندارمری استقرار یافته است.
دورازه های قزوین
شهر قزوین در گذشته هشت دروازه داشت که به نام های دروازه رشت، باع شاه، درب کوشک، تبریز، تهران، شیخ آباد، امام زاده حسین و خندقبار معروف بوده اند. امروزه از آن میان تنها دو دروازه درب کوشک و تهران باقی مانده اند.
دروازه درب کوشک که در انتهای خیابان آزادی قرار دارد، در دوره قاجاریه ساخته شده و در سال 1926 هجری قمری در دوره حکومت عضدالدوله، کاشی کاری شده است.
دروازه قدیم تهران که در خیابان تهران قدیم قرار دارد، از بناهای دوره قاجاریه است که در سال 1347 شمسی مرمت و کاشی کاری شده است.
بناها و اماکن مذهبی
مساجد قدیمی
مسجد جامع کبیر
مسجد جامع کبیر که در محله دباغان و در کناره غربی خیابان شهدا واقع شده است، از مهم ترین مسجدهای قزوین است. این مسجد نه تنها در قزوین، بلکه در سراسر ایران منحصر به فرد و بی مانند است. گنبد و مناره های باشکوه، ایوان های بلند، گچ بری نفیس و ساختمان باشکوه آن نماینده و نشانگر بهترین سبک معماری دوره های سلجوقی و صفوی است.
از گذشته مسجد آنچه دانسته است این است که این مسجد در قرن هفتم هجری درهای متعددی داشته است. پس از حمله مغول تا دوران صفویه از چگونگی وضعیت مسجد دو در دارد: یکی در شرق و دیگری در شمال غرب.
حیاط مسجد به شکل مربع مستطیل است و طول آن شرقی- غربی است. مساحت آن بیش از چهار هزار متر مربع است. در چهار جهت آن چهار ایوان بلند قرار دارد که ایوان جنوبی آن بلندتر از ایوان های دیگر است. در دو سوی ایوان شمالی، دو مناره زیبا سر به آسمان کشیده است. در دو سوی هر ایوان، دو رواق طولانی ساخته شده است که هر رواق به نام امام جماعت یا پیشنمازی که سال ها در آن جا نماز گزارده، معروف شده است. رواق های شرقی از همه باریک تر و رواق های جنوبی از رواق های دیگر پهن تر و بزرگترند. همه اجزای ساختمان مسجد، از کف حیاط و دیوارها و پشت بامها، با آجر ساخته شده اند. در وسط حیاط مسجد حوض بزرگی قرار دارد.
قدیمی ترین بنایی که امروزه در مجموعه ساختمان های مسجد جامع باقی مانده است بنای کوچک گنبد داری است که به دهلیز در شرقی مسجد راه دارد. این بنا از خشت های بزرگ خام و گل ساخته شده و تاق هارونی و یا مقصوره کهن نامیده می شود. اصل بنای این تاق را به دوره پیش از اسلام نسبت می دهند و چنین گفته می شود که به دستور هارون الرشید در سال 192 هجری قمری، شالوده این مسجد بر یک آتشکده دوره ساسانی بنا نهاده شده است.
دومین بخش بنای مسجد از لحاظ تاریخی و زمان، ساختمان بنای گنبد آجری دو پوسته دوره سلجوقی و شببستان بی مانند آن در سمت غرب و جنوب تاق هارونی است که در شمار یکی از شاهکارهای هنری مکتب معماری اوایل قرن ششم هجری است. این شبستان را «مقصوره خمارتاشی» گویند و امیر «خمارتاش بن عبدالله عمادی» ساختمان آن را در سال 500 هجری قمری آغاز کرده و به سال 509 هجری قمری آن را به پایان رسانیده است. بر فراز مقصوره خمارتاشی، گنبد عظیمی قرار دارد.
در این مقصوره کتیبه های نفیسی با منتهای ظرافت گچ بری شده اند. تعداد این کتیبه ها پنج عدد است: اولین کتیبه به خط ثلث و در دو گنبد اجرا شده است. که در آن نام سازنده مقصوره و مدت ساختمان نوشته شده است. کتیبه دوم به خط کوفی است و در آن خمارتاش آنچه را که از قراء مزارع وقف این مسجد کرده، نام برده است. کتیبه سوم به خط کوفی مارپیچی است و مشتمل بر سوره مبارکه «بقره» است. کتیبه چهارم که به خط نسخ ثلث است، شرح موقوفانی است که خمارتاش از خود باقی گذاشته و محل مصرف آن ها را معین کرده است. کتیبه پنجم به خط نسخ کوفی است و آن وقف نامه و شرح تقسیم آب قنات خمارتاش است. امیر خمارتاش در دو سوی مقصوره، دو شبستان دیگر نیز ساخته است که امروزه به آتشکده معروف اند.
ایوان وصفه بلندی که در جلو شبستان گنبددار سلجوقی جای دارند، در دوره صفویه و بهسال 1069 هجری قمری ساخته شده اند و به بنای سلجوقی متصل گردیده اند. این ایوان به وسیله ساختمان یک نیم گنبد با جبهه ای پهن به پایه گنبد سلجوقی پیوند یافته است. محل اتکای نیم گنبد که مانند گنبد سلجوقی دو پوسته است، به شبستان چسبیده و با آن چفت و بست شده است.
در راهروی این ایوان که به مصوره اتصال می یابد، دو ستون عظیم قرار دارد که بر هر یک از لوحه هایی از سنگ مرمر نصب گردیده است. مفاد لوح سنگی سمت راست مربوط به منع و لغو عوارض قپانداری دارالسلطنه قزوین به سال 1081 هجری قمری در دوره صفویه و دیگری مربوط به لغو و رفع متحملات دیوانی در قزوین به سال 1238 قمری در دوره قاجاریه است.
ایوان شمالی مسجد و دو مناره با شکوهی که در دو سوی آن قرار دارند، با کاشی های رنگارنگ تزئین شده اند و به احتمال قوی از بناهای دوره صفویاند. کاشی های مناره ها و این ایوان، با گذشت زمان، بارها فرو ریخته اند و مجدداً تعمیر شده اند. در این مناره ها، افزون بر زیبایی و شکوه خاص آنها، از نظ ساخت نیز فن آوری پیچیده ای به کار رفته است که مانند منارجنبان اصفهان، چگونگی آن هنوز روشن نگردیده است.
ایوان غربی این مسجد نیز از آثار دوره صفوی است و به سال 1081 هجری قمری ساخته شده است. مسجد جامع قزوین به مناسبت دارا بودن تاق هارونی از گنجینه آثار تاریخی مسجد جامع اصفهان قدیمی تر است.
مسجد حیدریه
این مسجد در گذر بلاغی و جز محله پنبه ریسه است. راجع به تاریخ بنیاد این مسجد اطلاع درستی در دست نیست، ولی بی شک این همان مسجدی است که حمدالله مستوفی و امام رافعی آن را به نام «جامع اصحاب ابوحنیفه» معرفی کردخه اند. گچ بری های نفیس این مسجد نیز مانند گچ بری های مسجد جامع کبیر است و بعید نیست که گچ بری های هر دو مسجد کار یک هنرمند باشد.
این مسجد در زمان صفویه هم دایر و آباد بوده، ولی به تدریج خواب شده است. در دوره قاجاریه با افزوده شدن ایوانی در مقابل شبستان حجره هایی در اطراف آن، تا اندازه ای رونق گذشته خود را بازیافته است و عده ای از طلاب در آن سرگرم تحصیل بوده اند. از این مسجد، تنها شبستان آن باقی مانده است.
مسجد النبی
این مسجد از حیث وسعت و عظمت بنا و شیوه ساختمان و استحکام پی ها و حسن سلیقه ای که در ساخت آن به کار گرفته شده است، یکی از مهم ترین مسجدهای قزوین به شمار می رود. آغاز بنای این مسجد را به دوره صفویه نسبت می دهند. اما چنین به نظر می رسد که پس از انقراض صفویه، در اثر عدم توجه، به صورت ویرانه ای درآمده و در دوره قاجاریه از نو بازسازی شده است.
حیاط مسجد به شکل مستطیل و طول آن از شمال به جنوب است. هر یک از جهات چهارگانه مسجد ایوانی بلند در وسط دارد و دو گوشواره و سپس دو شبستان یا رواق در دو سوی آن بنا شده است. در دو بخش شرقی و غربی بنا، شبستان ها باریک تر، و در بخش های شمالی و جنوبی، پهن تر و بزرگترند. رواق ها یا شبستانهای شمالی و جنوبی هر یک دارای چهار طاق نما، و رواق های شرقی و غربی دارای نه طاق نمای اند. هر یک از طاق نماها دارای ارسی سه چشمه ای بوده است که امروزه بیش تر آنها فرسوده شده اند و به جای آن ها، در چوبی کار گذاشته اند. در وسط حیاط مسجد یک حوض بسیار بزرگ سنگی به شکل مربع مستطیل ساخته شده است که برای وضو گرفتن از آن استفاده می شود.
مسجد سنجیده
این مسجد کوچک در محله راه ری قزوین قرار دارد. تاق این مسجد مخروطی شکل و بسیار بلند است. بنای مسجد بسیار قدیم و بانی آن نامعلوم است. اما سبک ساختمان آن نشان می دهد که بنای اولیه آن آتشکده ای بوده که بعدها به مسجد تبدیل شده است.
حسینیه امینیها
این حسنیه در انتها و حاشیه غربی خیابان مولوی قزوین قرار گرفته است و بخشی از شانزده عمارت تو در تو و پیوسته ای است که در سال 1275 هجری قمری به سرمایه مرحوم «حاج محمدرضای امینی» از تاجران قزوین ساخته شده است.
از دیگر مسجدهای قدیمی قزوین می توان از مسجد بی بی آمنه خاتون متعلق به دوره صفویه، مسجد زبیده و حلیمه خاتون، مسجد سوخته چنار و مسجد محمدیه متعلق به قرن سیزدهم هجری قمری نام برد.
آرامگاه ها، بقعه ها و امام زاده ها
آرامگاه حمدالله مستوفی
این آرامگاه در شرق شهر قزوین، درمحله پنبه ریسه و مشرق میدانگاه، در میان امام زاده علی و امام زاده آمنه خاتون قرار گرفته است و به «گنبد دراز» نیز معروف است. حمدالله مستوفی، جغرافیادان معروف که از خاندان مستوفیان بود، در سال 680 هـ . ق در این شهر به دنیا آمد و تا حدود 750 هـ. ق زیست. او در ابتدا از طرف خواجه رشید الدین فضل الله به سمت مستوفی زنجان، ابهر و طارخ منصوب گشت و پس از قتل خواجه، به دستگاه وزارت غیاث الدین محمد راه یافت و مدت ها در سلک ملازمان خاندان وی به سر برد و در سال 720 هـ .ق منظومه ظفرنامه را سرود. آرامگاه او برجی است که در قرن هشتم هـ . ق ساخته شده است. محوطه کنونی آرامگاه بیش از 380 متر متر مربع است که اندکی بیش از 30 متر آن زیربنای برج است و بقیه جزء حیاط آرامگاه است.
آرامگاه شیخ احمد غزالی
این آرامگاه که درکوچه امام زاده اسماعیل و نزدیک خیابان پیغمبریه قزوین قرار دارد به شکل حیاط کوچکی است و آن را امام زاده احمد می نامند. ولی عده ای از مردم قزوین این آرامگاه احمد غزالی- برادر محدم غزالی می دانند که در قزوین رندگی می کرده و بین سال های 504 تا 527 هـ . ق درگذشته است.
امام زائده اسماعیل
این آرامگاه در روستای دو دهه، در سمت راست جاده قزوین- رشت واقع شده است. این بنا حدود 126 سال قبل به دستور نظام السلطنه ساخته شده است و نقشه چهار گوش دارد. در هر یک از نماهای آن دو طاق نما ساخته شده است. گنبد آجری امام زاده، بر روی چهار فیل پوش که طرح چهارگوش را به هشت گوش تبدیل کرده اند، استوار گشته است. در داخل ضریح امام زاده، دری قرار دارد که در بالا و پایین آن دو کتیبه با خطی خوش نوشته شده است.
امام زاده شاه زاده حسین
این بنا که در شهر قزوین واقع شده، آرامگاه حسین، فرزند علی بن موسی الرضا (ع) است. وفات ایشان، طبق کتیبه موجود در ضریح چوبی نفیس آرامگاه، در سال 201 هـ . ق روی داده است. تاریخ و شکل بنای اولیه بقعه معلوم نیست. قدیمی ترین تاریخ بنا، به ضریح چوبی بسیار نفیس بقعه مربوط است که تاریخ 806 هـ . ق بر روی آن حک شده است. تاریخ اولیه بنای کنونی را به دوره شاه صفی صفوی نسبت می دهند. طبق کتیبه هیا موجود بنای امام زاده در اوایل قرن چهاردهم هجری قمری بازسازی شده است. ساختمان ایوان بزرگ شمالی، دیواره صحن و سردر پرکار امام زاده و نیز تزئینات کاشی کار گنبد و آیینه کاری فضاهای داخلی، به همی سال ها مربوط است.
بنای امام زاده،در کل، مشتمل بر آستانه و صحن و بقعه است. درگاه یا آستانه، جنبه های تزئینی زیبا دارد و بالای قوس سر در امام زاده، تزئینات کاشی با نقش هندسی وجود دارد. و در دو سوی بنا دو مناره قرار گرفته است. در ورودی امام زاده بسیار بلند و مجلل است و درهر لنگه ان کوبه ای نصب شده است و در زیر هر کوبه کلمه «یا مفتح الابواب» با خط نسخ زیبایی نوشته شده است. کتیبه سردر، که به سال 1307 هـ . ق تعلق دارد، به خط نستعلیق عالی و به رنگ سفید در زمینه کاشی لاجوردی در دو ردیف مشتمل بر 12 بیت شعر است. پس از آستانه شهتی قرار دارد که به صحن وسیعی منتهی می شود. آرامگاه، ساختمان کوچک و منفردی است که در میان صحن وسیعی قرار گرفته است/ دیوارهای این صحن طاق نما سازی شده است. در سمت شمال و در کنار ورودی اصلی مجموعه، پشت طاق نماها، حجره هایی نیز وجود دارد. در دو سوی آستانه، پنج حجره ایوان دار و در سه جانب دیگر 52 ایوان بنا شده است. شکل کلی صحن از شکل ساختمان میانی تبعیت می کند و به صورت مستطیل نسبتاً کشیده ای است که در یک سمت، گوشه های مورب دارد. صحن دارای دو در اصلی در امتداد محور اصلی بقعه است. در وسط صحن، مقابل در ورودی، سقاخانه بزرگی با طرح هشت ضلعی وجود دارد که کتیبه ای برآن نصب شده است. در آخر کتیبه، سال بنا، 1340 هـ . ق ذکر شده است. خود بقعه، بنای کوشک مانندی است که از درون آن و از چهار جهت می توان به بیرون نظر انداخت. گنبدخانه اصلی، در میان چهار ایوان که در چهار جهت اصلی ساخته شده اند قرار گرفته است.
امام زاد آمنه خاتون
آرامگاه امام زاده در محل پنبه ریسه قزوین قرار دارد. نقشه حرم امامزاده عبارت از کثیرالاضلاع هشت ضلعی است که در هر یک از ضلع های هشت گانه آن، طاق نمایی با قوس کلیل زده شده است. پوشش حرم، به کمک کاربندی های واقع در میان قوس های هشت گانه صورت گرفته و سقف گنبد به شکل ستاره هشت پر درآمده است. بقعه مزبور، از خارج دارای طرح دایره است که بخشی از آن در میان دو تالار مستطیل شکل الحاقی محصور شده است. قسمت بالای بقعه که از دو تالا پیش گفته بلندتر است، طرح استوانه ای بنا را به خوبی نشان می دهد. این قسمت در پایین با آجرهای لعابی با طرح هندسی و در بالا با دورهای به عرض 80 سانتی متر با کاشی هفت رنگ و نقش گیاهی تزئین شده است. در بازه صاحب آرامگاه، سند مکتوبی در بنا وجود ندارد. مردم، وی را دختر امام جعفر صادق (ع) می دانند. با توجه به سبک معماری بخش اصلی بناء می توان آن را به دوره صفوی نسبت داد.
موضوع تحقیق:
بناهای تاریخی
نام درس:
آشنایی با معماری جهان
نام دبیر:
استاد مهندس موسوی
تهیه کننده:
مهدی کیانی
N.AAC نمونه تکامل یافته بلوکهای بتن سبک گازی است که نسبت به هم خانواده های پیشین خود کاملتر بوده و معایب بلوکهای CLC و AAC را ندارد .
مزایای استفاده از N.AAC
- مقرون به صرفه بودن نسبت به مصالح عایق دیگر
- سرعت اجرای بالا
- کاهش ملات مصرفی به دلیل سایز بزرگ
- کاهش بار مرده ساختمان به دلیل سبکی محصول
- برشکاری و شیار زنی آسان
- استفاده از پرت آن در کفسازی به جای پوکه
عایق حرارتی
بر اساس نتایج بدست آمده از مرکز
تحقیقات ساختمان و مسکن ضریب هدایت حرارتی بلوک برابر 0/2 ولت بر متر کلوین می
باشد . بطوریکه عایق حرارتی با بلوک به ضخامت 10 سانتیمتر برابر با 30 سانتیمتر
بلوک سفال می باشد . این بلوک تأمین کننده ی الزام مباحث 3 و 18 و 19 و آئین نامه
2800 مقررات ملی ساختمان است .
عایق
صوت
با داشتن بافت متخلخل و اسفنجی، عایق
صوت مناسب بوده و میتوان جهت استفاده در دیوارهای اتاق خواب ، کتابخانه ،
بیمارستان و مراکز آموزشی از آن استفاده کرد . مطابق با آخرین تست مرکز تحقیقات
ساختمان و مسکن دارای افت صوتی 49 دسی بل در ضخامت 15 سانتی متر می باشد .
بلوک
سبک
بلوک ، وزنی معادل 1/3 سایر محصولات
بتن معمولی را داراست . وزن کم این بلوک موجب کاهش با مرده ، استحکام بیشتر
ساختمان در برابر زلزله و کاهش هزینه های سازه ای اسکلت ساختمان می گردد .
مقرون
به صرفه
دیوار چینی با بلوک به دلیل بزرگ بودن
قطعات با سرعت بیشتری انجام می شود . لذا موجب کاهش هزینه های اجرا می گردد . این
نوع بلوکها را می توان به راحتی برش داده و محل کلید و پریز و لوله های برق را در
آن ایجاد نمود .
مقاوم
در برابر آتش
در ترکیبات بلوک به دلیل استفاده از
مواد شیمیایی ، نسوز بوده و
حرارت را به کندی انتقال می دهد . لذا به عنوان دیوار ضد آتش در ساختمان های مهم (
کتابخانه ، بیمارستان و نیز مجتمع های مسکونی و اداری ) جهت جلوگیری از گسترش آتش
در طبقات استفاده می گردد .
سرعت
بارگیری و تخلیه
بارگیری در داخل کارخانه به وسیله
لیفتراک بر روی تریلر کفی به تعداد 18 عدد پالت بدون هیچگونه آسیب و شکستگی ،
بارگیری شده و در محل پروژه بوسیله جرثقیل سبک از روی تریلر تخلیه شده و در طبقه
مورد نظر به سهولت قابل تخلیه می باشد .
تأمین الزامات مبحث سوم ( حفاظت ساختمانها در برابر حریق )
تأمین الزامات مبحث هجدهم ( عایق بندی و تنظیم صدا )
تأمین الزامات مبحث نوزدهم( صرفه جویی در مصرف انرژی )
ویژگی ها
|
واحد |
ویژگی ها |
30 x 60 |
cm |
سایز |
7/5 - 10 - 12/5 - 15 - 20 |
cm |
ضخامت |
20 - 25 |
N/mm² |
مقاومت فشاری |
600 - 650 |
kg/m³ |
دانسیته خشک |
0/2 |
w/m * k |
ضریب هدایت گرمایی |
42 |
Db |
جذب صوت |
4 |
Hr |
مقاومت در برابر آتش |
0/46 |
M2 - *k/w |
مقاومت گرمایی |
13-فبرایر |
w/m2- * k |
ضریب هدایت گرمایی |
مقایسه قیمت تمام شده یک متر مربع دیوار ( ریال ) |
|||||
قیمت متر مربع |
قیمت |
فی |
مقدار |
آیتم |
|
201500 |
87500 |
3500 |
25 عدد |
سفال 15 با لایه پلی استایرن |
دیوار
سفالی |
10000 |
350000 |
0/03 متر مکعل |
ملات با پرت |
||
30000 |
30000 |
1 مترمربع |
اجرت دیوار چینی |
||
24000 |
300 |
80 کیلو |
مصالح گچ و خاک |
||
50000 |
25000 |
2 متر مربع |
اجرت گچ و خاک دو طرف |
||
154000 |
114000 |
20500 |
5/5 عدد |
بلوک |
دیوار N.AAC |
5000 |
350000 |
0/05 مترکعب |
ملات با پرت |
||
35000 |
35000 |
1 مترمربع |
اجرت دیوار چینی |
مقایسه وزن بر اساس متر مربع دیوار ( kg ) |
||||
20 cm |
15 cm |
12 cm |
10 cm |
|
450 |
330 |
280 |
260 |
آجر فشاری |
250 |
188 |
156 |
160 |
بلوک سفالی |
129 |
96 |
77 |
64 |
N.AAC |
مقایسه سرعت اجرا ( m² ) |
|||
20 cm |
15 cm |
10 cm |
|
15 |
20 |
27 |
آجر فشاری |
30 |
35 |
40 |
بلوک سفالی |
50 |
60 |
75 |
N.AAC |
وزن بلوکها ( m² ) |
||||||||
30 x 40 |
30 x 60 |
|
||||||
20 |
15 |
12 |
10 |
20 |
15 |
12 |
10 |
ضخامت |
15/6 |
11/7 |
9/4 |
7/8 |
23/4 |
17/5 |
14 |
11/7 |
وزن |
تایپه 101 یکی از بلندترین برجهای دنیا و ارتفاع آن 509 متر
و 101 طبقه است
مرکز مالی جهانی شانگهای و برج مائو که 492 متر ارتفاع دارد
برج
ICC یا مرکز تجاری بین المللی هنگ کنگ که دارای 118
طبقه که مراحل ساختش رو به اتمام است و 484 متر ارتفاع دارد
برجهای پتروناس مالزی که 88 طبقه و 452 متر ارتفاع دارد
نانجینگ گرینلند مرکز مالی در چین میباشد که 450 متر
ازرتفاع و دارای 89 طبقه میباشد
برج ویلیس شیکاگو که بلند ترین برج در نیمکره غربی و دارای
442 متر ارتفاع میباشد
برج گوانگژو غربی که دارای 440 متر ارتفاع میباشد
دو مرکز بین المللی هنگ کنگ که دارای 416 متر ارتفاع است
برج دبی در حال حاضر بلندترین آسمانخرش میباشد که 828 متر
ارتفاع دارد
برج ایفل
برجی فلزی در میدان شان دو مارسو در کنار رود سنواقع در شهر پاریساست.
آسمان خراش های مسکونی هر روز بیشتر می شوند و هر کدام بلندی خود را به رخ دیگری می کشند. اما در میان همه برج های بلند دنیا که مسکونی هستند، تعدادی را باید معرفی کرد که به تازگی ساخته و تکمیل شده اند یا قرار است در سال های آینده تکمیل شوند. فقط ثروتمندان و میلیاردرهای جهان قادر به خرید و اقامت در چنین برج هایی هستند. برج هایی که در خود یک شهر کامل هستند و معنای تازه ای به سبک زندگی ثروتمندان بخشیده اند.
۱٫ برج ملکه – دبی، امارات (Princess Tower)
• ارتفاع:
۴۱۴ متر، ۱۰۷ طبقه
• پیمانکار: شرکت سرمایه گذاری تامیر
هولدینگ
• تاریخ تکمیل پروژه: ۲۰۱۲
• قیمت: حداکثر ۲۸٫۵
میلیون دلار برای پنت هاوس ۱۸۶۶ متر مربعی
بلندترین برج مسکونی دنیا در سپتامبر سال ۲۰۱۲ میلادی در منطقه مارینا گشایش یافت. این برج از استیل و بتون ساخته شده است. ۶ طبقه پارکینگ، پاساژ، استخر سربسته و باز، باشگاه، اسپا و امکانات متوع برای انواع همایش ها و کنفرانس ها در آخرین طبقه خود دارد. این ساختمان یکی از سه برج بلند مسکونی است که در سال ۲۰۱۲ میلادی در دبی گشایش یافته است.
۲٫ بلوار ۴۳۲ پارک، نیویورک، آمریکا
• ارتفاع:
۴۲۵٫۵ متر، ۹۶ طبقه
• پیمانکار: گروه CIM و Macklowe
• آرشیتکت: رافائل وینولی
• تاریخ تکمیل پروژه: ۲۰۱۵
• قیمت: حداکثر ۷ تا ۹۵ میلیون دلار
برای یک طبقه کامل پنت هاوس
به محض گشایش، این ساختمان فوق العاده شیک و مدرن، بلندترین برج نیمه غربی آمریکا خواهد بود. این ساختمان شامل امکاناتی همچون رستوران خصوصی، مرکز بدنسازی و اسپا، استخر ی در ارتفاع ۲۳ متری، اتاق همایش، خدمات اتاق و خت و تحویل غذا در محل و راننده شخصی است. در حال حاضر، لقب «باشگاه میلیاردرها» را به این برج داده اند و آسانسور اختصاصی، سقف ۳٫۸ متری، خدمات و مستخدمین اختصاصی، یک طبقه دستشویی با آب گرم و امکان خرید آپارتمان مهمان جداگانه از دیگر امکانات خیره کننده آن هستند.
۳٫ Shard – لندن، انگلستان
• ارتفاع:
۳۰۹٫۶ متر، ۹۵ طبقه
• پیمانکار: گروه ساختمانی سِلار
• آرشیتکت: رنزو پیانو
• تاریخ تکمیل پروژه: ۲۰۱۲ هنوز
خریداران ساکن نشده اند
• قیمت: بین ۴۶ تا ۷۸ میلیون دلار
بلندترین برج مسکونی اروپای غربی در فوریه سال ۲۰۱۲ میلادی گشایش یافت. این برج در مرکز لندن واقع شده است. بخش شیشه ای این برج با سیزده طبقه شامل، هتل ۵ ستاره، اداره، رستوران و ۱۰ خانه بسیار اختصاصی است. ساخت آپارتمان های این برج هنوز تکمیل نشده است اما از پنجره هایی که از زمین تا سقف ادامه دارند می توان دریای شمال که در فاصله ۷۱ کیلومتری قرار دارد را تماشا کرد. از امکانات این برج باید به مرکز تئاتر، باغ های زمستانه، باشگاه های اختصاصی و چشم انداز ۳۶۰ درجه از شهر لندن اشاره کرد.
۴٫ Tour Odeon، موناکو، فرانسه
• ارتفاع:
۱۷۰ متر، ۴۹ طبقه
• پیمانکار: Groupe Marzocco
• آرشیتکت: آلکساندر گیرالدی
• تاریخ تکمیل پروژه: ۲۰۱۴
• قیمت: واحدهای یک اتاق خوابه حدود ۷
میلیون دلار، پنت هاوس ۵ طبقه آن نیز بیش از ۳۸۷ میلیون دلار قیمت دارد
پیمانکار بلندترین برج مسکونی موناکو، خانه های پشت این برج را خریداری کرده است تا پارک زیبایی در آنجا احداث کند که چشم انداز خوبی از بالای برج داشته باشد. در ضمن، جلوی شکایت های احتمالی همسایه های برج را نیز خواهد گرفت. این برج در خود مرکز درمانی و خدماتی همچون خدمتکار و پیشخدمت دارد. گفته می شود پنت هاوس حدود ۱۰۶۶۸ متر مربع مساحت در ۵ طبقه دارد و استخر اختصاصی دارد. احتمالا این واحد، گران ترین آپارتمان دنیا خواهد بود که فقط میلیاردرها از عهده خرید آن بر می آیند.
۵٫ One57، نیویورک، آمریکا
• ارتفاع:
۳۰۶ متر، ۷۵ طبقه
• پیمانکار: شرکت Extell
• آرشیتکت: کریستین de Portzamparc
• تاریخ تکمیل پروژه: آخر ۲۰۱۳
• قیمت: پنت هاوس ۳۳۲۹ متر مربعی آن با
قیمت بیش از ۹۰ میلیون دلار معامله شده است
این برج بلند در منطقه منهتن شامل استخر ۲۰ متری، سالن تئاتر، باشگاه، پنجره هایی از زمین تا سقف، چشم انداز به پارک مرکزی نیویورک، کتابخانه با آکواریوم های دیواری است. خریداران این برج از سراسر دنیا می آیند و از جمله باید به میلیاردرهایی همچون لورنس اس استرول اشاره کرد. پنت هاوس این برج با قیمت بیش از ۹۰ میلیون دلار معامله شده است.
امروزه
صنعت رنگ با توجه به توسعه دانش و پیشرفت روز افزون تکنولوژی بشری نقش موثری را در
جهت خلق آثار هنری و نیز بهبود کارهای فنی ایفا می کندو موجب ایجاد رابطه ای
تنگاتنگ میان طبیعت،علم و هنر می شود. از طرفی بعلت رشد صنعت و جمعیت شهر نشین و
افزایش آلودگی ناشی از واحد های آلاینده و خودروها ،تاثیرات و خطرات ناشی از آلودگی
،بر جسم و روح شهروندان براحتی قابل مشاهده است . روح حساس و زیبا طلب انسان برای
جبران این خطرات همانگونه که به هوای تازه نیازدارد به آرامش نیازمند است.یکی از
راههای ایجاد آرامش در محیط کار و زندگی روزمره استفاده از رنگهای زیبا و روح پرور
است . در عصر جدید صنعت ساختمان ، رویکرد علمی و کاربردی در بهینه نمودن فضاها
اجتناب ناپدیر بوده و بدین منظورپوششهای سلولزی نیل به این مهم را میسر نموده است.
این محصول با تنوع نامحدود در طراحی داخلی ساختمان ، از جمله پوششهای مناسب برای دیوار
و سقف اماکن تجاری ، مسکونی ، بیمارستانی ، هتلها ، مراکز تفریحی ، رستورانها و...
محسوب می گردد . کاربرد وسیع این محصول علاوه بر ارضاء سلیقه های مختلف در معماری
ساختمان در فاکتورهایی همانند سبک سازی ، مباحث انرژی نظیر کاهش اتلاف انرژی ،
گرمایش و سرمایش ساختمان ، هم چنین مباحث بهداشتی نظیر تلطیف هوای محیط نیز کارآمد
و توانا می باشد. پوشش های سلولزی جدیدترین پدیده در رنگهای ساختمانی است که دنیایی
از زیبایی را به شما هدیه می دهد. پوشش های سلولزی به صورت خمیری و با ماله بر روی
گچ و یا هر سطح یکنواخت دیگری (گچ – رنگ – بتن – سنگ و ...) اجرا میگردند وجایگزینی
بسیار مناسب برای سفیدکاری، نقاشی و کاغذ دیواری می باشند. به علت خمیری بودن این
محصولات میزان آلودگی های شیمیایی در حین تولید و اعمال به شدت کاهش می یابد به
طوریکه در حین اعمال ای وسایل خانه وجود ندارد ومیتوان عملیات اعمال این رنگ ها را
بدون تغییر در دکوراسیون منزل وایجاد آلودگی برای مبلمان منزل، شروع و به اتمام
رساند.
مزایای پوششهای سلولزی
• عایق حرارت و برودت - تنوع رنگ ،طرح - عدم نیاز به زیر سازی -
عایق صوت
• نداشتن بو و مواد فرار - قابلیت شستشو - مقاوم در برابر آتش و
شعله ور شدن
• جذب رطوبت - قابلیت ترمیم پذیری وعدم ترک خوردگی - مقاوم در
برابر ضربه و
قابلیت ترمیم پذیری - آنتی باکتریال
بلکا گامی نوین منطبق با هر سلیقه ای
در جهت طراحی داخلی ساختمان ، مناسبترین پوشش جهت دیوار و سقف ساختمانهای مسکونی ،
تجاری ، هتلها ، بیمارستانها ، مراکز تفریحی ، ورزشی ، استودیوهای صدا برداری و
غیره میباشد . دارای قابلیتهای فراوانی بوده که آن را از هر نظر در برابر انواع
پوشش ها صاحب برتری مینماید . ارایه گر بی نهایت رنگ برای سلایق گوناگون و نیز
منطبق بر انواع دکوراسیون میباشد . از الیاف طبیعی و سلولوزی تولید گردیده و در
حین و نیز بعداز اجرا بو و گرد و غباری به همراه نخواهد داشت . نیاز به زیر سازی
نداشته و همچنین کاملا عیب زیر کار را می پوشاند و به راحتی بر روی کلیه سطوح قابل
اجرا میباشد و سرعت اجرایی آن بسیار بالا است . دوده و ذرات معلق در هوا را از خود
دور نموده و به راحتی قابل شستشو میباشد . در برابر ضربات بسیار مقاوم بوده و در
صورت صدمات احتمالی براحتی و تنها در عرض چند دقیقه قابل ترمیم است . با گذشت زمان
تغییری نیافته و هیچگونه ترک خوردگی بر روی دیوار و یا سقف مشاهده نخواهد گردید .
عایق حرارتی ، برودتی و رطوبطی بوده و دمای محیط را بطور مطلوبی حفظ مینماید .
دارای خاصیت صدا گیری بوده و رفلکس صدا را بطور چشمگیری کاهش میدهد
این
دستاورد که در معماری داخلی ساختمان ها جهت پوشش دیوار و سقف مورد استفاده قرار می
گیرد از خانواده منسوجات بی بافت بوده و پایه اصلی آن الیاف طبیعی است . بلکاجایگزین
مناسب رنگ و کاغذ دیواری است . مواد بلکا بصورت خمیر در آمده و با ابزار مخصوص روی
دیوار و سقف قرار میگیرد.
بلکا
بر روی گچ ،خاک و گچ ( شمشه کشی شده ) ،چوب ، فلز، رنگ روغن ، سیمان ، شیشه و ....
قابل اجرا میباشد . لازم به توضیح است در ساختمانهای در حال ساخت استفاده از بلکا
بر روی خاک و گچ موجب افزایش سرعت اجرای پروژه وکاهش هزینه ، به واسطه حذف کامل
مراحل گچ کاری و رنگ میشود . بلکا
رطوبت محیط را جذب کرده و باعث تعدیل رطوبت محیط میگردد .رطوبت جذب شده در شرایط
معکوس به محیط باز گردانده میشود
بلکا
توسط موسسه تحقیقات صنعتی شیمی مورد تائید قرارگرفته است . آزمونهای مقاومت در
برابر رطوبت و قابل شستشو بودن توسط پژوهشکده صنایع رنگ ایران انجام شده است .
آزمون مقاومت در برابر حرارت توسط پژوهشکده مواد و انرژی انجام پذیرفته است .
آزمون جذب صوتی از طریق سازمان ساختمان تهران انجام پذیرفته است . این محصول در
کشورهایی نظیر آلمان ، ایتالیا ، ژاپن ، فرانسه و مکزیک اجرا می شود
لکا
به دلیل خاصیت ارتجاعی ، ترکهایی که معمولا در اثر نشست ساختمان بعد از ساخت روی
دیوارها و سقف ایجاد میشود را پوشش داده و از معرض دید برای همیشه حذف مینماید.
بر
خلاف رنگ و کاغذ دیواری مقاومت بلکا در برابر ضربه قابل توجه بوده و چنانچه به
پوشش بلکا صدمه ای وارد شود به راحتی ظرف چند دقیقه توسط خود شخص قابل ترمیم است.
عایق
حرارت و برودت :
کاهش
قابل توجه مصرف انرژی بواسطه الیافی بودن مواد
تنوع
رنگ :
بیش
از 100 رنگ متنوع و بی نظیر
عایق
صوت :
کاهش
قابل توجه بازتاب صوت به دلیل مواد فیبری متخلخل
نداشتن
بو و مواد فرار :
بلکا
چه در زمان اجرا و چه بعداز آن فاقد هر گونه بو است
قابلیت
شستشو :
بلکا
بواسطه آنتی استاتیک بودن مولکولهای سوخته در هوا را جذب نمی نماید . اما چنانچه
قسمتی از آن به هر نحوی ( مثلا دست آلوده به روغن یا شکلات ) آلوده گردد براحتی
بوسیله ابر و شامپو فرش تمیز میشود . در محیط های پر رفت و آمد یا مرطوب زیاد نظیر
حمام یا مکانهایی که در معرض برف و باران هستند استفاده از رزین پوشش دهنده در سطح
بلکا توصیه میگردد
مقاوم
در برابر آتش و شعله ور شدن :
بلکا
در مقابل آتش بسیار مقاوم است و شعله ور نمیشود
جذب
رطوبت :
بلکا
رطوبت محیط را جذب کرده و باعث تعدیل رطوبت محیط میگردد . رطوبت جذب شده در شرایط
معکوس به محیط باز گردانده میشود
عدم
ترک خوردگی :
بلکا
به دلیل خاصیت ارتجاعی ، ترکهایی که معمولا در اثر نشست ساختمان بعد از ساخت روی
دیوارها و سقف ایجاد میشود را پوشش داده و از معرض دید برای همیشه حذف مینماید
مقاوم
در برابر ضربه و قابلیت ترمیم پذیری :
بر
خلاف رنگ و کاغذ دیواری مقاومت بلکا در برابر ضربه قابل توجه بوده و چنانچه به
پوشش بلکا صدمه ای وارد شود به راحتی ظرف چند دقیقه توسط خود شخص قابل ترمیم است....
پانلهای ساندویچی ساختمانی ساخته شده با کامپوزیت
پانلهای ساندویچی اصطلاحاً به آن دسته از ساختارهایی اطلاق میشود که از یک هسته مرکزی ضعیف و لایههای خارجی قوی تشکیل شده باشد. معمولاً در ساخت این قبیل پانلهای ساندویچی از کامپوزیت های الیاف شیشه (فایبرگلاس) و اخیراً از کامپوزیتهای الیاف طبیعی کمک گرفته میشود.
یک پانل ساندویچی در حقیقت از دو بخش اصلی تشکیل شده است: نخست هستة میانی که ضعیف و معمولاً حجیم است. دیگری پوستههای واقع در دو طرف هسته که قوی و معمولاً نازک هستند. معمولاً هستة ضعیف میانی از جنس فوم یا لانه زنبوریمیباشد و پوستههای واقع در دو طرف هسته از کامپوزیتهای الیاف شیشه یا الیاف طبیعی، ساخته میشوند. این ساختار به ظاهر ساده که به علت شباهت ظاهریش با ساندویچ به همین نام خوانده میشود، مزیتها و قابلیتهای فوقالعادهای از خود نشان میدهد .
یک ساختار ساندویچی، مقاومت بسیار بالاتری نسبت به تکتک اجزای خود دارد و از سبکی فوقالعادهای نیز برخودار است. همچنین هزینة نسبتاً پایینی داشته و به سرعت و سهولت میتواند در ساختوساز مورد استفاده قرار گیرد. بعد از پروفیلهای پالتروژن و محصولات تهیه شده به روش قالب باز، پانلهای ساندویچی مهترین مورد استفادة کامپوزیتها در صنعت ساختمان است. گرچه این پانلها در گذشته از طریق لایهچینی دستی و روش قالب باز تهیه میشدند، اما امروزه به مدد فرآیندهای ماشینی، سرعت و کیفیت تولید این محصولات تا حد فوقالعادهای افزایش یافته است. همین مسئله موجب کاهش هزینه و افزایش استقبال از این محصولات گردیده است. علاوه بر ساختوساز، موارد استفادة زیادی از پانلهای ساندویچی را در صنایع هوافضا، خودرو، کشتیسازی و غیره میتوان مشاهده نمود.
آنچه پانلهای ساندویچی را به عنوان گزینههای مناسب در ساختمانسازی کشورهای جهان مطرح ساخته است به شرح زیر است
الف) سبکی فوقالعاده
به علت استفاده از مواد سبک در هستة این پانلها، وزن پانل به شدت کاهش مییابد. یک دیوارة ساندویچی در مقایسه با نمونة مشابه سیمانی یا آجری گاه تا50 برابر سبکتر است. این مسئله به ویژه در سبکسازی بنا، مقابله با زلزله و کاهش هزینة زیرسازی بسیار مهم است.
علیرغم سبکی فوقالعادة پانلهای ساندویچی، این محصولات مقاومت فوقالعادهای در برابر انواع بارهای فشاری و ضربهای دارند. این پانلها نیروی وارده را به خوبی جذب کرده و مقاومت بالاتری نسبت به چوب از خود نشان میدهند. این مسئله در ساخت دیوارهها و سقفهای کاذب از اهمیت ویژهای برخوردار است. 2-ج) مقاومت در برابر خوردگی و پوسیدگی این قبیل پانلها بر خلاف دیوارههای متداول بتنی در برابر رطوبت هوا و شرایط خورندة محیطی دچار آسیبهای ناشی از خوردگی نمیشوند. این مسئله باعث حداقل شدن هزینة تعمیرونگهداری میگردد. در مقایسه با پارتیشنهای چوبی این پانلها از طول عمر چندین برابر در محیطهای مرطوب برخوردارند. همچنین به علت عدم پوسیدگی، از نظر بهداشتی نیز مطمئن بوده و جای نگرانی برای تجمع میکروب در ساختمان باقی نمیگذارد.
پانل کامپوزیت آلومینیومی :
پانل
کامپوزیت آلومینیومی متشکل از لایه هایی از ورق آلومینیومی در بالا و پائین و مواد
پلی اتیلنی غیر سمی در مرکز می باشد که ترکیبی از LDPE و L- LDPE دارای
کیفیت شکل پذیری بالاست این ماده دارای قابلیت پردازش بسیار آسان ، پایداری
شیمیایی و عملکرد مکانیکی فوق العاده می باشد و نقطه ضعفی ندارد . بنابراین پانلها
چنانچه در معرض گرما و یا سرمای شدید قرار گیرند مسطح باقی می مانند . هردو سطح با درجات پخت متفاوت توسط
روش Coil
Coating پوشش
داده می شوند.
پانل کامپوزیت آلومینیومی مقاوم در برابر آتش :
پانل
مقاوم در برابر آتش متشکل از لایه هایی از ورق آلومینیومی در پائین و بالا و ماده
مرکب غیر ارگانیک کندکننده سرعت سرایت شعله به سایر نقاط و مواد ضد حریق در اندازه
نانومتری در مرکز پانل می باشد . عیار این ماده که متشکل از مواد ریز غیر طبیعی و
انواع زیادی از مواد با تراکم بالا و اکسیژن است بسیار بالا می باشد . این ماده
دارای خاصیت پایداری در برابر شرایط آب و هوایی متغییر و عملکرد فوق العاده است و
نه تنها مشکل ضد حریق نبودن پانل کامپوزیت آلومینیومی را برطرف میکند بلکه بطور
چشمگیری عملکرد دینامیکی قسمتهای خم و یا تا شده پانل که ضعیف ترین بخش یک پانل مرکب
آلومینیومی می باشد بهبود می بخشد.
پانل
کامپوزیت فلزی :
پانل
کامپوزیت فلزی زمانی ایجاد می گردد که تعداد زیادی از رولهای آلومینیومی در ابعاد
باریکتر به یکدیگر بپیوندند و تشکیل یک پانل آلومینیومی با ضخامت مورد نیاز را
بدهند .
موارد
مصرف :
1-نمای بیرونی ساختمانها
2-بازسازی نمای ساختمانهای قدیمی
و تغییر دکوراسیون
3-دکوراسیون دیوارهای داخلی ،
سقفها ، حمامها ، آشپزخانه ها و تراسها
4-دکوراسیون داخی فروشگاهها
5-تابلوهای تبلیغاتی ، سکوهای
نمایش و لوح های اطلاعاتی
6-مواد صنعتی و مواد مورد مصرف
در ماشینها و قایقها
7-دیوارکوب ها و سقف کوب های
تونل ها
ویژگی
ها :
پایداری فوق العاده در برابر
شرایط گوناگون آب و هوائی
پایداری بالا در برابر پوسته
شدن رنگ و مسطح بودن پوشش
سبکی و پردازش ساده
خصوصیات ضد حریق ممتاز
پایداری در برابر جدانشدن لایه
ها از یکدیگر
سادگی نگهداری
پایداری در برابر ضربه
ساندویچ
پانل دکوراتیو و خانه های پیش ساخته
خصوصیات
-سبکی وزن بالا 5 کیلوگرم
برمترمربع ( ایمنی در برابر زلزله و کاهش بار مرده ساختمان
-عایق حرارتی و صوتی مناسب
-سرعت بالا در اجراء
-تنوع و زیبایی در طرح و رنگ
-دوام و عمر طولانی
کاربرد
ساندویچ
پانلهای دکوراتیو به دلیل طرحهای متنوع و مقاومت بالا در رنگ انتخاب مناسبی برای
پوشش موارد ذیل می باشد :
-نمای ساختمان
-خانه های پیش ساخته و کانکس
-دکوراسیون داخلی ( دیوار –
پارتیشن – سقف کاذب )
-بازسازی ساختمانهای قدیمی
ساندویچ
پانل صنعتی ، کانکس و سردخانه
ساختار
ورق
گالوانیزه رنگی به ضخامت 0.5 میلیمتر
فوم
از جنس پلی پورتال با دانسیته معادل 40 کیلوگرم بر مترمکعب
ورق
گالوانیزه رنگی به ضخامت 0.5 میلیمتر
خصوصیات
-تحمل بار
-عایق در برابر صدا
-سبکی وزن و مقاوم در برابر
زلزله
-عایق در برابر رطوبت
-عایق در برابر سرما و گرما (
جلوگیری از پرت حرارت و برودت )
-غیر قابل اشتعال ( دیرسوز
)
-نصب سریع و آسان
-قابل شستشو و بهداشتی
کاربرد
با
توجه به ویژگیهای ساندویچ پانلهای صنعتی مانند سبک بودن ، مقاومت در برابر زلزله ،
عایق بودن در برابر سرما و گرما و صوت و گرد و غبار و ... به بهترین نحو قابلیت
استفاده در موارد ذیل را داراست :
-دیوار و سقف کارخانجات و
ساختمانهای صنعتی
-ساخت سوله های صنعتی
-ساخت انواع سردخانه ها
-کانکسهای ثابت و متحرک
-ساخت انبار و سیلو
-ساخت کانتینرهای حمل و نقل
-سقف آلاچیق
-
جایگاه مصالح نو در ساخت و ساز
تراکوتاپنل
(آجرهای سبک سفالی)
یکی
از مدرن ترین مصالح ساختمانی تراکوتاپنل می باشد که در کشورهای بخصوص اروپایی
بسیار مورد استقبال مواجه شده است. تراکوتاپنل که از انواع آجرهای سفالی می باشد
سابقه چندین هزار ساله در صنعت ساختمان دارد، ولی با توجه به سنگینی سفال تغییراتی
در آن ایجاد شده است. ( (15-35kg/m2همچنین
سفال های سنتی در مقابل شرایط محیطی مقاوم نبوده، درصد جذب رطوبت در آنها بسیار
زیاد می باشد. در اثر جذب رطوبت امکان بروز شوره و تغییر رنگ در آن بسیار می باشد.
تراکوتاپنل ها جذب رطوبتی حتی کمتر از برخی از سنگ ها را دارند و تا حدود 30 سال
گارانتی برای تغییر رنگ دارند همچنین به دلیل شکل آن قابل استفاده به صورت
curtain wall و تر (باملات)می باشند که همچنین خاصیت
قابلیت استفاده آنها را در ساختمانهای مرتفع و برچ ها به حداکثر رسانده است.
تراکوتا جزو مصالح نمای ساختمانی گرم به حساب می آیند و ترکیبی از مدرنیته و سنت
را در ساختمان ها به نمایش می گذارند. ترکیب این متریال با ورق آلومینیوم کامپوزیت
ترکیب زیبایی ایجاد می کند که مورد استقبال فراوان است.
همچنین
سفال از قدیم الایام یکی از مهمترین عایق های حرارتی به شمار می رفته است در مناطق
گرمسیری و خشک استفاده از سفال و خاک رس (یکی از مواد تشکیل دهنده سفال) برای
ایجاد دمای داخلی ساختمان بسیار مرسوم بوده و بر همین پایه تراکوتاپنل ها با
استفاده از تکنولوژی مدرن از این خاصیت سفال استفاده کرده و آن را ارتقاء داده اند.
تنوع
رنگ و شکل و اندازه تراکوتاپنل یکی از نقاط بی رقیب آن می باشد. که بسیار مورد
علاقه مهندسین معمار واقع شده است. به جرأت می توان گفت که هیچ یک از مصالح
ساختمانی دارای چنین خاصیت نمی باشد.
مواد
اولیه تراکوتاپنل ها شامل درصد بسیارپایینی از فلزات می باشد که همین باعث عدم
ایجاد الکتریسیته ساکن شده و در نتیجه گرد وخاک و غبار را کمتر جذب می کند همچنین
با اب باران قابل شستشو می باشند.مواد اولیه تراکوتا پنل ها از مواد خالص طبیعی می
باشند که به صورت وکیوم داخل قالب های مخصوص قرار گرفته و بطور 100% اتوماتیک در
مقابل حرارت مناسب خشک می شوند. این مواد جزء مواد طبیعی و نیز
GREEN می باشند و جزء مواد آلاینده محیط زیست
و رادیو اکتیو نیستند.
پانل های سه بعدی :
این پانل ها یا صفحات 3 بعدی متشکل از
1- هسته مرکزی که معمولا از عایق پلی استایرن یا پلی اورتان و یا عایق پشم سنگ و به ضخامت های 5 تا 10 سانتی متر می باشد .
2- دو شبکه فولادی از مفتول به ضخامت 3 میلیمتر چشمه های 8*8 سانتیمتر و به فاصله ی 1 تا 2 سانتیمتر از هسته ی مرکزی قرار داشته و به وسیله ی تعداد زیادی مفتول قطری به هم جوش برقی شده اند .
انواع پانلهای سه بعدی دیواری :
1- پانل سه بعدی دیواری باربر
پانل سه بعدی دیواری غیر باربر
خواص پانل های سه بعدی :
1. وزن کم
2. مقاومت در برابر زلزله
3. عایق حرارتی و صوتی مناسب
4. اتصال خوب
5. احتیاج به نیروی انسانی کم
6. استحکام و یکپارچگی مطلوب
7. انبار داری مناسب
8. عدم نیاز به نعل درگاه
9. سرعت در نصب
10. حمل و نقل مناسب
11. اشغال فضای کم در زیربنای مفید ساختمان
12. ایمنی
13. ایجاد تسحیلات در لوله کشی تاسیسات
14. شکل پذیری مناسب
15. قیمت بسیار مناسب
موارد استفاده از پانل های سه بعدی دیواری و سقفی :
1. ایجاد ساختمان بدون استفاده از سازه فلزی و یا بتن آرمه جدا
2. ایجاد ساختمان با استفاده از سازه فلزی یا بتن آرمه
ساختمان پانلی :
این نوع از ساختمان از اسکلت فولادی تشکیل شده است . دیوارهای این ساختمان یک سری سیم های فلزی هستند که به صورت تور بافته شده اند و در فضای خالی بین دو سیم توری یونولیت قرار گرفته است .
مزایا :
1. صرفه جویی اقتصادی
2. صرفه جویی سوخت
3. ایمنی ساختمان
4. آسانی کار تاسیساتی
سبک سازی با پانل های پوما :
سیستم ساختمانی پوما ( پانل های سقفی دیوارهای سه بعدی ) نسبت به سایر مصالح ساختمانی به سبب وجوه متمایزی که با سایر مصالح سبک دارد باعث شده تا شاهد بیشترین استقبال در سطح کشور و خصوصا مناطق زلزله زده بم و ... باشد .
پانل های ساندویچی :
پانل ساندویچی اصطلاحا به آن دسته از ساختارهایی اطلاق می شود که از یک هسته مرکزی ضعیف و لایه های خارجی قوی تشکیل شده باشد . معمولا در ساخت این قبیل پانل های ساندویچی از کامپوزیت های الیاف شیشه ( فایبر گلاس ) و اخیرا از کامپوزیت های الیاف طبیعی کمک گرفته می شود .
مزیت پانل های ساندویچی در مصارف ساختمانی :
1. سبکی فوق العاده
2. مقاومت بالا
کف پوش های چوب پنبه ای :
این نوع کف پوش از چوب چنبه حقیقی ساخته می شود که از پ.ست درخت بلوط گرفته می شود که اغلب در مناطق مدیترانه ای مخصوصا در کشور پرتغال بسیار یافت می شود . این نوع کف پوش در مکان هایی استفاده می شود که انعکاس صدا در آنها مهم محسوب می شود و احتیاج به محیطی آرام داشته باشند مانند استادیوها
پوشش های ارتجاعی کف :
این پوشش ها از موادی ساخته شده است که شکل خود را حفظ می کنند . این نوع کف شامل موادی مانند چوب پنبه ، لینولیوم ( یک نوع مشمع کف ) ، لاستیک و کف پوش پلاستیکی است که از سنگ سرامیک ، کف های سیمانی و حتی از کف پوش های چوبی نرم تر هستند ؛ این بدین معنی است که آنها رد زیر پا بسیار راحت هستند و می توان برای مدت طولانی روی آنها ایستاد .
پارکت :
کف پوشی از جنس چوب است برای داخل ساختمان که قطعات چوب را به صورت موازی در کنار هم گذاشته تا زمین ساختمان ، فرش شود .
مشخصات کف پوش های لمینیت ( پارکت ( :
1. استقامت بالا و مقاومت در برابر ساییدگی
2. مقاومت در برابر فشار و ترک خوردگی
3. مقاومت در برابر خاکستر و آتش سیگار
4. نظافت و نگهداری آن بیهایت آسان
5. مناسب برای استفاده ی اقتصادی از سیستم گرمایش کف به خاطر مقاومت حرارتی پایین
6. قابلیت انتقال پذیری ( از منحصر به فرد ترین ویژگی این محصول (
7. عدم رشد کپک و قارچ
سقف کاذب گریلیوم :
سقف کاذب گریلیوم در رده ی سقف های دکوراتیو است و در بین آنها از ویژگی های فراوانی برخوردار است . این سقف از آلومینیوم و آهن و ورقه های آلیاژی تولید می شود . سقف گریلیوم سقف باز هم نامیده می شود .
پلکسی گلاس
پلکسی گلاس نوعی پلاستیک می باشد که ظاهری بسیار شفاف و شبیه به شیشه دارد. جنس پلکسی گلاس از نوعی پلی کربنات شفاف می باشد. پلکسی گلاس به صورت صفحاتی با ابعاد 2/1 × 8/1 متر و در رنگ های مختلف تولید می شود.
ضخامت صفحات پلکسی از 2 تا 30 میلی متر متغیر می باشد.
در طرفین صفحات پلکسی گلاس معمولاً برچسبی مقوایی چسبیده شده که کار محافظت از این ورقه ها را در برابر گرد و خاک انجام می دهد. از این لایه می توان برای خط کشی و مشخص نمودن محل برش نیز استفاده نمود.
پلکسی گلاس به سادگی قابل برش و خم کاری می باشد و کارکردن با آن نسبت به شیشه بسیار ساده تر می باشد از این رو در ساخت وسائل متنوعی به کار می رود و در ساخت پروژه های دانش آموزی می تواند بسیار مفید باشد
پلکسی گلاس از خانواده ی پلاستیک های شیشه ای هستند.
در برابر نور خورشید و اشعه ی ما ورا بنفش از مقاومت خوبی برخوردار هستند . همان کاربری شیشه را دارند و دارای خواصی شبیه شیشه هستند .
درجه سختی ان نسبت به شیشه کم تر است و در محیط به راحتی
خم می شود ،احتیاج به ترموفرم در محیط بیرون ندارد .
البته قابل ذکر است که جایگزین خوبی برای شیشه نیستند چرا که
شیشه سازه خاص خود را دارد و همچنین دیتیل هایی که برای
شیشه ایجاد می کنیم نمی توان برای پلکسی ایجاد کرد.
پلکسی گرمای خورشید را می گیرد و در خود نگاه می دارد،از
رنگ های بسیار متعددی برخوردار است که این رنگ ها کد
بندی شده هستند.پلکسی از مقاومت بسیار بالایی برخوردار است
که به عنوان مثال در کشورچین به وسیله ان زیر اقیانوس تونل
احداث کردند .
پلکسی سه نوع است :1- شفاف 2- نیمه شفاف 3- کدر
1- شفاف :
پلکسی شفاف به شدت نور را از خود عبور می دهد .از این نوع پلکسی در جاهایی استفاده می کنند که می خواهند فضای داخل ساختمان مشخص باشد تا بتوانند دید به داخل داشته باشند یا در جاهای متعدد دیگر مانند:
2- نیمه شفاف :
این نوع پلکسی نیز نور را از خود عبور می دهد ولی حالتی مات دارد که پشت ان به راحتی دیده نمی شود
3- کدر :
پلکسی کدر نور را از خود عبور نمی دهد و به خاطر رنگ های بسار متنوعی که دارد و به ضخامت های متفاوتی دارند به جای شیشه استفاده می شود.
می دانیم که شیشه ها را به وسیله چسب اکواریوم به هم متصل می کنند و حال اگر بخواهیم شیشه را به پلکسی بچسبانیم می توانیم از چسب اپکسی استفاده کنیم و برای چسباندن پلکسی به پلکسی از کلروفوم استفاده می کنند .
یکی از مواردی که دستگاه های لیزری به خوبی در ان حکاکی ایجاد می کند ،پلکسی گلاس است .
ویژگی حکاکی لیزری روی پلکسی گلاس به قرار زیر است :
1.حکاکی با ظرافت و دقت بالا
2.امکان حکاکی تصاویر ،نقوش و طرح های بسیار پیچیده
3.سرعت حکاکی بالا
4.امکان حکاکی با عمق های متفاوت
5.سطح حکاکی شده صاف
شباهت ها وتفاوت های شیشه و پلکسی :
شباهت :
قیمت شیشه و پلکسی تقریبا شبیه به یکدیگر است با این تفاوت که ممکن است پلکسی گلاس کمی ارزانتر تمام می شود .
تفاوت :
پلکسی گلاس جان کاربر را حفظ کرده و اسیب کم تری به کاربر می رساند چرا که سبک تر است ،خورد نمی شود ،تیز نمی شود و نمی ریزد ،لایه روبی بر ان قرار دارد و همچنین در مقابل خطراتی مانند زلزله که باعث شکسته شدن شیشه می شوند مقاوم هستند .
پلکسی گلاس در مواردی مثل نور گیر های سنتی ، حباب های سقفی ،خود پلیمر را به صورت ورقه ای در می اورد .
یکی از مهمترین خانواده ها ی پلکسی گلاس ، اکرولیک است.
اکرولیک :
با استفاده از ورق های اکرولیک جهت ساخت نور گیرهای حبابی و پوشش های شفاف نمود که این ورق ها باتوجه به تنوع رنگ ،ابعاد و ضخامت و با عنایت به ویژگی معماری مدرن در ساخت سایبان ها ،دیواره ها و هر گونه تفکیک فضاهای اداری و تجاری و مسکونی و پوشش سقف با استفاده از نور طبیعی قابل استفاده است که ضمن عمل جداسازی سطح از محدود شدن دایره دید و پرسپکتیو منظره جلوگیری می نماید .
ابعاد :
ورق های اکرولیک در ابعاد استاندارد (cm122×183 ) و با ضخامت های مختلف قابل عرضه می باشد .
رنگ :
ورق اکرولیک در رنگ های متفاوت و در گرایش مات و شفاف عرضه می گردد .
کاربرد ها :
ورق های اکرولیک با توجه به انعطاف پذیری و ابعاد مختلف ان قابلیت استفاده در دیوارها – سقف های کاذب منازل/ مراکز اداری _تابلو های تبلیغاتی _ پوشش بدنه و سایبان پل های عابر پیاده – کیوسک های تلفن – سقف استخرهای سر پوشیده – حفاظ
تراس – نمای ساختمان ،کابین ، حمام ، منازل _ پوشش void مراکز تجاری و امکان عمومی و هر گونه تفکیک فضاهای منازل یا دفاتر کاری و یا خطوط تولید را دارا می باشد .
ویژگی های عمومی ورق های اکرولیک :
1. وزن سبک و مقاومت بالا
2. شفافیت عالی
3. تنوع بی نظیر رنگ
4. استفاده متنوع و اسان
5. مقاومت شیمیا یی و فیزیکی
6. صرفه اقتصادی
یکی دیگر از خانواده های پلکسی ، پلی کربنات است .
پلی کربنات :
ورق های پلی کربنات در اجرای طرح هایی که این ورق ها با توجه به سختی ،شفافیت و سبکی فوق العاده یکی از پیشرفته ترین پلیمرهاست و به واسطه چند جدارگی تا حد زیادی عایق حرارتی و صوتی نیز محسوب می شود .
از دیگر ویژگی های ورق های پلی کربنات می توان مقاومت در مقابل اشعه ماورا بنفش را ذکر کرد که در اثر وجود لایه uv
محافظ ان علاوه بر این خصیصه هرگز دچار فرسایش یا ترک خوردگی نمی شود و در مقابل ضربه بسیار مقاوم است که این مزیت باعث افزایش ضریب ایمنی و صرفه اقتصادی در دراز مدت می گردد.
در ساخت کیوسک تلفن از ورق های اکرولیک بهره گیری شده و در رنگ ها و ابعاد مختلف در بازار عرضه می گردد.
● نگاهی متفاوت به تاثیرات نور در دکوراسیون
شما می توانید به وسیله نور، فضایی را وسیع
تر و یا کوچک تر نمایش دهید. برای
این منظور کافی است نورپردازی ها را بر روی دیوارها و کنج های محیط انجام دهید. به
این ترتیب اطراف محیط روشن تر از مرکز شده و بزرگتر جلوه می کند. حال آنکه به
عنوان مثال اگر در نورپردازی یک اتاق نشیمن تنها به منبع نورزایی برای روشن کردن
منطقه ای کوچک در محدوده مبلمان بسنده کنیم، دامنه دید افراد محدود شده و در نتیجه
فضا حتی کوچکتر از آنچه هست به نظر می آید.
طلوع
خورشید با پراکنده شدن اشعه هایی همراه است که مجموع آنها نور نامیده می شود. نور
از جمله مهم ترین مواهب الهی است که در زندگی بشر از ارزش بسزایی برخوردار است. در
واقع هیچ عنصری در دنیا بدون وجود نور هویت دیداری ندارد. نور واسطه ای میان چشمان
بیننده و محیط اطراف اوست یعنی در صورتی که نوری به چشم ما نرسد تصویری در شبکیه
تشکیل نشده و در نتیجه حس بینایی معنا و مفهوم کاربردی نخواهد داشت. ارزش واقعی
نور هنگام تاریکی نمایان می شود. این تاریکی یا حاصل از غروب خورشید و تابش آن بر
عرصه دیگری از گیتی است و یا در نتیجه خاموش کردن کلیدی از یک نورپرداز و یا سیستم
نورپردازی است.
در
یک تقسیم بندی کلی نور خورشید را نور طبیعی و نور حاصل از نورپردازی های دیگر را
نور مصنوعی می نامیم.
در
نورپردازی طبیعی تنها یک وسیله نورزا وجود دارد که آن هم خورشید است و نور طبیعی
در واقع همان نور خورشید است که گذشته از ایجاد روشنایی در زمین، مزایای بسیار
دیگری نیز دارد. زندگی همه موجودات و ابسته به این منبع پرانرژی است و همه هستی از
نور خورشید هویت می گیرند.
تحقیقات
دانشمندان نشان داده است که شش درصد از مردمی که در مناطق شمالی این کره خاکی
زندگی می کنند و از نور خورشید به میزان کافی و طولانی مدت بهره مند نیستند، از
ناراحتی های روحی شبیه به افسردگی رنج می برند. دانشمندان ثابت کرده اند تغییرات
تابش نور که در نتیجه تغییرات فصلی به وجود می آیند نیز بر روحیه افراد تاثیر می گذارند.
آنها
بر این عقیده اند که قرار گرفتن در معرض نور خورشید از تولید هورمون ملاتونین
(melatonin) در خون جلوگیری به عمل می آورد و به
همین جهت است که افرادی که به سندرم افسردگی فصلی یا همان
(Seasonal Affective Disorder)مبتلا هستند، در فصول سرد
میزان قابل توجهی از سطح هورمون ملاتونین خون شان که رابطه مستقیمی با وضعیت روحی
و ایجاد اضطراب در آنها دارد بالا می رود. لذا برای درمان آن، بیماران را در معرض
نورهای شدید مصنوعی و تقریباً ۱۰ برابر بیشتر از آنچه به طور معمول در مجاورت آن
قرار می گیرند مواجه می سازند. از دیگر مزایای بسیار مهم نور خورشید، کاربرد آن در
صنعت و نقش آن در صرفه جویی انرژی های پایان پذیر است.
ساخت
چراغ ها و اتومبیل های خورشیدی از جمله آنها است. در این قبیل لوازم انرژی حاصل از
نور خورشید سبب شارژ باتری های مخصوص شده و سپس به انرژی های دیگر تبدیل می شود که
این انرژی تبدیل شده در چراغ های خورشیدی به صورت نور نمایان می شود یعنی این چراغ
ها در تمام طول روز انرژی خورشید را جذب کرده و به محض غروب آفتاب، آن را در قالب
نوری مصنوعی بر فضا پراکنده می سازند. فارغ از این تبدیل ها و همچنین مزایای اشاره
شده از این منبع بی بدیل نوری (خورشید)، موضوع مهم دیگر نیاز به وجود منابع نورزای
دیگری است که به هنگام تاریک شدن هوا و پایان این نور پرارزش طبیعی، نوری را از
خود ساطع می سازند که آن را نور مصنوعی می نامند. البته در هنگام روز نیز برخی از
فضاها دارای شرایطی هستند که با وجود تابش نور خورشید به نورپرداز دیگری به عنوان
تنها منبع نورزا یا نورپرداز مکمل نیازمندند.
نور
مصنوعی به زبان ساده نوری است که از خورشید تابیده نشده و منابع دیگری عامل پدید
آمدن آن هستند. اغلب این منابع صرف نظر از آتش و منابع محدودی که انرژی خود را از
گاز، نفت و یا مانند اینها تامین می کنند، دارای سیستمی الکتریکی هستند. حال از
انواع نورها در یک تعریف کلی که بگذریم به ارزش واقعی نور زمانی پی خواهیم برد که
تاثیرات ناشی از آن را بشناسیم...
نور در اتاق
خواب ...
این
اشکال از شما نیست و به نور اتاق خوابتان بر می گردد. اتاق خواب از آن اتاق هایی
است که نور یکی از اصلی ترین اجزای آن است و رکن اساسی آن به حساب می آید.
یک
نور بسیار ملایم برای شب ها، باعث می شود تا شما به راحتی خوابتان ببرد و یک خواب
راحت و آسوده داشته باشید. همچنین یک نور قوی باعث می شود شما صبح ها دچار مشکل
بالا نشوید و برای پوشیدن لباس لازم نباشد اتاق خوابتان را ترک کنید. مهمترین چراغ
و نور در اتاق خواب شما چراغ هایی است که در کنار تخت خواب است. این چراغ ها برای
زمانی کارایی دارند که یکی از شما می خواهید کتاب بخوانید یا تلویزیون تماشا کنید
و فرد دیگری می خواهد بخوابد. برای قرار دادن این چراغ ها شما می توانید از دیوار
پشت تخت استفاده کنید و چراغ را روی دیوار نصب کنید. دقیقاً مشابه چراغ هایی که در
هتل ها وبالای تخت از آن ها استفاده می شود. برای این کار از یک دیوار کاذب هم می
شود استفاده کرد. چراغ ها را می توانید با استفاده از این دیوار پشت آن نصب کرد.
اگر استفاده از هیچکدام از این ها را قبول ندارید و توانایی اجرای آن را ندارید می
توانید از ساده ترین راه یعنی چراغ های خواب روی میز کنار تخت یا همان چراغ خواب
رومیزی استفاده کنید.
اگر از چراغ های پشت تخت استفاده می کنید
این نکته را باید مورد توجه قرار دهید که ارتفاع چراغ ها پشت سرتان نباید زیاد
باشد. اگر
از تختخواب دو نفره استفاده می کنید حتماً آنها را جدا کنید و کلید را هم به صورت
جدا قرار دهید . اگر هم به سراغ چراغ خواب های رومیزی رفته اید دقت کنید که ارتفاع
آنها طوری تنظیم شود که نور مستقیم به صورت شما نخورد.
اما
راه حل های دیگری هم هست که شما می توانید در نور و تنظیم آن در اتاق خوابتان
استفاده کنید.
- از کلیدهای دیمر یا همان تنظیم
کنند های نور در اتاق خوابتان استفاده کنید. از این کلیدها حتی برای چراغ اصلی
اتاق خواب هم می توانید استفاده کنید. بدین ترتیب شما می توانید نور را به دلخواه
تنظیم کنید.
- اگر نور خورشید که از پنجره
اتاق داخل می شود مستقیم به صورت شما می خورد و باعث اذیت شما می شود، راه کار این
است که از پرده های حصیری یا کرکره ای استفاده کنید تا از این مشکل نجات پیدا کنید.
- کلید چراغ ها را در کنار در
ورودی اتاق قرار دهید تا به هنگام وارد شدن و همین طور خارج شدن از اتاق بتوانید
چراغ ها را روشن و خاموش کنید. کلید چراغ ها را علاوه بر کنار در، کنار تختخواب هم
بگذارید. بدین ترتیب شما دیگر نیازی به این ندارید که برای خاموش کردن چراغ ها از
تخت خواب بیرون بیایید.
- اگر از صندلی در اتاق استفاده
می کنید، ارتفاع آنها مشکل برای شما ایجاد می کند. سعی کنید از صندلی های کوتاه
افقی استفاده کنید. در غیر اینصورت سایه آنها روی صورت شما می افتد.
- از شمع در اتاقتان استفاده
نکنید. البته تا زمانی که مطمئن نشده اید قبل از اینکه خوابتان ببرد آن را خاموش
خواهید کرد.
- اگر چراغ آویزان در نقطه ای
است بین دیوار و پنجره مطمئن باشید هرکاری که شما انجام می دهید را همسایه شما از
پنجره خواهد دید.
اتاق
خواب کودکان
اتاق
خواب کودکان نیاز به طراحی نوری متفاوت از اتاق خواب بزرگسالان دارد. اما باید
حواستان باشد، این مدل را با بزرگتر شدن کودکتان تغییر دهید.
برای
طراحی نور اتاق کودکان شیوه های مختلفی است. استفاده از چراغ های مختلف برای
کودکان با نقش های رنگی. راه های زیر هم به شما کمک می کند.
- برای اتاق کودکانتان هم می
توانید از کلیدهای دیمر استفاده کنید. این کار می تواند جو اتاق را طوری تنظیم کند
که کودکان احساس خواب آلودگی کنند و راحت تر و زودتر به خواب بروند.
- اگر در اتاق کودکانتان
تلویزیون یا کامپیوتر وجود دارد به آنها اجازه ندهید در تاریکی کامل از آنها
استفاده کنند. برای چشم آنها بهتر است از یک نور ملایم استفاده کنید. استفاده از
دیمر یا کنترل کننده نور در این مورد نیز خوب است. همچنین از چراغ رومیزی هم برای
این کار استفاده کنید.
- از چراغ های دیواری به جای
آباژور یا چراغ های پایه دار برای اتاق استفاده کنید. ممکن است کودکتان با آن
برخورد کند...
بکارگیری آسفالت های پلیمری
وجود صدها کیلومتر بزرگراه، آزادراه، جاده و اتوبان در کشور نشان از اهمیت توسعه ارتباطات زمینی و در عین حال لزوم توجه دولت و سازمانهای ذیربط از جمله وزارت راه و شهرداریها دارد چرا که به دلیل عدم توسعه همسان با تقاضای ناوگان حمل و نقل ریلی و هوایی مسافرتهای درونشهری و برونشهری بسیاری از طریق راههای زمینی انجام میشود.
با توجه به اینکه استحکام و حفظ امنیت جای مسافران در احداث بزرگراهها امری است که پیش از هر نکته دیگری حتی قبل از توسعه راهها باید مورد توجه مسوولان ذیربط باشد، از این رو بکارگیری موادی که علاوه بر استحکام موجب ماندگاری و صرفهجویی هزینه در زمان طولانی میشود، اهمیت مییابد چرا که در صورت ساخت راهها بدون توجه به فنآوریهای به روز موجب هدر رفتن انرژی، هزینه و زمان زیادی میشود.
بنابراین گزارش، طبق آمارهای موجود در سال 83 در تهران حدود 311کیلومتر
بزرگراه و 6567کیلومتر راه ساخته شده که به دلیل عدم بهکارگیری فنآوری روز
نزدیک به 300میلیارد ریال هزینه صرف بازسازی این راهها شده است. به طوری که در هر
کیلومتر روکش آسفالت 100 تا 150میلیون تومان هزینه صرف شده است.
در کشورهای پیشرفته دنیا به منظور صرفهجویی هزینه در مدت زمان طولانی استحکام
آسفالت، افزایش میزان امنیت از قیر اصلاحشده با افزودن مادهای به نام SBS
استفاده میکنند.
این گزارش حاکی است، استفاده از قیر اصلاح شده توسط SBS
از حدود 15سال قبل در کشورهای پیشرفته به کار گرفته شده و موجب ارتقای کیفیت
آسفالت و مقاومت آن در برابر سرما و گرما شده و در نهایت منجر به صرفهجویی قابلتوجهی
شده است.
به تازگی در ایران نیز وزارت راه و ترابری و شهرداری استفاده از قیر اصلاحشده توسط SBS را مورد توجه قرار دادهاند.
قیر ماده نرمی است که تا حد زیادی نسبت به تغییر آسیبپذیر است و فشار بهوجود
آمده توسط حجم ترافیک و شرایط جوی باعث فرسودگی زودرس و بروز شکافهایی در سطح
آسفالت میشود.
مشاور تکنولوژی شرکت ناور لاستیک می گوید: مقاومت کم قیر در برابر شکافها و سخت
شدن آن به علت چسبندگی کم و دمای بالا تغییرشکل دائمی در سطح جاده به وجود آمده و
این امر هزینه نگهداری آسفالت را افزایش میدهد.
وی با بیان اینکه آسفالت اصلاحشده توسط پلیمر منجر به رفع اشکالات مذکور
میشود خاطرنشان کرد: این امر همچنین منجر به حفظ امنیت وسایل در حال حرکت میشود.
وی با بیان اینکه SBS
دارای خواص الاستومری بالا بوده افزود: این خواص در نتیجه اتصال شبکهای موجود در
ساختمان مولکولی حاصل گردیده است و این امر در نهایت باعث بهرهگیری از قیر اصلاح
شده توسط پلیمر در سختترین شرایط جوی و بهبود خواص قیر میگردد.
به گفته وی، افزایش خواص مکانیکی مخلوط قیر با پلیمر بهخصوص در حالت چسبندگی آن
به بتون، گیرایی و چسبندگی بالا در سطح، قدرت حفظ خصوصیات و اثرات قابلملاحظه در
عمر قیر به کار گرفته شده، استقامت در مقابل از دست دادن شکل اولیه و دوام بیشتر
آسفالت (Ageng) از دیگر خواص SBS هستند.
وی در تشریح روش تهیه قیر اصلاح شده با پلیمر گفت: ابتدا قیر را در 180درجه
سانتیگراد حرارت داده و نوع پلیمر انتخابشده را وزن نموده و به دستگاه میکسر قیر
اضافه مینماییم، همچنین برای مصارف جادهای نوع پلیمر EUROPRENE SOL T
در محدوده بین 4 تا 6درصد وزن قیر محاسبه و اضافه میگردد.به گفته وی، افزایش زمان
در میکسر جهت مخلوط باعث بهتر شدن پلیمر و یکنواخت بودن مخلوط و لیکن کاهش در
میزان بعضی از خواص قیر اصلاح شده خواهد بود.
بنابراین گزارش، برای نخستینبار در کشور تکنولوژی جدید صنعت آسفالت از سوی
شهرداری تهران در منطقه 5 تهران به کار گرفته شد.
این گزارش حاکی است، به کارگیری این تکنولوژی کیفیت و دوام بیشتر، افزایش ایمنی و سرعت عملیات روکش آسفالت معابر شهری را به دنبال خواهد داشت. به گفته سیدمسعود نصر آزادانی مدیرعامل سازمان مهندسی عمران شهر تهران طی سخنانی خبر استفاده از آسفالتهای نازک 5/2سانتیمتری پلیمری را در معابر و خیابانهای پایتخت اعلام کرد.
مدیرعامل سازمان مهندسی و عمران شهرداری تهران گفت: استفاده از این نوع آسفالت در کشورهای توسعهیافته سابقه 15ساله دارد و از تمام استانداردهای روز دنیا برخوردار است. وی کیفیت مطلوب، هزینه کمتر و سرعت در اجرا را از مزایای این نوع آسفالت دانست و ادامه داد: در یک نوبت کاری امکان آسفالت 15هزار متر مربع باند بزرگراهی فراهم است، ضمن اینکه ایمنی و تردد روان بدون ترکخوردگی معابر و چاله و فراز و نشیب برای شهروندان در معابر شهری فراهم خواهد شد.
تعاریف اساسی روسازی و راهسازی
آبرو هر سازهای، غیر از پل، که برای تخلیه آب از زیر راه ساخته میشود.
آسفالت حفاظتی
پخش قیر در راههای خاکی شنی، آسفالتی و بتنی و بلافاصله پخش سنگدانه بر روی آن، یا قیرپاشی بدون سنگدانه، و یا پخش آسفالت اسلاری سیل، و یا آسفالت متخلخل، آسفالت حفاظتی نامیده میشود.
آسفالت سرد
آسفالت سرد از اختلاط مصالح سنگی یا قیرهای محلول، یا قیرآبهها و یا قطران در دمای محیط تهیه و در همین دما پخش و متراکم میشود.
آسفالت متخلخل
آسفالت متخلخل از اختلاط قیر با سنگدانههای شکسته دارای دانهبندی باز، در کارخانه آسفالت تهیه میشود.
اساس
قشری از مصالح سنگی با مشخصات فنی و به ضخامت معین که بر روی بستر آماده شده راه و
یا لایه زیراساس، به منظور تحمل بارهای وارده از لایههای بالاتر روسازی قرار
گیرد، قشر اساس نامیده میشود.
اساس شنی
عبارت است از مصالح شکسته شنی با مشخصات فنی معین که به ابعاد هندسی مورد نظر بر روی قشر زیراساس و یا بستر روسازی قرارگیرد.
اساس قیری
مخلوطی از مصالح سنگی و قیر با مشخصات فنی و به ضخامت معین که بر روی بستر آماده شده راه و یا لایه زیراساس، به منظور تحمل بارهای وارده از لایههای بالاتر روسازی قرار گیرد، قشر اساس قیری نامیده میشود.
اساس ماکادامی
مخلوطی از سنگ کوهی و یا سنگهای رودخانهای شکسته به اندازههای مشخص و پخش آن بر روی قشر آماده شده سطح راه برابر ابعاد، اندازهها و ضخامتهای مشخص شده در نقشهها.
اندود سطحی (تککت)
پخش یک لایه بسیار نازک قیر محلول یا قیرآبه روی سطح آسفالتی یا بتنی به منظور آغشته نمودن سطوح مزبور و ایجاد چسبندگی با قشر آسفالتی که متعاقباً روی آن پخش میشود، اندود سطحی یا تککت نامیده میشود.
اندود نفوذی (پریمکت)
پخش یک لایه قیر محلول با کندروانی (ویسکوزیته) کم یا متوسط در سطح شنی راه (بستر روسازی راه یا زیراساس و یا اساس)، اندود نفوذی یا پریمکت نامیده میشود.
اندودهای آببند (سیلکت)
اجرای آسفالتهای حفاظتی بر روی انواع رویههای آسفالتی و یا بتنی موجود، به منظور آببندی، افزایش خاصیت نفوذناپذیری، اصلاح آسیبدیدگیهای سطحی، بهسازی موقت و افزایش عمر بهرهبرداریها، اندود آببند یا سیلکت نامیده میشود.
بازیابی روسازی آسفالتی
بازیابی روسازی آسفالتی، استفاده مجدد از آسفالتهای قدیمی است که قبلا کاربرد اولیه خود را به انجام رسانده است. این عمل معمولاً پس از انجام پارهای فعل و انفعال بر روی آسفالتهای قدیمی صورت میگیرد.
بتن آسفالتی با دانهبندی باز
عبارت است از مخلوط قیر و مصالح سنگی با دانهبندی باز که مناسب برای بالا بردن اصطکاک روسازی مرطوب میباشد.
بتن آسفالتی با دانهبندی متراکم
عبارت است از مخلوط قیر و مصالح سنگی با دانهبندی پیوسته مناسب برای شرایط محلی با کاهش فضای خالی و افزایش مقاومت و عمر بیشتر.
بستر روسازی راه
سطح تمام شده خاکی راه که مصالح لایههای روسازی بر روی آن قرار میگیرد.
بهسازی و روکش آسفالتی
مرمت و اصلاح انواع آسیبدیدگیهای سطحی و سازهای روسازیهای آسفالتی، شامل: تعمیرات سطحی، اجرای روکشهای تقویتی، بازیافت و یا ترکیبی از این عملیات بهسازی نامیده میشود.
پل
سازه فلزی یا با مصالح ساختمانی برای عبور
راه، راه آهن و یا پیاده از روی آب یا مسیر راهی دیگر.
پیکنی ابنیه فنی
پیکنی ابنیه فنی عبارت است از کندن محل پی پایهها، دیوارها، زهکشیها، با دست و یا بیل مکانیکی (یا وسایل مشابه) طبق رقوم مندرج در نقشههای اجرایی و به دستور دستگاه نظارت.
تخلیه آبهای سطحی
عبارت است از احداث نهرها، و آبروهای باز و یا بسته، لولهگذاریهای سطحی، انحراف و تنظیم و کنترل جریان آب انهار و رودخانهها و اجرای سایر کارهای تکمیلی، طبق نقشههای اجرایی و دستورات دستگاه نظارت.
خاک مسلح
خاک مسلح عبارت است از مجموعه خاک و جوشنها که به صورت نوارهای افقی در خاک قرار میگیرند و پوسته که بتنی یا فلزی است و نمای خاک مسلح را تشکیل میدهد.
داربست
سازهای موقت است که برای نگهداری قالببندی،
سکوهای کار و تحمل بارهای حین اجرا برپا میشود. مشتمل بر شمعبندی، پایههای
قائم، صفحات افقی، بادبندها، زیرسریها و نظایر آن.
راه انحرافی
راهی موقت برای عبور ترافیک در زمان قطع عبور از بخشی از راه.
روسازی
روسازی راه سازهای است که بر روی آخرین
لایه متراکم شده خاک زمین طبیعی، خاکریزیها یا کف برشهای خاکی و یا سنگی که به طور
کلی بستر روسازی نامیده میشود، قرار میگیرد.
زهکشی
زهکشی عبارت است از لولهگذاریهای سطحی و
زیرزمینی، مصرف زههای سنگی و یا خردهسنگی، انحراف و تنظیم و اجرای سایر کارهای
تکمیلی، طبق نقشههای اجرایی و دستورات دستگاه نظارت.
زیراساس
قشری از مصالح سنگی (و یا مخلوطی از مصالح
سنگی و مواد افزودنی) با مشخصات فنی معین و به ضخامت مشخص که بر روی بستر راه (سابگرید)
به منظور تحمل بارهای وارده از قشرهای بالای روسازی قشر اساس قرار گیرد، قشر
زیراساس نامیده میشود. زیراساس معمولاً اولین لایه از ساختمان روسازی راه را
تشکیل میدهد.
زیراساس شنی
مصالح شنی با مشخصات فنی معین تهیه و بر روی بستر روسازی راه حمل و به ضخامت مورد نظر پخش و سپس طبق شرایط فنی آبپاشی و کوبیده میگردد. قشر حاصله، زیراساس شنی نامیده میشود.
سنگ پشت کار
قطعه سنگی است که در پشت نما به کار میرود و مستقیماً در برابر عوامل جوی قرار ندارد.
سنگ توکار
قطعه سنگی است که در داخل بنا به کار برده میشود.
سنگ دوکله و یا سرتاسری
قطعه سنگی است که تمام ضخامت بنا را در بر میگیرد.
سنگ راسته
قطعه سنگی است که طول اصلی آن در امتداد نمای بنا قرار میگیرد.
سنگ کله
قطعه سنگی است که طول اصلی آن در داخل بنا قرار میگیرد.
سنگ نبش
قطعه سنگی است که در گوشه بنا به کار برده میشود.
سنگ نما
قطعه سنگی است که در نمای بنا به کار برده میشود. این قطعه باید دارای ریشه کافی بوده تا در ضمن مقاومت در برابر عوامل جوی، استحکام بنا را هم تامین نماید.
شانه راه
آن قسمت از کف راه که برای توقف اضطراری وسایل نقلیه اختصاص داده شده است.
شیب عرضی
عبارت است از شیب عرضی سطح راه و در مسیرهای مستقیم اغلب معادل 2% میباشد.
شیب عرضی روکش
حداقل شیب عرضی روکش در مسیرهای مستقیم 5/1% و حداکثر 3% ولی حداقل شیب عرضی برای مسیرهای بیش از دو خط عبور در یک جهت 2% میباشد. شیب عرضی جاده خاکی و یا بدون روسازی 5/2% تا 5% است.
طاقهای با دور تمام
طاقهایی که انتهای قوس طاق به حالت عمودی روی پایهها قرار گرفته باشد.
طاقهای نیمخیز
طاقهایی که با طاق به حالت مایل و با شیب 1و 2 روی پایه قرار گرفته باشد.
عملیات خاکی
عبارت است از کلیه کارهای لازم برای تمیز کردن بستر و حریم راه، خاکبرداری و خاکریزی خاک، سنگ و یا سایر مصالح، از و یا در مسیر و یا محدوده راه در منطقه عملیات طرح، طبق نقشههای اجرایی و یا برابر دستورات دستگاه نظارت.
قالب
سازهای موقت برای در بر گرفتن بتن قبل از
سخت شدن و کسب مقاومت کافی برای تحمل بار بتن.
قرضه جانبی
قرضهایست موجود در حریم قانونی راه و در صورت بلامانع بودن در نزدیکی و مجاورت حریم راه.
قرضه موضعی
قرضهایست که از منابع مناسب موجود در طول راه و با رعایت حداقل فاصله حمل تعیین میشود.
قرضه منتخب
قرضهایست متشکل از مصالح رودخانهای و یا کوهی و یا مصالحی با مشخصات معین که از منابع خاص تأمین میشود.
کنترل فرسایش
عبارت است از ایجاد فضای سبز و یا تثبیت خاک با قیرآبه و یا پوشش با بتن پاشیده و شیببندی به منظور کاهش از دست رفتن خاک به علت آب یا باد.
مدیریت روسازی راه
عبارت است از تمامی فعالیتهای مربوط به طراحی، ساخت، نگهداری، ارزیابی مداوم، ترمیم، بهسازی و یا بازسازی روسازی شبکه راهها. مدیریت روسازی راه مجموعهای است از ابزار و روشها که علاوه بر سازماندهی به شبکه روسازیها به تصمیمگیری برای دست یافتن به برنامههای درازمدت مؤثر و اقتصادی برای نگهداری روسازیها در سطحی قابل قبول، کمک میکند.
مجموعه قالببندی
مجموعهای که برای نگهداری بتن در شکل مورد نظر به کار میرود، مشتمل بر رویه قالب، بدنه قالب، پشتبندها، کلافها، چپ و راستها و نظایر آن.
میانه راه
آن قسمت از عرض راه که در حد فاصل (بین) مسیر رفت و برگشت قرار گرفته و مسیرهای رفت و برگشت را از هم جدا میکند.
دلایل تخریب روسازی راه
با بیان ساده عریان شدن، شکست پیوند چسبندگی بین سطح مصالح سنگی و قیر میباشد. معمولاً عریان شدن از زیر لایه آسفالتی شروع میشود و به سمت بالا حرکت میکند تا ساختمان روسازی ضعیف شود. زیرا با ترافیک ترکها ظاهر میشوند و در مراحل پیشرفته روسازی شروع به خرد شدن میکند و عامل اصلی آن آب است.
مکانیزم عمل به این ترتیب است که آب بین لایه نازک قیر و سطح مصالح سنگی دست مییابد و از آنجایی که سطح مصالح سنگی جاذبه بیشتری نسبت به آب دارند تا به قیر، پیوند چسبندگی شکسته میشود.
اتصال قیر و سنگدانهها با نیروی جاذبه بین مولکولهای غیرمشابه که آنها را محکم به هم میچسباند حاصل میشود. چسبیدن یک ماده به ماده دیگر پدیدهای سطحی است. چسبندگی به تماس نزدیک دو ماده و جاذبه دو طرفه سطوح آن بستگی دارد.
چندین تئوری چسبندگی برای تشریح پیوند یا عدم پیوند قیر به کانیهای مصالح سنگی پیشنهاد شده است. براساس عمومیترین تئوری پذیرفته شده، چسبندگی انرژی آزاد روی سطح سنگ که انرژی آزاد روی سطح مایع (قیر یا آب) را جذب میکند، به وجود میآید. این انرژی آزاد همچنین کشش سطحی نامیده میشود. برای امکان نزدیکترین تماس بین قیر و سطح مصالح سنگی، قیر باید توسط گرم شدن، امولسیون نمودن یا مخلوط شدن با حلالهای نفتی به صورت مایع درآید. توانایی قیر مایع شده به ایجاد تماس نزدیک با سطوح مصالح سنگی، قدرت پوشش مصالح نامیده میشود. قدرت پوشش قیر به مقدار زیادی با ویسکوزیته آن کنترل میشود. اگر همه شرایط یکسان باشد، ویسکوزیته کمتر، قدرت پوشش بالاتر را به همراه دارد. توانایی مصالح سنگی برای تماس کامل با یک مایع، توانایی پوشش شدن نامیده میشود.
قیر عملاً جاذبهای برای آب ندارد، از طرف دیگر، بیشتر مصالح جاذبه هم به قیر و هم به آب را دارند. بنابراین اگر یک لایه نازک آب روی سطح مصالح باشد، قیر ممکن است به راحتی ذرات مصالح را بپوشاند، اما به سطح آن نخواهد چسبید، مگر اینکه قیر جانشین لایه نازک آب شود.
قیر همچنین ممکن است ذرات سنگ پوشیده با غبار را بدون چسبیدن به آنها بپوشاند. لایه غبار از تماس قیر با سطح سنگ جلوگیری میکند. حتی اگر مصالح سنگی خشک باشند، ذرات غبار ممکن است حفرههای ریزی در لایه نازک قیر ایجاد نمایند که اجازه میدهد آب از آنها بگذرد.
در مورد قیرهای امولسیونی باید اذعان داشت که هر دو نوع قیرهای امولسیونی آنیونیک و کاتیونیک میتوانند خصوصیات چسبدگی و عمل آوری داشته باشند (با توجه به نوع مصالح). تجربه نشان داده است که امولسیونهای آنیونیک (با بار منفی روی ذرات قیر) بیشتر مناسب استفاده با مصالح سنگی که بارهای سطحی مثبت دارند میباشند. بالعکس امولسیونهای کاتیونیک (با بار مثبت روی ذرات قیر) بیشتر مناسب مصالح سنگی که دارای بارهای سطحی منفی هستند میباشد. در کاربرد قیرها امولسیونی آنیونیک یا کاتیونیک، ته نشست اولیه ذرات قیر یک واکنش الکتروشیمیایی است، اما پیوند اصلی مقاومت بین لایه نازک قیر و مصالح سنگی بعد از، تبخیر آب امولسیون و آبی که ممکن است روی سطح مصالح سنگی باشد، ایجاد میگردد. همچنین بافت سطحی مصالح، پوکی و خصوصیات جذب آنها روی چسبندگی قیر به مصالح سنگی اثر میگذارند. مصالح سنگی با سطح صاف به خوبی مصالح سنگی با سطح خشن، لایه نازک قیر را نگه نخواهند داشت. ذرات متخلخل که قیر را جذب میکنند بهتر از مصالح سنگی با سطح صاف لایه نازک قیر را نگه خواهند داشت. مصالح سنگی متخلخل قیر بیشتری نسبت به مصالح غیرمتخلخل نیاز دارند.
انواع عریان شدن
عریان شدن زمانی که پیوند بین قیر و مصالح سنگی با آب شکسته شود، اتفاق میافتد. به علت کامل خشک نشدن، آب ممکن است روی سطح مصالح یا داخل خلل و فرج سنگدانهها باشد یا ممکن است از منابع دیگری بعد از اجرا آب نفوذ کرده باشد. حداقل به 6 روش به شرح زیر ممکن است پیوند بین قیر و مصالح سنگی شکسته شود:
1- به شکل ذرات ریز و پایدار در آمدن
علت عریان شدن تحت عنوان خود به خود خرد شدن و به شکل ذرات ریز و پایدار درآمدن.
2- تفکیک
جدا شدن قیر از سطح مصالح سنگی توسط لایه نازک آب بدون شکست واضح و قابل دید در لایه نازک قیر است که نهایتاً لایه نازک قیر میتواند کاملاً از مصالح سنگی جدا شود.
3- جابجایی
این امر هنگامی است که چسبندگی قیر به سطح مصالح سنگی توسط آب ضعیف شود. در این نوع عریان شدن، آب آزاد از طریق نفوذ در پوشش قیری به سطح سنگدانهها راه مییابد. شکست ممکن است از پوشش ناکافی سنگدانهها هنگام مخلوط کردن آسفالت در کارخانه آسفالت یا گسیختگی لایه نازک قیر باشد.
4- گیسختگی لایه نازک
این پدیده نیز یک روش عریان شدن است که در واقع میتوان آنرا اولین گام در عریان شدن نامید. گسیختگی لایه نازک قیر روی ذرات مصالح سنگی عموماً بعلت اعمال تنشهای ناشی از ترافیکایجاد خرابی در لبهها و گوشههای تیز که پوشش قیر در آنها بسیار نازکتر است، اتفاق میافتد.
5- فشار آب حفرهای
این فشار عاملی برای تشدید عریان شدگی میباشد. در مخلوطهای آسفالتی با فضای خالی زائد، آب ممکن است آزادانه از میان فضاهای خالی مرتبط داخلی عبور کند. ترافیک ممکن است درصد فضای خالی روسازی را کاهش داده، مسیرهای عبور بین فضاهای خالی را ببندد و آب را محبوس نماید. به علت جریان ترافیک و عبور مکرر آب، فشار آب حفرهای به حدی میرسد که عریان شدن قیر از سطح مصالح سنگی را ایجاد مینماید.
6- جریان آب هیدرولیکی
این جریان بیشتر از لایههای سطحی روسازیهای آسفالتی و در قسمت زیرین لایه اعمال میشود. وقتی که روسازی اشباع باشد، چرخهای وسیله نقلیه آب را به درون روسازی از جلو تایرها فشار میدهند و آن را از پشت تایرها به بیرون میمکند. این حرکت آب به عریان شدن مصالح سنگی کمک میکند. همچنین غبار و ماسه و سنگدانههای رها شده در جاده نیز ممکن است با آب باران مخلوط شده و خراشیدگی لایه نازک قیر را تسریع بخشند.
علت عریان شدن
به طور کلی فقط یک علت برای عریان شدن وجود دارد: آب بین لایه نازک قیر و سطح مصالح سنگی راه یابد و جانشین قیر به عنوان پوشش مصالح سنگی شود. آب به چند طریق ممکن است به سازه روسازی برسد. از میان آنها میتوان به آب درون یا روی مصالح سنگی که کاملاً خشک نشدهاند، زه آب باران از میان شانهها، ترکها یا روسازی متخلخل، آب زیر سطحی (که از نقاط بالاتر فشار هیدرواستاتیکی تولید مینماید)، آب موئینه از بستر راه و تبخیر آب از لایههای زیرین اشاره نمود. به هر صورت آب به روشهای مختلفی ممکن است به مصالح سنگی برسد.
کاهش عریان شدن یا جلوگیری کردن از آن
برای ساخت روسازی جدید، یا روکش یا بازیافت یک روسازی قدیمی راهنماییهای زیر باید برای کاهش احتمال عریان شدن مورد توجه قرار گیرد:
1- برای روسازیهای جدید تمام آسفالتی از دانهبندی پیوسته، خوب متراکم شده، مستقیماً بر روی بستر کاملاً آماده شده استفاده شود. تحقیقات نشان میدهد، اگر این روسازیها به طور مناسب و خوب ساخته شوند حتی در بخش ترانشه هیچ آبی زیر این روسازیها جمع نمیشود. بنابراین این روسازیها به طور مؤثری در مقابل عریان شدن مقاومت مینمایند.
2- ایجاد زهکشی اصولی برای ساختمان روسازی ـ اگر آب آزاد سریعاً دفع شود یا از مخلوط مصالح سنگی و قیر دور نگه داشته شود، عریان شدن ناشی از تشکیل امولسیون، جابجایی، گسیختگی لایه نازک یا جریان آب هیدرولیکی توسعه نمییابد. آب جدا از مخلوط نگه داشته میشود که باعث مقاومت عریان شدن بیشتر مصالح سنگی شود.
3- در اکثر حالات از مخلوطهای سنگدانه و قیر با دانه بندی متراکم به جای دانهبندی باز برای لایههای میانی و اساس استفاده نمائید استفاده از مخلوطهای با دانهبندی پیوسته و خوب متراکم شده از ورود آب به لایههای روسازی جلوگیری میکند. وقتی مخلوطهای اساس با دانهبندی باز در تعمیر ترکها استفاده میشود تعبیه سیستم مناسب زهکشی جهت جلوگیری از ایجاد فشار آب حفرهای و احمال عریان شدن ضروری میباشد.
4- اطمینان نمایید که همه لایههای روسازی کاملاً متراکم شدهاند و در لایههای با دانهبندی پیوسته فضاهای خالی مرتبط برای عبور آب از میان آنها وجود نداشته باشد. روش آزمایش تجربی، «ASTM:D3637 نفوذپذیری مخلوطهای آسفالتی» روشی را برای کنترل نفوذ پذیری روسازیهای متراکم شده در صحرا را در برمیگیرد.
5- از مصالح سنگی تازه شکسته شده با مقاومت عریان شدن ضعیف استفاده نکنید. قیر از مصالح سنگی که برای یک هفته یا بیشتر انبار شدهاند کمتر لخت میشود تا نسبت به همان مصالح سنگی که بتازگی شکسته شدهاند.
6- از مصالح سنگی گرم و خشک استفاده کنید ـ اگر مصالح سنگی دارای سطح خشک باشند به طوری که هیچ رطوبتی بین مصالح سنگی و لایه نازک قیر موجود نباشد، عریان شدن کمتر اتفاق میافتد.
7- از مصالح سنگی تمیز استفاده کنید ـ از مصالح سنگی درشت با ذرات رس نظیر غبار که به طور محکم به سطح آنها چسبیده است نباید استفاده شود. حتی اگر قیر به طور کامل سنگدانه را بپوشاند، غبار از چسبیدن قیر به سطح سنگدانه جلوگیری خواهد نمود.
8- از مصالح سنگی با جاذب رطوبتی بالا در صورت در دسترس بودن انتخابهای دیگر استفاده نکنید لازم است مصالح سنگی که بیشترین مقاومت را نسبت به عریان شدن دارا میباشند، استفاده گردد. با انجام آزمایش حساسیت آبی مصالح و قیر برگزیده برای پروژه، تعیین نمایید کدام مصالح سنگی برای پروژه بهترین میباشد.
9- هنگامی که استفاده از مصالح سنگی جاذب آب اجتناب ناپذیر است، یک ماده ضد عریان شدن را به مقدار مناسب تعیین شده توسط آزمایشهای حساسیت آبی و طرح مخلوط آزمایشگاهی اضافه نمایید آهک هیدراته ومواد مایع ضد عریان شدن پایدار در مقابل حرارت عملکرد صحرایی قابل قبولی با مصالح سنگی منتخب فراهم نمودهاند. اگر آهک هیدراته و مواد مایع ضد عریان شدن پایدار در مقابل حرارت عملکرد صحرایی قابل قبولی با مصالح سنگی منتخب فراهم نمودهاند. چنانچه آهک هیدراته انتخاب شود، بهترین نتایج وقتی حاصل میگردد که مصالح سنگی با ماده آبکی آهک هیدراته تثبیت شود. بهترین نتیجه بعدی، وقتی است که آهک هیدراته به مخلوط آسفالتی در ضمن تهیه آن اضافه میشود. با بعضی مخلوطها، مواد مایع ضد عریان شدن پایدار در مقابل حرارت مؤثر بودهاند. فرآوردهای را انتخاب نمایید که با مواد خاص در مخلوط مؤثر باشد. انتخاب را فقط بعد از تکمیل بررسیهای آزمایشگاهی انجام دهید.
10- اگر از یک ماده مایع ضد عریان شدن استفاده میشود، مطمئن شوید که ماده به مقدار مناسب پیشنهاد شده توسط آزمایشگاه اضافه شده است ـ بیش از اندازه افزودنی میتواند در حضور آب در ماده ضد عریان شدن بچرخد. در هر حالتی، هیچ ماده ضد عریان شدن به عنوان ساخت دستورالعمل خوب نباید توصیه شود.
11- قیری را انتخاب نمایید که وقتی مایع میشود، مصالح سنگی را پوشش نماید اما در سرویسدهی، ویسکوزیته بالایی به قدر کافی داشته باشد که در مقابل عریان شدن مقاومت کند. ضمن آنکه دیگر اهداف طرح را برآورده نماید ـ لایههای نازک یا ضخیم قیر دسترسی آب به سطح مصالح سنگی را مشکل میسازد.
12- مطمئن شوید که ذرات مصالح سنگی به طور کامل و یکنواخت با لایه نازک قیر ضخامتی که مخلوط شروط مقاومت را برآورده نماید، پوشش شود ـ لایههای نازک یا ضخیم قیر دسترسی آب به سطح مصالح سنگی را مشکل میسازد.
13- در تمام مدت ساخت روسازی کنترل کیفی خوبی انجام دهید.
لایه های خاکی ، زیر اساس ، اساس ، رویه ها
هدف از روسازی : ایجاد یک سطح صاف و هموار که قابلیت تحمل وزن چرخ های وسایل نقلیه را داشته باشد و در طول عمر روسازی در تمام شرایط آب و هوایی پایداری خود را حفط کند . روسازی راه مجموعه ای از یک سری لایه های طراحی شده با مصالح ها بر روی لایه های تحکیم شده زمین طبیعی می باشد . زمین طبیعی در حالت عادی مقاومت و تراکم کافی را ندارد ، در نتیجه لایه های خاکریز با ضخامت های محدود تعریف شده ، پخش و کوبیده می شوند تا به ارتفاع از پیش تعیینشده بستر روساری برسند .
تا این قسمت زیر سازی راه گفته می شود و به مجموعه لایه های بعدی روسازی راه گویند.
اولین لایه روسازی زیر اساس (Sub base) نامیده می شود . زیر اساس در تمام پروژه ها طراحی و احداث آن اجباری نیست ، در دوحالت از زیر اساس استفاده می کنیم :
1- جاده اصلی باشد
2- زیر سازی راه ضعیف باشد
مصالح زیر اساس ، شن و ماسه ای نسبتا مرغوب هستند و با توجه به محدودیت ضخامت هر لایه ممکن است که در چند لایه این کار انجام شود .
بعد از لایه زیر اساس ، لایه اساس (Base) را خواهیم داشت . اجرای لایه اساس در تمامی پروژه ها الزامیست.
متاسفانه در ایران در بسیاری از پروژه های راهسازی ،زیر اساس که وجودش اجباری نیست ریخته می شود اما اساس که وجودش الزامیست به دلیل پرهزینه بودن حذف می شود.
مصالح اساس باز هم شن و ماسه اما با کیفیت بالاست (کاملا مرغوب) . در اینجا هم با توجه به محدودیت ضخامت هر لایه می تواند لایه اساس در چند لایه اجرا شود .
در مورد لایه اساس با توجه به نزدیک بودن به سطح جاده می توانیم این لایه را با مواد خارجی تثبیت کنیم .
مواد خارجی مثل : سیمان و یا قیر : (اساس تثبیت شده با سیمان یا اساس تثبیت شده با قیر )
اساس های تثبیت شده مقاومت و دوام بیشتری خواهند داشت . اگر هم تثبیت نکنیم و شن و ماسه خالی باشد به آن اساس دانه ای گوییم . در یک روسازی می توانیم هم لایه اساس دانه ای و هم تثبیت شده داشته باشیم.
نهایتا در آخرین لایه ها ، لایه های رویه را خواهیم داشت .
لایه های رویه تابعی از میزان تردد در مسیر هستند و هرچه تردد بیشتر باشد رویه قوی تر و بادوام تر باید طراحی شود . به طور مثال در راه های فرعی درجه 3 (روستایی) میزان تردد بسیار کم و ناچیز می باشد ، در نتیجه می توانیم از رویه شنی استفاده کنیم . در راه های درجه 2 یا منطقه ای با تردد بیشتر می توانیم از آسفالت سرد استفاده کنیم و در صورتی که مسیر پر تردد یا جاده اصلی داشته باشیم می توانیم از رویه های بتنی و یا آسفالت گرم استفاده کنیم.در کشور هایی مانند ایران که تولید قیر زیاد و قیمت کمی هم دارد از آسفالت گرم استفاده می کنیم و شاید قریب به اتفاق تمام پروژه های سطح کشور آسفالتی باشد و بر عکس در کشور هایی که سیمان زیاد تولید می شود و ارزانتر خدمت مصرف کننده است رویه های بتنی توجیه پذیرند . رویه های بتنی مانند دال مسلح عمل می کنند ، در سطح کشور و در سطح شهر مکان هایی نیز می باشد که بتنی ساخته شده اند ( قسمتی از فرودگاه ، قسمتی از ترمینال ، زیر گذر حرم مطهر مشهد قبلا رویه یتنی داشته است و...)
رویه های بتنی از لحاظ اجرا بسیار مشکل تر از رویه های آسفالتی می باشد . تعمیر مشکل تری هم نسبت به آسفالت دارد . ولی از لحاظ استقامت در مقایسه با آسفالت گرم ممکن است استقامت بیشتری داشته باشد .
آسفالت گرم انواع مختلفی دارد . بهترین نوع آن بتن آسفالتی است ، هر آسفالت گرمی بتن آسفالتی نیست که بحث عمده ما نیز برای بتن آسفالتی خواهد بود .
رویه : ( رویه بتنی ، آسفالت گرم ، آسفالت سرد، رویه شنی )
عواملی که در طراحی روسازی تاثیر دارند :
1- خاک بستر روسازی : که بایستی از لحاظ جنس و با نفوذ پذیری مورد بررسی قرار بگیرد.
2- مصالح روسازی : که بایستی از لحاظ مقاومت و دوام بررسی کنیم .
3- میزان تردد که بایستی بر اساس تعداد محورهای پیش بینی شده در طول عمر روسازی ، طراحی شود .
4- عوامل جوی : روسازی بایستی در سرما و گرما و تکرار بارندگی ها و یخبندان ها پایداری خود را حفظ کند .
روسازی هایی که رویه بتنی دارند ، اصطلاحا روسازی های سخت و روسازی هایی که رویه آسفالتی دارند ، اصطلاحا روسازی های انعطاف پذیر نامیده می شوند .
در روسازی های انعطاف پذیر چون فشار ناشی ار چرخ های وسایل نقلیه در سطح کمتری به بستر روسازی فشار وارد می کنند ، در نتیجه شناخت رفتار خاک در بستر روسازی برای این نوع روسازی ها بسیار مهم است .
برای شناخت خاک ، نمونه برداری و گمانه زنی انجام می دهیم .
برداشت ها از محور راه و از کناره های راه پیشنهادی صورت می گیرد .
فاصله نمونه ها بستگی به تنوع خاک دارد ، هرچه تنوع خاک بیشتر باشد ، فاصله نمونه ها کمتر انتخاب می شوند . این فاصله بین 15 تا 150 متر است .
هدف از انجام نمونه برداری :
1- تعیین جنس و مشخصات خاک بستر
2- تعیین محل و جنس خاک مناسب برای بکارگیری در خاکریزهاست.
3- تعیین محل و جنس مصالح مناسب جهت تثبیت خاک هاست.
4- تعیین محل و جنس مصالح مناسب جهت به کارگیری در لایه های روسازی است.
5- مشخص کردن سطح آب های زیر زمینی می باشد . در پروژه های راه سازی عمق آب های زیر زمینی راباید مشخص کنیم ، چراکه اگر سه عامل زیر همزمان با هم اتفاق بیفتد باعث ازبین رفتن روسازی می شود :
1- سطح آب های زیر زمینی در عمق کمتر از 3 متر باشد .
2- خاک بستر لایه دار باشد
3- درجه حرارت به زیر صفر برسد.
طراحی جاده ها در خاک های نمکی
امروزه راههای ارتباطی یکی از عوامل مهم زیربنایی توسعه اقتصادی شناخته شده ودر ارتباط مستقیم با شکوفایی اقتصاد و صنعت کشـور وایجادرابطه اجتماعی افراد؛از لحاظ مبادلات بازرگانی واز همه مهمتر بسط دانش، فرهنگ وبهداشت در مناطق دور و نزدیک شناخته شده است بدین جهت راه و راهسازی بعنوان پایه و اساس اقتصاد معقول هر جامعه مورد توجه قرار گرفته است .
از اینجاست که راه وسیله جابجا کردن ثروت نام گرفته است. مراحل مختلف طراحی واحداث راهها ، متاثر از عوامل مختلف اقلیمی ،اجتماعی ،اقتصادی وسیاسی است .پارامترهای مختلفی که در مراحل مختلف مسیر یابی ،انتخاب مصالح مناسب ، روش اجرا و… تاثیر گذارند، را میتوان به دو بخش اختیاری و غیر اختیاری تقسیم نمود.بعنوان مثال انتخاب نوع مصالح روسازی را می توان اختیاری به حساب آورد، چون بسته به شرایط اقتصادی وبررسی منابع قرضه دور و نزدیک میتوان بهترین مصالح را از جهات مختلف انتخاب کرد،ولی پارامترههایی مانند توپوگرافی و شرایط اقلیمی به گونه ای هستند که ایجاد تغییرات در آنها مستلزم سرمایه گذاری هنگفت ودور از دسترس است و به ناچار تمامی مراحل طراحی و اجرا باید با در نظر گرفتن این شرایط صورت پذیرد.
از آنجاییکه برای تکمیل وبهبود شبکه ارتباطی کشور ، عبور از مناطق بیابانی ،اجتناب ناپذیر است به نظر میرسد که شناخت مسائل ویژه پروژههای راهسازی در برخورد با کویر و بیابان و روشهای مقابله و کنترل آنها ،لازم و مورد توجه باشد .بنا بر این در مقاله حاضر سعی می شود با رویکرد فوق به مسائل راهسازی پرداخته شود .
نکته قابل توجه اینکه در سراسر این مقاله عبارات بیابان و کویر به تساهل بجای یکدیگر مورد استفاده قرار گرفته اند که به دلیل تاکید مقاله بر مسائل راهسازی ناشی ازاقلیم (ونه خود اقلیم)، تاثیری بر روند کلی مقاله نخواهد داشت .
همچنین در معرفی مشکلات و راهکارهای
ارئه شده،بدلیل محدودیت مقاله ،جانب اختصار رعایت شده و مراجع جهت اطلاعات تفصیلی
در هر زمینه معرفی شده است.
نگارنده جهت جمع آوری مراجعی جامع در این زمینه ، علاوه بر کتب راهسازی موجود در
کتابخانه دانشگاه آزاد اسلامی گرگان ،به جستجو در سایتهای مختلف شبکه اینترنت و
مجلات معتبر راهسازی واساتید این رشته پرداخته است . لذا در جمع آوری ،تحلیل ،و
نتیجه ــ گیریهای به عمل آمده ،وجود اشکال و مسامحه ،قریب به یقین است واز استاد
گرامی که در رفع این مشکلات یاری رسان باشند،پیشاپیش سپاسگزاری میشود .
با توجه به مطالب ذکر شده ، در این مقاله مشکلات پروژههای راهسازی در مناطق مختلف کویری از جمله خاکهای نمکی ، بیابانهای ماسه ای و کویر های باتلاقی مورد بحث قرار گرفته است وراههای کنترل و مقابله به اختصار بیان شده است .
طراحی جاد هها در خاکهای نمکی طبق یک تعریف ، خاک نمکی خاکی است که در لایه یک متری فوقانی آن ، مقدار نمکهای محلول ، بیشتر از 3 /. درصد وزنی باشد {4}.اینخاکها معمولاًدر مناطق بیابانی و به صورت یک منطقه (zone)پیوسته تشکیل می شود والبته گاهی هم به صورت سطوح پراکنده بین خاکهای غیر نمکی به چشم می خورد .
در یک طبقه بندی کلی می توان این خاکها
را به دو دسته خاکهای قلیایی سیاه و خاکهای قلیایی سفید تقسیم کرد که در نوع اول
،بیشتر نمکها در عمق بیشتر از 5/. متر و در نوع دوم در سطح خاک قرار دارند واز
آنجاییکه در مناطق بیابانی اغلب میزان بارش اندک است ، بیشتر با نوع دوم یعنی
خاکهای قلیایی سفید سرو کار داریم که نمک های غالب ، در آنها بصورت کلراید ،
سولفات و کربنات سدیم ،کلسیم ومنیزیم است .
مشکلات خاکهای نمکی وجود خاکهای نمکی در پروژههای راهسازی سبب بروز مشکلاتی میگردد
که ذیلاً به مهمترین آنها می پردازیم :
ــ این خاکها ممکن است در شرایط عادی
(خشک)،مقاومت و مشخصات مکانیکی مناسبی از خود بروز دهند بطوریکه برای استفاده برای
بستر راه مناسب تشخیص داده شوند ؛ لیکن اغلب در برخورد با رطوبت دچار افت های شدید
مقاومتی شده و حتی در برابر بارهای بسیار کوچک دچار فروریزی (collapse )می شوند.یک نمونه از
این خاکها به نام sabkha
که در منطقه وسیعی از عربستان سعودی یافت می شود، خرابیهای شدید و نیز لغزش شیبها
و ترانشه ها را پس از بارندگی ها ی بیابانی ، نمایان ساخته است . بنابراین نمی
توان به مقاومت ظاهری این خاکها در حالت خشک اطمینان کرد .
ــ نمکهای موجود در خاک ممکن است به روسازی راه هم آسیب برساند که میزان آسیب
رسانی به نوع و میزان نمکها و نیزبه نوع مصالح رو سازی بستگی دارد . به عنوان مثال
اگر میزان سولفات سدیم و منیزیم حتی به یک درصد برسد ، می تواند در یک دوره دو تا
سه ساله روسازی را تخریب کند . در جدول 1 تقسیم بندی برحسب نوع و میزان نمکها ، و
کفایت هر نوع خاک برای استفاده به عنوان مصالح بستر و یا زیر اساس راه بررسی شده
است .
شدت نمکی بودن خاک میزان نمکها در یک متر فوقانی خاک % امکان استفاده در راه سازی
نمکهای کلراید و کلراید همراه سولفات نمکهای سولفات و کربنات استفاده در بستر راه استفاده در زیر اساس بصورت تثبیت شده
کم 1 – 3/0 5/0 – 3/0 مناسب مناسب
متوسط 5 – 1 2 – 5/0 مناسب نامناسب
زیاد 8 – 5 5 – 2 مناسب در شرایط خاص نامناسب
بیش از حد 8 5 نامناسب نامناسب
جدول1- اثر نوع
ومیزان نمکها بر کفایت مصالح راهسازی
راههای مقابله و کنترل خاکهای نمکی همانگونه که ذکر شد ، خاکهای نمکی تاثیرات
نامطلوبی بر پرژههای راهسازی دارد . بنابراین راههای مختلفی برای مقابله و کنترل
این گونه خاکها مورد برسی قرار می گیرد .
ــ ایرانیان باستان هرگاه ناگزیر از احداث راه بر روی خاکهای نمکی بودند،خاکریزی
به ارتفاع 70تاسانتیمتر از خرده سنگ ویا خرده آجر مطابق شکل 1 ایجاد می کردند و
بدین ترتیب تا حدی از مشکلات مقاومتی و رطوبتی این خاکها دوری می جستند{1}.
ــ باتوجه به مشکلات ذکر شده باید تا حد امکان از نفوذ نمکها به مسیر راهسازی
جلوگیری به عمل آورد و اگر در مسیر ، با تودههای عظیم نمکی شدید برخوردیم باید
آنها را دور بزنیم .مثلاً در پروژه راه شهداد ـ نهبندان قسمت عمدهای از مسیر ، با
تودههای عظیم نمکی مواجه بود که دور زدن این محدوده وعدم ورود به آن ، به عنوان
راه حل اقتصادی انتخاب گردیده است .
ــ اگر خاک ریزی بستر راه شامل خاکهای
نمکی باشد ، باتوجه به نوع خاک(شرایط زهکشی) و سطح آب زیر زمینی ، تمهیدات خاصی
باید در نظر گرفته شود . البته از آنجاییکه معمولاً سطحآب زیر زمینی در بیابانها ،
بسیار پایین است ، اقدامات خاصی دراین زمینه مورد نیاز نخواهد بود ولی در صورت
بالا بودن سطح ایستایی باید ارتفاع خاکریز به میزانی که در جدول 2 آمده است ،
بالاتراز سطح ایستایی اجرا گردد .
ــ در صورت اجتناب ناپذیر بودن استفاده از این نوع خاکها در پروژه راهسازی ، میزان
مجاز نمکها ، با استفاده از جدول 1 کنترل میگردند. 80
نوع خاک تراز بستر راه بالاتر از سطح آب (متر)
خاک نمکی ضعیف خاک نمکی شدید
ماسه ها و لومهای درشت دانه ماسه ای 5/0 7/0
ماسه های لای دار و لوم ماسهای 9/0 1/1
لوم ها و رسها 4/1 6/1
لومهای ماسه ای لای دارولومهای لای دار 6/1 9/1
جدول 2-حاقل تراز خاکریز نسبت به سطح
ایستایی در خاکهای نمکی
راهسازی در بیابانهای ماسه ای خواص آب و هوایی و توپوگرافی بیابانهای ماسه ای ،
اساساًشرایط ساخت واستفاده از جادهها را دچار مشکل می کندکه در این حالت توپوگرافی
خود متاثر از حرکت پیوسته ماسه ها در اثر باد است. چگونگی اندر کنش باد وخاک
وتشکیل وحرکت انواع مختلف تودههای ماسه درمناطق مختلف در مراجع {4}و{5} آمده است
که می توانبرای بدست آوردن اطلاعات بیشتر در این زمینه به مراجع ذکر شده ماجعه کرد
. با توجه به این مراجع میتوان بطور خلاصه میزان پیشروی یک توده ماسه ای ( D ) با ارتفاع H را که تحت اثر باد ، با
دبی در واحد عرض Q
در حال حرکت است ، با رابطه 1نشان داد : g: وزن مخصوص توده ماسه
(1) D=Q/Hg
مشکلات ماسه های بیابانی
در هنگام احداث و نیز در دوران بهره برداری راههایی که از مسیر ماسه های بیابانی می گذرند، مشکلات عدیدهای گریبان گیر طراحان و مسؤلین محافظ راهها خواهد شد که در زیر به شرح برخی از این مسائل پرداخته می شود :
ــ کمبود آب یکی از مواردی است که
فرایند اجرای زیر سازی و روسازی راه را با مشکل روبرو می کند . همچنین هنگام بهره
ـ برداری خطری برای مسافران محسوب می شود .
ــ یکی از مشکلات احداث جاده در این گونه نواحی ،عدم وجود جادههای دسترسی به محل
احداث راه اصلی و نیز مشکلات احداث راه موقت دسترسی است . بنابراین اغلب ، لازم به
نظر می رسد که راه در دو مرحله اجرا شود . مرحله اول ایجاد یک راه موقت برای
دسترسی و مرحله دوم اجرای راه اصلی که می تواند بر روی مسیر اولی قرار گیرد .
ــ در شرایط خاص آبوهوایی بیابان ،
ماشین آلات و نیز نیروی انسانی از کارایی لازم برخوردار نیستند . بطوری که وجود
گرد و غبار و نیز گرمای هوا ، احتراق را در ماشین آلات دچار اختلال می کند و کادر
اجرایی با کاهش توان فکری و عملی (در مقایسه با شرایط آب و هوایی مناسب ) مواجه می
گردند .
ــ چنانچه خاکریز بستر راه بر روی ماسه های سست قرار بگیرد ، امکان لغزش و
ناپایداری شیبها و نیز خطر ریزش ترانشه هایی که برای عبور راه احداث می شود زیاد
خواهد بود .
ــ پوشیده شدن مسیر راه از تودههای در حال حرکت ماسه و در نتیجه بسته شدن مسیر ،
از جمله مشکلاتی است که هر لحظه موفقیت و کارایی یک راه بیابانی را تهدید می کند .
ــ عدم وجود مصالح قرضه با دانه بندی و خواص مکانیکی مناسب برای بستر ، زیر اساس ،
اساس و رویه راه ، احداث این گونه راهها را از نظر اقتصادی با مشکل مواجه می کند .
راههای مقابله و کنترل ماسه های بیابانی ــ با توجه به گلباد به دست آمده در منطقه
و روابط اندر کنش باد و خاک ، می توان حرکت تودههای ماسه را پیش بینی و ارزیابی کرد
.بنا براین باید حتی الامکان سعی کرد تا مسیر راه در جهت حرکت تودههای ماسه روان
قرار نگیرد .
ــ تا حد امکان باید از اجرای خاکریز بستر راه برروی ماسه های سست جلو گیری شود و
در صورت اضطرار ، از عملیات تثبیت استفاده شود . برای مطالعه بیشتر در زمینه تثبیت
ماسه های روان از مراجع{4}و{5} استفاده نمود .
ــ حفر ترانشه در مسیر های ماسه ای با محدودیت های خاصی مواجه است ، بدین ترتیب که شیب های ترانشه به گونه مناسبی با مصالح درشت دانه و سنگی پوشانده شده و شکل مقطع طوری باشد که با ایجاد جریانهای گردابه ای(Eddy )، از ته نشین شدن ماسه روی مسیر جاده جلوگیری شود . نمونه ای از شکل مناسب برای این ترانشه ها در شکل 2 آمده است .
ــ برای آنکه ماسه های روان مسیر جاده
را مسدود نکنند، یکی از راههای مناسب این است که مقطع جاده به صورت خطوط جریانی (Streamlining ) ساخته شود تا تودههای ماسه
بدون توقف از روی آن عبور کرده و به سمت دیگر بروند یک نمونه از این مقاطع در شکل
2 نشان داده شده است .
ــ در صورتیکه احداث جاده در مسیر حرکت تودههای ماسه اجتناب ناپذیر باشد بهتر است
که مقطع جاده به فاصله ای که بیشتر از دو برابر ارتفاع توده ماسـه است از این
تودهها قرار بگیرد . همچنین می توان بستر راه را روی خاکریز قرار داد که ارتفاع آن
بیشتر از تودههای در حال حرکت باشد یا در اطراف مقطع جاده ترانشه ای برای تله
اندازی تودههای در حال حرکت احداث کرد (شکل3).
ــ علاوه برتثبیت ماسه های روان که برای جلوگیری از حرکت تودههای ماسه انجام می
شودو در موارد فوق به آن اشاره گردید (ومراجع مورد نیاز معرفی شد)یکی دیگر ازموارد
مهم استفاده از فرایند تثبیت ، استفاده از این عملیات در تثبیت مصالح موجود در
منطقه و ایجاد مصالح مناسبجهت استفاده در قسمت های مختلف بستر راه ، زیر اساس ،
اساس و مصالح رویه است .بطوری که مشخصات مقاومتی و مکانیکی لازم برای هریک از این
قسمتها فراهم شود .
تحقیقات ومطالعات وسیعی جهت تثبیت مصالح بیابانی انجام شده است و روشهایی برای برای تولید مصالح مناسب و ارزان قیمت از منابع قرضه موجود در محل ارائه شده است . که از آن جمله میتوان به تحقیقاتی که آقای دکتر نیازی در مرجع{6}بر روی تثبیت خاکهای ماسه ای مسیر زاهدان ـ زابل انجام داده است اشاره کرد.
کویرهای باتلاقی
علاوه برخاکهای نمکی و ماسه ای که عمده سطح کویر را می پوشاند می توان به زمینهای باتلاقی اشاره کرد .به عنوان مثال ،میتوان از احداث راه در باتلاق دشت قران نام برد که کفه ای کویری و در واقع ، دریاچه حاصل از رودخانه های محلی دره بید و رود نمکی است .مواد رسوبی این کفه عموماً لای همراه با مواد ارگانیک است {ا2}. این باتلاق به صورت لجنی بوده و تحمل فشاری آن عملاً صفر است . اگر عبور از این زمینها اجتناب ناپذیر باشد ، باید جسم راه بصورت شناور براین باتلاق اجرا شود . بنابراین باید کشش سطحی لازم برای تحمل وزن راه تولید شود .
ماسه بادی با داشتن کشش سطحی بسیار
زیاد ، اغلب حلال این مشکل است .بنابراین مصالح مناسب وارزان قیمتی برای احداث راه
در این زمینهاست. {2}.در ایران باستان هم برای عبور از زمینهای باتلاقی و احداث
بستر شناور راه ، از زغال چوب مطابق شکل 4 استفاده می کردند{1}.
طراحی بزرگراههاوجاده هابادر نظرگرفتن فضای سبزدر مناطق خشک
در مناطق گرم و خشک که میزان ریزش نزولات جوی کم ویا بسیار کم میباشد استفاده بهینه از قطره قطره آب باران کاری حیاتی و معقول به نظر می رسد .پوشش گیاهی فقیر مناطق بیابانی و گرم وخشک ایران منظرهای هر چند از بعضی لحاظ زیبا ولی ناخوشایند به این مناطق داده است . در طراحی هر سازه مثلاً راه در نظر گرفتن همه جوانب و پرداختن به آنها نشانه هنر طراح میباشد . در طراحی راههای بیابانی و یا بزرگراههای بیابانی یکی از جنبه هایی که میتوان به آن پرداخت زیبا سازی کناره و میان جادهها با استفاده از گیاهان می باشد که تاثیر روانی و فیزیکی بسیار مفیدی بر رانندگان می گذارد . باتوجه به مطالب فوق از آنجا که آبیاری مصنوعی گیاهان در مسیر های طولانی مشکل می باشد لذا در بحث منظر سازی دو مساله زیر باید مورد توجه قرار گیرند:
الف ـ استفاده از گیاهان مقاوم در برابر شرایط اقلیمی منطقه
ب ـ طراحی هماهنگ جاده ها و بزرگراهها
و همچنین زمینهای اطراف آنها با آبرسانی به گیاهان
استفاده ازگیاهان مقاوم در برابر خشکی اولاً به میزان قابل توجه ای آب مورد نیاز
را کم می نماید ثانیاً به دلیل هماهنگی طبیعی با شرایط اقلیمی اثر روانی طبیعی تری
بر انسان دارد و ثا لثاً احتمال شکست پروژه منظر سازی را به مراتب کمتر می نماید
در بخش هماهنگ سازی جادهها و بزرگراهها
با زمینهای اطراف آنها موارد ذیل قابل توجه است :
طراحی جاده ها و بزرگراهها
سطوح نزدیک به مسیر جادهها و بزرگراهها
در مناطق خشک و نیمه خشک از پوشش گیاهی نسبتاًغنی تری برخوردار است . این سطوح در
صورت درست و هماهنگ جاده ها ، نزولات جوی را به تناسب نوع طراحی ،به کنارههای
جاده و یا بخش میانی هدایت می کنند . منظر سازی میانه بزرگراهها نسبت به کناره آن
بنا به دلایلی بهتر و مفید تر است که از آن جمله می توان به جلوگیری از تاثیر نور
خودروهای مسیر مقابل ، تعدیل آلودگی صدا و ممانعت از خستگی رانندگان بعلت ایجاد
مناظر زیبا اشاره نمود .
به همین دلیل در این نوع طراحی معمولاً بخش میانی را 50 تا 70 سانتیمتر پایین تر
از سطح آسفالت در نظر می گیرند و سطوح آبگیر آسفالت در دو طرف باید دارای شیب عرضی
معادل یک درصد به طرف بخش میانی باشند که در صورت عدم لحاظ بخش میانی در بزرگراهها
لازم است شیب دهی به نحوی مشابه به سمت حاشیه ها باشد .
طراحی هماهنگ زمینهای اطراف
علاوه بر استفاده از رواناب سطح جادهها
می توان از رواناب باران که از حوضه های بالا دست جاری می شود نیز برای ذخیره آب
مورد نیاز جهت نظر سازی جادهها استفاده کرد ، بدین منظور لازم است عملیات فنی
ویژه ای برای ایجاد سطوح آبگیر باران انجام شود که در ذیل به برخی از آنها به
اختصار اشاره می شود .
استفاده از خاکریزهای شانه و حاشیه راهها
در مناطق بیابانی و یا دشتی برای حفاظت
شانه جادهها در برابر خطرات ناشی از سیلابهای ناگهانی و همچنین ذخیره سازی محدود
آب باران و هدایت این آب به دهانه پلها از ایجاد خاکریزهایی در سمتی از جاده که در
معرض خطر سیلاب قرار دارد استفاده می کنند این خاکریزها که به صورت زیگزاگ اجرا می
شوند و علاوه بر انباشتن رطوبت ناشی از آب باران جمع آوری شده ، به صورت سطوح
آبگیر عمل نموده و عرصه مناسبی برای استقرار گیاهان در حاشیه جادهها فراهم می
نماید. شکل(5)
احداث آبروهای خاکی
معمولاً آبهای جاری ناشی از باران در نواحی بالادست راهها پس از عبور از پلها سرعت و شدت بیشتری گرفته و در سرزمینهای پایین دست رها می گردند . یکی از روشهای جلو گیری از هدر رفتن آب به این طریق احداث آبروهای خاکی می باشد . این آبروها خاکریزهای بزرگ خاکی به ارتفاع 5/. تا یک متر می باشند که معمولاً به صورت هلالی احداث می شوند . در این روش آب پس از عبور از پل به شبکه ای از این آبروهای هلالی هدایت می شودو در آن پس از تکمیل ظرفیت نگهداری آب هر خاکریز آب به سمت خاکریز بعدی هدایت می شود ودر پشت آن جمع می شود .در شکل(6) پلان واضحی از این شبکه آبروها ترسیم شده است .
احداث شیارهای خاکی روی خطوط تراز
در این روش در دو طرف مسیر آبراهه ها
که روانابهای آنها از پلها به پایین دست آنها هدایت می شود در فاصله تقریباً 50
متری از شانه جاده شیارهایی بر روی خطوط تراز کنده می شود که وظیفه آبگیری از
آبراهه با حداکثر ظرفیت ممکن را دارند . بهتر است این شیارها به خاطر اجرای شیب کم
و حجم خاکبرداری کم برروی خطوط تراز احداث شوند . برای آبگیری از این آبراهه ها
لازم است از تاسیساتی مستقل با توجه به شرایط استفاده نمود که ساده ترین این سازه
ها عبارتند از موانع عرضی ، شیب شکن ها ، پشته های خاکی کوتاه و کف بندی های سنگی
سیمانی و یا گابیونی . معمولاً این سازه ها را در فاصله 2 تا 4 متری از مسیر جاده
ودر پایین دست شیارهای احداث شده می سازند .
احداث بندهای انحرافی و آب برگردانها
در این روش در حاشیه جادهها و بزرگراهها در مسیر آبراهه ها اقدام به احداث بندهای اصلاحی در ترکیب با آب برگردانها برای انحراف از مسیر آبراهه به سوی کرت های شطرنجی می نمایند . کرت ها قطعات بزرگی هستند که جهت ذخیره آب برای کشاورزی احداث می شوند و معمولاًطول خاکریز آنها 50 متر می باشد . از این روش در مناطقی که دارای آبراهه ها و خندق ها هستند و عوارض زمین تا حدودی زیاد است ، استفاده می شوند .
احداث سیستمهای پخش سیلاب در حاشیه جاده ها
در مناطق نیمه بیابانی معمولاًمیزان
ریزش باران کم است و همین مقدار اندک باران به دلیل عریانی سطح زمین بسرعت تبدیل
به سیل شده و باعث انهدام راههاو پلها و ابنیه مسیر سیلاب می شود ومزایای کمتری
دارد لذا در صورت مهار وپخش سیلاب نه تنها فوائد بسیاری از این رواناب به انسان
خواهد رسید بلکه از خسارات جدی هم جلوگیری می کند . سیستمهای مختلف پخش سیلاب که
استفاده می شوند عبارتند از :
ــ پخش سیلاب غلام گردشی با استفاده از ایجاد بندهای انحرافی در مسیر آبراهه ها ،
خندق ها و مسیلها
ــ پخش سیلاب غرقابی از طریق احداث خاکریزها یی حداکثر به ارتفاع 50 سانتی متر با
سرریزهای سنگی برروی خطوط تراز
ــ پخش سیلاب با ایجاد کانال های تشتکی برروی خطوط تراز
بدیهی است برای آ گاهی از هریک از سیستمهای یاد شده لازم است به کتابهای حفاظت خاک و راه مراجعه شود .
نتیجه گیری :
مطابق آنچه گفته شد در مقابله با مشکلات پروژه های راهسازی در برخورد با کویر و بیابان هدف اصلی در مرحله اول دوری جستن از اثرات مخرب و مشکل ساز کویر است .بطوری که دور زدن مناطق کویری و قرار نگرفتن در مسیر حرکت توده های ماسه ای در دستور کار طراحان راه قرار می گیرد ولی در بسیاری از موارد ، عبور از این موانع اجتناب ناپذیر می نماید که در این صورت توصیه های طراحی مختلف بسته به مورد ارائه گردید.
همانطور له به کرات در این مقاله اشاره
شد برای در یافت اطلاعات تفصیلی و دسترسی به جداول و روابط بیشتر در هر مورد،
استفاده از مراجع معرفی شده ، توصیه میگردد.
امید است شاهد انجام مطالعات و تحقیقات تئوری و کاربردی بیشتری در این زمینه و
گرایش طراحان و مجریان پروژه های راهسازی به برخورد علمی تر با پروژه ها باشیم . .
عوامل موثر در انتخاب نوع آسفالت
نوع روکش و آسفالت را می توان
به سادگی با توجه به حجم ترافیک شهری در خیابان و نوع خاک انتخاب نمود اما گاهی
انتخاب روکش آسفالت آنقدر پیچیده می شود که باید با توجه به تحقیقات و پژوهش های
سنگین صورت گرفته و فاکتور های مهم و وزین مانند چرخه هزینه زندگی انتخاب کرد. هر
گاه که در انتخاب از متدولوژی استفاده شود باید سبک انتخاب شده عینی، منطقی، علنی،
قابل توضیح و مهم تر از همه این که بهترین معیار برای پرداخت کننده مالیات را در
بر داشته باشد.
بسیاری از آژانس های سازنده بزرگراه های ایالات متحده امریکا درصددند
تا روند روکش کردن خیابان ها را مورد بررسی و بازبینی قرار دهند تا نسب به رعایت
اصول و الگوهای آسفالت کاری مطمئن شوند. در برخی از ایالات تصمیم گیری در این خصوص
فقط بر عهده سازمان مرکزی است و در برخی دیگر به سازمان ها و ادارات زیر مجموعه
نیز تفیذ اختیار شده است.
روکش کردن خیابان ها کاری بسیار دشوارتر از آسفالت کردن مسیر درب
منزل تا پارکینگ اتومبیلتان است. اما آسفالت کردن خیابان ها با این نوع آسفالت
بسیار متفاوت است چرا که آسفالت مطلوب می بایست در برابر ترافیک و عبور و مرور
سنگین اتومبیل ها و بدی شرایط آب و هوایی بسیار مقاوم بوده و از نظر همواری به
گونه ای باشد که بتوان بر روی آن هاکی بازی کرد.
همچنین اگر عمل آسفالت کردن خیابان ها به خوبی صورت گرفته و از آن به
خوبی محافظت شود جذابیت خاصی را به خیابان ها و خانه ها ومغازه ها می بخشد. به
همین جهت است که طراحان و مهندسین با استفاده از خلاقیت خود تغییرات جالبی را در
رنگ و الگوی آسفالت کاری پدید آورده اند. باید از آسفالت خیابان ها طوری محافظت
شود که در زمستان ها در اثر برف و یخبندان آسیبی نبیند و در تابستان هم آلودگی و
کثیفی بر آن تاثیر گذار نباشد. اگر آسفالت این گونه باشد بدیعی است که مقرون به
صرفه، بادوام و دائمی خواهد بود و همچنین نگهداری از آن نیزراحت تر می باشد.
تاثیرطراحی مناسب چیست؟
اگر طراحی دقیق و مناسب باشد می توان گفت که خیابان آسفالت شده تا 20 سال به همان صورت اولیه و بدون مشکل باقی می ماند.
شالوده: جاده از زمین و خاک درست شده است پس می بایست کار زیرسازی آن را با استفاده از مواد جامد شروع کرد.
*زیرسازی خیابان می بایست هموار، قرص و محکم باشد و در بستر حمل و
نقل شهری واقع شود. به هیچ عنوان استفاده از تن مایه های گیاهی و حیوانی و خاک های
سطحی در زیرسازی تجویز نمی گردد.
*حدود 6 تا 8 میلیمتر از سطح بالایی
زیرسازی باید با سنگ ریزه های زبر و در عین حال متراکم پر شود.
*برای عریض سازی و زیرسازی دوباره
خیابان باید مجددا عملیات زیرسازی با سنگ ریزه ها صورت گیرد تا زه کشی محل اجرا با
اطمینان بیشتری انجام شود.
روکش کردن: آنچه می بینیم و به نظر مناسب می آید ملزوما مطلوب نیست.
به عنوان مثال اگر روکش خیابان در نظر صاف و هموار می آید دلیل بر مطلوب بودن و
مناسب بودن آن نیست. در واقع آنچه فاکتور اصلی در مطلوب بودن آسفالت مد نظر است
تراکم و ضخامت آسفالت اجرایی است.
*راههای ورودی و اختصاصی به کمترین
تراکم ضخامت یعنی چیز در حدود 50 میلیمتر آسفالت مخلوط گرم نیازمند است.
*ضخامت هر لایه آسفالت معمولا سه چهارم ضخامت آسفالت نرم و مخلوط و گرم است. پیمانکار می بایست در قراردادش میزان ضخامت و تراکم روکش را بطور دقیق ذکر کند تا ابهامات در این مورد از بین رفته و از هر گونه کارشکنی ممانعت به عمل آید.
*برای اینکه دوام آسفالت بیشتر شود بهتر است که 50 میلیمتر به زیرسازی و 40 میلیمتر به لایه های رویی و سطح خیابان اختصاص یابد.
زه کشی: هنگامیکه آب بر آسفالت ها جاری می شوند و از مسیر خانه ها روان شده و از زیر سازی آسفالت عبور می کنند، تهدید کننده است.
*روکش خیابان ها باید دارای شیب باشد_در شیب گذاری گذاشتن شیب یک چهارم اینچ در هر 5/30 معمول است.(2 سانتی متر متر برای هر یک متر عرض)
*زه کشی زیر زمینی لزومی ندارد.
*برای هر 30 متر از خیابان ارتفاع شیب می بایست 460 میلیمتر باشد.
*زهکشی باید از ساختمان ها فاصله داشته
باشد و نباید اجازه داد تا آب در لبه آسفالت خیابان جمع شود.
چرا استفاده از مواد و مصالح مرغوب
*در خیابان ها که نیروی زیادی بر آن وارد نمی شود همان آسفالت HMA سنتی مناسب است. در بیشتر موارد HL-8 مخلوط برای زیرسازی (به اندازه 19 میل متر) این قبیل خیابان ها استعمال می شود. در زیرسازی جاده های خارج از شهر و پارکینگ ها می توان از HL-3 (به اندازه 5/12 میلیمتر) برای بخش های سطحی استفاده نمود. برخی عقیده دارند که استفاده از HL-3 و یا HL-3A (به اندازه 5/12 میلی متر) به روکش و آسفالت دوام بیشتری می بخشد.
*مطمئن شوید که پیمانکار پروژه آسفالت را از تولید کنندگان مجاز و معتبر تهیه کرده است تا از کیفیت پروژه کاسته نشود.
اجرای صحیح عملیات اجرایی
*زیرسازی می بایست هموار و محکم باشد. پیمانکار باید مناطقی که خاک
سست و نرم دارند را با مواد متراکم و چگال جایگزین سازد این مورد نقش تعیین کننده
ای دارد.
*در مناطقی که خانه های جدیدی ساخته
شده اول مطمئن شوید که دیگر زمین نشست نمی کند شاید لازم باشد برای اطمینان از این
امر چندین ماه منتظر بمانید.
*سنگ ریزه هایی که در شالوده به کار می رود باید طوری ریخته شود که
ضخامت در همه جا یکسان باشد.
*در بخش زیرین آسفالت از گیاه کش ها
استفاده کنید تا اگر احیانا آسفالت در آینده ترک برداشت در آنجا گیاه روئیده نشود
و آسفالت متلاشی نگردد.
*باید آسفالت در درجه حرارت مناسب قرار گیرد. اگر حرارت داده شده بیش
از حد باشد (که در این حالت دود آبی رنگی از روی آسفالت متصاعد می شود) سطح آسفالت
پس از مدت کوتاهی ترک بر می دارد و آسفالت زودتر از مدت مقرر سخت و سفت می شود.(
بنابر این یکی از مواردی که باید مد نظر قرار داد و نظارت صحیحی بر آن داشت کنترل
درجه حرارت آسفالت میباشد)
*پیمانکار نباید در یک برجستگی بیش از
5 سانتی متر آسفالت مخلوط گرم بریزد.
*پیمانکار نباید بصورت دستی خیابان را
آسفالت کند.
*استفاده از غلتک و عملیات متراکم سازی آسفالت باید از همان ابتدای کار صورت گیرد تا آسفالت در جای خود قرار گرفته و متراکم شود و تا زمانی که تمامی نقاط ناهموار پوشانده شود ادامه می یابد. 1-طراحی مناسب 2-استفاده از مصالح و مواد مرغوب 3-اجرای صحیح عملیات ساخت و زیرسازی ومهمتر از آن نظارت صحیح
تخریب و اصلاح سطوح آسفالتی
برای تعمیر سطوح آسفالتی ابتدا باید عیب کار را تشخیص داد، مهمترین
عیوب این سطوح عبارتند از:
ـ گودالها و حفرهها
ـ نشست آسفالت در اثر خرابی زیرسازی
ـ ترکهای آسفالت
ـ موج و شیارهای طولی و عرضیـ بیرون زدن شن از آسفالت (جدا شدن
سنگدانهها از آسفالت)
ـ رو زدن قیردر قسمتهای بعد به طور اختصار به شرح چگونگی به وجود آمدن این معایب و
روش اصلاح آنها مبادرت میشود.
24-2-2-1 گودالها و حفرهها
این گودالها در اثر عوامل زیر به وجود میآیند:
الف: کافی نبودن کوبیدگی آسفالت
ب: وجود نقاط ضعف در زیرسازی
پ: کافی نبودن قیر در آسفالت
این گودالها خطری برای عبور و مرور به شمار میروند و اگر به فوریت مرمت نشوند، توسعه پیدا کرده و به علت نفوذ آب و سرایت رطوبت به زیرسازی و یخبندان، خرابیهای بزرگتری را موجب میشوند، از این رو باید به محض پیدایش گودال در محوطه، آن را لکهگیری نمود. نحوه عمل به ترتیب زیر است: ابتدا باید مصالح معیوب داخل گود را برداشت، اطراف گودال و کف آن باید تا حدودی که به قشر محکم و قابل قبول برسد، کنده شود، در صورتی که زیرسازی، معیوب و مرطوب باشد، باید مصالح آن را خارج کرد و مقطع آن را به شکل منظم هندسی درآورد و دیواره حفره را قائم ساخت. مصالح جایگزین قسمتهای کنده شده از جنس قشر اساس و ضخامت هر لایه حدود 5 سانتیمتر میباشد که به وسیله تخماق دستی کوبیده میشود. این زیرسازی را تا حدی بالا میآورند که از سطح آسفالت به اندازه ضخامت آسفالت موجود و یا 5 سانتیمتر (هرکدام بزرگتر باشد) پایینتر قرار گیرد. پس از اینکه محل تعمیر شده تمیز و خشک شد، باید کف و اطراف آن را با قشر نازکی از قیر MC2 ضخامت قشر آسفالت و حداکثر 5 میلیمتر از سطح آسفالت مجاور بلندتر باشد تا بعداً زیر چرخهای سنگین وسائط نقلیه همتراز سطح آسفالت گردد. آغشته نمود، به قسمی که اتصال مخلوط لکهگیری را با کف و جدار گود تأمین نماید، در این مرحله اگر قیر اضافی به کار رود، بعداً از داخل مخلوط لکهگیری و کنارههای آن به بیرون سرایت میکند، پس از آغشته شدن کف و جدار به ترتیب فوق، مخلوط لکهگیری را در داخل گودال میریزند و بسته به وسعت آن به وسیله تخماق دستی، غلتک دستی و یا غلتکهای صفحهای لرزان میکوبند. این مخلوط باید به اندازهای در داخل گود ریخته شود که پس از کوبیدن به اندازه ارتفاع سطح شود .
24-2-2-2 نشست آسفالت در اثر خرابی زیرسازی
در بعضی از نقاط که زیرسازی یا خاکریز جاده، خوب کوبیده نشده و یا برای عبور لولههای آب، گاز، کابل و نظایر آن، محل مذکور کنده شده ولی در بازسازی آن دقت نشده، بعداً در زیر ترافیک به تدریج متراکم میگردند و در نتیجه سطح آسفالت نشست میکند. نشست آسفالت ممکن است بدون ترکخوردگی باشد، ولی از آنجا که اختلاف سطح برای ترافیک ایجاد اشکال میکند، باید نسبت به مرمت آن اقدام نمود. در صورتی که نشست آسفالت خیلی زیاد و گسترده باشد، باید قشر آسفالت را تراشید و پس از پر کردن و کوبیدن زیر آن، مجدداً قشر آسفالت را تکرار نمود، ولی اگر شکست زیاد نباشد، باید آن را با مخلوط لکهگیری پیشساخته، به نحوی که در مورد پر کردن گودالها گفته شد، پر نمایند.
24-2-2-3 ترکهای آسفالت
مهمترین ترکهای آسفالت عبارتند از:
ـ ترکهای طولی و عرضی
ـ ترکهای پوست سوسماری یا موزائیکی
ـ ترکهای جمعشدگی
روش مرمت هریک از ترکها، به اختصار به شرح زیر است:
الف: ترکهای طولی و عرضی
این ترکها همان طور که از نامشان پیداست، تقریباً به موازات محور راه و یا عمود بر آن ایجاد میشوند، علت ایجاد این ترکها جابهجایی زیرسازی، انقباض زیرسازی در سرمای شدید و یا تورم بعضی از مصالح به کار برده شده در خاکریز بدنه راه میباشد. هرگاه ترکهای طولی و عرضی عریض باشند و خطر نفوذ آب و ایجاد یخبندان در فصل زمستان محتمل باشد، باید فوراً آنها را با قیر MC2 پر نمود و روی آنها را با ماسه خیلی نرم و یا خاک سنگ پوشانید و پس از اینکه قیر جذب مصالح شد، ماسههای زائد را جارو نمود. قبل از ریختن قیر، باید داخل ترکها را از گردوخاک و مواد زائد پاک کرد، برای این منظور میتوان از هوای فشرده و یا از برسهای مویی زبر استفاده کرد.
باید دقت نمود که از مصرف قیر بیش از حد احتراز شود، در غیر این صورت قیرهای زائد در اطراف ترک پخش شده و پس از ریختن ماسه، سطحی ناهموار ایجاد مینماید.
ب: ترکهای پوسته سوسماری یا موزائیکی
این ترکها به صورت چند ضلعیهای کوچکی به شکل نقش روی پوست سوسمار ایجاد میشوند، در اکثر موارد علت موزائیکی شدن آسفالت، عدم مقاومت کافی قشرهای زیرین و یا عدم تکافوی ضخامت آسفالت است، برای ترمیم آنها باید آسفالتهای ترک خورده را برداشته و قشرهای زیرین را که اغلب آب در آنها نفوذ نموده است، بیرون آورد و با مصالح مرغوب زیرسازی پر کرد و خوب کوبید و پس از اجرای پریمکت با قیر MC2 با مخلوط لکهگیری پیشساخته، به نحوی که در بند 24-2-2-1 گفته شد، آن را پر کرد.
پ: ترکهای جمعشدگی
این ترکها روی سطح آسفالت چند ضلعیهای بزرگی را تشکیل میدهند که به هم متصل هستند، علت به وجود آمدن آنها، بیشتر کمبود قیر در مخلوط آسفالت و یا شکنندگی نوع قیر مصرفی است و اصلاح این ترکها مانند ردیف «ب» میباشد.
ت: ترکهای هلالی شکل
این ترکها به علت عدم چسبندگی قشر آسفالت گرم به زیرسازی آن و یا در اثر نچسبیدن قشرهای آستر و رویه به یکدیگر، ایجاد و در نتیجه در اثر فشار افقی حاصله از حرکت چرخهای وسائط نقلیه ظاهر میشوند، برای مرمت این قبیل ترکها باید آسفالت اطراف ترک را آنقدر برداشت تا چسبندگی کافی بین آسفالت و سطح زیرین آن مشاهده شود و آنگاه گودال را برابر بند 24-2-2، آماده و با قیر MC2 پریمکت و سپس با مخلوط لکهگیری پیشساخته، پر نمود و خوب کوبید.
24-2-2-4 موج و شیارهای طولی و عرضی
موج عبارتست از پستی و بلندیهایی که به شکل سینوسی و اکثراً به صورت یکنواخت و منظم در سطح آسفالت ایجاد میشوند. مهمترین علل ایجاد موج وجود قیر اضافی در مخلوط آسفالت، دانهبندی غیرصحیح مواد سنگی، وجود مصالح گردگوشه به مقدار غیر مجاز و بالاخره خوب کوبیده نشدن آسفالت است. شیار در سطح آسفالت به علت عدم وجود قیر کافی و یا دانهبندی ناصحیح مواد سنگی به وجود میآید. طریقه اساسی مرمت قسمتهای موجدار و شیاردار، کندن آسفالت و تجدید آن با رعایت مشخصات آسفالت است.
24-2-2-5 بیرون زدن شن از آسفالت
بیرون زدن شن از آسفالت عبارتست از جدا شدن تدریجی مواد سنگی از مخلوط آسفالت که علت آن کمبود قیر در آسفالت تهیه شده و یا حرارت زیاد در هنگام پخش آن میباشد. در صورتی که بیرون زدن شن جزئی باشد و معایب دیگری در سطح آسفالت مشاهده نشود، میتوان با پخش لایه نازکی از قیر مایع MC2 بدون پخش مواد سنگی روی آن رفع عیب نمود، این طریقه را اصطلاحاً سیلکت ابری مینامند.
24-2-2-6 رو زدن قیر
این عیب در اثر وجود قیر زائد در مخلوط آسفالت به وجود میآید و در هوای مرطوب و بارانی سطح راه را لغزنده میسازد و برای ترافیک خطرناک است، برای مرمت آن میتوان در فصولی که هوا گرم است با پخش سنگ شکسته و یا ماسه دانهبندی شده روی سطح آسفالت و کوبیدن آن به دفعات توسط غلتکهای سنگین، قیرهای زائد را جذب نمود، هرگاه مقدار قیر بیرون زده خیلی زیاد باشد و یا هوا کاملاً گرم نباشد، باید سطح آسفالت را خراشید و مقداری سنگ شکسته به آن اضافه نمود و آن را خوب کوبید.
روکش آسفالت خیابان ها
عوامل موثر در انتخاب نوع آسفالت چیست؟
نوع روکش و آسفالت را می توان به سادگی با توجه به حجم ترافیک شهری در خیابان و نوع خاک انتخاب نمود اما گاهی انتخاب روکش آسفالت آنقدر پیچیده می شود که باید با توجه به تحقیقات وپژوهش های سنگین صورت گرفته و فاکتور های مهم و وزین مانند چرخه هزینه زندگی انتخاب کرد. هر گاه که در انتخاب از متدولوژی استفاده شود باید سبک انتخاب شده عینی، منطقی، علنی، قابل توضیح و مهم تر از همه این که بهترین معیار برای پرداخت کننده مالیات را در بر داشته باشد.
بسیاری از آژانس های سازنده بزرگراه های ایالات متحده امریکا درصددند تا روند روکش کردن خیابان ها را مورد بررسی و بازبینی قرار دهند تا نسب به رعایت اصول و الگوهای آسفالت کاری مطمئن شوند. در برخی از ایالات تصمیم گیری در این خصوص فقط بر عهده سازمان مرکزی است و در برخی دیگر به سازمان ها و ادارات زیر مجموعه نیز تفیذ اختیار شده است.
روکش کردن خیابان ها کاری بسیار دشوارتر از آسفالت کردن مسیر درب منزل تا پارکینگ اتومبیلتان است. اما آسفالت کردن خیابان ها با این نوع آسفالت بسیار متفاوت است چرا که آسفالت مطلوب می بایست در برابر ترافیک و عبور و مرور سنگین اتومبیل ها و بدی شرایط آب و هوایی بسیار مقاوم بوده و از نظر همواری به گونه ای باشد که بتوان بر روی آن هاکی بازی کرد.
همچنین اگر عمل آسفالت کردن خیابان ها به خوبی صورت گرفته و از آن به خوبی محافظت شود جذابیت خاصی را به خیابان ها و خانه ها ومغازه ها می بخشد. به همین جهت است که طراحان و مهندسین با استفاده از خلاقیت خود تغییرات جالبی را در رنگ و الگوی آسفالت کاری پدید آورده اند. باید از آسفالت خیابان ها طوری محافظت شود که در زمستان ها در اثر برف و یخبندان آسیبی نبیند و در تابستان هم آلودگی و کثیفی بر آن تاثیر گذار نباشد. اگر آسفالت این گونه باشد بدیعی است که مقرون به صرفه، بادوام و دائمی خواهد بود و همچنین نگهداری از آن نیزراحت تر می باشد.
برای تحقق این امر سه فاکتور اساسی وجود دارد که عبارتند از:
1)طراحی مناسب
2)استفاده از مصالح و مواد مرغوب
3)اجرای صحیح عملیات ساخت و زیرسازی ومهمتر از آن نظارت صحیح
تاثیر طراحی مناسب چیست؟
اگر طراحی دقیق و مناسب باشد می توان گفت که خیابان آسفالت شده تا 20 سال به همان صورت اولیه و بدون مشکل باقی می ماند.
شالوده: جاده از زمین و خاک درست شده است پس می بایست کار زیرسازی آن را با استفاده از مواد جامد شروع کرد.
*زیرسازی خیابان می بایست هموار، قرص و محکم باشد و در بستر حمل و نقل شهری واقع شود. به هیچ عنوان استفاده از تن مایه های گیاهی و حیوانی و خاک های سطحی در زیرسازی تجویز نمی گردد.
*حدود 6 تا 8 میلیمتر از سطح بالایی زیرسازی باید با سنگ ریزه های زبر و در عین حال متراکم پر شود.
*برای عریض سازی و زیرسازی دوباره خیابان باید مجددا عملیات زیرسازی با سنگ ریزه ها صورت گیرد تا زه کشی محل اجرا با اطمینان بیشتری انجام شود.
روکش کردن: آنچه می بینیم و به نظر مناسب می آید ملزوما مطلوب نیست. به عنوان مثال اگر روکش خیابان در نظر صاف و هموار می آید دلیل بر مطلوب بودن و مناسب بودن آن نیست. در واقع آنچه فاکتور اصلی در مطلوب بودن آسفالت مد نظر است تراکم و ضخامت آسفالت اجراییاست.
*راههای ورودی و اختصاصی به کمترین تراکم ضخامت یعنی چیز در حدود 50 میلیمتر آسفالت مخلوط گرم نیازمند است.
*ضخامت هر لایه آسفالت معمولا سه چهارم ضخامت آسفالت نرم و مخلوط و گرم است. پیمانکار می بایست در قراردادش میزان ضخامت و تراکم روکش را بطور دقیق ذکر کند تا ابهامات در این مورد از بین رفته و از هر گونه کارشکنی ممانعت به عمل آید.
*برای اینکه دوام آسفالت بیشتر شود بهتر است که 50 میلیمتر به زیرسازی و 40 میلیمتر به لایه های رویی و سطح خیابان اختصاص یابد.
زه کشی: هنگامیکه آب بر آسفالت ها جاری می شوند و از مسیر خانه ها روان شده و از زیر سازی آسفالت عبور می کنند، تهدید کننده است.
*روکش خیابان ها باید دارای شیب باشد_در شیب گذاری گذاشتن شیب یک چهارم اینچ در هر 5/30 معمول است.(2 سانتی متر متر برای هر یک متر عرض(
*زه کشی زیر زمینی لزومی ندارد.
*برای هر 30 متر از خیابان ارتفاع شیب می بایست 460 میلیمتر باشد.
*زهکشی باید از ساختمان ها فاصله داشته باشد و نباید اجازه داد تا آب در لبه آسفالت خیابان جمع شود.
چرا استفاده از مواد و مصالح مرغوب
*در خیابان ها که نیروی زیادی بر آن وارد نمی شود همان آسفالت HMA سنتی مناسب است. در بیشتر موارد HL-8 مخلوط برای زیرسازی (به اندازه 19 میل متر) این قبیل خیابان ها استعمال می شود. در زیرسازی جاده های خارج از شهر و پارکینگ ها می توان از HL-3 (به اندازه 5/12 میلیمتر) برای بخش های سطحی استفاده نمود. برخی عقیده دارند که استفاده از HL-3 و یابه اندازه 5/12 میلی متر) به روکش و آسفالت دوام بیشتری می بخشد. HL-3A (
*مطمئن شوید که پیمانکار پروژه آسفالت را از تولید کنندگان مجاز و معتبر تهیه کرده است تا از کیفیت پروژه کاسته نشود.
اجرای صحیح عملیات اجرایی
*زیرسازی می بایست هموار و محکم باشد. پیمانکار باید مناطقی که خاک سست و نرم دارند را با مواد متراکم و چگال جایگزین سازد این مورد نقش تعیین کننده ای دارد.
*در مناطقی که خانه های جدیدی ساخته شده اول مطمئن شوید که دیگر زمین نشست نمی کند شاید لازم باشد برای اطمینان از این امر چندین ماه منتظر بمانید.
*سنگ ریزه هایی که در شالوده به کار می رود باید طوری ریخته
شود که ضخامت در همه جا یکسان باشد.
*در بخش زیرین آسفالت از گیاه کش ها استفاده کنید تا اگر احیانا آسفالت در آینده
ترک برداشت در آنجا گیاه روئیده نشود و آسفالت متلاشی نگردد.
*باید آسفالت در درجه حرارت مناسب قرار گیرد. اگر حرارت داده شده بیش از حد باشد (که در این حالت دود آبی رنگی از روی آسفالت متصاعد می شود) سطح آسفالت پس از مدت کوتاهی ترک بر می دارد و آسفالت زودتر از مدت مقرر سخت و سفت می شود.( بنابر این یکی از مواردی که باید مد نظر قرار داد و نظارت صحیحی بر آن داشت کنترل درجه حرارت آسفالت میباشد)
*پیمانکار نباید در یک برجستگی بیش از 5 سانتی متر آسفالت مخلوط گرم بریزد.
*پیمانکار نباید بصورت دستی خیابان را آسفالت کند.
*استفاده از غلتک و عملیات متراکم سازی آسفالت باید از همان ابتدای کار صورت گیرد تا آسفالت در جای خود قرار گرفته و متراکم شود و تا زمانی که تمامی نقاط ناهموار پوشانده شودادامه می یابد.
روسازی مرکب
روسازی مرکب (Composite Pavement) به روسازیای اطلاق میشود که شامل دو نوع روسازی، یعنی روسازی آسفالتی (Asphalt Concrete Pavement) به عنوان لایه انعطافپذیر و روسازی بتنی (Portland Cement Concrete Pavement) به عنوان لایه صلب باشد.
در برخی موارد از یک لایه میانی جدا کننده بین لایههای آسفالتی و بتنی استفاده میگردد. استفاده از مصالح بتنی به عنوان لایه زیرین و در نقش لایه اساس، و مصالح آسفالتی به عنوان لایه رویه، ترکیب متداولی است که ویژگیهایی همچون مقاومت و سطح هموار را ارائه کرده و بهرهبرداری از یک روسازی ایدهآل را ممکن میسازد. استفاده از مصالح بتنی در نقش لایه رویه و مصالح آسفالتی در نقش لایه اساس گزینهای است که در صورت خرابی کامل لایه آسفالتی مقرون به صرفه خواهد بود. با توجه به هزینه اولیه بالای اجرای این نوع از روسازیها، ساخت آنها به طور محدود صورت گرفته و بیشتر برای رفع معایب روسازیهای بتنی موجود و به منظور ارتقای کیفیت سطح راه و تأمین سرویس، به صورت روکش آسفالتی بر روی روسازیهای بتنی موجود به کار میروند. روسازیهای مرکب (لایه انعطاف پذیر بر روی لایه صلب) معمولاً در روسازیهای قدیمی دیده میشود. در این موارد باید روکشی مانند آسفالت گرم، روکش با دانهبندی باز، یا آسفالت پلیمری بر روی روسازیهای بتنی درزدار (Jointed Plane Concrete Pavement- JPCP) یا روسازیهای بتنی مسلح پیوسته (Continuously Reinforced Concrete Pavement- CRCP) اجرا شود.
دلایل اجرای روسازی مرکب
از آنجا که تاریخچه روسازیهای مرکب به سالهای اخیر باز میگردد، فقط برخی کشورها مزایای چنین طرحی را تجربه کردهاند. در حال حاضر، استفاده از روسازیهای مرکب به جادههای با ترافیک سنگین مانند بزرگراهها و شریانهای اصلی متمرکز شده است. عموماً انتخاب روسازی مرکب تحت تأثیر یکی از عوامل زیر میباشد:
1- به علت ترکیب یک لایه بتنی با یک لایه آسفالتی، ظرفیت باربری زیاد و مقاومت در برابر تغییر شکل در اثر عبور زیاد وسایل نقلیه را در کنار بهبود مشخصات سطح و آسان شدن تعمیر و نگهداری روسازی خواهیم داشت؛
2- کم شدن صدای چرخ وسیله نقلیه در حرکت روی جاده با بهرهگیری از ویژگیهای آسفالت متخلخل،
3- اجتناب از تعمیر و نگهداری درز آببند در روسازیهای بتنی یا به حداقل رساندن آن،
4- کاهش نفوذ آب و در نتیجه بهتر شدن رفتار بلند مدت سازه روسازی،
5- تعمیر یا ارتقای کیفیت سطح رو به زوال روسازی بتنی،
6- کاهش هزینههای اضافی در طول طرح برای مسئولان نگهداری راه و استفادهکنندگان.
گاهی اوقات نیز برای مطابقت دادن لایه موجود با لایه جدید مثلاً هنگام تعریض، افزایش تعداد خطوط در مجاورت یک روسازی انعطاف پذیر، یا اجرای یک لایه روکش انعطاف پذیر بر روی لایه صلبی که هنوز از نظر سازهای سالم است، میتوان از روسازی مرکب استفاده کرد.
مقاطع روسازی
در صورت استفاده از روکش آسفالتی بر روی روسازی بتنی موجود، بخش عمده باربری از طریق لایه بتنی انجام میشود. از این رو میتوان برای طراحی لایه بتنی از تئوری صفحات استفاده کرد. اگر بتوان فرض نمود که چسبندگی لایه آسفالتی به لایه بتنی به طور کامل صورت گرفته است، میتوان با در نظر گرفتن مقطع معادل از تئوری صفحات به منظور تعیین تنش خمشی دال بتنی بهره جست. در صورتی که محل بار چرخ در نزدیکی لبه یا درز (Joint) لایه بتنی در نظر گرفته شود، روش تئوری صفحات به تنهایی جوابگو است و اگر بار چرخ در وسط و به دور از لبهها یا درزها وارد شود، می توان از تئوری لایهها و یا صفحات برای استفاده نمود. روسازی بتنی میتواند به صورت بتن غیر مسلح درزدار، بتن مسلح درزدار و یا بتن مسلح پیوسته باشد.
علاوه بر انواع فوق، روسازیهای مرکب میتوانند شامل روسازیهای آسفالتی با اساس تثبیت شده یا تثبیت نشده نیز باشند. برای روسازیهای آسفالتی با اساس تثبیت نشده، تنش و کرنش بحرانی به صورت کششی است و در زیر لایه آسفالتی قرار دارد؛ در حالی که در روسازیهای آسفالتی با اساس تثبیت شده موقعیت تنش بحرانی در زیر لایه اساس در نظر گرفته میشود.
نحوه طراحی روسازی مرکب با توجه به ترکیب لایهها و نوع مقطع متفاوت خواهد بود. معمولاً لایه آسفالتی مستقیماً بر روی اساس بتنی اجرا نمیشود. یکی از معایب اجرای روکش به این روش، انتشار ترکهای انعکاسی در لایه آسفالتی است که علت آن وجود درز و ترک در اساس بتنی است. شکل (1) دو مقطع متفاوت که در بیشتر کشورها به عنوان مقطع متداول اجرا میگردد را نشان میدهد. در صورتی که مانند مقطع (الف) از یک لایه آسفالتی با دانهبندی باز مابین لایه آسفالتی و بتنی استفاده گردد، میتوان ترکهای انعکاسی را کاهش داد. مقطع (ب) روش متداول دیگری را نشان میدهد که در آن برای جلوگیری از انعکاس ترکها از یک لایه ضخیم مصالح دانهبندی شده میان دو لایه آسفالتی و بتنی استفاده شده است. در صورت اجرای این روش میتوان لایه رویه را در دو بخش آسفالت سطحی به ضخامت 40 میلیمتر و لایه بیندر به ضخامت 50 میلیمتر اجرا نمود.
وظیفه رویه انعطاف پذیر، عمل کردن به عنوان روکش حرارتی و رطوبتی برای کاهش گرادیان حرارتی و رطوبتی در لایه صلب است تا از این طریق تغییر شکلهای دال بتنی (curling and warping) کاهش یابد. به علاوه لایه انعطاف پذیر از ساییده شدن لایه صلب در اثر تماس با چرخ خودروها جلوگیری میکند.
روسازی صلب بر روی لایه انعطاف پذیر
از آنجا که حداقل ضخامت مورد نیاز برای لایه صلب 7/0 فوت است، تمامی روسازیهای دارای سطح صلب بر اساس ضوابط و روشهای مربوط به روسازیهای صلب طراحی میشوند.
معایب روسازیهای مرکب
دلیل اینکه از روسازیهای مرکب کمتر استفاده میشود این است که این روسازیها، ترکیبی از معایب روسازیهای صلب (هزینه اولیه بالاتر) و روسازیهای انعطاف پذیر (نیاز به نگهداری بیشتر) را دارا هستند.
گاهی از لایههای انعطاف پذیر نازک (روکشها) برای بهبود اصطکاک و کیفیت تردد لایه صلب استفاده میشود. از آنجا که اصطکاک و کیفیت تردد با خراشاندن سطح لایه صلب موجود نیز امکان پذیر است، باید مطالعات اقتصادی انجام گیرد تا مشخص شود که کدام روش کم هزینهتر است.
خواص روسازیهای مرکب
خواص روسازیهای صلب و انعطاف پذیر باید برای روسازیهای مرکب نیز در نظر گرفته شود. در انتخاب مصالح برای لایه انعطاف پذیر باید دقت شود تا از انتشار ترکهای انعکاسی لایه صلب جلوگیری کرده، همچنین اجرای لایه انعطاف پذیر که معمولاً نازک میباشد نیز تسهیل شود.
فاکتورهای عملکردی
لایههای انعطاف پذیری که بر روی لایههای صلب اجرا میشوند باید به نحوی طراحی و از مصالحی ساخته شوند که الزامات زیر را برآورده کنند:
1- ترکهای انعکاسی: درزها و ترکهای لایه صلب زیرین نباید در طی زمان بهرهبرداری بر روی لایه انعطاف پذیر اثر بگذارند.
2- همواری: لایه انعطاف پذیر باید طوری طراحی شود که دارای IRI اولیه برابر 63 اینچ در مایل بوده ودر طول زمان بهرهبرداری تا حداکثر IRI برابر با 170 اینچ در مایل نگهداشته شود.
3- چسبندگی: اصلیترین عامل در عملکرد و طول عمر لایه انعطاف پذیر، وضعیت چسبندگی بین لایه انعطاف پذیر و لایه صلب است. در حالت چسبندگی خوب بین لایه انعطاف پذیر و لایه صلب، ضخامت لایه انعطاف پذیر نقش مهمی در طول عمر آن ایفا نمیکند. از این رو، در کارهای عملی اگر از نظر سازهای به لایه انعطاف پذیر نیاز نباشد، حداقل ضخامت مورد نیاز برای لایه انعطاف پذیر بر اساس مشخصات مصالح از قبیل ساختمان و دانهبندی سنگدانهها، نوع بیندر و ... تعیین خواهد شد.
تأثیر فناوری نانو بر آسفالت
مقدمه
در سال 1870 یک شیمیدان بلژیکی با نام دسمت(desmedt)
اولین سنگفرش آسفالت واقعی را، که مخلوطی از ماسه بود، در برابر تالار شهر در
نیویورک ایجاد نمود. طراحی دسمدت در بزرگراهی در فرانسه در سال 1852 مورد
الگوبرداری قرار گرفت. سپس دسمدت خیابان پنسیلوانیا در واشینگتن را آسفالت کرد که
سطح این پرژه 45149 متر مربع بود.یکی از نمایندگان محلی کنگره به دسمدت گفت: ”این
کار هرگز عمومیت نخواهد یافت.“ با این حال، بر اساس تقاضای رو بهرشد بازار، پیشبینی
میشود پس از 137 سال (در سال 2007) بازار آسفالت- قیر معدنی به 107 میلیون تن
برسد. در این میان آسفالت معلق بیشترین رشد را دارد. همچنین به عنوان نشانهای از
رشد این محصولات در آینده، چندی است که کار بر روی آسفالتی که در موقع خرابی خودش
را تعمیر کند، آغاز شده است. به کارگیری فناوری نانو در ساخت زیربناهای مربوط به
حمل ونقل، تقریباً معادل با تلاش بشر برای فرستادن انسان به ماه در سال 1960 است.
در سال 2005 ایده ساخت آسفالتی برای بزرگراهها که بتوانند خودشان را تعمیر کنند
برای بسیاری دور از ذهن به نظر میرسید.
در سال 2005 ایده ساخت آسفالتی برای بزرگراهها که بتوانند خودشان را تعمیر کنند
برای بسیاری دور از ذهن به نظر میرسید. بنابراین صنعت آسفالت-قیر به یک تحول نیاز
دارد تا مردم بتوانند امکانات فناوری نانو را دیده و مزایای آن را درک نمایند.
دکتر لیوینگستون، فیزیکدان برنامه تحقیقات زیربنایی
پیشرفته در اداره کل بزرگراههای فدرال (fhwa)، میگوید: ”آسفالت و سیمان هر دو جزء
نانومواد میباشند. تاکنون ما نتوانستهایم بفهمیم که در این سطح چه اتفاقی میافتد،
اما این اثرات بر عملکرد مواد تاثیر میگذارند.“
بنا بر گفته لیوینگستون، یک ماده پلیمری ساختاری که میتواند به طور خود به خودی ترکها
را اصلاح نماید، قبلاً تولید شده است. این پیشرفت قابل ملاحظه با استفاده از یک
عامل اصلاح کننده کپسوله شده و یک آغازکننده شیمیایی کاتالیستی درون یک بستر
اپوکسی ایجاد شده است.
یک ترک در حال ایجاد موجب گسستن میکروکپسولهای موجود شده، در نتیجه عامل اصلاحکننده
با استفاده از خاصیت مویینگی درون ترک رها میشود. با تماس عامل اصلاحکننده با
کاتالیزور موجود، این عامل شروع به پلیمریزه شدن نموده، دو طرف ترک را به هم میچسباند.
این روش میتواند منجر به تولید آسفالتی شود که ترکهای خود را اصلاح میکند.
لیوینگستون میگوید: ”هیچکس نمیتواند برای رشد این فناوری زمانی را پیشبینی
کند، اما پیشرفت واقعی در حال انجام است و قابلیتهای موجود بسیار هیجانآور میباشند.“
با این حال، برای استفادهکنندگان فعلی آسفالت،
تصور نبود دستانداز، یا نبود تأخیر به خاطر تعمیرات آسفالت، بسیار دور از دسترس
بوده و نگرانیهای جدی آنها را برطرف نمیسازد.
محیط زیست عامل اصلی تأثیرگذار در فرایند تصمیمگیری برای پروژههای بزرگراه در
بسیاری از کشورها است. مزایای یک آسفالت متفاوت برای جادهها از دیدگاه زیستمحیطی
و مصرف انرژی، تنها یک بخش
مهم از فرآیند تصمیمگیری است. دیدگاههای زیستمحیطی موجب تسریع پیشرفتهای فنی و
اجتماعی میشوند. نیازهای چندگانه حفاظت از محیط زیست شامل: محدود نمودن انتشار
گازهای گلخانهای، مصرف کمتر انرژی، کاهش سر و صدای ترافیک و اطمینان از سلامتی و
راحتی در رانندگی، اهدافی هستند که به دلیل ایجاد مسئولیت مشترک، مهمتر از تمام
پیشرفتهای علمی میباشند.
یکی از این اهداف بستن چرخه مواد یا استفاده صد در صدی از مواد قابل بازیافت در
ساخت جاده است. صنعت در این زمینه تجربه زیادی در مورد استفاده از محصولات فرعی در
آسفالت به دست آورده است.
مثالهایی از مواد زایدی که در مخلوط آسفالت مورد استفاده قرار گرفتهاند، عبارتند
از: تفاله کوره شیشهدمی، خاکستر حاصل از سوزاندن زبالههای شهری، خاکستر موجود در
مراکز تولید برق به وسیله زغال، آجرهای خرد شده، پلاستیک حاصل از سیمهای برق
قدیمی و لاستیک حاصل از تایرهای کهنه.
با این حال، استفاده موفقیتآمیز از این محصولات وابسته به تحقیقات کامل در زمینه
منابع و ویژگیهای آنها بوده و معمولاً در سطح پایینی قابل انجام است. در این حالت
امکان بررسی پیوسته عملکرد آسفالت نیز وجود دارد که خود موضوعی مورد بحث است.
با این حال، مطابق گفتههای مارک بلشه، مدیر آسفالت
لاستیک در پروژه آسفالتسازی آرام آریزونا، حمایت عمومی - نه تحقیقات علمی- کلید
توسعه صنعت تولید آسفالت با استفاده از محصولات فرعی است.
پرژه آریزونا ارزشی معادل 34 میلیون دلار داشته و در همین سال به پایان خواهد
رسید. این پروژه تقریباً 70 درصد (185 کیلومتر)آزادراه ناحیه فونیکس را دربرگرفته
و آسفالت آن قادر خواهد بود تا مدت طولانی صدای ناشی از اصطکاک را در جاده کاهش
دهد.
آسفالتِ دارای لاستیک تنها درصد بسیار کم و تقریباً
بیاهمیتی از درآمد صنعت ساختمانی را به خود اختصاص میدهد، اما بلشه میگوید که
با افزایش رغبت عمومی این درصد افزایش خواهد یافت.
به عنوان مثال در ژاپن، گروه تحقیقات آسفالت لاستیک (jarrg)،
که شامل مجموعهای از تولیدکنندگان تایر و شرکتهای آسفالتسازی میباشد، یک
اتصالدهنده آسفالت بسیار ویسکوز را توسعه دادهاند که از انبساط و پخش تایرهای
کهنهای که به صورت بسیار ریز ساییده شدهاند، تولید میشود. این اتصال دهنده
در مخلوط آسفالت پخش شده و سپس پخته میشود.این ماده میتواند به عنوان یک ماده
الاستیک مابین مواد متراکم دیگر عمل نموده و از این طریق، ارتعاش و صدا را کاهش
دهد. بنا بر اعلام jarrg اقبال عمومی به این محصول بسیار خوب است.
بلشه میگوید: ”افرادی که در صنعت آسفالت لاستیک
درگیر بودهاند، همواره سعی کردهاند که آن را به دلیل ویژگیهای مهندسی بسیار
عالیاش به فروش برسانند. امّا بیش از هر چیز این محصول به عنوان کاهش دهنده صدا
شناخته شده است و در پشت این قضیه، استقبال عمومی قرار دارد.“
وزارت حمل و نقل آریزونا (adot) سه سال پیش یک نوع آسفالت را در بزرگراه
سوپر استیشن در ناحیه آریزونا به کار برد. بلشه میگوید که به محض اتمام آسفالت
این بزرگراه، adot
و مسئولین محلی سیل عظیمی از تلفنها و ایمیلها را دریافت نمودند که از اشتیاق
مردم نسبت به این جاده کمصداتر حکایت داشت.
البته همه چیز آسفالت لاستیک کامل نیست. این مخلوط باعث ایجاد بخار و بو در فرآیند
آسفالت کردن شده، هنوز در مورد قابل بازیافت بودن آن بحث وجود دارد. این آسفالت
نسبت به آسفالتهای معمول بسیار گرانتر بوده و آسفالتکارانی که تا به حال با این
ماده چسبناک کار نکردهاند، ممکن است در کار کردن با آن، که باید در یک بازه دمایی
معین انجام شود، دچار مشکل باشند.
ممکن است نظر بلشه در مورد نظر عمومی درست باشد، اما روی دیگر سکه این است که
خواست استفادهکنندگان از جاده کمصداتر و در عین حال دارای اثرات زیستمحیطی
کمتر، افزایش یافته است. این امر باعث تمرکز بیشتر تحقیقات بر روی مسائل مربوط به
حمل و نقل، از جمله مواد مورد استفاده در جاده شده است.
افزایش عمومی در میزان حمل و نقل، بار بیشتر بر روی محور، و فشار بیشتر تایر بر روی جاده، تقاضا برای آسفالتهای قویتر وبادوامتر را افزایش میدهد. حمل و نقل بیشتر به این مفهوم نیز میباشد که ایجاد مشکل در حمل و نقل برای تعمیرات جادهای مطلوب نیست و این امر موجب ایجاد تقاضای بیشتر برای تحقیق و توسعه مؤثر میگردد.
مصالح خرده سنگی در راه سازی
آشنایی
زمین طبیعی بستر راه هرقدر که محکم باشد باز هم در مقابل تاثیر عوامل جوی ، بخصوص هجوم آب و تغییرات دما و همچنین نیروهای وارده از چرخ خودروها ، مقاومت نمیکند و دیروز یا زود خراب میشوند. از اینرو است که معمولا به روی بستر طبیعی راه ، استخوان بندی چند لایه و معمولا مقاوم و با دوامی ساخته میشود، به نحوی که بتواند در مقابل تاثیر عوامل جوی و فشار حاصله از وسایل نقلیه مقاومت نماید. آنچه را که امروزه به نام راهسازی مدرن میشناسیم تکمیل یافته روشی است که در قرن 19 توسط فردی به نام مک آدام (M cAdam) ارائه گردید.
این شخص راه را از چند لایه خرده سنگی ، متشکل از ذرات دارای قطر کمتر از 68 میلیمتر (ریزتر از قلوه سنگ و لاشه سنگ) میساخت و روی آن را با لایه نازکی از مصالحی که میتوانستند ذرات سنگی را به هم پیوند دهند، میپوشانید. به نظر میرسد که مک آدام در ابتدا از سنگهای شکسته ریز به عنوان مصالح پیوند دهنده سود میجسته و بعدها به جای آن لایهای از آسفالت یا بتن را بکار گرفته است. این نوع جاده سازی امروزه به نام ماکادامی کرون نامیده میشود. مجموعه مورد بحث قادر است بار حاصل از ترافیک را به نحوی به روی خاک پخش نماید که راه بر اثر مرور زمان تغییر شکل نیابد.
قسمتهای مختلف یک راه
امروزه اغلب راهها از دو قسمت زیرسازی و روسازی درست شده است. بخش زیرسازی راه که به روی بستر راه قرار دارد. متشکل از دو لایه «زیراساس» در زیر و «اساس راه» در روی آن است. روسازی راه نیز از دو لایه آستر و رویه ساخته شده است. هر یک از 4 لایه فوق عملکرد خاصی را در راه به عهده دارند. از اینرو هر یک از آنها از نقطه نظر کمیت و کیفیت مصالح دانهای و لزوم یا عدم لزوم مواد پیوند دهنده از مشخصات خاصی برخور دارند. جسم یا بدنه راه عمدتا از شن و ماسه ساخته میشود. البته در برخی از لایههای راه ، خرده سنگها به توسط یک ماده چسباننده (قیر یا سیمان) به هم متصل میشوند.
ویژگیهای عمومی مصالح خرده سنگی مورد نیاز در راهسازی
شکل و اندازه ذرات
اندازه بهینه ذرات تا حدی با توجه به مورد مصرف
آنها و نوع مواد پیوند
دهنده تفاوت میکند. با این حال حداکثر اندازه دانه برای لایههای زیرسازی (زیراساس و
اساس راه) 38 میلیمتر و برای لایههای روسازی 25 یا 19 میلیمتر است. حد پایینی
اندازه دانهها 0.074 میلیمتر در نظر گرفته میشود. دانه بندی مناسب مصالح با توجه به عوامل متعددی چون نوع روسازی ، ضخامت لایه و اندازه درشت
ترین دانه مصالح تعیین میشود.
برای یک دانه بندی ثابت ، افزایش گوشه داری
و ناهمواری سطح ذرات درشت تر ، کاهش تراکم را به دنبال دارد. از اینرو ، گردشدگی و همواری سطح ذرات و دانه بندی خوب آنها مهمترین ویژگیهای لایههای زیرسازی راه که معمولا توسط
ماده دیگری به هم متصل نمیشوند، است. زیرا در این لایهها مقاومت و استحکام منحصرا بر اثر تراکم
توده خرده سنگی
حاصل میشود، ناهمواری و زبری سطح دانهها و گوشه داری آنها استحکام پیوند بین ذرات سنگ و
ماده پیوند دهنده (قیر) را افزایش میدهد. درصد مواد ریزدانه و قابلیت خمیرسانی آنها از دیگر مواردی است که باید
مورد توجه قرار گیرد.
مقدار رطوبت
در صورتی که مصالح خرده سنگی بتوانند مقدار زیادی آب را به خود جذب کنند تر و خشک شدن (یخ زدن و ذوب( مداوم آنها در فصول مختلف باعث انبساط و انقباض پی در پی و نهایتا خرد و متلاشی شدن راه میگردد. علاوه بر آن ، برخی از سنگها پس از گرفتن آب فراوان به صورت خمیری در آمده و بر اثر کمترین بار وارده از جای خود حرکت میکنند.
قدرت پیوند با قیر
مصالحی که در روسازی راه بکار میروند باید قادر باشند پیوند محکمی با قیر ایجاد نمایند. به نحوی که بر اثر رفت و آمد وسایل نقلیه یا تاثیر عوامل جوی از قیر جدا نگردند. قیر به برخی از سنگها چسبیده و به برخی دیگر نمیچسبد. سطح ناصاف (ناهموار و خشن) ذرات و شکل زاویهدار آنها پیوند با قیر را بهتر میکند. اینگونه ناهمواریهای مناسب در سنگهای درشت دانه (به علت سختی متفاوت ذرات تشکیل دهنده سنگ) دیده میشود.
مقاومت در برابر ضربه
وسیله نقلیه در حال حرکت تنش ، ضربه و لرزش قابل ملاحظهای را بر سطح راه وارد میکند که مقدار آن حدود 25 درصد بیش از وزن همان وسیله نقلیه ، در حال سکون است. به منظور آگاهی از مقاومت مصالح در مقابل ضربه آزمون مقاومت در برابر ضربه انجام میشود. این مقدار برای مصالح مرغوب از 20 درصد کمتر است ( استاندارد (.B.S
مقاومت در برابر صیقل یافتن
حتما توجه کردهاید که جلای سطح راهها ، مخصوصا در باران ، با یکدیگر متفاوت است. در نقاطی که سطح راه صیقل یافته است جاده حالتی شبیه به آینه سیاه به خود میگیرد. در این نقاط بین لاستیک اتومبیل و راه اتصال خوبی برقرار نمیشود و در نتیجه وسیله نقلیه بر اثر کوچکترین غفلت لغزیده و سر میخورد. این پدیده مخصوصا در نقاطی که سرعت یا جهت حرکت وسایل نقلیه تغییر میکند، مانند پیچها و چهار راهها ، بیشتر دیده میشود. در این نقاط سایش و برخورد لاستیک اتومبیل با جاده به حداکثر خود میرسد. مقاومت یک سنگ یا مجموعهای از ذرات سنگی در مقابل صیقل یافتن را میتوان در آزمایشگاه تعیین کرد.
مقاومت در برابر سایش
سنگهایی که زود ساییده میشوند، در صورتی که در راه مصرف شوند، عمر کوتاهی دارند. این ویژگی را نیز به سادگی میتوان در آزمایشگاه به توسط ماشین لوس آنجلس تعیین نمود. مقادیر افت وزنی کمتر از 10 درصد برای راههایی که عمر طولانی برای آنها در نظر گرفته میشود بسیار مناسب است.
نقش مصالح خرده سنگی در لایههای مختلف یک راه
زیراساس
این لایه بخش زیرین راه را میسازد و به صورت پی محکمی به روی بستر راه ساخته میشود. یکی از مهمترین عملکردهای این لایه زهکشی راه است. از اینرو مصالح بکار گرفته شده در این بخش میباید به نحوی انتخاب شوند که آب به آسانی بتواند از میان آنها عبور کند. در غیر این صورت ممکن است بر اثر فشار آب منفذی متورم یا ترک در راه ایجاد شود.
در اقلیمهای سرد و معتدل ، فضای بین منفذی باید آن اندازه بزرگ باشد که از حرکت قائم آب بر طبق نیروی موئینه جلوگیری به عمل آورد. در غیر این صورت آبهایی که بدین نحو بالا میآیند در زمستان یخ زده و به راه آسیب میرسانند. مصالح زیراساس معمولا مخلوطی از شن و ماسه طبیعی ، سنگ شکسته و مانند اینها است. دانه بندی مصالح بکار گرفته شده در این قشر باید پیوسته باشد.
اساس راه
لایه اساس راه معمولا به روی لایه زیراساس یا بستر آماده راه ساخته میشود. نظر به اینکه این لایه دریافت کننده توزیع کننده اصلی بار راه است، باید از مقاومت خوبی برخوردار باشد. مصالح این لایه ممکن است متصل باشند یا توسط یک ماده پیوند دهنده (معمولا قیر) به هم بچسبند. برای ساختمان این لایه معمولا از مخلوطی از شن و ماسه طبیعی و سنگ شکسته استفاده میشود. علاوه بر آن دانه بندی مصالح باید پیوسته بوده و ذرات از مقاومت و دوام کافی برخوردار باشند.
روسازی
یکی از عمده ترین عملکردهای این قشر ، توزیع و هدایت بار ناشی از ترافیک به لایه زیرین (اساس راه) است و به علاوه این قشر سطح مناسبی برای قرار گرفتن قشر پوشش سطحی (رویه) ایجاد میکند. پوشش سطحی (روبه راه) همان لایهای است که خودروها از روی آن گذرند. رویه راه در واقع دریافت کننده مستقیم بار و ضربه است. این لایه باید در درجه اول بادوام باشد و از لغزش وسایل نقلیه جلوگیری کند.
از طرف دیگر این لایه باید غیرقابل نفوذ باشد تا بتواند لایههای زیرین را از گزند عوامل جوی محفوظ بدارد. لایه آمترو معمولا از جنس آسفالت میباشند که مخلوطی از شن و ماسه و قیر است.
بروتالیسم
گرایشی که از لوکوروبوزیه آغاز شد
یکی از خصوصیات متعدد معماری مدرن این بود که در ساختمانها ماهیت مصالح ساختمانی مورد توجه قرار گرفت و این مصالح به صورت طبیعی خود، تا آنجا که ممکن بود دست نخورده و بدون پوشش و پرده، در ساختمان به کار گرفته شدند، چون استفاده از تزئینات در معماری را کهنه پرستی و ظاهر سازی دانسته و چنین اعلام شد که به جلوه آورده ماهیت مصالح که به صورت طبیعی – نه ساختگیو مصنوعی – بر غنای معماری بیفزاید مورد توجه قرار گرفت. از همین رو، به عنوان مثال، لوکوربوزیه، در پاوین دانشجویان سویسی کوی دانشگاه پاریس در دیوار نمای پشتی، سنگ را به صورت طبیعی و عریان به کار گرفت- میس ون در رو اصرار داشت که آهن در ساختمانهایش ، بی هیچ پوششی در معرض دید قرار گیرد، و رایت چوب و آجر را به صورت طبیعی خود به درون خانه هایی که ساخت راه داد.
نکته دیگر امکان دادن به تمام عوامل ساختمانی بود تا نقشی را که در ساختمان دارند بنما یانند. به یاد آوردیم که در معماریهای گذشته، فی المثل پلکان اغلب در میان دیوارهایی سنگین و در فضایی که در پس خانه بود و بیشتر مناسب پستو و صندوقخانه ، از دید پنهان می شد. معماری مدرن نه تنها نشان داد که پله را می توان در معرض دید نهاد، بلکه می توان آن را عاملی ساخت که بر غنای معماری بیفزاید، مراد از صداقت و اخلاق در معماری، از جمله، همین آشکار گذاشتن عوامل ساختمانی و تاکید بر آنها بود. به عنوان مثال، لوکوربوزیه پلکان ویلا ساوی را تندیسگونه ساخت و کارهای میس پلکان اکثرا در میان ساختمان و به اصطلاح نقل مجلس بود.
این دو کیفیت، که ناگفته نگذاریم ریشه در معماری روستایی و بومی داشت و رمانسک و گوتیک نیز از آن بهره داشتند، در معماری مدرن قوت گرفت و پس از سالهای شصت به صورت یکی از خصوصیات بارز بروتالیسم، که آن را باید یکی از شاخه های معماری مدرن و به حساب جنکز لیت مدرنیسم دانست، به صورت بسیار پیشرفته – از چند جهت – و مبالغه شده بروز کرد.
آغاز بروتالیسم هم به انگلستان و به یک زن و شوهر معمار به نامهای آلیسون و پیتر اسمیتون نسبت داده شده است و هم به لوکوربوزیه. فرامپتن آن را آنتی تزی در مقابل معماری انسان دوستانه در سالهای پس از جنگ جهانی دوم در انگلستان معرفی می کند و می نویسد :
اسمیتسون ها به سال 1952 خانه سوهو را طرح کردند که با آجر ساخته شود و تیرچه های بالای پنجره ها از بتن آشکار باشد و در داخل خانه دیوارها بدون پوشش گچی بماند، این خانه جعبه مانند که چهار طبقه بالا می رفت اشارات متعدد به انبارهای اواخر قرن نوزدهم که به شیوه های معماری مردمی و بومی انگلستان ساخته می شد داشت و یک سال پیش از انتشار طرح خانه های ژائول اثر لوکوربوزیه که آن نیز کیفیت بروتالیسم داشت ساخته شده بود ...
جنکز با اشاره به ساختمان اونیته دابیتا سیون که از سال 1947 آغاز شده و در سال 1952 پایان یافته بود و نیز خانه های ژائول و همچنین نقل قولی از آلیسون اسمیتسون به مضمون زیر :
تا کتاب مجموعه آثار لوکوربوزیه را باز میکنی می بینی که وی بهترین ایده های تو را قبل از تو داشته است و آنچه تصمیم داشتی در قدم بعدی انجام دهی وی قبلا انجام داده است.
محتملا مرادش این است که آغاز بروتالیسم را به لوکوربوزیه اسناد دهد.
اگر چه شرایط برای بروز بروتالیسم که نوعی زنده کردن معماری مدرن در بریتانیا بود مساعدتر به نظر می رسد ، اما بی تردید لوکوربوزیه در آغاز آن سهم بسزایی دارد و نه تنها اصطلاح بتن برو را بر سر زبانها انداخت بلکه در بسیاری از آثار بعد از سالهای 1950 از آن استفاده کرد و با به کار گرفتن کیفیات بروتالیسم برای معماران جوانتر سر مشقی پدید آورد.
واژه brut که t ی آن در فرانسه تلفظ نمی شود هم دراین زبان و هم در انگلیسی به معنی خشن و نخراشیده است و از جمله معرف مصالحی است که در معماری بروتالیسم به کار گرفته می شد. فی المثل ، بتن طوری به کار گرفته می شد که دانه های شن و ماسه در آن دیده اید و صافکاری نمی شد، یا سطح بتن از سر قصد شیار داده می شد تا خشونت یابد. احتمالاً ایجاد چنین کیفیتی در بتن از آنجا آغاز شد که بتن ماده ای سرد و بی روح است: نه گرمی آجر را دارد و نه سرزندگی طبیعی چوب را نخستین کاری که در شکستن این سردی بتن صورت گرفت این بود که اثر قالبهای چوبی بر روی بتن باقی و محفوظ نگاه داشته شود تا نقش الیاف چوب اندکی از سر زندگی چوب را به تن انتقال دهد. بعدا فکرخشن ساختن بتن که با ایده مدرنیستها، یعنی صداقت در مصال ساختماانی در انطباق بود پا گرفت.
غیر از آشکار ساختن خشونت مواد ساختمانی و یا خشن گردانیدن آن به عمد و از راه اغراق، در مقیاس ساختمان و عوامل آن مانند در و پنجره و پله نیز مبالغه شد تا علاوه بر خشونت سیما، پیکر ساختمان نیز سنگین و هیولا مانند به نظر آید. به راستی مراد آن بود که کیفیت بی آلایش ساختمانهای روستایی و بومی و نیز قدرت صلابت ساختمانهایی چون سیلو و انبار که از هر گونه زیور و زیبایی لیز شهری عاری است به تمام عرصه معماری تعمیم داده شو. از این رو ساختمانهایی چون موزه و مدرسه و گالری و دانشگاه از این کیفیت بروتال برخوردار شد که چنان که گذشت عکس العملی در مقابل زیبایی سست و خانگی رایج بود
کتابخانه ی روبارتس
چنین بود ساختمان خانه های ژائول که لوکوربوزیه به سال 56-1953 در پاریس ساخت نمای این ساختمانها البته از بتن نیست، از آجر است، ولی نوعی آجر که ما آن را در فارسی ممکن است آجر جوش بنامیم. به علاوه بند کشی دیوار هیچ ظرفیت معمول را ندارد و به نظر می رسد سطوح خشن آجر در بستری از سیمان فرو برده شده باشد. از آن مهمتر، تیرهای بتنی است که وجودشاغن طبعا دریک جهت پدیدار و در جهت دیگر به صورت مکعبی خوش تراش از سر قصد نشان داده شده تا چیرگی آنها بر نما مسلم باشد در مقیاس آنها نیز به همین منظور مبالغه شده است. سرانجام این سطوح و عوامل خشن مستقیماً در کنار شیشه قرار گرفته اند تا خشونتشان هر چه بیشتر به دیده آید.
بروتالیسم در آثار معماران انگلیسی
جالب است که پند استاد فوراً به گوش شاگردان فرمانبردار رفت. از جمله جیمز استیرلینگ به سال 1958، پل رودولف به سال 1960 و نیز بازیل اسپنس ساختمانهای خود را بر همین روال ساختن البته تبعیت از فرمانهای لوکوربوزیه ممکن است از همان شیفتگی و علاقه ای ناشی شده باشد که در نوشته آلیسون اسمیتسون، اندکی پیش، مشاهده کردیم، ولی باید خستگی از زیباییهای مصنوعی و علل اجتماعی و اقتصادی نیز در این تبعیت موثربوده باشد.
به دنبال همین گرایش به بروتالیسم، استیرلینگ به سال 1964 ساختمان دانشکده مهندسی دانشگاه لیستر را ساخت در این ساختمان، بیش از خشونت در مصالح ساختمانی ، مبالغه در مقیاس ساختمان به دیده می آید.
اوالا تی یو دلف
کتاب:از زمان و معماری
اندکی بعد ونتوری معماری مدرن را برای وضوح و سادگی اش در مقابل پیچیدگی که خود عنوان می کرد نفی کرد و بعد اعلام کرد که تمام ساختمان می تواند چون یک واحد کامل( در مثال او یک اردک ) گویای نکته ای یا مطلبی باشد وی اگر چشمان خود را به اندازه کافی می گشود می دید که چگونه تمام این ساختمان دانشکده مهندسی شبیه یکی از وسایلی است که درکارهای مهندسی به کار گرفته می شود: ماشینی برای ساختن بتن یا دستگاهی برای سیلوی گندم. و همان گونه که در فروشگاه مرغ و جوجه فروشی او اردک نماد عملکرد این فروشگاه است در اینجا شباهت تمام بنا به یکی از وسایل کارخانه گویای این است که دانشجویان برای کارهای مهندسی که سرانجامش کار در کارخانه ها یا کارکردن با یکی از وسایل است آموزش می بینند.
بروتالیسم در آمریکا
جایی که بروتالیسم خشونت خود را به وضوح بیشتر نشان می دهد ساختمان دانشکده معماری و هنری در دانشگاه ییل اثر پل رودولف است ما قبلا به سبب مقایسه ای که ونتوری بین یکی از آثار خود، گیلدهاوس، و یکی از آثار پل رودولف، کرافوردمانور، کرده بود با این معمار آشنا شدیم و نیز در همین بخش از ساختمان وی که به تبعیت مستقیم لوکوربوزیه ساخته بود صحبت داشتیم. در ساختمان معماری و هنر، اگر چه تاثیر لوکوربوزیه مشهود است، رودولف با امکاناتی فراوانتر و جراتی بیشتر و طرحی مستقلتر خصوصیات بروتالیسم را آشکار کرده است. در این ساختمان نیز نه تنها بتن به صورت آشکار به کار گرفته شده بلکه به آن شیار داده شده تا خشونت در سیمای این ساختمان بیشتر به دیده آید. همچنین در اندازه ها مبالغه شده تا ساختمان گران پیکر دیده شود : فی المثل ، ابعاد تیرها بیش از میزان لازم هستند و تیرها در دو جهت عمود بر هم در نما آشکار شده اند تا در احساس تنومندی ساختمان تردیدی پیش نیاید. شیشه نیز در این ساختمان نسبتاً به وفور و همانند بقیه ساختمانهای مدرن به کار گرفته شده ، اما در اینجا تضادی در سیمای ساختمان پدید می آورد و خشونت آن را بیشتر می کند.
غیر از سیمای برون این ساختمان، معمار به سیما و عملکرد درونی آن نیز توجه داشته است. با آنکه گفته شده است که سطوح متعدد در درون این ساختمان هفت طبقه ( به حساب جنکز در سی و نه و به حساب بلیک، در بیست و هشت ارتفاع مختلف ) گیج کننده است اما چون هر یک به منظوری خاص و مشخص طرح شده و در جای خود قرار گرفته است به تنوع فضای درونی، که آن نیز به سبب این سطوح مختلف و متعدد حالت تندیسگون گرفته است، می افزاید به علاوه بیشتر این سطوح رو به حیاطی محصور که از سقف نیمه باز است باز می شود که به این مدرسه کیفیتی دلباز و دلگشا و بر خلاف مدارس تنگ و تاریک و قدیمی معماری می دهد.
برج یو ام ان ماس
بروتالیسم در اروپا به ویژه در انگلستان بدون پایه های اجتماعی و اقتصادی نبود. مصیبتهای سالهای جنگ و مشکلات اجتماعی سالهای پس از جنگ معماری را به سوی هدفهای اجتماعی و انسان دوستانه سوق داده بود که بازتاب مستقیم آن دوری از معماری مدرن و رو آوردن به نوعی کهنه گرایی بود. بروتالیسم عکس العمل یا پاسخی بود به این گرایشها از جانب معماران که اکثریت قریب به اتفاق آنها به ارزشهای مدرنیسم هنوز بسیار معتقد بودند منتهی راههایی می جستند که آن را به صورتی تازه در آوردند . فراموش نکنیم که در سالهای پنجاه در عین حال توجه به علوم اجتماعی، به بوم شناسی و به شهر سازی اهمیت خاص یافت و توجه به نکاتی چون هویت ساختمان، ارتباط آن با مبتنی که در آن ساختمان بر پا می شود متداول شد، حال آنکه پیش از آن، ساختمان بر پا می شود متداول شد، حال آنکه پیش از آن، نخستین نسل معماران مدرن از آن کمتر صحبت می کردند.
تندیسگرایی در معماری
مثالی که لوکوربوزیه به دست داد
بروتالیسم علاوه بر خشونت و گران پیکری گرایشی به تندیسگون ساختن معماری نیز داشت، در پاره ای موارد، تندیسگون ساختن بنا خود درخدمت کیفیت خشونت روستایی و بومی در بروتالیسم بود، و در موارد دیگر چون کلیسای رو نشان و ساختمان اونیته دابیتاسیون، کار لوکوربوزیه همراه این کیفیت و چنان چیره و آشکار بود که مانند بسیاری از ویژگیهای معماری لوکوربوزیه درسی شد که معماران فراوان – گاه مستقیماً و گاه هر یک به تعبیر و شیوه خاص خود – از آن تبعیت کنند. از معماری « پنج معمار » یاد کرده ایم و از روش تندیسگونه معماری ایشان سخن گفته ایم. حتی در معماری چارلز مور و صحنه آرایی و گرایش مشهود است. ونتوری نیز از این گرایش غافل نیست ولی تعابیر خاص ونسبتاً مستقل خود را دارد که از معمارانی پیرتر از لوکوربوزیه الهام می گیرد.
تندیسگرایی در معماری، غیر از آثار لوکوربوزیه ، منابعی دیگر نیز داشت. در آثار لویی کان، از حدود سال 1950، این توجه به تندیس مشاهده می شود. به نظر نمی رسد که کان مستقیما تحت تاثیر لوکوربوزیه بدین گرایش متمایل شده باشد، کاملاً روشن است که تندیسگرایی کان بسیار قوی است و کیفیتی خاص خود دارد. البته به همان اندازه نیز روشن است که کان از کارهای لوکوربوزیه کاملاً مطلع بود و به تعبیری مشعلی را که معماران نخستین نسل معماری مدرن افروختند وی تقریبا از دهه شصت تا حدود نیمی از دهه هفتاد به دوش کشید ما از آثار کان پیش از این صحبت کرده ایم. در اینجا کافی است اشاره کنیم که تندیسگرایی کان ناشی از پختگی وی پس از سالها تدریس و تحصیل در دانشگاه پنسیلوالیا بود که سالها در آن آموزش معماری به شیوه ابزار معمول بود.
رایت، معمار تندیسگر
غیر از این منبع، تاثیر فرانک لوید رایت را نباید نادیده گرفت، معمولاً از این معمار غفلت می شود و کمتر کسی به ویژه در ارتباط با گرایشهای معماری در سالهای پس از شصت از او صحبت به میان می آورد. هر یک از کارهای رایت از خانه روبی گرفته تا موزه گوگنهایم در نیویورک برای خود تندیسی است. وی معماری بود که بیش از همه همگنان و معاصران خود و بی تردید لوکوربوزیه ، که رایت او را نقاش می دانست، در این مورد پیشتر بود/ این کیفیت معماری رایت البته به اوج توانایی و زیبایی خود در خانه آبشار رسید که پس از آن نه خود رایت و نه هیچ معمار دیگری توانست از نظر قدرت و ترکیب حجمها و فضاهای ساخته شده و ترکیب آنها به فضاها، حجمها و عوامل طبیعی به پای آن برسد. ولی وی معماران بسیاری را به دنبال خود بدین کیفیت رهنمون شد. حتی مبالغه نسیت اگر بگوییم لوکوربوزیه پس از آنکه نزدیک به بیست سال به ساختمانها یا تندیسهای رایت با تحسین وشگفتی نگریست ، خود از منشورهای نخستینش عدول کرد و به طرح کلیسای رو نشان دست زد.
از ویژگیهای معماری مدرن یکی این بود که توانست از امکانات مهندسی بهره گیرد و یا به کارگیری اسکلتی مرکب از تیرها و ستونها که بار ساختمانی بنا را فقط در نقاطی معین متمرکز و تحمل می کند، دیوار را به پرده ای صرفا برای محصور و متمایز کردن فضا تبدیل می کند. پیش از این دیوارهای ضخیم و جرزها و پایه هایی که برای تحمل بار ساختمانی بنا می شد، فضای درون ساختان را کوچک و امکانات معماری را محدود می کرد. این محدودیت، فراموش نباید کرد که با معماری مدرن از بین رفت یا به میزان بسیار کاهش یافت. با پیشرفتهای چشمگیری که در صنعت ساختمان به ویژه درسالهای پنجاه پدیده آمد و معماران را قادر ساخت که تاسیسات ساختمان را به جای آنکه در کف اتاقها و فضاهای معماری قرار دهند در سقف جا دهند، این محدودیت باز هم کمتر شد. اما این نکته را نباید نادیده گرفت که همین عدم امکانات ناگزیر وجود حجمهای کوچکتری را ایجاب می کرد که ترکیب آنها در اکثر موارد هم تندیسگونه بود و هم به تنوع بنا می افزود. وجود دیوارهای ضخیم نیز، علی رغم محدودیت، به معماری قدرت و صلابتی می داد. آنچه معماری مدرن عرضه کرد فضای یکسره پیوسته بود که می توانست برای هر مقصودی مناسب باشد ( یونیورسال اسپیس ) و آزادی در طرح ( پلان لیبر) یا طرح آزادکه لوکوربوزیه به ویژه یکی از مروجین آن بود. در عوض، آنچه معماری مدرن از میان برد تنوع پلان و صلابت و قدرت ساختمان و تندیسگونگی آن بود. نسل دوم معماران مدرن خاصه کوشیدند با تاکید و تبعیت از معماران مدرن از جمله رایت، لوکوربوزیه و کان که این کیفیت در آثارشان از آغاز موجود بود ( رایت ) و یا آنان که خود تغییر گرایش دادند ( لوکوربوزیه )یا به سبب سیستم آموزشی خاص خود ، همه جنبه های مدرنیسم را نپذیرفته بودند ( کان) بر این نقص معماری مدرن ( که تا سالهای شصت همه جا آشکار شد و منقدین از آن با نام « جعبه ها » یاد می کردند و یا آن را معماری کاغذی می نامیدند فایق آیند.
پاگرفتن گرایشهای تندیسگرانه
پس از سالهای شصت که گرایشهای تندیسگونه در معماری رواج گرفت دو ویژگی بروز کرد. تندیسگرایی معمارانه که کیفیت هندسی داشت و کارهای کان نمونه های آن هستن، و نوعی تندیسگرایی با فرمهای آلی که منبعث از فرمهای آلی رایت یا فرم آلی کلیسای رونشان لوکوربوزیه بود.
گرایش تندیسگری در آثار بسیاری از معماران، با شهرت و ظرفیتهای متفاوت، پس از سالهای شصت بروز کرد و بر خلاف بروتالیسم که اکنون نیروی محرکه خود را تقریبا به کلی از دست داده است، مظاهر آن اگر چه در پاره ای موارد نه قدرت سالهای شصت و هفتاد، همچنان در معماری باقی است.
از آنان که در آثار خود بیشتر فرمهای آلی تندیسگری را به کار گرفتند، به عنوان نمونه از ساختمانهای معمار انگلیسی هیوبرت بنت برای شورای لندن بزرگ می توانیم یاد کنیم که بین سالهای 61 تا 67 ساخته شد. دراین ساختمان، معمار از هر عاملی مانند پله ، راهرو، پل ( که کارگاه برای منظور خود در آن مبالغه نیز کرده است ) استفاده کرده تا ترکیب فضایی خویش تا تندیس ساختمان را بسازد. در همین زمینه ، چند سالی بعد، معمار انگلیسی دنیس لسدان نیز دست آزمود و ساختمان تئاتر ملی را که از ساختمان بنت چندان فاصله ندارد، در همان ساوث بنک لندن ساخت در اینجا نیز از پله و دیوار و تراس برای ترکیب تندیسگون ساختمان استفاده شده است و نه تنها فرمهای آلی بلکه ترکیب سطوح در دو جهت عمودی و افقی یادآور کارهای فرانک لوید رایت است.
معماری مسائل گوناگون دارد و پاره ای از آنها حتی در عرصه معماری محض قرار نمی گیرد. این مسائل ممکن است ناشی از ملاحظات مهندسی باشد، یا در عرصه جامعه شناسی، اقتصاد ، مردم شناسی و بوم شناسی قرار داشته باشد ، یا وابسته به هنر باشد. یکی از نکاتی که به اعتقاد ما در عرصه معماری محض قرار دارد و به دلایل متعدد به اندازه کافی در معماری مدرن بدان توجه نشده یا به فراموشی سپرده شده این است که هر ساختمان باید سیمایی در خور و گویای وظیفه ای داشته باشد که ساختمان بدان منظور ساخته شده است. مراد به هیچ روی تبعیت فرم از عملکرد نیست که با تجارب متعدد، و در موارد فراوان ، عدم صحت آن شناخته شده ، ضمناً نمی خواهیم به اندازه ای در موضوع مبالغه کنیم که چون ونتوری بگوییم فی المثل فروشگاه مرغ و جوجه را باید مانند اردک ساخت! اما بی هیچ تردید ساختمانها مانند آدمها شخصیت خاص خود را دارند و باید داشته باشند. به عنوان مثال، مسجد و کلیسا هر یک باید سیمای مشخص خود را داشته باشد. مدرسه معماری نباید چون ایستگاه راه آهن و یا کارخانه سیمان به نظر آید. این گویایی، به معماری معنایی می دهد که آن را از ساختمان- چهار دیوار و یک بام – متمایز می کند. یکی از مواردی که ترکیب تندیسگون برای معماری معنی و اهمیت مخصوص پیدا می کند در ساختمانهایی نظیر موزه، تئاتر و نمایشگاه است، زیرا روحیه و شخصیت چنین ساختمانهایی چنین هویت هنری را ایجاب می کند.
موضوعی نظیر موزه و مدرسه و گاه ساختمان اداری مانند بناهای شهر اداری در ایالات متحد نیز فرصتی به دست معماران داد تا در تحقق این گرایش دست بیازمایند. در ساختمانهایی چون شهرداری بوستون هنوز مظاهر بروتالیسم و تندیس گرایی به یک قوت به دیده می آید، و یا آنکه گرایش تندیسگرایی آشکار است چیره نیست. بر عکس، در پاره ای از آثار آی ام پی گرایش تندیسگرایی یا کیفیت تندیسگون بنا به چیرگی و وضوح کامل مشاهده می شود. ساختمان کتابخانه جان اف کندی در بوستون و از آن مهمتر ساختمان گالری ملی هنر در واشنگتن، اثر آی. ام . پی ازاین جمله آثارند. در ساختمان گالری ملی اگر چه گرایش به تندیسگون ساختن بنا کاملاً آشکار است، حجمها بیش از اندازه تنومند و تا اندازه ای در مجادله با یکدیگر به نظر می رسند! درون ساختمان، جایی که تندیسگونه بودن ساختمان و گرایشهای به جلوه در آوردن سازه ساختمان با هم در می آمیزند، ساختمان دلباز و دلگشا به نظر می رسد.
به عقیده من ، جایی که موفقیت پی در تحقق مراد خود کامل است، ساختمان وی برای یک مدرسه مذهبی در یک سازمان علمی مسیحی در بوستون است. ترکیب حجمها و فضاها در تندیس این ساختماان کاملا موفقیت آمیز است. استخری وسیع و مملو از آب زلال مقابل ساختمان به کمال هنرمندانه این ساختمان کمک می کند. ولی موفقیت فوق العاده آن از جمله بدین سبب است که در اینجا تندیس و ساختمان با هم یکی شده و هیچ اثری کوششی اضافی برای تندیسگونه ساختن این بنا به چه نمی خورد ، به نظر می رسد حجاری چیره دست و تندیسگونه توانا این ساختمان را یکسره از سنگ تراشیده است.
کتابخانه اسکات
به میس ون در و ایراد گرفته اند که معماری را از غایت سادگی و حذف هر گونه حجم، خط ، عاملی که زاید به نظر می آید، به نیستی و به ملال آوری کشانده است. حقیقت این است که میس در طرحهای خود بسیار مشکل پسند بود و هیچ نوع عامل چشمگیر یا مشغول کننده و یا به قول خود او کودکانه را به معماریش راه نمی داد و از این رو در معماری وی یک خط زاید، یک عامل بیجا و یک حرکت سبک موجود نیست. در این اثر پی نیز همان والایی معماری میس به دیده می آید، بی آنکه معماری از فرط گران طبعی و وسواس در انتخاب اساسی ترین عوامل خود ساده و خلاصه شده باشد.
رواج گرایشهای تندیسگرانه
در آغاز این بخش گفتیم که لوکوربوزیه معماری هشیار بود و با آنکه همواره در عالم معماری نقش رهبری داشت، پیشتر از بقیه متوجه تغییرات زمانه بود و رهبری خود را با دگرگونیهای روزگار انطباق می داد. در مورد فیلیپ جانسن نیز محتملاً می توان این سخن را گفت، با این تفاوت که اگر لوکوربوزیه را نسبت به زمان متغیر ( x) فرض کنیم ، جانسن را باید تابع Y فرض کرد که همواره از متغیری تبعیت می کند بدین معنی که خوب می داند چگونه از دگرگونیها تبعیت می کند پیتر بلیک از جانسن نقل می کند که وی همین که جو را ضد معماری مدرن احساس کرد، به سال 1968 همراه دیگران بانگ برآورد که معماری مدرن مردود است. البته وی خود معماری است که در رواج معمار ی مدرن اهتمام فراوان داشت و در مراحل نخستین، او میس ون در رو را به امریکاییان شناساند و هم او بود که با همکاری هنری راسل هیچکاک گرایشهای نخستین نمونه های معماری مدرن را در اروپا سبک جهانی نامید و به اتفاق هیچکاک کتابی به همین نام نیز منتشر کرد. معماری جانسن تا سالهای شصت به قدری نزدیک به کارهای میس بود که همه او را وردست میس می دانستند. خانه شیشه ای وی که قبلا از آن صحبت کردیم بهترین نمونه این گرایش است. ولی همین که وی نسیم تغییرات را احساس کرد جهت معماریزش را تغییر داد و به گرایشهای جدید متمایل شد.
از جمله کارهای قابل تحسین جانسن پس از تمایل به گرایشهای جدید موزه هنر جدید موزه هنر جنوب تگزاس است که درشهر ساحلی و کوچک کورپوس کریستی در جنوب تگزاس به سال 1972 ساخت. چون موضوع ساختمان موزه بوده معمار آزادی بیشتری در طرح داشته است ، ولی حاصل کار که تندیسگون خود را در فضا می گشاید بسیار موفقیت آمیز است. تمام حجم ها و سطوح مطالعه شده و به نظر می رسد که درست در سر جای خود قرار گرفته اند. بدین تعبیر ، این ساختمان ترکیب کاملی دارد که به آسانی نمی توان آن را تغییر داد.
گرایش تندیسگران آیزنمان به صورتی کاملا تازه به تبعیت از فرمی کهنه به مصنه بروز می رسد. برجی که عامل اصلی این کمپوزیسیون آیزنمان است، عاملی شناخته شده و فرمی کهنه در معماری دارد، ولی آیزنمان آن را به دلیری می شکافد که این یادآور پاره ای از آثار تندیسگر معروف گارینو گارینی است. مجموعه در عین حال دارای بخشهایی است با دیوارهای پرده مانند که یادآور معماری مدرن کلاسیک است و بنابراین ساختمان چندان هم که جنکز اعلام می کند فاقد خاطره نیست.
معماری بروتالیست منتقدان سرسختی دارد، از جمله چارلز، پرنس ولز. سخنرانیها و نوشتههایش همیشه انتقادات سختی بر معماری عریان وارد داشتهاند، و بسیاری از بناها را تنها تودهای از سیمان خواندهاند. بیشتر انتقادات به خاطر طراحی بنا نیست، بلکه بیشتر به خاطر نمای سیمانی آنها است، به این دلیل که سیمان در هوای مرطوب و در اقلیم ابری اقیانوسی به ویژه در شمال غربی اروپا دوام چندانی ندارد و به سرعت ظاهر خود را از دست میدهد. در این آب و هوا سیمان با لکههای آب و یا حتی گاهی خزه و گلسنگ ورقه ورقه میشود و باعث زنگ زدگی آرماتورها میشود. در دانشگاه اورگان، اعتراض و تنفر دانشجویان نسبت به معماری دانشگاه به استخدام کریستوفر الکساندر و آغاز پژوهش اورگان در اواخر دهه ۷۰ انجامید.
در سالهای اخیر، برخی از این بناهای رسیدگی نشده تخریب یا بازسازی و یا با ساختمانهای جدید جایگزین شدهاند. علیرغم موفقیت برخی از این آثار همچنان روند تخریب آنها ادامه دارد.
تئودور دالریمپل، نویسنده بریتانیایی، فیزیکدان و مفسر سیاسی برای روزنامه سیتی ژورنال در مقالهای نوشت که معماری بروتالیست محصول فلسفه توتالیتاریانیسم اروپایی و دارای نقص اخلاقی، روحانی و عقلانی است. او ساختمانها را سنگدل، غیر انسانی، مهیب و غول پیکر خواند. از نظر او بتون آرمه با گذر زمان زشت، خرد و پوسیده میشود و لک بر میدارد و همین باعث میشود که نسبت به سبکهای دیگر معماری ارجحیت نداشته باشد.
ماتیو اگلسیاس، مفسر مجله ثینک پروگرس، معتقد است که بنایی مثل ساختمان شهرداری در بوستون باعث شده که آن ناحیه روح خوشایند و مثبت خود را از دست بدهد.
تجدید فعالیت
اگرچه جنبش معماری بروتالیسم از بعد از اواسط دهه ۸۰ دیگر مرده به حساب میآید و جای خود را تا حد زیادی به اکسپرسیونیسم ساختاری و ساختارشکنی داده است، ولی اخیراً سعی در به روز کردن خود داشته است. بسیاری از جنبههای خشن خود را ملایم تر و ظریف تر کرده است، نماهای سیمانی روکشی ماسهای پیدا کردهاند که باعث میشود سنگ نما به نظر برسند، گاهی نیز با گچ یا عناصر پیش ساخته و طرح دار ترکیب میشوند. از معماران مدرنیست که در پروژههای اخیر خود به این رویکرد روی آوردند میتوان از استیون ارلیش، ریکاردو لگورتا و جین وانگ نام برد. شرکت ویکتور گورن و شرکایش با نونما کردن همین سبک چند ساختمان دادگستری طراحی کردهاند. معماران آمریکای لاتین نیز در سالهای اخیردر مقیاسی کوچکتر به احیای این سبک پرداختهاند. معماری بروتالیست اخیرا در اسراییل نیز به خاطر حسی که از امنیت و استحکام به دست میدهد دوباره احیا شده است. با به وجود آمدن لیتراکان که نوعی سیمان نیمه شفاف است، ممکن است دوباره شاهد موج جدید بناهایی از این سبک باشیم.
حتی در بریتانیا که این سبک زمانی بیشترین شیوع را داشت (و بعدها مورد بیشترین ناسزا قرار گرفت)، اخیرا از سال ۲۰۰۶ به بعد بناهایی با معماری بروتالیست به روز شده ساخته شدهاند از جمله ساختمان مارش مورگان در خیابان سنتاور در لمبث لندن و بنای الدر و کانون در گلاسکو اسکاتلند. در لیست نامزدهای جایزه استرلینگ ۲۰۰۵ تعدادی بنا وجود داشت (برجسته ترین آنها ساختمان مرکزی بی ام دبلیو ساخته زاها حدید وبنایی که برنده نهایی شد یعنی ساختمان پارلمان اسکاتلند اثر انریک میرالس) که در نمای آنها میزان زیادی سیمان به کار رفته بود، چیزی که نه سال پیش زمانی که این جایزه دایر شد از لحاظ زیبایی شناسی غیرقابل قبول به حساب میآمد.
به تازگی ارزیابی دوبارهای از معماری بروتالیست شده است که منجر به درک ارزش آن شده است، امروز دلیل ناکارآمدی این سبک را بیش از آن که به خاطر طراحیهایش بدانند، نتیجهٔ عدم مدیریت، تعمیرات و حفاظت ناکافی از این بناها می دانند. در سال ۲۰۰۵ شبکه ۴ تلویزیون انگلیس مستندی به نام من عاشق رنگ نارنجی هستم پخش کرد که در آن میراث معماری عریان را مثبت ارزیابی میکرد. برخی از این بنا اکنون تاریخی به حساب میآیند و برخی دیگر مثل مدرسه علوم دینی سنت پیتر توسط بخش معماری مجله پراسپکت جز بهترین بناهای پس از جنگ جهانی دوم در اسکاتلند شناخته میشوند و بر سر نگهداری و حفاظت از آنها دائماً منازعه وجود دارد. جمعیت قرن بیستم بارها علیه تخریب مرکز ترایکرن، ترینیتی و پارکینگ چند طبقه مبارزه کرده است
سازه گرایی در معماری
مقدمه: برلاخه و مراد او از صداقت در معماری
مراد از سازه گرایی این است که عوامل سازنده و پایدار نگاه دارنده ساختمان مانند تیر و ستون و قوس – ولی نه صرفاً آنها در ساختن فرم معماری نقش اصلی پیدا کنند. روشن است که معماری با سازه خویشاوندی نزدیک دارد و روزگاری این دو به هم پیوسته بودند به قسمی که ممکن نبود یکی از دیگری جدا کرد مگر آنکه استواری و زیبایی ساختمان در هم بریزد. شواهد از بسیار از این پیوند در معماری مصری، در معماری یونانی و در معماری ایرانی و در معماری گوتیک داریم. این پیوستگی که در دوره رنسانس و باروک و بیشتر روکوکو زیر نقابی از فرمهای منحنی وار در هم فرو رونده یا تزئینات پیچیده و بسیار فراوان پنهان شده بود، در دوره معماری مدرن دوباره کشف شد و اساس زیبایی معماری نخستین نسل معماری مدرن را پدید آورد.
مفهومی دیگر نیز از این توجه یا کشف دوباره پدید آمد یا زنده شد که به واژگان چند زبان اروپایی تکتونیک نامیده می شود و به احتمال بسیار واژه architecture آن را در بطن خود دارد، به نشان آنکه معماری به حکم ماهیت خود ساخت و اساس ساخت است و این معنایی است که از تکتونیک مستفاد می شود. به عنوان مثال، در معماری گوتیک ، جایی که تکتونیک آن به خوبی هویداست در پشتبندها ی بلندی است که از پشت و از بیرون، انتهای نیمدایره ای کلیسا را بر جای خود پایدار نگاه می دارد و در عین حال قصه ساخت ساختمان را نیز باز می گوید. بخشی از زیبایی معماری گوتیک مربوط به تاقیهای شکسته ای می شود که سقف کلیسا را نگاه می دارند و در درون کلیسا کاملاً آشکارند و تسلسل و شکل آنها هم گویای ساخت سقف است و هم بدین زیبایی مایه و اساس می دهد. در معماری مصری و یونایی تیر و ستون و در معماری ایرانی تاقی شکسته و گنبد هم از عوامل سازه و هم از عوامل زیبایی هستند.
در معماری مدرن هنگامی که صحبت از اخلاق می شود و معماری چون برلاخه معماری ساختگی را دروغ می خواند مرادش این است که در معماری تقلیدی زمان وی عوامل سازنده ساختمان، مثلاً ستون به قلب و دروغ شبیه ستون ، آن هم ستون کلاسیک، ساخته می شود، و در حالی که سازه حقیقی که متحمل بار است از دیده پنهان می ماند. خود برلاخه در ساختمان بورس آمستردام تمام تاقیها را که از آهن بود که کاملاً در معرض دید گذاشت. به نظر نمی رسد برلاخه خود به فکر زیبایی ساختمان خویش بوده باشد. زیبایی برای وی از راستین بودن معماری و از صداقت آن به سازه پدیده می آمد. شعار معروف لوئیس سالیوان که در معماری « فرم از عملکرد تبعیت می کند » با اصالت و اهمیت سازه در معماری ارتباط دارد.
میس ون دررو: سهم او در راه یافتن مظاهر سازه و تکنولوژی در معماری
معمار مدنی که به راستی توجه به سازه و نیز توجه به اتصالات و اجزاء ساختمان را وجهه همت خود کرد و تا سر حد کمال آن را پیش برد، لودیک میس ون در رو بود که پیش از این از ااو سخن گفته ایم. در اینجا کافی است اشاره کنیم که بروز این گرایش در آثار بسیاری از معماران پس از میس به تاثیر اوست.
لیکن میس دامنه سازه گیرایی را به دلایل متعدد چندان پیش نبرد، آن را به کمال رسانید و رفعت داد. در ساختمانهای وی در اکثر موارد سیستم سازه مرکب از همان تیر و ستون بود که آغاز به کارگیری آن به معماری عهد عتیق بر می گردد. در پاره ای از آثار وی مانند طرحی که برای یک تئاتر ملی در مانهایم آلمان ارائه داد از خر پا استفاده کرد که آن نیز مانند تیر به آشکار در معماری به کار گرفته یا به نمایش گذاشته شد. همچنین ، میس در چند پروژه از قاب فضایی که در واقع به کارگیری خرپاها در دو سیستم عمود بر هم است ( به طوری که توازن فضایی آنها حفظ شود ) نیز استفاده کرد که آن را نیز چنان که شیوه اش بود آشکارا در ساختمان باقی گذاشت تجارب بس جسوارانه تری که در این عرصه صورت گرفت متعلق به چند سالی دیرتر و معماران و مهندسان دیگراست. کوتاهی در واقع از میس نبود، پاره ای از نوآوریهای تکنولوژی که بعداً جسارتهای بیشتر را باعث شد هنوز تحقق نیافته بود.
آثار لوکوربوزیه اگر چه از آثار میس متنوعترند و در آثار وی ثبات و ابرام میس وچود ندارد، ولی وی نیز از آشکار گذاشتن عوامل سازه در ساختمان و به بازی گرفتن عوامل تکنولوژی در ساختمان غافل نبود. در طرحی که این معمار، با قدرت کم نظیر خود در مسابقه ای معماری برای کاخ شوراها در اتحاد شوروی ارائه کرد این گرایش به بهترین صورتی آشکار است قوس آهنی بزرگی که بر سیمای معماری این پروژه چیره است در واقع عملکرد ساختمانی دارد و چون خرپایی با سیمهای مستحکمی که بدان آویخته است، بار ساختمانی بخش بزرگی از ساختمان را تحمل می کند. این طرح که یکی از قویترین طرحهای لوکوربوزیه شناخته شد در زمان خود ، سال 1931، از جرئتی برخوردار بود که تا دهها سال در معماری فرصت بروز نیافت.
نروی ، فولر ، و معماران دیگری که در سازه گرایی در معماری موثر بودند.
می توانیم به یاد بیاوریم که از آغاز نیز پیشرفت در کارهای مهندسی، در ساختمان پلها، ساختمان نمایشگاهها ، کارخانه ها و ساختمانهایی مانند آنها بر معماری مدرن تاثیر فراوان گذاشت. بخشی از امیدواری بیش از اندازه تکنولوژی نیز، که اکنون با گذشت زمان می توانیم ببینیم ساده لوحانه بوده است ، از همین جا پدید آمد. ولی در هر حال این پیشرفتها در تحولاتی که در سی سال اخیر در معماری صورت گرفته است نقش موثر بازی کرده است. از جمله کارهای پیرلوئیچی نروی که تخصصش مهندسی است در این مورد مثالهای خوبی به دست می دهد. وی هم تجربه با پولاد و هم در تجربه با بتن مسلح موفقیتهای به دست آورد که آثار وی را پاک به عرصه معماری آورد و بسیاری از معماران را به تبعیت از وی واداشت. آشیانه ای که وی سال 1940 برای هواپیما در اور بته لو ایتالیا ساخت یکی از نخستین نمونه های خرپاهایی است که به صورت قوس در دو جهت به یکدیگر پیوند یافته و فضایی واحدی را پدید آورده است. معنی این نوآوری عرصه سازه این بود که تمام ساختمان عظیم این سقف در متعادل است و فقط در نقاط معدود احتیاج به پایه برای نگاه داشتن آن در فضا – و نه برای حفظ تعادل آن – وجود دارد. نتیجه آنکه فضایی بس گشوده بی آنکه ستونی در میان باشد و مزاحم رفت و آمد هواپیما شود بدین شیوه ابتکاری ساخته شده است.
مثال دیگری از کارهای پیشگامانه نروی و این بار درباره تجربه وی با بتن مسلح، ساختمانی است که وی به سال 1960 برای سالن سرپوشیده المپیک رم ساخت سقف این ساختمان عظیم که به قصر کوچک ورزش معروف است در واقع گنبدی است از بتن مسلح به ضخامت اندک که در مهندسی سازه پوست تخم مرغی نامیده شده است. این گنبد نیز در خود متعادل است برای اینکه میله آهنی درون بتن چون دنده های بدن هستند که در این گنبد در دو جهت به یکدیگر پیونده یافته اند. سی و شش پایه به شکل Y این گنبد عظیم را بر پا نگاه می دارند و در درون آن هیچ ستونی که محل ورزش یا تماشا شود وجود ندارد.
مهندس امریکایی با کمینسترفولر نیز سالها بل خود را معطوف به این داشت تا با استفاده از تکنولوژی شیوه های نو آورانه مهندسی سازه که خود مبتکر آن بود بر پوشش فضا و ایجاد سرپناه که به راستی نخستین محرک انگیزه آدمی در پرداختن به معماری است وسایل و عوامل پدید آورد، و در این مقصود بسیار پیش رفت. فلسفه فولر اختراع این پوشش که آن را گنبد ژئودزیک می نامید. می توانیم آن راگنبد کروی ( زمین گون) ترجمه کنیم که این گنبد را اندک زمان و با صرف مصالح نسبتا کم صرف هزینه اندک می توان در همه جا ساخت.فضا زیر گنبد را می توان فارغ از ملاحظات سازه، بسته به نیازها استفاده کنندگان آن، تغییر داد و چنین گنبدی را حتی می توان ماننند چادری بر چید.
ساختمان گنبد مرکب از شبکه هایی است به شکل مثلث ، مربع و شش ضلعی که در فضا به یکدیگر پیوسته می یابند و در واقع توری را تشکیل می دهند که بی شباهت به کندو نیست و مجموع آن به شکل نیم کره ای کامل فضایی را می پوشاند. این فضا می تواند به اندازه یک خانه باشد یا به اندازه یک نمایشگاه بزرگ ، چنان که پاویون ایالات متحد در نمایشگاه جهانی سال 1967 که درشهر مونرئال کانادا تشکیل شد یک گنبد ژئودزیک طرح فولر بود .
ارزانی ، سبکی و تغییر پذیری این گنبد مرکب از قطعات پیش ساخته باعث شد که فولر و طرفداران نظریات و اختراعات او آن را پاسخی جامع برای مسائل جهانی معماری اعلام کنند! فولر حتی طرح گنبدی را ارائه داد که با آن بتوان منهتن ( بخش پر جمعیت و مرکزی شهر نیویورک) را پوشش کرد. مارشال مک لوهان متفکر کانادایی نیز گنبد فولر را تایید کرد و آن را مناسب زندگی امروز یافت. تنی چند از معماران و مهندسان به تبعیت از فولر برخاستند و گنبدهای گوناگونی بر اساس طرح وی پیشنهاد و ساخته شد. حقیقت آن است که هم فضای کروی گنبد و هم پلان دایره ای آن محدودیتهایی را طرح پدید می آورد که ممکن است با مزایای آن همسنگ باشد. به علاوه به کارگیری چنین گنبدهایی در هر مورد، از خانه و مدرسه گرفته تا بیمارستان و نمایشگاه ، چنان که فولر پیشنهاد می کرد سیمای شهرها و آبادیها را بسیار یکنواخت و کارخانه ای و خسته کننده می کرد و جایی برای زندگی و سرزندگی نمی گذاشت. البته در موارد خاص – فی المثل ساختمان نمایشگاهها – هنگامی که سرعت کار و سبکی ساختمان و آسانی بر چیده شدن مد نظر باشد – می توان از چنین گنبدهایی استفاده کرد. از آن بالاتر ، اندیشه ها و نظریات فولر که در ساختمان گنبد ژئودزیک تجسم یافت، معماری را دیگر بار متوجه دو نکته بسیار مهم کرد : یکی یافتن راههایی تازه و مبتکرانه برای پوشش فضا که از دیرباز مورد توجه معماری بوده است، و دیگری پیش ساختن که با آغاز نهضتهای مدرن به ویژه در حل مسئله فراهم آوردن مسکن برای عامه مردم که همه جا معماری و شهرسازی و سیاستمداران دلسوز را با مشکلات فراوان رو به رو کرده است.
اندیشه های فولر راه به ابتکارات تازه و بسیار جالب توجهی در معماری بود که در سطور آینده به تفضیل بیشتر درباره آنها سخن خواهیم گفت، ولی تجارت تازه در فن سازه از جوانب دیگر نیز برای معماری امکانات بیشتر فراهم آورد که نخست ازاین تجارب سخن می گوییم.
بسط و پیشرفت سازه گرایی در معماری
چند مثال مشهور از سازه گرایی پیشرفته در معماری
درسالهای هفتاد، به فاصله چهار سال دو آسمانخراش در شیکاگو سربرداشتند که هر دو بر اساس اصولی بنا شدند که مهندس این آسمانخراش ، در صد طبقه ساخته شد و به نام سرمایه گذار ساختمان جان هنکاک نامیده شد در هر دوی این آسمانخراشها از سیستمی استفاده شد که سیستم لوله ای نامیده می شود. دلیل این نامگذاری این است که تمام آسمانخراش مانند لوله ای مجوف که در زمین فرو رفته محکم شده باشد در مقابل نیروی باد و زلزله مقاومت می کند برای برآوردن چنین مقصودی در پیرامون ساختمان ستونهای بسیار کارگذاشته می شود که با تیرهای بلند یکدیگر متصل می شوند و مقاومت لازم را در مقابل نیروهای افقی فراهم می آورند.
ترجمه معماری این ملاحظات ساختمانهایی شد که لحاظ سیما بسیار شبیه آسمانخراش های میس است و نیز بر اساس فلسفه معماری وی تا آنجا که مقاصد در سیما ساختمان به دیده می آیند : ستونها، تیرها و ضربدریها اریب بالا رفتن ساختمان در مورد مرکز جان هنکاک و بنا چندین برج مکعب مستطیل و همچنین آشکار گذاشتن تیر و ستونها در مورد برجهای سیرز.
چنان که پیش از این گفته ایم، میس به ساخت و ساز ساختمان توجه خاص داشت. البته خود او تا این اندازه به کارگیری سیستمهای پیشرفته سازه توفیق نیافت، اما دنبال منطقی اندیشه ها بدین صورت پس از وی تجلی کرد.
ساختمانی دیگر که باز همین مقصود ، یعنی تاکید عوامل سازه را در سیمای ساختمان می رساند، بنایی است برای دفاتر کارکه به ساختمان شوالیه های کلمبوس یک انجمن خیریه کاتولیکی است و ظاهرا سرمایه گذاران ساختمان بوده است مشهود است.
معمار این ساختمان کوین راک است که مدتی شاگرد میس در آی آی تی بوده است.
چهار برج گرد مجوف از بتن مسلح با روکاری تیره که در چهار گوشه این آسمانخراش بیست و سه طبقه ساخته شده، پایه های آن را به وجود می آورد. تیرهایی پولاد به درازای فزون از بیست و چهار متر از پایه ای به پایه دیگر ادامه می یابند. و بدین ترتیب قابها یا سکوهایی پدید می آید که هر طبقه از ساختمان که آن نیز اساس ساختمانش از پولاد است بر آنها تکیه می کند این پایه های بتنی که بنا بر ملاحظات و محاسبات سازه ، تو خالی ساخته شده اند ، درعین حال در درون خود پله های فرار و سرویسها را جا می دهند. توخالی بودن آنها از این روست که مانند سیستم لوله ای ، هر پایه بتواند در مقابل نیروهای افقی ( باد و زلزله ) مقاومت کند. دو مقصود در ساختمان این برج مورد نظر بوده است : یکی آنکه ساختمانی خوش اندام و لاغر میان سر به آسمان بردارد و دیگر آنکه درسیمای آن عوامل سازه آشکارا بیان شود و بر آن چیرگی داشته باشد. علاوه بر این ، چون این ساختمان سیمایی مشخص دارد و درست درکنار جاده و در ابتدای ورود به شهر نیوهیون قرار دارد، علامت و نشانه ای برای هویت این شهر به وجود می آورد.
سیستم سازه ای دیگر که به کار گرفتن آن درسالهای اخیر در ساختمان معمول شد و به سیستم کششی معروف است مرکب از سیم یا سیمهای ضخیم پولادی است که در واقع ساختمان بدان آویخته می شود یا در فضا معلق می ماند( ساختمان پلهای معلق که در ایران سابقه دارد بر همین اساس است و اصطلاح پل معلق از همین روست ) طبیعی است که سیم به سبب تاثیر پذیری خود از بار ساختمان بسته به طرز آویخته شدن بار از آن اشکال مختلف می گیرد. اگر توزیع بار یکنواخت باشد و در جهت افقی به سیم وارد آید، سیم به شکل سهمی و اگر بار در امتداد طول سیم و عمود بر آن وارد شود و آن را کاملا تابع خود گرداند به شکلی در می آید که آن را کنتری می گویند. این سیستم که نخست برای مسائل مهندسی محض مانند ساختن پلها به کار گرفته شد، در معماری نیز مورد استفاده قرار گرفت علت آن بود که در حدود پایان دهه شصت، مدام کوشش معماران معطوف بر این بود که راههایی برای تحرک معماری مدرن بیابند راههایی که هم به معماری تنوع بخشد و آن را تازه و جالب سازد و هم آنکه اصول نخستین آن را زیر پا نگذارد . ولی به آسانی می توان ملاحظه کرد که چنین راههایی مراحل تحولی و تکاملی معماری مدرن اند. معماری طبیعتاً نمی توانست در یک نقطه متوقف بماند. بنابراین صفت اواخر یا پایان برای آن، « نارس» است.
اثری که این شیوه سازه ای را به خوبی مجسم می دارد، ساختمان بانک مرکزی مینیاپلیس در ایالت مینه سوتای امریکاست که دفتر معماری گاناربیرکرتز آن را ساخته است .
پلان این بانک راست گوشه ای است به درازای متجاوز از 100 متر و به پهنای تقریبا 22 متر. در دو انتهای این راست گوشه کشیده چهار پایه عظیم از بتن مسلح به ارتفاع متجاوز از ده طبقه بالا می رود تا متحمل سیمهای پولادی ضخیمی شود که در دو جانب نما به آنها ( پایه ها) می آویزند. سیمها به شکل کتنری هستند که عینا در نمای ساختمان به دیده می آیند. نکته جالبتر آنکه نمای ساختمان یکسره از شیشه پوشیده نشده، بلکه دارای دو جدار است. بخش بالایی قوس کتنری از درون. بخش زیرین آن از برون این دو جدار شیشه ای را به وجود می آورد. بدین ترتیب، سیستم سازه ساختمان در نمای آن به تاکید به بیان می آید. دهانه سیم- فاصله دو پایه – نزدیک 84 متر است. چنین دهانه عظیمی در معماری کاملا بی سابقه است و تجسم آن در سیمای ساختمان تازه و مبتکرانه است.
نکته ای درباره معنای معماری این ساختمان یا سیما و شخصیت آن باید بیفزاییم : معماران معمولا سیمای بانک را چون قلکی ( فاقد پنجره ) در نظر می گرفتند ، تا بستگی آن نمادی باشد برای حفظ و پس انداز سرمایه های مردم. این چنین نمادی در ساختمان قدیمی این بانک که از سال 1920 باقی است رعایت شده است. اما گشودگی نمای ساختمان کنونی این بانک را چگونه می توان تعبیر کرد؟ گشودگی به عامه مردم و دسترسی به بانک برای رفع نیازهای مالی به راستی نیز عمومیت یافتن بانکها و مقبولی آنها در نظر مردم، در زمانی معادل نیم قرن چنین تعبیری را توجیه می کند.
پیش از این بانک نیز استفاده از سیمهای ضخیم پولادین که با سیستم کششی کار کند در ساختمانهای دیگر به کار گرفته شده بود. و مثال برجسته کاربرد این سیستم یکی سالن سرپوشیده پاتیناژ دانشگاه ییل است و دیگری فرودگاه دالس در نزدیک واشنتگتن پایتخت امریکا، که هر دو از آثار ارو سارینن معمار فنلاندی الاصل آمریکایی است. این دو بنا به ترتیب در سالهای 1958 و 1962 ساخته شدند.
کنز و تانگه معمار مشهور ژاپنی نیز دو استادیوم المپیک 1964 ( یکی از بزرگتر برای استخرهای سرپوشیده المپیک و دیگری کوچکتر برای زمینهای بستکتبال ) را با استفاده از همین سیستم کششی ساخت، بدین معنی که تمام بام فلزی این دو استادیوم، به شکل سیم های کتنری طرح و ساخته شده اند در هیچ کدام از این نوع ساختمانها ، تبیین عوامل سازه در سیمای ساختمان بدین سبکی و زیبایی صورت نپذیرفته است.
فرای اوتو و نوآوریهای وی در ساختمانهای کششی
مورد دیگری از راه یافتن سیستم کششی سازه در معماری، ساختمانهای چادرگونی است که فضاهای وسیعی را می پوشاند. استفاده از چادر به عنوان سایه بان و سرپناه از دیرباز در میان قبایل چادر نشین معمول بوده است. حسن بزرگ چادر برای این قبایل، سبکی ، امکان برپاداشتن و برچیدن آن بر حسب فصول و نیازهای زندگی و سهولت حمل و نقل آن می باشد. در دهه های اخیر که نوآوری در روشهای سازه امکاناتی تازه برای معماری می گشود توجه به چادر چادرنشینان معطوف شد و مهندسان با تجزیه و تحلیل دقیق این چادرها به عنوان پدیده ای جدید در ساختمان به رموز آن آگاه شدند. از نخستین موارد به کارگیری چادر در معماری که شهرت جهانی یافت پاوین آلمانی در نمایشگاه جهانی سال 1967 در مونرئال بود که مهندس آلمانی فرای اوتو سازنده آن بود.
اوتو از حدود سالهای پنجاه با ساختمانهای چادر مانند که با سیمهایی کشیده شده استواری می یافتند تجربه آغاز کرده بود. مهمترین مسئله در این ساختمانهای چادری شکم دادن سیمها sag و تکان خوردن آنها در مقابل باد شدید است و سطح چادر در عین آنکه جلو باد را می گیرد ، مسئله مقاومت عوامل ساختمانی را حادتر می کند ماده ای که در چادر مورد استفاده قرار می گیرد ، و مقاومت آن نیاز به تجزیه و تحلیلها و محاسباتی داشت که تا آن زمان در فن سازه کم سابقه بود. اوتو با چیرگی بر این مشکلات برای نمایشگاه گل و باغبانی سال 1963 هامبورگ ساختمانی چادرگون ساخت که او را در آلمان بلند آوازه کرد. نمایشگاه جهانی سال 67 در مونرئال نوآوری وی را در عرصه سازه که به دنیای معماری راه یافته بود و به دیده جهانیان آورد اما این چادرها موقتی بودندو مانند چادر چادرنشیناان برای مدتی محدود مورد استفاده قرار گرفتند ، با این تفاوت که استفاده مجدد چادرهای مدرن به آسانی چادرهای قبایل بدون امکانپذیری نبود. سبکی و سادگی صفت مشخصه ای است که هر دو چادر هم بدونی و هم مدرن .
اوتو ایده استفاده از چادر را به
عنوان سرپناه در معماری آنجا پیش برد که بر اساس طرحها و رویاهای وی ممکن بود
مسافتی حدود 35 کیلومتر را با این چادرها، متصل و قائم سیمهای کششی ، پوشش کرد و
شهرهایی پدید آورد که سرپناهشان چادر باشد. چنین موردی هرگز پیش نیامد « خدمتی »
که اختراع اوتو نوید می داد بر سر مردمان سایه نیفکند، اما جایی که اندیشه های
اوتو و طرحهای وی زیباترین صورتی تجلی کرد ، سقف المپیک سال 1972 مونیخ است که به
مقیاس وسیع به صورت دائم از این چادرها استفاده شد
در اینجا صفحات نازک اکریلیک که پنداری نازکی بال حشرات است سایه بان و سرپناهی
برای صدها هزار تماشاچی که به دیدار بازیهای المپیک می آمدند فراهم می آورد و به
قول جنکز نشان و نمادی از جامعه آزادمنشانه آلمان پس از جنگ جهانی دوم است که
درصدد است سنگیینی و خفقان دوران فاشیستها را که در معماری ایشان بوده تابیده بود
پشت سرگذارد. حقیقت این است که شخصیت تیزبین و تحلیلگر آلمانیها که فلیسوفان ایشان
نمودار آن و روحیه شاعرانه ایشان که در کلام شاعری چون گوته متجلل است، دو ویژگی
متضاد ( احتمالاً به ظاهر ) در جوامع
آلمانی است که در اینجا در صنعت و معماری
ایشان پدیدار شده است. سبکی و حالت تعلیق این چادرها در فضا همواره از ایده آلهای
معماری بوده است.
گفتیم که ایده چادر و به کارگیری آن در معماری مدرن منعبث از چادر قبایل بدوی و چادرنشین است. در حال حاضر نیز هر جا که مختصر آب و سبزه ای زندگی را بر بشر محکوم طبیعت میسر کرده، این چادرها را در دامن صحرا و بیابان و در حاشیه کویر، ردیف و به خط موازی افق مشاهده می کنیم. این چادرها گاه به رنگ سیاه و گاه به رنگ سپیدند و گاه نیز به رنگ بیابان و کویری که محیط طبیعی آنهاست.
عربستان سعودی یکی از کشورهایی است که بخشی از مردم آن چادر نشین اند و بخشی دیگر شهرنشین شده و به جاده توسعه و عمران راه یافته و در بیشتر موارد زندگی چادرنشینی را پشت سر گذاشته است. از این رو، استفاده از چادرهای مدرن که بر اصول همان چادرهای دیرین ساخته شده و سیمایی مشابه و هماهنگ با آنها دارد در معماری این کشور بسیار مناسب به نظر می رسد.
فرای اوتو یا خود به این نکته واقف بوده و به این کشور رو آورده و یا به سبب علاقه باطنی سعودیها به چادر زندگی چادر نشینی به آن کشور دعوت شده است. وی در این کشور درچند مورد از سیستم سازه چادرگون خود استفاده کرده است که همه آنها به یک اندازه قرین موفقیت نبوده اند. سالن سرپوشیده ورزشگاه دانشگاه ملک عبدالعزیز در جده به شیوه اوتو با چادری عظیم پوشیده شده که بسیار بی شکل و حجیم است و به هیچ روی سبکی و تعلیق آثار دیگر او ندارد:
پنداری لاک پشتی است که به تبعیت از مرغان هوا قصد پرواز کرده، امام در مقصود خویش موفق نشده است . در هتل شرایتون نزدیک مکه نیز چادرها بیشتر به ننوی کودکان شبیه هستند و برای تاب خوردن مناسب، اما جایی که دست توانای اوتو یک شاهکار راستین معماری پدید آورده در کوی دیپلماتها در ریاض است.
جده هنوز از پاره ای نظر ها مهمترین شهر عربستان سعودی است، اما از چند سال پیش که دولت عربستان تصمیم گرفت سفارتخانه های خارجی را از این شهر به ریاض انتقال دهد زمین وسیعی را برای کوی دیپلماتها در نظر گرفت تا هر کشور سفاتخانه و منزل سفیر خود را به سلیقه خویش در این کوی بسازد. در این کوی چندین ساختمان جالب توجه وجود دارد. بنای باشگاه دیپلماتها در زمره این ساختمان ها و به اعتقاد من در صدر آنهاست.
این ساختمان ترکیبی از تضادهاست، یک ساختمان کاملا مدرن است ، اما خود را چون چادر قبایل بدوی در امتداد سازه و پیشرفته ترین تکنولوژی که برای تحقق آن لازم است، در کنار دیواری سنتی که هر بنای محلی از عهده ساختن آن بر می آید به کار گرفته شده است. مصالح ساختمانی هم محلی و سنتی است ( سنگهایی که از همان ناحیه ریاض به دست می آید ) و هم مواد سینیتیک که در ساختمان چادرها به کار رفته است. فضاها نیز از همین ترکیب متضاد برخوردارند. هم گشوده و همگانی اند و هم دنج و منبعث از معماری محلی که حیاط و حوضچه ای دارد. هر گوشه، هر فضا، هر دیوار نامنتظره و غیر معمولی است در حالی که وظیفه ای معمولی به عهده دارد. در یک جا دیوار هم دیوار ( عامل محصور کننده یا جدا کننده ) است و هم به درون ساختمان راه می یابد و جزئی از آن می شود. و نتوری که از پیچیدگی و تضاد در معماری سخن گفته، خود چندان موفقیتی در نشان دادن مثالی مجسم نداشته است. آثار خود وی نیز بیشتر واضحند تا پیچیده و جز در مواردی کوچک تضادی نشان نمی دهند. وی باید از این ساختمان دیدن کند تا مثال مجسم پیچیدگی و تضاد را در این ساختمان که از فضاها و حجم ها و گوشه های متضاد ولی در عین حال متنوع و جالب و گاه مبهم و غافلگیر کننده شکل شده اند به رای العین ببیند.
رنگ ساختمان نیز به رنگ دشت و صحرا، به رنگ سنگهای محلی که در آن به کار گرفته شده و به رنگ چادرهای کویر فامی است که به خط موازی با افق در حاشیه کویر ادامه می یابند. و بدین ترتیب از یک جانب با فام دشت و کویر هماهنگ است و از جانب دیگر، فرم مدرن آن با یکنواختی کویر در تضاد می نشیند.
مثالهایی چون این ساختمان ، در عین حال درسی است که روشن می کند بدون تصنع و بدون تقلید می توان ساختمان های جالب و در انطباق با محیط و در آشتی با صنایع و تکنولوژی و زندگی امروز ساخت. البته در همه جا و هم موارد نیز امکاناتی که در اختیار معماران و سازندگان این بنا بوده است موجود نیست. ولی مواردی هم بوده که امکانات کافی بر باد رفته است.
فضلور خان و ساختمان پایانه حج
استفاده از سیستم کششی سازه و بر پا داشتن چادر به عنوان سرپناه در حالی که سیمهای پولادی استواری آنها را تامین می دارد، در عربستان محدود به کارهای اوتو و باشگاه دیپلماتها نیست. حدود شش یا هفت سال پیش از این ساختمان، دفتر معماری SOM ( اسکیدمور، اوینگز و مریل ) با استفاده از نبوغ فضلور خان، که در این هنگام خود در این دفتر شریک و یکی از مدیران بود، طرحی برای پایانه فرودگاه حجاج داد که در آن به استادی و زیبایی تمام از سیستم کششی در انطباق با وضعیت محیطی عربستان و نیازهایی که زایرین در بدو ورود به منظور زیارت خانه خدا دارند استفاده شد.
می دانیم هیچ هواپیمایی خارجی حق ورود به مکه را ندارد و جده بندری است که قسمت اعظم زایرین خانه خدا با هواپیما ( یا کشتی ) از طریق آن وارد عربستان می شوند تا بعد به زیارت خانه خدا توفیق یابند. ورود شمار بسیاری زایرین در مدتی کوتاه به فرودگاه جده که ظرفیت مسافر در مواقع و فصول عادی ساخته شده مشکل عظیمی پیش می آورد، طوری که پاره ای از تشریفات ورود ( کنترل گذرنامه بازرسی گمرکی) در خارج از محوطه فرودگاه و در فضا بدون سرپناه صورت می گرفت. لزوم ایجاد فضایی وسیع که در عین حال سرپناهی برای حجاج فراهم آورد از اینجا پدید آمد و هیچ چیز مناسبتر از چادر نبود که مناسب با اقلیم عربستان و در هماهنگی با نماد زندگی در این کشور و در عین حال پاسخگوی نیازی که به علت کثرت زایرین پدید آمده بود باشد.
مجموعاً 210 چادر در ده واحد برپا شد. چادر ها از نظر کلی شباهت به چادرهای سنتی داشتند ولی با استفده از پیشرفته ترین سیستمهای تجزیه و تحلیل سازه محاسبه ساخته شده اند. هر چادر مساحتی نزدیک به 2100 متر مربع دارد و هر واحد می تواند در آن واحد مورد استفاده مسافران هواپیما قرار گیرد. هر واحد ( مرکب از 21 چادر ) به ابعاد 138 متر و در 320 متر است و تمام ده واحد برو روی هم فضایی در حدود 40 هکتار دارد و در هر فصل حج مورد استفاده جمعیتی متجاوز از یک میلیون نفر قرار می گیرد بودجه ای که از آغاز که برای این ساختمان عظیم در نظر گرفته شد رقم بی سابقه بیلیون دلار بود.
هر چادر از چهار جانب با سیمهای پولادی ضخیم پایه هایی تنومند( قطر هر پایه در پایین ترین نقطه 2 متر و سانتیمتر است ) آویخته یم شود . جنس چادرها فایبر گلاس ( الیاف شیشه ای ) است و یک ورقه تفلون سپید آن را می پوشاند که نور شدید صحرا را به خود نمی گیرد و منعکس می کند. این نکته در کاهش حرارت زیر چادرها تاثیر فراوان دارد. فضای زیر چادرها باز است و از وسایل مکانیکی برای تهویه آن استفاده نشده است. در هوای گرم و تند کویری، هر جا که سایه باشد و باد جریان داشته باشد، از شدت گرما به میزان قابل توجهی کاسته می شود. همین نکته در طرح این چادرها مورد نظر بوده است. از این رو، چنان که گفتیم فضای زیر چادرها تهویه مطبوع ندارد به استثنای بخشهایی که به امور اداری اختصاص یافته و کارمندان به صورت دایم باید در آنجا حاضر باشند. توقف زایرین در این چادرها به هنگام رفتن به خانه خدا حداکثر هیجده ساعت و به هنگام مراجعت حداکثر سی و شش ساعت پیش بینی شده است. می دانیم که زایرین به هنگام ادای مراسم حج ساعتها در زیر آفتاب قدم بر می دارند یا می ایستند و چادرهایی که در نزدیک خانه خدا ( فی المثل درمنا) بر پا می دارند نیز تهویه مطبوع ندارد. از این رو فضای بدون تهویه مطبوع اما نسبتاً معتدل در زیراین چادرها، زایرین را به هوایی که در هنگام ادای مراسم باید تحمل کنند عادت می دهد.
در زیر چادرها که به یکدیگر متصل اند و فضایی یکپارچه و پیوسته به وجود می آید، بخشهای اداری، بازار برای خرید حجاج، محل وضو و دستشویی پیش بینی شده است اداره کنندگان امور حجاج از نقشه این پایانه اظهار رضایت کرده اند و این ساختمان دو جایز معتبر معماری را نصیب خود کرده است. نخست، به سال 1981 ، جایزه مجله پراکرسیو آرکینکچر و دو به سال 1983 ، جایزه انجمن معماران امریکا، سرطراح این ساختمان. گوردن بانشفت نیز به سال 1987 جایزه معماری پریتزکر را از آن خود ساخت که اگر چه تنها به سبب این پروژه نبود ولی بی تردید سرپرستی طراحان این ساختمان در نظر داوران بسیار موثر بود.
این چادرها اگر چه از نظر فرم عینا تقلیدی از چادرهای بدوی نیستند، ولی از نظر احساس و تاثیری که بر ناظر می گذارند همان نقش را دارند. اگر از مسافتی دور به آنها نظر افکنیم، فی المثل به هنگام نزدیکشدن به ساحل جده با کشتی یا قایق، و یا بولوار کرنیش که در امتداد ساحل دریای سرخ کیلومتر ها ادامه می یابد و از برخی از بخشهای آن منظر این پایانه به دیده می آید، این چادرها درست همانند چادرهای بدوی که موازی با خط افق خود را می گسترانند، بر ناظر تاثیر می گذارند: حالتی از سبکی و تعلیق و پیوستگی آزادی و بال گستردگی در فضای زیر چادرها نیز همین احساس پیوستگی و گشودگی و سبکی و تعلیق وجود دارد. از بالا و از درون هواپیما انحنای آرام قوسهای چادرها سیمهایی که بدانها آویخته اند، همان حالت سبکی را به ذهن القاء می کند که ابرهای معلق در آسمان.
در این ساختمان، موفقیت سازه گرایی به اوج می رسد زیرا سازه با متانت و آرامش به عرصه معماری راه می یابد و آن یکی و یکسان می شود. هیچ کوششی خارج از اندازه اضافه ای برای تبیین سازه به دیده نمی آید، با این همه سازه عامل چیره در این معماری است. هیچ گاه به تبحر یک استاد شنا، مثلا یک قهرمان المپیک توجه کرده اید؟ شنای مرکب از ضربه های آرام و نرم و ساده است که هر کدام ملایمت او را به مسافتی قابل توجه پیش می برد. اما در عوض آنکه در شنا تبحری ندارد مدام به آب می کوبد، ضربه ها سخت و سریع می زند، تمام بدن خود را به حرکت در می آورد و مرتبا آب را به شدت تکان می دهد اما خود پیشرفتی ندارد. ایجاز و قناعت و نرمی و سبکی حرکات چادرهای پایانه حج، شنایی استادانه، ملایم و در عین حال فوق العاده زیبا را به یاد می آورد.
آمیزه ای از تندیسگرایی و سازه گرایی
بانک ملی بازرگانی در جده
معلوم نیست به سبب پایانه حج یا به دلایل دیگری که هیچ گاه جز عده معدودی از آن با خبر نمی شوند، کار طرح معمار یک بانک فوق العاده ثروتمند، یعنی بنک الاهلی التجاری، در جده به دفتر معماری SOM واگذار شد و گوردن بانشفات مسئولیت اداری وطراحی این پروژه را نیز به عهده گرفت.
تا آنجا که من می دانم، اعرابی که اصلشان یمنی است و اقتصاد عربستان سعودی نقش مهمی بازی می کنند. یمنیها آنجا که من شناختم مردمانی سختکوش، هشیار و با استعداد و از جمله به دلیل این خصایص در عربستان سعودی موفقیتهای چشمگیر رسیده اند که نظر محافل و مجامع داخلی و خارجی را آشکار و پنهان به خود خوانده است صاحبان این بانک، شیخ بن محفوظ و پسرانش که برای بانک مدیریت دارند ساختمانی می خواستند که در خور اعتبار مالی نک الاهلی التجاری به فارسی می توان بانک ملی بازرگانی ترجمه کرد باشد. دفتر SOM که در این کشور سابقه کار داشت و بانک الاهلی التجاری از اعتبار حرفه ای و مالی ایشان بی اطلاع نبود، کاملا مناسب به نظر می رسید، و چنان که گفتیم انجام کار را به عهده گرفت.
در حالی که برنامه طرح در پایانه حج، اگر آن را در یک جمله خلاصه کنیم، ساختن فضایی گشوده برای صدها زایر منتظر و مومن بود، در اینجا ساختن یک موسسه مالی بود که در وهله نخست پرستیژ مالی و اعتبار اجتماعی برایش اهمیت داشت. ولی در هر دو حال با دو شیوه نو آورانه و کاملاًمتفاوت با یکدیگر- معمار طرحهایی انشاد کرد که به بهترین صورتی در سازش با اقلیم و محیط جده است و پاسخگوی نیازهای استفاده کنندگان این ساختمانهاست.
دو ساختمان بزرگ ترکیب کلی بانک ملی بازرگانی را در جده به وجود می آورد نخست ساختمان خود بانک که در پلان مثلث شکل است و به امور بانکداری و بانک اختصاص یافته و به ارتفاع نزدیک 122 متر در فضا قد بر می افرازد. ساختمان دیگر که استوانه ای شکل است و شش طبقه، اختصاص به پارکینگ دارد. آسانسور ها و سرویس در ساختمانی به پلان راست گوشه که بس کوچکتر است و آن نیز به ارتفاع ساختمان اصلی بالا می رود قرار گرفته اند. این جداسازی و شمرده گویی بین سه بر، راست گوشه و دایره که تعریف ساختمان اصلی را از نظر پلان آسانتر می کند در عین حال به زیبایی ساختمان می افزاید .
ساختن بانک در یک آسمانخراش به بلندی متجاوز از 120 متر به خودی خود کار تازه ای نیست، اما چنین ساختمانهایی معمولاً به شکل جعبه ای هستند که اتاقهای متعدد را در طبقات مختلف در درون خود جای می دهند و پنجره های این جعبه که کم یا بیش نمودار مقیاس هر اتاق است به فضای خارج راه می برد و نور و هوا را به داخل اتاقها راه می دهد. فی المثل ساختمان جان هنکاک و ساختمان سیرز که در آغاز این مبحث از آنها سخن به میان آوردیم ( و از پاره ای جهان ستودنی هستند ) چنین اند و دهها و دهها آسمانخراش دیگر که در اکناف عالم ساخته شده اند چنین اند. اما نو آوری ساختمان بانک ملی بازرگان جده در این که پنجره های آن به جای آنکه به برون ساختمان باز شوند که در بسیاری از ماههای سال هوایی بس گرم و نامطلوب دارد، رو به حیاطی در درون ساختمان باز می شوند. به عبارت دیگر ، این ساختمان مانند پاره ای حیوانات که در شرایط نا مساعد در لاک خود پنهان می شوند، به علت نا مساعد بودن هوا به لاک خود که حیاطی گلکاری شده و مفرح است رو آورده است.
طبقه همکف این ساختمان که به ارتفاعی متجاوز از سه طبقه معمولی ساخته شده به مراجعه مشتریان بانک اختصاص یافته، حیاطی گلکاری شده در میان دارد و از طریق یک نور گیر مخروطی از سقف نور می گیرد – اما نه نور مستقیم خورشید که شدید و زننده است، بلکه نور غیر مستقیم از داخل حیاطی که در درون این آسمانخراش تعبیه شده است.
در درون همین حیاط است که طبقات آسمانخراش بالا می رود، اما نه در یک ردیف و طبق معمول به صورت طبقهای بر روی طبقه دیگر از صدر تا ذیل، بلکه در دو ردیف مقابل هم: در یک ردیف یک بخش مرکب از هفت طبقه از بامهای دو بخش درونی به صورت باغچه استفاده شده است.
گشودگیهایی که بر پیکر ساختمان مثلثی شکل دیده می شود ( یک گشودگی در یک جانب و دو گشودگی در یک جانب دیگر ) نه تنها نور و هوا را به داخل حیاط درون راه می دهد. بلکه تماشای دور نمای شهر را از پنجره اتاق میسر می دارد.
بانک ملی بازرگانی یک ساختمان مدرن است. ممکن است جنکز آن را نیز جزو ساختمانهای لیت مدرن دسته بندی کند در آن، با استفاده از روشهای مدرن پاسخی مناسب برای انطباق ساختمان با اقلیم و محیط جده یافته اند. این نکته فوق العاده اهمیت دارد زیرا امکانات معماری مدرن را باز گو می کند و خبر از زندگی آن می دهد. پارهای از منقدان که موفقیت این سا ختمان خشنود نبودند نوشتند که این ساختمان « فاقد متن» است اگر معنای داشتن متن ، وجود قوسها شکسته و تقلید چند فرم قدیمی باشد، هیچ کاری از این ایجاد متن آسانتر نیست. مدارک و کتب و عکسهای فراوان در ساختمانهای قدیمی عربستان و سایر کشورهای عربی سایر کشورهای مسلمان وجود دارد که کار کپی کردن آسان می کند. هنر معماری این ساختمان در این است بی تقلید ولی با به کارگیری شیوه های تازه ، پیوندی راستین نه ظاهری با محیط به وجود آورده است.
با استفاده از روشهای مدرن راه دیگری این بود که از آفتاب شدید به داخل ساختمان با انواع آفتاب شکن سایه بان و پرده های قابل تنظیم جلوگیری شود. در این صورت نیز ساختمان البته مدرن بود و پاسخی نیز برای مقابله با هوا گرم و آفتاب شدید جوه به دست آمده بود، اما اینها روشهای شناخته شده به کار رفته ای بودند و ساختمان تازگی و زیبایی که اکنون داراست برخوردار نمی شد.
روشن است که ایجادحیاط درونی در داخل ساختمان سابقه ای بس دیرین دارد و در خاورمیانه، خانه های محیط در معماری معمول است . احتمالاً مطالعه معماری سرزمین ها در ایجاد حیاط درونی در این ساختمان موثر است. در معماری مدرن نیز آثار جان پورتمن در این مورد مثالهای قابل توجهی به وجود آورده است. ولی روبرگردان ساختمان از محیط نامطلوب و رو کردن به درون بدین صورت کاملاً مبتکرانه است و تازگی دارد.
احداث گشودگیهایی به ابعاد چشمگیر بر پیکر ساختمان نیز ناگهانی و کاملا بدون سابقه نیست. در یک مورد، معمار سرشناس ژاپنی کیشو کوروکاوا عینا به همین شیوه بانک ناحیه فوکوئوکا را درونگرا ساخته است. و گشودگیها چنان با حجمهای پر در ساختمان این بانک نزاع اند و خود بانک چنان حجیم و خارج مقیاس به نظر می رسد که مشکل بتوان دو ساختمان با یکدیگر مقایسه کرد.
یافتن راه حل نوآورانه و از آن بالاتر ساختن آن آسان و ارزان نبود. پاره ای اوقات یافتن راه حلی مناسب در معماری مانند تحقیقات علمی نیاز به مدتها پژوهش و چندین پژوهشگر دارد و صاحبکار به ندرت آماده است تا از پس مخارج چنین پژوهشی برآید. ساختن نیز هر چه معمولی تر و قراردادی تر و محافظه کارانه تر باشد ارزانتر است. در این مورد چون طبقات در فضای درون ساختمان تقریبا معلق هستند، لازم آمد دهانه ای به طول متجاوز از سی متر، از یک جانب به جانب دیگر با تیر پوشیده شود و پوشش چنین دهانه ای ارزان نیست. ولی صاحبکار در این مورد نتیجه مطلوب را به کار ارزان ترجیح داد.
سخن ما در این مبحث اختصاص به سازه گرایی دراد که معنای آن چیرگی سازه در سیمای ساختمان است، اما چنین کیفیتی در مورد این ساختمان صادق نیست. معنای دیگر سازه گرایی اصالت سازه در ساختمان است که این ساختمان به کمال از آن برخوردار است. علاوه بر دهانه های وسیع که نیاز به تجزیه و تحلیل های ابتکاری در سازه دارد، تمام طبقات را در فضای درون ، تنها سه ستون ظریف نگاه می دارد که در سه راس یک مثلث فرضی نسبت به یکدیگر قرار گرفته اند اما این ساختمان علاوه بر اصالت سازه تندیسگرایی معمارانه را نیز در خود مجسم دارد. ساختمان این بانک که پوشش خارجی آن تراورتن است تا اشعه خورشید را باز بتابد چون تندیسی خوشتراش در فضای جده و در کنار دریای سرخ قد بر می افرازد و تاجی است بر تارک شهری که شهرداری ایرانی الاصل آن: مهندس محمد سعید فارسی خوش داشت آن را عروس دریایی سرخ بنامد.
مقاطعه کار این ساختمان عظیم یک شرکت کره ای به نام ساموان بود. مهندسان این شرکت که مسئولیت اجرایی کار را به عهده گرفتند برای آموزشی کوتاه از سئول به نیویورک رفتند و در دوره ای که SOM بدین منظور ترتیب داد شرکت کردند و کار را به کمال، همان گونه که معماران می خواستند و صاحبکار انتظار داشت، به پایان آوردند. دست مریزاد.
یک نمونه کوچک
دیدیم سازه گرایی و تندیسگرایی همراه یکدیگر چگونه در ساختمانی بزرگ و عمومی چون بانک بازرگانی در جده تحقق پیدا کرد. در ساختمانهای کوچکتر که امکانات کمتر است و تحقق کارهای خوب را مشکل می کند، همین آمیزه دو گرایش در پاره ای موارد تجلی می کند. از جمله در خانه ای که چارلز دیتون معمار برای خود برفراز کوه جنه سی در نزدیک شهر گلدن ایالت کلرادو ساخت در مرحله نخست تاثیری که این ساختمان بر ناظر می گذارد تندیسگونه است. تندیسی بزرگ و سپید رنگ به شکل بشقاب مانند چنان ظریف و نازک است و آویختن تندیس چنان به رشادت صورت گرفته که تحقق آنها جز به مدد تحلیلهای دقیق سازه و استفاده از سیستمهای پیشرفته امکانپذیر نبوده است. به راستی نیز سیستم معروف به « شل استراکچر» یا سازه های غلاف مانند به کار گرفته شده تا این بشقاب رعنا که پنداری دهان خود را در فضا گشوده است به صورت واقعیت در آورد. تعلیق جسورانه تراس این ساختمان نه تنها هیجان انگیز است. بلکه ساکنان و سرنیشینان خانه را به طبیعت سبز محیط اطراف نزدیکتر می کند.
گرایش به ساختن تندیس که روشهای پیشرفته سازه ساختن آنها را امکانپذیر کرد به این ساختمانهای رعنا و آرام بسنده نکرد، بلکه چون تندیسگرایی در معماری رواج گرفت هر کس در پی تحقق فرم اختراعی خود برآمد که به همه چیز از حیوانات محیر العقول زیر دریایی تا فرستاده های خیالی و نادر کرات دیگر شباهت داشت. مشکل از آنجا برخاست که مرز بین تندیسگری و معماری نادیده انگاشته شد و آسایش زندگانی در معماری قربانی اشکال و احجام عجیب و غریبی شد که به اعتقاد من حتی در عالم هنر معنایی ندارد. پوشیده نگذاریم که این شکل و احجام عجیب و غریب به یک تعبیر معادل معمارانه اشکال عجیب و غریبی بودند که حدود نیم قرن پیش نقاشانی چون پیکاسو چشم جهان هنر را بدان روشن کردند. و پاره ای از آنها مانند خانه ای که معمار هرسه گرین حدود سی سال پیش برای خود ساخت همچنان در آزمایشگاه معماران نو آور مانده است.
چیرگی عوامل سازنده و تکنولوژی در معماری
سالهای شصت و هفتاد، چنان که پیش از این نیز یادآور شده ایم، سالهای آزمایش بود. نسل دوم معماران مدرن ( که پارهای از آنان عملا شاگردان نسل نخست بودند می کوشیدند روحیه نوآورانه نسل قبل از خود را حفظ کنند درهایی تازه به روی معماران مدرن بگشایند. البته همین که دری گشوده می شد، ازدحام حکمفرما می شد و افراط معمولی می نمود. تندیسگرایی که دری تازه به روی معماری مدرن گشود و آن را از حالت خشکی و تکرار سالهای پنجاه درآورد سرانجام دچار ازدحام شد : جمع بسیاری ، بموقع بی موقع ، وارد یا ناوارد ، تندیسگری آغاز کردند و آن را افراط بردند. تندیسهایی اختراع و ساخته شد که فقط احساس سازنده و نیازهای او را ارضا می کرد. سازه گرایی نیز مواجه رفتاری مشابه شد. در ابتدا به صورت امکاناتی تازه برای معماری مدرن آغاز شد. در هیچ یک از ساختمانهایی که اینجا به عنوان مثال سازه گرایی از آنها یاد کردیم. از عوامل سازه به صورت دکور و به صورت تزئینات استفاده نشد. ولی افراط در تبیین عوامل سازه و استفاده از آنها به منظور غنی کردن معماری، سرانجام راهی بود که با سازه گرایی آغاز شد به آنچه گفتیم چند نکته را باید بیفزاییم: نخست آنکه تکنولوژی و به ویژه تکنولوژی ساختمان که مدام در حال پیشرفت بود تحقق رویاهایی را که پاره ای معماران به خواب دیده بودند میسر کرد. دیگر آنکه غیر از سازه تبیین عوامل تکنولوژی که در ساختمان نقشی داشت و واضحترین مثال آن وسایل مکانیکی لازم برای تهویه مطبوع است ( لوله ها ماشین آلات ) نیز پا گرفت. اینها وسایلی بودند که پیش از این مزاحم طرحهای معماران بودند و معمولاً در بام ساختمان و در پشت دیواری دیواری بلند پنها ن می شدند. راه حل تازه تر آن بود که آنان یک یا چند طبقه خاص خود دهند که معمولاً در بالاترین قسمت ساختمان و گاه نیز در میان آن قرار می گرفتند استفاده از تکنولوژی پیشرفته یا به اصطلاح مخفف شد انگلیسی آن های تک از همین روست. سوم آنکه از آغاز پیشرفتهای جدید ، تکنولوژی کوشید زیباییهای نهفته در صنعت و ماشین را بیابد و آشکار کند و چون اختراعات سابقه ای در زندگی بشری نداشتند ، بشریت برای همیشه نسبت بدانها بیگانه نماند. به راستی نیز پاره ای از طرحهایی که برای اتومبیل و هواپیما و صدها و صدها فرآورده صنعتی پدید آمد بسیار جالب توجه و چشم نوازند. پس استدلال شد که از زیبایی ماشینی نباید رمید. باید آن را به اصطلاح به میان گود آورد و امکانات آن را دریافت. در اینجا نیز مشکل از این آغاز شد که زیبایی ماشینی چنان خوش درخشید که چشمها را بیش از اندازه خود ذخیره کرد .
مرکز فرهنگی پمپید و در پاریس
مثالهای متعدد از به کارگیری های تک و زیبایی ماشینی به دست می توان داد، ولی محتملاً گویاترین آن، جایی که سازه گرایی و تبیین عوامل تکنولوژی در معماری به اوج خود مرسد ساختمانی عظیم است که به منظور ایجاد یک مرکز فرهنگی در پاریس ساخته شد و به افتخار بانی آن ژرژ پمپید و ، رئیس جمهور وقت فرانسه ، مرکز پمپیدو نامیده می شود. این ساختمان در حال حاضر خانه چند موزه، تالار نمایشگاه ، موسسات هنری وپژوهشی مانند سنماتک و موسسه پژوهشهای هماهنگی موزیک و اکوستیک، کتابخانه موسساتی نظیر آنهاست. در جلو آن میدانچه نسبتا وسیعی است که فعالیت جاری در آن مانند چشمبندی، شعبده بازی ، آتش خواری، حرکات آکروباتیک – برخلاف خود ساختمان – بسیار روحیه پاریسی دارد.معمارن آن یک انگلیسی یعنی ریچارد راجرز او یک ایتالیایی یعنی رنتز پیانو هستند. که احتمالاً چون راجرز در فلورانس ایتالیا متولد شده و سالی چند از عمر خویش را در آنجا به سر آورد این مودت و همکاری بین آنان صورت گرفته است.
اساس این ساختمان که از پولاد است و کلیه تاسیسات آن از لوله های تهویه مطبوع گرفته تر سیمکشی و آسانسور و پله های الکتریکی آن در معرض دیده اند. فرامپتن آن را به پالایشگاههای نفت تشبیه کرده و نوشته است که در آن از همان تکنولوژی تبعیت شده است که برای چنین پالایشگاهایی ضروری است. جنکز درباره این ساختمان اظهار نظر کرده که اگر معماری میس ون درون را چنان که بعضی از منقدان گفته اند – پوستی بر استخوان بنامیم ، این ساختمان مرکب از پوستی پنهان و مشتی استخوان است.
علی رغم وسعت و عظمتی که این ساختمان دارد ستونهای آن نازک و ظریف به نظر می رسند. از طول دارای سیزده دهانه است که با ضربدرهایی که در تمام نمای طولی ادامه می یابد به یکدیگر متصل می شوند. جانب عرضی ساختمان را خر پاهایی ظریف و گشاده به طول پنجاه متر پل می زنند. استفاده از خرپا بدین طول ، فضاهایی وسیع و گشاده بدون مزاحمت ستون ایجاد کرده که امکان هر گونه طرحریزی آینده در درون ساختمان را بسته به نیازهای این مرکز فرهنگی به دست داده است. اما عملاً نیاز به فضاهای وسیع پیش نیامد. در عوض، در فضای درون این اسکلت فلزی دیوار به اندازه کافی که آثار هنری بر آن به نمایش گذاشته شود وجود نداشت و ناگزیر بدین منظور « ساختمان » دیگری ساخته و در درون اسکلت نهاده شد.
در یک جانب نما و در طول آن پله های الکتریکی قرار دراد که در درون محفظه ای شیشه های نهاده شده است. پله ها در جهت اریب با شکستگیهایی در جهت افقی که وجود پاگرد را در پله به ذهن می آورد و ماهیت عملکرد پله ها را مصرح می کند در نمای رو به میدان به دیده می آیند.در نمای طولی مقابل ، وسایل مکانیکی، آسانسور ها و لوله های تهویه مطبوع تبیین شده است. در این نما که رو به خیابان است، محفظه های آسانسور ها به رنگ سیاه و در بالای آنها موتور های آسانسور به رنگ قرمز و در دو جانب آن لوله های تاسیسات به رنگ سبز و ضربدریهایی که استواری سازه را در مقابل نیروهای افقی میسر می دارد به رنگ نقره ای و در پس آنها تنوره های تهویه مطبوع به رنگ آبی و قفسه های ماشین آلات مکانیکی به رنگ پرتقالی فلزی و سرانجام دیواری به رنگ خاکستری خود نمایی می کند
پله ها مانند کرم ابریشم به بدنه نما چسبیده اند و تمامی بنا چنان ماشین گونه است، و چنان تمام اجزای آن عریان، که هیچ چیز از فرهنگ ، آن هم فرهنگ کهن و والای فرانسه، در آن پیدا نیست، الا آنکه به هنگام استفاده از پله های مکانیکی ، مناظر پاریس پیر که کلیساهای گوتیک بدان خاطره و غنایی خاص می دهد از مقابل دیدگان می گذرد پس این ساختمان نه نماد یک مرکز فرهنگی است و نه با محیط و متن خود آشنایی دارد. پاره ای از ناظران شباهتی بین این ساختمان و قصور عهد باروک مشاهده کرده اند. تنها صفتی که ممکن است شباهتی را بین سبک باروک و این ساختمان به ذهن القا کند این است که نمای این ساختمان نیز مانند نماهای باروک پربار و پر از ریزه کاری است. اما ریزه کاری باروک به عالم هنر تعلق دارد و در این نما تکنولوژی و روحیه ماشینی حاکم است، که این کیفیت دوباره ظن هر شباهتی را زایل می کند. ممکن است گفته شود که در آغاز برج ایفل نیز با متن پاریسی خود بیگانه بود، امام کم کم مردم بدان عادت کردند و اکنون نماد پاریس و فرانسه است. چنین سخنی موجه توانست بود اگر بر مرکز پمپید وظیفه ای مترتب نبود. برج ایفل به عنوان نماد ساختع شد، اگر چه به تدریج اما در طول زمان این وظیفه را به عهده گرفت. مرکز پمپید و قادر به ایفای نقش خود به عنوان یک مرکز فرهنگی نیست. گفته می شود روزانه حدود سی هزار نفر از این مرکز استفاده می کنند، اما نه برای مراجعه به سازمانها و موسسات فرهنگی و هنری آن یا مراجعه به کتابخانه اش که واجد بعضی از مدارک منحر به فرد است، بلکه برای تماشای موجود محیر العقولی که فلیمهای افسانه های علمی را به یاد می آورد.
مرکز پمپید در استفاده از سازه و تکنولوژی و افراط در تبیین آنها در سیمای ساختمان تنها نبود. گفتیم که این کیفیت در ساختمان این مرکزبه اوج خود رسید. نسل جوان که برای اعلام موجودیت خود و رهایی از خستگی ملال آؤر و معماری مدرن در این سالها به هر دری می زد، از جمله به عوامل سازه و تکنولوژی به عنوان امکانات بالقوه در یافتن راه حلهای تازه نگریست و آنها را به کار گرفت. در یک دوره آدولف لوس، به کارگیری تزئینات در معماری مدرن ممنوع کرد و آن را جنایت شمرد و زمان آماده برای پذیرش این نظریه و خریدار آن بود. در این دوره که شرایط و کیفیات زمانه دگرگون شده بود، اگر از جمله از بیم اتهام به الحاد در اصول معماری مدرن از پرداختن به تزیینات دوری می شد، اما تنوع و تازگی، اگر نه در انطباق با روح زمان، بل در پاسخ به شرایط جدید، کاملا مد نظر بود. به کارگیری عوامل سازه و تکنولوژی در معماری و یا به تعبیری جسورانه تر میدان دادن به امکانات هنری آنها، به عنوان جانشینی برای تزیینات دوباره مورد توجه معماران قرار گرفت – اما نه از آغاز بدین نام و بدین صراحت.
نفی دکور و تزیینات چنان در معماری عمومیت یافته و مقبول افتاده بود که هیچکس جرات نمی کرد دکور و تزیینات را مستقیما و بدین نام به کار گیرد. جالب است و متناقض به نظر می رسد که در مراحل نخستین ، راه یافتن مظاهر سازی و تکنولوژی به معماری – در این سالها – به دلایل عملی و عملکردی صورت می گرفت.تکنولوژی در معماری به کار گرفته می شد تا انطباق پذیری معماری را با نیازهای زندگی که پویا و مدام در تغییر است به کمال تامین دارد. گفتیم معماری، اما توجه به جنبه های عملکردی و تکنولوژی به اندازه بود که در تئوریها و طرحهای خیال پردازنه ای که در این زمان ارائه می شد حتی نام آرشیتکتور ( معمار ) به بیوتکتور و نامهایی مانند آن تبدیل شده بود و یا اصولاً معماری به مفهوم گذشته مرده به حساب می آمد.
معمار فرانسوی یونا فریدمان فریاد برداشته بود که معمار در طرح و ساختمان قالب کالبدی برای زندگی انسانها رسالتی ندارد و هر کس باید معماری خود را بر حسب شرایطی که به دلایل اقلیمی، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی مدام در حال تغییر است خود بسازد. به مثالی ساده توجه کنیم : اتاق خواب را ، در جایی مثل فرانسه یا ایران، باید رو به جنوب ساخت یا رو به شمال؟ به رعایت وضع تابش آفتاب که تازه یکی از عوامل موثر در معماری است، در زمستانها رو به جنوب و در تابستان ها رو به شمال، برای اینکه اگر اتاق خواب در زمستان رو به جنوب باشد حرارت آفتاب مستقیم آن را گرم و مطلوب می سازد و به علاوه در مصرف انرژی صرفه جویی می شود. نیز اگر اتاق خواب در تابستان رو به شمال باشد، از تابش مستقیم خورشید در امان است، می ماند و باز مصرف انرژی کاهش می یابد. اما در حال بهترین معماری و بهترین معمار فقط قادر است اتاق خود در جایی ثابت قرار دهد که احتمالاً برای یک فصل و یا نقطه نظر بهترین مکان مطلوب باشد. پس احسن آن ساکن خانه به مدد تکنولوژی پیشرفته قادر باشد با فشار دکمه، بسته به نیاز خود و شرایط فصول و عواملی دیگر آنها ، جا و وضع اتاق خواب را تغییر دهد. برا این است همه ساختمانهای جدید( به صورت جعبه های بی شباهت به نقاله های حمل زغال سنگ نیست ) در شهر مرکب از هزارها ریل و لوله و تنوره و محفظه قرار گیرد هم تغییر جا و موقعیت ساختمانها یا جعبه ها با فشار دکمه میسر باشد و هم در همه نقاط شبکه تاسیسات تجهزات ،آب ، گاز ، تهویه مطبوع و مانند آن آید البته اشاره به محدودیتهای معمار کنونی بی منطق نیست و هوشیارانه و فکورانه است، اما چنین قالیچه حضرت سلیمانی که به جای ورد ، محرکه اش تکنولوژی باشد، اگر افسانه ای نباشد ساده لوح نظر می رسد. نه تنها امکانات تکنولوژی نا محدود نیست و چنین شبکه عظیمی به بودجه های سرسام آور و ابدعات بی شمار نیاز دارد تا شهری پیچیده وسرسام آور حاصل دهد، بلکه پیامدهای اجتماعی و روانی آن فوق تصور است.
همین ساختمان کم و بیش با تفاوتهایی از جمله در انگلستان توسط گروه معروف به آرکیگرام تکرار می شد. به علاوه، آرکیگرام از امکانات تبلیغاتی بیشتری برخوردار بود. این گروه، عملا کار با انتشار مجله ای آغاز کرد که سردبیر آن پیتر کوک و دیوید گرین بودند و مدام به انتشار طرحهای خیالی خود و همکاران و همفکران دیگر می پرداختند. به عنوان مثال، به سال 1963 همین گروه نمایشگاه « شهر زنده » را در موسسه هنرهای معاصر لندن ترتیب دادند. یک سال بعد، یکی از همکاران این گروه « شهر قدم زن » را به نمایش گذاشت و به سال 1967 شهر « کنترل و انتخاب » را
در ده سالی که تقریبا از اوایل دهه شصت آغاز شد مطبوعات معماری انگلستان ، فرانسه، آلمان ، ایتالیا ، ژاپن و ایالات متحد پر از خواب و خیالهایی بود که به یمن تکنولوژی پیشرفته برای شهرهای آینده در دنیای آینده ای که قسمت اعظم آن به این کشور ها تعلق داشت دیده می شد. اگر نام کانادا را که آنیز به نسبت جمعیت خود در این آینده نگری سهیم بود به اسامی این کشورها اضافه کنیم، فهرست کامل هفت کشور بزرگ صنعتی را به دست داده ایم. در این سالها در این کشورها از هر طرف طرحی ارائه می شد. معماران ژاپنی به ویژه از همتاهای انگلیسی و فرانسوی خود دست کمی نداشتند. طرح شهر« خوشه ها در فضا » از معمار ژاپنی ، آرتا ایسوازاکی که تغییر پذیری سریع بخشهایی از شهر را تامین می توانست کرد از این جمله بود .
نخست در مدارس معماری این کشور ها و سپس تقریبا در مدارس کلیه کشورهای جهان، توجه استادان و به ویژه استادان جوانتر و دانشجویان از مسائل روز و عملی معماری برداشته شد و بیشتر متوجه رویاهای آینده شده بود. نوعی آینده نگری همراه این آینده نگری بود.
اگر چه فلسفه ها، اندیشه ها و پیش بینیهایی که در توجیه این طرحها ارائه می شد تحقق نیافت و یا فقط بخشی از آن صورت واقعیت گرفت، و اگر چه آن همه تغییر پذیری و توسعه پذیری که این طرحها نوید می داد گرانتر از آن بود که تکنولوژی راغب به سرمایه گذاری برای تحقق آن شود، ولی یک جنبه این طرحها بر معماری تاثیر قابل توجه گذاشت.
هیجانی که به کارگیری جسورانه و مبتکرانه تکنولوژی در این طرحها به وجود می آورد، خود را در ساختمانهایی نشان داد که مرکز پمپید و یک نمونه بسیار بارز آن است، که اگر چه نویدهای طرحهای خیالی را برای تغییر پذیری و توسعه پذیری در خود ندارد، اما تکنولوژی آن در تازگی و پیچیدگی و هیجان انگیزی بی شباهت به تکنولوژی آن طرحهای خیالی نیست و این نکته کیفیت تازه ای را به معماری القا کرد: استفاده از تکنولوژی به صورت تزیینات و توسل به هیجان انگیزی – ماشینی- آن برای رهایی از خشکی و یکنواختی معماری مدرن، یا به عبارتی که محتملاً بیشتر مورد پسند معماران مدرن امروز است، شناخت امکانات بالقوه تکنولوژی که معرف و نماد پیچیدگیهای زندگی معاصر است.
همه پروژه هایی که صورت واقعیت گرفت و شاهد این معنی است البته جامعیت مرکز پمپیدو را در تحقق چیرگی تکنولوژی و تجسم پیچیدگی آن نداشته است، اما در موارد متعدد و گوناگون دکورها و تزیینات تکنولوژی که به واژگان معماری اضافه شد خود را در ساختمانهای مختلف نشان داد. و این خصوصیت است که زمان حاضر، به ویژه در کشورهای صنعتی جهان و کشورهایی که از منابع سرشار مالی برخوردارند متوقف نشده است.
عوامل تکنولوژی به عنوان عناصر دکوراتیو معماری
ازجمله ، مثالهایی که در آنها تکنولوژی به صورت تزئینی به کارگرفته شد ساختمانی است از دو معمار امریکایی اگر چه شهر فضایی فریدمان هرگز تحقق نیافت، اما معادل دکوراتیو آن را فیلیپ جانسن و جان برگی در مرکز آی . دی . اس در مینیاپلیس به اجرا در آورند واضح است که درسراسری این مرکز لزومی برای به کارگیری تکنولوژی پیشرفته و فضای گشوده ای که حاصل آمد نبود. ستون یا عوامل دیگر سازه که فضاهای محدودتری را ممکن بود باعث شود نیز مقاصد این سراسری ورودی و تالار بزرگ را بر می آورد، لیکن این مصرف تکنولوژی و از آن بالاتر نمایش آن، به منظور جالب ساختن فضا و ایجاد تنوع در آن صورت گرفته است. ناظر با دیدن مکعبهایی که گاه در سقف و گاه به عنوان فضایی قابل استفاده به کار گرفته شده اند، جعبه های متحرک یونا فریدمان را به یاد می آورد که می توانست تغییر پذیری و توسعه آینده زندگی را پاسخگو باشد. امام جعبه های این ساختمان را با هیچ سوئیچی نمی توان حرکت داد.
جسارت این دو معمار در به کارگیری دکورهای صنعتی تا آنجا پیش رفت که کلیسایی را نیز با قابهای فضایی عیان ساختند از میان انواع ساختمانها، محتملاً ساختمان کلیسا خصوصیت صنعت پذیری کمتری دارد : سالیان سال کلیسا سیمایی خاص داشته است که مردم بر حسب اعتقادات مذهبی خود آن را در خاطر داشته به آن ارادت ورزیده و برای آن احترام قائل بوده اند. البته در معماری مدرن این سیمای سنتی به هم خورد. کلیسای رونشان و کلیسای لاتورت، اثر لوکوربوزیه به بهترین مثالهایی که عدول از سیمای سنتی اماکن مذهبی را نشان می دهد، اما در هر دو مورد، در عین بر هم خوردن سیمای سنتی کلیسا و قادر و سنگین معمول آن حفظ شده و اثری از چیرگی تکنولوژی در آنها دیده نمی شود. به علاوه، در کلیساهای سنتی ( به ویژه گوتیک ) ساختمان از ویژگی تندیسگرایانه ای برخوردار بوده است که در این کلیساهای مدرن نیز – اگر چه نوعی دیگر – همان گرایس تندیسگرایانه به دیده می آید. اما در کلیسای مورد بحث ما ، سبکی دکور به دیده می آید. اما در کلیسای مورد بحث ما ، سبکی دکور مانند جای سنگینی معمول را گرفته و نه تنها تکنولوژی چیرگی خود را در نوعی ساختمان که صرفا معنوی و مقدس است نیز به قدرت نشان می دهد. بلکه اصولا از تکنولوژی در تمامی ساختمان به عنوان نوعی تزیین – و اگر این صفت اغراق آمیز به نظر رسد – به عنوان عامل تنوع و هیجان انگیزی و سحر آفرینی استفاده شده است. قابهای فضایی که در اینجا به کار گرفته شده از قابهای معمول نیز سبکتر است و پوشش شیشه ای کلیسا آن را بیشتر شبیه یک ساختمان صنعتی و یا اداری می کند تا یک ساختمان مذهبی.
جالب است که یادآور شویم این کلیسا به اصطلاح امریکاییان درایو – این است. البته سینمای درایو – این و رستوران درایو – این در امریکا بسیار معمول است ولی نیایش در اتومبی تازگی دارد و کاملا بی سابقه است. اما این صفت خاص و تازه این کلیساست که با نوع ساختمان آن نیز پیوند کامل دارد و اگر ساختمان بی محل و بی زمان است و بدین تعبیر، نوعی بی ریشگی در آن احساس می شود این نوع نیایش نیز بی سابقه، اولترا مدرن و به تعبیری آلا آمریکن است. اگر طرز نیایش می تواند سنت شکنانه باشد، بگذار ساختمان نیایش نیز سنت شکنانه باشد.
چند مثال از معماری ژاپن
ژاپن که در نیم قرن اخیر ، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، خود را به سرعت به قدرتهای صنعتی جهان رسانید و اکنون از تکنولوژی پیشرفته ای برخوردار است، طبیعتاً معما ریش به سوی این خصیصه که از آن صحبت می کنیم، یعنی چیرگی تکنولوژی در اساس و سیمای معماری، گرایش پیدا کرد. معماران ژاپنی در موارد متعدد و ساختمانهای مختلف این گرایش خود را نشان دادند. برج سونی که معمار ژاپنی کیشو کوروکاوا به سال 1967 در اوزاکای ژاپن ساخت نمونه ای از این گرایش را مجسم می دارد.
این ساختمان دارای نوعی برش ماشینی است که تمام آن را شبیه یکی از وسایل الکترونیکی که سونی تولید کننده آن است می کند. پوشش فلزی و شیشه ای آن از همان موادی است که در این صنایع در تکنولوژی پیشرفته ، فی المثل هواپیماسازی، مورد استفاده قرار می گیرد و این خصوصیات به آن چهره و کیفیتی صنعتی می دهد . با این همه ویژگی تندیسگونه نیز در سیمای این ساختمان هویداست که تا اندازه ای از شدت ماشینی بودن آن و یا به عبارت دیگر از چیرگی تکنولوژی در این سیما می کاهد. ماشین آلات تاسیسات نیز در بالای ساختمان که بیش از ده طبقه ندارد نهاده شده است ، اما چون زیر همان پوشش ساختمان است بر ارتفاع آن افزوده است. ترکیب کلی ساختمان نیز آرام و مطالعه شده است و از آن ترکیبهایی است که هر جزء آن جا افتاده و سرجای خود به نظر می رسد.
در برابر این ساختمان که وجود چیرگی تکنولوژی در آن، در برش و سیما از آرامش برخوردار است و در آن کوششی فوق العاده در به کارگیری عوامل و مظاهر تکنولوژی در معمار بده دیده نمی آید، ساختمانهای دیگری از معماران ژاپنی، به ویژه در سالهای هفتاد – تحقق یافتند که همانند همتاهای مغرب زمینی خود، تکنولوژی را در نهاد و سیمای خود به اندازه ای دارند که بیشتر به یک اثر صنعتی، یک کارخانه و یا کارگاه شبیه باشند تا ساختمانی با مقصودی یدگر از این جمله است پاویون تیم اثر کنزو تانگه معمار چیره دست ژاپنی، در نمایشگاه سال 970 اوزاکا.
در اینجا باید اشاره کنیم که در حالی که ایده های یوفریدمان و گروه آرکیگرام و طرحهای ایشان برای شهرهایی که در آن تکنولوژی حکمفرمایی کامل داشته باشد ( تغییر پذیری کامل و امکان برای توسعه آینده را میسر دارد) روی کاغذماند، تانگه توانست بخشی از این ایده ها را اگر به صورت نمایشی – در این نمایشگاه تحقق دهد. قاب فضایی سقف نه تنها یادآور شبکه هایی است که در این طرح ها پیشنهاد شده بود تا مسیر و تغییر عوامل پروژه را ممکن دارد بلکه نقاله های متحرک و آدمهای مصنوعی که در تغییر دادن و جابه جایی این عوامل نقش اساسی دارند همین نکته ذهن می آورند. به علاوه، عیان گذاشتن ماشین آلات مکانیک و تنوره ها و لوله ها بدین پاویون کاملا روحیه و سیمای صنعتی می دهد. در عین حال تانگه کوشید اساس این طرح کاملاً سیستماتیک باشد و هر حرکت و تغییر روی حساسیت منطق از پیش سنجیده شده ای صورت گیرد که برای راه تکنولوژی به معماری بسیار لازم و تقریبا حتمی است.
گرایش به تکنولوژی و راه دادن آن به عرصه معماری در ژاپن نیز از مرحله ای که هم اکنون شرح دادیم به مرحله دیگر و پیش تر رفت و تا اندازه ای بر اساس و نهاد معماری چیرگی یافت که هر کیفیت، کیفیت دیگری را تحت الشعاع قرار داد. نمونه ای از این نوع ، آثار کیشوکوروکار نمایشگاه جهانی سال 1970 ژاپن است که به گروه تاک موسوم بود .
در گروه تاکارا تقریباً تصور معماری به صورتی که زمان تحقق یافته بود کنار گذاشته و تصوری دیگر متابولیسم نام گرفت جانشین آن شده بود. طرح در بیشتر تابع حلقه متابولیسم ( در اشاره به متابولیسم موجب زنده ) یعنی رشد ، دگرگونی و نیستی بود تا معماری پروژه را واحدهایی شبیه و نزدیک به معکب به وجو د می آورد که هر یک مرکب از 12 لوله ( 12 ضلع مکعب و لوله ها در رئوس مکعب به شعاعهای مساوی انحنا بودند. در درون خالی مکعبها که بدین ترتیب به وجود می آ مدند کپسولهای از پیش ساخته ای که هر یک چند تای آن عملکردی را به عهده داشتند می توانست شود. یک کپسول ممکن بود اختصاص به آشپزخانه باشد، چند کپسول ممکن بود اتاق نشیمن را به وجود آورد و جزآن. وسایل و ماشین آلات مکانیکی نیز در کپسولها در داخل شبکه مکعبها قرار می گرفت. لوله ها بیرون آمده و به شکل دایره به اصطلاح پرچ شده بود و آماده برای قبول مکعبهای دیگری در صورت لزوم بود. بدین ترتیب ، این ساختمان می توانست در هر جهتی که لازم آید توسعه پذیرد. اما به چه بهایی ؟ و آیا چنین توسعه ای برای یک ساختمان پیش می آید یا خیر ؟ تغییر پذیری پروژه نیز با تعویض کپسولها میسر بود. برپاداشتن و برچیدن این پروژه مرکب از 200 واحد تنها یک هفته طول کشید.
هبیتات تنها شهر موشه سفدی
پیش از این، موشه سفدی نیز در نمایشگاه سال 1967مونرئال معکبهای پیش ساخته بتنی را که هر یک واجد آپارتمانی یا بخشی از یک آپارتمان بود در داخل شبکه ای از بتن که آن نیز این مکعبها یا کپسولها را می توانست در برگیرد نهاده بود ودر مجموعه ای مسکونی که « هیبتات » نام داشت پدیده آورده بود به همان اندازه که پروژه سفدی همچنان سیما و مظاهر آشنا و معمارانه خود را علی رغم به کارگیری تکنولوژی پیشرفته ای که مستلزم تحقق پروژه وی بود حفظ کرد ( و به عبارت دیگر این پروژه یکباره تسلیم تکنولوژی نشد ) به همان اندازه نیز تغییر و توسعه پذیری پروژه وی مشکتر از پروژه تاکارا بود. به جای تکنولوژی، عامل غالب در سیمای هبیتات یک نوع تندیسگری بود که اطلاق صفت کوبیستی بدان مناسب است.
نکته دیگری که درباره پروژه سفدی باید افزود این است که مراد وی دست کم در وهله نخست ، نمایش قدرت تکنولوژی و تبلیغ زیبایی ماشینی نبود، هدف او چنان که خودش در عنوان کتابی در توضیح هبیتات به کار گرفت ساختن باغچه برای هر خانواده بود. ساختن آپارتمانهای مسکونی در طبقاتع از جمله دلیل گرانی زمین،افزایش جمعیت و توسعه شهرها تقریبا در بسیاری موارد اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. اما یکی از معایب آپارتمان نشینی، محروم ماندن از فضای آزاد و دسترسی به باغچه و سبزه است. با پس و پیش نهادن واحدها ( مکعبها ) سفدی موفق شد همچنان که اعلام کرده است از بام هر خانه برای خانه طبقه بالاتر باغچه ای بسازد که این نقص آپارتمان نشینی – تا میزانی قابل توجه – برطرف شود. ممکن است سفدی به راستی این ایده را از دهکده های خاورمیانه گرفته باشد. در ماسوله نزدیک فومن، در ایران نیز عیناً همین فکر به کار گرفته شده ولی اهمیت کار سفدی در این است که توانسته آن را با استفاده از تکنولوژی پیشرفته ای که اجرای این طرح لازم می آورد و در یک کوی مسکونی مدرن به کار گیرد البته مخارج اجرای چنین طرحی به نظر می رسد چنان زیاد باشد که سفدی در آپارتمانهایی که در سال اخیر در بوستون ساخته این فکر را دنبال نکرده است.
به کارگیری مصالح ساختمانی سینتتیک در پوشش ساختمان که به آن چهره ای زاده تکنولوژی – درعین آرامش و نوعی سنگینی و وقار – می دهد و در برج سونی و پارهای از ساختمانهای ریچارد مه یر آن را مشاهده کردیم، اگر چه طولانی نیست، ولی از این ساختمان ها فراتر فی المثل ، جیمز استیرلینگ در ساختمان مدرسه صنایع اولیوتی که آن را به سال 1969 طرح کرد از مصالحی استفاده کرد .
ماده ای که پوشش خارجی این ساختمان را به وجود می آورد نوعی پلاستیک است به نام GRP که با شیشه ای که شبکه ای در درون آن ایجاد می کند ( چون درون کاهگل و یا میلگردهای درون بتن مسلح ) بر می افزاید. تولید چنین ماده ای خود سابقه دیرین ندارد و برای پاره ای از محصولات صنعتی اولیوتی تهیه شده است و از موادی نیست که تولید و مصرفش در همه وقت میسر باشد به کارگیری این ماده به ساختن چهره ای تازه و در پیوند مستقیم با تکنولوژی می باشد تاثیر پدید می آورد که این پیوند را به ذهن القا می کند از این گذشته، چون طرح استیرلینگ طوری است که ساختمان تفاوتی بین پایه و دیوار و بام وجود ندارد روحیه تکنولوژی آن دو چندان می شود. این ساختمان راستی به یکی از محصولات صنعتی می ماند که تولید تکنولوژی پیشرفته ای نیاز دارد.
افراط در به کارگیری شیشه
ساختمان های بلورین و آنچه جنکز لیت مدرنیسم خوانده اطلاع واژه بلورین به قصری که برای نمایشگاه جهانی 1851 لندن ساخته شد فقط در تناسب با مصرف شیشه در آن روزگار مصداق دقیق پیدا می کند. نزدیک یک قرن و اندی بعد، ساختمانهایی که سراپای آنها را شیشه پوشانیده بود به منصه بروز رسید که مصداق کامل صفت بلورین هستند.
تاثیر میس ون در رو
از استادان نخستین نسل معماری مدرن هیچ کدام به اندازه میس ون در رو در توجه به تکنولوژی و به کارگیری شیشه ثابت قدم نبود. شیشه نه تنها به عنوان ماده ای صنعت در حال پیشرفته با هزاران نوید تازه تولید کننده آن بود بلکه به عنوان ماده ای سبک و شفاف که سخت مناسب ایجاد پردازی وی در معماری بود مورد توجه میس قرار گرفت. طرحی که وی برای برپایی یک آسمانخراش یکپارچه ای از شیشه به سال 1920 ریخت در زمان خود بیشتر شبیه رویا بود تا واقعیت . فن سازه هنوز به اندازه ای پیشرفت نکرده بود که ساختن طبقاتی از بتن مسلح معلق در فضا و متکی بر برجی میانی ( که در عین حال پله ها و آسانسور را در بر می گرفت ) میسر باشد، لکن میس سوار بر اسب خیال پیشتر از زمان خود رفت و به انشاد این طرح توفیق یافت. دو ویژگی عمده در این طرح که هرگز تحقق نیافت مشاهده می شود. یکی سیالیت فرم که در پلان این آسمانخراش مشاهده می شود و بعدها در پارهای از طرحهای آلوار آلتو نیز به منصه بروز رسید، و دیگری به کارگیری شیشه که این روانی طرح را با روانی و شفافیت ماده مورد استفاده در می آمیزد سنگینی بود. پوشش تمامی نما با شیشه این فرصت را به دست داد که پنجره های کوچکتر در نما به کار رود، بی آنکه از جلوه و شفافیت نما کاسته شود/ در شهرهایی مانند یوستن، دالاس و آتلانتا در ایالات متحده هوا تقریبا 9 ماه از سال گرم است و بر خلاف، آب وهوای معتدل جاهایی مانند کالیفرنیا است که به کارگیری، پنجره های فراوان در نما مصرف انرژی را بالا نمی برد با این همه، در جنوب امریکا با آب و هوای گرم نیز آسمانخراش های شیشه ای یکی پس از دیگری سر به آسمان برداشتند البته موفقیت اقتصادی این شهرها در دهه های شصت و هفتاد فراموش نکنیم و در عین حال بحران انرژی سالهای هفتاد را در مغرب زمین به یاد آوریم.
انگیزه دیگری، سرعت در ساختن چنین آسمانخراش هایی بود چون به اصطلام سفت کاری بنا در زیر پرده ای از شیشه پنهان می شد و نصب شیشه در نما به زمانی دراز نیاز نداشت، مقاطعه کاران ساختمانی می توانستند با صرفه جویی در وقت هم در مخارج ساختمان صرفه جویی کنند و هم آغاز بهره وری اقتصادی ساختمانر ا به پیش بیندازند.
نکته سوم، ملاحظات زیبایی و جالب ساختن بنا بود. به کارگیری شیشه در تمام نما به ساختمان سبکی و شفافیت و تلالویی می داد که مورد علاقه معماران و مورد توجه صاحبکاران و مشتریان بود. به علاوه تازگی داشت. اندکی بعد که در این ساختمان های شیشه معمولی جای خودرا به شیشه منعکس کننده داد، این شیشه های مانند آینه تمام محیط دوروبر، ساختمانها و آسمان و ابرها را در خود نشان می دادند که جالب و سرانگیز می نمود. تازه با این تفاوت که بر خلاف آینه و مانند پنجره های معمولی، از درون ساختان ، بیرون کاملا قابل رویت بود. انعکاس شیشه ها مانند آینه در عین حال حرارت خورشید را نیز به بیرون منعکس می کرد که اگر چه اعتراض شهرسازان و متخصصان محیط را بر انگیخت ولی خود ساختمان را خنک نگاه می داشت و باز در صرفه جویی انرژی موثر بود.
در مورد ملاحظات زیبایی آسمانخراش های شیشه ای ، در کسلر آنها را فتوژنیک می خواند و حتی اوقاتی را که این آسمانخراش ها در عکس بهتر می نمایند ذکر می کند: قبل و بعد از باران شدید ، یا در سپیده دم و در هوای گرگ و میش و شفق
عدم انطباق با مقیاس محیط همواره از مشکلات آسمانخراش ها بوده است و این نکته به ویژه در جاهایی که ساختمانهای نزدیک آسمانخراش کوچکتر و کوتاهترند بیشتر به دیده می آید. اما با آسمانخراش های بلورین این نقیصه برطرف شد ، زیرا این آسمانخراش ها توانستند با محیط انطباق یابند – به قول فرامپتن اگر نه مستقیما بلکه با محیط در خود.
آرتوردر کسلر کاملاً با این نظر موافق نیست اشاره به آسمانخراش دفاتر کار شرکت ویلیس دوماس که از قضا ساختمانها اطراف در آن منعکس شده اندآن را بی مقیاس می داند معتقد است میس که باید او را پیشگاه طرح آسمانخراش هایی دانست چنین بی مقیاس را نمی پذیرد آن را مردود می شناخت.
صرف نظر ازمسئله مقیاس، سحرانگه آسمانخراش های بلورین از اینجاست که پاره ای ازآن یک صفحه عظیم ونازک یخ در فضا بالا می روند اندازه که نگاه داشتن یک صفحه نازک یخ در فضا به قائم اعجاب برانگیز و تحسین آفرین است ، تماشای شکنندگی این آسمانخراش ها که به نظر می رسد خواهند ریخت نیز شگفتی آفرین و سحر انگیز است که در کسلر از یک آسمانخراش به دست می دهد نازکی صفحه یخ را دارد و عینا همین گونه که شگفت انگیز است روشن است که استفاده از کیفیت فتوژنیک چنین ساختمان هایی در مناسب و از زاویه ای معین گرفته شده است و ممکن نازکی شیشه گون این ساختمان مبالغه آمیز باشد. به هر حال این کیفیتی است که با دیدار این ساختمان ها و آنها را ساختمان های سنگین تر و ضخیمتر اطراف که ذهن صورت می گیرد به احساس می آید.
یک مثال که در این مورد مصداق بسیار دو گانه ای است که دفتر معماری آی . ام . پی در بوستون و به نام صاحب آن به برج جان هنکاک معروف.
این ساختمان نه تنها به سبکی و نازکی سر بر می دارد و شصت طبقه در فضا بالا می رود که شگفت است، بلکه با محیط اطراف خود – نه از راه توافق بلکه تضاد – پیوند مناسبی به وجود می آورد که مسئله مقیاس قسمی که ما به عادت مالوف خود آنرا در خاطر کناری می نهد. علت ممکن است میدانی باشد که در آسمانخراش قرار گرفته و ترکیب آن را باکلیسای کوچکی که در همان میدان واقع است ( اثر ریچارد معروف و پیشگام سالیوان ) میسر می دارد. برج واقع زمینه ای برای سنی درست می کند که صحنه است. ساختمان های اطراف تا هفت طبقه در آینه این آسمانخراش منعکس می شوند و از این گذشته مناظری که مدام در تغییر است مانند حرکت اتومبیل ها و رفت و آمد مردم بر پیکر این آسمانخراش مرئی است. عدم ثبات نقطه دید ناظر متحرک بدنه این آسمانخراش را چون صفحه سینما به دیده می آورد، اما این صفحه سینما بسیار رویایی تر و خیال انگیزتر از معمول است برای اینکه همه انعکاسات اینجا به اشاره است و نه به صراحت
برای پوشش این برج شیشه ای مجموعا 10344 قطعه شیشه هر یک به ابعاد 5/3 × 40/1 متر به کار گرفته شد.
مثالهایی که از برج های بلورین تا کنون به دست دادیم همه برجهای یکسره و پیوسته ای هستند که همانند برجهایی که میس ساخت شکل منظم مکعب مستطیل دارند – به استثنای نخستین آسمانخراش مورد بحث ما که پیکرش چون امواج پیچ و تاب می یابد و بیشتر شبیه طرح 1920 میس است که آن نیز انحنایی چون موجها داشت.
اما در روند تازه ای که در به کارگیری شیشه در پوشش یکسره ساختمان پدید آمد، مکعب مستطیل تنها شکل چیره و تکراری نماند. دیری نپایید که ساختن بناهای یکسره پوشیده از شیشه به انواع و اقسام گوناگون معمول شد. گاه بام و دیوار ساختمان یکی می شد و یکسره پوششی شیشه ای می یافت. گاه بدنه یکسره آسمانخراش در نزدیک زمین عریضتر می شد و ساختمان مانند کانگورو و شکمی دو جداره پیدا می کرد اما بیشتر ازهمه عدول از معکب مستطیل ، به صورت ساختن بنا مرکب از چند حجم مختلف و ارتفاعات متفاوت و گاه اشکالی ساتوانه ای و یا با قوس و چیزی نزدیک به آن صورت می گرفت که بر روی هم علاوه بر تاثیر بلوری شیشه ، تاثیری تندیسگونه نیز می آفریند. به عبارت دیگر، جعبه دوباره شکسته می شد، اما این شکستن 59 جعبه توجیه و دلایل آغاز معماری مدرن را که تجسم ماهیت درونی ساختمان باشد نداشت. بی تردید شیشه در اینجا اگر چه متناقض با ماهیت خود – درون نمایی را مسدود کرده بود وفقط برای شکستن یکنواختی و ایجاد تاثیری تندیسگونه و از آن بالاتر ، صرفا به منظور تاثیر انگیزی با مبالغه و اغراق ( مانریسم ) به کار می رفت.
اما درهمه این احوال، تاثیر بلوری بودن شیشه و انعکاس پذیری آن و کیفیت برون نمایی آن که ابر و آسمان و زمین و مردم و ترافیک را در خود نشان می دهد همچنان به جای خود باقی می ماند. یکی از بناهایی که در آن تاثیر تندیسگونه و تاثیر بلورین پوشش شیشه ای هر دو یکجا متجلی است، ساختمان هتل هایت ریجنسی در دالاس تگزاس است که دفتر معماری ولتن بکت آن را ساخته است. نه تنها در چهره این ساختمان ترکیب ترجریدی موندریان دوباره ظاهر می شود. بلکه این ترکیب فقط آغازی برای تاثیرات هنرمندانه است که در چهره و پیکر این ساختمان به دیده می آید. چند نکته این تاثیرات هنرمندانه را پدید می آورد. نخست آنکه ترکیب دو بعدی موندریان مانند مرکب از راست گوشه ها به ابعاد مختلف،در فضا ترجمه می شود و بعد سوم می یابد، چون پیکر ساختمان مرکب از حجمهای گوناگون است که سبب این تاثیر تندیسگونه می شود.دیگر آنکه آینه گون بودن پوشش شیشه ای آسمانخراش، این تاثیرات را که در سطوح و احجام غیر شفاف نیز می تواند به وجود آید، چندین برابر تشدید می کند و به آن نوعی پویایی می دهد که تازه و بی سابقه است پوست آبی این ساختمان مانند فلس ماهی که در مقابل تشعشع آفتاب قرار گیرد از تلالو خاصی برخوردار می شوند که رنگ آبی آن را در فامهای گوناگون ( آبی ) که هر دم متغیر است به دیده می آورد به تاثیر انعکاسات مختلف، نه تنها این ساختمان چون بر و دودگاه تاریک و گاه روشن و گاه تاریک و روشن و سرانجام به تاثیر آفتاب، درخشان به دیده می آید بلکه بلوری بودن آن در آن کیفیتی پدید می آورد که جنکز با عاریت از یک صنعت ادبی آنرا oxymoronic یا جمع اضداد می نامد. آسمانخراشها، علی رغم شیشه فراوانی که در پوشش آنها به کار می رفت معمولا چهره ای جدی و عبوس می یافتند. در اینجا، پوشش یکسره شیشه ای ، این جدی بودن را با نوعی شادمانگی و سختی را با نوعی نرمی در هم می آمیزد.
می توان تعابیر ادبی را در معماری به کار گرفت و از کنایه و اشاره مانند آن سخن به میان آورد. جنکز در پروژه ای که معماری انگلیسی آنتونی لامزدن بر بانک در اندونزی به نام بومی دایا طرح کرد فام نقره ای نیمه بالای این آسمانخراش و فام نیمه پایین آن را اشاره ای به عاملی که ضامن اعتبار بانک است ( نقره ) و عاملی که احتمالا منبع سرمایه های بانک است ( نفت که آن نیز ته رنگ زرد گونی دارد ) مانند و چینهایی را که در عرض این آسمانخراش می آید نیز نمادی از استواری بانک. چنین تعابیر از دیرباز در معماری و تندیسگری سابقه داشته است.
گفتیم که این شگرد تازه معماری، به انواع واقسام آسمانخراش های سالهای هفتاد به کار گرفته شد واثر به وضوح کامل در گرایشهای حال حاضر مشاهده می شود گاه لیت مدرنیسم و گاه پست مدرنیسم نامیده می شود.
مثالی دیگر از آسمانخراش های سالهای هفتاد که به دلایلی که خواهم گفت. بسیار سخن به میان آسمانخراش دو گانه ای است که فیلیپ جانسن و جان برای کمپانی معروف نفتی پنتزاوی در یوستن ساختند .
پوست این ساختمان مرکب از شیشه ( به فام آلومینیوم آب داده است و از این رو بیشتر آسمانخراش های میس شباهت دارد تا آسمانخراش یکسره از شیشه پوشیده ای که در این مبحث از آنها یاد کردیم.
آنچه در این آسمانخراش فوق العاده اهمیت ترکیبی از تاثیر شیشه تاثیر تکنولوژی و تاثیر تندیسگونه است که هر سه در یک ساختمان جمع آمده اند. به تعبیری ساختمان حتی اگر تاثیری بلورین می آفریند علاوه بر همراه با آن راه حلی است تا یکنواختی آسمانخراش هایی در این سالها یکی پس از دیگری به تبعیت از معماری ساخته می شدند بشکند این یکنواختی در این سالها به تکرار و تقلید فراوان بیشتر به دیده می آمد و راه حلی لازم تا معماری را از آن برهاند. این آسمانخراش بلورین علاوه بر سبکی و شفافیت به سبب تاثیر تندیسگون خود این یکنواختی را شکست و به معماری آسمانخراش ها ، تبیینی تازه داد.
تندیسگونگی این آسمانخراش از ترکیب دو برج عوض جا دادن تمام ملزمان برنامه در یک برج که ممکن معمول بود ) شیب راس آنها و زاویه ای که این دو برج نسل به یکدیگر یافته اند پدید می آید. این برجها در سی و شش و متجاوز از 150 متر در فضا بالا می روند و بین آنها فاصله درزی به پهنای اندکی متجاوز از سه متر وجود دارد ( از طبقه ششم به بالا ) که به هر یک از برجها شخیت می دهد و به تندیسگونگی ترکیب می افزاید.
تکنولوژی پیشرفته این ساختمان از قابهای پولادی عظمی که اعضای آن به یکدیگر جوش شده و دیوارها و بام این برجها عظیمتر را به وجود می آورند آشکار است. تاکید بر این تکنولوژی با بام شیبداری که به زاویه 45 درجه فضای سراسری این ساختمان رامی پوشاند حاصل می شود از بیرون پوشش شیشه ای و از درون آشکار اعضای فلزی از عوامل این تاکید است هر برج که ذوزنقه ای شکل است، هسته ای دارد از بتن مسلح و به شکل مستطیل که آسانسورها و سرویسهای این آسمانخراش را در خود جا می دهد و در عین حال ایستایی و استواری برج را در مقابل نیروهای افقی زلزله و باد تامین می دارد.
معنی تکنولوژی پیشرفته از نظر برنامه و عملکرد ساختمان این است که هر طبقه بدون ستون و جرز ساخته شود وفضای قابل اجاره به حداکثر ممکن افزایش یابد. هر طبقه متجاوز از 2000 متر مربع و این ساختمان مجموعاً نزدیک 145000 متر مربع فضای قابل اجاره دارد.
برجها در پلان ذوزنقه اند و عینا مشابه و به فاصله اندکی بیش از سه متر در کنار یکدیگر به صورت منعکس قرار می گیرد که از طبقه ششم به بعد در بیرون ساختمان جدایی آنها مرئی است. هر برج بیست و نه طبقه بالا می رود و از آنجا شیبی می یابد که آن نیز مانند سقف تالار ورودی به زاویه 45 درجه تا راس آسمانخراش ( طبقه ششم ) بالا می رود. جالب این است که بام مورب هر برج دارای همان پوششی است که دیوارهای آن، و از این رو تفاوتی بین بام و دیوار نیست و این نکته یکپارچگی شیشه ای این آسمانخراش را تشدی می کند.
از طبقه بیست و نهم به بالا ، در زیر سقفهای مورب ، خصوصی ترین بخش این آسمانخراش قرار دارد: سوئیتهای روسای کل شرکت پنتزاویل.
همچنان که گفتیم ، ترکیب شیشه ای این ساختمان، تندیسگونه بودن آن و تکنولوژی پیشرفته آن که ما به پاره ای از عوامل اساسی آنها اشاره کردیم کیفیت منحصر به فرد این آسمانخراش را به وجود می آورند.
درونگرایی ، پدیده ای تازه
با نگاهی کلی می توان گفت که ساختمانها در مغرب زمین بیشتر برونگرا هستند فی المثل ، خانه در مغرب زمین واحد حیاط به مفهومی که ما از این واژه در ذهن داریم نیست. مفهوم حیاط در ذهن ما فضایی کاملا محصور و خصوصی است که معمولا در درونی ترین بخش خانه قرار می گیرد و تمام فضاهای اصلی خانه رو بدان گشوده می شوند. همین نکته در مورد کاروانسرای ایران صادق است که تمام اتاقهای آن رو به حیاطی درونی در و پنجره داشتند. در ساختمانهای مغرب زمین عموما برعکس پنجره ها ارتباط خانه را با فضای بیرون خانه تامین می کنند و رو بدان گشوده می شوند. این نکته فی المثل هم در مورد اونیته دابیتاسیون لوکوربوزیه صادق است پلان آن مرکب از یک دالان نسبتا طویل است و در دو جانب دالان اتاقها ردیف شده اند ، و در هم در مورد ساختمانهای مسکونی میس ون دررو که آنها نیز پلانی مشابه داشتندن با دالانی کوتاهتر و دلباز، و هم در مورد هتلها، به عنوان مثال ، هتل هیلتون در استانبول که معمار آن گوردن بانشفت بود.
به نظر می رسد که مقارن با پوشش آسمانخراش های یکسره از شیشه که درون نمایی ساختمان ها را مشکل یا غیر ممکن می کند، نوعی درونگرایی نیز در این ساختمان ها پدید آمده باشد که نخست در آسمانخراش های هتلها و دفاتر کار و سپس در انواع دیگر ساختمان ها به منصه بروز رسید البته دلایلی دیگر چون شرایط اقلیمی، وضعیت و امکانات اقتصادی ، پیشرفتهای تکنولوژی ، آشنایی بیشتر معماران مغرب زمین با معماری نواحی دیگر جهان و دلایلی مانند آنها نیز در این درونگرایی سهم دارند ویا سبب آن شده اند، ولی بی تردید این توجه به درون ساختمان ها تقریبا در همان هنگامی بروز کرد که پوششهای خارجی یکسره از شیشه ، کاملا متداول شد.
به عنوان مثال، هتل هایت ریجنسی دالاس ، اثر دفتر معماری ولتن بکت که از آن در صفحات گذشته سخن گفتیم ، نه تنها پیکری تندیسگون و بلورین دارد بلکه از درونی گشاده و دلباز نیز برخوردار است که نمونه ای از گرایشی تازه در طرح هتلها فراهم می آورد .
روش معمول در طرح هتلها، چنان که پیش از این اشاره کردیم، ساختن یک محور اصلی ( دالان یا راهرو ) و در دو جانب آن بود. بخش درونی هتل محدود به سراسری کوچک ورودی می شد که گاه فقط فضای کافی برای ثبت ورود و خروج مسافران، آسانسورها، پله ها و سرویسها داشت و چند مبل و صندلی برای نشستن عده ای در مدتی کوتاه. در هتلهای جدیدتر سراسری ورودی بزرگ و بزرگتر شد و خدمات بیشتری مانند رستورانهای گشوده، مغازه ها، آرایشگاه و فضای بزرگتری برای نشستن را دربر گرفت، ولی اتاقهای هتل در بسیاری موارد همچنان سلول مانند درامتداد دالانی طویل ردیف شده بودند که گاه بوی غذای مانده و هوای کهنه در آن کاملا حس می شد. اهمیت هتل هایت ریجنسی دالاس این است که درون آن به شیوه ای تازه طرح شده است.
چنان که دیدیم، نمای سراسر بلورین این هتل، با همه شیشه ای بودن خود رو به بیرون نمی گشاید و از این رو فضای اصلی هتل کاملا تغییر جهت داده و رو به حیاطی درونی است که آن را به اصطلاح انگلیسی و به تبعیت ساختمانهای قدیمی رومی که از چنین حیاطی برخوردار بودند آتریوم می نامند.
آتریوم فضایی دلباز و تا اندازه ای خانه مانند برای هتلها پدید می آورد و در عین حال می تواند نور و هوا به درون اتاقها را ه دهد و نیاز به دالان را با خصوصیاتی که توصیف کردیم از میان می برد.
البته، پیش از دفتر ولتن بکت معماران دیگر نیز دست اندر کار طرحهای برونگرا بودند. یکی از پیشگامان این نوع طرح، به ویژه برای هتلها، معماری است به نام جان پورتمن که خود در سرمایه گذاری برای هتلهایی که طرح می کند و می سازد شرکت دارد. بی تردید این امری کاملا استثنایی و تا اندازه ای نا مقبول بود، زیرا صاحبکاران معمولا به فکر منافع سریع و آنی خود هستند و طرحهایی را که ممکن است مخارج اولیه را بالا برد دوست ندارند. پاره ای از معماران امریکایی هنوز هم با خوشبینی به کارهای پورتمن نمی نگرند. اما وی با هتلهایی که ساخت نشان داد که برای تحقق اندیشه های تازه آماده کار و سرمایه گذاری است.
نخستین هتل دارای آتریوم را پورتمن به سال 1965 در آتلانتا ساخت که دفتر معماری وی نیز در آنجا قرار دارد. دومین هتل را با همین خصوصیات به سال 1967 در شیکاگو و نزدیک فرودگاه بین المللی این شهر آغاز کرد که به سال 1971 پایان یافت.
یکی از بهترین کارهای پورتمن در این مورد هتل هایت ریجنسی دیگری است که وی بین سالهای 1972 و 1974 در سانفرانسیسکو ساخت. این ساختمان نه تنها از نظر به کارگیری تکنولوژی پیشرفته آن جالب توجه است، بلکه از آن بالاتر به سبب آتریوم نسبتا بزرگ و دلبازی که این هتل واجد آن است . این آتریوم به ابعاد حدود 50 متر در 100 متر فضایی متجاوز از نیم هکتار ( 5000 متر مربع ) را در بر می گیرد و به ارتفاع 17 طبقه بالا می رود. این هتل روی هم رفته بیست طبقه دارد و 840 اتاق که هیچکدام از آنها محصور به راهروی طویل و کم عرض نیست بلکه همه اتاقها به حیاطی که از سبزه و آب برخوردار است گشوده می شوند. مجسمه ای به ارتفاع متجاوز از 12 متر و قطری بیش از 9 متر از تندیسگری به نام چارلز پری در این آتریوم به پا ایستاده که به لطف آن می افزاید. دیوار این آتریوم از یک جانب قائم و از جانب دیگر دشیبی تند دارد که این شیب به دراماتیزه کردن فضای آتریوم می افزاید و بالکنهایی را که در مقابل اتاقهای این جانب هتل قرار دارند به صورت معلق در هوا به نظر می آورد. [1]
نور طبیعی فقط از یک نوار شیشه ای که در سقف بلند این آتریوم تعبیه شده به درون آن می تابد. در انتخاب رنگها، به عقیده من دقت کافی نشده و به علاوه، آتریوم تا اندازه ای شلوغ است، با این همه وجود فضایی باز در درون هتل و رهانیدن پلان هتل از دالانهای تنگ و طویل فوق العاده جالب توجه است.اگر چه نه الزاماً به تاثیر هتلهای پورتمن ولی از این پس به کارگیری آتریوم به عنوان یک عامل تازه در معماری بسیار متداول شد و از فروشگاه های بزرگ که همانند بازارهای مشرق زمین سرپوشیده ساخته شدند تا ساختمان دانشکده ها و ساختمان دفاتر کار و حتی گاه بیمارستانها و فرودگاه ها همه جا آتریوم به درون و قلب ساختمان ها راه یافت.
معماری مدرن متأخر
دوره معماری مدرن متأخر را میتوان از بعد از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهۀ هفتاد محسوب کرد. در این زمان بسیاری از معماران بزرگ دوران اولیه و متعالی همچون رایت، کوربوزیه، گروپیوس و میس زنده بودند. آنها کماکان فعال بوده و نقش بسزایی در شکلگیری معماری آوانگارد داشتند.
رایت در این دوره همچنان به عنوان معروفترین و مهمترین معمار آمریکا شناخته میشد و پیروان بسیاری در آمریکا و اروپا داشت. او تنها معماری است که در هر سه دوره معماری مدرن ساختمانهایی با شهرت جهانی ساخته است. وی در دو دفتر طراحی خود به نامهای تلیسین شرق در ایالت ویسکانسین و تلیسین غرب در ایالت آریزونا به تدریس دانشجویان معماری و تبیین و طراحی معماری ارگانیک مشغول بود. وی آخرین شاهکار خود یعنی موزه گوگنهایم (59-1943) را در نیویورک در آخرین سالهای عمر خود به صورت تندیسی دوار طراحی نمود و یک بار دیگر توجه جهانیان را به سمت خود جلب کرد.
کوربوزیه به عنوان استاد مسلم و نظریهپرداز اصلی معماری مدرن، در این دوره از عقاید دهۀ 20 و 30 خود در معماری فاصله گرفت. وی به جای تکیه بر یک معماری انتزاعی صرف و طراحی مکعبهای مدرن، به سمت تندیسهای احساس گرایانه گرایش پیدا کرد. این موضوع را میتوان در کارهای آخر او همچون کلیسای رونشان (54-1950) و ساختمانهای ساخته شده در چندیگار هند (64-1951) و بالاخره مرکز هنری کارپنتر (64-1961) در دانشگاه هاروارد آمریکا ملاحظه کرد.
تعدادی از معماران جوانتر در این دوره نیز به سمت معماران تندیس گرایی تمایل پیدا کردند. از جمله میتوان از اروسوینن معمار فنلاندی تبار آمریکا، در طرح ترمینال T.W.A. (1962-1965) در فرودگاه نیویورک و همچنین طرح ترمینال فرودگاه دالاس (1963-1958) در شهر واشینگتن نام برد. یورن اُتسن معمار معاصر دانمارکی نیز برای طرح ساختمان اُپرای سیدنی (73-1965)تندیسی بسیار زیبا همچون صدفهای دریایی طراحی کرد. از دیگر معمارانی که میتوان در این زمینه نام برد کنزوتانگه، اولین معمار ژاپنی با معروفیت جهانی، است که برای استادیوم ورزشی توکیو در المپیک 1964، بامی به شکل چادر از بتن و کابل فلزی احداث کرد.
نکته حائز اهمیت در مورد این ساختمانهای تندیس گونه این است که همه آنها بلااستثنا با بتن احداث شدهاند. در این بناها بتن همچون خمیر مجسمه سازی، مادهای بسیار مناسب برای پدید آوردن اجسام بدیع و نوظهور بود. در بسیاری از این ساختمانها سطح بتن به صورت نمایان ظاهر شده و سبکی بر این اساس به نام برتالیسم رایج شد که منظور نمایش بتن و سطح خشن آن است. علاوه بر نمایش بتن در این سبک اجسام و سازه ساختمان، خصوصاً تیرها، به صورت اغراق آمیز همانند یک قلعۀ مدرن نمایش داده میشود.
علاوه بر کوربوزیه، یک زن و شوهر معمار انگلیسی به نامهای آلیسون و پیتر اسمیتسون در پدید آوردن این سبک سهیم بودند. از دیگر معمارانی که به این سبک طراحی کردند، میتوان از جیمزاسترلینگ و پلرودولف نام برد. طرح رودولف برای دانشکده معماری و هنر دانشگاه بیل در آمریکا (64-1958) بهترین نمونۀ طراحی در این سبک است. در این ساختمان نمای نمایان بتن شیار داده شده تا زبری آن وضوح بیشتری داشته باشد. همچنین تیرهای بتنی به صورت اغراق آمیز بر روی اجسام مکعب شکل این بناها ظاهر شده است.
در این زمان آنچه که کوربوزیه در دو کتاب معروف خود در مورد معماری و شهرسازی آینده پیشبینی کرده بود، به تدریج در غرب و سپس در اقصا نقاط جهان چهرهای واقعی به خود گرفت. ساختمانهای بلند مرتبهای برای عملکردهای مختلف در شهرهای بزرگ جهان یکی پس از دیگری ساخته شد. اتوبانهای عریض و طویل، پلهای چند طبقه و وسایل حمل و نقل مدرن به سرعت چهرۀ شهرهای قدیمی را عوض کرد. کوربوزیه در زمانی که در قید حیات بود، به چشم خود چهره شهر آینده را دید.
همانگونه که در فصل قبل عنوان شد، در دهۀ پنجاه دو شهر مهم براساس عقاید کوربوزیه طراحی و احداث شد که مسئول طراحی یکی از آنها خود کوربوزیه بود.
پس از جنگ استقلال هندوستان و جدا شدن پاکستان از این کشور در سال 1947، ایالت پنجابی به دو نیم تقسیم شد و لاهور مرکز این ایالت در قسمت مربوط به پاکستان قرار گرفت. جواهر لعلنهرو نخست وزیر وقت هند از کوربوزیه خواست که شهری جدید با نگرش به سمت توسعه و آینده در پنجاب هند طراحی کند.
برای طراحی این شهر، که چندیگار نام گرفت، کوربوزیه از جدیدترین ضوابط شهرسازی و معماری که عمدتاً خود او مسئول تبیین آنها بود، استفاده کرد. یک مرکز اداری وسیع برای استقرار ساختمانهای ایالتی و تعدادی محلات مسکونی در اطراف آن، به علاوه خیابانهای عریض، پارکهای وسیع و مغازههای بزرگ برای این شهر در نظر گرفته شد. کوربوزیه خود چند ساختمان مهم ایالتی از جمله ساختمانهای پارلمان و ساختمان دادگاه عالی را با بتن نمایان طراحی کرد. عملیات اجرایی این شهر از سال 1952 آغاز شد.
شهر دیگری به نام برازیلیا به عنوان پایتخت جدید کشور برزیل در سال 1957 توسط لوچیوکوستا طراحی شد. معمار معروف دیگر برزیلی به نام اسکار نیمایر بسیاری از ساختمانهای مدرن این شهر را طراحی کرد. این شهر نیز با توجه به عقاید مطرح شده توسط کوربوزیه طراحی شد. نیمایر خود با کوربوزیه برای طراحی ساختمان وزارت آموزش برزیل در سال 1936 همکاری کرده بود.
شهر همانند شکل یک هواپیما طراحی شده بود که در محور وسط، بخش اداری و در دو بال آن محلات مسکونی قرار داشت. اتوبانهای عریض از وسط کل مجموعه عبور کرده و قسمتهای مختلف آنرا به هم مرتبط میکرد. همانند اشکال کشیده شدۀ کوربوزیه از شهر آینده، برازیلیا با توجه به حمل و نقل و برای تسهیل حرکت اتومبیل طراحی شد. آنچه که در این شهر دیده نمیشود، توجه به عابر پیاده و مقیاس انسانی است که در بین ساختمانهای مکعب شکل مدرن این شهر با فواصل بسیار زیاد بین آنها، گم میباشد.
اگر چه در این دو شهر آسمانخراشهای یک صدهزار نفری که توسط کوربوزیه پیش بینی شده بود، وجود نداشت، ولی ساختمانهای مکعب شکل با فاصلههای زیاد از یکدیگر تبلوری واضح از ایدۀ کوربوزیه بود. این دو شهر به عنوان نماد شهرسازی مدرن در طی دو دهۀ شصت و هفتاد میلادی توسط نظریهپردازان معماری پست مدرن همانند رابرت ونچوری، چارلز جنکز و برنت برولین مورد انتقاد شدید قرار گرفت. آنها این شهرها را غیر انسانی و فاقد هرگونه هویت تاریخی و فرهنگی معرفی کردند. در فصل بعد این مطلب مورد بحث قرار خواهد گرفت.
در ایران، شهرک اکباتان در شمال فرودگاه مهرآباد تهران مثال بسیار خوبی از شهرسازی مدرن براساس عقاید کوربوزیه است. کار اجرای این شهرک از دهۀ پنجاه شمسی در غرب تهران آغاز شد. در شهرک اکباتان یک سری آپارتمانهای بلند مرتبه مکعب شکل که همه مشابه یکدیگر هستند با بتن مسلح و به صورت پیش ساخته اجرا شده و مسکن حدود یک صد هزار نفر است. هیچگونه آثاری از تاریخ گرایی و با توجه به خصوصیات فرهنگی، بومی و اقلیمی در طراحی این شهرک دیده نمیشود.
میس وندهرو دیگر معمار صاحب نام مدرن تا پایان عمر خود در سال 1969، بسیار فعال بود. میس را شاید بتوان تنها معمار مدرن محسوب کرد که ساختمانهای مکعب شکل ساخته شده از شیشه و فولاد را همچنان به زیبایی تا پایان عمر خود طرح کرد. از جمله کاملترین نوع مکعبها، ساختمان سیگرم (1959-1956) را میتوان عنوان کرد که جزو آخرین کارهای وی است. یک ساختمان مرتفع و بسیار زیبا که تنها با شیشه و فولاد پوشش شده. همانند اکثر قریب به اتفاق ساختمانهای میس، در این بنا هیچگونه خط مورب و یا منحنی وجود ندارد و در طراحی تنها از خطوط عمودی و افقی و زوایای نود درجه استفاده شده است. و باز همچون دیگر ساختمانهای میس، مصالح مدرن مانند شیشه، فولاد و سنگ پلاک در نهایت دقت از نظر اجرا و زیبایی مورد استفاده قرار گرفته است.
فیلیپ جانسون، معمار معاصر مشهور آمریکایی در معرفی میس به جامعه آمریکا و نامگذاری سبک میس به نام سبک بینالمللی سهم بسزایی داشت. تا زمانی که میس در قید حیات بود، جانسون تواناترین و متعهدترین معمار در پیروی از عقاید و نظرات میس بود. در طرح خانه شیشهای، ایدۀ استاد، یعنی ایدۀ کمتر بیشتر است، به بهترین شکل ممکن توسط جانسون به نمایش گذاشته شده است. این ساختمان که خانۀ شخصی جانسون است، در سال 1949 در شهر نیوکنن، ایالت کنتیکت در آمریکا اجرا شده است. از دیگر کارهای شاخص جانسون که تحت تأثیر میس طراحی شده، ساختمان دو قلوی پنزاویل (76-1970) در شهر هوستون در ایالت تکزاس در آمریکا است.
در این دوره علاوه بر فیلیپ جانسون، آی.ام.پی. – معمار چینی تبار آمریکایی – و شرکت عظیم اسکیدمور اوینگ مریل (S.O.M) به تأسی از میس، مکعبهای شیشهای در غرب و سراسر دنیا احداث کردند. آنها جملگی در گسترش سبک بینالمللی نقش بسزایی داشتند.
شعار معروف میس کمتر بیشتر است هم اکنون به صورت سبکی به نام مینیمالیست مطرح است. در کارهای معمارانی همچون تاداو آندو و آلوارو سیزا، نمونههایی از این سبک را میتوان مشاهده کرد.
طرحهای خلاقانه با کمینسترفولر ، معمار و مبتکر آمریکایی، نیز در دهه شصت و هفتاد، مورد توجه قرار گرفت. وی در سال 1927 خانه دایمسکون را طراحی کرد. نام این خانه، که تنها ماکت آن ساخته شد، به لحاظ عملکرد دینامیکی و ماکزیمم کارایی انتخاب شده بود. لذا منظور از دایمسکون، دینامیک و ماکزیمم کارایی بود. این خانه به معنای واقعی کلمه، ماشینی برای زندگی بود.
فولر پس از جنگ جهانی دوم مجموعه کرههایی طراحی کرد که از قطعات پلاستیکی یا فولادی تشکیل شده بود. این قطعات به صورت شش یا هشت ضلعی، در کنار هم سازۀ این کره را تشکیل میدادند. معروفترین این کرهها برای غرفه آمریکا در نمایشگاه مونتریال کانادا در سال 1967 ساخته شد.
دیگر چهره بارز این دوره، لویی کان، معمار استونی تبار آمریکایی است. اگرچه ساختمانهای طراحی شده توسط وی اندک است، ولی تأثیر بسزایی در معماری غرب در طی دو دهۀ شصت و هفتاد میلادی گذارد. از وی می توان به عنوان حلقه بین مدرن و پست مدرن نام برد، زیرا او همواره در کارهایش نیم نگاهی به گذشته داشت و از استفاده از عناصر تاریخی در ساختمانهای خود ابائی نداشت. کان بین سالهای 51-1950 به رم سفر کرد و تحت تأثیر معماری عظیم و سادۀ رم قرار گرفت.به گفتۀ کان « تمام فرمهای خالص به انواع گوناگون در معماری رم امتحان شده است». او در کارهای خودش سنت و تاریخ را رد نمیکند ولی آنها را با نیازهای زمان معاصر تطبیق میدهد.
کان معتقد به تقسیمبندی فضاهای ساختمان به فضاهای سرویس دهنده و فضاهای سرویس شونده و جدا کردن این فضاها از یکدیگر بود. بهترین مثال این نمونه از کارهای وی را میتوان در ساختمان مجلس ملی بنگلادش در داکا (1962) و ساختمان تحقیقات پزشکی در دانشگاه پنسیلوانیا (65-1957) ملاحظه کرد. مؤسسه علوم اداری در احمد آباد هند (1963)، و موزۀ هنری کیمبل (1972-1966) در شهر فورت ورت در ایالت تکزاس آمریکا از دیگر طرحهای مهم این معمار است.
فولر و کان هر دو در کنگره بینالمللی معماران در اصفهان تحت عنوان بررسی امکان پیوند معماری سنتی با شیوههای نوین ساختمان در سال 1970 (1349 ش) شرکت کردند. گروپیوس، میس و ریچاردنوترا نیز به این کنفرانس دعوت شده بودند. منتها به علت مرگ هر سه آنها قبل از برگزاری کنفرانس، این کنفرانس بدون حضور آنها تشکیل شد و فولر و کان شاخصترین سخنرانان این کنفرانس بودند.
در اینجا باید عنوان شود که معماری مدرن نقطه عطفی در تاریخ معماری غرب و یا به عبارت دیگر در تاریخ معماری جهان بود. زیرا برای اولین بار نگرش از سنت، تاریخ و گذشته به عنوان منبع الهام معماری تغییر جهت داد و آینده و پیشرفت به عنوان موضوع و هدف اصلی معماری مطرح شد. معماران و نظریهپردازان مدرن سعی کردند معماری را با علم، تکنولوژی و جهان در حال تحول همگون سازند. آنها ساختمانها و شهرهایی را پیش بینی کردند که پس از مدتی در غرب و سپس در سرتاسر جهان چهرۀ واقعی به خود گرفت. آنها در ذهن خود آیندهای را تجسم کرده بودند که تا به امروز در حال شکلگیری و گسترش است.
یادداشتها
1. فیلیپ جانسون در سال 1978 با قرار دادن سنتوری تزئینی فاقد بر عملکرد بر بالای ساختمان AT & T در نیویورک، جدایی خود از معماری مدرن و گرایش به سمت معماری پست مدرن را به صورت بسیار بارز اعلام کرد. او معمار شاخص در اعضای هیئت داوران مسابقۀ مرکز پمپیدو در پاریس بود. مسابقهای که در آن سنگ بنای معماریهای تک (فصل هفتم) ریخته شد. وی ساختمان ورودی برای بازدیدکنندگان از خانه شیشهای را به سبک دیکانستراکشن طراحی کرد. جانسون خانۀ تئاتر جدید در کلیولند اُهایو (84-1981) در آمریکا را به اتفاق شریک و همکار خود، جان بورگی، به سبک نئوکلاسیک طراحی کرد.او خانه لویس در کلیوند را با همکاری فرانک گهری به سبک فولدینگ طراحی کرد، لذا از او میتوان به عنوان معماری نام برد که همواره در معرفی و پایهگذاری سبکهای جدید در معماری در بخش عمدهای از قرن بیستم نقش مهمی داشته است. اگر چه وی بیش از نه دهه عمر خود را گذرانیده است، ولی همچنان یک معمار فعال و حامی بسیاری از معماران جوان در معرفی ایدهها و سبکهای جدید است.
2. ساختمانهای مکعب شکل شیشهای در خیابان طالقانی (تخت جمشید سابق) در تهران، عمدتاً در دهۀ چهل و پنجاه شمسی (شصت و هفتاد میلادی) احداث شدهاند. این برجهای اداری، بهترین نمونه از ساختمانهای سبک بینالمللی در ایران هستند.
مطالب از کتاب : مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب ( فصل چهارم )
نیروهای سایت
مسئله
اولین مسئله، نحوه ورود به این حجم معلق است.
قسمت ورودی با توجه به قدرت چرخش یک ماشین و با توجه به پویایی بنیانی میان احجام منحنی و راست گوشه شکل گرفته است.
لوکوربوزیه قصد داشت تا یک مکعب را بر فراز علفزار قرار دهد. هندسه انسانی بر فراز هندسه طبیعی
فرم مرکزی در مرکز یک سایت مرکزی قرارگرفته است، یک فرم افقی درمیانه یک مکان افقی. لوکوربوزیه قصد داشت تا یک تاکید ممتد را نسبت به این فرم فراهم آورد.
هندسه بنیانی
موضوع اصلی
مهمترین موضوع، ایجاد ارتباط میان قطعه شناور و محیط پیرامون است. حالت قطعه شبیه یک بصری پذیرای نور خورشید و دربرگیرنده حوادث بصری است.
این حالت با برش قسمتی از قطعه و افزودن یک سری فرمهای منحنی به قطعه تقویت شده است. تمامی این عناصر توسط یک شبکه ساختاری عمود بر هم کنترل شده اند. این شبکه تمامی عناصر را تحت فشار قرار داده، ترکیب می کند.
حجم ورودی
پوسته منحنی و شفاف معرف محدوده دسترسی از نظر شکل و تراکم با قطعه مکعبی در تضاد است دیواره شیشه ای و شفاف این محدوده اولیه محرک انسان برای نفوذ به بنا است.
دیواره شیشه ای درمیان قابهای ساختاری ستونها جای گرفته است و توسط یک تیرT شکل (تیر متصل به یک ستون خارجی که به وسط یک تیر داخلی مابین دو ستون برخورد می کند) شکافته شده است. این تیر روی محور اصلی ساختمان قرارگرفته و محل ورودی را مشخص می سازد. قدرت و جهت این تیر توسط دو تیر نمایان موازی که ستونهای طرفین ورودی را به یکدیگر می پیوندند؛ تقویت شده است.
قرارگیری ورودی در ابتدای رامپ، که با اوج گرفتن خود، یک گردش معمارانه را به آرامی آشکار می سازد؛ حالتی رسمی و تشریفاتی به ورودی می دهد.
در سمت چپ رامپ، یک پله چرخان ساده قرار گرفته است که نشانه چرخش و حرکت عمودی در درون فضا است و در امتداد حرکت منحنی جداره شیشه ای شکل گرفته است.
رامپ و پله چرخان، عناصر عملکردی هستند که وقایع مجسمه وار درون فضا را در تضاد با فرم کلی بنا بوجود آورده اند. قرارگیری این دو فرم عمودی در مراکز جاذبه درون مجموعه، تضاد را افزایش می دهد. فرم مدور پله و دیواره مایل گاراژ با جداره شیشه ای منحنی ترکیب می شوند تا تحرک و پویایی فضا را افزایش دهد.
موزاییکهای مربع شکل دارای زاویه 45 درجه نسبت به محور اصلی، حس چرخش درون فضا و ارتباط میان درون و برون را افزایش می دهند. درسمت راست ورودی، یک صفحه معلق توسط ستون مدور مجاور ورودی سوراخ شده و بازگوکننده ایده اصلی ویلا در مقیاس کوچک تر است.
محدوده فضایی
ارتباط فضایی میان سالن، تراس، تراس سرپوشیده و خطوط مایل معرف رامپ، نوع دیگری از سازماندهی را به نمایش می گذارند. جعبه گل و میز داخل تراس حالت رایج در کلیت بنا را تکرار می کنند. مربع ترکیب شده با جعبه گل درون تراس، نورگیر سقفی گاراژ طبقه پایین است.
پیانو سلطنتی
محدوده زندگی بصورت یک حجم پیانو مانند (پیانو سلطنتی) درون قطعه مکعب مستطیل شکل جای گرفته است. رامپ، مربع را به دو بخش عمومی و خصوصی مجزا تقسیم کرده است. در محدوده عمومی، جعبه شیشه ای سالن با فضای باز تراس ترکیب شده است.
لوکوربوزیه این نفوذ فضایی را با بکار بردن احجام کدر، سطوح مات یا شفاف کنترل می کند تا دیدهای مشخصی ار درجهات مختلف تعریف نماید. جداره های شیشه ای رامپ و پنجره های نواری قرارگرفته درطول تراس (قاب باریک تنظیم کننده منظر چشم انداز پیرامون بنا) امکان دیدهای مشخصی را به خارج و داخل بنا فراهم می سازد.
این تجارب بصری وسیع با بهره گیری از اجتماع احجام و سطوح بیان کننده میزان محصوریت فضاها و بعد جدید ناشی از حضور سطوح شیبدار رامپ، تغییرمکان ازدرون به برون را به نمایش می گذارد و یک زبان متنوع معمارانه را بوجود می آورد.
رامپ، ماشین معماری گردشگاهی است. جایگیری مرکزی مسیر حرکتی، تجارب متفاوتی را از این معماری به نمایش می گذارد. بعنوان مثال، آغاز حرکت از محدوده محصورگاراژ و منتهی شدن آن به فضای وسیع تراس بام یادآور ارتباط میان طبقات مختلف ویلا است.
احجام و سطوح
حجم کمد به مثابه یک دیواره، فضای داخل اتاق خواب را تقسیم می کند. طاقچه های زیر پنجره ها و درون کمد، یک سطح افقی پیوسته را بوجود می آورند.
حمام و تراس اصول سلامتی، نیاز به آفتاب، هوا و نظافت را به گونه ای نمادین به نمایش می گذارند.
در قلب محدوده خصوصی، اتاق خواب اصلی و حمام درهم ادغام شده اند و یک سازماندهی حجمی را در تقابل با انتظام فضایی فضاهای عمومی در محل برخورد تراس، سالن و رامپ بوجود آورده اند. فضای حمام بواسطه تضاد میان اشکال و سطوح، رنگ کاشیهای پوشاننده دیوارها، موزائیکهای کف و رنگ متفاوت نشیمن منحنی و نورحاصل از نورگیر سقفی، که فضای آن را روشن می سازد؛ به فضایی زنده تبدیل شده است.
سطح افقی طاقچه زیر پنجره تاثیر قابل توجهی بر ابعاد فضا دارد. درون سالن، این سطح افقی، شومینه را در بر می گیرد و توسط دودکش شومینه شکافته می شود لوکوربوزیه با استفاده از آجر برای ساخت شومینه، یک بخش عملکردی قرارگرفته درمیان یک سازماندهی صفحه ای را معرفی می کند.
جداره روی بام
نقطه پایان معماری گردشگاهی در پشت بام قرار دارد؛ جاییکه لوکوربوزیه نوع جدیدی از تراس بام را خلق می کند. تراس توسط یک صفحه (آخرین عنصر طراحی) محصور می شود. صفحه، یک علامت پیچیده، دارای حس رهایی و جلوه ای از ایده آزادی موجود درکل بنا است. این صفحه مبین شخصیت و پیام ویلا و به مثابه کتیبه یک معبد یونانی است.
سطوح مقعر/ محدب صفحه، علاوه بر محصور نمودن فضا، معرف بنا در چشم انداز پیرامون هستند.
فرم صفحه توسط شبکه سازماندهی کل طراحی کنترل شده و در یک انتهای آن، حجم هندسی محصورکننده پله مدور منتهی به بام قرارگرفته است. بسته به جهت دید، صفحه نهایی بصورت صفحه یا حجم دیده می شود (شبیه جعبه پیانو شکل فضای عمومی که همچون یک حجم دربرگیرنده فضا درک می گردد)؛ مگر زمانی که درون تراس قرارگرفته ایم که صفحه و حجم دربرگیرنده پله مدور یک مجموعه همگن را بوجود می آورند.
دو انتهای صفحه تراس بام توسط فرم صفحه و جایگیری جعبه های گل مشخص شده اند. نمایان ساختن اسکلت ساختاری نگهدارنده صفحه، حالت غشاء مانند آنرا تشدید می کند. اسکلت، صفحه شبیه به بدنه های کشتی و جاه پناه فلزی رامپ، صنایع کشتی سازی را یادآور می شود.
صفحه توسط یک بازشو سوراخ شده است. بازشو نازکی صفحه را آشکار می کند و به معماری گردشگاهی پایان می دهد. میز بتنی که زیر این بازشو قرارگرفته است، نقطه پایان را بهتر معرفی می کند؛ این تمهید مشابه تمهید مورد استفاده در تراس محدوده نشیمن است. ضمن بالا رفتن از رامپ، بازشوی موجود چشم انداز وسیع و قاب شده ای را در جلوی انسان قرار می دهد؛ ولی لبه طاقچه مانند بزرگترین جعبه گل موجود در انتهای رامپ، همچون یک ایست بصری، پایان مسیر حرکتی را مشخص می سازد.
طاقچه های نواری و ممتد زیر پنجره در طبقه اول حالت پیوسته ای را درکل بنا بوجود می آورد. بازشو صفحه تراس بام و میز زیر این بازشو بر این ایده تاکید می ورزد. از نقطه نظراقلیمی، صفحه مانع تابش نورهای شمالی و شرقی به درون فضای تراس بام است و تنها نور خورشید عصر به فضای تراس می تابد.
فرم و فضا
فرم و فضا با پدید آوردن انواع مختلفی از حصارها، گشودگی ها و فعل و انفعالهای فضایی، واسطه های بیان ارتباط بنا و محیط پیرامون هستند.
سطوح
پله مدور و رامپ سطوح افقی بنا را می شکافند. این نفوذ عمودی در مقیاس کوچک تر توسط دودکش شومینه سالن که صفحه افقی طاقچه و صفحه سقف را می شکافد؛ معرفی شده است. دودکش مجاز از صفحه تراس بام این نفوذ عمودی را به نمایش می گذارد.
لوکوربوزیه با بهره گیری از سطوح، فرم کلی (عام) اولیه را به یک فرم دارای سازماندهی پویا تبدیل نموده است. پنجره های نواری پیرامون بنا، بیان سطوح و احساس افقی فرم را افزایش می دهد. پنجره های افقی رامپ، نمایانگر حالت کشیده و نافذ این فرم و نفوذ آن به درون حجم قطعه اصلی است. صفحه انتهایی حجم ورودی در پشت بنا، یک سطح پیوسته به حجم بالایی را پدید می آورد و این بنا را تبدیل به سطحی عمودی می کند. حضور صفحه مواج روی بام، در طرف دیگر بنا، نشانه ای از حالت آزادانه طراحی ویلا است.
سیستم هندسی
سیستم هندسی اولیه، یک شبکه عمود بر هم فاقد جهت بود که لوکوربوزیه با بهره گیری از آن، محدوده نشیمن را طراحی کرده است. این مکعب، یک خط مبنای منظم پدید می آورد، که به تحقق موضوع اصلی طراحی، یعنی ارتباط فرم و محیط پیرامون کمک نماید.
صفحه تراس بام و حجم ورودی، بیان کننده تنش بنیانی میان منحنی ها و سیستم عمود بر هم هستند. هر یک از فضاها، اجزای هدفمندی دارند که به نیازهای عملکردی و نمادین طراحی پاسخ می دهند.
بیشترین تنش در تقسیمات فضایی/ سلولی طبقه اول و درپویایی قدرتمند فرم حاصل از مدول بندی وغنای آشکار سطومح است. این پویایی فزاینده توسط سیستم شبکه خطوط عمود برهم کنترل شده است؛ خصوصاً توسط نیروهای دوگانه ناشی از تاثیرات فرمهای اصلی بر سیستم.
اولین نیرو توسط محور اصلی محدوده حجمی طبقه اول اعمال شده است. محدوده نشیمن اثرپذیری بیشتری را نشان می دهد و حجم پیانو شکل آن، تابعیت از این نیروی برتر، آرام و تنها را به نمایش می گذارد.
شبکه خطوط عمود برهم سازه، باروری سیستم دومینو را در تغییر ابعاد سطوح و قطعات با هدف پاسخگویی به نیازهای خاص پلان، نشان می دهد.
حرکت
همچون تمامی کارهای لوکوربوزیه در طول دهه 1920، مسیر حرکتی مفهومی خاص دارد و بین تجارب بصری مختلف و پیوسته موجود در ویلا ارتباط برقرار می کند. طبیعت پیوسته این حوادث، یک زنجیره ارتباطی را میان عناصر طراحی برقرار می سازد؛ توجه لوکوربوزیه به ارتباط متقابل میان عناصر و مسیرحرکتی قابل مشاهده است.
درطول تجارب بصری پیوسته، در می یابیم که مسیرحرکتی، یک عنصر خطی دارای پویایی و احساس تداوم است؛ که با تقارن و ایستایی قطعه معلق (تصویر عمومی قابل درک از ویلا) تضاد دارد. برخلاف سازماندهی ویلا، مسیر یک بعد زمانی است که قدرت آن با تسلسل حرکتی حاصل از تجارب بصری فرم وفضا افزایش یافته است.
حس پویایی، توسط مسیر منحنی سواره پیرامون حجم ورودی کشف و توسط حرکت نمادین رامپ تقویت می گردد. این عنصر نمادین و مهم، قدرت محور اصلی را افزایش می دهد، طبقات را می شکافد و همچون یک پله برقی، بیننده را در قلب طرح به چرخش و حرکت وا می دارد.
براثر فشردگی فرم، درک زنجیره تجارب بصری از محدوده حرکتی خارجی (مسیر سواره پیرامون حجم ورودی) آغاز می شود؛ محل قرارگیری در ورودی از مسیر حرکتی موجود در داخل ویلا پیروی می کد و ارتباط میان دو فضای داخلی و خارجی را برقرار می سازد. کشش جهت دار، ممتد و قدرتمند رامپ علاوه بر نفی مفهوم استراحت و سکون در فضای ورودی، حالت پویای فضا و پیوستگی زنجیره تجارب بصری را حفظ می کند. فضاهای محصور ومکعب مستطیل شکل، محدوده های مختلف و مجزای فضای نشیمن پیانو شکل را تشکیل می دهند و تراس محدوده نشیمن، ارتباط میان این فضاها را برقرار می سازد. بازشوهای نواری یکسان و ممتد نمای غربی، پیوستگی این فضاها را افزایش می دهد.
زیبایی ماشینی
سطوح سخت و خلوص هندسی موجود در ویلا، مفاهیم عقلانی و خلوص منطقی معماری نمادین لوکوربوزیه را نشان می دهد. نظم و وضوح، بازتاب های تفکرات او درباره معماری این دوره بودند؛ ایده آل او در این دوره، رسیدن به ساختاری قابل قیاس با کارآیی و دقت ماشین بود.
فرم و مصالح معرف مفاهیم نمادین هر طبقه ویلا و گرایش لوکوربوزیه بسوی ماشین هستند. حجم ورودی، یک موتور ماشین را به یاد می آورد، تراس بام، کشتی های اقیانوس پیما را تداعی می کند؛ و محدوده نشیمن معرف از دست رفتن صورتهای متداول فرم و فضا و ماحصل ظهور نوع جدیدی از آزادی انسانی است. تراس بزرگ و آفتابگیر محدوده نشیمن یکی از فراگیرترین نمادهای معماری این دوره لوکوربوزیه است؛ بتن مسلح و شیشه، نشانه های دستیابی به آزادی هستند و ابعاد استاندارد اجزا و عناصر، روح تکنولوژی مدرن را به نمایش می گذارد.
زبان بین المللی
از نقطه نظرنمادین، ویلا یک سری از مفاهیم فلسفی ارائه شده در بیانیه معماری دهه 1920 لوکوربوزیه را درخود جای داده است. این بیانیه نظری، براستفاده از احجام اصلی قابل درک و عناصر عملکردی دارای فرمهای جدید و تکامل یافته ای همچون پنجره های نواری، پله های مدور را بعنوان عناصر استاندارد یک معماری بین المللی ذکر کرده بود. از دید لوکوربوزیه، ایده آل ترین معادل معماری مدرن برای ویلاهای رنسانس، یک ویلای دارای ارتفاع از سطح زمین قرارگرفته و بر فراز چشم انداز بود؛ این ویلا قادر است تا یگانگی و تعادل ویلاهای رنسانس را به یاد آورد. از مقایسه این ویلا با ویلاهای رنسانس در می یابیم که وجود فرم مرکزی مکعبی شکل، بکارگیری یک محدوده اصلی برای سازماندهی فضاهای پیرامونی و استفاده از یک زبان معمارانه دارای واژه های مناسب و غنی از نقاط تشابه این دو ویلا محسوب می شوند.
یکی از معانی قابل درک در نما و سازماندهی عناصر درون ویلا، آزادی است و پیلوتی نماد این ویژگی است. ساختمان زمین را رها می سازد و ساختار حاصل از تکنولوژی قرن بیستم را به نمایش می گذارد. اهمیت پیلوتی کمتر از ستونهای کلاسیک نیست؛ پیلوتی نوع خاصی از سازه را معرفی می کند و ارتباط بنیانی میان معماری و مسائل سازه ای را نشان می دهد.
ویلا در نگاه اول، مجموعه سازماندهی شده ای از حجم ورودی، محدوده عمومی پیانو شکل و تراس بام است؛ که قصد دارد تا فرصتهای برقراری ارتباط با طبیعت را افزایش دهد. توسعه استانداردها و مراحل دقیق این ارتباط، یک هماهنگی و توازن موسیقی گونه ای را در کل بنا به نمایش می گذارد. سازماندهی قوی و غنای طراحی، معرف توجه لوکوربوزیه به نمادگرایی است؛ تا این معبد مدرن، هیجان انسانها را برانگیزد و تجارب بصری عاقلانه آن، ارتباط میان مردم و نیروهای عظیم حاکم بر جهان را افزایش دهد.
خوابگاه دانشجویان سوئیس به همراه ویلا استین- مونزی و ویلا ساوا نشانه های مهم حرکت مدرن محسوب می شوند؛ زبان معمارانه آنها به حدی مشابه است که می توان آنها را خانواده فرمهای پدید آورنده شهر مدرن دانست.
خوابگاه دانشجویان نمودارکاملی از روش طراحی لوکوربوزیه است؛ روشی که درآن یک ماهیت اولیه بواسطه پذیرش نیروهای سایت و برنامه ویرایش می گردد. این نیروها حرکت را بعنوان مولد اصلی، به سمت و به درون فرم منتقل می سازند. این معماری گردشگاهی با گسترش محورها تکمیل می شود.
مسیر و انتظام محوری، مجموعه ای از سطوح مسطح پوریسم را بوجود می آورد؛ و اجزای عملکردی با هدف تایید تبعیت لوکوربوزیه از ایده آلهای اصلی مدرنیسم، هویت واضحی می یابند. ولی روانی، حالت شاعرانه، نحوه سازماندهی و بهره گیری از ماده طبیعی همچون سنگ و ستونهای پیلوت دارای فرم های شبیه به استخوان، یک تغییر دیدگاه قطعی موجود درکار او را به نمایش می گذارند. ایده ماشین توقف می کند تا چشم انداز لوکوربوزیه نسبت به دنیا حکمفرما گردد. او بطور فزاینده ای توجه خود را به اقلیم، طبیعت و بوم شناسی بعنوان پدید آورندگان شرایط انسانی معطوف می سازد.
سانتیاگو کالاتراوا[2] عقیده دارد که خوابگاه دانشجویان سوئیس نماد کامل و بسیار دقیقی از پیشرفت و دانش ساختمان دوره خود محسوب می شود؛ و خاطر نشان می سازد که تصویر سازه ای دوگانه برج و ساختمان که درآن بلوک اصلی و برج پلکان دارای اسکلت فولادی بر روی یک پیلوت بتنی قرارگرفته اند و این پیلوت بتنی بار را بر روی یک قطعه بتنی استوانه ای شکل توخالی قرارگرفته در زیرزمین وارد می سازد. این گسترش حجم ساختار در فضای زیرزمین ریشه های ساختمان را تشکیل می دهد و یادآور اسکیس های ریشه درختانی است که ژانره در زمان تحصیل در لاشودفون ترسیم می نمود. این ترکیب طبیعت و تکنولوژی برای اولین بار در ویلا فاله حضور یافت و بیست و پنج سال بعد در خوابگاه دانشجویان سوئیس به بلوغ رسید.
مطالب از کتاب : تجزیه و تحلیل فرم
منابع:
کتابها
از زمان و معماری ( منوچهر مزینی)
مبانی و مفاهیم در معماری غرب ( وحید غبادیان )
تجزیه و تحلیل فرم ( رضا افهمی )
.........................................................................................................
سایتها
[1] مطالب از کتاب : از زمان و معماری ( چاپ دوم – فصل پنجم )
[2] - سانتیاگو کالاتراوا، معماری دست آزاد، مهندسی- کتاب گامهای لوکوربوزیه- ویراستاری کارلو بالاتسو و ریکاردو ویو انتشارات ریزولی- نیویورک- 1989- صفحه 192
منابع کنکور کارشناسی ارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)
منابع کنکور کارشناسی ارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)
شهرسازی، یکی از رشته هایی است که در نیم قرن اخیر توجه بسیاری به آن شده
است و دانشکده و کالجهای معروف بسیاری به آن روی آورده اند. این رشته، امروزه، کمک
شایانی به حل معضلات در سطح شهر و کل جوامع کرده است و توانسته جایگاه ویژه ای
برای خود کسب کند.
در کشور نیز نیاز
بسیاری به متخصص و کارشناس در این رشته احساس شده و می شود و دانشگاههای مختلفی،
سعی بر تاسیس و ایجاد این رشته نموده اند. در سطح مدیران کشور نیز کم کم، نیاز به
رشته ای همچون شهرسازی احساس شده است و بسیاری از مدیران شهری سعی در فرا گرفتن
این دانش، بصورت دانشگاهی و غیره داشته اند. به عنوان نمونه، در حالی که تا چند
سال پیش، معدودی از شهرداران در سطح کشور، دارای تحصیلات در زمینه شهرسازی بودند،
اما امروزه، این تعداد به شدت افزایش یافته و کم کم سایر مدیران نیز نیاز به کسب
این دانش را احساس نموده اند.
علاوه بر انجام عملیات عمرانی،
محاسبات سازه، بحثهای معماری و ……… که اکثرا بر روی تک بنا و یا یک محدوده مشخص
متمرکز هستند، نیاز بسیار زیادی به رشته ای همچون شهرسازی احساس می شود تا بتواند
علاوه بر این مباحث، در سطحی کلان تر وارد صحنه شده و بتواند مباحثی همچون اقتصاد،
جامعه شناسی، روان شناسی، جغرافیا، آمار، سوانح طبیعی (زلزله و ……..)، مدیریت، حمل
و نقل، ترافیک، GIS و ……… را با مسائل فوق ترکیب کرده و نتیجه ای
بهینه را سبب شود.
رشته شهرسازی، در واقع
مفصلی بین علوم گوناگون است، از علوم انسانی گرفته، همانند جامعه شناسی، اقتصاد،
مدیریت و …….. تا علوم فنی و مهندسی، همانند عمران، تاسیسات، ترافیک، حمل و نقل و
……. و هنر، همانند طراحی، معماری و
………….. .
هم اکنون رشته شهرسازی
در مقطع کارشناسی ارشد دو گرایش زیر را شامل می شود:
۱/ شهرسازی- برنامه ریزی شهری و منطقه ای
۲/ شهرسازی- طراحی شهری
که البته قرار است در
طول یکی، دو سال اخیر نیز گرایشهایی همچون برنامه ریزی منطقه ای، مدیریت شهری و
برنامه ریزی مسکن نیز اضافه شوند.
رشته شهرسازی از سال
۱۳۶۵ در دانشگاه تهران تدریس می شود. قبل از انقلاب نیز برای مدت کوتاهی در سالهای
۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ این رشته در دانشگاهها تدریس می شد. پس از دانشگاه تهران، در سال
۱۳۶۹، دانشگاه شهید بهشتی (دانشکده معماری و شهرسازی) در این رشته دانشجو پذیرفت.
سپس دانشگاههای علم و صنعت، تربیت مدرس، شیراز و آزاد اسلامی نیز جهت تربیت
کارشناسان شهرسازی اقدام به پذیرش دانشجو کردند. در یکی، دو سال اخیر نیز
دانشگاههای هنر اصفهان و یزد نیز در این زمینه فعال شده اند.
این
رشته هم اکنون در سطح جهانی دارای بازار کار فراوانی است و به علت نوپا بودن و
همچنین به علت آن که دارای زمینه های کاری متفاوت و متنوعی است، هنوز بازار کار آن
اشباع نشده است. به عنوان نمونه، کشور کانادا، بالاترین امتیاز را برای اشخاصی که
دارای مدرک شهرسازی هستند، جهت مهاجرت و یا ادامه تحصیل، قائل است. توجه به این
نکته حائز اهمیت است که تا ۵ سال پیش، این رشته تنها در مقاطع کارشناسی ارشد و
دکتری وجود داشته است و به تازگی در مقطع کارشناسی نیز فعالیتهایی صورت گرفته است،
بنابراین با بازار کار اشباع از نیروی کار مواجه نیستیم.
زمینه های کاری رشته
شهرسازی بسیار متفاوت و متنوع است، در بخش دولتی، در سازمان مدیریت و برنامه ریزی
کشور، شهرداریها، وزارت کشور، استانداریها و سایر ارگانهای وابسته به وزارت کشور،
وزارت مسکن و شهرسازی و …….. و در بخش خصوصی، در شرکتهای مهندسین مشاور شهرسازی،
معماری، برنامه ریزی منطقه ای و ……….. . در ذیل به برخی از زمینه های کاری اشاره
می شود:
۱/ تهیه طرحهای شهری و منطقه ای (جامع، تفصیلی،
ساختاری، شهرستان، هادی و
……..)
۲/ مشاوره در امور شهری و منطقه ای به مدیران و
مسئولان رده بالا
۳/ فعالیت در شهرداریها
۴/ فعالیت در استانداریها
۵/ فعالیت در وزارتخانه های مربوطه (مسکن و
شهرسازی، راه و ترابری، کشور و
……..)
۶/ نظارت بر ساختمانهایی با ارتفاع بیش از ۸ طبقه
بر طبق قانون
۷/ انجام پروژه های محوطه سازی
۸/ برنامه ریزی و طراحی شهرکهای گوناگون (مسکونی،
صنعتی، تجاری و
……..)
۹/ برنامه ریزی و طراحی شهرهای جدید
۱۰/ مکان یابی عناصر و کاربریهای گوناگون شهری
۱۱/ توانایی راه اندازی و استفاده از سیستم GIS
12. فعالیت گروهی با سایر
تخصصها در پروژه های گوناگون
۱۳/ فعالیت در مشاوران خصوصی و نیمه خصوصی شهرسازی،
معماری، راه و ساختمان، طراحی شهری، برنامه ریزی منطقه ای و …………
۱۴/ تدریس دانشگاهی (که امروزه به علت افزایش تعداد
دانشگاهها و پذیرفته شدگان در این رشته، به شدت با کمبود استاد مواجه هستیم)
۱۵/ استفاده از تخصص مقطع کارشناسی و این رشته بصورت
توام و در نتیجه افزایش کارآیی و تاثیرگذاری (همانند استفاده مشترک از رشته عمران
و شهرسازی که می تواند علاوه بر مسائل سازه و عمرانی، زمینه کاری در مباحثی همچون،
مطالعه طرحهای بالادست، محوطه سازی، مسائل طراحی و ………. را فراهم آورد)
۱۶/ و
……………..
زمینه ادامه تحصیلات در
مقطع دکتری در این رشته، چه در خارج و چه در داخل و بویژه بورسیه از سازمانهای
گوناگون وجود دارد. لازم به ذکر است که رشته شهرسازی در سه مقطع کارشناسی،
کارشناسی ارشد و دکترا در ایران دانشجو می پذیرد. در مقطع کارشناسی، نخستین گروه
از دانشجویان رشته شهرسازی در سال ۱۳۸۲ فارغ التحصیل شدند. ولی در مقطع کارشناسی
ارشد، این رشته از سابقه طولانی برخوردار است و در مقطع دکترا نیز به تازگی و چند
سالی است که دانشکده های گوناگون شروع به فعالیت کرده اند و دانشجویانی نیز فارغ
التحصیل شده اند.
به علت آن که تنها از
سال ۱۳۷۸ به بعد، کارشناسی این رشته در دانشگاهها تدریس شد و تاکنون هیچ سرفصل
مدون و مشخصی برای منابع مواد امتحانی آزمون ورودی این رشته وجود نداشته و پذیرفته
شدگان از رشته های مختلف بوده اند، جهت یکدست شدن پذیرفته شدگان، آنها ملزم به
گذراندن پیش نیاز (۲۴ واحد) می باشند که تقریبا دو ترم به طول می کشد. پس از آن
باید ۲۸ واحد به علاوه ۴ واحد پایان نامه را بگذرانند. به عنوان نمونه، برخی از
دروس پیش نیاز عبارتند از:
۱/ تاریخ شهر
۲/ سیر اندیشه ها در شهرسازی
۳/ کارگاه مقدماتی برنامه ریزی شهری
۴/ جامعه شناسی شهری
۵/ اقتصاد شهری
۶/ نظریه سیستمها در شهرسازی
۷/ آمار و روشهای کمی در شهرسازی
۸/ الگوسازی
۹/ شناخت فضاهای شهری
۱۰/ کاربرد کامپیوتر در شهرسازی
۱۱/ GIS
12. زبان تخصصی
۱۳/ و
…………….
اما برخی از دروس اصلی
نیز عبارتند از:
۱/ اصول و مبانی برنامه ریزی شهری و منطقه ای
۲/ روشهای برنامه ریزی شهری و منطقه ای
۳/ زیرساختها
۴/ کارگاه برنامه ریزی شهری
۵/ برنامه ریزی مسکن
۶/ برنامه ریزی حمل و نقل
۷/ سمینار توسعه شهری
۸/ سمینار تدوین پایان نامه
۹/ و
…………………..
منابع پیشنهادی برای مطالعه !
فهرست منابع زبان تخصصی:
۱/ سیف الدینی، فرانک، زبان تخصصی در برنامه ریزی
شهری، آییژ، چاپ اول ۱۳۸۱
۲/ سیف الدینی، فرانک، فرهنگ واژگان برنامه ریزی
شهری و منطقه ای، دانشگاه شیراز، چاپ اول ۱۳۷۸
۳/ سازمان مشاور فنی و مهندسی شهر تهران، واژگان
فنی و مهندسی، سازمان مشاور فنی و مهندسی شهر تهران، چاپ اول ۱۳۸۰
۴/ سلطانی، اماموردی، فرهنگ واژگان برنامه ریزی
شهری (شهرسازی)، احرار تبریز، چاپ اول ۱۳۸۲
۵/ یالپانیان، علی، جزوه زبان کنکور شهرسازی
(برنامهریزی شهری)، خانه شهرسازان ایران، ۱۳۸۴
۶/ یالپانیان، علی، مجموعه سوالات طبقهبندی شده زبان کنکور شهرسازی (برنامهریزی شهری)، خانه شهرسازان ایران،۱۳۸۴
فهرست منابع اولیه آمار و ریاضیات:
۱/ رفسنجانی صادقی، محمدرضا، ریاضیات پایه، مرکز
نشر پرفسور حسابی، وابسته به دانشگاه صنعتی امیرکبیر (واحد تفرش)، چاپ دوم ۱۳۷۷
۲/ رضوی، ماشاا……، جبر و آنالیز، راه علم، چاپ هفتم
۱۳۷۷
۳/ ال.آلدر، هنری و بی. راسلر، ادوارد، مقدمه ای بر
احتمالات و آمار، مترجمین: عباسعلی زالی و جمشی جعفری شبستری، دانشگاه تهران، چاپ
چهارم ۱۳۷۳
۴/ قندهاری، احمد، جبر، حساب و آنالیز، مدرسه، چاپ
ششم، ۱۳۷۸
۵/ هاکسهولد، ویلیام، چاپ دوم ۱۳۷۷، مقدمه ای بر
سیستمهای اطلاعات جغرافیایی شهری، ترجمه نوریان، فرشاد، شرکت پردازش و برنامه ریزی
شهری
۶/ مدیری، مهدی، ۱۳۷۸، سیستمهای اطلاعات جغرافیایی GIS، در مقالاتی درباره
سیستمهای اطلاعات جغرافیایی، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح
۷/ یالپانیان، علی، جزوه آمار و ریاضیات کنکور
شهرسازی (برنامهریزی شهری)، خانه شهرسازان ایران، ۱۳۸۴
۸/ یالپانیان، علی، مجموعه سوالات طبقهبندی شده
آمار و ریاضیات کنکور شهرسازی (برنامهریزی شهری)، خانه شهرسازان ایران، ۱۳۸۴
۹/ رنجبران، هادی، آمار و احتمالات
فهرست منابع اصلی تخصصی گرایش برنامهریزی شهری و منطقهای:
۱/ زیاری، کرامت ا….؛ اصول و روشهای برنامه ریزی
منطقه ای؛ یزد: دانشگاه یزد؛ ۱۳۷۸/
۲/ مشهدی زاده دهاقانی، ناصر؛ تحلیلی از ویژگیهای
برنامه ریزی شهری در ایران؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت ایران؛ چاپ سوم؛ ۱۳۷۸
۳/ شیعه، اسماعیل؛ مقدمه ای بر مبانی برنامه ریزی
شهری؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت ایران، مرکز انتشارات، ۱۳۷۹/
۴/ شیعه، اسماعیل؛ با شهر و منطقه در ایران؛ تهران:
دانشگاه علم و صنعت؛ ۱۳۷۸/
۵/ موریس، جیمز؛ تاریخ شکل شهر، تا انقلاب صنعتی؛
ترجمه: راضیه رضازاده؛ تهران: انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران، چاپ دوم، ۱۳۷۴/
۶/ زیاری، کرامت ا…؛ برنامه ریزی شهرهای جدید؛
تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)؛ ۱۳۷۹/
۷/ یالپانیان، علی، خلاصه مباحث کنکور کارشناسی
ارشد شهرسازی (برنامهریزی شهری)، خانه شهرسازان ایران، ۱۳۸۵/
۸/ یالپانیان، علی، مجموعه سوالات طبقهبندی شده
دروس تخصصی (مباحث عمومی شهرسازی ایران، مبانی نظری برنامهریزی شهری و منطقهای و
تاریخ شهر و شهرسازی) کنکور شهرسازی (برنامهریزی شهری)، خانه شهرسازان ایران،
۱۳۸۵/
۹/ یالپانیان، علی؛ مجوعه نکات و پرسشهای چهارگزینهای
کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ ۱۳۸۵/
۱۰/ جنگجو، شهرام، خلاصه مباحث اساسی کارشناسی ارشد
برنامه ریزی شهری و منطقه ای و طراحی شهری، پردازش، چاپ اول ۱۳۸۱
۱۱/ حبیبی، سید محسن؛ از شار تا شهر؛ تهران: دانشگاه
تهران؛ ۱۳۷۸/
۱۲/ شوای، فرانسواز؛ شهرسازی، تخیلات و واقعیات؛
ترجمه: دکتر سید محسن حبیبی؛ تهران: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ، ۱۳۷۵/
۱۳/ مجتهدزاده، غلامحسین؛ برنامه ریزی شهری در
ایران- انتشارات پیام نور
۱۴/ کتاب سبز (راهنمای شهرداریها)-جلد پنجم: طرحهای
شهری در ایران
۱۵/ معصومی اشکوری،سید حسن؛اصول و مبانی برنامه ریزی
منطقه ای؛۱۳۷۶
۱۶/ دانشور، تورج، طرح ریزی کالبدی و برنامه ریزی
منطقه ای در ایران، آذرخش، چاپ اول ۱۳۸۱
۱۷/ احسن، مجید ، مجموعه قوانین و مقررات شهرسازی،
مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، چاپ اول ۱۳۸۲
۱۸/ ربانی، رسول، جامعه شناسی شهری، سمت، چاپ اول
۱۳۸۱
۱۹/ قریب، فریدون؛ شبکه ارتباطی در طراحی شهری؛
تهران: دانشگاه تهران؛ ۱۳۷۶/
۲۰/ استروفسکی، واتسلاف؛ شهرسازی معاصر، از نخستین
سرچشمهها تا منشور آتن؛ ترجمه: لادن اعتضادی؛ تهران: مرکز نشر دانشگاهی؛ ۱۳۷۸/
۲۱/ برآبادی، محمود؛ الفبای شهر (مجموعه مقالات
ماهنامه شهرداریها)؛ تهران: سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور؛ ۱۳۸۴/
۲۲/ جنگجو، شهرام؛ مجموعه سوالهای کارشناسی ارشد
برنامهریزی شهری و منطقهای و طراحی شهری، تهران: پردازشگران؛ چاپ سوم۱۳۸۲/
۲۳/ کامروا، سیدمحمدعلی؛ مقدمهای بر شهرسازی معاصر
ایران؛ تهران: دانشگاه تهران؛ ۱۳۸۴/
فهرست منابع اصلی درس مباحث عمومی شهرسازی ایران در گرایش طراحی
شهری:
۱/ شیعه، اسماعیل؛ مقدمه ای بر مبانی برنامه ریزی
شهری؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت ایران، مرکز انتشارات، ۱۳۷۹/
۲/ زیاری، کرامت ا…؛ برنامه ریزی شهرهای جدید؛
تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)؛ ۱۳۷۹/
۳/ یالپانیان، علی، خلاصه مباحث کنکور کارشناسی
ارشد شهرسازی (برنامهریزی شهری)، خانه شهرسازان ایران، ۱۳۸۵/
۴/ یالپانیان، علی، مجموعه سوالات طبقهبندی شده دروس
تخصصی (مباحث عمومی شهرسازی ایران، مبانی نظری برنامهریزی شهری و منطقهای و
تاریخ شهر و شهرسازی) کنکور شهرسازی (برنامهریزی شهری)، خانه شهرسازان ایران،
۱۳۸۵/
۵/ یالپانیان، علی؛ مجوعه نکات و پرسشهای چهارگزینهای
کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ ۱۳۸۵/
۶/ جنگجو، شهرام، خلاصه مباحث اساسی کارشناسی ارشد
برنامه ریزی شهری و منطقه ای و طراحی شهری، پردازش، چاپ اول ۱۳۸۱
۷/ کتاب سبز (راهنمای شهرداریها)-جلد پنجم: طرحهای
شهری در ایران
۸/ احسن، مجید ، مجموعه قوانین و مقررات شهرسازی،
مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، چاپ اول ۱۳۸۲
۹/ برآبادی، محمود؛ الفبای شهر (مجموعه مقالات
ماهنامه شهرداریها)؛ تهران: سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور؛ ۱۳۸۴/
۱۰/ جنگجو، شهرام؛ مجموعه سوالهای کارشناسی ارشد
برنامهریزی شهری و منطقهای و طراحی شهری، تهران: پردازشگران؛ چاپ سوم۱۳۸۲/
فهرست منابع اصلی درس تاریخ معماری و شهرسازی در گرایش طراحی شهری:
۱/ بنهولو، لئوناردو؛ تاریخ شهر
۲/ بنهولو، لئوناردو؛ آشنایی با تاریخ معماری
۳/ استروفسکی، واتسلاف؛ شهرسازی معاصر، از نخستین
سرچشمهها تا منشور آتن؛ ترجمه: لادن اعتضادی؛ تهران: مرکز نشر دانشگاهی؛ ۱۳۷۸/
۴/ حبیبی، سید محسن؛ از شار تا شهر؛ تهران: دانشگاه
تهران؛ ۱۳۷۸/
۵/ شوای، فرانسواز؛ شهرسازی، تخیلات و واقعیات؛
ترجمه: دکتر سید محسن حبیبی؛ تهران: دانشگاه تهران؛ ۱۳۷۵/
۶/ موریس، جیمز؛ تاریخ شکل شهر، تا انقلاب صنعتی؛
ترجمه: راضیة رضازاده؛ جلد اول و دوم؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت ایران؛ ۱۳۷۴/
۷/ زارعی، محمد ابراهیم؛ آشنایی با معماری جهان؛
همدان: فنآوران؛ ۱۳۷۹/
۸/ سلطانزاده، حسین؛ فضاهای شهری در بافتهای
تاریخی ایران؛ تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی؛ ۱۳۷۰/
۹/ یالپانیان، علی، خلاصه مباحث کنکور کارشناسی
ارشد شهرسازی (برنامهریزی شهری)، خانه شهرسازان ایران، ۱۳۸۵/
۱۰/ یالپانیان، علی، مجموعه سوالات طبقهبندی شده
دروس تخصصی (مباحث عمومی شهرسازی ایران، مبانی نظری برنامهریزی شهری و منطقهای و
تاریخ شهر و شهرسازی) کنکور شهرسازی (برنامهریزی شهری)، خانه شهرسازان ایران،
۱۳۸۵/
۱۱/ یالپانیان، علی؛ مجوعه نکات و پرسشهای چهارگزینهای
کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ ۱۳۸۵/
۱۲/ جنگجو، شهرام، خلاصه مباحث اساسی کارشناسی ارشد
برنامه ریزی شهری و منطقه ای و طراحی شهری، پردازش، چاپ اول ۱۳۸۱
۱۳/ جنگجو، شهرام؛ مجموعه سوالهای کارشناسی ارشد
برنامهریزی شهری و منطقهای و طراحی شهری، تهران: پردازشگران؛ چاپ سوم
برنامه ریزی کنکور کارشناسی ارشد
۱- هممون میدونیم که سیستم آموزش در ایران(چه در مدارس و چه در
دانشگاهها) چقدر ایراد داره.هممون میدونیم که این سیستم صرفا بر پایه ی
حفظیاتیه که تنها تا روز امتحان در ذهن باقی میمونن و بعدش فراموش میشن.هممون
میدونیم که چه درسهای بی ربطی که افراد باید بخونن و امتحان بدن و چه درسهای مفید
و لازمی که هیچ اهمیتی بهشون داده نمیشه.
۲- اما
کاری نمیشه کرد و باید با همین سیستم کنار اومد و سعی کرد که در همین سیستم موفق
بود.مهمترین نکته برای موفقیت در این سیستم معیوب اینه که باید طوری درس خوند
که هم از پس امتحانات آخر ترم و کنکور کارشناسی و کارشناسی ارشد براومد
و هم واقعا سطح بالا و باسواد بار اومد.خیلی سخته چون انرژی و وقت و تمرکزی که
آزمونهای ماراتن گونه و صرفا حفظی پایان ترم و کنکور از آدم میگیرن شاید جایی برای
عمیق و اساسی درس خوندن باقی نگذارن اما مطمئنا استفاده از تجربیات
کسانی که این مسیر رو طی کردن مفیده و قصدم در این متن ارائه تجربیاتم در این
زمینست.
۳- فرضم
بر اینه که شما دانشجوی مقطع لیسانس هستید.اولین و مهمترین مرحله اینه که معتقد
باشید رشتتون بهترین رشته ایه که با توجه به شرایطتون اعم از
علاقه٬استعداد٬دانشگاه٬شهر٬رتبه کنکور کارشناسی و ... میتونستین در اون مشغول
به تحصیل بشین.چون در غیر اینصورت فکر تغییر رشته یا انصراف یا کنکور مجدد یا شرکت
در کنکور فوق لیسانس رشته ای دیگه مسلما جایی برای موفقیت همه جانبه شما باقی نخواهد
گذاشت.
۴- برای
موفقیت در امتحانات پایان ترم باید درسهاتون رو در طول ترم خوب خونده باشید.جالب
اینجاست که برای موفقیت در کنکور کارشناسی ارشد هم اولین گام همین مسئلست.اگر
در طول دوره لیسانس تمام دروسی که در آزمون کارشناسی ارشد میاد رو بطور تشریحی خوب
خونده باشید مدت زمانی در حد ۸ تا ۹ ماه برای کسب رتبه ای خوب در کنکور فوق لیسانس کافی خواهد بود.سعی
کنید طی ۶ ترم اول تمام
دروسی که در آزمون کارشناسی ارشد میاد رو گذرونده باشید و ۳ ماه تابستون بعد از ترم ۶ رو صرف مرور و خلاصه
برداری منابع آزمون ارشد کنید.ترم ۷ حداقل واحد ممکنه رو
بگیرید(مرخصی رو به هیچ وجه پیشنهاد نمیکنم٬هر چند خودم مرخصی گرفتم ولی
اونقدر بهم سخت گذشت که بعید میدونم بتونین ماه ها حبس تو یه اتاق رو
با اون فشارهای روحی وحشتناک تحمل کنید!!!) کل ترم ۷ رو اختصاص بدید به مرور خلاصه
ها٬تست و آزمونهای آزمایشی و مطالعه آزمونهای سالهای قبل و مطمئن باشید هیچ تلاشی
بی پاسخ نخواهد موند!!!
۵- تا
اینجای کار رو خیلی ها میدونستن و از زبون خیلی ها شنیده بودن اما چیزهایی که
در ادامه خواهم گفت شاید واستون کمی ناآشنا باشه!!! ببینید از نظر ما
کسی که در دوره لیسانس معدل بالایی داره و رتبه خوبی هم در کنکور فوق
لیسانس کسب میکنه دانشجویی موفقه(با همین تعاریف من هم با معدل ۱۶ رشته ریاضی و رتبه ۱۰۰ کنکور ارشد دانشجوی موفقی
هستم!!!)اما باید بهتون بگم تازه الان میفهمم که تعریف دانشجوی موفق
چقدر فراتر از چیزهاییه که ذکر شد و من هم یک دانشجوی کاملا معمولی هستم!!!
یک دانشجو در کلاس جهانی!!!
۶- به نظر من دانشجویی واقعا موفقه که علاوه بر اینکه معدل
بالایی داره و رتبه ی خوبی هم در کنکور کارشناسی ارشد کسب میکنه٬سه
فاکتور بسیار مهم دیگه رو هم داشته باشه.این سه فاکتور عبارتند از دید و شناخت نسبت
به رشته ی تحصیلیش٬توانایی بالا در برنامه نویسی کامپیوتری و تسلط بر زبان
انگلیسی.در ادامه ی متن به بررسی این سه فاکتور میپردازم.
۷- اولین
فاکتور که بسیار هم مهم هست شناخت و دید کافی فرد نسبت به رشته ایه که
داره میخونه.متاسفانه درسهایی که در دانشگاه ارائه میشه به آدم نسبت به رشتش دید و
شناخت کافی نمیده و محدود میشه به همون حفظیاتی
که در ابتدای متن قبل گفتم.حتی تو یه رشته ای مثل ریاضی هم که
ذاتاً نباید حفظی باشه موفقیت در اکثر امتحانات پایان ترم و کنکور ارشد
وابسته به حفظ کردن فرمولها و صورت قضایا و اثبات اونهاست.اینکه آدم فرمول آماده
ای در اختیار داشته باشه و توش عدد بذاره و برسه جواب که نشد ریاضی. اینکه صورت
قضیه و اثبات رو واست بگن و هیچ کنجکاوی ای در ذهنت ایجاد نکنند که نشد ریاضی.شما ۱۰۰ تا فرمول حفظ کن و هزار تا
تمرین هم با کمک همین فرمول حل کن٬دو هزار تا تست هم بزن.صورت و اثبات قضیه
رو هم کامل بفهم و از حفظ ۱۰ بار بنویس.واقعا چه سودی داره وقتی بعد از یک که ماه به
فرمولها و قضایا نگاه نکردی ببینی همش یادت رفته؟!!! این سبک درس
خوندن صرفا به درد معدل بالا و رتبه خوب میخوره ولی اینها چیزایی نیست که به آدم دید
و شناخت بده.اینها چیزهایی نیست که به آدم ایده و خلاقیت بده.برای ایجاد ایده و
خلاقیت وقتی میبینی سیستم بهت کمک نمیکنه خودت دست بکار شو.برو دنبال چند تا کتاب
که تاریخچه ی رشتت رو گفتن٬که کاربردهای عملی رشتت رو گفتن٬که با یه سری مثال و
تمرین به ظاهر ساده خلاقیتت رو تحریک میکنن و بهت ایده میدن.یه سرچ
اینترنتی(مخصوصاً سرچ انگلیسی) انجام بده و ببین دنیای اینترنتی که واسه ما محدود
شده به ایمیل و چت و وبگردی های بیهوده چقدر امکانات خوبی در اختیارت میذاره
و میتونی توش چه متنهای تخصصی مفیدی رو در رابطه با رشتت پیدا کنی و در
نهایت هم سعی کن پروژه ی دوره ی لیسانست رو بجای ترم ۸ ترم ۵ شروع کنی و واقعا روش کار کنی
تا لذت یادگیری علم رو با تمام وجود حس کنی!!!
۸- دومین
فاکتور توانایی فرد در برنامه نویسی کامپیوتریه.امروزه با توجه به توانایی
زیادی که برنامه های کامپیوتری پیدا کردن و با توجه به اهمیت وقت٬بهتره محاسبات
وقت گیری که هیچ تاثیری در یادگیری یا ایجاد خلاقیت ندارند رو با کامپیوتر انجام
داد.نخستین گام در این زمینه هم آشنایی با الگوریتمه.برای اینکه کامپیوتر متوجه
بشه که چه مسیری رو برای رسیدن به هدف مورد نظر طی کنه باید واسش کاملا دقیق
و بدون ابهام مشخص کرد که مرحله به مرحله باید چه عملی رو انجام بده.این میشه
الگوریتم و طراحی الگوریتم هم یکی از راههای مناسب برای تقویت قدرت خلاقیته. بعد
از اینکه بر روی طراحی و تجزیه الگوریتمها مسلط شدین به سراغ برنامه نویسی
برین.جدای از برنامه های عمومی مثل بیسیک٬پاسکال یا سی برنامه های تخصصی هر
رشته کمک بسیار زیادی به انسان هستن.مثلا در رشته ریاضی برنامه های مثل میپل(Maple) یا متمتیکا(Mathematica) یا متلب(Matlab)تواناییهای وحشتناکی
دارن!!! فرمول پیچیده ترین تابع رو بهشون بده تا ظرف چند صدم ثانیه نمودارش رو
واست رسم کنن!!! این برنامه ها به حدی قدرتمند هستن که میتونید ازشون حتی در
اثبات قضیا و تجزیه و تحلیل و شهودی کردن تمرینات هم کمک بگیرید!!!
۹- اما
سومین فاکتور برای یک دانشجوی موفق توانایی او در زمینه زبان انگلیسیه.هم زبان
انگلیسی عمومی که شامل توانایی در چهار بخش صحبت کردن٬گوش دادن٬خواندن و
نوشتنه و هم زبان انگلیسی تخصصی که شامل توانایی در مطالعه متون تخصصی به
زبان انگلیسی هست.در مقاطع بالاتر اکثر کتابها٬مقالات و منابع موردنیاز به زبان
انگلیسی هستند و اگر نتونید بخوبی از این منابع استفاده کنید به مشکل بر
خواهید خورد. ضمنا برای آزمون دکترا یا گرفتن پذیرش از دانشگاههای معتبر خارجی به
مدرک زبان معتبر مثل تافل(Toefl) یا آیلتس(IELTS) نیاز دارید پس سعی کنید از همین امروز به فکر تقویت زبان
انگلیسیتون باشید چون ممکنه فردا دیر باشه!!!
۱۰- اکثر
دانشجویان دوره لیسانس با سه فاکتور بالا آشنایی کافی ندارن و اگر هم آشنا
باشند نیازی در این زمینه حس نمیکنند اما اگر میخواهید واقعا دانشجوی توانمند و
موفقی باشید و مثل من وقتی وارد مقطع فوق لیسانس شدید برای پرداختن به این سه
فاکتور٬در کنار حجم وحشتناک درسهای خودتون با کمبود وقت مجبور نشید الان که به
اندازه کافی فرصت دارید روی این موارد وقت بگذارید تا یک دانشجوی واقعی در کلاس
جهانی باشید!!!
از نظر شما تعریف یک دانشجوی موفق چیست؟
درس خوان بودن ، وقت شناس بودن ودیگر فاکتور ها در کسب رتبه های بر تر موثر است. تصوری که اکثر اوقات در ذهن همه از یک دانشجوی موفق نقش می بندد ،غرق بودن در کتابها و جزوات است.
اما جالب است بدانید که در یک تحقیق انجام شده از یک جامعه آماری از دانشجویان موفق به این نتیجه رسیدند که تفریحات این دسته از افراد بیشتر و حتی متنوع تر از دیگر افراد است.از ویژگی های این دسته از افراد می توان نکات زیر را بر شمرد:
1-احساسات: جایگاه احساسات در بین دانشجویان موفق پر رنگ تر از دیگر افراد بوده. این نکته در ایجاد
ارتباط مناسب بین کشف استعداد های شخصی و
انتخاب رشته مناسب برای تحصیل بسیار دخیل بوده است. بی توجه بودن
نسبت به احساست شخصی منجر به داشتن انتخابی نادرست خواهد شد.
2-ورزش های گروهی و دسته جمعی:روابط اجتماعی در دانشجویان موفق بسیار قویتر و پر رنگ تر
دیده می شود.سهیم بودن در مناسبات اجتماعی و شریک بودن در فعالیت های گروهی نظیر
ورزش های دسته جمعی و تفریحات از جمله فاکتورهایی است که در فعالیت های دانشجویان موفق
به وفور به چشم می خورد.
3-درس خواندن دسته جمعی:تمایل به مطالعه و مباحثه دسته جمعی در دانشجویان موفق بیشتر از دیگران به چشم می
خورد؛ گوشه نشینی و انزوا کمتر در رفتار
های آنها دیده می شود. در اکثر اوقات ترجیح می دهند که به صورت
گروهی دور هم جمع شوند و مطالب درسی را به صورت کنفرانس مورد نقد و بررسی قرار دهند.
به گفته آنها این بهترین شیوه در
تفهیم دروس و ماندگار شدن آنها در ذهن می باشد.
4-نکته برداری و طرح سوال پیرامون دروس:یکی از بهترین متد های تسلط یافتن
، نکته برداری و طرح سوالهایی پیرامون مطالب است.با مطرح شدن سوال ابعاد مختلف یک
بحث مورد بررسی قرار می گیرد.آنگاه به مرور زمان می توانیم مطمئن شویم که هیچ بخشی
از جزئیات یک مطلب را از دست
نداده و بر کل مطلب اشراف پیدا کرده ایم.
5-سوالات خود را حتی المکان پس ازپایان هر کلاس و یا پس از پایان مطالعه و جمع بندی
هر درس مطرح کرده و برای یافتن پاسخ
هایشان کنکاش کنید. با این کار پیش زمینه تدریس شده هنوز در
ذهن شما مانده است و در صورت وجود اشتباه در فهم مطلب سریعتر قابل
تصحیح می باشد.
6-دانشجویان موفق افراد فوق العاده کنجکاوی هستند، هیچ وقت در طرح سوالهای خود احساس خجالت و شرم نمی کنند.
هیچ گاه فکر نکنید که سوال شما ساده و پیش
پا افتاده است. در مطرح کردن سوالهایتان شهامت داشته باشید و
بکوشید تا در کمترین زمان ممکن برایشان جوابی پیدا کنید تا در حواشی ذهن شما رسوب نکند
و بدون استفاده باقی نماند. یقین داشته باشید که هر سوال هر چند سطحی و آسان
می تواند چندین گام شما را در یادگیری و تفهیم بیشتر مطلب به جلو هدایت کند.
7-خود را متکی به منابع درسی محدود نکنید. هیچ وقت از خود توقع نداشته باشید که
خواندن چند بر گه جزوه دست نویس و یا چند صفحه از فصول یک کتاب برای فهمیدن و درک
مطلب کافیست. ساده ترین نکات زمانی می تواند برایتان ملموس شود که از طرق مختلف با
طرز بیان های متفاوت برایتان تدریس
شود. منابع درسی خود را تا آنجا که ممکن است وسیع کنید و هیچ
وقت به خود اطمینان نداشته باشید که همه چیز را می دانیدو نیاز به
بررسی بیشتر یک موضوع ندارید
دانشجوی موفق
روش مطالعة اجمالی و تندخوانی
خواندن اجمالی
هدف
هدف از خواندن اجمالی دست یافتن به نکات و مطالب مهم کتاب و کشف ساختمان مواد و مطالب در یک زمان کوتاه و با سرعت زیاد است. سرعت تقریبی خواندن اجمالی 1000 تا 40000 کلمه در دقیقه است.
فواید
فواید خواندن اجمالی عبارتند از:
الف- کارآمدی بیشتر، از راه تخمین زدن اهمیت مطالب و طرحریزی یک روش مناسب مطالعه.
ب- بودجهبندی واقعیتر از زمان، از طریق کشف حجم و دشواری مطالب.
ج- افزایش میزان درک مطالب و نگهداری آنها در حافظه از راه کسب یک نظر اجمالی از کل مطالب پیش از خواندن جزئیات.
د- افزایش میزان دقت و تمرکز حواس از طریق برانگیختن میزان علاقه.
روش
روش خواندن اجمالی مبتنی است بر نمونهگیری سریع از نکات اساسی و صرفنظر کردن از جزئیات. در این روش مطالعه، در جستجوی نکات کلیدی درباره مواد و ساختمان مطالب و نظر و سبک مؤلف باشید. همچنین، برای افزایش میزان علاقه خود نسبت به مطالب به طرح سؤالاتی در مورد مطالب خواندنی بپردازید.
برای خواندن یک کتاب غیرداستانی با روش اجمالی از موارد زیر نمونهگیری کنید:
1. عنوان؛
2. مؤلف، تجربیات و سابقه کار او؛
3. تاریخ انتشار؛
4. مقدمه، پیشگفتار، معرفی هدف از نوشتن کتاب، مخاطبین و اینکه آیا او در نوشتن کتاب تعصب خاصی را دنبال کرده است؟
5. فهرست مطالب: سازمان مطالب کتاب چگونه است؟ آیا بعضی فصول کتاب از فصول دیگر مهمتر به نظر میرسند؟ آیا مطالب و فصول کتاب به دو سه بخش مهمتر تقسیمبندی شدهاند؟ اگر نه، آیا شما میتوانید این مطالب را به دو سه بخش عمده تقسیم کنید؟
6. ساختمان فصول، عنوانهای داخلی، خلاصه فصل یا سؤالات پایان هر فصل؛
7. مؤلف در صفحات و تصاویر انتخابی چه سبکی را به کار برده است؟
8. خلاصهها و نتیجهگیریها: آیا کتاب یک فصل نتیجهگیری دارد یا هر فصل دارای خلاصه یا نتیجهگیری است؟ اگر کتاب یک فصل نتیجهگیری دارد، ابتدا آن را بخوانید. به احتمال زیاد این فصل محتوای کتاب را با دقت بیشتری معرفی میکند؛
9. پیوستها، فهرست اصطلاحات، مآخذ و مراجع.
فنون تشکیلدهنده روشِ خواندن اجمالی
1. سازمانبندی اولیه
پیش از مطالعه کتاب به طور کامل، به کشف قسمتهای اصلی کتاب که مطالب کتاب براساس آن سازمان یافتهاند و همچنین به کشف اندیشههای مهم کتاب بپردازید. این کار مستلزم اندیشیدن یا بر روی کاغذ آوردن یک جمله کامل درباره عنوان و مقدمه و خلاصه هر فصل از کتاب است، به صورتی که این جمله مبین مفهوم اصلی آن فصل باشد.
2. تعیین هدف مطالعه
معین کنید که هدف شما از مطالعه کتاب چیست و با چه دقتی میخواهید آن را بخوانید. برای کسب یک برداشت کلی کتاب را میخوانید، یا به دنبال جزئیات هم هستید؟ برای امتحان مطالعه میکنید، یا برای رفع نیازهای شغلی، یا برای سرگرمی؟
با مشخص کردن هدف مطالعه خود، بهتر میتوانید روش مناسب مطالعه را برای رسیدن به آن هدف انتخاب کنید. اگر برای کسب اطلاعات کامل و جامع کتاب را میخوانید، سرعت شما باید کمتر از موقعی باشد که به دنبال کسب یک دید کلی از کتاب هستید، یا برای سرگرمی آن را مطالعه میکنید، اگر منظورتان آشنایی سطحی با کتاب است استفاده از روش خواندن اجمالی مناسبترین روش است.
3. برآورد دشواری مطلب و زمان مطالعه
مقدار زمانی را که برای مطالعه کتاب در اختیار دارید و میزان دشواری کتاب را تخمین بزنید. اگر در نظر دارید پا را از خواندن اجمالی فراتر نهید، در بودجهبندی زمان خود دقت کنید. یک تخمین واقعبینانه از زمانی که در اختیار دارید، با توجه به هدف شما از مطالعه کتاب و میزان دشواری مطلب، شما را در طرح یک برنامه مناسب و کنترل صحیح روش و مطالعه کمک میکند.
4. طرح سؤال
حال که درباره کتاب یا یک فصل بخصوص اطلاعاتی به دست آوردید، معین کنید که چه اطلاعاتی کم دارید. آیا باید به مطالعه ادامه دهید؟ اگر جواب این سؤال مثبت است، انتظار دارید از یک خواندن عمیق چه چیزی عایدتان شود؟ چگونه مؤلف از مقدمه به نتیجه رسیده است؟ مراحل اساسی کتاب چه هستند؟ آیا این مراحل به طور منطقی به هم مربوط هستند؟ هدف مؤلف چیست؟ آیا مطالب کتاب با آنچه که شما قبلاً درباره موضوع میدانستید موافقت یا مغایرت دارد؟
سؤالات شما درباره کتاب میتوانند کلی یا کاملاً مشخص باشند. طرح اینگونه سؤالات، از طریق ایجاد کنجکاوی، تمرکز حواس و دقت شما را افزایش میدهد. رضایت حاصل از پاسخگویی به سؤالات، مدت نگهداری مطالب را در حافظه طولانی میکند. طرح سؤال، به هنگام مطالعه یک کتاب، خواننده منفعل را به خوانندهای فعال مبدل میسازد. از طریق طرح سؤالات، یک گفت و شنود بین شما و مؤلف کتاب برقرار میشود که کسب لذت شما را از مطالعه کتاب افزایش میدهد. سؤالات اغلب به هنگام مطالعه یا پس از پایان مطالعه به ذهن میرسند. ولی شما سعی کنید سؤالات خود را پیش از مطالعه و به هنگام خواندن اجمالی کتاب شروع کنید.
روش تندخوانی
هدف
هدف از تندخوانی یا سریع خواندن یک کتاب کسب آشنایی کلی با مطالب کتاب از طریق مرور کتاب با یک سرعت فوق العاده زیاد است.
سرعت تقریبی تندخوانی 1500 تا 20000 کلمه در دقیقه است.
فواید
فواید تند خواندن عبارتند از:
الف- کامل کردن روش خواندن اجمالی و افزودن به ارزش آن؛
ب- مرور کردن مطالبی که قبلاً خواندهاید؛
پ- جانشین ساختن این روش با روش مطالعه دقیق و کامل، هنگامی که درک کمتری از مطالب مورد نیاز است و وقت کمتری موجود است.
روش
روش تندخواندن بر فن دید زدن مبتنی است. دید زدن مستلزم یک حرکت منظم و همراه با ریتم چشم بر روی صفحات است، در حالی که روش خواندن اجمالی مبتنی بر یک روش انتخابی و نمونهگیری از مطالب و عبارات اساسی و کلیدی است. فن دید زدن امکان مرور کردن مطالب را به طرزی بسیار سریع میسر میسازد. نتیجه کار، یک آگاهی خیلی وسیع، ولی نه خیلی دقیق، از محتوای کتاب یا مطلب خواندنی است.
چنانکه در مورد روش خوندن اجمالی صادق است، روش تند خواندن مستلزم حرکت سریع است. هنگام تمرین کردن روش تندخوانی، منظور شما باید کسب آشنایی و عادت کردن با حرکات چشم و جریانهای فکری باشد که ممکن است در ابتدا برای شما نا آشنا باشند. در ابتدای تمرینات خود، آشنایی با نحوه درست مطالعه مهمتر از درک مطالب خوانده شده است. در جریان تمرینات خود، متوجه خواهید شد که هر چه روش تندخوانی را بیشتر تمرین کنید بیشتر از معانی کلمات و عبارات کلیدی آگاهی کسب میکنید، و از این اطلاعات پراکنده میتوانید تصوری کلی از محتوای مطالب به دست آورید. با تمرین بیشتر، اعتماد و میزان درک شما از مطالب، خصوصاً مطالب آسانتر، افزایش خواهد یافت.
تمرینات
تمرینات این قسمت به شما کمک خواهند کرد تا با ایجاد یک نوع ریتم بتوانید زمانی را که برای مرور کردن هر صفحه لازم دارید کنترل کنید. تازگی این روش و کوشش برای اینکه مطلبی را با سرعت چندین برابر عادتی که دارید بخوانید ممکن است در ابتدا ناامید کننده به نظرتان برسد و باعث حواسپرتی شما شود. بنابراین، در آغاز تمرینات خود، لازم است که مراحل پیشنهادی را با دقت تمام اجرا کنید.
برای تمرینهای نخستین دیدزنی، کتابی را که میخواهید بخوانید به طور باز بر روی یک میز قرار دهید. بعد، از انگشت نشان دست چپ خود به عنوان یک راهنما استفاده کنید؛ این انگشت را در وسط صفحه یا وسط ستون مطالب بگذارید و آن را از بالا به پایین حرکت دهید، و با چشم سرانگشت خود را دنبال کنید. بعد از اتمام هر صفحه، با دست راست صفحه را به سرعت ورق بزنید. انگشت شما برای عادت دادن چشم و ذهن به هنگام انجام تمرینات اولیه به کار میروند، ولی بعضی افراد استفاده از این انگشت را برای همیشه به عنوان یک عادت حفظ میکنند.
تند خواندن مطالب آسان (داستانهای آسان، مجلات و غیره)
1. ریتم یک ثانیهای
الف- ریتم کار خود را انتخاب کنید. به یک ساعت دیواری که دارای ثانیهشمار باشد نگاه کنید و یک ریتم تک شمارهای در هر ثانیه انتخاب کنید. این کار را با شمردن 1،1،1، ... تا ده ثانیه انجام دهید.
ب- بخوانید. با شمردن 1،1،1، ... به خواندن مطالب بپردازید و این کار را برای حدود پنجاه صفحه ادامه دهید. ریتم شما یک شماره برای هر صفحه باید باشد. از انگشت نشان دست خود به عنوان راهنما استفاده کنید. انگشت خود را در وسط صفحه یا ستون از بالا به پایین حرکت دهید و با چشمان خود این حرکت را دنبال کنید. دست دیگر خود را در گوشه صفحه، آماده برای ورق زدن، نگه دارید. صفحات را با حداکثر سرعت ورق بزنید (در کمتر از یک ثانیه آن طور که ریتم یک ثانیهای برای یک صفحه را به هم نزنید) نگران درک معانی نباشید؛ این تمرین برای آن است که به روش کار عادت کنید.
پ- ریتم کار خود را وارسی کنید. پس از آنکه حدود پنجاه صفحه مطلب را به طریق فوق دید زدید، بلافاصله به ساعت نگاه کنید و در ذهن خود 1،1،1، .. بشمارید و ببینید که هنوز ریتم یک ثانیهای را به طور صحیح انجام میدهید یا نه.
ت- میزان درک مطلب خود را ارزشیابی کنید. انتظار زیادی نداشته باشید. ولی واقعاً هیچ چیز، حتی چند کلمهای، چند نکتهای، یا یک آشنایی خیلی سطحی نصیبتان نشد؟ در ابتدا تمام کوشش شما باید برای این باشد تا به روش خودتان عادت کنید، ولی زیاد نگران درک مطالب نباشید.
2. ریتم دو ثانیهای
الف- ریتم خود را انتخاب کنید. این بار ریتم دو ثانیهای را انتخاب کنید. باز هم به ثانیهشمار ساعت نگاه کنید و بدین طریق برای خود بشمارید 1،2؛ 1،2؛ 1،2؛ ... تا ده ثانیه سپس شروع کنید به خواندن. حدود پنجاه صفحه را با ریتم هر دو ثانیه یک صفحه به طریق فوق و با انگشت راهنما بخوانید.
بعد از مطالعه حدود پنجاه صفحه بلافاصله به ساعت نگاه کنید، و به شمارش 1،2؛ 1،2؛ 1،2؛... ادامه دهید و ببینید ریتم شمارش 1،2 شما با دو ثانیه مطابقت دارد یا نه. این بار چه مقدار مطلب دستگیرتان شد؟ آیا چیزی از نامها، تاریخها، تصویرها و کلمات درشت را فهمیدهاید؟
3. ریتم چهار ثانیهای با کاربرد الگوهای مختلف
الف- ریتم کار خود را انتخاب کنید. این بار با مشاهده ساعت و شمردن 1،2،3،4؛ 1،2،3،4؛ 1،2،3،4، ... تا دوازدهثانیه ریتم چهارثانیهای را به کار ببرید.
ب- بخوانید. با ریتم هر صفحه چهار ثانیه، حدود شصت صفحه را بخوانید و در این روش علاوه بر حرکت دادن انگشت از وسط صفحه به طور عمودی، الگوهای دیگری را نیز به کار ببرید؛ مانند حرکت از گوشه راست به صورت اریب به گوشه چپ، حرکت زیگزاگی، مارپیچ، تقسیم صفحه به چند قسمت و مطالعه هر قسمت با یک مکث کوتاه و یا حرکت سریع چشم بر یک یا دو خط از راست به چپ. در ده صفحه اول روش عمودی را به کار ببرید. برای ده صفحه بعد روش گوشه به گوشه را بکار ببرید. هر ده صفحه یک بار روش خود را تغییر دهید تا اینکه تمام الگوهای شکل 1-2 را مورد استفاده قرار دهید. بالاخره، سعی کنید هر الگوی دیگری را که خودتان میخواهید و یا ترکیبی از دو یا چند الگوی شکل 1-2 را امتحان کنید، تا مناسبترین الگو را برای خود انتخاب نمایید.
ج- ریتم کار خود را وارسی کنید. به طریق فوق این کار را انجام دهید و ببینید که ریتم شما با ثانیهشمار ساعت مطابقت میکند یا نه.
د- میزان درک مطلب خود را ارزشیابی کنید. هنوز هم چیزی دستگیرتان نشده است؟ اگر شده چه مقدار؟ کدام یک از الگوهای فوق برای شما مفیدتر است؟ آیا متوجه تفاوتی بین این روش کندتر چهار ثانیه برای هر صفحه و روشهای سریعتر شدید؟
4.ریتم شش ثانیهای
الف- ریتم خود را انتخاب کنید. این بار ریتم صفحهای شش ثانیه را انتخاب کنید.
ب- بخوانید. حدود پنجاه صفحه را با این ریتم بخوانید. این بار سعی کنید انگشت نشان خود را فقط برای صفحههای سمت چپ به کار ببرید. هر کدام از الگوهای فوق را که مناسب تشخیص دادید مورد استفاده قرار دهید. در صفحات سمت راست از انگشت خود به عنوان راهنما استفاده نکنید؛ سعی کنید ریتم و الگوی خود را به طور ذهنی کنترل کنید. پس از مطالعه پنجاه صفحه بدین طریق، پنجاه صفحه دیگر را بدون هیچ استفادهای از انگشت خود بخوانید.
ج- ریتم کار خود را وارسی کنید. پس از مطالعه پنجاه صفحه مطلب، بدون انگشت راهنما، ریتم کار خود را با نگاه کردن به صفحه ساعت وارسی کنید.
د- میزان درک مطلب خود را ارزشیابی کنید. اگر چه هنوز هم باید به روش مطالعه توجه بیشتری بشود، میزان درک مطلب شما از مطالب خوانده شده این بار باید بیشتر از روشهای دیگر باشد. آیا از نظر درک مطلب متوجه تفاوتی بین این دو روش و روش هر صفحه چهار ثانیه و هر صفحه دو ثانیه شدید؟
5. ریتم ده ثانیهای
الف- ریتم خود را انتخاب کنید. این بار یک ریتم ده ثانیهای را مورد استفاده قرار دهید.
ب- بخوانید. این بار حدود پنجاه صفحه را بدون استفاده از انگشت راهنما و با استفاده از هر الگویی که مناسب تشخیص میدهید بخوانید. سعی کنید با کنترل ریتم و الگوی کار، هرچه بیشتر خود را به کاربرد این روش عادت دهید.
ج- ریتم کار خود را وارسی کنید. باز هم پس از خواندن پنجاه صفحه از یک کتاب با نگاه کردن به صحه ساعت ریتم کار خود را وارسی کنید.
د- میزان درک مطلب خود را ارزشیابی کنید. این بار متوجه افزایش میزان درک خود شدید؟ آیا درک شما در این روش بیشتر از درک شما در روشهای سریعتر بالا نیست؟ اگر درک شما در روش اخیر بیشتر از روشهای قبل نیست، باز گردید و تمرینات فوق را یک بار دیگر انجام بدهید تا زمانی که این تفاوت برای شما محسوس باشد.
تند خواندن مطالب دشوارتر (کتابهایدرسی، مطالب خواندنی مربوط به کار، و غیره)
اغلب لازم است که شما برای خواندن مطالب دشوارتر از سرعت مطالعه خود بکاهید، بخصوص اگر مطالب کتاب یا مجله و غیره را قبلا نخوانده باشید. برای تند خواندن اینگونه مطالب نیز، همانطور که در مورد مطالب سادهتر گفته شد، سعی کنید در ابتدا با استفاده از انگشت راهنما و کاربرد ریتم ها و الگوهای مختلف بهترین ریتم و الگوی مطالعه را که برای منظورتان مناسب میدانید انتخاب کنید. ریتمهای ده، پانزده و بیست ثانیهای زیر به عنوان تمرین برای تند خواندن مطالب دشوار مفید هستند.
1. ریتم ده ثانیهای
الف- ریتم کار خود را انتخاب کنید. این بار ریتم ده ثانیهای برای یک صفحه را به کار ببرید.
ب- بخوانید. الگوهای مختلف خواندن را، هر کدام برای چندین صفحه، با استفاده و بدون استفاده از انگشت راهنما، مورد استفاده قرار دهید. این کار را برای پنجاه صفحه با استفاده از بهترین الگویی که انتخاب میکنید ادامه دهید.
ج- ریتم کار خود را وارسی کنید. باز هم، پس از خواندن پنجاه صفحه مطلب، با نگاه به ساعت، ریتم کار خود را وارسی کنید.
د- میزان درک مطلب خود را ارزشیابی کنید. معین کنید که با کاربرد این ریتم چه مقدار مطلب دستگیرتان میشود، و این مقدار درک مطلب را به عنوان یک معیار شروع کار برای مقایسه با روشهای کندتر بعدی در نظر داشته باشید.
2. ریتم پانزده ثانیهای
مراحل فوق را با ریتم هر صفحه پانزده ثانیه تکرار کنید، ولی از انگشت خود یا هیچ راهنمای دیگری کمک نگیرید.
3. ریتم بیست ثانیهای
باز هم مراحل فوق را با ریتم هر صفحه بیست ثانیه، بدون استفاده از انگشت راهنما، تکرار کنید.
پس از انجام تمرینهای فوق با مطالب ساده و دشوار، ریتمهای مختلف دیگری را برای مطالب متنوعتر مورد آزمایش قرار دهید. به خاطر داشته باشید که هدف از خواندن سریع یک مطلب کسب آشنایی کلی با آن مطلب است نه درک عمیق آن. سرانجام، پس از تمرینات لازم، خواندن سریع به صورت یک عادت طبیعی برای شما در خواهد آمد و برای این کار نیازی به کاربرد یک ریتم به خصوص به طور اگاهانه نخواهید داشت. در این صورت، شما میتوانید تمام توجه خود را معطوف به کسب معانی سازید. ولی باید توجه داشته باشید که در شروع مطالعه کاربرد دقیق ریتم و الگو ضروری است از آنجا که تسلط کامل بر روش تند خواندن به متجاوز از سه تا پنج هفته تمرین نیاز دارد، مفید است که پس از خواندن مطالب به طور اجمالی به منظور گرم شدن برای مطالعه، دو سه دقیقه تمرینات فوق را پیش از شروع به مطالعه مطالب طولانی انجام دهید.
علاوه بر کسب یک آشنایی کلی با مطالب، روش تندخوانی را میتوان برای کسب اطلاعات بخصوص نیز مورد استفاده قرار داد. به این روش اغلب روش «مطالعه انتخابی» میگویند. روش تندخواندن، از طریق انتخاب مطالب، به خواننده یا محقق کمک میکند تا به طور خیلی سریع، اطلاعات بخصوصی را که مورد نیاز اوست به دست آورد، بدون اینکه وقت خود را برای مطالب غیرمهم و غیرمربوط تلف کند. کافیست پیش از مطالعه، برای انتخاب مطالب به سؤالات زیر جواب بدهید:
1. به دنبال چه چیزی میگردید؟ چند اطلاع جزیی، چند نکته یا مفهوم مهم و یا اطلاعات مربوط به مفهوم کلی کتاب یا عنوان کلی کتاب.
2. چه کلمات یا عبارتهایی ممکن است شما را به اطلاعات مورد نیازتان برسانند؟
3. در کجای کتاب میتوانید کلمات یا عبارتهایی را که به دنبالشان هستید پیدا کنید؟ در فهرست مطالب، در مقدمه، در پیوست و یا در عنوانهای داخل فصلها.
سؤالات فوق در جستجو برای اطلاعات مورد نیاز به شما کمک میکنند. به عنوان نمونه در جستجو برای موضوعات کلی، هدف کسب اطلاعات مربوط به موضوعات کلی است. اگر چه این نوع جستجو نامشخصترین نوع مطالعه انتخابی است، جستجو برای کلمات و عبارات کلیدی در اینجا نیز میتواند مفید باشد. برای دست یافتن به موضوعات کلی در مطالعه خود سعی کنید، به هنگام مطالعه، با دقت بیشتر و سرعت کمتری پیش بروید تا موقع برخورد به اندیشهها و مفاهیم موردنیاز، آنها را از نظر نیندازید. بکوشید تا کلیه موضوعاتی را که مورد نیاز است به دست آورید.
دانشجوی موفق
عبارت خوانی
هدف از عبارتخوانی، افزایش سرعت مطالعه از طریق خواندن عبارات و جملات به عوض خواندن کلمات است.
سرعت تقریبی عبارتخوانی بین 300 تا 1000 کلمه در دقیقه است.
روش
روش عبارتخوانی دارای دو سطح است: یکی سطح مکانیکی، دیگری سطح ادراکی. سطح مکانیکی به عادت دادن چشم برای حرکت سریع از طریق توجه کردن به گروه کلمات، در عوض توقف چشم بر روی یک یک کلمات مربوط است. سطح مکانیکی، همچنین، مستلزم استفاده از میدان وسیعتر دید خواننده است، آن طور که با نگاه به سطور متوجه مجموعههای بزرگتر و بیشتری از کلمات و عبارات معنیدار شود.
هر چه خواننده بر سطح مکانیکی بیشتر تسلط یابد، در سطح ادراکی میزان فهم مطالب برای وی بیشتر میشود. خواننده میآموزد که به طور ناهشیار از مجموعه کلمات و عبارات درک معنی نماید و نیرویش را برای تفسیر اهمیت اندیشهها و اطلاعاتی که میخواند صرف کند، تا مجبور نباشد با خواندن کلمهها وقت و نیرویش را هدر دهد و حواسش پرت شود.
برای مثال این جمله را:
نویسنده ... ها ... کلمه ... به ... کلمه ...نمی ... نویسند ... آنها ... عبارت ... به ...عبارت ... می ... نویسند.
میتوان به صورت زیر خواند:
نویسندهها ... کلمه به کلمه ... نمینویسند. ...آنها ... عبارت به عبارت ... مینویسند.
بسیاری از خوانندگان گمان میکنند که چشم، هنگام مطالعه، به طور یکنواخت از روی سطور حرکت میکند. برخلاف این تصور، چشم، هنگام مطالعه، بر روی کلمات توقف میکند. همین امر سبب میشود تا خواننده بتواند معانی کلمات را درک کند، در غیر این صورت اگر چشم از روی کلمات بدون توقف حرکت میکرد، خواننده از مطالب یک احساس درهم و برهم میداشت. بنابراین، از نظر مکانیک کار، خواندن شامل تعدادی توقف چشم بر روی سطرها است که در ضمن هر توقف، چشم میجهد و در جای دیگر توقف میکند.
چشم خوانندگانی که کلمه به کلمه میخوانند، یعنی کلمهخوانی میکنند، بر روی تمام کلمات توقف میکند. چشم خوانندگانی که عبارت به عبارت میخوانند، یعنی عبارتخوانی میکنند، در هر بار توقف چندین کلمه را با هم میبیند و در نتیجه تعداد توقفهای چشم اینگونه خوانندگان از خوانندگان کلمهخوان کمتر است. خوانندة عبارتخوان، با دیدن تعدادی کلمه به جای یک کلمه در هر بار توقف چشم، وقت کمتری صرف میکند و در نتیجه سرعت خواندنش بیشتر است. (فهم و درک او از مطالب نیز، همانطور که بعداً توضیح خواهیم داد، بیشتر است.)
سرعت مطالعة خوانندة کلمهخوان به آهستگی سرعت خوانندهای است که بلند میخواند. در بلندخوانی تعداد کلماتی را که شخص میتواند تلفظ کند محدود است – حداکثر 250 تا 300 کلمه در دقیقه. در صامتخوانی (خواندن بدون صدا) سرعت مطالعة شخص کلمهخوان نیز به همین 250 تا 300 کلمه در دقیقه محدود است. ولی شخص عبارتخوان میتواند سه تا چهار بار سریعتر بخواند، چونکه او در هر بار توقف چشم چندین کلمه را با هم میبیند.
عبارتخوانی مستلزم استفادة بیشتر از قدرت دید است. خواننده میتواند در هر توقف چشم شش تا هفت کلمه را ببیند. ولی خوانندگان معمولاً جزء کوچکی از این توانایی را مورد استفاده قرار میدهند. بیشتر افراد در هر توقف چشم فقط یک کلمه یا یک و نیم کلمه را میبینند. یک بررسی از نحوة مطالعة دانشجویان دانشگاه نشان داده است که دانشجویان کمتر از نصف قدرت دید خود را مورد استفاده قرار میدهند. حتی سالها پس از تحصیل و دانشاندوزی، اغلب خوانندگان این عادت را حفظ میکنند.
استفادة کم از قدرت دید و کلمهخوانی تنها ویژگی آدمهای کندخوان نیست. ویژگی دیگر این نوع خوانندگان بازگشت در خواندن، یعنی حرکت معکوس چشم برای دوباره خواندن کلمات است. اگر چه بازگشت در خواندن به طور گهگاه آن هم برای دوباره خواندن بعضی کلمات و عبارات و تفکر مجدد در مورد آنها ضروری است، افراط در این کار به صورت عادت درمیآید و ریتم خواندن را به هم میزند، و در نتیجه سرعت مطالعه را کند میسازد.
خوانندگانی که عبارتخوانی میکنند به هنگام مطالعه کمتر بازگشت میکنند (و بهتر میفهمند)، زیرا حرکت چشم آنها به علت اینکه در هر بار توقف به جای یک کلمه، گروهی از کلمات را میبیند مطالعة آنها را با نحوة فکر کردنشان هماهنگ میسازد. ما در قالب معانی فکر میکنیم و عبارات بیش از کلمات حاوی معانی هستند. خوانندهای که کلمهخوانی میکند مجبور است با پهلوی هم قرار دادن کلمات به معانی برسد و این کار، هم وقتگیر است، هم باعث حواسپرتی میشود. خوانندة عبارتخوان به جای کلمات، معانی را میخواند. به همین خاطر است که افزایش سرعت خواندن، براساس عبارتخوانی، تقریباً همیشه همراه با افزایش درکمطالب و کسب لذت است.
1. تمرین مربوط به حرکت چشم: برای عادت دادن چشم به نحوة درست حرکت چشم در مطالعه، الگوی زیر را بخوانید. چشمان خود را بر روی هر یک از علامتها متوقف سازید و بعد از یک توقف کوتاه بلافاصله به علامت بعدی نگاه کنید. بین علامتها، یا به هنگام حرکت از یک سطر به سطر دیگر، چشمان خود را در هیچ جا به جز بر روی علامتها متوقف نسازید. سر خود را تکان ندهید، در صورت لزوم، به کمک دستهای خود، سر خود را ثابت نگاه دارید. به تندی حرکت کنید، و با سرعت یکنواخت پیش بروید. این سرعت در غلبه بر حواسپرتی و مشکل حاصل از حرکت سریع چشم از عبارتی به عبارت دیگر به عنوان کاری که تازگی دارد به شما کمک خواهد کرد. پیش از هر بار مطالعه، این تمرین را به منظور گرم شدن برای مطالعه، دوبار انجام دهید.
2. تمرین مربوط به دامنة دید: تمرین زیر به شما کمک خواهد کرد تا، علاوه بر بهبود روش صحیح حرکت چشم، دامنه یا فراخنای دید خود را افزایش دهید. خطوط زیر را بخوانید و سعی کنید بر روی هر «عبارت» چشم خود را فقط یک بار متوقف سازید. سعی کنید تمامی کلمات هر عبارت را ببی نی د و معانی آن را درک کنی د. برای جلوگی ری از نگاه کردن به ی ک ی ک کلمات به طور جداگانه، نگاه خود را به نقاط وسط کلمات بدوزید. این تمرین را دو سه بار در روز، برای چند روز ادامه دهید. در هر بار تمرین، مطالب را یک بار برای کسب معانی و بار دیگر افزایش میدان دید بخوانید.
ی ک... روز بعد... از ظهر ی ک... دختر بچه
به خانة ... فی لی پ نزدی ک ... شد. او در ... بازوهای خود
ی ک چی ز... سنگی ن حمل... می کرد او... از دی دار شخصی ... که
برای... دی دنش آمده ... بود خی لی وحشت ... کرد.
و بالاتر ... از ترسش نگرانی ... او در...باره چی زی ... بود
که در ... بازوانش قرار... داشت دختر... در آنجا
خی ره... ایستاد مثل... ی ک پرنده آماده ... برای پرواز... بود
ولی ... موقعی که فی لی پ ... با او صحبت... کرد صدای... او
گرم و محبت آمی ز... بود دختر... لحظه ای درنگ...کرد
و با حالت ... ترس به سمت ... مرد خم... شد،
و چی زی که ... در بازو داشت ی ک... پرنده سفی د... بزرگ بود
که ... در دستان ... او بی حرکت... قرار داشت.
3. تمرین مربوط به خط منقسم: صفحات کتاب خود را، با کشیدن دو خط عمودی در وسط صفحات، به سه بخش مساوی تقسیم کنید. بهتر است یک کتاب داستان ساده را انتخاب نمایید. بعد، صفحات را طوری بخوانید که چشمان شما در هر سطر فقط سه بار، آن هم در وسط قسمتهای سهگانه توقف کند. هدف این است که حرکت منظم چشم خود را بر روی صفحات تمرین کنید.
4. تمرین مربوط به حرکت چشم با مطالب خواندنی روزانه: در مطالعة مطالب روزانة خود، مثل کتابهای درسی، هدف اصلی شما باید کسب معانی گروه کلمات باشد نه تعداد توقفهای چشم. ولی در شروع مطالعه، برای عادت دادن چشم خود، تمرین شمارة 1 را در مورد یکی از صفحات کتاب انجام دهید. برای این کار اول و آخر سطرها را هدف تمرکز چشم خود قرار دهید و بدون توجه به کسب معنا چشم خود را بر روی صفحه حرکت دهید. بعد، صفحه را به همین طریق برای درک معنی عبارتخوانی کنید.
تمرینات قسمت پیش به سطح مکانیکی روش عبارتخوانی مربوط بودند یعنی حرکات درست چشم و کاربرد بیشتر دامنة دید. تمرینات این قسمت بیشتر مربوط میشوند به سطح ادارکی عبارتخوانی، یعنی درک مطالب خواندنی و تفکر دربارة آنها.
روش عبارتخوانی، آنقدر هم که به نظر میرسد، روش دشواری نیست. به هنگام انجام تمرینات، متوجه خواهید شد که مطالب خواندنی حاوی مقدار زیادی عبارت تکراری است - گروه کلماتی که بارها در صحبت خود به کار بردهاید و یا در نوشتهها خواندهاید. در واقع بعضی از این عبارتها آنقدر تکرار شدهاند که حالت کلمات را به خود گرفتهاند، مثل روزنامه، کتابخانه، عید نوروز، بنابراین، و در عینحال.
همچنین، هنگام عبارتخوانی، متوجه خواهید شد که معنی جمله به شما کمک میکند تا عباراتی را که بعد از یکدیگر میآیند پیش بینی کنید. برای مثال، در جملة «من شیرینی را دوست دارم، ولی دندانهایم ...» عبارت پایاندهندة جمله را میتوان با توجه به قسمت اول حدس زد. علاوه بر معنی جمله، نحوة علامتگذاری و ترکیب دستوری نیز در عبارتخوانی به ما کمک میکنند. حرف ربط جملات و عبارات را به هم وصل میکند. در بسی اری از مواقع فاعل قبل از مفعول میآید. حروف اضافه قبل از مفعول میآیند. این قوانین، کار عبارتخوانی را آسانتر میسازند.
در نوشتههایی که سنگینتر هستند، یا در آنها از کلمات ناآشنا استفاده شده است، یا سبک نوشته تازه است، یا عبارتها و جملهها خیلی جدید هستند، عبارتخوانی دشوارتر است؛ ولی غیرممکن نیست. خواندن مطالب به صورت کلمه به کلمه تنها در مواقعی مطلوب است که صدا و آهنگ کلمات به درک معنی کمک کنند، مثل خواندن یک شعر یا نثر مسجع.
برای تمرین روش عبارتخوانی، ابتدا با مطالب سادهتر کار کنید تا با سرعت بیشتر به عبارتخوانی عادت نمایید. برای این منظور، از کتابهای سادة داستانی، روزنامهها و مجلات استفاده کنید. این گونه مطالب به شما فرصت میدهند تا فنون عبارتخوانی را در خواندن خود به کار برید و در آغاز با مفاهیم دشوار درگیر نشوید. در حین کار، سعی کنید تا معنی مطالب را از گروه کلمات به دست آورید نه از کلمات به طور مجزا.
1. عبارتخوانی از طریق دسته کردن کلمات. در پاراگراف زیر کلمات به صورت گروههایی از کلمات که هر یک حاوی یک مفهوم به خصوص هستند دستهبندی شدهاند. هنگام مطالعه، به تمامی کلمات محدود شده در داخل خطوط نگاه کنید، ولی به هیچ یک از کلمات به تنهایی نگاه نکنید. سعی کنید تا بدون توجه به یک یک کلمات معنی نهفته در هر یک از این گروه کلمات، یعنی کل عبارتها را، درک کنید. بدین طریق این پاراگراف را چندین بار بخوانید و هر بار سرعت خواندن خود را افزایش دهید. این کار را آنقدر ادامه دهید تا بتوانید به سرعت معنی عبارتها را بفهمید و چشمتان به طور خیلی راحت از روی خطوط حرکت کند.
[به هنگام عبارت خوانی] [باید به خاطر داشته باشید] [که عبارات در غالب اوقات] [کوچکترین واحدهای معنی هستند] [که شایسته وقت و توجه شما می باشند.] [یک کلمه وقتی] [رابطهاش با کلمات دیگر اطراف آن] [مشخص شود] [دارای معنی است.]
دسته کردن به ذهن شما کمک میکند تا گروهی از کلمات را به جای یک کلمه به عنوان واحد معانی بشناسد. تصمیمگیری شما در مورد اینکه چه کلماتی را در یک دسته جای دهید و دور آنها را خط بکشید، خیلی زیاد شبیه جریان تفکر شما به هنگام مطالعة عبارت است. بنابراین، دسته کردن کلمات شبیه عبارتخوانی به طریق کند است. این کار انتقال روش کلمهخوانی شما را به روش عبارتخوانی آسان میکند.
2. عبارتخوانی از طریق نقطهگذاری. قدم نزدیکتر به سطح ادراکی عبارتخوانی نقطهگذاری است. پاراگراف زیر به این منظور تهیه شده است. در این پاراگراف، مرکز هر عبارت با نقطهای که در بالای آن عبارت گذاشته شده مشخص گردیده است. برای خواندن این پاراگراف، چشمان خود را بر روی این نقطهها متوقف سازید و سعی کنید تمام عبارت را با نگاه به هر یک از این نقطهها ببینید. بعد بلافاصله به نقطه بعد حرکت کنید.
· · · ·
« شما میتوانید با دقت کردن به نحوه سخنرانی کسانی که خوب
· · ·
سخنرانی میکنند به اهمیت عبارت خوانی پی ببرید.
· · ·
دقت کنید که آنها به هنگام سخنرانی در بین عبارات
·
مکث میکنند.
به داستان سادهای که برای تمرین عبارتخوانی انتخاب کردهاید برگردید و مراحل فوق را انجام دهید.
3. عبارتخوانی بدون علامتگذاری. پس از چندین بار استفاده از روشهای فوق، سعی کنید بدون علامتگذاری و تنها از طریق دسته کردن کلمات در ذهن خود، عبارتها را بخوانید. این کار را برای مدت 15 تا 20 دقیقه ادامه دهید. از اینکه ممکن است میزان درک شما از مطالب در ابتدا کم باشد نترسید و بکوشید تا به روش کلمهخوانی برنگردید. چند روز تمرین مرتب لازم است تا میزان درک شما به حدی برسد که باعث رضایت خاطر شما گردد.
4. به کشف سرعت مطلوب مطالعه بپردازید. ترس از درک کم مطالب به هنگام خواندن ممکن است خواننده را از رسیدن به سرعت مطلوب مطالعه باز دارد. سرعت مطلوب مطالعه عبارت است از سرعتی که برای میزان معینی از درک لازم است. برای غلبه بر این ترس و افزایش میزان درک، تمرین مربوط به سرعت مطلوب را که در زیر میآید انجام دهید.
یک صفحه از کتاب را با حداکثر سرعتی که میتوانید، بخوانید، این سرعت اکتشافی شما نامیده میشود. اهمیت چندانی به درک مطالب ندهید و سعی کنید که سرعت مطالعة خود را فدای درک مطلب نکنید. دفعة بعد، همین صفحه را با سرعت کمتر ولی درک کامل مطالب بخوانید. حال که مطالب را در این بار خواندن کاملاً فهمیدید، میزان درک خود را در بار اول مطالعه تخمین بزنید.
صفحة دیگری را انتخاب کنید و برای فهمیدن کامل مطالب باز هم به روش فوق این صفحه را دو بار بخوانید، یک بار با سرعت اکتشافی و بار دیگر با سرعت کمتر. ولی سعی کنید این دفعه سرعت اکتشافی شما از سرعت اکتشافی دفعه اول کمتر باشد. باز هم، با مقایسة میزان درک خود در دو بار مطالعه، میزان درک خود را در سرعت اکتشافی تخمین بزنید.
این روش دوبار مطالعه (یکی سریع و یکی کند) را با صفحات دیگر کتاب و با کاهش تدریجی سرعت اکتشافی خود آنقدر ادامه دهید تا وقتی که میزان درک شما از بار اول و دوم مطالعه یکی شود. این سرعت مطالعه سرعت مطلوب برای شما خواهد بود.
با این سرعت مطلوب چندین صفحة دیگر را یک بار بخوانید. چون میزان سهل و دشواری مطالب از صفحهای به صفحة دیگر فرق میکند، سرعت خواندن شما نیز به همین نسبت تغییر خواهد کرد. بنابراین، سرعت مطلوب مطالعه یک دامنة تغییر دارد که بیش از یک نقطه را در بر میگیرد. به شکل 1-3 مراجعه کنید.
پس از انجام تمرینات مختلف مربوط به سطح مکانیکی و ادراکی عبارتخوانی این کتاب، معلوم کنید چه روشی برای شما مناسبترین است و بکوشید تا یک برنامة تمرین روزانه برای این منظور تدارک ببینید و هر روز قدری از وقت خود را صرف تمرین با این روش مطالعه کنید. برای این کار پیشنهادهای زیر را مورد توجه قرار دهید.
1. ابتدا کتاب را به طور اجمالی بخوانید.
2. بعد با روش دیدزنی کتاب را بخوانید.
3. تمرینات مربوط به حرکت چشم را پیش از شروع به عبارتخوانی انجام دهید تا چشم شما به حرکات منظم و مناسب روش عبارتخوانی عادت کند.
4. تمرین خواندن کتاب داستانی. کتابهای سادة داستانی را عبارتخوانی کنید. سعی کنید در شروع کار برای دو سه پاراگراف اول داستان از روش دسته کردن کلمات یا نقطهگذاری استفاده کنید. بعد هم برای دو سه پاراگراف دیگر از روش دستهکردن ذهنی استفاده کنید.
5. پیشرفت سرعت مطالعة خود را ارزشیابی کنید. هفتهای چند بار، هنگام مطالعة کتابهای داستانی، سرعت مطالعة خود را محاسبه کنید و با مقایسة آنها پیشرفت کار خود را ارزیابی کنید.
6. تمرین خواندن مطالب اجباری. با طی مراحل فوق، یک کتاب سنگین، مثل یک کتاب درسی یا یک مجلة علمی را عبارتخوانی کنید. این درست نیست که میگویند خواندن مطالب علمی با روش عبارتخوانی دشوار است؛ برعکس، در این نوع مطالب عبارتهای تکراری بیشتر به چشم میخورند.
7. پیشرفت سرعت مطالعة خود را ارزشیابی کنید. پس از اینکه روش عبارتخوانی را با مطالب اجباری نیز تمرین کردید از طریق محاسبة سرعت مطالعة خود و مقایسة آن با سرعت مطالعة اولیه، پیشرفت خود را ارزشیابی کنید. چون در مطالعة مطالب سنگینتر هدف شما از مطالعه، کسب اطلاعات و درک مفاهیم است نه کسب لذت، بنابراین سرعت مطالعة نیز کمتر خواهد بود.
در تمامی مطالبی که میخوانید، سعی کنید در دو سه پاراگراف اول یکی از تمرینات مربوط به عبارتخوانی را انجام دهید. اگر از میزان درک خود راضی نبودید، دوباره بخوانید. وقتی که بدون دوبارهخوانی توانستید عبارتخوانی کنید، دیگر نیازی به انجام تمرینات قبل از مطالعه ندارید. در این مرحله متوجه بهبود سریع سرعت و درک مطالب خواهید بود و ملاحظه خواهید کرد که بدون آگاهی از مکانیسم عبارتخوانی به این روش ادامه میدهید.
دانشجوی موفق (بخش نخست)
آنچه در پی میآید بخشی از کتاب «دانشجوی موفق» نوشته مت هکتور تیلور با ترجمه دکتر محمد سعیدیمهر میباشد. این کتاب روشهای مورد نیاز دانشجویان برای گذراندن موفق دوران تحصیل را به آنها میآموزد. اساتید گرانمایه میتوانند از این مطالب در زمینه ارائه مشاوره تحصیلی به دانشجویان استفاده نمایند. نویسنده در این قسمت بر آن است تا به دانشجویان کمک کند، تصویر روشنی از تواناییهای خود پیدا کنند. بخش دوم این مقاله به راهکارهای توسعه مؤثر این تواناییها میپردازد که در شماره آینده درج خواهد شد.
معارف
در تحصیلات عالی، از شما انتظار میرود که نسبت به یادگیری خود مسئولیت بپذیرید. استادان و مدرسان شما از طریق مطالبی که در خلال درسها، سمینارها و کارهای عملی و تحقیقات ارائه میشود، چارچوب عامی در اختیار شما قرار میدهند. همچنین ممکن است آنان در فرایند یادگیری از طریق معرفی منابع بیشتری برای مطالعه و ارائه پیشنهاداتی دربارة فعالیتها و پیشرفتهایتان به شما کمک کنند. اما موفقیت نهایی شما در گرو آن است که بدانید چگونه از فرصتهایی که برای آموختن در اختیار شما قرار میگیرد، بیشترین استفاده را ببرید.
افراد مختلف در موقعیتهای متفاوتی به بالاترین حد یادگیری دست مییابند. این مطلب به شخصیت آنان، تجربیات قبلی آنان در زمینة یادگیری و اهداف، انگیزهها و انتظارات آنان از عمل آموختن وابسته است. اگر به دنبال موفقیت هستید لازم است در اولین فرصت ممکن شرایطی را که در آن یادگیری شما در بهترین حالت قرار دارد، تعیین کنید. همچنین میباید تلاش کنید روش یادگیری خود را توسعه دهید به گونهای که بتوانید به نحو کارآمد و مؤثر مطالب را در طیف وسیعتری از شرایط و موقعیتها بیاموزید.
این مقاله به شما کمک میکند نقطة شروع خود را مشخص سازید همچنین تصویر روشنتری ازمهارتهایی که به تکمیل آنها نیاز دارید، در اختیار شما میگذارد. برای سهولت، یادگیری به دو مرحله مجزا تقسیم شده است:
1. گردآوریاطلاعات؛ 2. پردازش معرفتی اطلاعات.
1. گردآوری اطلاعات
در مرحله نخست یادگیری، افراد از مهارتهای خود در شنیدن، درک مطلب، پرسش، خواندن و برقراری ارتباط استفاده میکنند تا دادهها و اطلاعات جهان خارج را گردآوری کنند. نظریهپردازان یادگیری معتقدند که غالب اشخاص در موقعیتهای مختلفی که با آن مواجه میشوند راههای خاصی را برای یادگیری برمیگزینند. برای مثال، در سمینارها برخی از دانشجویان ترجیح میدهند در صندلی خود آرام نشسته، به مطالب ارائه شده گوش کنند، در حالی که گروه دیگری ترجیح میدهند که به صورت فعال در بحث و گفتوگو مشارکت جویند. این مسأله ممکن است به مهارتهای خاص افراد مانند شنیدن، پرسش کردن و ... وابسته باشد. همچنین ممکن است از شخصیت و مهارتهای آموزشی قبلی آنان سرچشمه گیرد، مانند اینکه آیا در دوران تحصیل در مدرسه از آنان خواسته شده است که در بحثهای کلاسی شرکت کنند یا آنکه آموزگار آنان در طول کلاس صحبت میکرده و آنان صرفاً شنونده بودهاند؟
مطب بعدی به شما کمک میکند تا راه مطلوب خود را برای گردآوری اطلاعات برگزینید.
تمرین: دربارة یک موقعیت آموزشی که اخیراً در آن قرارگرفتهاید - مثلاً یک کلاسدرسی، یک کارگاه عملی، مطالعه شخصی یا تمرین گروهی - بیاندیشید و پاسخهای خود را به پرسشهای زیر مورد تأمل قرار دهید:
* به چه جنبهای از این موقعیت علاقه داشتهاید؟
* چه جنبهای از این موقعیت برای شما مطلوب نبود؟
* دربارة یادگیری در چنین موقعیتی چه احساسی داشتید؟
* چرا چنین بود؟
دربارة پاسخهای خود با سایر دانشجویان گفتوگو کنید تا ببینید چگونه امور مطلوب و نامطلوب در نزد آنان با امور مطلوب و نامطلوب در نزد شما تفاوت دارد. مثال زیر نشاندهنده نوع پاسخی است که شاید شما به پرسشهای بالا داده باشید.
«توجه اصلی من به این بود که چارچوب نظری بحث را از راه گوش دادن دقیق و یادداشتبرداری از مهمترین نکات درس درک کنم. اما از آنجا که فرصت کمی برای تأمل در اختیار داشتم، نتوانستم نحوه ارتباط نظریه و عمل را در این بحث بررسی کنم. در نتیجه، نتوانستم مشارکت مفیدی در بحث کلاسی داشته باشم و در بیشتر اوقات ساکت بودم.»
یادداشت کردن اینکه احساس شما دربارة یک موقعیت خاص یادگیری چیست، به شما کمک خواهد کرد که روش یادگیری مناسب خود را شناسایی کنید. در مثال بالا، دانشجو آشکارا ترجیح دادهاست که از طریق گوشدادن به دیگران و بدون شرکت در بحث، مطالب مطرح شده در کلاس را بیاموزد. اما او خاطر نشان میکند که اگر فرصت مناسب برای تفکر دربارة آنچه که استاد گفته بود داشت، احساس میکرد آمادگی بیشتری برای مشارکت در بحث کلاس را دارد.
برخی از نویسندگان معتقدند که چهار روش پایه و اساسی برای یادگیری وجود دارد. توصیفات زیر را مطالعه کرده، بکوشید تا معین کنید کدام یک دقیقترین توصیف را از روش منتخب شما برای فراگیری ارائه میدهد. زمانی که روش یادگیری مناسب خود را شناسایی کردید فنونی را برای پیشرفت و توسعه روش مزبور به شما پیشنهاد خواهیم کرد.
* از تجربیات و چالشهای جدید لذت میبرد.
* در موقعیتهایی که میتواند در طیف وسیعی از فعالیتهایی که تدریجاً در معرض تغییر هستند شرکت کند، احساس موفقیت و پیشرفت میکند.
* از اینکه از طریق اداره یک بحث یا ارائه یک کنفرانس در کانون توجه دیگران قرار گیرد، لذت میبرد.
* از فرصتها استفاده میکند تا در خلال گفتوگو و کنش متقابل با دیگران افکار و عقاید خویش را ارتقا بخشد.
تقریباً مؤثرترین شیوه یادگیری برای یک فراگیر فعال، شرکت در کارهای گروهی، گفتوگوها، سمینارها، کارگاهها و شبکههای مطالعاتی است.
* از اینکه نقش منفعلی در یادگیری داشته باشد، ناخشنود است.
* از انجام وظایف و تکالیف اجباری لذت نمیبرد.
* از همگونسازی و تفسیر مجموعه بزرگی از اطلاعات پیچیده لذت نمیبرد.
* ترجیح میدهد که به جای فعالیت فردی، در کار گروهی شرکت کند.
تقریباً کماثرترین روش یادگیری برای یک فراگیر فعال، آموختن از طریق سخنرانی استاد در کلاس، شرکت در کلاسهای آزمایشگاهی (وقتی که روش آزمایش از قبل تعیین شده باشد) و به تنهایی خواندن، نوشتن و اندیشیدن است.
* دوست دارد پیش از تصمیمگیری فرصتی برای اندیشیدن و تأمل ورزیدن درباره تمام نتایج آنچه که میشنود یا میخواند داشته باشد.
* ترجیح میدهد در خلال بحثها در حاشیه قرار داشته باشد.
* به جای مشارکت ورزیدن، از راه گوشدادن به دیگران و از طریق مشاهده میآموزد.
* از اینکه به صورت مستقل کار کند لذت میبرد.
* ترجیح میدهد که همواره کار جامع و دقیقی ارائه دهد نه آنکه برای ارائه به موقع کار خود از راه میانبُر برود!
* تقریباً مؤثرترین روش یادگیری برای فراگیر اندیشهورز آموختن از راه فعالیت فردی، درس استاد و مطالعه مستقل است.
* دوست ندارد او را به شرکت در بحثی که از ابتدا تمام جوانب آن رابه دقت بررسی نکردهاست، مجبور کنند.
* دوست ندارد او را با عجله از یک فعالیت به فعالیت دیگر منتقلکنند.
* نگران است که تا فرا رسیدن مهلت مقرر برای تحویل تکالیف درسی، او را مجبور کنند که کاری بدون تأمل و اندیشه دقیق ارائه دهد.
تقریباً کم اثرترین روش یادگیری برای فراگیر اندیشهورز، یادگیری از طریق یک فعالیت خودجوش، مانند مباحثههای گروهی خودجوش است که فرصتی برای برنامهریزی و آمادهسازی دقیق در اختیار شخص نمیگذارد.
* زمانی که شخص با الگوها و نظریهها سر و کار دارد، یادگیری مؤثرتری دارد.
* از اینکه در روابط میان آرا، مباحث و مفاهیم به کاوش بپردازد لذت میبرد.
* در پی آن است که از معقول بودن و منطقیبودن استدلالها و روش شناسیهایی که اساس نظریهها را تشکیل میدهند مطمئن شود.
* از راه مشارکت در موقعیتهای پیچیده رشد میکند.
* دوست دارد فعالیت او هدف معین و روشنی داشته باشد.
تقریباً مؤثرترین روش یادگیری برای فراگیر نظریهپرداز، یادگیری از طریق بحث کردن درباره نظریهها با دانشجویان همدورهای یا استادان خود یا مطالعه و نقد کتابها و مقالات است.
* دوست ندارد در موقعیتهای سازماننیافتهای که فاقد هر گونه چارچوب نظری یا مفهومی روشناند، درگیر شود.
* به مطالبی که فاقد مبنای روششناختی معقولاند، با دیده شک و تردید مینگرد.
* با واقعیتهای عینی راحتتر از عواطف و احساسات شخصیکنار میآید.
کم اثرترین روش یادگیری برای فراگیر نظریهپرداز یادگیری از راه طرح پرسشهای بیسرانجام، تمرین مهارتها و ... است.
* از آمیختن فنون عملی که با حوزه کاری و شغل آینده او مرتبط هستند لذت میبرد.
* به دنبال یافتن ارتباط نظریهها با عمل است.
* دوست دارد آموختههای خود را از طریق حل مسائل عملی استحکام بخشد.
* علاقهمند است ضوابط روشنی برای عمل در اختیار داشته باشد.
مؤثرترین روش یادگیری برای فراگیر عملگرا از راه طرحهایعملی، تجارب کاری، حل مسائل عملی، تجربیات آزمایشگاهی و ... است.
* علاقهای به یادگیری در موقعیتهایی که اطلاعات بهدست آمده بیش از اندازه نظری است ندارد.
* به یادگیری در موقعیتهایی که در آن نمیتواند کاربردی عملی برای اطلاعات بیابد علاقهمند نیست.
کماثرترین روش یادگیری برای فراگیر عملگرا یادگیری از طریق بحثهای نظری و امثال آن است.
هر چند ممکن است جنبههای مختلفی از شخصیت خود را در چهار گروه یاد شده بیابید، احتمالاً ویژگیهای یکی از این گروهها به گونهای است که احساس میکنید بهتر از گروههای دیگر وضعیت شما را توصیف میکند. این گروه بیانگر همان روش مطلوب و مؤثر شما برای یادگیری است و موقعیتهایی را که در آن میتوانید یادگیری مؤثر یا غیرمؤثر داشته باشید مشخص میکند.
به یاد داشته باشید که ممکن است در آغاز کار با مشکلاتی روبهرو باشید و چنین نیست که ضرورتاً همه فنون و روشها برای شما مناسب باشد. به تجربه کردن و آزمودن روشها ادامه دهید تا زمانی که به روشی که با شما تناسب دارد دست یابید و از آن پس آن را تداوم دهید تا به صورت طبیعت ثانوی شما درآید.
همه چیز دربارهی پرافتخارترین ورزشکار تاریخ المپیک
از
کودکی بیش فعال تا "مایکل فلپس" گلوله
منابع: AP/Yahoo Sports/Guardian
مایکل فلپس متولد 30 ژوئن 1985 در "مریلند" آمریکا است. پدر او
"فرد فلپس" به عنوان پلیس محلی در "مریلند" کار می کرده و مادرش "دبی داویسون
فلپس" نیز یک معلم مدرسه است. والدین فلپس در سال 1994
زمانی که مایکل تنها 9 سال سن داشت از یکدیگر جدا شدند. مایکل که او را با نام مستعار MP می شناسند دو خواهر بزرگتر به نام های "ویتنی" و "هیلاری" دارد. هر دوی آنها
شناگر بوده و در آستانه حضور در المپیک 1996 آتالانتا قرار داشتند اما به دلیل مشکل آسیب دیدگی از حضور در این بازی ها
بازماندند. "فلپس" در دوره
نوجوانی با مشکل اختلال بیش فعالی دست و پنجه نرم می کرد و از سن 7 سالگی فعالیت خود در رشته شنا را آغاز کرد. او از
همان ابتدا تمامی انرژی خود را در استخر شنا به کار می گرفت. فعالیت فلپس در شنا بیش از هرچیز حاصل تاثیر
بسیار خواهران او بر روی مایکل بود. فلپس در سن 10 سالگی و در میان هم سن و سال های آن
زمان خود نخستین بار در شنا رکورد
شکنی کرد. با ثبت رکوردهای بیشتر و بیشتر در سنین بالاتر، پیشرفت چشمگیر فلپس، حضور او در المپیک 2000 سیدنی در سن 15 سالگی را
رقم زد. او در سال 2003 از دبیرستان
"تاوسون" فارق التحصیل شد.
*رسوایی اخلاقی در سنین جوانی
در نوامبر 2004 و در سن 19 سالگی فلپس در سالیسبری مریلند به دلیل عدم هوشیاری در پی نوشیدن مشروبات الکلی در
هنگام رانندگی توسط ماموران پلیس دستگیر شد.
به دنبال این رخداد، فلپس گناهکار شناخته شده و ضمن اینکه 18 ماه از رانندگی محروم شد به پرداخت مبلغ 250 دلار نیز
جریمه شد. یک ماه بعد، او در برنامه تلویزیونی Today Show آمریکا
اظهار تاسف کرده و گفت: من با این کار خود نه تنها خانواده ام را ناامید ساختم بلکه فکر می کنم بسیاری از مردم کشورم
نیز از من نا امید شدند.
*تحصیل در دانشگاه
در بین سال های 2004 تا 2008 فلپس به تحصیل در دانشگاه میشیگان و در رشته مدیریت بازرگانی و ورزشی پرداخت.
او در آستانه حضور خود در المپیک پکن
تحصیل در دانشگاه میشیگان را رها کرده و تحت هدایت باب بومن مربی خود راهی پکن شد.
*فیزیک بدنی
پنج عامل وجود دارند که باعث می شوند فلپس برای شنا کردن بسیار مناسب باشد:
1- ریه های فلپس که بدون شک در تنفس هرچه بهتر در هنگام شنا به او کمک بسیاری می کنند.
2- بالا تنه ظریف فلپس که به او کمک می کند تا کمتر در آب فرو رود.
3- دستان بلندش که بلندی آنها در هنگام کشش به 201 سانتی متر می رسند و مناسب قد 193 سانتی
متری او است.
4- پاهای بلند او که به سرعت بیشترش در آب کمک بسیاری می کند.
5- قوزک پاهای او که بسیار پویا و متحرک بوده و به فلپس کمک می کند تا
ضربه های بسیار سنگینی به آب وارد کند و با قدرت هرچه تمام تر رو به جلو حرکت کند.
در المپیک پکن، هنگامی که از فلپس این سوال پرسیده شد که آیا شایعه های
مبنی بر استفاده وی از داروهای
نیروزا حقیقت دارد یا خیر؟ این شناگر جوان در پاسخ به این پرسش اظهار داشت که با پروژه ای با عنوان Believe (باور) که توسط آژانس ضد دوپینگ آمریکا اداره می شود همکاری کرده و خود از جمله داوطلبانی بوده که در
آزمایش دوپینگ این پروژه شرکت کرده است.
بر مبنای این پروژه، ورزشکاران آمریکایی می توانند داوطلبانه در آزمایش های دوپینگ WADA (آژانس ضد دوپینگ جهانی) شرکت کنند.
*افتخارات
فلپس نخستین مدال المپیکی خود را در المپیک 2004 آتن بدست آورد و از اینجا بود که سریال موفقیت های
بی نظیر این شناگر 23 ساله در بازی های المپیک آغاز شد.
- فهرست تمامی افتخارات مایکل فلپس به شرح زیر است:
8 مدال طلا در المپیک پکن و 6 مدال طلا و 2 برنز در المپیک آتن
مسابقات جهانی مسافت بلند:
10 مدال طلا و یک مدال نقره مسابقات جهانی 2005 "مونترال"، 7 مدال طلای مسابقات جهانی 2007
"ملبورن"
2 مدال نقره مسابقات جهانی بارسلونا
مسابقات جهانی مسافت کوتاه:
یک مدال طلا در مسابقات جهانی "ایندیانا پلیس"
مسابقات "پن پاسیفیک"
سه مدال طلای 2002 یوکوهاما به همراه دو مدال نقره
پنج مدال طلای 2006 ویکتوریا به همراه یک مدال نقره
*حضور در جمع 20 ورزشکار برتر تاریخ المپیک جهان
پرافتخارترین ورزشکار تاریخ المپیک چه کسی است؟ بدون شک "مایکل
فلپس" عملکرد
بینظیری در تاریخ المپیک داشته است. اما، آیا درخشش در آتن و پکن از او پرافتخارترین ورزشکار تاریخ المپیک را ساخته
است؟
برای پاسخ به این پرسش خیلی زود است چرا که به نظر میرسد فلپس هنوز قادر به کسب مدالهای
بیشتر است. اگر فرض کنیم که او در المپیک 2012 لندن حاضر شده و بتواند پنج مدال بدست
آورد همگان باید از او به عنوان
بهترین المپیکی تاریخ یاد کنند. بنابراین اگر فلپس همین فردا بازنشسته شود، شکی نیست که این تصمیم قلبی او نیست.
کارشناسان منفیباف مدعی هستند که چون فلپس یک شناگر است دستاوردهای وی چندان خارق
العاده نیستند چرا که آنها بر این باور هستند که به دلیل مادههای بسیار موجود در شنا
مدالهای این رشته از ارزش کمتری
برخوردار هستند. سه تن از 20 ورزشکاری که بیشترین مدال تاریخ المپیک را از آن خود کردهاند شناگر هستند که به جز مایکل فلپس نباید
نام "مارک اسپیتز" و "مت بیوندی" را فراموش کرد.
این در حالی است که ژیمناستها در بالای این جدول 20 تایی قرار دارند. اگر کسب مدال در رشته شنا به
راحتی مقدور بود، بنابراین روی کاغذ شناگران باید در بالای این فهرست قرار میگرفتند.
اگرچه در صورتی که فلپس در صدر این فهرست هم قرار داشت باز هم مناقشه دیگری در این
باره به وجود میآمد. تنها صرف اینکه
تمامی سکوهای استخر شنا با یک شناگر همراه میشوند بدین معنی نیست که تمامی آنها یکسان هستند.
فلپس در پکن در سه ماده گوناگون یعنی 100، 200 و 400
متر موفق به کسب 8 مدال طلا شد.
* شباهت ها و تفاوت های "فلپس"
و "اسپیتز"
- هر دوی آنها آمریکایی هستند. فلپس متولد بالتیمور ماریلند و اسپیتز متولد مدستوی کالیفرنیا است.
- فلپس از خانوادهای از هم پاشیده است. "فرد" پدر "مایکل" پلیس بود و زمانی
که مایکل هفت سال بیشتر سن نداشت، از مادرش که معلم بود، جدا شد. ویتنی خواهر بزرگتر فلپس هم شناگر است
و در کتاب خاطراتش نوشته بود که از
استخر شنا به عنوان پناهگاهی برای فرار از شلوغیها استفاده میکرده است.
- اسپیتز متولد کالیفرنیا است اما، زمانی که دو ساله بود به همراه خانوادهاش به هاوایی نقل مکان
کرد. آنجا بود که "آرنولد" پدرش به او شنا کردن را آموخت. زمانی که اسپیتز شش ساله بود آنها به کالیفرنیا
بازگشتند.
- فلپس نخستین بار در المپیک سیدنی حضور یافت و در المپیک آتن در حالی
که 19 سال سن
داشت، شش مدال طلا و دو برنز را از آن خود کرد.
- زمانی که اسپیتز نخستین تجربه المپیکی خود را بدست میآورد سال 1968 در بازیهای
المپیک مکزیکوسیتی بود. پیشبینی
خود او از حضور در این بازیها کسب شش مدال طلا بود اما، اسپیتز تنها موفق به کسب یک مدال نقره و یک برنز شد.
- فلپس در دومین تجربه المپیکیاش در پکن 23 ساله بوده و ضمن کسب هشت مدال طلا، هفت رکورد
جهانی را نیز جابهجا کرد.
- اسپیتز در دومین تجربهی المپیکیاش در المپیک 1972 مونیخ 22 ساله بود و در آن زمان با کسب هفت مدال طلا،
رکورد جهان را نیز جابهجا کرد.
- فلپس به راحتی شش طلا از هشت طلای ممکن در المپیک آتن را بدست آورد.
او در 100 متر پروانه تنها یک
صدم ثانیه مقابل میلوراد کاویچ کم آورد و در 4 در 100 متر آزاد نیز به همراه هم تیمیهایش تنها هشت صدم ثانیه برابر
فرانسویها کم آوردند.
- اسپیتز موقعیت چندان دشواری در مونیخ نداشت و نزدیکترین رقیب او جری هیدنریش از آلمان بود که در 100متر پروانه
43 صدم ثانیه برابر شناگر آمریکایی کم آورد.
- فلپس بزرگتر، سنگینتر و پهنتر از اسپیتز است و 93/1 سانتیمتر بلندی قامت اوست. او 91 کیلوگرم وزن دارد و
بلندی دستانش به هنگام کشش به بیش از دو متر میرسد.
- اسپیتز به خاطر سبیل پرپشت خود درآن زمان بسیار معروف شده بود درحالی که فلپس و سایر شناگران مرد فعلی
برای سریعتر کردن سرعت خود در آب موهای بدنشان را می تراشند.
- متخصصان تجاری بر این باورند که "فلپس" ثروتمندترین شناگر حرفهای تاریخ خواهد بود. او سالانه پنج
میلیون دلار درآمد دارد و پیشبینی میشود که این درآمد به سالانه 30 میلیون دلار افزایش پیدا کند.
- اسپیتز با شرکت های تولیدی مختلفی از قبیل شیر، حالت دهنده مو، ساعت و لباس
زیر مردانه قراردادهای تجاری به امضا
رساند و به همین خاطر از او به عنوان نخستین ورزشکار حرفهای یاد میشود که موفق به عقد چنین قراردادهای تجاری با شرکتهای
مختلف شده است. گفته میشود او
همچنان سالانه حداقل پنج میلیون دلار درآمد دارد.
پس از آنکه فلپس هفتمین مدال طلای خود در المپیک پکن را بدست آورد، مارک
اسپیتز در تمجید از این شناگر جوان
که به او لقب گلوله را داده اند گفت: آ«این یک حماسه است. به زودی همگان شاهد خواهند بود که این مرد نه تنها بهترین شناگر
تاریخ و بهترین ورزشکار المپیکی تمام دوران است بلکه می تواند به برترین ورزشکار
تاریخ جهان نیز مبدل شود. او بزرگترین تندرویی است که روی کره زمین وجود دارد.آ»
* هدفمند بودن، حتی از همان دوران کودکی
مایکل فلپس از کودکی یک بچه بیآرام و قرار بود که همه انرژیاش را در استخر شنا به کار میبرد. او با ثبت یک
رکورد جهانی در سن 15 سالگی بلوغ خود در شنا را آغاز کرد. "مایکل"، همچون
بسیاری از بزرگان دیگر حاضر در ورزش از ویژگی هدفمند بودن بهرهمند بود. "فلپس"
در این باره میگوید: آ«من از همان ابتدا خیلی احساساتی بودم و همواره رویاهای بسیاری در سر
داشتم. همیشه این رویاها را روی کاغذ مینوشتم. ثبت یک رکورد جهانی بزرگترین آرزویی
بود که در سر داشتم. تفکر درمورد تلاشهایی
که برای رسیدن به مقطع کنونی انجام دادم و مشکلاتی که با آنها دست و پنجه نرم کردم برایم بسیار شگفت انگیز است.آ»
فلپس میافزاید: آ«من و مادرم هنوز خاطره یکی از معلم های دوران ابتداییام
که همواره به من میگفت هرگز در زندگی
موفق نخواهم شد را زنده کرده و در این باره با یکدیگر شوخی می کنیم.آ»
* فلپس پیش از آغاز مسابقه های خود چه کار می کند؟
در طول المپیک پکن بسیاری کنجکاو شدند "مایکل فلپس" که در
بزرگترین رویداد ورزشی جهان به این راحتی مدال میگیرد، چگونه تا این حد خونسرد عمل میکند.
خونسردی او تا حدی است که دقایقی و حتی ثانیه هایی پیش از آغاز مسابقه در حالی که
شناگران به حاضرین در سالن معرفی میشوند، "فلپس" با دو گوشی در گوشهایش در
حال گوش دادن به موسیقی است. خود "فلپس" در این باره میگوید: آ«پیش از آغاز
مسابقه به موسیقی هایی با سبک هیجانی گوش میکنم و این مساله به من آرامش خاطر میبخشد. با گوش
دادن به این سبک از موسیقی خونسردی پیدا میکنم.آ»
* برنامه غذایی فلپس
شاید بسیاری می خواهند بدانند که این اسطوره شنای جهان از چه نوع برنامه غذایی
پیروی می کند. برنامه تلویزیونی Saturday Night Live به بررسی این موضوع
پرداخته است و برنامه غذایی مایکل فلپس را اینگونه شرح می دهد:
صبحانه:
سه عدد ساندویچ نیمرو به همراه پنیر، کاهو، سیب زمینی، پیاز سرخ کرده و سس مایونز
یک ظرف املت متشکل از پنج تخم مرغ
یک کاسه بلغور
سه تکه نان تست فرانسوی به همراه پودر شکر
سه عدد کیک شکلاتی و دو فنجان قهوه
ناهار:
یک بشقاب ماکارونی به همراه سس و سیب زمینی
دو تکه بزرگ گوشت به همراه نان سفید و ساندویچ سویا
نوشیدنیهای انرژیزا
شام:
یک بشقاب ماکارونی به همراه سیب زمینی و سس
یک پیتزای 6 تا 8 تکه
نوشیدنیهای انرژی زا
به نوشته روزنامه گاردین فلپس روزانه بیش از 12000 کالری غذا می خورد که این مقدار 5 برابر بیشتر از یک مرد بالغ است.
*نگاه به آینده و کسب عناوین بیشتر
اگرچه مایکل فلپس موفق به پشت سرگذاشتن رکورد به نظر دست نیافتنی مارک اسپیتز شد اما او همچنان
تشنه موفقیت است. فلپس که در المپیک پکن 8
مدال طلا را از آن خود ساخته می گوید: "همه اینها مانند یک خواب است. پس از کسب مدال تنها به مادرم و
خواهرم نگاه کردم و هرسه ما کمی گریه کردیم. "
فلپس در المپیک 2012 لندن قصد دارد بازهم شایستگی های خود را به اثبات رسانده و تمامی مدال های ممکن را از آن
خود سازد.
فلپس 23 ساله درباره المپیک 2012 لندن می گوید: آ«"باب"، مربی من می
خواهد بازهم از نو آغاز کند. او می خواهد ما به چیزهایی
برسیم که کسی هرگز بیش از این به آنها دست نیافته است. چهارسال خوب دیگر در راه است.
آیا مایکل فلپس مبتلا به سندرم مارفان است؟!
فیزیک بدنی مایکل فلپس کاملا برای ورزش شنا مناسب است، اما ویژگیهای همین فیزیک مناسب باعث شده است که برخی شک
کنند که فلپس مبتلا به یک اختلال نادر ژنتیکی به نام سندرم مارفان است و به طرز متناقضی با استفاده از ویژگیهایی بدنی ناشی از همین سندرم، بر ورزشکاران دیگر برتری مییابد.
سندرم مارفان یک اختلال ژنتیکی بسیار نادر است که بافت همبند را تحت تأثیر قرار میدهد.
سندرم مارفان ناشی از موتاسیون
ژن FBN1 روی
کروموزوم 15 است، این ژن گلیکوپروتئینی به نام آ«فیبریلین 1آ» را کد میکند که جزئی از ماتریکس خارج سلولی محسوب میشود.
خصوصیات ظاهری فلپس که منطبق با اختلال ژنتیکی سندرم مارفان هستند، شامل این موارد هستند:
- فاصله بین انگشتان دو دست فلپس در حالت گشاده بیشتر از طول قامت اوست. (200 سانتیمتر در برابر 190 سانتیمتر)
- انگشتان دست و پای باریک و بلند
- اندامهای فوقانی بلند (دستهای بلندتر از پاها)
- جناغ سینه برآمده pectus carinatum
- مفاصل با انعطافپذیری بالا
- صورت باریک و کشیده
- چانه کوچک
- نامنظم بودن دندانها
نخستین بار سندرم مارفان در سال 1896، توسط یک پزشک فرانسوی به نام آنتونی مارفان،
توصیف شد. این بیماری علاوه بر سیستم
اسکلتی بر قلب و عروق و چشمها هم اثر میگذارد.
مارفان، یک اختلال اتوزوم غالب است، اگر شخصی مبتلا به مارفان باشد، فرزندش به احتمال 50 درصد به این اختلال
مبتلا میشود. البته از هر 4 نفری که مارفان دارد، یکی والدین بیمار ندارد و بیماری وی ناشی از یک جهش ژنی است.
جدیتری عارضه قلبی عروقی مارفان، اتساع ریشه آئورت است. این اتساع ناشی از ضعف جدار آئورت است و حتی میتواند
منجر به پاره شدن آئورت هم بشود.
مارفان میتواند روی دریچه میترال (دریچه بین بطن و دهلیز چپ) هم اثر بگذارد و موجب پرولاپس یا پس زده شدن خون از
محل این دریچه شود.
مارفان موجب یک سریع اختلال چشمی هم میشود که شاخصترین آنها دررفتگی عدسی چشم است.
مارفان مردها و زنها را به صورت یکسان درگیر میکند، از هر 10 هزار آمریکایی یکی مبتلا به سندرم مارفان است.
اما برمیگردیم به بحث اصلی این پست: آیا فلپس واقعا سندرم مارفان دارد؟!
این روزها سایتها و وبلاگهای زیادی این بحث را شروع کردهاند. حتی در سایت ویکیپدیا در مدخل
سندرم مارفان، فلپس به عنوان یکی از اشخاص مشهوری نام برده شده که مبتلا به این سندرم
است.
خود مایکل فلپس در کتابش با عنوان Beneath the Surface، در این مورد نوشته است. جستجویی در این کتاب با استفاده از سرویس کتاب گوگل، ما را درست به صفحهای
میبرد که فلپس در این مورد توضیح داده است.
فلپس توضیح داده است که روزی در هنگام تمرینات، دچار تپش قلب شد و به توصیه مربیاش به پزشک مراجعه کرد،با
توجه به ویژگیها ظاهری فلپس و تپش
قلب، از او یک EKG (نوار
قلب) گرفته شد که طبیعی بود، از آن زمان به بعد، فلپس سالانه در بیمارستان جان هاپکینز مورد معاینات
دورهای قرار میگیرد و وضعیت سلامت
ریشه آئورتش مورد بررسی قرار میگیرد.
البته باید توجه داشت که تنها با اتکا به ویژگیها ظاهری اسکلتی نمیتوان با
قطعیت گفت که شخصی مبتلا به این سندرم است، یک سری معیار تشخیصی برای سندرم مارفان وجود
دارد. این معیارهای تشخیصی را میتوانید
در اینجا مطالعه کنید.
با توجه به این معیارها و ضوابط تشخیصی، فلپس معیارهای لازم تشخیصی برای سندرم مارفان را ندارد
و نمیتوان گفت که مبتلا به این سندرم
است. البته در عین حال نمیتوان با قطعیت گفت که فلپس، سندرم مارفان ندارد، چرا که ممکن است در آینده یکی از علایم شاخص
بیماری مثل مشکل عدسی چشم یا اتساع ریشه آئورت را بروز دهد یا ممکن است در تست
ژنتیکی، ژن FBN1 جهشیافته
در او پیدا شود.
میتوان گفت که با توجه به همین استدلال است که فلپس معاینه دورهای میشود و وضعیت ریشه آئورتش مورد بررسی قرار میگیرد.
دوپینگ ژنتیکی: از سال 2001 کمسیون پزشکی کمیته بینالملی المپیک، متوجه امکان استفاده از علم ژنتیک به منظور
دوپینگ شد و قوانینی از این لحاظ وضع کرد. آژانس ضد دوپینگ جهانی، دوپینگ ژنتیکی را اینگونه معرفی میکند:
هر گونه استفاده غیردرمانی از سلولها،
ژنها یا اجزای ژنتیکی یا روشهای تغییر تظاهر ژن به منظور بهبود عملکرد ورزشکاران.
آیا در آینده شاهد استفاده از روشهای ژنتیکی برای تربیت آ«ابر انسانهاآ» خواهیم بود؟!
اما مورد مایکل فلپس، فارغ از جنجال رسانهای حول و حوش آن، یک درس جالب دیگر هم دارد: اهمیت
معاینات پزشکی حتی در مورد ورزشکارانی که آنها را سالم و بدون نقص میپنداریم. چه کسی
تصور میکرد که معاینات دورهای حتی در مورد برترین ورزشکار تاریخ المپیک هم این
اندازه مهم و حیاتی باشد؟!
برگزیده ای از ابهامات مبحث دوازدهم مقررات ملی ساختمان
در سالهای اخیر مشاهده می
گردد متأسفانه بعضی از کارشناسان با استناد به تفسیرمبهم بند 12-1-5 مبحث دوازدهم
مقررات ملی ساختمان ایران ، در صدی از مسئولیت حوادثی که در کارگاه اتفاق می افتد
، بعهده مهندسان ناظر گذاشته در حالی که ممکن است بعضاً این کارشناسان محترم با
تفاوت اساسی نظارت عالیه و نظارت مقیم آشنائی نداشته و طبیعتاً مجریان قانون نیز
با استفاده به ادله کارشناسان رأی به محکومیت مهندسان ناظر عالیه می دهند . در
حالی که :
اولاً
: در
کجای قوانین موجود مسئولیت رعایت مقررات ایمنی بین مهندسان ناظر و کارفرما سهمیه
بندی شده و استناد قانونی تعیین درصد مسئولیت با چه معیار و ترازوئی سنجیده می شود
؟
ثانیاً
: در صورتیکه مهندسان ناظر علیرغم وظیفه نظارت چند مرحله ای ، بصورت تمام وقت و
مقیم نیز در کارگاه حاضر و از موارد ایمنی در کارگاه مراقبت نمایند با عدم وجود
کارگران ماهر و نیروهای آموزش دیده که دارنده کارت و گواهینامه مهارت فنی می باشند
، احتمال وقوع خطر همواره کارگاه های ساختمانی را تهدید می کند و براستی مهندسان
درگیر پروژه که به واقع مظلومترین قشر متخصص جامعه هستند از چه ابزار قانونمند و
اجرائی برخوردارند که قادر باشند بر اساس بند 8 ماده 15 قانون نظام مهندسی و کنترل
ساختمان مصوب اسفند ماه 1374 جلوگیری کنند . اینجاست که مهندس ناظر می بایست تاوان
گناه ناکردة قانونی را بپردازد که ده سال پیش به تصویب رسیده و به دلیل عدم اجرائی
شدن در مهلت ده ساله ، مجدداً مهلت دو ساله گرفته و همچنان در مرحلة طرح صورت
مسئله باقی مانده است .
ثالثاً
: نقش و مسئولیت شهرداری ها نیز در این زمینه کمتر از کارفرمایان و دیگر عوامل دست
اندر کار ساخت و ساز نمی باشد و در طرح اینگونه دعاوی در نقطة کور راهداری قرار
گرفته و مجریان قانون از آن غافل مانده اند . در تبصره 7 ماده صد قانون شهرداری
ذیل تشریح وظایف مهندسان ناظر آمده است :
ماموران
شهرداری نیز مکلف اند بر ساختمانها نظارت نمایند وهرگاه از موارد تخلف در پروانه
به موقع جلوگیری نکنند ویا در مورد صدور گواهی انطباق ساختمان با پروانه مرتکب
تقصیری شوند طبق مقررات قانونی به تخلف آنان رسیدگی می شودودر صورتیکه عمل ارتکابی
مهندسان ناظر وماموران شهرداری واجد جنبه جزایی هم باشد از این جهت نیز قابل تعقیب
خواهند بود.همچنین به موجب تبصره 2 ماده هفت مصوبه شورای عالی اداری مورخ
13/8/1371 نظارت بر حسن جریان امور و کنترلهای لازم در چارچوب مقررات بعهده
شهرداری ها خواهد بود . لذا در راستای دفاع از حیثیت حرفه ای و حقوق اجتماعی اعضای
سازمان نظام مهندسی ، ضروری است که مهندسان ناظر را در خصوص رعایت مقررات حفاظتی ،
بهداشتی کار و مقررات ایمنی در کارگاهها ، مسئولیت کارفرما و نیز مهندس ناظر ، قوانین
موجود و چالشهای حقوقی و کیفری ناشی از آن آگاه ساخت و راهکارهای عملی صحیح را
ارائه نمود .
آنچه
که در ذیل می آید اشاره ای اجمالی به ذکر موارد فوق می باشد :
بر
اساس نص صریح ماده 34 قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان مصوب 22/12/74 و نیز
تبصره 7 ماده صد قانون شهرداری اصلاحی 27/6/1358 مهندس ناظر ساختمان مکلف به
نظارت نسبت به عملیات اجرائی ساختمانی که به مسئولیت وی احداث می گردد ( از لحاظ
انطباق ساختمان با مشخصات مندرج در پروانه و نقشه ها و محاسبات فنی ضمیمه آن
) می باشد از طرفی مهندس ناظری که مسئولیت اجرای ساختمانی را تحت نظارت خود عهده
دار می شود در حقیقت این فرض را پذیرفته است که هر گونه عملیات اجرائی تحت نظارت
وی بوده و می بایست پاسخگوی تمام موارد فنی آن باشد . در چنین حالتی بروز حادثه به
معنای ارتکاب تخلف ، اهمال و عدم رعایت نظامات دولتی توسط مهندس ناظر بوده و در
صورتی که حادثه مذکور دارای تلفات جانی باشد نه تنها بی اطلاعی مهندس ناظر از
چگونگی روند اجرا و عملیات اجرائی در دادگاه مسموع نخواهد بود بلکه وفق ماده 616
قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات مبنی بر اینکه :
« در
صورتیکه قتل غیر عمد به واسطه بی احتیاطی یا بی مبالاتی یا اقدام به امری که مرتکب
در آن مهارت نداشته است یا به سبب عدم رعایت نظامات واقع شود مسبب به حبس از یک
سال تا سه سال و نیز پرداخت دیه در صورت مطالبه از اولیای دم محکوم خواهد شد »
مهندس ناظر مربوطه متحمل مجازات سنگینی خواهد شد . این در حالی است که بند 12-1-5
مبحث دوازدهم مقررات ملی ساختمانی ایران ایمنی و حفاظت کار در حین اجرا مصوبه
3/7/72 هیأت وزیران ابتدا کارفرمایان را ملزم و مکلف به انجام اقدامات لازم جهت
حفظ وتأمین ایمنی عمومی مبحث فوق الذکر کرده سپس مهندسین ناظر را نیز موظف به
نظارت و کنترل بر امر تأمین ایمنی کرده است .
لذا با توجه به تفسیر ها و برداشت های متفاوت و
مبهم در سالهای گذشته از بند 12-1-5 خوشبختانه با تصویب آئین نامه حفاظتی
کارگاههای ساختمانی (1) که در جلسه مورخ 17/2/1381 شورای عالی حفاظت فنی مورد
بررسی نهایی و تأئید قرار گرفت و در تاریخ 9/6/1381 به تصویب وزیر کار و
امور اجتماعی رسید هیچگونه ابهامی برای کارشناسان دعاوی حقوقی و یا کیفری و همچنین
مراجع قضائی باقی نمانده و با صراحت در مادة 3 فصل دوم- مقررات کلی به تصریح
آمده است که :
«مسئولیت
اجرای مقررات این آئین نامه بر اساس مواد 91و95 قانون کار بعهده کارفرماست». در
اینجا لازم است ابتدا تعریف شفافی از عبارت « کارفرما» داده شود سپس به مواد مندرج
در قانون کار بپردازیم و به منظور جلوگیری از هر گونه تفسیر عیناً عبارات آئین
نامه را ذکر می کنیم . در بند ج و د فصل اول آئین نامه حفاظتی کارگاههای ساختمانی
مصوبه 9/6/1381 وزیر کار و امور اجتماعی چنین آمده است :
بند
ج – تعریف صاحب کار در کارگاه ساختمانی :
صاحب
کار شخصی است حقیقی و یا حقوقی که مالک یا قائم مقام قانونی مالک کارگاه ساختمانی
بوده و انجام یک یا چند نوع از عملیات ساختمانی را به یک یا چندپیمانکار محول می
نماید و یا خود رأساً یک یا تعدادی کارگر را در کارگاه ساختمانی متعلق به خود بر
طبق مقررات قانون کار به کار می گمارد که در حالت دوم کارفرما محسوب می شود .
بند
د – تعریف کارفرما در کارگاه ساختمانی :
کارفرما
در کارگاه ساختمانی شخصی است حقیقی یا حقوقی که یک یا تعدادی کارگر را در کارگاه
ساختمانی بر طبق مقررات قانون کارو به حساب خود به کار می گمارد اعم از اینکه
پیمانکار اصلی ، پیمانکار جزء و یا صاحب کار باشد .
همچنین
به منظور تکمیل بحث حاضر لازم است مواد 85 ، 91 و 95 قانون کار مصوب 2/7/1369 مجمع
تشخیص مصلحت نظام (2) را در اینجا یادآوری کنیم :
ماده
85 – برای صیانت نیروی انسانی و منابع مادی کشور رعایت دستورالعمل هایی که از طریق
شورای عالی حفاظت فنی( جهت تأمین حفاظت فنی ) و وزارت بهداشت ، درمان و آموزش
پزشکی ( جهت جلوگیری از بیماریهای حرفه ای و تأمین بهداشت کار و کارگر و محیط کار
) تدوین می شود ، برای کلیه کارگاهها ، کارفرمایان ، کارگران و کارآموزی الزامی
است .
ماده
91 - کارفرمایان و مسئولان کلیه واحدهای موضوع ماده 85 این قانون مکلفند بر اساس
مصوبات شورای عالی حفاظت فنی برای تأمین حفاظت و سلامت و بهداشت کارگران در محیط
کار ، وسایل و امکانات لازم را تهیه و در اختیار آنان قرار داده و چگونگی کاربرد
وسایل فوق الذکر را به آنان بیاموزند و در خصوص رعایت مقررات حفاظتی و بهداشتی
نظارت نمایند. افراد مذکور نیز ملزم به استفاده از وسایل حفاظتی و بهداشتی فردی و
اجرای دستورالعملهای مربوطة کارگاه می باشند .
ماده
95 – مسئولیت اجرای مقررات و ضوابط فنی و بهداشت کار بر عهده کارفرما یا مسئولین
واحدهای موضوع ذکر شده در مادة 85 این قانون خواهد بود . هر گاه بر اثر عدم رعایت
مقررات مذکور از سوی کارفرما یا مسئولین واحد، حادثه ای رخ دهد ، شخص کارفرما یا
مسئول مذکور از نظر کیفری و حقوقی و نیز مجازات های مندرج در این قانون مسئول است .
پر
واضح است در تعاریفی که مواد قانونی 85 ، 91و 95 و همچنین مواد آئین نامه حفاظتی کارگاههای
ساختمانی آمده به طور مشخص و صریح کارفرمایان مسئول اجرای مقررات و ضوابط فنی و
بهداشت کار و تأمین حفاظت و سلامت کارگران در محیط کار می باشند .
راهکارهای
اجرائی :
1- لزوم
اجرای بدون تأخیر آئین نامه اجرائی ماده 33 قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان
مصوب تیرماه 1383 و اجرای شیوه نامه های مصوب اردیبهشت ماه 1384 مربوط به ماده 33 .
2- جایگزینی مواد آئین نامه حفاظتی کارگاههای ساختمانی در
ویرایش جدید مبحث دوازدهم که به نظر می رسد از وظایف اصلی شورای مرکزی سازمان
نظامات مهندسی کشور و در راستای دفاع از حقوق و حیثیت حرفه ای جامعه مهندسی می
بایست صورت پذیرد .
3- لزوم
آموزش و ارتقای فنی عوامل کنترل ساخت و ساز شهری و سازماندهی مأمورین کنترل
ساختمانی ( پلیس ساختمان ) و هماهنگی کامل با کمیته های کنترل نظارت از طرف
شهرداریها .
توصیه
های الزامی به مهندسان ناظر :
1- هنگام
شروع عملیات ساختمانی موارد ایمنی و حفاظت کارگاه و کارگران را به مالک تذکر کتبی
داده و از مالک تعهد کتبی ( ترجیحاً ثبتی ) بگیرید و در صورتیکه کارفرما بدون
اطلاع شما شروع به عملیات اجرائی نماید بلافاصله اقدام بدون اطلاع وی را به
شهرداری گزارش نمایید . برای راهنمایی در این زمینه برگه تعهد رعایت مسائل ایمنی و
برگه تعهد ثبتی پیشنهادی ضمیمه مطلب حاضر می باشد .
2- در اکثر عملیات تخریبی ساختمانهای قدیمی و یا در گود
برداریهای جدید غالباً احتمال وقوع خطرات جانی ناشی از ریزش ساختمانهای همجوار ( بالاخص در مناطقی که زمین
طبیعی دارای پستی و بلندی است و یا هنگام گود برداری زیرزمینها ) زیاد است . حتماً
در اینگونه مواقع در رابطه با حفظ جان کارگران ساختمانی ، اشخاص ثالث و همسایه های
مجاور دستورات ایمنی را کتباً به مالک اعلام و رسید دریافت دارید و در صورت امکان
رونوشت آن را نیز به اداره کار و امور اجتماعی محل ابلاغ نمائید .
3- در صورتی که برای مدتی به خارج از استان عزیمت می نمائید
مراتب را با تعیین جانشین جهت نظارت بر عملیات اجرائی در دست اقدام به سازمان نظام
مهندسی استان گزارش نمائید . ضمناً بلافاصله پس از اتمام مهلت قانونی تعهد نظارت ثبتی
مراتب را کتباً به شهرداری محل و کارفرما اعلام نمائید .
4- با توجه به مسئولیت نظارت پروژه ساختمانی و لزوم ارسال
گزارشهای مربوطه ، به محض مشاهده نقص ، تشخیص عدم رعایت مشخصات فنی و استاندارد و
همچنین عدم رعایت مقررات حفاظتی ، بهداشتی و ایمنی در کارگاه ، مراتب را کتباً به
مالک اطلاع داده و ضمن دریافت رسید ، رونوشت آن را به اداره کار و امور اجتماعی
محل ارسال و یک نسخه از آن را به شهرداری نیز ارسال نموده و درخواست جلوگیری از
ادامه عملیات اجرائی تا تعیین تکلیف نهائی آن نمائید . با تأیید بازرسان کار وفق
ماده 101 قانون کار ، گزارش بازرسان کار در موارد مربوطه به حدود وظایف و
اختیاراتشان در حکم گزارش ضابطین دادگستری خواهد بود و می تواند در دعاوی احتمالی
حقوقی و کیفری آتی ناشی از آن ، مورد استناد قرار گیرد . یادآوری می شود استنکاف
مالک از امضاء برگه اخطاریه مهندسان ناظر ، مانع از ارسال نامه به مقامات ذیربط
نخواهد شد .
5- الزام کارفرمایان به بیمه مسئولیت کارفرما در مقابل کارگران
ساختمانی و اشخاص ثالث و همچنین بیمه تمام خطر مقاطعه کاری جهت کل پروژه ، مصالح
موجود در کارگاه و همسایه های مجاور .
6- پرداخت
هزینه بیمه مسئولیت مهندس ناظرازطرف ناظران پروژه به منظورجلوگیری از دغدغه
مندی و دل نگرانی های دائمی در رابطه با حوادث موجود در کارگاه .
در
خاتمه یادآور می گردد تلاش حاضر نه به منظور سر باز زدن از وظایف حرفه ای مهندسان
و رفع مسئولیت قانونی آنها ست بلکه به منظور دفاع از حقوق حقه مهندسان و ایجاد
فضائی فارغ از استرس شغلی در راستای اجرای اهداف نظام مند جامعه مهندسی است .
بررسی مجموعه فضاها در هتل
مقدمه
بخشهای پذیرایی از میهمان:
کلیه فعالیتهایی که با میهمانان ارتباط دارد جزء این قسمت است. در این قسمت آنچه را که به اصطلاح در قسمت پذیرایی یا محوطهای که تمام توجهش به میهمانان معطوف میباشد اتفاق میافتد و مورد بررسی قرار میگیرد این قسمت شامل تمام فضاهائی است که توسط میهمانان دیده میشود از قبیل: ورودی؛ سرسراها (لابی)، رستورانها، توالتها، آسانسورهای میهمان، راهروها، اطاقهای متل و ...
- نکتهای که باید به آن توجه نمود آن است که این فضاها باید در جهت تأمین آسایش و رضایت مداوم میهمانان، طراحی و نگهداری شوند. باید استقبال و برخورد صمیمانه کارکنان را به خوبی احساس کرد و هیچ امکان سردرگمی وجود نداشته باشد.
سرسرای ورودی شامل:
1- پذیرش
2- صندوق
3- مبادله ارز
4- رستوران، چایخانه و محل لم دادن
5- سرسرا (لابی)
6- نگهبانی، حمل و نقل، اثاثیه میهمان
7- آسانسور
8- امکانات برگزاری سمینارها و مراسم
9- تجاری
10- دفاتر تجاری
11- راهروهای طبقات اتاقهای میهمان
12- اتاقهای خواب میهمان
13- امور اداری
1- پذیرش:
پیشخوان یا میز پذیرش مسافرین باید در محلی قرار گیرد که فوراً بوسیله وارد شونده به سرسرای متل قابل رؤیت باشد و ابعاد میز با ظرفیت متل هماهنگی داشته باشد. در این مورد قانون بخصوصی وجود ندارد ولی میتوان گفت یک متل 100 تا 200 اطاق یک نفره یا حداکثر دو نفره برای اینکار نیاز دارد. از آنجا که سود دهی در صنعت متل بستگی کامل به پر بودن اطاقها دارد، لذا فراهم آوردن امکانات مناسب و گسترده جهت ذخیره جا توسط مسافرینی از قبل، این امکان را برای مدیریت متل فراهم میآورد که تاحدودی وضعیت کار را از قبل پیشبینی نماید و در صورت نیاز آمادگیهای لازم برای مقابله با مسائل آن را فراهم آورد. برای این منظور، یک متصدی مخصوص و یک دفتر کار مورد نیاز میباشد و از آنجا که ممکن است مشکلاتی در این مورد هنگام ورود میهمان به متل بوجود آید، لذا بهتر است که موقعیت این بخش حتیالامکان در نزدیکی قسمت پذیرش درنظر گرفته شود.
دو عملکرد دیگر نیز در بخش پذیرش قرار میگیرد. اول محل نگهداری کلیدها در متلهای بزرگ. برای این کار متصدی مخصوص وجود دارد. دوم قسمت نامهها و پیغامها که در محل نگهداری کلیدها ساخته میشود که نامهها و پیغامهای مربوط به هر اطاق در زیر کلید مربوطه قرار میگیرد.
2- صندوق:
صندوق نیز اغلب در کنار میز پذیرش قرار میگیرد. در این صورت باید از بخش پذیرش فاصله کافی داشته باشد، بخصوص در مورد متلهائی که برگزار کننده گردهماییها و سمینارها میباشند. امکان دارد که همزمان با تسویه حساب میهمان در یک گردهمایی مدعوین در حال گرفتن اطاق در متل باشند، لذا فاصله کافی جهت صف بستن و عدم تداخل این دو عملکرد باید پیشبینی گردد. در بخش صندوق معمولاً امکاناتی فراهم میشود تا میهمانان بتوانند اشیاء قیمتی خود را به امانت بگذارند و این کار از طرف مدیریت متل از میهمانان درخواست میگردد. بعضی از متلهای بزرگ اقدام به نصب سیستم پنوماتیک جهت انتقال مستقیم صورت حساب میهمانان از رستورانها، چایخانه، قسمت پذیرایی در اطاقها، تلفن راه دور و غیره به صندوق نمودهاند. در متلهای جدید این محاسبات تماماً بوسیله کامپیوتر انجام میشود. و حتی قسمت مواد خوراکی پیشبینی شده در یخچالهای داخل اطاقها در صورت برداشته شدن آن از محل در نظر گرفته شده بلافاصله در صورتحساب صندوق منظور میشود.
اهمیت این کار در این است که در هر صورتحسابی که توسط میهمان امضاء میشود باید در کوتاهترین زمان ممکن بدست صندوقدار برسد چرا که ممکن است میهمان دقایقی بعد اقدام به تسویه حساب نماید.
3- رستوران، چایخانه محل لم دادن:
در هر متل، مسلماً فضاهایی وجود دارد تا مسافرین در اوقاتی که میخواهند از میهمانان خود پذیرایی کنند یا در صورت لزوم نشستی در محل عام داشته باشند، در این محل با چای یا نوشیدنیها و کیکهای مختلف و تنقلات از میهمانان پذیرایی میگردد. در این مکانها که در طبقات مختلفی از متل میتواند قرار گیرد با غذاهای ساده از میهمانان پذیرایی میگردد درحالی که در محوطه رستوران میهمانان از غذاهای متنوعتر و با تشریفات بیشتر استفاده مینمایند.
تفکیک بین این دو فضا معمولاً بوسیله دکور انجام میشود و در وقت صبحانه میتوان تمام فضا را بکار گرفت. در صورتی که عامل جدا کننده متحرک باشد با برداشن و تغییر محل آن هریک از فضاها به میزان لازم مورد استفاده قرار خواهند گرفت. معمولاً پیشخوان جهت صرف نوشیدنی در کنار حتی کوچکترین رستورانها پیشبینی میشود.
در متلهای بزرگتر چایخانهای مجزا جهت غذاهای ساده و سریع در نظر گرفته میشود. درحالی که رستوران با تزئینات مناسب و صورت غذاهای متنوع و با قیمت گرانتری از چایخانه از میهمانان پذیرایی مینماید. محوطه پیشخوان نوشیدنیهای معمولی در جوار رستوران محلی برای انتظار جهت آماده شدن میز و تجمع دوستان قبل از رفتن به سالن غذاخوری خواهد بود.
در متلهای بزرگ رستورانهائی که دارای برنامه موزیکال و یا سرگرم کننده هستند یافت میشوند. در چنین مواردی باید در طرح فضاهای مورد نیاز صحنه و پشت صحنه و سایر امکانات جهت تأمین نور و صدای مناسب پیشبینی شود. اینگونه فضاها بهتر است تا آنجا که ممکن است به آشپزخانه اصلی نزدیک باشد. در طراحی متلهای بزرگ که دارای تمامی تسهیلات غذاخوری میباشد نمیتوان تنها بوسیله آشپزخانه مرکزی عمل کرد. در چنین حالتی که آشپزخانه متعدد وجود دارد ترجیح دارد که بتوان همه را از طریق یک محور عمودی از قسمت آمادهسازی مواد که معمولاً در پائینترین سطح قرار دارد تغذیه نمود.
5- سرسرا (لابی):
متلها به هر اندازهای که باشند احتیاج به یک سرسرای عمومی دارند. اندازه این سرسرا مستقیماً با حجم و نوع متل ارتباط دارد. هرچه متل بزرگتر باشد انداه این فضاها نیز افزایش مییابد. متلهای تفریحی و متلهائی که دارای امکانات برگزاری سمینارها و گردهماییها میباشند، سرسراهای بزرگتری احتیاج دارند چرا که در این نوع متلها میهمانان شبها و یا قبل وبعد از مراسم در این محوطه تجمع مینمایند. ضابطه مشخصی جهت تعیین اندازه این مورد وجود ندارد و باید با مطالعه نمونههای مشابه و همچنین امکانات و خصوصیات طرح برای آن تصمیمگیری نمود. سرسرای یک متل بیش از هر چیز معرف شخصیت و روحیه آن میباشد. با توجه به اینکه این فضا معمولاً بیش از هر قسمت دیگر متل اولین و آخرین تأثیر را در میهمانان بجا میگذارد و از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. طراحی فضا، مبلمان، رنگ، نور و سایر عواملی که در دکوراسیون بکار میرود باید در خدمت خلق محیطی مناسب و جذاب و به یادماندنی باشد.
- حداقل مساحت سالن نشیمن (لابی) به نسبت هر اتاق برای متل چهار ستاره 75/1 متر مربع و برای متل پنج ستاره 2 متر مربع میباشد مشروط بر آن که مساحت سالن نشیمن برای متل چهار ستاره از 150 متر مربع و برای متل پنج ستاره از 200 متر مربع کمتر نباشد.
6- نگهبانی، حمل و نقل اثاثیه میهمان:
یکی از نکاتی که باید در طراحی سرسرای ورودی متل مورد توجه قرار گیرد قسمت نگهبانی و حمل و نقل اثاثیه میهمانان است. محل استقرار سر نگهبان باید به ترتیبی باشد که امکان کنترل ورودی، میز پذیرش، صندوق و آسانسورها را داشته باشد. چنانچه یک متل قصد ارائه بهترین خدمات را داشته باشد این وظیفه سرنگهبان است تا ترتیبی دهد که حمل و نقل اثاثیه میهمانان که وارد یا خارج میشوند به نحو احسن انجام پذیرد. او باید افراد مورد نیاز برای این کار را همیشه آماده داشته باشد. با اعمال کنترل در این قسمت میتوان اطمینان حاصل کرد که میهمانانی که متل را ترک میکنند حتماً صورتحساب خود را پرداخته باشند. سرنگهبان باید یک فضای انبار برای بستههای کوچکی که در غیاب میهمانان به متل تحویل داده میشود در اختیار داشته باشد. در نقطه مناسبی از سرسرا و در دسترس نگهبان باید انبار نسبتاً بزرگی برای نگهداری میهمانان در فاصله زمانی تخلیه اتاق تا ترک متل در نظر گرفته شود.
در کلیه متلهای بزرگ یک مهلت زمانی مشخص برای تخلیه اطاق وجود دارد و غالب اتفاق میافتد که میهمانان تا چندین ساعت پس از این زمان متل را ترک نمیکنند. در چنین شرایطی میهمان، اثاثیه خود را تا رسیدن زمان حرکت بوسیله اتومبیل، قطار یا هواپیما نزد سرنگهبان به امانت میگذارد.
7- آسانسورها:
متلهای بیش از دو طبقه برای رسانیدن میهمانان از قسمت ورودی به طبقهای که اطاقشان در آن واقع شده باید از آسانسور استفاده نمایند. موقعیت آسانسورها باید به ترتیبی باشد که دسترسی به آن از قسمت پذیرش به سهولت انجام گیرد. مطلب دیگری که در طراحی آسانسورها باید مورد توجه قرار گیرد موقعیت آنها در طبقات اطاقهای میهمانان میباشد و بهترین وضعیت قرار گرفتن در حالت مرکزی میباشد که فاصله پیادهروی میهمانان را به حداقل ممکن برساند. تعداد، اندازه و سرعت آسانسورها بهتر است بوسیله کمپانیهای سازنده تعیین شود. بیشتر کمپانیهای سازنده آسانسور محاسبات مربوطه را به کمک کامپیوتر انجام میدهند و به سرعت میتوانند این اطلاعات رادر اختیار طراح قرار دهند.
8- امکانات برگزاری سمینارها و مراسم:
در اغلب متلها به نحوی امکانات برگزاری گردهماییها و مراسم مختلف را نیز به مجموعه اضافه میکنند. در متلهای نه چندان بزرگ ممکن است فقط تعداد اطاق بزرگ برای جلسات که در ضمن، پذیرایی ناهار یا شام خصوصی نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد پیشبینی شود. متلهای بزرگتر مجموعههای متنوعتری برای برگزاری جلسات، گردهمآییها، پذیراییهای خصوصی و مراسم دارند. متلهای خیلی بزرگ معمولاً با امکانات کامل جهت برگزاری سمینازها و گردهماییهای بزرگ طراحی میشوند. گستردگی این امکانات بستگی به نظر کارفرما دارد و لازم است شناختی درست نسبت به نیازهای پذیرایی در این فضاها وجود داشته باشد.
سالنهای کوچک معمولی برای برگزاری جلسات و گردهماییها نسبتاً ساده میباشد. ابعاد فضاها متغیر بوده، برای دربرگرفتن گروههای 10 تا 1000 نفره درنظر گرفته میشود. در اغلب موارد تا آنجائی که امکان داشته باشد، به منظور دستیابی به قابلیت انعطاف بودن برای اختصاص فضای مناسب برای ظرفیتهای مختلف این فضاها در کنار یکدیگر و یا جدا کننده متحرک پیشبینی میشود. سالنهای بزرگ که برای سمینارها و گردهماییهای بزرگ درنظر گرفته میشود، ممکن است تا حدود 2000 نفر گنجایش داشته باشد که با پیشبینی دیوارهای متحرک میتواند به سالنهای کوچکتری تقسیم شود.
9- راهروهای طبقات اتاقهای میهمانان:
میهمانان که بوسیله آسانسور به طبقات میروند باید در فضایی که تاحدودی وسیعتر از راهرو میباشد وارد شوند. این فضا هر اندازهای که دارد باید طرح مشخص و متمایزی از راهروها به عنوان حال آسانسور داشته باشد و بهتر است با توجه به پرسرو صدا بودن، این محوطه به ترتیبی باشد که درب هیچ یک از اطاقهای میهمانان مقابل آسانسور قرار نگیرد. بسیار مناسب خواهد بود اگر در این محوطه امکاناتی از قبیل محل نشستن برای میهمانانی که در انتظار آسانسور و یا همراهان خود قبل از سوار شدن به آسانسور میباشد و همچنین آئینههای تمام قد برای اینکه میهمانان بتوانند قبل از ترک طبقه آخرین نگاه را به سر و ضوع خود داشته باشند و یا وسایل مکانیکی جهت پاک کردن کفشها پیشبینی شود. این نقاط عطف میتوانند با تغییرهای اندازههای عرض راهرو و یا تغییر جهت آن ایجاد شود. ظاهر طولانی راهروها را میتوان با نورپردازی و دکوراسیون مناسب تغییر داد. در محل برخورد دو راهرو و با هر زاویه بهتر آن است که یک حال کوچک ایجاد شود تا از یکنواختی حرکت در راهروها کاسته شود. عرض راهروها معمولاً درحدود 180 سانتیمتر کافی به نظر میرسد. اگرچه در بعضی از متلها درحدود 150 سانتیمتر در نظر گرفته شده ولی این اندازه در مواردی که طول راهروها کوتاه باشد، قابل قبول است. اقدام مفید دیگری که میتوان در راهروها انجام داد افزایش عرض آن در محل دربهای اطاقها است. این افزایش با توجه به کلیه دربها معمولاً جفت یکدیگر قرار میگیرند محوطه وسیعتری در مقابل دربها ایجاد میشود که علاوه بر اینکه عملکرد بهتری برای راهرو فراهم میآورد کمک میکند تا راهرو فراهم میآورد کمک میکند تا راهرو کوتاهتر به نظر برسد و مخصوصاً وقتی که داخل فرورفتگیها رنگ متفاوتی نسبت به راهرو داشته باشد. در صورتی که ممکن است در طرح فرش کف راهروها در این فضا تغییری بوجود آورد و یا رنگآمیزی هر فضای ورودی را نسبت به دیگری تغییر دارد، روحیه خوشایندتری در ارهروها ایجاد میشود. نحوه نورپردازی راهروها، فیزیکی از عوامل مؤثر در این زمینه است.
12- اتاقهای خواب میهمانان:
تمام مطالبی که پیش از این درباره متل گفته شد برای شکل دادن به چیزی است که منبع اصلی درآمد یک متل میباشد و ان اتاقهای خواب میهمانان است و این تولید نهایی یک متل است که به فروش میرسد. بنابراین، تمام فعالیتها باید برای رسیدن به این هدف متمرکز شود که حتیالامکان هیچ یک از اطاقها خالی نماند.
ابعاد این اتاقها بستگی دارد به تعداد و ابعاد اثاثیهای که در اطاق پیشبینی میشود. و درجهای که متل میخواهد به آن دست یابد. روشن است که فضای وسیعتر آسایش و رفاه بیشتری را برای میهمانان فراهم میآورد و میتواند در کلاس بالاتر و درآمد بیشتر عرضه شود. هزینه ساخت و سرمایهگذاری اولیه بیشتری را نیز احتیاج دارد. برای شناخت مشخصات اثاثیهای که باید در اتاق پیشبینی شود و در نتیجه ابعاد حداقل تعداد اتاق برای متلهای احدائی مورد قبول کمیته فنی سازمان جهانگردی برابر است
طول تختها معمولاً 195 سانتیمتر است، ولی با توجه به بالا رفتن متوسط افراد بلند قد استفاده از تختها به طول 210 سانتیمتر به سرعت متداول میشود. استفاده از تختهای با عرض 150 سانتیمتر رواج بیشتری دارد، چرا که اولاً راحتی و آسایش بیشتری را به میهمانان عرضه میکند و ثانیاً این امکان را فراهم میسازد که در صورت همراه بودن بچه مشترکاً از همان تخت استفاده نمایند و بدین ترتیب یک اتاق دو تخته میتواند یک خانواده چهار نفره را بپذیرد. با توجه به علاقهای که معمولاً میهمانان برای مطالعه در تختخواب دارند، استفاده از نوع تکیهگاه راحت در بالای تختها از جنسی که در اثر تکیه دادن سر کثیف نشود، در متلها ضروری به نظر میرسد. این قسمت ممکن است به دیوار بالای تخت ثابت شده باشد ولی تختها از جهت مرتب کردن و نظافت زیر آنها باید بتوان به راحتی حرکت داد.
حداقل مساحت اطاق یکنفره با تخت خواب بابعاد 2×1 متر و بدون احتساب فضای حمام و راهرو ورودی به متر مربع برابر است با:
حداقل مساحت اطاق دو نفره یک تخته با تخت خواب بابعاد 2× 5/1 متر و بدون احتساب فضای حمام و راهرو و ورودی به متر مربع برابر است با: (اینا برای هتل که ستاره دارن جدول دارن که من نذاشتم)
نمونههایی از مبلمان اتاقهای متل:
کلیه عناصر و مصالح موردنیاز برای طراحی یک اتاق:
الف- مبلمان
I. قطعات سخت شامل: میز تحریر- توالت- میز- صندلیها- صفحات چوبی بالای تخت و میزها- زیرتلویزیونی.
II. قطعات نرم شامل: ملحفهها- تشک- پارچه مبلها- و در بعضی موارد فرش.
ب- مصالح و وسایل اتاق:
کف: عموماً موکت ولی در بعضی موارد تایل (در اقلیم گرم) و پارکت در سوئیتها
دیوار: پوشش با وینیل و یا نقاشی با رنگ
سقف: تایل اکوستیک و یا موادی که خاصیت اموستیکی داشته باشند.
درها: از جنس چوب نقاشی شده و توپر
چهارچوب: برای هماهنگی با در و دیوار نقاشی شود.
ج: مصالح حمام و توالت:
- سرامیک و تایلهای دیگر- از موکت استفاده نشود.
- تایلهای سرامیک و یا مرمر در اطراف وان و پوشش وینیل و یا نقاشی در قسمتهای دیگر.
- نقاشی با رنگ
د: عناصر الکتریکی و مکانیکی پریزها:
حداقل 5 پریز لازم است. دو عدد کنار تختها و یک عدد کنار میز تحریر، میز توالت و قسمتی که برای نشستن و استراحت طراحی شده است.
سیمها: سیم جهت تلویزیون، تلفن، زنگ خطر حریق، وضعیت اتاق و یا دیگر سیمهای ارتباطی باید در نظر گرفته شود.
ه- نکات مکانیکی:
داکت جهت عبور لولههای مختلف برای حمام- داکن جهت تخلیه هوای حمام در نظر گرفته میشود.
و: ایمنی در مقابل حریق:
حداقل یک آشکارساز حرارتی و یا دودی و همچنین یک دریچه آبپاش برای هر اتاق باید تعبیه شود. همچنین دریچه آبپاش اضافی برای کمدها و حمام در نظر گرفته شده و تمام مبلمانها باید به دقت انتخاب شود. به طوری که کندتر بسوزند و در اثر سوختن گازی سمی تولید نکنند.
حمامهای میهمانان:
میهمانان برای این قسمت که بخشی از اتاقشان میباشد اهمیت فراوانی خوشایند بودن فضای مناسب بودن تجهیزات پیشبینی شده در آن و درست کار کردن آنها نقش مهمی در آسایش میهمانان و در نهایت رضایت آنها از اقامت در متل دارد. از این رو باید در طراحی و انتخاب تجهیزات حمامهای میهمانان دقت و توجه کافی به عمل آید. حداقل امکانات که در یک حمام باید پیشبینی شود، ترکیبی از دوش و زیردوشی، یک دستشوئی و توالت میباشد. در متلهای لوکس به جای زیردوشی از وان استفاده میشود و در بعضی از آنها نیز از هر دو بدین معنی که وان را برای غوطهور شدن در آب زیردوشی را برای دوش گرفتن در نظر میگیرند. همچنین استفاده از دو دستشوئی در داخل حمام و یا یکی در داخل دیگری در محوطه قفسه لباس که امکان استفاده دو نفر را به طور همزمان فراهم میآورد. ا زجمله تجهیزات اضافه است که سبب بالا بردن کیفیت خدمات ارائه شده در یک متل و در نتیجه آسایش میهمانان میگردد و طبعاً سرمایهگذاری اولیه احداث متل را نیز افزایش میدهد.
مصالحی که برای دیوار و کف حمامها به کار میرود از موارد دیگر قابل بحث میباشد. استفاده از کاشی به حداقل ممکن تقلیل داده شده است و فقط در محوطه اطراف وان یا دوش و کف حمام که به علت نیاز بهداشتی بودن جزء ضوابط میباشد، بکار برده میشود. مصالح جدید زیادی به بازار امدهاند و بعضی مصالح قدیمی مانند سنگ مرمر مجدداً مورد استفاده قرار میگیرد. در مورد روشنایی حمامها نیز توجه اساسی باید به عمل آید. نور و آئینه مناسب برای آن باید پیشبینی شود و استانداردهای اتاق میهمان، تخت و غیره. بالاخره از آنجا که هدف اصلی در طراحی یک متل جلب رضایت میهمانان میباشد، باید مجدداً تأکید نمود که حمام یکی از نقاطی است که در جلب رضایت میهمانان میتواند نقش اساسی داشته باشد.
قفسه لباس اتاق میهمانان:
اندازه قفسه در اتاق میهمانان بستگی به نوع متل دارد. به عنوان مثال، در متلهای تفریحی که میهمانان برای مدت نسبتاً طولانی اقامت میکنند، باید فضای کافی برای قراردادن لباسهای آنها موجود داشته باشد. طرح قفسه باید طوری باشد که فضای مخفی که در نگاه اول مقابل دید نباشد، در آن وجود نداشته باشد. (به منظور جلوگیری از جا ماندن لباسهای میهمانان) و درب آن در حالت باز ناراحتی ایجاد نکرده و یا درب اتاق برخورد ننماید. یک قفسه مناسب دارای میلهای با فضای کافی برای آویزان کردن لباس، طبقهبندی، برای قراردادن بسته و کلاه و محلی برای قرار دادن کفشها میباشد. پیشخوان لابیک برای طراحی پیشخوان لابی موارد زیر باید درنظر گرفته شود.
13- امور اداری:
امور اداری شامل اتاق مدیر، معاون، حسابداری، کارگزینی و غیره در همکف یا حداکثر با یک طبقه اختلاف سطح از همکف و یا در محل مناسب باید پیشبینی شود.
اندازه پیشخوان:
· برای بخش پذیرش و صندوق، تعدادی میز به طول 8/1 متر، متناسب با تعداد اتاق خوابها باید پیشبینی شود.
· دو میز برای 150 اتاق خواب اول، و به ازای هر 100 اتاق خواب اضافی، یک میز دیگر باید درنظر گرفته شود.
· برای هر 600 اتاق یا کمتر، یک میز نیز برای اطلاعات/ پست در نظر گرفته شود.
فضا برای صف بستن:
· فضایی برای صف بستن در جلوی پیشخوان درنظر گرفته شود.
میز معاون مدیر:
· در صورت لزوم، یک میز، سه صندلی و یک انباری در نزدیکی پیشخوان لابی، برای معادل مدیر یا concierge V قرار داده شود.
پادو/ چمدانها:
· ایستگاه و محل استقرار پادو نزدیک به پیشخوان لابی، آسانسورها و ورودی اصلی قرار داده شود.
· اتاقهای مستقلی نیز برای قرار دادن چمدانها، چرخهای حمل بار و انبار قفلدار در نظر گرفته شود.
ایستگاه پادو:
· مکانی جهت استقرار پادو، در مجاورت پیشخوان لابی و ورودی اصلی پیشبینی شود. برای این مکان، تلفن عمومی، تلفن داخلی، سیستم اعلام بلندگو و پریز برق تعبیه شود.
فضاها و قسمت خدماتی که دور از دید میهمان است:
- فضای خانهداری اتاقهای میهمانان:
هر طبقه اتاقها میهمانان و یا برای تعداد مناسب از اتاقها یک فضای خدماتی برای چندین عملکرد مختلف باید درنظر گرفته شود. در مرحله اول این فضا محلی است برای انبارکردن ملحفهها و حولهها و جائی است که اتاقدار چرخ دستی خود را نگاه میدارد. باید توجه داشت که هر اتاقدار میتواند بین 12 تا 15 اتاق را رسیدگی نماید و هر کدام نیز به یک چرخ دستی احتیاج دارند، بنابراین تعداد چرخها برحسب تعداد اتاقهائی که بوسیله این میهماندارها سرویس داده میشوند تعیین میگردد. علاوه بر این چرخها باید محلی برای نگهداری لوازم نظافت، جاروهای برقی و سایر لوازم مصرفی موردنیاز پیشبینی شود. برای انبار ملحفهها و حولهها باید فضای بستهای درنظر گرفته شود و علاوه بر اینها باید محوطهای برای نگهداری میزهای چرخدار سرو غذا پیشبینی گردد. بخشهای خدماتی متل:
1- قسمت خدماتی:
مواد غذایی، مایحتاج خانهداری و اقلام بسیار دیگری باید بدور از چشم میهمانان وارد متل شود و این عمل در سکوی تخلیه صورت میگیرد که باید سرپوشیده باشد تا عمل تحویل اجناس تحت تغییرات جوی قرار نگیرد. متل هرقدر هم کوچک باشد هر روز این عمل انجام میشود. تحویل گرفتن و کنترل محمولههایی که به متل وارد میشوند و ارسال آنها به مقصد واقعیشان باید با دقت کامل صورت پذیرد این کار معمولاً وظیفه قسمت تحویل است که باید در کنار سکوی تخلیه بار قرار گرفته باشد. در هنگام ورود کالا باید کنترل شدیدی در دو جهت وجود داشته باشد. چنانچه کالای تحویل شده کنترل نشده رها شود امکان دارد تمام و یا قسمتی از آن ناپدید یا غیر قابل استفاده گردد. جهت دیگر کنترل برای اطمینان از این است که محموله وارد شده به متل مستقیماً به مقصد واقعی خود برود. یک طرح خوب برای قسمت خدماتی به ترتیبی میباشد که مسیر طراحی شدهای برای عبور کالا یا امکان کنترل کامل درنظر گرفته شده باشد.
2- رختشویخانه:
داشتن رختشویخانه برای یک متل به عنوان یک ضرورت بشمار نمیرود. بسیاری از متلها از خدمات رختشویی شهر استفاده میکنند که در این صورت احتیاجی به رختشویخانه وجود ندارد و یا فقط رختشویخانه کوچک برای حولهها درنظر گرفته میشود. متلی که بخواهد لباسهای فرم، ملحفهها، روبالشیها، رومیزیها، دستمالهای سفره، حولهها و ... در داخل خود شسته و آماده نماید احتیاج به فضای کافی جهت ماشینهای لباسشویی خشککن، اطوهای غلطکی و اطوپرسهای مختلف دارد. متلهای بزرگ این خدمات را خود انجام داده و مجهز به بخشهای خشکشویی و اطوی لباسهای پشمی و سایر انواع البسه میباشند چرا که دادن سرویس به میهمانان در این زمینه بخشی از خدمات متل میباشد که در این قسمت و تحت نظارت مسئول رختشویخانه انجام میشود. در آیندهای نه چندان دور، استفاده از ملحفه و لباس فرم یکبار مصرف، در کشورهای پیشرفته این بخش را دگرگون خواهد ساخت و در حال حاضر با مصرف پارچههائی که احتیاج به اطو ندارند میتوان بخش عمدهای از دستگاههای بزرگ اطو را حذف کرد.
3- بخش خانهداری:
این بخش که چندین عملکرد دارد تحت نظر یک مسئول قسمت اداره میشود که معمولاً دستیارانی در طبقات مختلف ساختمان دارد. نظارت و کنترل دقیق کار اتاقدار و باربرها به عهده مسئول این قسمت میباشد. این افراد پس از گرفتن لباسهای فرم خود، برای گرفتن دستور کار و اغلب لوازمی که باید به قسمت اطاقهای میهمانان برده شود به او مراجعه میکنند. باربرها این لوازم را که شامل حوله، ملحفه، صابون، شامپو، دستمال کاغذی، کاغذ توالت، کبریت، زیرسیگاری، صورت غذاهائی که در اتاق سرو میشوند، فرم لباسشویی، کاغذ و پاکت نامه، و سایر بروشورها را به اتاقهای خانهداری در قسمت اتاقها تحویل میدهند. اغلب متلها زیرسیگاریهای ارزان با علامت متل بکار میبرند که میهمانان ممکن است آن را به عنوان یادگاری با خود ببرند. در این قسمت انباری وجود دارد که در آن تمام لوازم موردنیاز خانهداری نگهداری میشود و علاوه بر لوازم فوقالذکر چند قلم از مبلمان مورد استفاده در اتاقها که ممکن است خراب شده یا توسط میهمانان از بین برده مانند لامپ چراغ خواب و ... نگهداری میشود.
4- تأمین خوراک و آشامیدنی (آشپزخانه):
عملیات این بخش از متلها بسیار پیچیده میباشد و آشنایی کامل با آن طرح و مدیریت متل ضروری است. گرچه اغلب آشپزخانههای متلها، بوسیله متخصصینی که به عنوان مهندس آشپزخانه شناخته شدهاند طراحی میشود، ولی این آشنایی سبب ایجاد ارتباط بهتری بین طراح مهندس آشپزخانه میگردد. در اینجا مسیر حرکت مواد خام از لحظه تحویل به مسئول تدارکات تا زمانی که درنهایت پخته شده و آماده بردن برسر میز غذا توسط پیشخدمتها میشود را دنبال میکنیم و بعد از اینکه موارد غذایی وزن و کنترل شد به انبارهای مربوطه و یا یکی از چند سردخانه و یا یخچال فرستاده میشود کنسروها و یا مواد غذایی که برای نگهداری احتیاج به سردخانه ندارند و ادویهجات در انبار خشک نگهداری میشوند.
بهترین و کارآمدترین فضای پشتیبانی در متلها این است که تمامی بخشهای خدمات غذایی و سایر فعالیتهای دور از دید را در یک طبقه جمع نمایند یعنی در متلها لازم است که فضاهای خدماتی دور از دید، قصورات اقتصادی و کارآمد عمل کنند تا کارکنان بتوانند بدون عبور از میان لابی و سایر فضاهای عمومی، به کلیه بخشهای متل دسترسی داشته باشند. بدین ترتیب فضاهای خدماتی پشتیبانی باید در پیرامون بارانداز و نزدیک ورودی کارمندان یا نزدیک راهروی خدماتی اصلی قرار داشته باشند و لازم است که اماکن عرضه غذا در پیرامون آشپزخانه و آبدارخانههای آن تشکل یابند.
- فضاهای آمادهسازی غذا و انبار آذوقه:
در بین تمامی فضاهای خدماتی متل در طراحی، آشپزخانهها و فضاهای مربوط به آمادهسازی غذا، به بیشترین توجه احتیاج دارند که این تا حدودی به دلیل آن است که سیستمهای مکانیکی، الکتریکی و لولهکشی باید با پلان تجهیزات و وسایل آشپزخانه تلفیق گردند. در میان نکات متنوع طرحریزی، مهمترین هدف، قرار دادن بارانداز، انبار آذوقه، آشپزخانه و تمامی اماکن عرضه غذا و نوشیدنی رد یک طبق است که لیست زیر مجاورتهای مهم را نشان میدهد:
ضروری:
· انبار آذوقه به آشپزخانه اصلی
· آشپزخانه اصلی به رستورانها
· فضاهای خدماترسانی به اتاقها و به آسانسورهای خدماتی
· آبدارخانه سالن ضیافات به سالن جشن
ترجیحی:
· بارانداز به انبار آذوقه
· آشپزخانه به آبدارخانه سالن ضیافت
· آبدارخانه سالن ضیافت به سالنهای کوچکتر ضیافت
· آبدارخانه سالن ضیافت به پیش فضای سالن برگزاری مراسم و فعالیتها
بارانداز دریافت مواد اولیه:
انبار:
· انبار آذوقه خشک
· انبار سردخانهای برای آذوقه
· انبار نوشیدنیها
· سردخانه نوشیدنیها
· انبار وسایل (نظیر نقرهجات و چینی آلات)
فضاهای آمادهسازی غذا:
· غذایی
· نانوایی
· قسمت آمادهسازی سالاد و دسر
· قسمت پخت و پز
· قسمت اصلی پخت و پز
· قسمت پخت سریع
امور بهدشتی:
· ظرفشویی
· قابلمه شویی
· برداشتن زباله
سرو:
· جمعآوری ظروف کثیف رستوران
· جمعآوری ظروف کثیف از سالن ضیافات
· فضای خدماترسانی به اتاقها
سایر:
· دفتر سرآشپز
· پیشخوان ارسال نوشیدنی
· سرویس بهداشتی
- طراحی آشپزخانه اصلی:
فضای آشپزخانه باید به گونهای طراحی شود که گنجایش پلان تجهیزات موردنظر را داشته باشد. علاوه بر استانداردهای روشنایی و نازککاریها در طراحی پلان با جزئیات فضاهای سرویس غذای باید به نکات زیر توجه شود.
· در تمام فضا، خصوصاً در بالای وسایل پخت و پز، سیستمهای اتوماتیک اطفاء حریق نصب شود.
· دالهای کف باید به خاطر سردخانه، پایینتر از سطح معمول تعبیه شود تا بعد از زیرسازیها، کف ان هم سطح کف آشپزخانه گردد.
· کلیه یخچالها و فریزرهای انسان رو در کنار هم قرار داده شود تا دیوار و کمپرسورهای مشترک داشته باشند.
· سرسرا و راهروهای خدماتی، بین آشپزخانه و تمامی امکان عرضه غذا، آبدارخانه، سالن ضیافت و سالن جشن در نظر گرفته شود. همچنین پارتیشن یا پوششهایی بین راهروهای خدماتی و سالنهای ضیافت درنظر گرفته شود.
· محلهایی جهت تخلیه ظروف غذاخوری کثیف، دقیقاً در کناره داخلی هریک از رستوران تعبیه شود تا هرکدام یک محوطه ظرفشویی را بهتر تغذیه کند.
· مسائل ایمنی باید برای پیشخوان خدماتی آشپزخانه پیشبینی شود.
· عرض گذرها باید حداقل 1/1 متر باشد.
· تجهیزات روی قطعات بتنی قرار داده شود.
· فضایی برای صندوقدار سالن غذاخوری، در نزدیکی محل عبور و مرور پیشخدمتها تعبیه شود.
طراحی فضای انبارهای آذوقه و نوشیدنی:
در اغلب موارد، انبارهای نگهداری آذوقه و نوشیدنی، در مجاورت بارانداز و یا در مجاورت آشپزخانه واقع گشتهاند که حالت دوم ارجحیت دارد. یک مسئله اساسی و مهم در طرحریزی فضاهای انباری آشپزخانهها، این است که تمام انبارهای یخچالی در کنار هم قرار داده شوند. رد یخچال و فریزرهای انسانرو لازم است که دالهای کف در سطح پایینتری قرار گیرد (تا بتوان عایقهای حرارتی و رطوبتی را در کف اتاق تعبیه نمود) و از دیوارهای عایق شده معمولی و سیستم کمپرسور مشترک، که محل آن بهتر است دور از انبار واقع گردد، استفاده شود.
- فضایی بارانداز دریافت مواد اولیه، زباله و انبار عمومی:
فضایی بارانداز مواد اولیه و محل قرارگیری زباله با وجود اینکه در محوطه بارانداز تحویل زباله واقع گشتهاند، باید بوضوح از هم جدا باشند. بارانداز دریافت مواد اولیه و محوطه زباله باید نجاور فضاهای دور از دید (خدماتی پشتیبان) متل قرار داشته باشد.علاوه بر ارتباطی اصلی به آشپزخانه، برای دریافت مواد غذایی و نوشیدنی و بردن زبالهها، فضای مناسب و کافی را باید تعبیه نمود تا بتوان مواد اولیه را به رختشویخانه، بخش خانهداری، سرویس نگهداری و انبار عمومی انتقال داد.
انبارها:
متلها به فضای قابل توجهی جهت انبارها احتیاج دارند، بیشتر این فضا برای فعالیتهای بخصوصی است.
انبار آذوقه نزدیک آشپزخانه، انبار فضای برگزاری مراسم نزدیک به سالن جشن و اتاقهای ضیافت، انبار مایحتاج پارچهای در هر طبقه و در بخش خانهداری و بخش بایگانی در دفاتر اداری. البته علاوه بر این دو نوع انبار در نزدیکی بارانداز دریافت قرار داد: انبار تجهیزات فضاهای خارجی و انبار عمومی، مورد اول نیاز به چند صد متر مربع دارد و برای تجهیزات مخصوص نگهداری ساختمان و زمینهای متل و نیز وسایل و مبلمان فضای باز است. مورد دوم که اغلب فضایی به اندازه تمام بارانداز دریافت و محوطه زباله است، برای وسایل و تجهیزات اضافی، بایگانی، اوراق چاپی و اقلامی است که مکان خاصی ندارند.
- نواحی و فضاهای مربوط به پرسنل خدماتی
نواحی و فضای مربوط به پرسنل خدماتی، سومین بخش اصلی را در نواحی دور از دید متلها تشکیل میدهند.
فضاهای متداول یعنی دفاتر پرسنل، رختکنها و سالن غذاخوری کارکنان تاحدودی از هم مستقل ولی با سایر بخشهای دور از دید ارتباط دارند. فضای موردنیاز برای این قسمتها بین 55/0 تا 9/0 متر مربع به ازاء هر اتاق میباشد. فضاهای مربوط به کارکنان باید بصورتی تشکیل یابد تا بخش مسئول ثبت اسعائت ورود و خروج پرسنل، دقیقاً در مجاورت ورودی قرار گیرد. همچنین، بخشهای خدمات غذاییف خانهداری، تعمیر و نگهداری و سایر کارکنان، باید بتوانند بدون ایجاد مزاحمت برای فعالیتهای مربوط به بارانداز، به فضای کمدها، تحویل روپوشها و غذاخوری کارکنان، دسترسی داشته باشند.
مسائل زیر را در طراحی فضاهای مربوط به پرسنل خدماتی باید درنظر گرفت:
دفاتر پرسنل و ثبت ساعات ورود و خروج:
· دفاتر ایمنی و ثبت ساعات در داخل ورودی کارکنان و در نزدیکترین نقطه به آن قرار داده شود.
· امکان کنترل بصری ورودی و راهروی خدماتی اصلی فراهم شود.
· فضاهای جداگانهای که اندازه آنها متناسب با برنامه و شیفت کارکنان است تأمین شود.
· رختکنهای جداگانهای برای کارکنان بخش ضیافت در نظر گرفته شود.
· دسترسیهای جداگانهای به توالتها، بدون عبور از میان رختکن طراحی شود.
غذاخوری کارکنان:
در نزدیکی آشپزخانه طراحی شود.
اسکان کارکنان:
· آپارتمان مدیران به عنوان بخشی از برنامه اتاق خوابهای متل تأمین شود.
قسمت اداری:
** طرح پیشخوان لابی و دفاتر اداری، برای ایجاد واکنش مثبت میهمانان نسبت به متل حائز اهمیت است.
درحالی که تمامی میهمانان با پیشخوان لابی در ارتباط میباشند. بسیاری از مراجعه کنندگان با کارکنان بخش فروشگاهی و غذاخوری یا با معاونین مدیریت سرو کار دارند. بنابراین برنامهریزی، طراحی و تجهیز فضای اداری متل نیز، نیاز به توجه زیادی دارد که نباید کمتر از توجهی که نسبت به اتاق خوابها و فضاهای عمومی مبذول میگردد باشد.
دفاتر اداری کلاً به چهار قسمت تقسیم شدهاند:
· پیشخوان لابی
· دفاتر لابی
· حسابداری
· مدیریت ارشد (Executive)
پیشخوان و دفاتر لابی:
دفتر لابی بزرگترین بخش از چهار قسمت اصلی بوده و بخشی است که میهمانیها و مراجعه کنندگان بیش از همه با آن آشنایی دارند.
· پلان فضای پیشخوان لابی ستونهای سازهای نداشته باشد.
· پلان دفتر لابی به شکلی باشد که بخش رزواسیون و قسمت اپراتورها نزدیک محوطه پذیرش قرار داشته باشند.
· اتاق صندوقهای امانت باید به صورتی طرحریزی شود که صندوقدار بتواند به امور میهمانان رسیدگی نماید.
· پیشخوان لابی باید به شکلی طرحریزی شود که بتوان کارکنان بخش صندوق و پذیرش را طبق میاز کم و زیاد نمود.
· فضای کاری دفتر لابی نباید در معرض دید مهمانها قرار گیرد.
· ملزومات فضای پشتیبانی که باید نزدیک به پیشخوان لابی قرار گیرد شامل:
تلفنهای داخلی نمایش بروشور، مسئول پیشخوان یا معاون مدیر و ایستگاه پادو میباشد.
· کانونهای جلب توجه که جنبه تزیینی دارد، در نزدیکی پیشخوان لابی قرار داده شود: اشیایی مناسب برای روی پیشخوان نورپردازی، نمای دیوار پشت پیشخوان و علائم مخصوص برای این فضا.
دفتر لابی قسمت پذیرش و صندوقداری را پشتیبانی مینماید. مساحت آن بین 3/0 تا 5/0 متر به ازای هر اتاق خواب متغیر است. عناصر اصلی در طرح آن، فضای کاری و پذیرش است که بیشتر دفاتر دیگر در گرد آنها تجمع نمودهاند.
- دفتر حسابداری:
بهترین مکان برای دفتر حسابداری، بخش از مجموعه اصلی در مجاورت پیشخوان لابی است که میتواند با داشتن فاصله مناسب از این قسمت به طور رضایتبخشی فعالیت نماید. ارتباط اصلی آن با دفتر لابی به دلیل نیاز به اتاق شمارش پول است.
یعنی جایی که مدیران قسمتهایی مانند رستورانها، پیشخدمت عرضه نوشیدنی و فروشگاههای در آن محل درآمدهای روزانه خود را شمرده و به صندوق واریز مینمایند.
** باید حدود 4/0 متر مربع به ازای هر اتاق متل برای دفاتر حسابداری اختصاص داد.
دفتر مدیر:
مجموعه دفتر مدیر، کوچکترین قسمت از این سه بخش است و شامل بخشهای زیر است:
· دفتر مدیر دفتر معاون
چکیده
استفاده
از آسفالت قیری با توجه به معایب آن از جمله: آلودگی هوا و محیط زیست خصوصاً هنگام تولید، عدم سازگاری
با شرایط اقلیمی به ویژه در فصل سرما، تغییر شکل و
عمر کوتاه، عدم دوام در برابر مواد شیمیایی. با توجه به قیمت آن لازم دیده شد که طرحی مناسب و جایگزین با
قابلیتهای مصالح موجود در کشور انتخاب گردد که پس از
مطالعات اولیه و اجرای آزمایش با توجه به قابلیتهای فراوان رویه بتنی توانمند زود سخت شونده RCCP
COMPACTED CONCRETE PAVEMENTS) (ROLLER عبارتند از: دامنه کاربرد بسیار وسیع، مقاومت فشاری بیش از سه برابر ماکزیمم مقاومت
فشاری ثبت شده برای آسفالت
قیری، صلبیت و عدم تغییر شکل، سازگاری با شرایط اقلیمی سرد و گرم، سرعت بالای اجرا و امکان بهرهبرداری زود
هنگام، سازگاری با محیط زیست پیشنهاد گردید. بتن غلتکی RCCP برای اولین بار در ایران هم اجرا شد، آن هم
توسط مجتمع تولیدی تحقیقاتی بتن
ایرانفریمکو در هشتگرد، نتایج آزمایشهای صورت گرفته نشان میدهد که این عملیات با موفقیت انجام گرفته است.
کلید واژهها
بتن غلطکی، آسفالت قیری، مقاومت فشاری، محیط زیست، سیکل
یخبندان، دوام و پایداری.
1ـ
مقدمه
ازجمله
مشکلات اساسی معابر سواره رو خیابانها و شبکههای بزرگراهی و محوطههای صنعتی در کشور ما تخریب و
تعویضهای متوالی آسفالت میباشد که در کنار تحمیل خسارات
میلیاردی به اقتصاد ملی، ضریب ایمنی جادهها و خیابانهای کشور را نیز به شدت کاهش داده است و البته خسارات
فراوانی نیز به خودروها وارد میکند به نحوی که این وضعیت
مورد اعتراض 100 درصد صاحبان اتومبیلها و رانندگان میباشد! اعتراض که تکنولوژی فعلی ساخت معابر قادر به پاسخگویی و رفع این معضل نیست
و نیازمند تغییر
ساختاری و تکنیکی طراحی و ساخت معابر سواره رو و ترافیکی میباشد. از طرفی معضل زیست محیطی استفاده از مواد فعلی
و هیدروکربنها در ترکیب آسفالت قیری در کنار پائین بودن قابلیتها و آسفالت قیری برای
احراز بسیاری از مشخصات فنی مورد لزوم در معابر
ترافیکی بالاخص دوام و پایداری در برابر تغییرات جوی و سیکلهای یخبندان، گزینه رویههای بتنی RCCP را پیش رو قرار داده است.
2ـ
معایب آسفالت قیری
آسفالت
قیری که در مقابل فشارهای فیزیکی مقاومت چندانی ندارد، این مقاومت در مرغوبترین آسفالت قیری ایران معادل 85ـ75
کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است. و در برابر تغییرات جوی و تغییر دما تغییر شکل میدهد و عمر
مفید کوتاهی دارد.
2ـ1ـ
آلودگی هوا و محیط زیست
برای
تهیه آسفالت قیری به چیزی حدود 140 درجه
سانتیگراد دما نیاز هست و در نتیجه برای تولید این نوع آسفالت مقادیر قابل توجهی سوخت به مصرف میرسد و میتوان
گفت به لحاظ زیست محیطی، اقتصادی و خصوصاً آلودگی هوا در
کلان شهرها بسیار نامناسب است.
2ـ
2ـ عدم سازگاری با شرایط آب و هوایی
بخش
قابل توجهی از افت کیفیت آسفالتهای قیری در
عبور از فصل سرما و یخبندان اتفاق میافتد و عواملی از قبیل پدیده جذب آب و یخ زدگی و آب شدگی، نفوذ آب به لایههای
زیرین و یا استفاده از نمک برای یخزدائی از
جمله عوامل اصلی، تخریب آسفالتهای قیری در عبور از فصل سرما میباشد.
در مناطق
گرمسیر با مشکل تغییر شکل آسفالت قیری مواجه هستیم.
2ـ3ـ
عدم دوام در برابر مواد
شیمیایی
آسفالت
قیری در برابر مواد نفتی
مانند گازوئیل، نفت، بنزین و اسیدهایی که در محوطههای صنعتی وجود دارند تخریب میشوند.
2ـ4ـ
استفاده از قیر نامناسب
قیر
مورد مصرف در راهسازی به طور مستقیم در مقابل عوامل جوی بوده و باید ضربههای ناشی از حرکت وسایل نقلیه را تحمل
نماید [1]
3ـ
خواص بتن غلطکی
به
طور کلی خواص بتن غلطکی
سخت شونده بستگی به دانهبندی، جنس و شکل سنگدانهها، و مواد سیمانی، نحوه ساخت مخلوط، درصد تراکم و
کنترل اجرا دارد. مزیت این روش ساخت بتن، هزینه کمتر از انواع دیگر بتن و سرعت اجرایی بسیار
زیاد آن بوده و در عین حال دارای خواص مکانیکی مورد
نیاز بتن معمولی نیز میباشد. [2] عموماً بتن غلطکی را بتنی سفت با اسلامپ صفر تعریف میکنند. [3]
|
3ـ1ـ
کاربرد رویه بتنی RCCP زود سخت شونده
دامنه
کاربرد بسیار وسیع در ساخت جادهها و خیابانهای
اصلی و فرعی، آزاد راهها، باند پرواز، آشیانه هواپیما، کف سالنهای صنعتی، محوطههای صنعتی و انبارها،
باراندازها، جاده معادن، پیاده روها، ورزشگاهها، پیست
اتومبیلرانی، کف نمایشگاههای صنعتی و تجاری، محوطههای تجاری، بنادر اسکلهها، دامداریها، سردخانهها،
جادههای شیبدار، لوپها، میادین، دورها، پلها، کف ترمینالها، ایستگاههای اتوبوس و کامیون
(گاراژ) را میتوان نام برد.
3ـ2ـ
مقاومت رویه بتنی RCCP زود سخت شونده
مقاومت
فشاری با نسبت آب به سیمان پایین و
صفر بودن اسلامپ از 150 تا 300 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع که در شرایط عمل آوری و با مرغوبترین مصالح به دست
آمده است که تحمل بارهای سنگین ترافیکی به ویژه در
محل شیبها، دورها، بارهای ترافیکی و ایستگاههای سنگین را به راحتی تحمل میکند.
3ـ3ـ
صلبیت
صلب
بودن و عدم تغییر شکل در برابر
بارهای وارده و ضربات ناشی از سقوط اجسام سخت.
3ـ4ـ
سازگاری با شرایط آب و هوایی
دوام
بلندمدت نسبت به آسفالت قیری در مناطق گرمسیر
و معتدل با توجه به اینکه در برابر افزایش دما مقاوم بوده و هیچگونه تغییر شکلی در آنها ایجاد نمیشود. در
مناطق سردسیر رویه بتنی (RCCP)
به خاطر جذب آب پایین و مقاوم بودن در برابر
سیکلهای یخبندان در مواجه با آسیبهای احتمالی ایمن و مقاوم
است.
3ـ5ـ
اجرا و بهرهبرداری زود هنگام
سرعت
بالای اجرا و سهولت نگهداری و قابلیت بهرهبرداری زود هنگام حتی در مواقع اضطرار (دوازده ساعت پس از اجرا).
|
3ـ6ـ
سازگاری با محیط زیست
رویه
بتنی RCCP به خاطر نفوذناپذیری
مواد متشکله آن به بافت
مصالح و طبیعت، به عنوان رویه سازگار هیچگونه مشکل زیست محیطی در محدوده کاربردی خود ندارند. و تا پایان دوره
دوام مواد و مصالح متشکله آن به عنوان بخشی از طبیعت تعریف
میشود. رنگ خاکستری و خنثی RCCP، ضریب جذب دمای مناسبی دارد و این به خاصیت پایین آوردن دمای محیط کمک میکند.
3ـ7ـ
گزارش فنی بتن توانمند زود سخت شونده RCCP
پس
از انجام مطالعات اولیه، بررسی و ارزیابی قابلیتهای
مصالح موجود در کشور در نهایت طرحی مناسب با کشورمان تهیه و تدوین شد که در ابتدای سال 1384 به ثمر نشست نتایج
آزمایشهای ما که پس از طی 28 روز با عنوان دوره بلوغ
بتن انجام شد، نشان داد که همه چیز براساس پیشبینی ما و مطابق با محاسبات و طراحیهای اولیه جواب داده است
که میتوان به نمونة اجرا شده در هشتگرد اشاره کرد.
4ـ نتیجهگیری
پس
از ذکر معایب آسفالت قیری و مزایای بتن غلطکی
لازم است بدانیم که اولین گامها برای جایگزینی برداشته شده و نمونهای برای ارزیابی و استناد اتفاق
افتاده است. بیش از 40 سال است که شیوه تولید، استفاده و
مزایای بتن غلطکی در دانشگاههای ما تدریس میشود، نیروی متخصص و آگاه در این باره در کشور تربیت شده است و
همه شرایط و امکانات فراهم است، اما هم چنان از آسفالت قیری
استفاده میشود.
5ـ منابع
[1] سیاوش کواری« مصالح
ساختمانی انتشارات دانش و فن »
1379
[2]. Acl Committee Report 210R-93, Erosion of Concrete in Hydraulic Structures.
[3] Acl Committee Report 201.2R-92, Guide to Durable Concrete.
Oil palm shellبرسی رفتارخمشی تیرهای بتنی مسلح سبک وزن ساخته شده از
Delsye C.L.Teo1,Md.Abdul Mannan2and john V.Kurian3
خلاصه:این متن یک تحقیق بر روی رفتار خمشی تیرهای بتنی مصلح تولید شده از سنگدانه های پوسته
آورده شده است. (oil palm shrllنخل روغنی(
(Ops)شکل (1)عکس از درخت
استفاده از پوسته نخل روغنی( )در تولید بتن نه تنها مشکل بی مصرفی این زایدات جامد را حل میکند بلکه به حفظ منابع طبیعی نیز کمک میکند.
شکل(2)عکس از میوه نخل روغنی
در این تحقیق تیرهای مسلح با نسبتهای مختلف تقویت شده (از0.52%تا3.90%)ساخته شده وآزمایش شد.
اطلاعات بدست آمده شامل مشخصات خیز( تغییر مکان)،شاخص های شکل پذیری وچرخش-حرکت وضعی است.
این تحقیق روشن میکند که تیرهای بتنی مسلح ساخته شده با پوسته نخل روغنی قابل مقایسه با انواع دیگر بتنهای سبک وزن است ومقایسه کردن نتایج آزمایش با آیین نامه های معمول بتن به خوبی این موضوع راقابل قبول میکندونشان میدهد که تیرهای با نسبتهای تقویتی کم همه نیازهای این آیین نامه ها مانند( )را مرتفع میکند.
1-مقدمه:
کشور مالزی معمولا بیشتر از نصف کل روغن نخل جهان را تولید میکند،درختان نخل سرتاسر4.05میلیون هکتار از سرزمینهای این کشور را پوشانده است ودرحدود18.88تن در هر هکتار خوشه میوه تازه محصول میدهد.( )1
در مکنهیی که فرایند استخراج روغن از خوشه میوه تازه انجام میشود،مواد زاید جامدومایع زیادیمعمولا وجود دارد.
این زایدات شامل خوشه های خالی میوه ها،فیبرها،میوه ها وفاضلاب حاصل از آنها است. در حقیقت خوشه های میوه تازه فقط شامل5.5%میوه می شود.( )وبیش از چهار میلیون تن از پوسته نخل روغنی( )در سال زباله جامد حاصل میشود این زباله ها معمولا بی مصرفندوهمواره در
پایان کار سوزانده میشوند.این پوسته در همه جا در دپوهایی مانند شکل (4)وجود دارد.
شکل(4)نمایی از دپوی پوسته نخل روغنی( )
این کاملا سبب آلودگی میشودو مضر برای محیط زیست است.
کنترل محیط زیست بسیار دارد سخت میشود واین زباله ها موجب پر هزینه بودن این موضوع می شوند.
شکل (5)جنگل انبوه درخت خرما
بنابراین بهره برداری ازاین مواد زباله به عنوان مصالح پر دوام ساختمان در صنعت ساختمان کمک می کند به حفظ منابع طبیعی و همچنین کمک میکند به ثابت نگه داشتن تعادل بومی.
در این تحقیق پوسته نخل روغنی( )در بتن به عنوان سنگدانه به کار رفته است.
شکل(6)پوسته نخل روغنی
ومیفهمیم که میتوان پوسته نخل روغنی( )بازیافت شده را به دعنوان سنگدانه در تولید بتن به کار برد. در عین حال تحقیقات بیشتری نیاز است که انجام شود تا بتن ساخته شده با پوسته نخل روغنی( )مورد تایید قرار بگیرد.
پوسته نخل روغنی در طبیعت سخت است وبه آسانی فاسد نمیشود ویک پیوستگی را در بتن ایجاد میکند وبنا براین خراب نمی شود یا ماده سمی تولیدی را عبور نمیدهد.( )
برخلاف سنگدانه های تولید شده مصنوعی یا تولیدات کارخانه ای،پوسته نخل روغنی( ) نیاز به اینکه عمل آورده شود یا نیاز به هیچ کار شیمیایی قبل از مصرف ندارد.
جرم واحد حجم پوسته نخل روغنی( )در حدود600تا500کیلوگرم بر متر مکعب است.جرم واحد حجم بتن تولید شده از پوسته نخل روغنی در حدود 1900کیلوگرم بر متر مکعب استکه موجب میشود این بتن در زمره بتنهای سبک وزن قرارگیرد.
بتن ساخته شده با پوسته میوه نخل روغنی( )به آسانی نیروهای بیشتر از (17 )17مگا پاسکال را تحمل میکند.( )که یکی از نیازهای لازم برای بتن سبک وزنساختمان براساس استاندارد( )است.وهمچنین میتواند نیروهای فشاری بالای 28مگا پاسگال را تحمل کند.( )
دوام واستحکام بتن ساخته شده با پوسته نخل روغنی( )نیز به دقت مورد مطالعه قرار گرفت،وقتی که با آب عمل آورده شد دیده شد که بتن ساخته شده با پوسته نخل روغنی( )جذب آب دارد ونفوذ پذیری آب در حدود 11%و پس از استراحت در یک دوره 28روزه ( )که قابل مقایسه با دیگر بتنهای سبک وزن مانند بتنهای ساخته شده از سنگدانه های پومیس است.( )
استفاده از بتنهای سبک وزن درصنعت ساختمان محبوبیت خوبی در مدت کمتر از 10سال پیدا کرده است. آگر چه هنوز کارهای زیادی وجود دارد که باید روی استفاده ساختمانی از بتن با سنگدانه های سبک وزن انجام شود.
شکل (7)تصویری از سنگدانه پوسته نخل روغنی
اگر بتوان بتن ساخته شده با پوسته میوه نخل روغنی( )را در صنعت ساختمان استفاده کرد آن نه تنها برای محیط زیست سودمند خواهد بود بلکه همچنین منافعی برای خانواده های کم درامد دارد از جمله اینکه این بتن میتواند مصرف شود برای ساختن خانه های ارزان قیمت به ویژه در مناطقی با پوشش درختی( )برای مصارف ساختمانی،رفتار خمشی تیرهای بتنی ساخته شده باپوسته میوه نخل روغنی( )از نزدیک به دقت مورد بررسی وبه طور واضح تحقیق گردید.
این متن ارایه میدهد نتایج یک تحقیق آزمایشگاهی را روی رفتار خمشی تیرهای بتن مصلح ساخته شده با پوسته میوه نخل روغنی را( ).
تیرها بار گذاری شود و این بارها تدریجا زیاد شود تا آینکه رفتار شکست وقدرت تحمل آنها ،رفتار ترک خوردگی،رفتار تغییر شکل وشکل پذیری آنها امتحان شود.
در این تصاویر نمایی از گیاه نخل روغنی وگل آن وخوشه آنرا مشاهده میکنیم که خوشه آن دارای برامدگی های سوزنی است ودرآنها میوه نخل روغنی نمایان است.
مصالح استفده شده ونسبتهای اختلاط:
جزء اصلی بتن پوسته نخل روغنی( )شامل سیمان پرتلند معمولی( ) ماسه رودخانه ای به عنوان ریزدانه وپوسته نخل روغنی( )وفوق روان کننده.
سنگدانه از آسیاب کردن خوشه نخل وپوسته میوه آن بدست می آید انواع درختهای نخل روغنی که بطور معمولی یافت میشود شامل الوفرا-دورا-پسیفراوتنرا میشود البته نوع پسیفرا پوسته برای محافظت مغز آن ندارد.(1)
معمولا این پوسته ها شامل تقریبا 10تا15%میوه نخل روغنی میباشد.این سنگدانه ها در شکلهای گوناگون گردگوشه-فلسی یا ورقه ای – کشیده باریک و دیگر شکلهای نامشخص وجود دارد که در شکل نشان داده شده است. معمولا بعضی پوششهای روغنی روسطح تازه وجود دارد.بنابراین تمیز کردن این پوشش روغنی لازم است که توسط طرق مختلف از قبیل هوادهی یا در معرض هوا قرار دادن وجوشاندن در آب وشستن با شوینده ها انجام شدنی است.در این پروژه از هوادهی استفاده شده است.قبل از اینکه به عنوان سنگدانه در بتن استفاده شود الک میشود وفقط سنگدانه گذشته از الک 12.5 ومانده روی4.75 میلیمتراستفاده میشود.قسمتهایی از توزیع ماسه رودخانه ای و در جدول (1)نمایش داده شده است.
جدول(1)مشخصات ماسه رودخانه ای و پوسته نخل روغنی
براساس اطلاعات بدست آمده از سنگدانه درشت وریزدانه قسمتهای اختلاط تقریب زده میشود واین توسط اصلاح مخلوطهای آزمایشی ادامه می یابد تا به کارایی نهایی دست یابد.
این سنگدانه علاوه بر داشتن سازه ای ایده آل، مقرون به صرفه تر از سایر سنگدانه های مصرفی است که امروزه در صنعت سبک سازی سازه ها به کار برده میشود.
اختلاط قابل قبول شامل 510 -848 ماسه با آب به سیمان 0.38میباشد.مقدار سیمان استفاده شده در این مطالعه در حد این ظرفیت برای بتن سبک بود. مقدار فوق روان کننده مورد استفاده 1.41 به ازای 100کیلوگرم سیمان بود که در حد مجاز توصیه شده توسط کارخانه سازنده آن قرار داشت. نسبت مخلوط در تمام تحقیق دست نخورده باقی ماند.
دستورآزمایش:
بر روی بتن چندین آزمایش انجام شد تا مشخصات سازهای پوسته نخل روغنی تعیین شود.آزمایشهای فشاری روی نمونه های 100میلیمتری طبق( )بلوکهای استوانه ای 300*150طبق( )انجام شد.
مقاومت کششی بتن( )توسط انجام یکسری ازآزمایشات روی سیلندرهای 200*100 انجام شد.آزمایشات خمشی روی نمونه های اصلی تیر در مقیاس متوسط ثبت گردید.
عملیات اختلاط توسط استفاده از یک همزن استوانه ای دوار بزرگ مطابق با ( قسمت125 بند 6.3 برای سنگدانه انجام پذیرفت.)
3نمونه برای هر آزمایش آماده گردیده بود وثبت آزمایش به صورت متوسط انجام پذیرفت. به منظور جلوگیری از تبخیر بیش از اندازه آب از بتن تازه بلافاصله بهد از ریختن یک پوشش پلاستیکی روی قالب قرار داده شد ونمونه ای برای 3+-24ساعت در آزمایشگاه در شرایط محدود(دمای5-+28درجه سلسیوس ورطوبت نسبی 91-68%)نگه داری گردید. سپس همه نمونه های مکعبی واستوانه ای تازمانی که آزمایش شروع شود به ظرف آب 30-26 درجه انتقال یافتند.
برای تیرهای اصلی نمونه ها به مدت 6روز بطور مداوم مرطوب در همان شرایط نگه داری شد تا زمان آزمایش فرا برسد.چسبندگی بین میلگرد وبتن از طریق رابطه سعی وخطا مورد مطالعه قرار گرفت. تست کششی روی میلگردهای درون بتن با قطرهای10-12و16 میلیمتر وباسنهای3-7-28-56-90و80 روز انجام شدورابطه مقاومت چسبندگی( )توسط فرمول محاسبه میشود.
بحث ونتیجه گیری از آزمایش:
اسلمپ بدست آمده از بتن در حدود50تا70میلیمتر بود.این نشان میدهد که بتن دارای درجه متوسط کارایی است.میزان هوا در حدود4.8تا5.5%بودواین خیلی زیاد است.آن میتوانست با شکل غیر منظم ارتباط داشته باشد که از فشردگی کامل جلوگیری میکند. بنابراین میزان هوا در بتن هنوز در حد میزان 4تا8% توصیه شده در آیین نامه میباشد. باتوجه به آین،وزن مخصوص بتن تازه از 2010 تا2065 دسته بندی شده است. جزئیات بتن سخت شده ودر سن 28روزه آزمایش شده در جدول 2آورده شده است.بتن سبک به طور عادی دانسیته های کمتر از2000 دارد ووزن مخصوص بتن در این محدوده است. بنابراین آنرا در دسته سبک وزنها قرار داده است. این بتن در مقایسه با بتن با وزن نرمال 2400 ؛20% سبکتر است.
ops(2) مشخصات بتن
این نشان میدهد وقتی بتن در ساختمان استفاده شود بار مرده 20%کاهش میدهد. توسط کم کردن وزن سازه نیروهای فاجعه انگیز زلزله و نیروهای اینرسی که بر سازه اثر میگذارند در نهایت کاهش می یابد. زیرا این نیروها با وزن سازه متناسب است.نمونه های مکعبی آزمایش شده در سن 28 روزه مقاومتهای 26.3 داشته است که تقریبا 65%بالاتر از مقاومت توصیه شده هب میزان 17 برای سازه های سبک وزن در آیین نامه می باشد.اگر چه پوسته نخل روغنی( )یک ماده آلی است. ولی آزمایشات نشان داد که خرابی وپوسیدگی زیست محیطی آشکار نیست. به عنوان مثال مقاومتهای بدست آمده حتی پس از 6ماه تغییر آشکاری نداشته است.
در سنهای بعدی(56تا180روز) پیوستگی میان سنگدانه و خمیر سیمان قوی تر است واز این جهت ترکها از سنگدانه ها عبور میکند.شکست ناگهانی بوده وبا تشکیل ترک طولی شروع عمل دو نیم شدن در شکستن وقتی اتفاق می افتد که شکل ترکهای محوری در جهت فشار تحمل شده توسط برآمدگی میله گردها روی بتن محاسره شده پیشرفت وقتی ترکها شروع به تشکیل شدن میکند بیروهای خمشی به خارج از سطح میلگرد هدایت میشود واین نیروها باعث شکست لنگر اندازی توسط ترک خوردن پوشش محصور شده بتن میشود.مقاومت خمشی بتن (26تا33%)مقاومت فشاری وقابل نقایسه با مقاومت خمشی دیگر بتنهای سبک مانند بتن خاکستر سوخت وبتن هوازا میباشد.
مدول الاستیسیته یکی از مهمترین مشخصات برای بتن سازه ای است.مانند وقتیکه ارزیابی تغییر مکانها خمشی وترکهای یک سازه مورد نیاز است.یکی از نگرانیهای ویژه برای بتن مقدار کم مدول الاستیسیته است وابن مجددا توسط آزمایش تیر اصلی تحقیق شد.همه تیرهای آزمایش شده نوعی شکست را در خمیدگی نشان داد .به طور تدریجی اتفاق افتاد از زمانی که تیر تحت تسلسم قرار گرفت وتسلیم کششی میلگرد قبل از شکستن بتن در ناحیه خمیدگی رخ داد.
نتیجه گیری:
با تحقیقات آزمایشی مشاهده شد که رفتا رخمشی بتن ساخته شده با پوسته نخل روغنی قابل مقایسه با انواع دیگر بتن های سبک وزن است واین تحقیقات به ما نتایجی میدهد که تشویق میکند مارا برای اینکه استفاده شود از پوسته نخل روغنی( )همانند سنگدانه های رودخانه ای در تولید بتن سبک وزن ساختمانی مخصوصا برای ساختن خانه های ارزان قیمت برپایه این تحقیقات نتایج بدست آمده به شرح زیر است
در28 روزگی بود که نیازها را برای بتن سبک ارضا میکند.28.1mpa ops1- مقاومت فشاری بتن
با دیگر بتنهای سبک قابل مقایسه است.ops2-خاصیت چسبندگی بتن
3-عرض ترک در مراحل بارگذاری بین 0.22میلیمترتا0.27نیلینتر واین قابل قبول بود براساس استاندارد . .bs8110
زیر بارهای Bs8110محاسبه شد براساس استاندارد(ops4خیز بتن ساخته شده با پوسته میوه نخل روغنی(
سرویس مطالب مهمی را برای ما روشن میکند. خیز ناشی از طراحی بارهای سرویس برای تیرهای ممسلح
(opsبود. برای تیرهای مسلح با مصلح اضافه شده(Bs8110با مصالح عادی در حد قابل مجاز استاندارد
خیز ناشی از بارهای سرویسی فراتر از حد مجاز بود وحکایت میکند که وسط تیرها میبایست افزایش یافته باشد.
5-تیر بتنی ساخته شده با پوسته نخل روغنی رفتار شکل پذیری خوبی از خود نشان داد.همه تیرها مقدار چشمگیری خیز ازخود نمایش دادند که هشدار شکست زودی را میدهد.
منابع ومراجع
بررسی نیروهای خارجی موثر بر گنبد:
وزن سازههای وابسته به مقاطعی است که با توجه به نیروهای وارد بر سازه، برای اعضا آن طرح میشوند. با توجه به اینکه در گنبدها مقدار و چگونگی نیروهای وارده وابسته به هندسه گنبد میباشند، انتخاب مقدار مناسب برای ارتفاع گنبد در کاهش سطح مقطع اعضا و در نتیجه کاهش وزن سازه تأثیر زیادی دارد. در این مقاله تأثیر تغییرات نیروهای ثقلی و جانبی بر ارتفاع بهینه گنبد و تأثیر تغییرات ارتفاع گنبد و تأثیر تغییرات ارتفاع گنبد بر مقاطع اعضا و وزن سازه، مورد بررسی قرار گرفته و نتایج به دست آمده به صورت نمودارهایی ارائه شدهاند. برای بهینهسازی از الگوریتم ژنتیک (GA) که یکی از تکاملیافتهترین روشهای بهینهسازی بوده و مناسبترین روش برای بهینه سازی سازهها با متغیرهای گسسته میباشد، استفاده شده است.
شکنج = چین و چروک
بگونه ای که ذکر آن گذشت چپیره شامل دو قسمت است :
1ـ گوشه سازی که شرح آن آمد 2ـ شکنج که به چین و چروکهائی که در گوشه گنبد ایجاد می کنند اطلاق می شود این چین ها جهت تبدیل زمینه مربع ، به دایره یا زمینه مربع نزدیک به مستطیل ، به بیضی است .
شکنج به دو گونه اجرا می شود :
1ـ طاق بست یا طاق بندی
2ـ کاربست یا کاربندی
طاق بندی و کاربندی از لحاظ قدمت تاریخی مثل سکنج و ترمبه مشابه همدیگرند و هر دو در یک دوره و در کنار هم معمول شده اند .
قبل از اسلام چون در بناها محدودیت ارتفاع مطرح نبود شکنج تنها به این صورت اجرا می شد که در گوشه های مربع بشن ، دیوار را پیش می نشستند تا تدریجاً قاعده گنبد به دایره یا بیضی نزدیک به دایره تبدیل شود پس از آن خطی کمربندی مثل گریوار روی آن قرار می دادند این گریوار معمولاً با آجر دندانه موشی اجرا می شد سپس گنبد روی آن قرار می گرفت ولی پس از اسلام به منظور دست یابی به ارتفاع کوتاهتر و کاربرد مصالح کمتر ، چپیره گنبد را با استفاده از طاق بندی یا کاربندی به دایره تبدیل کردند .
طاق بندی یا طاق بست
طاق بندی به ساختن طاقچه روی طاقچه اطلاق می شود و طرز اجرا به این ترتیب است که از بشن گنبد به بعد گوشه ها را به تدریج یک کلوک پیش می کنند به این ترتیب دهانه از هر چهار طرف جلو می آید و نتیجتاً محدودتر و تنگ تر می شود بعد با اجرای هشت طاق ( چهار طاق در گوشه ها و چهار طاق در چهار طرف وسط دهانه مربع ) زمینه را به هشت ضلعی تبدیل می کنند .
برای تبدیل هشت ضلعی به 16 روی هم طاق یک ( بَرنخَش ) درست می کنند . برنخش طاقی است شبیه به کلیل که به دیواره های طرفین اتصال دارد ) چون طاقی آمودی و غیر باربر است . ) در ایجاد برنخش یک کلوک جلو می نشینند تا دهانه را تنگ تر کنند . روی برنخش را پیکانه یا پیکانی می سازند که در واقع مکمل برنخش است .
حد فاصل بین پیکانی ها را با سنبوسه پر می کنند سنبوسه ها مثلث های منحنی الاضلاعی هستند که شکـل نهائـی را تقریبـاً به دایـره نزدیـک می کننـد پـس از اجرای سنبوسه دوباره یک کلوک پیـش می نشینند و گریوار را می سازند . از گریوار به بعد آهینانة گنبد شروع می شود .
معمولاً کتیبه های زیر گنبد روی گریوار ساخته می شود . لازم به یادآوریست که با ایجاد سنبوسه شکل بشن از 16 ضلعی به 32 ضلعی تبدیل می شود .
کاربندی یا کاربست
نوع دیگر شکنج کاربندی است که از لحاظ اصول اجرا شباهت تام با طاق بندی دارد و بدون اینکه ارتفاع گنبد زیاد شود تبدیل چهارگوش بشن به دایره میسر می گردد . به نظر می رسد اجرای کاربندی زیر گنبد از نواحی یزد و اطراف آن به سایر نقاط برده شده باشد و اطلاق کاربندی یزدی به این نوع اجرا احتمالاً به همین دلیل است .
طرز کار کاربندی مثل طاق بندی است به این ترتیب که با اجرای هشت طاق در گوشه ها و وسط دهانه زمینه مربع را به هشت گوش تبدیل می کنند از این مرحله به بعد با اجرای یک کاربندی روی این طاقها هشت ضلعی یکباره به 32 ضلعی تبدیل می شود و برای زدن گنبد کافیست که روی تیزه های کاربندی گریوار بگذارند تا گنبد روی آن سوار شود .
گاهی با استفاده از کاربندی حتی نیاز به اجرای هشت طاق اولیه برای تبدیل زمینه به هشت ضلعی نیست به این ترتیب از ابتدای کار روی بشن چهارگوش ، یک کاربندی اجرا می کنند . نمونه مورد فوق در گنبد خانقاه بندرآباد یزد دیده می شود . در گنبد شیخ جنید در توران پشت یزد همین اجرا به صورت ساده تر دیده می شود .
کاربندی خود به تنهایی نیاز به بحثی ویژه و مفصل دارد که ذکر آن در این مبحث ضروری نمی نماید . ولی از لحاظ شناخت کاربندی یزدی که همان کاربندی زیر گنبد است لازمست ولو بطور مختصر به آن اشاره گردد .
بطوریکه در شکل دیده می شود یک کاربندی معمولی متشکل از بخشهای زیر است :
1ـ یک سری سنبوسه ( مثلث های منحنی الاضلاعی که قبلاً به آن اشاره شد ) که بالاترین قسمت کاربندی را تشکیل می دهند .
2ـ یک یا چند ردیف شاپرک ( چهارضلعی های منحنی الاضلاعی ) که قسمت های میانی را درست می کنند .
3ـ یک سری پا باریک (چهارضلعی های انتهایی که منتهی به پا طاق می شود (
در کاربندی یزدی فرم کاربندی هر چه ممکن است ساده می شود و از تعداد شاپرکیها کم می شود به حدی که گاهی به کلی شاپرکیها حذف شده و روی پا باریک ها سنبوسه سوار می کنند که نمونه آن در مسجد شاه ولی تفت دیده می شود . در این وضعیت پا باریک ها از وسط نصف شده و دو نیمه با یکدیگر فصل مشترک خطی پیدا می کنند . به هر یک از این نیمه های پا باریک سوسنی گویند .
از مدارک موجود بر می آید که این شکل از یزد توسط معمارانی که برای جهانشاه قراقویونلو کار می کردند به کاشان می آید و رایج می گردد . دالان و سردر کاروانسرائی جنب مسجد میرعماد کاشان که از تناسباتی بسی زیبا برخوردار است نمونه کاربندی یزدی در کاشان است . و مسجد کبود تبریز را باید نمایانگر رواج و کمال این شکل در تبریز دانست . و نیز نمونه خوب آن در مسجد شیخ لطف الله نـمایان است . بتـدریج استفاده از کاربندی یزدی چنان فراوان شد که هر زمان و هر جا گنبدی می ساختند اکثراً شکنج آنرا به همین گونه اجرا می کردند .
طاق بندی و کاربندی زیر گنبد گرچه در یک دوره پدید می آیند و با هم ادامه پیدا می کنند ولی در قرن هشتم هجری رواج طاق بندی بیشتر می شود بطوریکه اکثراً گنبدهای این دوره روی طاق بندی سوارند . از نمونه های موجود باید گنبد سیدرکن الدین یزد ، چهار گنبد خشتی یزد ، گنبد تاج الملک یا گنبد خاکی مسجد جامع اصفهان را نام برد .
با پایان بحث گوشه سازی ساختن کاسه گنبد را مطرح می کنیم .
گنبدهای ایران از دو پوسته ساخته شده است 1ـ
پوسته درونی 2ـ پوسته بیرونی
پوشـش درونی
گنـبد روی به سـمت فـضای داخلی دارد و سـطح خارجـیش مـعمولاً مضرس است و ( بطوریکه
در صفحات بعد خواهد آمد بدلایل مسائل ساخت و افزیر سازه ) به صورت پله پله ساخته می شود . به پوشش درونی
( آهیانه ) یا کُدُمبه گویند و پوشش بیرونی را ( خود ) می نامند .
بدیهی است که خود بر هم بر سه گونه است :
ـ صورتی از اجزا که دو پوسته کاملاً به هم پیوسته اند . یعنی خود بلافاصله روی آهیانه قرار می گیرد و فقط نوک گنبد در خود تیزه پیدا می کند تا شیب گاهی برای راندن برف و باران و غیره داشته باشد .
بهترین نمونه در اوج کمال و زیبائی برای چنین گنبدهائی ، گنبد شیخ لطف اله اصفهان است این گنبد از لحاظ اجرا نوعی ویژگی دارد و آن اینست که بر خلاف سایر گنبدها آهیانه روی اَربانه سوار است . در گرداگرد اَربانه پنجره های مشبکی دیده می شود که کار نور رسانی را انجام می دهد . به دلیل وسعت دهانه چفد خود و آهیانه چمانه است .
گنبدهای دوپوسته میان تهی
در این وضعیت آهیانه و خود تا ناحیه شکرگاه یعنی زاویه 5/22 درجه نسبت به سطح افقی کاملاً به هم پیوسته اند و از این قسمت به بعد دوپوسته تدریجاً از هم فاصله می گیرند و جدا از هم کار می کنند . گنبد مسجد جامع اردستان ( 555 هجری ) یکی از قدیمیترین گنبدهای دوپوسته پیوسته میان تهی است . بسیاری از گنبدهای قرن هشتم هجری را نیز به این صورت ساخته اند . یک نمونه خوب ، گنبد سیدرکن الدین یزد است که در ساخت آن از ناحیه شکرگاه تا تیزه گنبد هیچ گونه پیوندی بین دوپوسته دیده نمی شود . اما در کرمان اکثراً بین دوپوسته صندوقه شده است .
برای صندوقه کردن چهار تا آجر را به صورت عمودی کنار هم می گذارند و روی آنها با آجر دیگری می پوشانند این صندوقه ها را در چند جا بین خود و آهیانه ایجاد می کنند . در این حالت گنبد از لحاظ افزیر مثل گنبد دوپوسته پیوسته است فقط سبک تر اجرا شده است . در واقع فضاهای خالی بین صندوقه ها از بار اضافه گنبد می کاهد .
در گنبد مسجد جامع یزد از شکرگاه تا تیزه دیوارکهائی به صورت چند دایره متحدالمرکز روی آهیانه سوار کرده و خود را روی آن تکیه داده اند . اصطلاحا ً به این نوع ساخت کنوبندی گویند ( این دیوارکها حدود یک تا ۱/۵ آجر است .(
در گنبد سلطانیه بر خلاف مسجد جامع یزد که پس از ساختن آهیانه دیوارک ها را ساختند همزمان با سـاختن آهیانه دنـده هائی در قـسمت های مـختلف آن ایـجاد کرده سپس خود را روی آن بنا داشته اند .
در گنبدهای پیوسته میان تهی اکر بین خود و آهیانه از ناحیه شکرگاه به بعد هیچ اتصالی نباشد چفد گنبد داخلی معمولاً خاگی و چفد گنبد بیرونی شبدری خواهد بود .
گنبدهای دوپوسته کاملا از هم گسسته
در چنین ترکیبی خود و آهیانه کاملاً از هم جدا هستند . از نمونه های اجرای خوب ، گنبد حضرت رضا ( ع ) و گنبد مسجد امام اصفهان است . در هر یک از این بناها خود و آهیانه فاصله نسبتاً زیادی از همدیگر دارند در این گنبدها برای نگه داشتن خود روی آن سوار شود این دیوارکها به نام خشخاشی معروف است . در اصفهان اصطلاح پرده را به کار می برند . هر دو پره مقابل را به هم وصل کرده و در آخر کار همه را در مرکز مهر می کنند . تا از نظر تقسیم بارها و نیروهای وارد بر گنبد دوپوسته با هم کار کنند و در مجموع گنبد یک پارچه شود .
اگر یک پَره در جائی قرار گیرد که مانعی برای ایجاد روزن در همان نقطه باشد به جای یک پره دو پره کوچکتر در دو طرف روزن قرار می گیرد . تعداد خشخاشی ها معمولاً 8 تا است . در حد فاصل بین خـود و آهـیانه یک گردن قـرار می گـیرد که در صـورت فـاصله زیاد این گردن گریو نامیده می شود . گریو مخروطی ناقص نزدیک به استوانه است . در حالتی که دو پوشش به هم نزدیک باشند این گردن به صورت یک دیسک درمی آید که به آن اربانه گویند . اربانه یک گریو کوتاه است . خود به دو طریق روی گریو قرار می گیرد : 1ـ صورتی از اجرا که پاکار قوس مستقیماً به صورت خط قائم کمی پائین کشیده می شود و بعد سوار گریو می گردد که به آن ( شلال ) گویند . مثل گنبد حضرت رضا ( ع ) 2ـ صورتی دیگر که دنباله خود از پاکار به طرف داخل متمایل و بعد سوار گریو می شود که آن را آوگون نامند به این شکل خود نیز آوگون نامند به این شکل خود نیز آوگونه گویند . مثل مسجد امام اصفهان با مدرسه چهارباغ اصفهان که آوگون روی گریو است . از نمونه های گنبد آوگون دار روی اربانه ، گنبد سلطان بخت آغا در اصفهان است.
گریو یا اربانه بطوریکه قبلاً گفته شد مخروط ناقص نزدیک به استوانه است بطوریکه اگر شاقول را روی بزرگترین قطر گنبد بگیرند پائین شاقول مماس با پائین ترین نقطه در پای گریو خواهد بود . به این ترتیب تا حدود زیادی جلوی رانش و لگدزدن طاق گرفته می شود .
آهیانه
آهیانه در لغت به معنی جمجمه است و در معماری به پوسته داخلی گنبد اطلاق می شود . چفدهائی که برای این پوسته در نظر گرفته می شود معمولاً بیضی هستند . در اصطلاحی عامیانه تر می گویند که آهیانه نباید از نصف تخم مرغ کوتاهتر باشد معهذا گاهی پوشش زیرین گنبد را با چفدی بسیار کم خیز مشاهده می کنیم به این چفدها تشتک یا تاوه گویند و از دوران هر یک حول محور قائمی که از رأس آن می گذرد پوشش مطلوب به دست می آید . اما این پوسته ها را دیگر نباید آهیانه نامید چه معمولاً نهنبن یا عرقچین کاربندی هستند . مثل ورودی مدرسه چهارباغ اصفهان ، گنبد ابونصر پارسا در بلخ ، گنبد عشرت خانه سمرقند متعلق به عهد تیمور و آرامگاه شاه ملک ( مسجد شاه ملک ) که در گنبدخانه به جای آهیانه کاربندی دیده می شود .
گاهی نیز از داخل پوشش زیرین گنبد را بسیار کم خیز می بینیم ولی این پوشش به جای آنکه آهیانه باشد پوسته سومی است که در زیر آهیانه اجرا کرده اند و کمرپوش گفته می شود . کمرپوش ها را به دلایل گوناگون از جمله کوتاه کردن ارتفاع در فضای زیرین گنبد بنا کرده اند در بعضی از بناها زمان اجرای کمرپوش با ساخت اولیه گنبد دوپوش چند قرن فاصله دارد . مثلاً درچینی خانه اردبیل که گنبدی دوپوش متعلق به قرن هشتم هجری دارد ، در زمان صفویه یک کمرپوش با چفدآویز و آهوپا ( مقرنس ) اجرا کرده اند . در مقطع عمودی بنا هر سه پوسته قابل رؤیت است . گنبد دیگری که کمرپوشی بسیار کم خیز دارد گنبد مقبره قطب الدین حیدر در تربت حیدریه است . از نمونه های دیگر ، کمرپوش های مسجد جامع نائین است . در مسجد جامع نائین و مسجد خسرو اردستان کمرپوش را به این علت زده اند که قسمت بالای فضای مسجد را زنانه کنند . اکثراً پوشش کمرپوش ها تاوه است ( یعنی از دوران یک پانیذ یا یک کلیل حول محور قائمش پوشش را ایجاد کرده اند . ) در زیر زمین گنبدهای مدرسه دودر مشهد نیز پوشش دوتا از گنبدها تاوه است .
پوششهای با خیز کم در جاهائی قابلیت اجرا دارد که اولاً فشار زیادی روی پایه ها باشد تا اصطلاحاً پایه ها در نروند ثانیاً شانه های بنا گرفته شده باشد واین در صورتی میسر است که ارتفاع ساختمان بالاتر از سطح طراز پوشش تاوه باشد مثلاً اجرای تاوه در طبقه زیرین انجام گیرد و روی آن طبقه دیگری بنا گردد و دیگر آنکه پایه ها نیز از ضخامت کافی برخوردار باشند تا مانع رانش نیروها به خارج گردند . به طوریکه گفته شد چفدهائی که برای آهیانه در نظر می گیرند اکثراً بیضی شکل هستند . چه این نوع پوسته در مقایسه با نیم گرد یا نیم دایره از قدرت فوق العاده خوب در مقابل تحمل بارهای وارد بر آن برخوردار است.
در گذشته حتی تنبوشه های داخل قناتهای آب را نیز به شکل بیضی می ساختند . در شمال ایران پلهای طاقی را مرغانه پورت گویند یعنی پل طاقی یا پل تخم مرغی . چون تخم مرغ بطور معمول از دوتا نیم بیضی تشکیل شده است بسیاری از پوشش های سغ و گنبدی از کلمه خاگ یعنی تخم مرغ گرفته شده است . معمولاً در معماری ایرانی به پوشش هائی خاگی گویند که قوس یا چفد آن شباهت با قسمت پائینی و پهن تر تخم مرغ دارد .
گاهی محققین خارجی در شناخت گنبدهای بیضی ایرانی دچار اشتباه شده و آنرا نیم گرد یا نیم دایره پنداشته اند آنچه مبنای این گمان شده آنست که خارجیان از وجود پاراسته یا پاراستی به عنوان یک اصل در گنبدهای ایرانی غافل بوده اند .
در ایران چفد یا طاق یا گنبد را از شروع منحنی ( پا کارقوس ) روی پایه قرار نمی دادند بلکه تا حد معقولی که نوع و اندازه دهانه آنرا تعیین می کرد لبه منحنی را بطور قائم پائین می آوردند بعد روی پایه قرار می دادند این کمکی بود که نیروی رانش طاق بهتر در مرکز ثقل پایه قرار گیرد . این فاصله عمودی از پائین ترین نقطه منحنی تا پایه را پاراستی یا پاراسته گفته اند . پاراستی در اجرای چفد پاشنه نامیده می شود و در اجرای طاق آنرا دامن می گویند . در گنبد اسامی گوناگون آوگون ، شلال یا بشل به خود می گیرد ( بشل = پشل = آویخته = دامن (
معماران ایرانی پوشش نیم گرد را مناسب نمی دانستند و در اصطلاح بنائی می گفتند چون دایره به یک مرکز منتهی می شود یک پا در هواست ولی بیضی دوپایه دارد و روی دوپا ایستاده است . قبل از آنکه به طریقه ترسیم پوششهای خاگی بپردازیم باید به اصطلاحات مربوط به قوس بیضی اشاره کنیم . به دو کانون بیضی پایه گویند . دو خطی را که یک سر هر کدام به یک کانون بیضی متصل است و سر دیگر بیضی را رسم می کند دوبند نامند . محیط بیضی یا نصف محیط بیضی کمند خوانده می شود . خطی که از وسط دو کانون بیضی عمود شود و تا افراز منحنی ادامه یابد دیرک است . وقتی دوتا بند با هم زاویه قائمه تشکیل دهند هج نام دارند . هج در لغت فارسی معنی عمود را می دهد مثلاً اگر دیواری را کج بنا کنند می گویند اول هجش کن یعنی راست یا عمودش کن . ضمناً به فاصله ای که هرگونه چفد یا طاق یا گنبد بر آن قرار می گیرد دهانه گویند .
قـبل از آنکـه به بررسی انـواع چـفدها که از دَوَران آنها حول محور قائمشان پوشش گنبد به وجود می آیـد بپردازیم لازمـست گفـته شود که هـمه چـفدها ، طاقها و گنبدها بر دو دسته ( مازه دار ) و ( تیزه دار ) تقسیم می شوند . در انواع فرمهای مازه دار قله قوس منحنی است ولی در اشکال تیزه دار قله به صورت جناغی و تیزه است .
برای ساختن آهیانه معمولاً از شکلهای مازه دار استفاده می شده است و فقط در دهانه های بزرگ به منظور تحمل بار بیشتر گاه چفدهای تیزه دار به کار می برده اند . اما در پوشش رویی گنبد ( خود ) همیشه چفد ، تیزه دار است .
شهرهای نخستین ( تمدن بین النهرین ) :
آداب و روسوم
گردهمایی در فضاهای باز به تاریخ شکل گیری نخستین شهر ها بر می گردد. فضاهای باز
شهری به فرم های خاصی در شهر های اور، وارکا ، بابل در بین النهرین دیده می شود .
شهر اور دارای 3 بخش اصلی بوده است : 1ــ شهر باستانی ، با دیواری در اطرافش ،
تمنوس یا منطقه مذهبی و شهر بیرونی ، تمنوس بیشترین فضای بخش شمال غربی شهر را
اشغال نموده بود به جز بندر، تمنوس بیشترین فضای بخش شمال غربی شهر را اشغال نموده
بود به جز بندر، تمنوس تنها فضای باز شهری بود هر چند که این فضا مختص کاهنین و
اعضای خانواده سلطنتی بود تمنوس یا منطقه ی مذهبی در حصاری حجیم مصور بود . عقیده
بر این بوده که شکل کلی تمنوس در اوایل هزاره ی دوم ق.م بر اثر رشد طبیعی شهر
بوجود آمده است .
در وارکا فضای
باز به شکل نامنظم در مرکز شهر بدون حصاری جدا کننده شکل گرفته بودند .
اما در بابل
فضاهای باز شکل منظم تری نسبت به وارکا داشتند و مانند تمنوس در اور در درون حصاری
در مرکز شهر محصور بودند و دسترسی به آن از طریق دروازه هایی صورت می گرفت (شکل
صفحه 22) . به این ترتیب با گذر از دوران حکومت های محلی اولیه فرم و موقعیت فضاهای
شهری نیز تغییر کرده است وعموماً فضاهای باز در داخل قلعه و ارگ حکومتی قرارمی
گرفته عمداً از دسترس مردم خارج بوده و فضایی برای برخورد روزانه مردم با هم را به
وجود نمی آورند بلکه به عنوان زمینه ای برای نمایش قدرت نظام حاکم بودند و در آن
عناصری چون دروازه ها و دیوارهای عظیم ، مجسمه ها و تندیس های غول پیکر که بر شکوه
نظام حکومتی تاکید می کرده است دیده می شد .
یونان :
در دوران یونان
باستانی با نوعی از نظام اجتماعی روبه رو هستیم که دارای زیر ساخت های سیاسی
دمکراتیک بوده است . از آنجایی که در یونان تمامی شهروندان حداقل در ظاهر حق اظهار
نظر درباره ی امور دولت شهر خود را داشتند .
امکان گردهم آیی
شهروندان در مکان و زمان معین در طی سال شکل خاص حکومتی که از ابداعات خود
یونانیان بود را به وجود آوردند . این گردهمائی ها می بایست در فضای باز صورت
پذیرد تنها در اواخر دروه حکومت یونان پیشرفت تکنیک ساختمانی به حدی رسید که تشکیل
مجالس نمایندگی آن دوره را در سالن سرپوشیده ای چون بولیتریون میسر ساخت . همچنین
مراسم بزرگ تئاتر در فضای باز و در آدیتوریا که دارای شیب مناسب و طبیعی بود انجام
می یافت . بعد ها این فضاها به صورت عناصر زیبای معماری درآمدند.
میادین تنها پس
از 500 ق.م بصورتی آگاهانه در یونان به وجود آمد . شهرسازی به معنای فعالیت
آگاهانه ، جمعی و منسجم رای ساختن چند خانه منفرد ، در هند و مصر در سه هزاره قبل
از میلاد وجود داشته است اما انگیزه ی استفاده از یک فضای خالی شهری و تبدیل آن به
یک پدیده ی سه بعدی که آن را میدان می نامیم وجود نداشته است .
این را می توان
با دیدی جامعه شناسانه توضیح داد ، تنها در جامعه ای که هر موجود انسانی یک شهروند
محسوب شده و دموکراسی تا حدودی عملی و اجرا شود نیاز به یک محل تجمع عمومی تا آن
حد اهمیت می یابد که فرمی خاص به خود می گیرد . در این دوران آتن فرم خاص خود را
یافت و نام یونانی آگورا به آن اطلاق گردید .
نگاهی به تحول
فرق آگورای آتن از عهد باستان دوران کلاسیک یونان تا دوران هلنسیتن و رومی نشان می
دهد که این فضا قبل از آن که فرمی کالبدی یابد وجودی عملکردی داشته است . در واقع
آگورا فقط یک فضای عمومی در شهر نبوده بلکه مرکز شهر و قلب تپنده ی آن محسوب می
شده است . علی رغم پراکندگی و اختصاصی شدن اجتناب ناپذیر فعالیتها طی زمان ، آگورا
بخش اعظم فعالیتهای گوناگون خود را حفظ نمود . آگورا اساساً تمامیت خود را حفظ
نموده و حداقل در برابر پراکندگی و فروپاشی به شدت مقاومت نمود . این مکان که محل
اجتماع همیشگی تمام شهروندان بوده به یکباره به وجود نیامده بلکه صحنه حیات
اجتماعی ، اقتصادی وسیاسی روزانه جامعه بوده است . برای یونانیان که سخت درگیر
مسائل فکری و ذهنی بودند زندگی خصوصی پس از فعالیتهای اجتماعی و در درجه دوم اهمیت
قرار داشت . در شهرهای طراحی شده یونان ، آگورا تا حد امکان در مرکز فیزیکی شهر
واقع بود و در شهرهای بندری نیز آگورا در کنار بندر قرار می گرفت . در شهرهای
طراحی نشده محل طبیعی آگورا در حد فاصل میان دروازه شهر و آکروپلیس بوده در آتن
این نکته به وضوح دیده می شود . در یونان مسکن امری فرعی بود و آگورا ، معابد و
... در مکانهای مقدس باستان و یا محلهای مناسب و قابل دسترسی قرار گرفته بودند .
آگورای آتن نامنظم بوده و وجود عناصر کالبدی درون آن موجب شکل گیری فضاهای خرد در
درون فضای یکپارچه آگورا شده که متناسب با تنوع عملکردی آگورا است .
در دوران
هلنیستی ، حکومت یونانیان به دست مقدونیان افتاد . مقدونیان بر خلاف یونانیان که
مشارکت مردم را در امور سیاسی و اجتماعی پذیرا بودند خواستار حداقل مداخله در نظام
سیاسی مقتدر و مستبد خود گشتند از این رو فضای آگورا با استقرار ساختمان های متعدد
بیش از پیش خرد شده و عملاً غیر قابل استفاده می شود .
آگوراهای یونانی
فرم های نا منظم و توسعه های غیر محوری و خود به خودی داشتند و هیچگونه تلاشی برای
همگون سازی بدنه های فضا و ایجاد روح رسمیّت در آن نشده است .
اما در دوران
کلاسیک پس از جنگ ایران و یونان در قسمتهایی از آسیای صغیر که در سلطه یونان بود
شاهد شکل گیری آگوراهای طراحی شده هستیم . در اینجا آگورا فرمی ساده طراحی شده و
رسمی با بدنه های همگون می یابد و برخی بازارهای تخصصی نیز از حجم فعالیتی
آگورا می کاهد . آگورای شهر کوچک پرینه و میلتوس که شهری بندری بود نمونه هایی از
این دست اند. ساختمان بندر اولین ، بنای آگورای جدید میلتوس می باشد. آگورای
میلتوس در مرکز شهر و به شکل مستطیلی که ضلع بلندتر آن در جهت بندر قرار دارد واقع
شده بود . در قرنهای اول و دوم میلادی و تحت حکومت رومیان بخش های دیگری نیز به
آگورا اضافه شد . آگورای اولیه میلتوس به صورت یک فضای نیمه بسته غیر رسمی بود سپس
یک فضای بسته مستطیل شکل کوچک در کنار آگورای اولیه به وجود آمد و نهایتاً سومین
آگورا به شکلیک فضای بسته و رسمی در جنوب این مجموعه ساخته شد . این اگورا فرم
هندسی ساده و نماها و بدنه های همگون داشت و ورود و خروج به آن نیز بیش از پیش
کنترل می شد . در پرینه آگورا که در مرکز شهر قرلر داشت دو بلوک مسکونی و قسمتهایی
از چند بلوک دیگر در دو طرف خیابان اصلی که به دروازه غربی شهر منتهی می شد را
اشغال کرده است . عرض این خیابان ها در محل آگورا به 10 یارد افزایش می یابد .
در ضلع شمالی
آگورا 6 پله ممتد به ارتفاع 6/1 یارد (به طول 127 یارد ) به رواق مقدس که در سال
150 ق.م هم به منظور جایگزینی بنایی قدیمی تر ساخته شده منتهی می شود . این نمونه
ها به خوبی نشان می دهد که چگونه شرایط اجتماعی و سیاسی بر تحول فرم کالبدی فضای
شهری تأثیر می گذارد.
ساختمانهای
ساخته شده در این دوران از کیفیت پایینی برخوردار هستند ؛ نمونه بارز این فاجعه
معماری ، ساختمانهای عظیم و افتضاح ادیون که یک سالن جلسه سر پوشیده می باشد است .
حجم ناهنجار و نامناسب این ساختمان ظرافت و زیبایی ساختمانهای اطراف را از بین
برده است . در این دوران ساختمان معبد آرس نیز در داخل آگورا ساخته شد ، ساختمانی
که با مجسمه ها ، فواره ها و حرمها مرتباً شلوغ تر و در هم و بر هم تر می شد .
ویرانی آگورا در اواخر قرن سوم رخ داد .
روم :
در روم دو دوره
حکومتی وجود داشت یک دوره که از قرن پنجم ق.م آغاز شد و تا نیمه دوم قرن قبل از
میلاد تداوم داشت که به دوران جمهوری معروف بود . در این دوران قدرت به صورت نیمه
متمرکز در دست حکام قرار داشت . پس از این دوران دوران امپراتوری شکل گرفت که تا
پایان قرن چهارم میلادی ادامه داشت در این دوران هم محدوده ی حکومتی وسعت یافته
بود و هم قدرت در دست امپراتور متمرکز شد .
فوروم رومانوم
ماگنوم نخستین فضای باز شهر روم بود که در مرکز شهر در پایین دره میان تپه های
پالاتین و کاپیتولین و انتهای پرتگاه کویر نیال قرار داشت و توسط دیوار طویل ½5
مایلی محصور شده بود . در دره میان تپه های پالاتین، کاپیتولین و کویر نیال بازار سنتی و محل اجتماعات عمومی که مشرف بر
معبد ژوپیتر بر کاپیتول بود قرار داشت .
فوروم رومانوم
ماگنوم یک فضای نامنظم بوده که ساختمان های منفردی بدنه های بیرونی آنرا به وجود
آورده و علاوه بر آن چندین ساختمان نیز در فضای داخل آن خرد فضاهایی را به وجود
آوردند عوارض زمینی شکل خطی به فوروم رومانوم بخشیده بود .
فوروم رومانوم
ماگنوم دارای پیشینه ای تجاری بوده ، در آغاز پیدایش رم ، داد و ستد پایاپای میان
اقوام مختلفی که در ارتفاعات چپ رودخانه تیبر سکونت داشتند در زمین خالی میان تپه
های میان تپه های پالاتین ماگنوم دارای پیشینه ای تجاری بوده در آغاز پیدایش رم ،
داد و ستد پایاپای میان اقوام مختلفی که در ارتفاعات چپ رودخانه تیبر سکونت داشتند
در زمین خالی میان تپه های میان تپه های پالاتین کاپیتولین و کویر بنال انجام می
شد . در دوران جمهوری فوروم ها هم به لحاظ کالبدی به آگورای یونانی شباهت بیشتری
داشته تا فوروم دوران امپراتوری و هم عملکرد های متنوع آن زمینه برخورد اجتماعی
مردم را فراهم می آورد . در دوره پادشاهی و تا سال 509 ق.م فوروم اولیه به تدیج به
شکل یک متوازی الاضلاع منظم در آمد و این شکل را تا پایان دوره امپراتوری حفظ نمود
. در ابتدا فوروم محلی چند عملکردی بوده و فعالیت های تجاری و سیاسی و شهری را
باهم تلفیق نموده.
در دوران امپراتوری
، مجموعه فوروم های امپراتوری در شهر روم و در کنار فوروم رومانوم ماگنوم شکل می
گیرند این فوروم ها دارای فروهای ساده هندسی بودند . نحوه ارتباط فوروم ها با هم
نیز بر اساس یک سیستم محوری و با زوایای قائم شکل گرفته بود .
در این دوره
علاوه بر آنکه فرم فضاها منظم تر شد ، تدریجاً فضاها وسعت نیز یافتند . به طوری که
فوروم تراجان که در سالهای 114 ــ 112 میلادی توسط تراجان بر اساس طرح آپولود روس
دمشقی ساخته شد فضایی برابر فضای پنج فوروم موجود داشت که مشکل ترافیک اطراف
کاپیتولین را حل نمود . این فوروم هم از جهت کیفیات ذاتی معماری آن و هم به واسطه
عملیات مهندسی بسیار وسیع آن نمونه برجسته ی طراحی رومی محسوب می شود .
فوروم ژولیوم
اولین فوروم سلطنتی بود که در سمت چپ ( شمال شرقی ) فوروم رومانوم ساخته شد . این
فوروم هر چند که بر محور جدید شمالی ــ جنوبی قرار نداشت ، اما در واقع آن محور را
با فوروم رومانوم مرتبط می ساخت . دومین فروم در سال 42 ق.م توسط آگوستوس و در حد
فاصل میان فوروم ژولیوم و کویر نیال ساخته شد . فوروم آگوستی اصولاً به صورت منحنی
در برابر معبد با شکوه مارس آلتور ظاهر شده و دو نیم دایره آن در دو طرف فوروم در شما
و جنوب آن قرار گرفته اند . جالب ترین خصیصه این محل دیواری از سنگ خارا است که به
منظور پوشاندن خانه های محقر کویر نیال ساخته شده بود. این فوروم اساساً عملکردی
حقوقی داشت . آخرین و با شکوهترین این فوروم ها همانطور که قبلاً هم اشاره شد
فوروم تروجان بود .
عملکرد های
گوناگون فروم ها به فضاهای تخصصی چون بازارهای خاص ، مدارس و معابد منتهی می
شد و فوروم ها به صورت یک مجموعه حرکتی و برای انجام مراسم رسمی نظامی درباری آمد
ولی با تغییر شرایط سیاسی ــ اجتماعی دگرگونی کالبدی و عملکردی فضا را شاهد هستیم
. در این زمان کالبد فوروم ها تنها زمینه ای برای نمایش شکوه صلابت و اقتدار نظام
بود. و بدین ترتیب اقتدار امپراتوران بر روح و جان شهرورزان اثر مستقیم داشت.
نمونه دیگرفوروم
در این دوران فوروم شهر پمپئی می باشد این شهر که نخست در قرن ششم ق.م بعنوان یک
کلینای رومی تأسیس شد . اساساً مربوط به دورۀ هلنیستی پیسس می باشد و نخستین امکان
یونانی آن در فوروم قدیمی مثلثی شکل (آگورا ) در جنوب شرقی شهر تمرکز یافته بود .
شهر مه بر اساس یک شبکه شطرنجی نسبتاً آزاد شکل می گرفت از این نقطه گسترش یافت .
فوروم جدید تقریباً در مرکز شهر در نزدیکی بندر واقع بود در این فوروم که فضائی به
ابعاد 500 فوت در 160 فوت را در برگرفت روابط ساختمانی به دقت تنظیم شده و ستونهای
هماهنگ کننده همگون کننده ای را به نمایش می گذاشت این فوروم با ابعاد دروازه هایی
چند که از ورود وسایل نقلیه به منطقه ممانعت می کرد یک منطقه منحصراً پیاده ایجاد
نموده بود به این ترتیب 2000 سال قبل ، شیوه های مدرن کنونی را مورد استفاده قرار
داده و این خود نمایانگر وضع ترافیک بسیاری از شهر های رومی می باشد . دو تئاتر به
گنجایش 500 و 1500 نفر در نزدیکی فوروم قرار داشت همچنین آمفی تئاتر باشکوه بیضی
شکل آن به طول 450 فوت که گنجایش 20000 نفر را داشت در گوشه شرقی شهر واقع شده بود
. در نزدیکی فوروم و در شمال آن نیز دو حمام عمومی قرار داشت
بررسی موانع و چالشهای توسعه روستایی ایران از منظر برنامه ریزی
چکیده
روستا و روستا نشینی در ایران از جایگاه و اهمیت بسیار برخوردار است عدم توجه به فضاهای روستایی ، بی توجهی به توان و امکانات تولیدی نواحی روستایی و نیروی انسانی پرتوان روستا از مشکلات اساسی در دستیابی به توسعه روستایی است . شناخت و تحلیل ویژگیهای برنامه ریزی توسعه روستایی کشور و بررسی و تحلیل موانع و تنگناهای توسعه از منظر برنامه ریزی میتواند راه را برای توسعه یکپارچه روستاها هموار سازد . مشکلات و مسائل نواحی روستایی کشور بسیار است و هر ناحیه روستایی مسائل و مشکلات خود را دارد با وجود این نواحی روستایی کشور در مجموع با مسائل و مشکلاتی مواجه اند که توجه به آنها علاوه بر اینکه ضرورت برنامه ریزی توسعه روستایی را ایجاب می کند بلکه باید توجه خاصی به برنامه ریزی منطقه ای و محلی و برنامه ریزی نامتمرکز نمود تا الویتهای موجود در هر منطقه بطور دقیق مشخص گردد .
در این مقاله سعی شده است در برنامه ریزی برای نواحی روستایی مسائلی از قبیل توجه به مراکز روستایی سطح پایین، پیامدهای تمرکزگرایی در برنامهریزی توسعه روستایی و چالشهای ساماندهی روستایی ایران مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
کلمات کلیدی :
توسعه روستایی ، برنامه ریزی ، موانع و چالشها
مقدمه
به گفته بانک جهانی توسعه روستایی راهبردی است که برای بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم فقیر روستایی طراحی شده است از آنجایی که توسعه روستایی در واقع عاملی برای کاهش فقر است از این رو باید به نحو بسیار روشن و مناسبی برای افزایش تولید و بالا بردن بهره وری تلاش شود . اغلب دانشمندان که با مسایل شهری و روستایی در ارتباطند اعتقاد دارند باید در روستاها تحول بنیادی ایجاد گردد و تنها راه حل ، ارتقای سطح زندگی مردم و توسعه همه جانبه روستاهاست(مهندسان مشاور DHV ، 1375 ) .با وجود سابقه 50 ساله برنامه ریزی ناحیه ای در ایران به مشکلات اساسی کشور در این زمینه پاسخ لازم داده نشده است . اقتصاد کشور در گذشته به قدری قطبی و متمرکز شده بود که فعالیتهای بعدی تمر کز زدایی قادر به ایجاد تغییر اساسی در آن نشده است . سکونتگاههای روستایی نامتعادل است و در برابر معدودی شهرهای متراکم و پر جمعیت ، انبوه سکونتگاههای پراکنده و کم جمعیت وجود دارند که قادر به ارایه خدمات لازم به ساکنان خود نمیباشد . در چنین مواردی ، شهر و روستا به جای اینکه واحدی یکپارچه و مکمل هم باشند در اغلب موارد در برابر یکدیگر قرار گرفته اند(افراخته ، 1380 ).تهیه خدمات آموزشی ، رفاهی و بهداشتی برای روستاییان فعالیتی سودمند و کاملا" توجیه پذیر است و بدیهی است جای دادن این خدمات در یک نظام سلسله مراتبی مراکز خدمات روستایی که با دقت طراحی شده است ، برابری و کارآیی را به همراه خواهد داشت با وجوداین باید دانست که برنامه ریزی مراکز روستایی ، فی نفسه هدف نیست اگر این برنامه ریزی به درستی انجام شود ، برنامه ریزی مراکز روستایی بخشی از راهبرد توسعه منطقه ای خواهد بود که در آن سعی می شود تا تنگناها و کاستی ها و ساختارهای منطقه ای ، اجتماعی و اقتصادی از میان برداشته شود و از این طریق، موقعیت شغلی و در آمدی خانوار های روستایی و شرایط زندگی شان بهبود یابد،برای رسیدن به این هدف، برنامه ریزی مراکز روستایی ( با تکیه بر حد پایین سلسله مراتب سکونتگاهها ) می تواند ابزار بسیار سودمندی باشد(کلانتری ، 1376 ).
اهمیت و ضرورت برنامه ریزی برای توسعه مراکز روستایی
در حال حاضر یکی از مهمترین نیازهای جمعیت کشور را تأمین مواد غذایی و زیستی به خود اختصاص می دهد لذا برنامه ریزی در جهت احیا و اصلاح منابع آب و خاک ، سرمایه گذاری در زمینه های مختلف تولیدی بخش کشاورزی ، فعالیتهایی در زمینه بهزراعی و آموزشی و ترویج و ... از جمله مواردی است که افزایش تولید و بهره وری بهینه در بخش کشاورزی را بدنبال دارد . افزایش تولیدات کشاورزی از طریق برنامه ریزی درست منجر به کاهش قیمت و تورم در زمینه مهمترین کالاهای مصرفی جمعیت گردیده و رونق اقتصادی را در کل اقتصاد ملی سبب می گردد بنابراین برنامه ریزی تولیدی در نواحی روستایی که خود افزایش در آمد جامعه روستایی را بدنبال دارد ، رونق اقتصادی کشور و تأمین منافع کل جمعیت ایران را بدنبال خواهد داشت به این لحاظ ، برنامه ریزیهای تولیدی و کشاورزی در نواحی روستایی دارای ضرورت و اهمیت بسیار است . عدم برنامه ریزی در نواحی روستایی و ضعف امکانات زیستی ، سبب مهاجرتهای شدید روستا به شهر گردیده و افراد با ترک روستا از سویی سبب تنزل و انحطاط نسبی روستاها می گردند و از سوی دیگر به لحاظ فقدان مهارتهای لازم و ضعف بنیه اقتصادی ، بناچار در حاشیه شهرها ساکن شده و به مشاغل کاذب روی می آورند وبرای تضمین مؤفقیت ، برنامه ریزی مراکز روستایی باید در درون راهبرد کلی توسعه روستایی قرار گیرد ، این عمل ، ترجیحا" باید از مراحل اولیه برنامه ریزی صورت گیرد . فرایند های برنامه ریزی ، معمولا" به صورت رهیافتی مرحله ای روی می دهند که در آن از یک توالی منطقی پیروی می شود ، در مجموع این نوع برنامه ریزی عناصری چون تدوین اهداف ، شناسایی معیار ها و گزینه ها ، گردآوری و تحلیل داده های اولیه و ثانویه ،طراحی برنامه ، تصمیم گیری ،اجرای برنامه و سرانجام ، نظارت و ارزشیابی متعاقب آن را در برمی گیرد . برنامه ریزی ، فرایندی پیچیده است که افزون بر موضوعات دیگر ، به خلاقیت تحلیلی ، توانایی های هماهنگی و مدیریتی و نیز به بینش لازم برای تصمیم گیری سیاسی نیاز دارد هر چند که فرایند تصمیم گیری ، عموما" از فرایند برنامه ریزی جداست . افزون بر این ، برنامه ریزی تو سعه روستایی به مرور زمان ، جامع تر شده و در نتیجه ، قید و بند های بخشی که در آغاز وجود داشت سست تر شده اند . از آنجا که موقعیت برنامه ریزی روستایی ، ارتباط تنگاتنگی با فرایند دگرگونی اجتماعی و اقتصادی مناطق روستایی دارد ، آمیختن راهبرد برنامه ریزی مراکز روستایی در یک راهبرد جامع توسعه روستایی که برای ان منطقه انتخاب شده ، دارای اهمیتی حیاتی است . در واقع امر ، تنها راه ، برنامه ریزی مناسب و رسیدن به یک ساختار روستایی متعادل و پویا ست که می تواند نیاز ها را بر طرف کند و عدم قطعیت آینده را از میان بر دارد(مطیعی ، 1382 ).
از نظر تعداد جمعیت کشور نیز ، 5/38 درصد از جمعیت ایران که بیش از 23 میلیون نفر است در نواحی روستایی ساکن می باشند . این رقم برابر با جمعیت دو کشور شیلی و کوبا ، 2/1 برابر جمعیت عربستان صعودی ، 1/1 برابر جمعیت عراق ، 5/5 برابر جمعیت اردن و همچنین برابر مجموع جمعیت سه کشور اطریش ، بلژیک و دانمارک است در حالیکه تعداد جمعیت روستایی ایران 3/5 برابر جمعیت کشور نروژ می باشد . آیا می توان تصور نمود که برنامه ریزی روستایی برای این تعداد از جمعیت ضرورت ندارد ؟(مطیعی، 1382 )
توجه به برنامه ریزی برای مراکز روستایی سطح پایین
متاسفانه ، برنامه ریزی مراکز روستایی ( برنامه ریزی توسعه منطقه ای / روستایی ) دچار مشکلات اساسی است و روز به روز اجرای عملی راهبردهای توسعه روستایی دشوار تر می شود . مشخص است که سکونتگاهها از نظر اندازه ،وضعیت اداری ، الگو های فیزیکی ، ویژگی های اجتماعی و کارکرد های اقتصادی دارای تفاوت های چشمگیری هستند اغلب کوچک ترین مراکز دارای زیر ساخت مادی ابتدایی ، سطح نا کافی خدمات عمومی و خصوصی ، تقسیم کار ناقص و غیره هستند با این حال در مراکز بزرگتر مشخصه هایی مانند آب لوله کشی ، برق ، راههای آسفالته و تلفن بیشتر به چشم می خورد بعلاوه کارکرد های اقتصادی متنوع ترند و ساختار تولید کمتر به سوی کشاورزی جهت گیری شده است . غالبا" ظرفیت اقتصادی مراکز کوچکتر چنان محدود است که واگذاری نقش جدی در ایجاد رشد اقتصادی یا نقش انتقال توسعه روستایی به این مراکز تقریبا" در حکم نوعی خیال پردازی است در واقع در اغلب موارد انتظار داشتن یک سرمایه گذاری تولیدی که دارای نتایج چشمگیر و فوری باشد به ویژه در پایین ترین سطوح سلسله مراتب سکونت گاهها نسبتا" غیر واقع بینانه است . البته این بدان معنا نیست که مراکز پایین ترین سطح نمی توانند برای حوزه های نفوذ خود به مثابه مراکز خدماتی مناسب عمل کنند . عاقلانه است که طراحان راهبردهای مراکز روستایی به این پدیده اذعان کنند اعتبار راهبرد برنامه ریزی مراکز روستایی، تنها زمانی افزایش می یابد که میان تقویت کارکرد های خدماتی مراکز پایین ترین سطح و تشویق ظرفیت های رشد زای مراکز سطح میانه و بالا تمایزی قاطع گذاشته شود(میسرا ، 1371 ).
راهبرد برنامه ریزی مراکز روستایی باید تمایزات موجود را بشناسد و در قالب تقویت کارکردهای خدماتی در پایین ترین سطوح و بروز پتانسیل های رشد زا در مراکز متوسط و سطوح بالاتر عینیت می یابد (طاهری ، 1378).مراکز روستایی سطح پایین اگر بخوبی برنامه ریزی شوند در نواحی روستایی که به آنها ارایه خدمات می کنند تسهیلاتی را فراهم می آورند که در پیوند مستقیم با نیاز ها و و توان توسعه این نواحی روستایی است . تنها این مراکز هستند که مبنای درستی را برای توسعه کشاورزی ، جذب مازاد نیروی کار روستایی و افزایش کیفیت زندگی جمعیت روستایی به وجود می آورند . توسعه باید از مبنا تا بالا روی دهد . تنها پس از این توسعه است که اکثریت بزرگی از جمعیت از پیشرفت های اقتصادی سود خواهد برد . در گذشته برنامه ریزی توسعه روستایی اغلب با برنامه ریزی خرد و تمرکز بسیار محلی شده[1] بر پروژه ها و روستاها هم معنا بوده است . با این حال ، روستاهای کشور آنقدر کوچک هستند که به ارزش آستانه ای اکثر خدمات اقتصادی و اجتماعی نمی رسند در نتیجه اگر چنین خدماتی در سطح روستا عرضه شوند ، کیفیت آنها علی رغم هزینه های بسیار بالا پایین خواهد بود . از این رو توسعه روستایی موفقیت آمیز به یک ساختار فضایی[2] کافی و مدرج که نواحی روستایی را با مکانهای مرکزی سطح بالا مرتبط می سازد ، نیاز دارد . با وجود این رشد مکانهای مرکزی باید با نیاز های توسعه در سطوح پایین تر مطابقت داشته باشد(مهندسان مشاور DHV ، 1375 ).مراکز خدمات رسانی روستایی نقش بسیار پر اهمیتی را در ارائه امکانات و خدمات مورد نیاز روستاهای تحت نفوذ خود دارا می باشند زیرا این مراکز به عنوان پایگاهی برای ایجاد تحرک و میل به زیستن در نواحی روستایی تلقی می شوند در ارتباط با تعیین مکان مناسب برای خدمات رسانی روستایی در سطح در سطح دهستان و یا مجموعه روستایی ، مهمترین مورد تعیین و تنظیم چگونگی ساخت سلسله مراتبی در سطح مجموعه روستاها برای توزیع هر چه مناسبتر خدمات است تا جامعه روستایی بتواند از امکانات خدماتی موجود در سطح بالاتر سلسله مراتبی به نحوی هر چه بهتر سود برد . یکی از دلایل اصلی عقب ماندگی روستایی و عدم میل به ماندگاری جمعیت در نواحی روستایی ضعف امکانات خدمات رسانی و عدم دسترسی آسان این جمعیت به مراکز ارائه خدمات است .( مطیعی ، 1382 )
شاتز برگ و کاب وگ یر معتقدند برخی ساختارهای کنونی قدرت می تواند باعث شود که مراکز ارائه دهنده خدمات بعنوان جزایر پربرکت در میان دریایی از فقر روستایی عمل کنند . بنابراین در برنامه ریزی برای مراکز روستایی باید تاحد امکان موانع فضایی ، اجتماعی – اقتصادی و سازمانی را کاهش داد (مهندسان مشاور DHV ، 1371 ) .
پیامد تمرکز گرایی و اثرات نامطلوب آن در برنامه ریزی توسعه روستایی
یکی از مسائل عمده و مهم در روشهای برنامه ریزی در کشورهای در حال توسعه تمرکز گرایی و اثرات نامطلوب آن در توسعه روستایی بطور اعم و بخش کشاورزی بطور اخص می باشد . عدم تمرکز در برنامه های عمرانی موتور پیشرفت و توسعه همه نواحی بویژه روستاهاست .
در طول دهه 1980 پیمایشهایی در جهت تمرکززدایی اقتصاد بوسیله خصوصی سازی سرمایهگذاری بخش دولتی انجام گرفت. دولتها تشخیص دادند که سازمانهای غیردولتی نقش مهمی در ارائه خدمات به کشاورزان می توانند ایفا کنند و به آنها کمک کردند تا در جهت توسعه کشاورزی در یک روش هماهنگ شده در یک چارچوب سیاستهای تمرکززدایی ملی تلاش کنند. در اواخر دهه 1980 دنباله جدید سیاستهای توسعه روستایی بطور اساسی بوسیله سیاستهای تمرکززدایی و لیبرالی قدرت گرفت. سیاستهای جدید استراتژیهای توسعه را در تحقیقات کشاورزی، ارائه نهادهها، بازاریابی محصولات، ترویج، خدمات دامپزشکی، خدمات اعتباری روستایی و مدیریت منابع آب تغییر دادند و در حقیقت محدوده کاملی از فعالیتهای توسعه روستایی تحت تأثیر قرار گرفت(Smith,2001 ). تمرکززدایی تأثیرات عمیقی بر نظارت و کنترل دولت مرکزی از جنبههای مالی و اقتصادی دارد اما در بسیاری از کشورها تأثیرات تمرکززدایی بطور ناسازگاری در جهت تضعیف بازده دولتهای محلی و انتقال منابع از دولت مرکزی است و در بسیاری موارد انتقال کارکردها متناسب با انتقال منابع نیست و این باعث کاهش کارایی میگردد(Lai,2005 ).
در برنامه ریزی برای بخش روستایی نیاز به اتخاذ یک رویکرد نامتمرکز ویژه منطقه ای برای انتقال مسوولیت بیشتر در زمینه مدیریتی و برنامه ریزی توسعه از قدرتهای مرکزی به سطوح پایین تر اجرایی می باشد .تمرکز زدایی ، برنامه ریزی را قادر می سازد که به سطوح منطقه ای و محلی تقسیم شود و ابزاری فراهم کند که بوسیله آن بتوان فعالیت های مختلف توسعه را در سطوح آمایشی گوناگون بطور مؤثری با یکدیگر هماهنگ کرد و برنامه ریزان را قادر می سازد که با ادراک و حساسیت بیشتر نسبت به نیازها و مشکلات منطقه ای، آگاهی بیشتری داشته باشند . به این طریق تنظیم طرحها ، برنامه ها و پروژه ها مطابق نیاز های ویژه مناطق صورت میگیرد و بنابر این واقعی تر و مؤثرتر انجام میشود . تمرکززدایی ،نفوذ و انتشار بیشتر سیاست های توسعه را به درون مناطق دور افتاده امکانپذیر می کند و مشارکت بیشتر مردم را در برنامه ریزی و تصمیم گیری ممکن می سازد بویژه وقتی هدفهای توسعه عبارت از ارتقای رشد عادلانه تر اقتصادی و پاسخگویی به نیاز های اساسی فقیرترین بخشهای جمعیت باشد . مشارکت گسترده در تصمیم گیری از ضرورتهای فرایند توسعه و تمرکززدایی راهی برای انگیختن این مشارکت است ،اگرچه منافع بالقوه مدیریت و برنامه ریزی نامتمرکز آشکار است اما بالفعل ساختن این منافع کاری دشوار و سخت است ( سازمان برنامه و بودجه ، 1378 ).
برنامه ریزی منطقه ای زمانی مفهوم می یابد که تصمیمات ملی ، در ارتباط با آن منطقه اتخاذ شده باشد ، وظیفه اصلی برنامه ریزی منطقه ای این است که تخصیصهای عمودی موجود را به فعالیتهای افقی تبدیل کند .وقتی تصمیمات برنامه ریزی حاصله گرفته شد نیاز آشکار شده به تطبیق محلی به برخی اصلاحات جزئی در مورد تخصیصات منجر می شود .
همان طور که ویتز اشاره می کند :" هدفهای برنامه ملی معمولا" اهمیت ملی دارند و ضرورتا" بر پایه اهمیتهای متفاوت عواملی که در بخشهای مختلف کشور عمل می کنند استوار هستند ، در نتیجه صرف شکل گیری چنین عملی بدون ایجاد تعدیلهای مناسب در یک مکان خاص نمی تواند مؤثر باشد . بنابراین تنظیم یک برنامه در سطح ملی بطوریکه کاملا" با شرایط انسانی و نهادی ناحیه ای خاص مناسب باشد ناممکن است ." درک چنین مشکلی در بسیاری از کشورها موجب شد که تلاشی در جهت شکل گیری نوعی عدم تمرکز در فرایند تصمیم گیری صورت گیرد ، غایت مطلوب این است که اینگونه عدم تمرکز در برنامه ریزی و تصمیم گیری موجب ایجاد یک تقسیم بندی در مسوولیتها می شود :
- مقامات ملی ، مسوولیت اهداف سیاسی کلی و اجرای وظایفی که بر فعالیتهای ملی و بین المللی کشور اثر می گذارند مانند نرخ ارز ، مقررات پولی و مالیات را بر عهده دارند .
- مسوولان دولتی در سطوح میانی (مسوولان استانی ) مسوولیت کارهایی را بر عهده دارند که اساسا" بر فعالیتهای منطقه ای اثر می گذارند مانند برنامه ریزی مرکز روستایی و توسعه روستایی بطور کلی (مهندسان مشاور DHV ، 1371 ).
شرایط مؤفقیت برنامه های روستا در زیر ذکر شده است :
در توسعه روستایی ، توانمند سازی جامعه و انجام برنامه ریزی های عملیاتی[3] توسعه به روش مشارکتی که امکان تحقق آن به صورت یکپارچه در سطوح محلی[4] همچون روستا ، دهستان و بخش بیشتر فراهم می باشد از جایگاه ویژه ای برخوردار است که در چارچوب رویکرد توسعه یکپارچه و محلی بعنوان رویکرد و انتخابی راهبردی در توسعه روستایی میتواند محقق شود (بهزادنسب ، 1382).
چالش های سامان دهی مناطق روستایی در ایران
ساماندهی روستایی با رویکرد همه جانبه و جامع گامی در فرایند برنامه ریزی و توسعه نواحی روستایی به ویژه در سطح محلی است با توجه به نبود سطح محلی در نظام برنامه ریزی کشور طرحهای ساماندهی می توانند به عنوان طرحهای جامع توسعه روستایی در سطح محلی این خلأ را پر کنند در واقع اگر طرحهای ساماندهی روستایی بتوانند به عنوان چارچوب برنامه ریزی در سطح محلی ایفای نقش کنند و تعادل مناسبی را با طرحهای بالادست و فرودست خود داشته باشند نقش مؤثری در فرایند برنامه ریزی توسعه نواحی روستایی کشور خواهند داشت (رضوانی ، 1383 ).
سطوح ساماندهی فضاها و مراکز روستایی به شرح زیر سطح بندی می شود :
الف – حوزه روستایی؛ اجتماعی از چند آبادی هم جوار و مرتبط در قلمرو جغرافیایی و فرهنگی همگن با عملکردهای نسبتا" همسان است که یک کانون جمعیتی برتر را شامل می شود و جمعیت ان تا 5 هزار نفر می رسد ، قابل ذکر است که مناطق روستایی کشور حدودا" شامل 8000 حوزه روستایی می باشد .
ب – مجموعه روستایی ؛ تجمعی از چند حوزه روستایی است که به دلایلی به هم پیوسته یا وابسته اند و حوزه نفوذ کنونی یا آتی یک مرکز برتر روستایی را تشکیل می دهند و جمعیتی حداکثر تا 12 هزار نفر راغ در بر می گیرند . در کل مناطق روستایی کشور ، حدودا" 2500 مجموعه روستایی پیش بینی می شود .
پ - منظومه روستایی ؛ از تجمع چند مجموعه روستایی شکل می گیرد و شامل وسیع ترین قلمرو جغرافیایی برای عملکرد یکپارچه و پوشش خدماتی در محیط روستایی است که با مرکزیت حد اقل یک کانون شهری و یا روستایی بزرگ شکل گرفته است . جمعیت منظومه روستایی با توجه به شرایط مختلف ، بدون احتساب جمعیت شهری و مرکز منظومه بین 20 تا 40 هزار نفر می باشد .عرصه های روستایی کشور حدودا" شامل 800 منظومه روستایی می باشد (عظیمی ،الف 1382).
از منظر سامان دهی روستایی برنامه ریزی برای روستا با دو چالش عمده روبروست ،یکی پراکندگی نامناسب روستایی در سراسر کشور است که تعداد روستاها در جنوب و جنوب شرقی ایران ،اندک و لی در نقاط شمالی تعداد روستاها زیاد است . دیگری توزیع نامناسب جمعیت در نقاط روستایی است ،تعداد جمعیت در بعضی از روستاها 4000 نفر ودر بعضی نقاط زیر 40نفر است . توزیع نامناسب جمعیت برنامه ریزی را دچار مشکل کرده است و نا گزیر هستیم به ساماندهی روستاها بپردازیم تا در قالب یک طرح ساماندهی روستا ، مدیریت و ارایه خدمات را در سطح کشور سازماندهی کنیم . بنابر این پیش نیاز تدوین برنامه توسعه روستایی داشتن یک طرح ساماندهی روستایی برای مناطق مختلف است تا مشخص شود که آیا روستا برای ارایه خدمات آستانه جمعیتی را دارد ؟ و آیا ارایه خدمات از نظر اقتصادی توجیه پذیر است ؟
یک راه حل تجمیع روستاها است ولی در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب ، بدون استثنا تمام روستاها که تجمیع شده بودند به حالت اولیه برگشتند . دلایل پراکندگی دوباره روستا بخشی اقتصادی و بخشی اجتماعی – فرهنگی است ،حتی در روستاهای تجمیع طرح هادی را اجرا کردند ولی عملا"طرح تجمیع جواب نداد . باید دنبال الگوهای که اشکالات الگوی تجمیع را نداشته باشد باشیم . در هر منطقه به شناسایی روستاهای مرکزی بپردازیم و حوزه نفوذ آنها را مشخص کنیم و خدمات رسانی را بصورت سلسله مراتبی داشته باشیم (کلانتری ، 1384 ).
دو هدف مشخص در الگوی سطح بندی مراکز روستایی وجود دارد ، نخستین هدف ، تعیین سطوح سه گانه روستایی و مراکز آنهاست و دومین هدف نحوه تجهیز مراکز روستایی به خدمات مورد نیاز است که برای این کار باید ضوابط و استانداردها از جمله آستانه های جمعیتی ، فواصل دسترسی به خدمات و نوع خدمات مورد نیاز هر مرکز باید بطور دقیق مشخص گردد(عظیمی ،الف 1382 ).
در کل وجود چالش های زیر ، برنامه های توسعه روستایی و برنامه ریزی تحقق توسعه پایدار روستایی را با توجه به ساختارهای اجتماعی - اقتصادی ، نهادی –مدیریتی و مکانی –فضایی موجود دچار مشکل ساخته است :
چالش های اقتصادی – اجتماعی :
ü پراکندگی شدید نقاط جمعیتی روستایی ، تعدد مراکز جمعیتی ،کوچک بودن و ناپایداری بسیاری از آنها
ü عدم وجود ساختارهای مشارکتی (سازمانهای غیر دولتی ) توانا و تحرک بخش به جوامع روستایی
ü نامناسب بودن وضع مالکیت ارضی و نظام بهره برداری کشاورزی
ü عدم انسجام اجتماعی بین تولید کنندگان خرد روستایی
ü روابط نا متعادل شهر و روستا و در نتیجه توسعه نیافتگی جامعه روستایی
ü کمبود سازمانها و نهادهای مردمی برای مشارکت در توسعه روستایی
ü دشواری نگهداری جمعیت در محیط های روستایی بدلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی
ü شهرگرایی روستائیان که عامل تهدید توسعه روستایی است.
موانع نهادی و ساختاری:
ü تسلط ساختار بخش نگری (با وجود تاکیدبر جامعیت و فضایی بودن برنامه ها)برکلیت برنامه ها
ü عدم ارتباط منسجم و کارا بین سازمانهای اجرایی در جهت رسیدن به اهداف برنامه
ü و جود ساختار مدیریتی متمرکز( از بالا به پائین) با وجود پذیرش منطقه ای و استانی کردن برنامه ها
ü وجود ساختار فضایی متمرکز درنظام مکانی-فضایی کشورو اهمیت کانونهای شهری نسبت به سکونتگاههای روستایی
ü عدم اعتقاد بعضی از تصمیم گیران و تصمیم سازان در ساختار برنامه ریزی کشور به امر توسعه روستایی
ü فقدان برنامه جامع توسعه روستایی
ü عدم وجود هماهنگی بین سازمانها و مراکز مسوول توسعه روستایی و تداخل وظایف آنها با یکدیگر
ü نابسامانی در مدیریت سرزمین و کاربری اراضی
ü نبود برنامه های دراز مدت و کاربردی برای سازماندهی سنجیده مراکز و فضاهای روستایی کشور
ü عدم وجود جایگاه مشخص قانونی در زمینه برنامه ریزی روستایی کشور
ü فقدان الگو و مدل مشخص برای توسعه روستایی
ü ناقص بودن سطوح برنامه ریزی در کشور بصورت نداشتن برنامه ریزی در سطح محلی با عدم تفکیک دقیق مسوولیتهای برنامه ریزی در سطوح ملی ، منطقه ای و محلی
برنامه ریزی در جهت شناسایی روستاهای مرکزی برای ارائه خدمات مناسب و مورد نیاز ، ایجاد مشاغل غیر زراعی وتوسعه صنایع روستایی ، یکپارچه سازی اراضی کشاورزی ، کاهش مهاجرت روستاییان ،توسعه منابع انسانی و ...می تواند چالشهای موجود در توسعه روستایی را تا حدی حل نماید.
نکات قابل توجه برنامه ریزان در فرایند برنامه ریزی توسعه روستایی
نتیجه گیری و پیشنهادها
در کلیه کشورهای در حال توسعه تکنولوژی یا فنون روستایی واقعا" عقب افتاده است که دلیل عمده آن می تواند منزوی بودن مناطق روستایی از مراکز شهری و کشاورزی از صنعت باشد هنگام آن فرا رسیده است که گرایش های دو گانگی از برنامه ریزی توسعه حذف شوند ، گرایش هایی که شهر (ی) را در مقابل روستا (یی) و صنعت را در مقابل کشاورزی قرار می دهد در عوض باید گرایش به قرار دادن شهر در کنار روستا و صنعت در کنار کشاورزی و بطور کلی هماهنگی این عناصر در برنامه ریزی توسعه ملحوظ نظر باشد . باید سعی شود موانع موجود بر سر راه هماهنگی ، جامع بینی و در کنار هم قرار دادن عناصر فوق الذکر شناسایی شوند و نیاز کنونی پیشبرد ، بهبود و ارتقای فنی فعالیتهای روستایی است که در زمینه های غیرزراعی ایجاد اشتغال کند بنابراین نیاز فزاینده ای به برنا مه ریزی منطقه ای در جهت ائتلاف مناطق شهری و روستایی و نوسازی فنی و اصلاح کلی آنها حس می شود. برنامه ریزی در جهت شناسایی روستاهای مرکزی برای ارائه خدمات مناسب و مورد نیاز ، ایجاد مشاغل غیر زراعی وتوسعه صنایع روستایی ، یکپارچه سازی اراضی کشاورزی ، کاهش مهاجرت روستاییان ،توسعه منابع انسانی و ...می تواند چالشهای موجود در توسعه روستایی را تا حدی حل نماید.
بدلیل وجود تنگناهایی در توسعه روستایی ایران و برنامه ریزی آن باید در جهت اقدامات زیر گام برداشته شود :
· بدلیل عملی نشدن طرح تجمیع در ایران باید روستاهای مرکزی جهت ارائه خدمات بهتر شناسایی شود .
· تعادل مناسب در سیستم فضایی مناطق برای توزیع عادلانه حد اقل امکانات و خدمات ضروری برای آحاد روستائیان ایجاد شود .
· در مورد روستا های خیلی کوچک ، در راستای توسعه انسانی و خدمات رسانی نباید فقط از دید صرفا" اقتصادی نگریسته شود .
· در جهت تلفیق صنایع روستایی در چهار چوب برنامه ریزی ملی سراسری تلاش شود و اقداماتی در جهت تشویق صنایع جدید و کوچک مقیاس در روستا صورت گیرد .
· مشارکت تعاملی روستائیان در طرح ،برنامه ریزی ،اجرا و ارزشیابی برنامه ها جهت عملی شدن و مؤفقیت آمیز بودن آنها ضروری است .
· نیاز سنجی افراد منطقه مورد نظر قبل از برنامه ریزی امری اجتناب ناپذیر باید باشد .
»» مدیریت مواد زاید در مناطق روستایی ایران (3) (نتیجه گیری)
نتیجهگیری
تولید زباله و نحوه دفع آن از زمانی مورد توجه قرار گرفت که انسانها به صورت اجتماعات به هم پیوسته در یک مکان، زندگی مشترک خود را آغاز نموده و در معرض خطرات و اثرات آن قرار گرفتند. رشد سریع جمعیت، افزایش مصرف، تغییرات به وجود آمده در شیوه زیست و الگوی مصرف افراد که از ویژگیهای پیشرفت همه جانبه در طول تاریخ میباشد موجب افزایش روزافزون تولید زباله در مناطق مختلف شده است. منابع تولید زباله در روستاها متفاوت، متنوع و متعدد میباشند، که ازعوامل مؤثر در تولید ، میزان و خصوصیات انواع زباله در روستاها میتوان به اوقات سال، موقیت جغرافیایی، عادات مردم تولید کننده، مکان و منطقه مورد مطالعه، ویژگیهای جمعیتی، رفتار و طرز برخورد عمومی، سطح درآمد مردم و بسیاری از مسائل دیگر اشاره کرد. بر اساس اطلاعت کسب شده از روستاهای مورد مطالعه هر دو منطقه، زبالهها از منابع مختلفی نظیر منابع خانگی، تجاری، شهری، صنعتی، کشاورزی، مناطق باز و تصفیهخانهها تولید و وارد محیط میشوند. بخش عمده تولید زباله در روستاهای شیراز مربوط به زبالههای خانگی است که عمدتاً شامل پسماندهها و باقیمانده مواد غذایی با 58 درصد میباشد. بیشترین آشغال تولید شده توسط خانوارهای روستایی شهرستان شیراز به کاغذ- پارچه با 63 درصد اختصاص دارد. از منابع دیگر تولید زباله در مناطق روستایی شیراز زباله بازاری یا تجاری میباشد که سبزیجات با 69 درصد عمدهترین بخش آن را تشکیل میدهد و در انتها زباله خیابانی که نوع دیگری از منابع تولید زباله در روستاها است مدفوع حیوانات با 42 درصد بیشترین منبع تولید این قسمت میباشد. مهمترین منبع تولید زباله در روستاهای شهرستان زابل همانند شیراز به زباله خانگی اختصاص دارد با این تفاوت که، بیشترین مقدار تولید زباله خانگی روستاهای زابل به کاغذ با 38 درصد اختصاص دارد که در روستاهای شیراز این مهم به مواد غذایی اختصاص یافته بود. بیشترین آشغال تولید شده روستاییان زابل مربوط به گرد و خاک با 64 درصد بوده که از دلایل مهم این میزان بر خلاف روستاهای شیراز، قرارگیری این ناحیه در منطقه بیابانی و خاکی بودن این روستاها میباشد. بنابر دادههای کسبشده بیشترین زباله تجاری در روستاهای زابل به سبزیجات (58 درصد) همانند روستاهای شیراز بوده است و در نهایت، عمدهترین منبع تولید زباله خیابانی (مناطق باز) در روستاهای زابل کاغذ با 54 درصد میباشد. در روستاهای مورد مطالعه هر دو منطقه، منابع تولید زباله با اندکی تفاوت که آن نیز به دلایل شرایطی محیطی و جغرافیایی ایجاد گردیده همانند یکدیگر میباشند. عمدهترین بخش تشکیلدهنده ترکیبات فیزیکی زبالههای تولید شده، مربوط به سبزیجات در هر دو منطقه بوده که این مقدار (بهطور متوسط 52 درصد در شیراز) و (بهطور متوسط 5/44 درصد در زابل) بوده است، در این ارتباط کمترین مقدار تشکیلدهنده زباله تولیدی در روستاهای شیراز مربوط به خاکستر تولید شده از آتش ( به طور متوسط 2 درصد) و در روستاهای زابل شیشه بطور متوسط 5/1 درصد میباشد، از دلایل وجود این تفاوت در این دو ناحیه میتوان به نزدیک بودن شیراز به پایتخت و وضعیت اقتصادی مردم اشاره نمود. در روستاهای مورد مطالعه در شیراز ، جمعآوری زباله فقط هفتهای یک مرتبه صورت میگیرد (این مهم در روستاهای زابل در برخی موارد بر اساس گفتههای اهالی روستاها اصلاً جمعآوری نمیگردد)، این نکته زمانی حادتر جلوه میکند که بدانیم 80 درصد زباله روستائیان در فصل تابستان (برابر با 80 درصد زباله تولیدی در یک سال) تولید میشود. نکته دیگر این که میزان زباله تولیدی خانوارهای روستایی در اکثر روستاها در یک شبانه روز برابر با 3-2 کیلوگرم میباشد که در نوع خود رقم قابلتوجهی میباشد. هر چه فاصله روستاها از شهر بیشتر میگردد بر میزان زباله تولیدی نیز افزوده میشود بهطور مثال، بیشرین زباله تولیدی را دو روستای بیدزرد و ظفرآباد دارند که فواصل آنها از شهر شیراز به ترتیب 20 و 17 کیلومتر میباشد و کمترین مقدار زباله تولیدی نیز مربوط به روستای علیآباد است که فاصله این روستا از شهر شیراز 6 کیلومتر میباشد. این موارد در روستاهای زابل نیز وجود دارد بدین صورت که، روستای توتی که در فاصله 30 کیلومتری از زابل قرار دارد 39 درصد از ساکنین آن روزانه بین 3- 5 کیلوگرم زباله تولید میکنند و روستای ژالهای که نزدیکترین روستا به زابل میباشد 34 درصد از اهالی روستا روزانه بین 2- 3 کیلوگرم زباله تولید مینمایند. روشن میگردد که، بین میزان تولید زباله و فاصله روستاها از شهر رابطه معناداری وجود دارد. اینگونه جمعآوری زباله (یک مرتبه در هفته در شیراز و عدم جمع آوری آن در روستاهای زابل) و با توجه به میزان بالای تولید زباله در روستاها باعث میشود که روستائیان مواد زائد را در سطح روستا رها کنند یا زباله در محل سکونت انباشته شود و زبالههای انباشته شده توسط حیوانات در سطح محیط پخش گردد و در نتیجه، این عوامل باعث ایجاد بیماری و غیربهداشتی شدن محیط روستا میشوند. در اکثر روستاهای مورد مطالعه بهویژه روستاهای زابل، روش مشخصی برای مدیریت زباله و نظافت روستایی وجود ندارد و معمولاً، مواد زائد در اطراف مراکز مسکونی رها میگردند. در این روستاها، این مواد بهوسیله عواملی از قبیل کودکان، باد، آب و حیوانات به محیط زندگی باز میگردند. در روستاهای مورد مطالعه مشکلات زیادی در امر مدیریت مواد جامد وجود دارد که برای حل این مشکلات شناخته شده (مانند: جمعآوری زباله در هفتهای یکبار، رهاشدن زباله در سطح روستا، عدم بازیافت زباله، حمل و نقل غیر اصولی زباله، نزدیکی مکان دفع زباله در نزدیکی روستا و...) معمولاً کارکردهای مختلف را به صورت ترکیبی در نظر میگیرند. از این رو در اکثر مناطق (شهری و روستایی) برای مدیریت زباله از چهار اصل تولید، انبار موقت، جمع آوری و دفع استفاده میکنند. مراحل موجود درمدیریت مواد زائد در روستاهایی به صورت صحیح انجام میگیرد که نسبت به شهر در تعامل بیشتر باشند. با توجه به مطالب ذکر شده و مطالعات صورت گرفته، در حال حاضر در مدیریت مواد زائد در سطح روستاهای مورد مطالعه، قسمت اعظم منابع مالی و انسانی برای جمعآوری و حمل و نقل هزینه میشود و در زمینههای تولید، نگهداری، بازیافت و دفع، کاری صورت نمیپذیرد که این موارد در روستاهای زابل حادتر میباشد. این عدم تعادل، بهترین دلیل سوء مدیریت در امر مواد زائد در روستاهای مورد مطالعه میباشد. با توجه به حجم بالای تولید زباله در روستاها و عدم ارتباط متقابل بین عناصر موظف در سیستم مدیریت که از منبع تولید زباله تا دفع زباله رابطه متقابل وجود ندارد میتوان نتیجه گرفت که مدیریتی برای مواد زائد جامد در مناطق روستایی مورد مطالعه تعریف نشده است.
نوشته های دیگران ( 0)
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( سهشنبه 6/7/1389 :: ساعت 4:14 عصر )
»» مدیریت مواد زاید در مناطق روستایی ایران (2)
بخش دوم مقاله سرکار خانم فاطمه اسیری دانشجوی رشته جغرافیا از شیراز که بدون هیچ دخل و تصرفی منشر می شود (قسمت دوم)
سابقه تحقیق
مدیریت پسماند در دوره جدید، بهدلیل تغییراتی که در الگو و شیوه زندگی افراد و بهویژه روستاییان حاصل شده، اهمیت قابل توجهی پیدا کرده است، بهطوری که حتی در محیطهای روستایی، با وجود تفاوتهایی که این مناطق، بهلحاظ شیوه زندگی با محیطهای شهری دارند، به عنوان امری مهم مطرح و تلقی میگردند.
حرکت و فعالیت، همانگونه که لازمه حیات میباشند، عوارضی از خود برجای میگذارند که گاهی اوقات مطلوب نیستند و انسان برای ادامه حیات خود، ناگزیر باید آن عوارض را به گونهای حذف و یا تعدیل نماید. از اینرو نظافت محیط و بهویژه محیط روستاها ، شرط لازم برای ادامه حیات میباشد (سعید نیا، 1378).
توجه به دفع پسماند و نظافت محیط، سابقهای دیرینه دارند. در سال 1750 میلادی، نیاز به سیستمهای جدید جمعآوری و دفع پسماند جامد، استفاده از بارکش حمل زباله را رایج ساخت و با افزایش اقدامات بهداشتی در سطح شهرها، به مدیریت پسماند به عنوان یکی از ارکان بهداشت جامعه بهای بیشتری داده شد (عمرانی، 1373). در مجموع شروع مدیریت پسماند، به زمان های باستان و به استفاده دوباره از مدفوع انسان در کشاورزی بر می گردد. مدیریت مواد به روش روشنفکرانه امروزی، در آمریکا از دهه 1940 و در انگلستان از دهه 1930 شروع گردید (گلوس و همکاران، 1381).
در ایران، مدیریت پسماند و پاکیزگی در مناطق شهری، به شهرداریها و در مناطق روستایی، به دهداریها واگذار شده است. بدون تردید مدیریت پسماند، بهخصوص در قالب جمعآوری زباله و خارجساختن آن از محیط زندگی، در مناطق شهری در مقایسه با مناطق روستایی سابقه طولانیتری دارد. این سابقه در ایران، به تصویب قانون بلدیه در سال 1325 باز میگردد که بر اساس این قانون، نظافت شهری بهعهده بلدیه گذاشته شد، سپس بر اساس قانون شهرداری، مصوب سال 1334، این وظیفه به شهرداری هر شهر واگذار گردید. درارتباط با روستاها، در بند 6 ماده 69 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور که در اول خرداد ماه 1375 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، از وظایف دهیار، مراقبت در اجرای مقررات بهداشتی، حفظ نظافت و ایجاد زمینه مناسب برای تأمین بهداشت محیط ذکر شده است و در اساسنامه تشکیلات و سازمان دهیاریها، مصوب بهمن ماه 1380، بهبود وضع زیستمحیطی روستا و حفظ بهداشت و پاکیزگی، بهعنوان وظایف دهیار تعریف گردیده شده است. مدیریت پسماند با توجه به اهمیتی که در خصوص بهداشت عمومی و بهداشت محیط زیست دارد، مجموعهای است که با زمینه ها و عناصر مختلف مربوط به فرآیند تولید، جمعآوری، حمل و نقل و دفع پسماند ارتباط پیدا میکند.
فرضیهها و سؤالات پژوهش
براساس هدف و مسئله پژوهش و با استناد به اهمیت موضوع تحقیق، سؤالات و فرضیات بدین صورت مطرح میگردند:
1- با توجه به حساسیت محیط روستا و همچنین حجم بالای تولید زباله توسط خانوارهای روستایی آیا نظام مدیریتی برای این مهم تعریف شده است؟
2- آیا تغییرات مکان و فاصله روستاها از شهر بر ترکیبات، میزان و نحوه مدیریت دفع زبالهها تأثیرگذار میباشد؟
· به نظر میرسد با توجه به حساسیت محیط روستا و همچنین حجم بالای تولید زباله توسط خانوارهای روستایی نظام مدیریتی برای آن تعریف نشده است.
· به نظر میرسد با تغییرات مکان و فاصله از شهر ترکیبات، میزان و نحوه مدیریت دفع زبالههای تولیدی در روستاها نیز تغییر میکند.
مواد و روشها
شهرستان شیراز در عرض جغرافیایی 36 درجه و 29 دقیقه شمالی و در طول 33 درجه و 52 دقیقه شرقی قرار دارد و ارتفاع آن بیش از 1500 متر از سطح دریا با وسعتی معادل 8/10688 کیلومتر مربع در مرکز استان فارس میباشد (www.fars.ir). جمعیت این شهرستان بالغ بر 1711186 میلیون نفر است که از این تعداد 877849 نفر را مرد و 833337 نفر را زن تشکیل میدهد. از تعداد جمعیت شهرستان شیراز 1324055 (336447 خانوار) نفر ساکن در نقاط شهری، 386582 (91115 خانوار) نفر ساکن در نقاط روستایی که از این تعداد 203727 نفر مرد و 182855 نفر را زن و 549 نفر نیز غیرساکن میباشند که برابر با 112 خانوار میباشد (سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 1385). شهرستان شیراز دارای 6 بخش، 5 شهر، 21 دهستان، 512 آبادی دارای سکنه و 294 آبادی خالی از سکنه میباشد (www.aftab.ir). کلیه روستاهای شیراز در حد فاصل طول جغرافیایی 52 درجه و 30 دقیقه تا 54 درجه و عرض جغرافیایی 29 درجه تا 30 درجه واقع شدهاند (فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، 1362، 191).
شهرستان زابل با وسعتی معادل 15197 کیلومتر مربع (1/8 درصد استان) در موقعیت جغرافیایی بین 30 درجه و 7 دقیقه الی31 درجه و 29 دقیقه عرض شمالی و 59 درجه و 58 دقیقه الی 61 درجه و 50 دقیقه طول شرقی قرار گرفته است. این شهرستان از نظر موقعیت جغرافیایی در منتهیالیه شمالی استان سیستان و بلوچستان واقع گردیده و از شمال با استان خراسان جنوبی، از غرب با استان کرمان، از جنوب با شهرستان زاهدان و از شرق با کشور افغانستان همجوار است. جمعیت شهرستان زابل برابر با 329317 نفر بوده، که از این تعداد 137947 نفر در مناطق شهری و 237097 نفر در مناطق روستایی ساکن میباشند (سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 1385). این شهرستان دارای 6 مرکز شهری، 5 بخش، 17 دهستان و 885 آبادی دارای سکنه میباشد (سالنامه آماری استان سیستان و بلوچستان، 1385). شهرستان زابل در فاصله 210 کیلومتری شهر زاهدان و در انتهای جاده ارتباطی زابل-زاهدان واقع گردیده است. این جاده مهمترین راه ارتباطی کانونهای جمعیتی منطقه اطراف زابل با مرکز استان و سایر مناطق و استانهای کشور میباشد.
این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی میباشد که در سال 1388 در پنج روستا واقع در شهرستان شیراز و پنج روستا در زابل صورت پذیرفت. محتوی علمی مطالب به صورت مطالعه کتابخانهای از منابع موجود در دسترس، کتب، سایتهای اینترنتی و از ارگانهای مربوطه تهیه شده است. در این پژوهش گزینش روستاها بطور تصادفی و در فواصل مختلف نسبت به شهر شیراز و زابل انتخاب گردیدند. در مطالعات میدانی این پژوهش ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بود که از روش مصاحبه برای پر کردن آنها استفاده شده است.
روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر مشاهدات میدانی، مصاحبه با ساکنین در روستاها و برای مطلع شدن از منابع تولید زباله در این که براین اساس در مجموع 100 پرسشنامه تهیه گردید که برای هر روستا 10 عدد پرسشنامه طراحی روستاها و همچنین نحوه دفع آنها نیاز به طراحی تعدادی پرسشنامه بود که این مهم صورت پذیرفت و بدین ترتیب در هر ده روستا منتخب تعدادی پرسشنامه توزیع گردید. توزیع پرسشنامهها بر اساس حجم نمونهای به میزان 10درصد تعداد خانوارهای ساکن در روستا بود شد، سپس برای تجزیه و تحلیل دادههای کسب شده از نرم افزار آماری SPSS استفاده گردید. علاوه بر آن، تعیین ترکیبات زبالههای خانوارهای هر کدام از روستاها نیز به صورت میدانی بهدست آمده است. برای دستیابی به اهداف مطالعه و براساس سؤالها و فرضیات تحقیق سؤالات پرسشنامه طراحی شد. برای سنجش امکانات بهداشتی روستاها جداولی گردآوری شده که ما را با شرایط بهداشتی روستاهای مورد مطالعه آگاه میسازد (در جدول عدد 1 به معنای وجود امکانات و عدد 2 به معنای عدم وجود امکانات می باشد).
بعلت تعدد جداول و طولانی بودن متن قسمت بعدی بزودی در وبلاگ قرار خواهد گرفت
نوشته های دیگران ( 2)
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( سهشنبه 19/5/1389 :: ساعت 9:7 صبح )
»» مدیریت مواد زاید در مناطق روستایی ایران
مقاله حاضر را یکی از خوانندگان محترم وبلاگ بنام سرکار خانم فاطمه اسیری دانشجوی رشته جغرافیا از شیراز برای انتشار ارسال نموده است که بدون هیچ دخل و تصرفی در دو قسمت منشر می شود (قسمت اول)
چکیده
مهمترین نقش بهداشت، تأمین سلامت جسمی و روانی افراد جامعه میباشد. تولید زباله و نحوه دفع آن از زمانی مورد توجه قرار گرفت که انسانها به صورت اجتماعات به هم پیوسته در یک مکان، زندگی مشترک خود را آغاز نموده و در معرض خطرات و اثرات آن قرار گرفتند. رشد سریع جمعیت، افزایش مصرف، تغییرات به وجود آمده در شیوه زیست و الگوی مصرف افراد که از ویژگیهای پیشرفت همه جانبه در سنوات گذشته میباشد موجب افزایش روزافزون تولید زباله در مناطق مختلف شده است. اصول بهداشت و بهسازی محیط، در هر مکان ایجاب میکند که زبالههای تولید شده را در حداقل زمان و دور از منازل و محیط زندگی انسانها باشد و در کوتاهترین زمان ممکن نسبت به دفع اصولی و بهداشتی آن اقدام شود. از این رو و با توجه به این نکته که، امروزه به مسئله زباله نسبت به دیگر مخاطرات زیستمحیطی از جمله آلودگی آب و هوا کمتر پرداخته شده است در این مقاله به بررسی و تحلیل مهمترین منابع تولید زباله در روستاها و نحوه دفع و مدیریت آن در منطقه میپردازیم. هدف از تحقیق حاضر شناخت، بررسی و تحلیل وضعیت منابع تولید زباله در روستاها و همچنین نحوه دفع آن در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستانهای شیراز و زابل میباشد. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر مشاهدات میدانی، مصاحبه و بهدست آوردن دادهها، از طریق پرسشنامه و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزارSPSS در ده روستا در بخش مرکزی از شهرستانهای شیراز و زابل که به طور تصادفی با فواصل مختلف نسبت به شهرهای شیراز و زابل قرار داشتند صورت پذیرفت. یافتهها نشان میدهد که در تفکیک فیزیکی زباله خانگی در روستاهای شیراز مواد غذایی 58 درصد، کاغذ و کارتن 6 درصد، شیشه 4 درصد و پلاستیک 22 درصد آن را تشکیل میدهد. همچنین بیشترین آشغال تولید شده در روستاهای شیراز مربوط به کاغذ و منسوجات با 63 درصد، بیشترین زباله خیابانی مربوط به مدفوع حیوانات با 42 درصد و بیشترین زباله بازاری مربوط به سبزیجات با 69 درصد بوده است، در مقایسه با روستاهای زابل؛ بیشترین قسمت زباله خانگی روستاهای زابل را کاغذ با 38 درصد، عمدهترین منبع تولید آشغال؛ گرد و خاک با 64 درصد، بیشترین زباله بازاری مربوط به سبزیجات با 58 درصد و قسمت عمده زباله خیابانی را نیز کاغذ با 54 درصد تشکیل میدهد. براساس یافتههای پژوهش بین میزان تولید زباله و فاصله روستاها از شهر شیراز و زابل و همچنین بین ترکیبات زبالهها و نحوه دفع آنها و فاصله از شهر رابطه معناداری وجود دارد. با توجه به مطالعات صورت گرفته، در حال حاضر در مدیریت مواد زائد در سطح روستاهای مورد مطالعه، قسمت اعظم منابع مالی و انسانی برای جمعآوری و حمل و نقل هزینه میشود و در زمینههای تولید، نگهداری، بازیافت و دفع، کاری صورت نمیپذیرد. این عدم تعادل، بهترین دلیل سوء مدیریت در امر مواد زائد در روستاهای مورد مطالعه میباشد.
واژگان کلیدی: بهداشت محیط، تولید زباله، روستا، نحوه دفع زباله، شیراز، زابل.
مقدمه
بین بهداشت و توسعه، رابطه متقابل و تنگاتنگی وجود دارد. بهداشت عمومی و نظافت محیط به عنوان یکی از شاخصهای اصلی توسعه بوده، که برای سلامتی و بهزیستی فردی و اجتماعی ضروری است (دربان آستانه، 1387، 10). امروزه توجه زیادی به اقدامات بهداشتی مربوط به زباله (تولید و نحوه دفع آن) میگردد ( اهلر و استیل، 246). تولید زباله و نحوه دفع آن از زمانی مورد توجه قرار گرفت که انسانها به صورت اجتماعات به همپیوسته در یک مکان زندگی مشترک خود را آغاز نموده و در معرض خطرات و اثرات آن قرار گرفتند. رشد سریع جمعیت، افزایش مصرف، تغییرات به وجود آمده در شیوه زیست و الگوی مصرف افراد که از ویژگیهای پیشرفت همه جانبه در طول تاریخ میباشد موجب افزایش روزافزون تولید زباله در مناطق مختلف شده است. اصول بهداشت و بهسازی محیط، در هر مکان ایجاب میکند که زبالههای تولید شده را در حداقل زمان و دور از منازل و محیط زندگی انسانها باشد و در کوتاهترین زمان ممکن نسبت به دفع اصولی و بهداشتی آن اقدام شود.
یکی از نگرانیهای جامعه ما مسئله تولید زباله است که میزان روزانه آن برای خانوارهای شهری در حدود 700 گرم و برای خانوارهای روستایی حدود 500 گرم گزارش شده است (عبدلی،1374، 801). در مناطق روستایی مخلوطی از زباله و مواد بازیافتی دفن میشوند که عوارض زیست محیطی، آلودگی خاک و آبهای زیر زمینی و هوا را به دنبال دارد و به علت عدم بازیافت مواد با ارزش و دفن آنهازیانهای اقتصادی نیز به دنبال دارد (Neal T, 1998, 59-64). ترکیب فیزیکی و شیمیایی و نیز مقدار منابع تولید زباله برحسب فصول مختلف سال، روزهای هفته، مناسبتهای ملی و مذهبی، عادات غذایی، سطح درآمد و عوامل متعدد دیگر دستخوش تغییرات قابل توجهی میگردد(عمرانی، 1373، 70-87).
مواد زائد جامد عبارتست از هر نوع ماده جامد که عرفاً زاید محسوب میشود مانند زباله، خاکروبه، خاکستر، جسد حیوانات، ضایعات مراکز شهری و روستایی، فضولات انسانی، حیوانی و . . . (بهنودی، 1380، 58). زبالهها از منابع مختلفی نظیر منابع خانگی، تجاری، شهری، صنعتی، کشاورزی، مناطق باز و تصفیهخانهها تولید و وارد محیط زیست میشوند (فتائی،1385، 1). برابر این تعاریف میتوان گفت که منابع تولید زباله در روستاها متفاوت، متنوع و متعدد میباشند، که ازعوامل مؤثر در تولید ، میزان و خصوصیات انواع زباله در روستاها میتوان به اوقات سال، موقعیت جغرافیایی، عادات مردم تولید کننده، مکان و منطقه مورد مطالعه، ویژگیهای جمعیتی، رفتار و طرز برخورد عمومی، سطح درآمد مردم و بسیاری از مسائل دیگر اشاره کرد. برایناساس منابع تولید زباله در روستاهای مورد مطالعه را میتوان بدینطریق طبقهبندی کرد: زبالهخانگی (مواد غذایی، شیشه، پلاستیک، کاغذ و ...)، زباله خیابانی (برگ، کاه، مدفوع حیوانات و ...)، آشغال (کاغذ، پارچه، کثافات، گردوخاک و ...)، زباله بازاری (سبزیجات، مواد زائد حیوانی، قطعات آهن و ...) و خاکستر (باساوانتاپا، 1382، 183- 184). با توجه به منابع گسترده تولید زباله در روستاها، برنامه اقدامات بهداشتی مربوط به زباله نمی تواند به طور رضایتبخش صورت گیرد مگر آن که نحوه و مرحله دفع آن به نحوی صورت پذیرد که باعث هیچ گونه ناراحتی و بیماری در سطح روستا نشود.
بعضی مواقع تمام عوامل وضع و تولید زباله در یک اجتماع کاملاً روشن نیست. هراجتماعی ممکن است عوامل اجتماعی – اقتصادی به خصوصی داشته باشد که بر کیفیت، ترکیب و میزان تولید زباله آن اثر بگذارد. بنابراین، برای شناخت صحیح وضع تولید زباله یک اجتماع، آن جامعه باید مورد مطالعه قرار گیرد. همچنین، وضع تولید درازمدت زباله یک اجتماع نشانگر تغییرات جمعیت، خصوصیات جامعه و تغییر منبع انرژی است (شریعت پناهی، 1376، 245-246).
همانگونه که میزان زباله تولیدی در روستاها رو به افزایش میباشد بایستی برای بهداشتیتر کردن محیط برای ساکنین روشی مناسب برای دفن بهداشتی زباله اتخاذ کرد. یکی از این روشها دفن بهداشتی زوائد در زمین میباشد که از تمام روش های دیگر دفع مواد زائد کاملتر بوده و بیشتر استفاده میشود. تخمینزدهاند که بیش از 90 درصد زوائد به روش دفن بهداشتی در زمین دفع میشوند، زیرا که روش نسبتاً ارزانی است و ضمناً مواد باقیمانده از سوزاندن زباله در کوره، تولید کود از زباله و بازیابی زبالهها در انتها به زمین برای دفن احتیاج دارند (همان، 255).
تحلیل منابع تولید زباله در روستاها و نحوه دفع آن، موضوعی است که روی آن تحقیق و بررسی، کمتر از سایر موارد آلاینده محیطزیست صورت پذیرفته است؛ بهویژه در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان های شیراز و زابل که تحقیق در این مورد به نسبت سایر آلایندهها کمتر صورت گرفته است. لذا بهمنظور تعیین منابع تولید زباله و بررسی نحوه دفع آن در روستاهای شیراز و زابل، این پژوهش در ده روستا در سال 1388 صورت پذیرفت.
اهمیت پژوهش
علیرغم کوششهای فراوان دولتها و سازمانهای بینالمللی، نیازهای اولیه بهداشتی تعداد زیادی از مردم محروم دنیا هنوز برآورده نشده است. در بسیاری از کشورها کمتر از 15 درصد از مردم روستاها، به خدمات بهداشتی دسترسی دارند (1 ,1985(Djukanovic and E.P.Mach,. از جمله موارد مهم در ارائه خدمات بهداشتی، مسئله جمعآوری و حمل زباله و دفع بهداشتی آن میباشد. غیربهداشتی بودن محیط روستاهای کشور ، وجود فقر در این مناطق، عدم آگاهی از علل به وجود آمدن بیماریها از طریق زبالههای روستایی، کمبود خدمات بهداشتی مرتبط با مواد زائد تولید شده در روستا، کمبود و یا عدم وجود سیستمی جامع برای جمعآوری، حمل و دفع زباله در روستاها و ... باعث به وجود آمدن محیطی نامناسب و غیربهداشتی در روستاهای کشور شده است. از سوی دیگر، مسئله آلودگیهای موجود در کره زمین و بسیاری از ناملایمات زیست محیطی، بخشی از مشکلات ناشی از بیتوجهی است که بر زندگی ما تحمیل شده و بازتابش نیز به سوی ماست. آشنایی با نحوه تولید زباله در مناطق محروم یک کشور (روستاها) و کنترل این مواد زائد جامد نوعی مبارزه با این آشفتگیها میباشد. وجود میلیونها تن زباله در مناطق روستایی کشور و دهها هزار نوع مواد سمی و خطرناک در آنها که حاصل فعالیتهای روزمره انسان است، سبب آلودگیهای گستردهای در این محیطها شده که این مواد زائد جامد تولید شده در روستا 60 تا 90 درصد از انواع سرطانها را به طور مستقیم و غیرمستقیم را، موجب شدهاند (احمدی،1383، 4).
عدم مدیریت صحیح و مقررات صریح برای جمعآوری، دفع و بازیافت بیش از 38 هزار تن زباله در روز که تقریباً 76 درصد آن قابل تبدیل به کود بوده و هزاران تن پلاستیک ، کاغذ و کارتن را در بر دارد، اکنون به شکلی بیرویه به دل خاک سپرده شده و یا در حوالی شهرها (در نزدیکی مناطق روستایی) پراکنده میشوند، که صرف نظر از خطرات بهداشتی و تولید انواع بیماریها، زیانهای اقتصادی کلانی را نیز در بر دارد. طبق محاسبه کلی، هموطنان ما در مناطق مختلف کشور سالانه متحمل هزینهای حدود 8 میلیارد تومان برای جمعآوری و دفع زباله میگردند (اسکافی، 1374، 32).
با توجه به مطالب بیان گردیده و دانستن این نکته که، به مناطق روستایی کشور از لحاظ بهداشتی توجهی نمیگردد اهمیت این پژوهش دوچندان میشود. بهطور کلی، اهمیت جمعآوری، دفع بهداشتی و بازیافت زباله در مناطق روستایی زمانی بر همه روشن خواهد شد که، خطرهای ناشی از آن به خوبی شناخته شوند. زباله نهتنها باعث ایجاد بیماری، گندیدگی و زشتی محیط میگردد، بلکه میتواند با آلوده نمودن خاک، آب و هوا، خسارتهای فراوانی را در چرخه حیات اجتماعی و طبیعی پدید آورد.
طرح مسأله
رشد جمعیت و آگاهیهای علمی از رویه کاهش منابع زمین، مسئولان و کارشناسان را بر آن داشت که در دو دهه اخیر به ویژه از سال 1975، موضوع منابع تولید زباله و دفع آن را از طریق بازیافت مواد زائد جامد را به شکل جدیتر در صدر برنامههای خود قرار دهند. بدبنترتیب، با اطلاع از منابع تولید زباله در مناطق مختلف و دانستن این نکته که در کدام منطقه کدام نوع از زباله بیشتر تولید میشود میتوان به بازیافت زباله کمک شایانی کرد. بنابراین، اصول موازین اقتصادی ایجاب میکند که کاغذ ، کارتن، شیشه، پلاستیک و سایر منابع تولید زباله پیش از عملیات دفن در یک منطقه، شناسایی و تفکیک شوند و دوباره مورد استفاده قرار گیرند (Dtjoelk, 2003, 52).
افزایش جمعیت، مصرفگرایی شدید، افزایش روز افزون میزان تولید زباله، مکانیابیهای نادرست مکانهای دفع زباله، ایجاد بیماریهای گوناگون ناشی از عدم دفع بهداشتی زبالههای روستایی، منابع متعدد تولید زباله در روستاها، آلودگی آبهای زیرزمینی، تخریب محیطزیست و ...از جمله مشکلات ناشی از تولید زباله و عدم مدیریت صحیح آن در مناطق روستایی میباشد. با توجه به مسائل بیان شده در ارتباط با مخاطرات زیست محیطی ناشی از تولید زباله و نحوه دفع آن، اهمیت بهسزایی که این مهم در مناطق روستایی دارد، کم توجهیهایی که به این موضوع در مناطق روستایی میشود و همچنین از لحاظ اقتصادی و هزینههایی که در این ارتباط میشود خود را بر آن دیدیم تا پژوهشی تحت عنوان تحلیلی بر منابع تولید زباله و نحوه دفع آن در مناطق روستایی ایران را ارائه دهیم. هدف از تحقیق حاضر شناخت، بررسی و تحلیل وضعیت منابع تولید زباله در روستاها و همچنین نحوه دفع آن در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستانهای شیراز و زابل میباشد.
ادامه دارد....
نوشته های دیگران ( 1)
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( دوشنبه 31/3/1389 :: ساعت 12:38 عصر )
»» کار آفرینی و نقش آن در توسعه اقتصادی روستاهای ایران (2)
ادامه مقاله کارآفرینی و نقش ان در توسعه......
2- ویژگیهای جامعه روستایی ایران
روستا بعنوان بخش بزرگی از نظام اجتماعی و جمعیتی کشور که در آن تعداد کثیری از عوامل انسانی مولد سکونت دارند محسوب می شود در روستاها عوامل و منابع ارزشمندی اعم از عوامل انسانی و منابع طبیعی و اقتصادی بعنوان ذخایر استراتژیک کشور وجود دارد که در پیشرفت جامعه نقش مهمی ایفا می کنند. نقش و اهمیت فراورده ها و تولیدات روستایی در رفع نیازهای رو به تزاید جامعه درخور توجه می باشد نظیر تولید محصولات کشاورزی، زراعی، دامی و صنایع تبدیلی که نقش بی بدیل و منحصر بفرد است. برای جامعه اقتصادی ما بسیاری از دستاوردهای روستائیان نقش استراتژیک داشته و اهرم قابل اتکایی در پشتیبانی از نظام اقتصادی کشور در عرصه جهانی از طریق صادرات و ورود کالاهای ملی به بازارهای پرظرفیت جهانی بوده، یعنی درحقیقت شناسه قدرت اقتصادی کشور در نزد جهانیان تلقی گردیده مضافاً اینکه تکیه براقتصاد تک محصولی نفتی را تقلیل می دهد. فعال سازی ساکنان روستاها در ایران می تواند کمک شایان توجهی به تامین امنیت اجتماعی نموده و باعث کاهش حجم زیاد ناملایمات اجتماعی گشته و منجر به کاهش پدیده " مهاجرت روستا - شهری" شود. ایجاد و راه اندازی کسب وکارها مانند کسب وکارهای خانوادگی و گروهی در روستاها بدلیل وجود پیوندهای قوی اجتماعی و روحیه بالای مشارکت و تعاون در روستاها بالاتر از شهرهاست روحیه کار و تلاش و مسئولیت پذیری و التزام و تعهد به پیشرفت درمیان جمعیت روستایی بیشتر از شهرنشینان وجود دارد.
تمامی جوامع روستایی با معضل بیکاری به نوعی دست به گریبان هستند و ابعاد این معضل، بخشهای اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی را نیز متاثر ساخته است. این معضل بعنوان یکی از مهمترین مشکلات اقتصادی و اجتماعی روستاها مطرح میباشد. در حال حاضر، ایجاد فرصت های شغلی جدید در مناطق روستایی کشور از اهمیت دو چندانی برخوردار است. زیرا علاوه بر آمار بالای بیکاری در روستاها، (سالانه بالغ بر 550 هزار نفر نیروی کار جدید به بازارکار روستاها عرضه میشود(مرکز آمار ایران)) کشور با معضل مهاجرت روستائیان به شهرها، بخصوص به شهرهای بزرگ مواجه است که این امر خود پیامدهای منفی زیادی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و امنیتی دارد. همچنین جوانگزین و نخبهگزین بودن مهاجرتهای روستایی از جمله عواملی است که فرآیند توسعة درونزا و روند بهبود شرایط زندگی در روستاها را مختل می سازد.
3- توسعه روستایی
نقش و جایگاه روستاها در فرآیند توسعه اقتصادی – اجتماعی و سیاسی در مقیاس محلی، منطقهای، ملی و بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده ،نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت و غیره موجب توجه به توسعه روستایی و حتی تقدم آن بر توسعه شهری گردیده است (ازکیا و غفاری، 1383: 19). برنامههای توسعه روستایی، جزئی از برنامههای توسعه هر کشور محسوب میشوند که برای دگرگونسازی ساخت اجتماعی-اقتصادی جامعه روستایی بکار میروند. اینگونه برنامهها را که دولتها و یا عاملان آنان در مناطق روستایی پیاده میکنند، دگرگونی اجتماعی براساس طرح و نقشه نیز میگویند. این امر در میان کشورهای جهان سوم که دولتها نقش اساسی در تجدید ساختار جامعه به منظور هماهنگی با اهداف سیاسی و اقتصادی خاصی به عهده دارند، مورد پیدا میکند. از سوی دیگر توسعه روستایی را میتوان عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کمدرآمد ساکن روستا و خودکفاسازی آنان در روند توسعه کلان کشور دانست (عالی پور، 1371: 12). توسعه روستایی به نوین سازی جامعه روستایی می پردازد و آن را از یک انزوای سنتی به جامعه ای مدرن تغییر خواهد داد که با اقتصاد ملی عجین شده است بنابراین هدفهای توسعه روستایی در محدوده یک بخش خلاصه نمی شود، بلکه مواردی چون بهبود و بهره وری ، افزایش اشتغال، تامین حداقل غذا، مسکن و آموزش و بهداشت را در بر میگیرد (مهندسان مشاور هلند، 1371: 20). اهداف توسعه روستایی را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد: اهداف اقتصادی – اجتماعی- سیاسی و طبیعی (پاپلی یزدی و امیر ابراهیمی، 1381: 51). بطور کلی توسعه روستایی، فرآیند توسعه دادن و مورد استفاده قرار دادن منابع طبیعی و انسانی، تکنولوژی، تسهیلات زیربنایی، نهادها و سازمانها، سیاستهای دولت و برنامه ها بمنظور تشویق و تسریع رشد اقتصادی در مناطق روستایی جهت ایجاد اشتغال و بهبود کیفیت زندگی روستایی برای ادامه زندگی و پایداری حیات است (حسینی ابری، 1380: 260).
در گذشته بعضی مدیران و سیاستگذاران امر توسعه، صرفاً بر "توسعه کشاورزی" متمرکز میشدند که امروز نتایج نشان داده است که توسعه روستایی صرفاً از این طریق محقق نمیشود. روستا جامعهای است که دارای ابعاد اجتماعی مختلف است و نیازمند توسعه همهجانبه است نه صرفاً توسعه کسبوکار و نظامی به نام "کشاورزی". هرچند باید گفت که از طریق توسعه کشاورزی موفق نیز الزاماً توسعه روستایی محقق نمیشود. چون اولاً فواید توسعه کشاورزی عاید همه روستاییان نمیشود (بیشتر عاید زمینداران، بخصوص مالکان بزرگ، میشود)، ثانیاً افزایش بهرهوری کشاورزی باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی میشود (حداقل در درازمدت) و این خود باعث کاهش اشتغال روستاییان و فقر روزافزون آنان و مهاجرت بیشتر به سمت شهرها میشود.
· چالش های توسعه روستا
مناطق روستایی برای توسعه با مشکلات و چالشهایی روبرو هستند که شناخت آنها باعث می شود مسئولین استراتژی مناسب جهت توسعه را برای روستاها انتخاب کنند چالشهای مناطق روستایی عبارتند از: 1-عدم دسترسی به سرمایه وامکانات 2-مشکل درعرضه کالاها وخدمات 3-تاکید بر یک صنعت یا کسب وکار خاص 4- تمایل شدید به مهاجرت 5-گسترش روزافزون تغییرکاربری اراضی زراعی 6-امکان ریسک کمتر در روستاها 7-کمبود سازمانهای حمایت کننده
· استراتژیهای توسعه روستایی
کشورها و مناطق مختلف جهان، متناسب با شرایط و اولویتها، رویکردها و استراتژیهای توسعه روستایی متفاوتی را در پیش گرفتهاند. قطعاً نمیتوان بدون درنظرگرفتن تجربیات جهانی در این زمینه و با تمرکز صِرف بر اشتغالزایی در روستاها (بدون درنظر گرفتن استراتژی توسعه روستایی) توفیق چندانی بدست آورد (که پایدار و ماندگار نیز باشد). چون اشتغالزایی و کارآفرینی در فضایی مستعد رخ میدهد و بدون وجود آن فضا عملاً نمیتوان متوقع موفقیتی پایدار بود (استعلاجی، 1381: 36).
رویکردها و استراتژیهای توسعه روستایی را اینگونه میتوان تقسیمبندی نمود
الف. رویکردهای فیزیکی-کالبدی: 1. استراتژی توسعه و بهبود زیرساختهای روستایی
ب. رویکردهای اقتصادی: 1. استراتژی انقلاب سبز 2. استراتژی اصلاحات ارضی 3. استراتژی صنعتینمودن روستاها 4. استراتژی رفع نیازهای اساسی
ج. رویکردهای اجتماعی-فرهنگی: 1. استراتژی توسعه اجتماعی 2. استراتژی مشارکت مردمی
د. رویکردهای فضایی، منطقهای و ناحیهای: 1. استراتژیهای تحلیل مکانی 2. استراتژی توسعه روستا-شهری 3. استراتژی یوفرد 4. استراتژی نظام سلسلهمراتبی سکونتگاهها و برنامهریزی مراکز روستایی 5. استراتژی توسعه یکپارچه ناحیهای 6. استراتژی توسعه زیست-ناحیه 7. استراتژی توسعه پایدار و همهجانبه روستایی (موسسه توسعه روستایی، 1381).
مهمترین راهکار های استراتژیک توسعه روستایی عبارتند از:
1-تغییر نگرش حاکم بر اذهان مدیران و مردم نسبت به روستا از طریق: فرهنگ سازی بوسیله رسانه های جمعی و عمومی، برجسته سازی و توجه ویژه به مناطق روستایی در نظام آموزشی، ابراز توجه ویژه به روستاها توسط مدیران ارشد (مثل اقامت آنان در روستاها)و...
2-جذاب سازی فضای روستایی کشور از طریق: توسعه هدفمند فضاهای فرهنگی وآموزشی روستاها، ایجاد مراکز تفریحی، اقامتی، سیاحتی در روستاها
3- تکمیل و تکامل جامعه اطلاعاتی روستایی کشور مانند ایجاد ارتباطات مخابراتی، ارتقای سواد اطلاعاتی آنان و نزدیک سازی فرهنگ شفاهی روستائیان با فرهنگ مکتوب دیجیتال.
4-تشکیل خوشه های دانشی روستایی و توسعه زیر ساخت های دانشی مثل تدوین نقشه صنایع روستایی کشور، ایجاد و توسعه مراکز تحصیلی وآموزشی(بخصوص آموزش های کاربردی)، ارتقای سطح سواد روستائیان وآموزش آنان در بکارگیری روش ها و فناوری های نوین
5-نوسازی مناطق آسیب دیده روستایی و توسعه اشتغال زایی در روستاهای کشور از طریق حاکم سازی فضای کارآفرینی وایجاد پارک های کارآفرینی در مراکز و مناطق مستعد و همچنین حمایت از فارغ التحصیلان روستایی برای راه اندازی کسب و کار در روستاها
6-شکوفاسازی اقتصاد روستایی و تاسیس روستاهای نوین که از جهات موقعیت وامکانات همپای شهرها باشند،توسعه صنایع دستی و روزآمدساز آنها، جذب سرمایه گذاران خارجی و بخش خصوصی به سمت روستاها و فرهنگ سازی برای تغییر الگوهای مصرف و تولید در روستا.
برنامه های توسعه روستایی باید به مواردی همچون: ایجاد
اشتغال در بخشهای غیرکشاورزی،کنترل جمعیت، توسعه اجتماعی و شهرسازی روستا، کاهش
مهاجرت به شهرها، افزایش سطح رفاه، تاکید بر جذب و توسعه فناوری های جدید و آموزش
و تربیت نیروی انسانی ماهر توجه داشته باشد (سیدنبی اله حسینی، 1382).
نوشته های دیگران ( 0)
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( سهشنبه 25/3/1389 :: ساعت 1:15 عصر )
»» کار آفرینی و نقش آن در توسعه اقتصادی روستاهای ایران
چکیده
محور توسعه روستاها بطور سنتی کشاورزی تعریف شده، اما محدودیت منابع طبیعی در برخی از روستاها، باعث رکود اقتصادی شده و توسعه کشاورزی به توسعه اقتصادی همه روستاهای منتج نشده است. امروزه روستاها محیط مناسبی برای رشد بخشهای غیرکشاورزی و فعالیت شرکتهای تولیدی و خدماتی شناخته شده است این موضوع در واقع نوعی حرکت از کسب وکارهای مبتنی بر منابع طبیعی به سمت کسب وکارهای مبتنی بر دانش است. وضعیت جامعه روستایی ایران نشان می دهد که با افزایش سطح سواد ، دانش و مهارتهای علمی و عملی، گرایش به اشتغال در بخشهای سنتی اقتصاد کمتر شده و میل برای اشتغال در بخش های مدرن و خدماتی بیشتر است. این در حالی است که روستاهای ایران نیز همچون شهرها، مملو از فرصتهای جدید و کشف نشده هستند که کشف و بهره برداری به موقع از این فرصتها و ایجاد کسب و کارهای جدید و رقابت پذیر می تواند مزایای اقتصادی چشمگیری به همراه آورد.
در این مقاله سعی شده است با بررسی ویژگیهای جامعه روستایی ایران و گرایش های موجود و در حال شکل گیری، زمینه ها و فرصتهای جدید اشتغال احصاء و راهکارهای توسعه و بالفعل شدن آنها با استفاده از توان و نیروی تخصصی جدید پیشنهاد گردد. به عبارت دیگر سوال اصلی اینست که با توجه به ویژگیهای جمعیتی روستاهای ایران و تحول اتفاق افتاده در کیفیت نیروها، بویژه با توسعه آموزش عالی، چگونه میتوان در کنار مشاغل سنتی، مشاغل جدید و مدرن و رقابت پذیر متناسب با شرایط جدید ایجاد کرد؟ و برای تحقق این مشاغل چه شرایطی باید تحقق پیدا کند؟ برای پاسخ به این سوالات ویژگیهای جمعیتی روستایی ایران شناخته شده و در نهایت با توجه به ظرفیتها و ویژگیهای جدید جمعیتی، پیشنهادات ارائه گردیده است.
بر اساس نتایج تحقیق توسعه فرصتهای اشتغال در بخش کشاورزی و دامداری با تغییر ماهیت از سنتی به مدرن و نیز زمینه های جدید شغلی در بخشهای صنعتی وخدماتی در سطح روستاها وجود دارد که نیازمند ساماندهی تشکیلاتی، تسهیلاتی و تقویت ساختارهای موجود می باشد.
کلید واژگان: کارآفرینی، فناوری، استراتژی، توسعه ، روستا
مقدمه:
کارآفرینی به عنوان شاخص استراتژیک توسعه و عامل مزیت آفرین ملت ها و کشورها، می تواند به عنوان گزینه مناسبی در پاسخ به نیاز ها و الزامات جدید زندگی انسانی در عصر موسوم به"عصر اطلاعات" انتخاب شود. ظرفیت ها و ویژگی های نهفته در این پدیده، می تواند به بسیاری از مشکلات و معضلات حوزه های اقتصادی، اجتماعی پایان دهد و آثار و تبعات و پیامد های مثبت و اثر بخش خود در راستای رشد، توسعه، شکوفایی و پویایی جامعه را به خدمت گیرد. همه فواید مترتب بر کارآفرینی ریشه در تلاشهای مستمر، سخت کوشی، خلاقیت و نوآوری، خودباوری، مسئولیت پذیری و تعهد و اعتماد به نفس مردان و زنان بزرگی دارد که به عنوان"عاملان تغییر" هستند که تاریخ و تمدن درخشان جوامع انسانی مرهون حضور و اقدامات انان می باشند و به جرات می توان ادعا نمود که اگر پایمردی ها ومجاهدتهای این افراد نبود امروز مسیر تعالی و پیشرفت انسانیت را به گونهای دیگر نظارهگر بودیم.
امروزه عنصر کار آفرینی ، در تغییرات پر شتاب و سریع عصر تکنولوژی اطلاعات بعنوان نقطه اتکا زندگی ، نگهدار انسان در عصرپست مدرن می باشد و در نقش یک هدایتگر ، خواستگاه و پایگاه تجلی آرمانها وچشم اندازهای متعالی جوامع بدل گردیده است.کارآفرینی به بسیاری از بحرانها، دشواریها، مشکلات، اضطرابهاو درگیری های فکری و فیزیکی بشر پایان داده و عامل آرامش و آسایش انسان درعصر موسوم به جهانی شدن گشته است.به گونه ای که باید از آن به عنوان یک الزام و ضرورت اساسی در هدایت و مدیریت کلان جامعه بشری از سوی رهبران، مدیران وسیاست گذاران تاکید نمود. و می توان اذعان نمود کارآفرینی،عنصری است که در پیچیدگی زندگی اجتماعی انسان امروز، که در آن عدم قطعیت به جای ثبات و اطمینان، تغییر جایگزین سکون وآرامی و ابهام جانشین شفافیت گردیده است میتواند بعنوان راهکار مقتضی مواقع دشوار به بسیاری از دغدغهها پایان داده و کاروان سعادت جامعه را به سلامت به سرمنزل مقصد هدایت نماید(حسینی، 1383).
در این مسیر با عنایت به اینکه کارآفرینی از سالیان قبل در محیط شهرها به وقوع پیوسته اما محیط روستایی شاهد چنین تحولی به صورت ملموس نبوده است می توان کارآفرینی روستایی را پیشقراول توسعه جدید در محیط روستا دانست بر این اساس بایستی برای ایجاد کارآفرینی روستایی ضمن شناخت همه جانبه محیط روستا و شناخت ویژگیهای اجتماعی جامعه روستایی و استلزامات توسعه در محیط روستا به دنبال پاسخی برای سوالات ذیل باشیم:
1- چرا کارآفرینی در روستاهای کشور نیاز است؟ و کدام مولفه ها در کارآفرینی روستایی موثر است؟
2- با توجه به تحول در جامعه روستایی و توسعه آموزش عالی چگونه میتوان در کنار مشاغل سنتی، مشاغل جدید و مدرن و رقابت پذیر متناسب شرایط جدید ایجاد کرد؟
3- چه شرایطی برای تحقق مشاغل جدید بایستی ایجاد شود؟
4- مشاغل جدید چه ویژگیهایی بایستی داشته باشند تا در محیط روستا شکل پذیرند و بتوانند رشد نمایند؟
1- طرح مساله
توسعه کشاورزی به تنهایی نمیتواند رشد اقتصادی را در روستاهای کشور تضمین کرده و فقر را ریشهکن سازد و توجه به سایر بخشها نیز در کنار بخش کشاورزی ضروری به نظر میرسد. با توجه به این نکته، تاکنون برنامههای متعددی با هدف توسعه روستایی در کشور به اجرا در آمده است ولی همچنان پدیده مهاجرت از روستا به شهر و فقر و مشکلات روستائیان ادامه دارد و تعدادی از روستاهایی که نزدیک شهرهای بزرگ قرار دارند، نیز رشد کرده و تبدیل به شهر شدهاند. بدین ترتیب جمعیت روستانشینان روز به روز کاهش مییابد و با کاهش جمعیت، از میزان تقاضا برای کالاها و خدمات نیز کاسته میشود. این امر رکود اقتصادی را در روستاها به دنبال دارد. از چند سده اخیر و با رشد پرشتاب صنعت و فناوری در جهان، عقبماندگی مناطق روستایی بیشتر عیان گردیده است. از آنجاییکه عموماً روستاییان نسبت به شهرنشینان دارای درآمد کمتری هستند و از خدمات اجتماعی ناچیزی برخوردار هستند، اقشار روستایی فقیرتر و آسیبپذیرتر محسوب میشوند که بعضاً منجر به مهاجرت آنان به سمت شهرها نیز میشود. علت این امر نیز پراکندگی جغرافیایی روستاها، نبود صرفه اقتصادی برای ارایه خدمات اجتماعی، حرفهای و تخصصی نبودن کار کشاورزی (کمبودن بهرهوری)، محدودیت منابع ارضی (در مقابل رشد جمعیت)، و عدم مدیریت صحیح مسؤولان بوده است. به همین جهت، برای رفع فقر شدید مناطق روستایی، ارتقای سطح و کیفیت زندگی روستاییان، ایجاد اشتغال و افزایش بهرهوری آنان، تمهید ”توسعه روستایی“ متولد گردید. و سیاستها و استراتژی های گوناگونی برای توسعه روستاها پیشنهاد و اجرا گردید در این بین کارآفرینی نیز بعنوان یک راهکار جهت توسعه روستایی در بسیاری از کشورها منجمله ایران به اجرا درآمد(میرزاامینی، 1382).
کارآفرینی تنها استراتژی مناسب برای توسعه اقتصادی روستاها نیست، اما نسبت به سایر استراتژیها هزینه کمتری دارد و برای محیط روستایی مناسبتر است. با توسعه کارآفرینی و ایجاد شرکتهای کوچک کارآفرین، روستاییان به کالاها و خدمات مورد نیاز خود دست مییابند و این امر تاثیر زیادی در رشد اقتصادی روستاها و کاهش پدیده مهاجرت به شهرها دارد. روستاها نیز همچون شهرها، مملو از فرصتهای جدید و کشفنشده هستند که کشف و بهرهبرداری بهموقع از این فرصتها و ایجاد کسب وکارهای جدید و رقابتپذیر بر مبنای آن، میتواند مزایای اقتصادی چشمگیری برای روستاییان به همراه آورد (سازمان همیاری اشتغال فارغالتحصیلان، 1380).
راهاندازی و اداره یک واحد اقتصادی فعال در روستاها، نیازمند آشنایی با طیف وسیعی از دانشها و مهارتهاست چون جوانان روستایی اغلب از سطح مهارت کمتری در این زمینه برخوردارند. برگزاری دورههای آموزش کارآفرینی و ارائه مشاوره در این زمینه، از سیاستهای عمده توسعه کارآفرینی در روستاهاست . دست اندرکاران توسعه کارآفرینی در روستاها بر دو فعالیت اصلی تاکید دارند:
- تشویق و حمایت از کارآفرینان روستایی برای ایجاد کسبوکارهای جدید
- تشویق کسب وکارهای موجود به توسعه فعالیتها و حرکت به سمت تحقق ایدههای جدید و کارآمد (پایگاه اندیشگاه شریف)
مطالعه برنامهها، استراتژیها، سیاستها و راهکارهای مختلف توسعه (در سطوح مختلف) همراه با بررسی تجربه عملی کشورهای مختلف در زمینه توسعه روستایی و توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی در روستاها، درسها و نکات کلیدی بسیار مهمی را پیش روی ما گذاشته است. اگرچه الزاماً نمیتوان عیناً از این تجربیات و رویکردها استفاده نمود اما توجه به آنها و "یادگیریِ" درست نکات، باعث روشنشدن فضای موضوع کارآفرینی و اشتغالزایی در روستاها و تسهیل و تسریع فرآیند سیاستگذاری در این زمینه خواهد شد. بعلاوه میتوان در بسیاری از موارد با بکارگیری رویکرد "بومیسازی"، با استفاده از ابتکارات و دانش سایر ملل، بهگونهای اثربخش روشها، طرحها و برنامههای محلی را طراحی و اجرا نمود.
مسائل و مشکلات نواحی روستایی ضرورت توسعه روستایی را ایجاب می نماید مشکلات و مسائل جامعه روستایی کشور بسیار زیاد می باشد و هر ناحیه روستایی مسائل و مشکلات خاص خودش را دارد با وجود این نواحی روستایی کشور در مجموع با مسائل و مشکلاتی مواجهند که بصورت مشترک می باشد این مسائل عبارتند از: 1- فقر گسترده در نواحی روستایی 2- نابرابری در درون جامعه روستایی 3- مهاجرتهای روستایی 4- تخلیه روستاها در اثر تشدید و تداوم مهاجرتها 5- آسیب پذیری محیطی روستاها در برابر سوانح و مخاطرات طبیعی 6- بیکاری و مساله اشتغال در نواحی روستایی 7- محرومیت در جوامع روستایی بخصوص پایین بودن سطح رفاه اجتماعی 8- نابسامانی در نظام استقرار در روستاها (رضوانی، 1383 : 12-25).
در این مقاله جهت بررسی نقش کارآفرینی در توسعه روستایی ایران سعی شده است با استفاده از متون در دست و تجارب موفق در این زمینه در پاسخ به این سوال باشیم که کارآفرینی چگونه می تواند با ایجاد مشاغل جدید در رشد و توسعه روستایی کشور و جلوگیری از مهاجرتهای روستا – شهری موثر باشد و اصولاً چرا کارآفرینی در روستاهای کشور نیاز است؟ و کدام مولفه ها جهت کارآفرینی روستایی موثر می باشد؟ در این زمینه ابتدا به بررسی ویژگیهای جامعه روستایی ایران پرداخته شده است سپس مقوله توسعه و کارآفرینی بررسی شده و در پایان راهکار مناسب ارائه گردیده است.
ادامه دارد......
نوشته های دیگران ( 1)
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( سهشنبه 11/3/1389 :: ساعت 1:30 عصر )
»» مهاجرت روستا – شهری و بحران هویت مهاجران روستایی
مهاجرت بعنوان پدیده ای جمعیتی به ویژه پس از جنگ جهانی دوم مورد توجه و بحث و تبادل نظر نظریه پردازان علوم مختلف قرار گرفت در این راستا مهاجرتهای روستا – شهری به دلیل پیامدهای اقتصادی – اجتماعی آن بیش از سایر پدیده های جمعیتی مورد توجه قرار گرفت این مساله در ایران بعد از گسترش شهرنشینی و با سابقه رشد سریع شهرنشینی از آغاز قرن حاضر و بعبارت دیگر، از زمان شروع سلطنت رضاشاه به اوج خود رسید. در این دوره توجه خاصی که به گسترش شهرها و ایجاد کارخانجات مختلف بوجود آمد، جمعیت بسیاری را از روستاهای کشور به سمت شهرهای بزرگ کشاند. این روند همچنان ادامه داشت تا آنکه اصلاحات ارضی پیش آمد و روستاییانی که هیچ سهمی از زمینهای مقسوم نبرده بودند چارهای ندیدند به جز مهاجرت به شهرهای بزرگ، در این اثنا بسیاری از تحولات اجتماعی – فضایی جوامع شکل گرفت.
یکی از مهمترین پیامدها و اثراتی که مهاجرت بخصوص مهاجرت روستا – شهری می تواند داشته باشد ، تاثیر آن بر روی هویت افراد مهاجر است و اینکه در واقع آیا افراد مهاجر بر اثر مهاجرت از روستا به شهر دچار بحران هویتی می شود یا خیر؟ که این بحث یکی از مباحث مورد توجه در رشته های علوم انسانی است. این مقاله نگاهی است محدود به مهاجرت و بحران هویتی مهاجران روستا – شهری در ایران و سعی دارد تاثیر مهاجرت را بر هویت افراد مورد بررسی قرار دهد. در اینجا با توجه به شکل گیری هویت فردی در سن نوجوانی و جوانی به سن خاصی از مهاجران یعنی جوانان مهاجر بین سنین 15 تا 30 از روستاها به شهرها پرداخته شده است و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به دنبال شناخت بحرانهای هویتی ناشی از اینگونه مهاجرتها می باشد. زیرا موج مهاجرتهای جوامع روستایی به مناطق شهری و به تبع آن بروز مشکلات حاد اجتماعی و زیست محیطی و تبدیل شهرها به شهرهای چند زبانه، چند قومی و شهرهای ترکیبی از اقوام و قبائل مختلف مشکلاتی را در پی خواهد داشت.
واژگان کلیدی: هویت، بحران، مهاجرت، مهاجرت روستا- شهری ، جوانان ، تحولات اجتماعی – فضایی
مقدمه :
وقتی تجارت بر تولید غلبه می کند، طبیعی ترین روند نظام زندگی روستایی که مبتنی بر تولید است، به هم می ریزد و با رکود روستایی، دغدغه مهاجرت شکل می گیرد. از طرفی تجمع امکانات در مراکز شهری، به این دغدغه دامن می زند. وقتی نسبت خدمات آموزشی، رفاهی و فرهنگی شهر در مقایسه با روستا، نامتعادل و ناعادلانه باشد و این عدم تعادل با رکود تولید روستایی و رونق نسبی تجارت شهری همراه شود، دیگر هیچ انگیزه ای برای بقای جمعیت روستایی و مقابله با میل نسل تازه روستا برای مهاجرت به شهر، باقی نمی ماند.
یکی از پدیدههایی که در چند دهة اخیر میتوان در شهرها مشاهده کرد روانه شدن سیل گستردهای از جمعیت روستایی و عشایری به شهرها و در پی آن افزایش جمعیت شهری است. فروپاشی شیوههای تولیدی سنتی در جامعة ایرانی که نقطة اوج آن به اصلاحات ارضی در دهة چهل بر میگردد به عنوان نقطة عطفی در روند شهرنشینی در ایران قابل بررسی است. این روند شهرنشینی از سال 1340 تا 1360، نرخ جمعیت شهری را 5/34 درصد به 51 درصد رساند و رشد این نرخ هنوز ادامه دارد. تا قبل از اصلاحات ارضی، ایران کشوری روستایی ـ عشایری بود و اکثر مردم در جوامع روستایی یا عشایری زندگی میکردند، اما با پیدایش دولت مدرن و سیاست تخته قاپو کردن و مصرفی شدن جامعة ایرانی به دلیل پیدایش دلارهای نفتی و افزایش خدمات پس از اصلاحات ارضی درصد شهرنشینی روند رو به افزایش داشت و اکثر مردم را در خود جای داده است.(حسامیان،1377 ، مک کی 1380)
از طرفی وقتی شهرها با هجوم جمعیت روستایی مواجه می شوند، سرریز جمعیتی خود را در محدوده ای موسوم به «منطقه شهری» مستقر می کنند. گسترش این منطقه به تولد حاشیه نشینی و فضای زائد شهری منجر شده است. امروزه رشد جمعیت جوامع روستایی بدلیل شرایط جدید جهانی و شهری و صنعتی شدن، کفاف ظرفیت های جامعه را نمی کند و بسیاری از خدمات اجتماعی و امکانات زندگی و رفاهی تنها در شهرهاست که قابل دسترسی است، از این رو روستاها با مهاجرت به خصوص نسل جوان خود به شهرها مواجه هستند. حال برای هر گونه پیش بینی و برنامه ریزی ای در جوامع روستایی، شناخت تحولات در سطوح خرد و کلان کشور ضروری است. در سطح خرد با کنش هایی مواجه هستیم، که افراد و نهادهای روستایی را هدایت کرده و تحولات اجتماعی را از آن طریق جهت می دهند. تقدیرگرایی روح قالب تفکر و کنش در جامعه روستایی و عشایری ماست. بدین معنی که بسیاری از روستاییان بین اعمال خود و تحقق مطلوب اهداف و مقاصد موردنظر ارتباطی نمی بینند، بلکه آن را حاصل قضا و قدر و دست تقدیر روزگار می دانند. در حالی که برنامه ریزی و بهبود روش ها، نیاز ضروری به تفکری دارد که مبتنی بر ارتباطی عقلایی بین اهداف و مقاصد با اعمال و روش ها باشد. کنش های احساسی و قمارگونه از دیگر کنش های مضر در جامعه ما هستند. از این روی اساسی ترین نکته برای تحقق هر برنامه ای در جوامع روستایی کشور ما، توجه به این نحوه های نگرش و رفتار و کوشش در جهت تغییر آن ها است. تکیه بر توسعه مشارکتی و آموزش های مستمر و ترویج از جمله راهکارهای پیشنهادی برای عقب نشینی کنش تقدیرگرایی از کارها و امور روزمره به حوادث و اتفاقات غیرمترقبه هستند.
در سطح کلان اجتماعی نیز توسعه جوامع روستایی از روندی برخوردارست که متأثر از تحولات کلان کشور است. فرآیندهای شهرنشینی، توسعه جوامع صنعتی، بهبود خدمات اجتماعی، حاشیه نشینی و برنامه های کلان توسعه کشور، جملگی بر روند تحولات جوامع روستایی تأثیر می گذارند. شهرها برای تأمین نیازهای شغلی و نیروی کار خود نیاز به مهاجرین روستایی دارند، بنابراین فرآیند مهاجرت از روستا به شهرهای بزرگ طبیعی است، تنها دولت می بایست در ازای عرضه نیروی کار از جوامع روستایی به جوامع شهری و حاشیه نشین، حداقل نیازهای اساسی و تأمین اجتماعی جوامع روستایی و حاشیه نشین را تأمین کند، و باید اشتغال زایی و فرصت های شغلی ای را در این مناطق پدید آورد تا بیکاری موجب مهاجرت بی رویه از روستا به شهر و پناه بردن شان به کارهای خلافکارانه و اعتیاد و سایر جرایم و تخلفات نشود.
نوشته های دیگران ( 0)
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( شنبه 4/2/1389 :: ساعت 10:19 صبح )
»» نقش اسلام در توسعه اقتصادی در روستاهای ایران
مقوله رشد و توسعه و نوسازی مستمر جامعه در یک فرایند زمانی شکل میگیرد. اما آیا همه جوامع و کشورهای دنیا در جریان توسعه و رشد قرار دارند؟ بدون تردید، تقسیم کشورها و جوامع به توسعه یافته و توسعه نیافته در حال توسعه - دست کم در ابعاد اقتصادی و فن آوری - غیر قابل انکار است، ولی آنچه بین اندیشمندان اجتماعی مورد بحث و گفتوگو میباشد عوامل رشد و توسعه و نیز موانع آن است. چه چیزی باعث رونق و تسریع توسعه در برخی کشورها و نیز چه عواملی سبب توسعهنیافتگی برخی دیگر از کشورها میگردد؟ بدون شک، «توسعه» پدیدهای انسانی بوده و با اختیار و انتخاب انسان به وجود آمده است. قهرا تحقق نیافتن آن نیز مستند به انسان و بیتوجهی او و یا مقتضیات خاص فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی اوست.
در تعالیم اسلامی بر زراعت و تجارت تأکید فراوان شده است و این دو بدون سرمایه تحقق نمی یابد و می توان گفت این دو بدون سرمایه تحقق نمی یابد و می توان استنباط کرد که: دعوت مردم به زراعت و خصوصاً تجارت مستلزم داشتن سرمایه زراعی و تجاری است. پس از نظر اسلام ممدوح است ولی می توان احتمال داد که منظور اسلام این است که سرمایه همه در حد «خویشفرمایی» (کارکن مستقل اقتصادی) است – همانطور که از «اجیر شدن» نزد دیگران مذمت شده است (باب کراهیه اجاره الرجل نفسه) – نه در جد پیدایش کار فرمایان بزرگ.
بنابراین، بحث حل نشده در رابطه تعالیم اسلام و توسعه اقتصادی «استراتژی توسعه اقتصادی» است و نه انگیزه کار و تلاش در اشخاص یا رسیدن به رفاه اقتصادی. و به نظر می رسد بهتر است اجزاء استراتژی توسعه اقتصادی و کلیت آن به عنوان موضوع مطرح گردد و حکم فقهی و نظر اخلاقی درباره آن مورد پرسش قرار گیرد و سپس بر اساس منابع اسلامی به آن پاسخ داده شود تا این نکته نیز روشن گردد.
از لحاظ لغوی، توسعه را معادل لغت انگلیسی Development گذاشته اند و لفظ «توسعه» در ادبیات عرب بر وزن تفعله (مصدر باب تفعیل است) مانند: تغذیه و تزکیه که معنی فعل متعدی در آن ملحوظ است. ماضی آن وسع و مضاری آن یوسع و مصدر آن توسعه است به معنی «وسعت بخشیدن»
عده ای معتقدند که مفهوم توسعه اقتصادی دارای بار ارزشی است و برخی میگویند: توسعه دارای بار ارزشی است و به معنای «وضعیت مطلوب» یا «وضعیت مطلوب اقتصادی جامعه» میباشد. این نظر از یک جنبه، مبتنی بر آن نظری است که میگفت: «توسعه انسانی» موضوع بحث است و در نتیجه توسعه انسانی به معنی پیدایش انسانهای کمال یافته است که جنبه «مطلوبیت» و «بار ارزشی» در آن ملحوظ است. از جنبه دیگر به این معنی است که لغت «توسعه» به معنی «وسعت بخشیدن» دارای بار ارزشی است و با این امر به وصف آن که «انسانی» یا «اقتصادی» و یا و ... باشد ارتباط ندارد.
کشورهای توسعه یافته قبل از رنسانس از لحاظ ساختار دانش مانند سایر مناطق جهان و عقبتر از سابقه درخشان کشورهای اسلامی بودند. سپس تغییراتی در نحوه نگرش و اندیشه آنان به طبیعت و انسان حاصل شد و فیزیک جدید و توجه به تجربه و نیز پرداختن به استفاده از یافته های تجربی در تولید اقتصادی ظهور کرد. در باب مباحث فلسفی نیز تغییراتی حاصل شد درباره انسانیت، فرهنگ، ترتیب، حکومت، سیاست، دین، آزادی و ... نیز اندیشههای تاز ای ارائه شد در حیطه سیاسی نیز جنگ داخلی آمریکا، انقلاب انگلیس، انقلاب فرانسه و انقلاب روسیه را تجربه کردند و حکومتهای پارلمانی و مراجعه به آراء عمومی در تعیین دولتها به طور پابرجا مرسوم گشت.
توسعه اقتصادی به مفهوم امروزین مستلزم تراکم سرمایه صنعتی تولید انبوه است و تجربه غرب و روسیه و ژاپن صنعتی جهت تولید انبوه است و تجربه غرب و روسیه و ژاپن در این راه مقارن با تمرکز ثروت نزد اقلیت سرمایه داری بوده است که از راه استثمار به دست آمده است. در واقع، بحث بر سر این است که استراتژی سازگار با اسلام برای تمرکز سرمایه صنعتی و قبل از آن، پس انداز مازاد و انباشت آن چگونه خواهد بود؟ انباشت ثروت و تمرکز سرمایه صنعتی در عین رعایت "کی لایکون دوله بین الاغنیاء منکم" چگونه میسر است؟
ادامه دارد.....
نوشته های دیگران ( 2)
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( یکشنبه 17/8/1388 :: ساعت 3:28 عصر )
»» بررسی تاثیر اجرای طرحهای هادی روستایی بر بافتهای سنتی روستا
طرحهای هادی از جمله پروژه هایی محسوب می گردند که در راستای فراهم سازی زمینه توسعه و عمران روستایی تهیه و اجرا می شوند. پایه این طرحها در کشور از سال 1362 و تحت عنوان "روان بخشی روستاها"، در یکی از روستاهای شهرکرد و توسط وزارت مسکن و شهرسازی اجرا شد. و در سالهای بعد بخصوص از سال 1366 توسط بنیاد مسکن و انقلاب اسلامی با جدیت پیگیری شد و تجدید حیات و هدایت روستاها از ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از جمله هدایت وضعیت فیزیکی (کالبدی) روستا، اهداف مورد نظر در طرحهای مذکور می باشد.
تهیه طرح هادی روستایی به منزله سند توسعه اقتصادی – اجتماعی روستا تلقی می شود که بر اساس آن تمامی نیازمندی های مسکونی، خدماتی، صنعتی و .... برای افق طرح (10 سال آتی) با رعایت و لحاظ نمودن تمامی ضوابط و مقررات و حرایم مختلف در چارچوب نقش و جایگاه روستا در طرحهای فرادست، ناحیه ای و منطقه ای،مکانیابی شده و با رعایت عرض معابر با توجه به نیازمندیهای ترددی و گذر بندی به روان سازی و کالبد می پردازد.
اجرای این طرحها در روستاهای کشور خالی از اشکال نبوده و در بسیاری از روستاها با توجه به شکل گیری آنها در بستر زمان و بدون برنامه و نقشه قبلی و بصورت متراکم و متداخل با کوچه های کم عرض ایجاد چنین طرحهایی را با مشکل مواجه کرده است در این مقاله با استفاده از چهار شاخص کالبدی روستاها شامل نظام کاربری زمین، الگو و سازمان شبکه معابر، الگوی معماری و ساخت و ساز و نظام شکل گیری محله ها و مکانیابی مراکز محلات به بررسی مشکلات ایجاد شده از اجرای این طرحها در روستاها پرداخته شده، اهمیت بررسی این خصوصیات در مقاله عمدتاً از اهمیت آنها در مطالعات طرح هادی روستایی و تأثیر این خصوصیات در حیات روستاها و روستائیان ناشی میشود. در الگوی کنونی طرح هادی روستایی، تلاش برنامهریزان طرحها بیشتر بر این حوزهها متمرکز است و عمده برنامهریزیها و پیشنهادات مشاوران در این طرحها نیز در این حوزههاست. به علاوه بیشترین تغییرات ناشی از اجرای طرحهای هادی نیز در حوزههای کالبدی یاد شده انجام میشوند.
بررسی مکتب شیکاگو در معماری و شهرسازی
مکتب شیکاگو، در علوم اجتماعی , جامعه شناسی شهری ومعماری
مکتب شیکاگو بین سالهای 1883 و 1893 رشد کرد. پیروان آن بی نظمی جامعه صنعتی در اروپا را ناشی از کم بودن زمین در شهر می دانند؛ بدین ترتیب الگوی روستا - شهر را برای حل مشکلات شهری ارائه می دهند و توجه به طبیعت را نیز در سطح وسیعی مطرح می کنند. در این مکتب توجه به اکولوژی یا محیط طبیعی، اهمیت ویژه ای دارد به طوری که محیط انسانی در دل آن مطرح می شود.
این مکتب از دارونیسم اجتماعی، در زمینه عامل رقابت میان شرکتها، بنگاه های تجاری و خانواده ها برای دستیابی به نقاط مطلوب شهر بهره می برد و علم اقتصاد را فقط اصل مسلم انسان برای بهره گیری بیشتر و با کوشش کمتر میداند و برای تحقق این هدف معتقد به عدم دخالت دولت در امور اقتصادی، نفع فردی و اجتماعی و اهمیت صنعت است و نیز صنعت را منشاء ثروت می داند.
مکتب شیکاگو، در علوم اجتماعی و جامعه شناسی شهری مطرح است. ویلیام لوبارن جنی از بنیان گذاران مکتب معماری شیکاگو و نیز ارنست برگس و رابرت ازرا پارک از بنیان گذاران مکتب جامعه شناسی شیکاگو هستند. در همین زمان نظریه باغ شهرها بیان می شود و هاوارد از این مکتب بهره بسیاری می برد.
گفتنی است پیش از قرن بیستم نگاه به شهر در حیطه علوم مختلف و اندیشمندان گوناگون از جمله مورخین، اقتصاددانان، فلاسفه، جامعه شناسان و جغرافیدانان بود اما در قرن بیستم و بویژه از 1910 تا 1970 نگاه به شهر و بخصوص ساخت آن در تیول معماران قرار میگیرد و موضع شهر برعکس گذشته غیرسیاسی میشود.
بررسی مدل سازه در حالت خطی:
پس از جمع آوری اطلاعات لازم برای مدلسازی سازه جهت ارزیابی اولیه سازه تحت یک آنالیز خطی استاتیکی مطابق با آئین نامه 2800 قرار گرفت تا اولاً ضغف های آن مشخص گردد و ثانیاً نیاز به مقاوم سازی سازه بررسی گردد.
برای مدلسازی سازه از آنجا که طبقه زیرزمین سازه دارای دیوارهای آجری با کیفیت خوب و به ضخامت5/1 متر بوده و اطراف آن نیز خاک نسبتاً متراکم قرار دارد، و از طرف دیگر به دلیل پاره ای از مسائل دسترسی به تعدادی از اجزای سازه ای در طبقه زیرین ممکن نبوده و نیاز به عملیات سونداژ داشته است. به نحوی که اطلاعات کافی جهت مدلسازی دقیق غیرخطی برای سازه، فراهم نشده است. لذا در حالت خطی سازه در دو حالت با در نظر گرفتن طبقه زیرین و بدون در نظر گرفتن آن مورد بررسی قرار گرفته است و در هر حالت نیز بطور جداگانه اثرات سختی اتصال خورجینی روی رفتار سازه بررسی شده است.
در نهایت با مقایسه نتایج برای دو حالت با درنظر گرفتن زیرزمین و بدون درنظر گرفتن زیرزمین مشاهده می شد به دلیل سختی زیاد طبقه زیرین عملاً می توان تراز پایه را از طبقه همکف فرض نموده و از طبقه زیرزمین در مدلسازی سازه صرفنظر نمود.
در آنالیز استاتیکی سازه مشاهده می شود که سازه در تحمل بارهای قائم مشکلی نداشته و قادر به تحمل بارهای مرده و زنده اختصاص داده شده باشد. از طرف دیگر سازه در تحمل بارهای جانبی بسیار ضعیف بوده و تنش های تعداد زیادی از تیرها، اتصالات، و بخصوص ستونها فراتر از حد قابل تحمل مصالح بوده و لذا ضعف مفرط سازه در تمل بارهای جانبی مشاهده می گردد. علاوه بر ضعف سازه در تحمل نیروهای جانبی با توجه به زمان تناوب سازه در جهت های مختلف مشاهده می گردد که سختی سازه بسیار کم بوده و عملاً زمان تناوب سازه بسیار بالاتر از حدود معمول برای قاب ساختمان ده طبقه است. همینطور تغییر مکانهای کلی ونسبی سازه تحت نیروهای زلزله بسیار فراتر از حدود مجاز آئین نامه می باشد. بنابراین با توجه به نتایج گرفته شده از آنالیز خطی سازه نیاز سازه به مقاوم سازی کاملاً مشخص می باشد.
در ادامه با توجه به گستردگی نتایج بدست آمده خلاصه اهم نتایج بدست آمده در حالت خطی ارائه می شود.
تحلیل غیرخطی سازه موجود:
پس از مدلسازی در حالت خطی، سازه در نرم افزار Perform بصورت سه بعدی مدلسازی شد و تحت آنالیز استاتیکی غیرخطی قرار گرفته است.
به این منظور کلیه مشخصات اعضای تیروستون شامل مشخصات پلاستیک مقاطع مطابق با ضوابط FEMA356 محاسبه شده، و در نرم افزار مورد استفاده قرار گرفته است.
جهت ارزیابی سازه المانهای سازه به دو گروه کنترل شونده توسط نیرو و کنترل شونده توسط تغییر شکل طبقه بندی می شوند. در این ارتباط در قسمت های بعدی توضیحات بیشتری ارائه می گردد.
در آنالیز اولیه غیرخطی سازه در جهت x مشاهده می شود که مفاصل پلاستیک در تیر لانه زنبوری در ناحیه ای بین دو ورق تقویتی تیر که در آنجا تیر فاقد ورق پرکننده جان است تشکیل می گردد، و از آنجا که انتظار نمی رود تیرهای لانه زنبوری در این قسمت ظرفیت لازم جهت تغییر شکل پلاستیک را داشته باشند، لذا در مدلسازی تیر و در ناحیه های با جان غیرپر، تیر کنترل شونده توسط نیرو در نظر گرفته شده است بطوریکه هنگامی که لنگرهای وارده در این نواحی از حد الاستیک تجاوز نماید، تیر در نقاط موردنظر مقاومت خود را از دست می دهد.
با توجه به نتایج حاصله در این مرحله مشاهده می شود که در جهت y دیوار برشی به دلیل خردشدن بتن مقاومت خود را از دست می دهد و لذا منحنی ظرفیت سازه پله ای شکل بوده و بعد از اینکه دیوار برشی مقاومت خود را از دست می دهد، افت قابل توجهی در منحنی ظرفیت مشاهده می شود که سبب افزایش تغییر مکان هدف برای سازه می گردد.
به هر حال مشاهده می گردد ه که حتی در حالت ایمنی جانی، دیوارهای برشی و ستونهای زیادی در سازه دارای ظرفیت کافی نمی باشند و بعلاوه سازه دارای تغییر مکان هدف بسیار بالایی می باشد و در ضمن کلیه اتصالات خورجینی دارای دوران های پلاستیک قابل توجه فراتر از ظرفیت تحمل خود می باشند. همچنین در مهاربندهای واگرا نیز ظرفیت تیرها کافی نبوده و دوران خمیری آنها فراتر از حدود مجاز مطابق دستورالعمل FEMA356 می باشد. لذا سازه از نظر دستورالعمل FEMA356 آسیب پذیر بوده و نیاز به مقاوم سازی دارد.
در جهتx نیز سازه به دلیل ضعف مهاربندها وستونها وشکست تیرهای لانه زنبوری غیر شکل پذیر دارای ضعف های عمده ای می باشد که حتی در حالت ایمنی جانی تغییر شکلهای بسیار زیادی در سازه ایجاد می گردد و بعلاوه تعداد بسیار زیادی از ستونها نیز دارای ظرفیت مقاوم لازم نمی باشند و نیاز به تقویت دارند.
لازم به ذکر است که برای دستیابی به هدف بهسازی مبنا مطابق دستورالعمل FEMA356 علاوه بر حالت ایمنی جانی، ضواب مربوط به سطح عملکردی آستانه فروریزش نیز باید ارضاء گردد.
( نتابج شامل عکس فنی پوش لور و DCR ها و ....)
طیف مورد استفاده :
در این تحقیق از آنجا که هدف تنها مقایسه روشهای مختلف برای ارتقاء عملکرد لرزه ای سیستم می باشد. طیف انتخابی چندان تأثیرگذار نبوده و تنها مبنایی برای مقایسه این روشها با یکدیگر است. از این ور در این تحقیق جهت سازگاری با نرم افزار مورد استفاده از طیف سه خطی ارائه شده در دستورالعمل ATC و FEMA استفاده شده است. دلایل استفاده از این طیف به شرح زیر است:
1- نرم افزار مورد استفاده تطابق و سازگاری بسیار خوبی با طیف های ATC داشته و از سوی دیگر بدلیل پاره ای از مشکلات نرم افزاری با معرفی طیف های دیگر در نرم افزار مشکلاتی مشاهده می شود.
2- از آنجا که دستورالعمل های FEMA,ATC برای ارزیابی استفاده می شود، بهتر است از طیف های ارائه شده و سازگار با این دستورالعمل استفاده گردد.
3- آئین نامه 2800 ایران طیف مربوط به زلزله حداکثر مطابق با سطح خطر -2 را ارائه نداده است. و لذا از آنجا که بدلیل هدف عملکردی موردنظر به این طیف نیز علاوه بر سطح خطر -1 احتیاج می باشد. بهتر است از طیف های ATC که در آنها حالت زلزله حداکثر نیر پیش بینی شده است استفاده گردد.
شکل کلی طیف :ACT
برای تعریف طیف مطابق شکل تنها به مقادیر احتیاج می باشد. این ضراب که به ترتیب مربوط به ناحیه شتاب و سرعت می باشند، از روی جداول ارائه شده در فصل دوم40 ATC تعیین می گردند. برای این منظور براساس مقادیر شدت لرزش که بصورت ضرائب Z.E.N بیان می شود و در آن Z ضریب لرزه ای مربوط به منقطه E ضریبی است که برای زلزله طراحی یا سطح -1 برابر یک و برای زلزله حداکثر یا سطح خطر -2 برابر 5/1 و برای زلزله حد سرویس برابر 5/0 منظور می شود. N نیز ضریب مربوط به نزدیکی گسل می باشد، مقادیر براساس نوع خا ک موردنظر تعیین می گردند.
شکل 1-1: طیف ACT40
بنابراین با توجه به جداول ارائه شده مقادیر برای سطوح، سطح -1 و سطح خطر -2 تعیین می گردد.
در این تحقیق با فرض نوع خاک که مطابق با خاک نوع دوم در آئین نامه ایران است مقادیر در حالت سطح خطر-1 مطابق با سطح عملکرد ایمنی جانبی به ترتیب برابر 35/0 و 51/0 تعیین شده است همچنین برای سطح خطر -2 مطابق با سطح عملکرد آستانه فروریزش این مقادیر به ترتیب برابر 525/0 و 74/0 تعیین شده است.
- طبقه بندی اجزای سازه:
در ارزیابی عملکرد سازه اجزای سازه باید مطابق ضوابط و دستورالعمل FEMA به اجزای کنترل شونده توسط نیرو و اجزای کنترل شونده توسط تغیر شکل طبقه بندی می شوند. در فصول قبلی در رابطه با نوع رفتار هر یک از این اجزاء و منحنی رفتاری آنها توضیحاتی ارائه شده است. در اینجا بطور خلاصه اجزایی از سازه که کنترل شونده توسط تغییر شکل و یا کنترل شونده توسط نیرو فرض شده اند، معرفی می گردند.
اجزای کنترل شونده توسط تغییر شکل:
در این تحقیق اجزای سازه ای زیر کنترل شوند توسط تغییر شکل فرض شده اند:
مهاربندهای همگرا، تیرهای رابط در مهاربندهای واگرا ستونهای تحت کشش، کلیه میراگرهای مورد استفاده، تیرهای خورجینی، درخمش و برش و اتصالات خورجینی و همچنین در کلیه ستونهایی که در آنها نیروی محوری فشاری کمتر از می باشد. تلاش خمشی کنترل شونده توسط تغییر شکل بوده و مقدار حداکثر دوران با توجه به فشردگی مقطع و مقدار نیروی محوری تعیین می شود.
اجزای کنترل شونده توسط نیرو:
اجزای سازه ای زیر مطابق دستورالعمل FEMA کنترل شونده توسط نیرو فرض می شوند. مهاربندهای سیستم های مهاربندی واگرا، نیروی فشاری در ستونها، کنترل شونده توسط نیرو بوده و بعلاوه در صورتی که نیروی محوری فشاری از تجاوز نماید تلاش خمشی نیز کنترل شونده توسط نیرو خواهد بود. همچنین کلیه مهاربندیهایی که میراگرها به آنها متصل می شوند، نیز کنترل شونده توسط نیرو خواهند بود، زیرا بدیهی است که برای عملکرد میراگرها، این مهاربندها باید بصورت الاستیک باقی بمانند.
- استفاده از میراگر TADAS :
مطابق با توضیحات ارائه شده در فصل مربوط به میراگر TADAS. مشخصات این میراگر برای سازه و جهات y,x برای مقادیر مختلف SR,U مطابق روش مشروحه تعیین شده است. و برای مدلسازی در برنامه Perform استفاده شده است. همچنین سخت شدگی کرنشی میراگر با شیب 5% در مدل دوخطی در نظر گرفته شده است. بنابراین با تعین تغییر مکان جاری شدن طبقات قاب و سختی طبقات سختی میراگر و نیروی جاری شدن میراگر با توجه به مقادیر SR,U مفروض قابل محاسبه و مدلسازی است. برای محاسبه از هر دو روش یعنی هم تحلیل خطی و هم تحلیل غیرخطی استفاده شده است البته نتایج حاصل از دو روش تفاوت اندکی دارند با این حال از نتایج حاصل از تحلیل استاتیکی غیرخطی، مشروحه در فصل مربوطه جهت تعیین و سختی طبقات استفاده شده است.
جدول 1-4- محاسبه مشخصات میراگر
برای این منظور در جهت x مشخصات میراگر برای 4 مقدار متفاوت U,SR محاسبه شده است. با توجه به سختی کم قاب در این وضعیت مشاهده می گردد که مقدار SR=4 به نتایج بهتری منجر می شود. با کاهش مقدار U و افزایش نیروی جاری شدن میراگر، کارائی میراگر درسازه کاهش می یابد چرا که ستونهای سازه قابلیت تحمل نیروهای وارده را نداشته و از حالت الاستیک خارج می شوند. برای سازه در جهت y نیز برای سه مقدار مختلف U مشخصات میراگر محاسبه شده و نتایج مربوطه ارائه شده است. همینطور با توجه به شکل پذیری کم دیوار برشی به ناچار مجبوریم از 4 میراگر توسط TADAS در طبقه اول در هر محور 1و8 استفاده نمائیم تا از تشکیل مفصل خمیری و خردشدن بتن در دیوار برشی جلوگیری شود.
- استفاده از میراگر ویسکو الاستیک:
سازه در جهات y,x هرکدام برای سه درصد میرایی مختلف تحت آنالیز دینامیکی غیرخطی قرار گرفته است میراگر ویسکوالاستیک بصورت فنر و میراگری موازی( مدل کلوین) در برنامه Perform مدلسازی شده است.
مطابق با روابط ارائه شده برای میراگرهای ویسکوالاستیک در فصل(؟)درصدهای میرایی با توجه به رابطه(؟) تعیین شده است.
بدین منظور با فرض توزیع یکنواخت میراگر در سازه، نمودار تغییرات زمان تناوب یا فرکانس اصلی سازه نسبت به افزایش سختی ناشی از اضافه نمودن میراگرویسکوالاستیک بصورت قطری، برای هر دو جهت سازه محاسبه و ترسیم شده است. برای ترسیم این نمودارها سازه چندین بار براساس مقادیر مختلف سختی مهاربندهای قطری اضافه شده، تحلیل شده و زمانهای تناوب مربوط به هر سختی بدست آمده است.
برای در نظر گرفتن اثر سختی مهاربندها برروی عملکرد میراگر ویسکوالاستیک، سختی مؤثر و ضریب اتلاف مؤثر مربوط به سیستم مهاربند ومیراگر در حالت سری با درنظر گرفتن متغیرهای مختلط از معادلات زیر قابل محاسبه می باشد:
با برابر قراردادن قسمت های موهری و صحیح معادله قبل ضریب اتلاف مؤثر از رابطه زیر حاصل می شود:
(4-1)
در این رابطه n نسبت سختی مهاربند به سختی میراگر ویسکوالاستیک می باشد. در ضمن سختی مؤثر نیز از رابطه زیر بدست می آید. هرچند که مقدار سختی مؤثر به مقدار n حساس نبوده و اغلب برابر سختی میراگر فرض می شود.
بنابراین در رابطه (x?) بجای از مقدار ضریب اتلاف مؤثر استفاده می گردد. به این ترتیب با داشتن نمودار تغییرات سختی، و زمان تناوب و مشخص بودن ضریب n( نسبت سختی مهاربندها به سختی میراگر) مقدار درصد میرائی ایجادشده در سازه از معادله(؟x ) بدست می آید.
برای مدلسازی نیز کافی است سختی معادل با درصد میرایی فروض از روی نمودار مربوطه محاسبه شده و مقدار میرایی متناسب با آن نیز بصورت موازی با سختی مدلسازی گردد.
با بررسی این نمودارها مشخص می گردد که در جهت y حداکثر درصد میرایی قابل دستیابی برابر 10 درصد و در جهت y برای سه درصد میرایی 10و7و4 درصد مورد بررسی قرار گرفته است.
لازم به تذکر است که در محاسبه ضریب n فرض شده است که ازمهاربندهای دوبل نبشی استفاده می شود و حداکثر سختی مهاربند معادل سختی دوبل نبشی 200 در نظر گرفته شده است.
استفاده از میراگرهای ویسکوز:
مطابق با توضیحات ارائه شده در فصل(؟) برای مدلسازی میراگرهای ویسکوز از مدل فنر و میرایی سری استفاده شده است. برای این منظور کافی است مقادیر«C » برای میراگر معرفی گردد. با فرض رفتار خطی میراگرهای ویسکوز، مقادیری برای C در نظر گرفته شده و رفتار سازه با این میراگر بررسی شده است.
برای محاسبه تقریبی درصد میرایی ایجادشده در سازه بوسیله میراگرهای ویسکوز می توان از روابط موجود در دینامیک سازه ها استفاده نمود. برای این منظور فرض شده است که این میراگرها بطور یکنواخت در کل ساختمان بصورت قطری توزیع می شوند. بنابراین با فرض شکل مود اول برای تغییر شکل سازه میرایی لازم برای دستیابی به درصد خاص میرایی بحرانی از رابطه زیر بدست می آید:
زاویه میراگر با افق و فرکانس ارتعاش سازه در مود اول تابع تغییر شکل مربوط به مد اول سازه بوده که از آنالیز مودال سازه بدست می آید. نیز جرم مؤثر سازه بوده و از معادله زیر حاصل می شود:
که در آن جرم طبقه i ام ساختمان می باشد.
البته از آنجا که بدلیل رفتار غیرخطی سازه پس از واردشدن سازه به حالت غیرخطی بدلیل نرمی سازه زمان تناوب سازه افزایش می یابد و بناراین درصد میرایی اعمال شده واقعی به سازه از مقادیر مفروض با حالت رفتار خطی تا حدودی بیشتر می باشد. با این حال از آنجا که هدف تنها بررسی رفتار سازه با اضافه نمودن میراگرهای ویسکوز با ضریب میرایی C مشخص می باشد، این امر اهمیت چندانی ندارد. بنابراین مطابق جدول زیر مقادیر مختلف C برای دستیابی به درصدهای میرایی مختلف محاسبه می گردد.
جدول میرایی ویسکوز
در آنالیز استاتیکی غیر خطی سازه همراه با میراگر ویسکوز در جهت x که دارای تیرهای لانه زنبوری می باشد مشاهده می گردد که و حتی با درصدهای بالای میرایی در حدود 45 درصد مقدار بحرانی منحنی ظرفیت سازه دارای شیب منفی زیادی است که نشاندهنده ناپایداربودن سازه در این حالت است، زیرا میراگر ویسکوز هیچگونه سختی به سیستم اضافه نمی نماید و بعد از شکستن تیرهای لانه زنبوری در نواحی با جان غیر پر، سازه ناپایدار می شود. بنابراین از میراگر ویسکوز تنها در جهت y استفاده می گردد.
در این جهت میراگر برای سه درصد میرایی 45،30،20،10 درصد مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این میراگر نشان می دهد که بهترین تأثیر را روی سازه دارد، تا جائی که آسیب دیدگی اجزای سازه ای در این حالت با توجه به میزان انرژی مستهلک شده در آنها در مناسبترین سطح خود قرار دارد و همینطور با توجه به نیروهای حداکثر میراگر که خارج از فاز تغییر مکان به ستونها وارد می شود، آسیب دیدگی ستونها را کاهش می دهد.
همچنین لازم به ذکر است از آنجا که ویسکوز به تنهای سختی ندارد با توجه به آنالیزهای استاتیکی غیرخطی انجام شده مشاهده می شود که به دلیل تشکیل مفصل پلاستیک در دیوار برشی وخردشدن بتن، منحنی ظرفیت سازه افت چشمگیری پیدا کرده، بطوریکه حتی منحنی تقاضا را قطع نمی کند. از اینرو بناچار در طبقه اول سازه، در جهت y از مهاربندهای واگرا با طول تیر رابط 50 سانتی متر استفاده شده است. لازم به ذکر است که منحنی لازم در طبقه اول با سعی و خطا طوری تعیین شده است تا دیوار برشی آسیب نبیند. در صورتیکه طبقه اول بیش از حد سخت گردد، مشاهده می شود که مفصل خمیری دیوار در طبقه دوم تشکیل می شود. از اینرو باید مقدار مناسب سختی مورد نیاز با سعی و خطا تعیین شود.
نکته دیگری که به آن باید اشاره کرد نحوه محاسبه میزان انرژی مستهلک شده توسط میراگر ویسکوز در آنالیز استاتیکی غیرخطی می باشد. همانطور که در فصل مربوط به میراگر ویسکوز اشاره گردید برای اینکار با توجه به رابطه ارائه شده مقدار محاسبه شده و با توجه به آن شتاب طیفی مورد استفاده در محاسبه تغییر مکان هدف کاهش می یابد. همچنین در نرم افزار Perform نیز از روش مشابهی جهت تخمین انرژی مستهلک شده توسط میراگر استفاده می گردد. برای این منظور در هر گام تغییر مکان محوری ایجادشده در میراگر استفاده می گردد. برای این منظور در هر گام تغییر مکان محوری ایجادشده در میراگر« » محاسبه می گردد، سپس با فرض ارتعاش سینوسی سیستم، که در آن شکل مودی بصورت شکل در هر گام است، و زمان تناوب نیز برابر زمان تناوب سکانت مربوط به هر گام است. سرعت تغییر شکل« » و نیروی میراگر قابل محاسبه بوده و با توجه به آن انرژی مستهلک شده در یک سیکل محاسبه می گردد.
میراگر اصطکاکی
توضیحات مربوط به فرضیات مدلسازی و نحوه رفتار میراگر اصطکاکی در فصل مروبطه ارائه شده است. در مدلسازی میراگر از مدل ارائه شده توسط پال استفاده شده است. بنابراین سازه درهر جهت برای مقادیر مختلف بار لغزش از 15 تا 90 تن مورد آنالیز قرار گرفته و نتایج مربوطه ارائه شده اند.
به نظر می رسد که بار لغزش 30 تن در هر جهت کارآئی بهتری دارد زیرا میزان انرژی مستهلک شده توسط میراگر در بالاترین سطح می باشد و سایراجزاء سازه آسیب کمتری می بینند.
جهت جلوگیری از تشکیل مفصل خمیری در دیوار برشی، در طبقه اول از میراگر اصطکاکی با بار لغزش 70 تن استفاده شده است، این مقدر با سعی و خطا طوری تعیین شده است تا دیوار برشی از آسیب دیدگی محفوظ بماند.
- استفاده از مهاربند همگرا:
جهت استفاده از مهاربند همگرا از مهاربندهای هشت(V معکوس) در سازه استفاده شده است و سطح مقطع مهاربندهای مورد استفاده با برنامه ETABAS طراحی شده است. البته با توجه به کمانش مهاربندهای مربوطه و افت منحنی ظرفیت بدست آمده که در جهت y منجر به آسیب دیدگی دیوار برشی می شود در طبقه اول در هر محور 1 و 8 از 3 مهاربند استفاده شده است.
مشخصات مدل مهاربند با توجه به ضوابط ارائه شده توسط FEMA 365 در نظر گرفته شده است. همچنین اثر افت مقاومت در کمانش نیز مطابق جداول ارائه شده در نظر گرفته شده است. بنابراین مقادیر کرنش های مختلف که روی منحنی نیرو تغییر شکل ارائه شده برای اجزای کنترل شوند توسط تغییر شکل، محاسبه شده و در جدول زیر ارائه شده است. این مشخصات با فرض استفاده از مهاربندهای با مقطع دوبل نبشی محاسبه شده اند.
و مهاربندها با سعی و خطا طوری طراحی شده اند که همگی در محدوده تغییر شکلهای مجاز در سطوح ایمنی جانبی و آستانه فروریزش قرار بگیرند. این امر توسط نرم افزار Perform براحتی قابل انجام است.
نکته مهمی که در مورد استفاده از مهاربندهای همگرا در نرم افزارPerform وجود دارد. این است که این نرم افزار علیرغم قابلیت های فراوانی که دارد، قادر به درنظر گرفتن رفتار چرخه ای مهاربندهای همگرا نمی باشد. این نرم افزار تنها می تواند رفتار مهاربند را بصورت الاستوپلاستیک کامل مدلسازی نماید، بنابراین اثر کمانش مهاربند ها در فشار در رفتار چرخه ای نمی تواند منظور شود.
البته از آنجا که المانی که بصورت مستقیم رفتار کمانشی این مهاربند را منظور کند در برنامه پرفرم وجود ندارد. در دستورالعمل ارائه شده برای برنامه عنوان شده است که می توان بطور غیرمستقیم با استفاده از چند المان برای مدل کردن مهاربند و ایجاد انحراف کوچکی در مهاربند برای آغاز کمانش مهاربند اثرات کمانشی را لحاظ نمود. اما با توجه به مدلهای بسیاری که در این ارتباط ساخته شد و وقت بسیار زیادی که صرف این مسئله شده مشاهده گردید که حتی در صورتی که انحراف بسیار کوچکی در مهاربند ایجاد شود، با توجه به اثرات بعد ازاینکه مهاربند به بار کمانشی برسد تغییر مکانهای بسیار زیادی در حدود 7 تا 30 متر در مهاربند بوجود می آید که سبب عدم همگرایی آنالیزها و توقف آنها می گردد. بنابراین با توجه به مکاتباتی که در این زمینه با آقای دکتر گراهام پاول( استاد بازنشسته دانشگاه برکلی و تهیه کننده نرم افزارهای Perform ,Drain ) صورت گرفت مشخص گردید که این نرم افزار قادر به در نظر گرفتن کمانش مهاربندها نمی باشد و قرار شده است تا در نسخه های بعدی این نرم افزار، این عامل لحاظ گردد.
از اینرو با توجه به اینکه در تعدادی از تحقیقات و پایان نامه های موجود این عامل در نظر گرفته شده است و بدون در نظر گرفتن بحث کمانش آنالیزها انجام شده اند. توصیه می شود در سایر تحقیقاتی که با این نرم افزار صورت می گیرد، توجه لازم به این مسئله معطوف گردد. بنابر مشکل مشروحه نتایج مربوط به این مهاربندها تنها در حالت استاتیکی غیرخطی قابل ارائه بوده و لذا این مدلها نمی تواند تحت آنالیز دینامیکی غیرخطی قرار گیرند.
- استفاده از دیوار برشی:
یکی دیگر از روشهای مقاوم سازی، افزودن دیوار برشی بتنی به سازه می باشد. برای مدلسازی دیواربرشی بصورت غیرخطی باید طول مفصل خمیری در خمش تعیین شود. البته ابتدا باید تعیین گردد که دیواربرشی کنترل شونده توسط خمش است و یا برش. در این پروژه دیوار خشمی کنترل شونده توسط خمش می باشد. البته در آنالیزها باید توجه گردد که مقدار برش از حداکثر قابل تحمل دیوار تجاوز ننماید. مقدار برش حداکثر قابل تحمل دیواربرشی با فرض آرماتورهای حداقل برشی و محاسبه مطابق با آئین نامه بتن ایران و بدون درنظر گرفتن ضرائب ایمنی جزئی و با منظورکردن اثرات بار قائم برابر 550 تن محاسبه شده است. بنابراین برای مدلسازی دیوار بصورت غیرخطی در برنامه Perform باید ارتفاع مفصل خمیری دیوار تعیین گردد. یکی از روابط موجود برای تعیین این طول به صورت زیر است:
که در آن طول مفصل خمیری، عمق مقطع دیوار و برابر ارتفاع مؤثر مقطع است که به صورت ارتفاع دیوار طره ای تعریف می شود که دارای یک بار متمرکز در بالای خود می باشد و خمش و برش برابری در مفصل خمیری با دیوار واقعی دارد. برش بزرگتر طول مفصل خمیری را کاهش می دهد.
دستورالعمل های FEMA356,ATC-40 برای سادگی طول مفصل خمیری دیوار را به صورت حداقل هر یک از دو مقدار نصف عمق مقطع دیوار و نصف ارتفاع کل دیوار تعریف می کند. همچنین این طول نباید از ارتفاع طبقه تجاوز نماید.
شکل: چرخش مفصل خمیری در دیواربرشی، برای حالتی که رفتار خمشی حاکم است.
برای تعیین عملکرد دیواربرشی مطابق ضوابط ACT40, FEMA356 حداکثر چرخش مفصل خمیری با حدود ارائه شده برای حداکثر مجاز دوران خمیری دیوار، در سطوح مختلف عملکردی، کنترل می شود.
البته در برنام پرفرم از روش مشابه و تا حدودی دقیقتر برای تعیین عملکرد دیوار استفاده می گردد. در این برنامه پس از تعیین طول مفصل پلاستیک دیوار با استفاده از روابط ارائه شده، برنامه حداکثر کرنش های فشاری و کششی ایجادشده در بتن و فولاد را محاسبه نموده و با حداکثر کرنش های قابل تحمل مصالح در سطوح مختلف عملکردی، مقایسه می نماید.
حداکثر مقادیر کرنش بتن مطابق ضوابط FEMA با فرض عدم وجود محصورشدگی توسط فولاد عرضی برابر 0035/0 می باشد. همچنین حداکثر کرنش فشاری در آرماتور طولی نباید از 02/0 و حداکثر کرنش کششی در آرماتور طولی نباید از 05/0 تجاوز نماید. بنابراین از همین حدود برای تعیین عملکرد دیوار استفاده می گردد. در نتیجه با معرفی رفتار بتن و فولاد به برنامه، عملکرد دیوار قابل تعیین می باشد. اثرات ترک خوردگی بتن نیز در محاسبات در نظر گرفته می شود.
بنابراین در دو جهت y,x برای دو حالت استفاده از یک یا دو دیوار برشی آنالیزها انجام شده است. این دیوارها در برنامهETABS طراحی شده و سپس در برنامه Perform مدلسازی شده اند. ضخامت دیوارها در حالت استفاده از یک دیوار 40 سانتی متر و در حالت استفاده از دو دیوار 30 سانتی متر می باشد.
البته نتایج بدست آمده نشان می دهد که به دلیل ضعف ستونها دیوارها نمی توانند مؤثر واقع شوند و درصد کمی از انرژی زلزله را مستهلک می نمایند.
بررسی فنی قطعات فولادی :
برای ریخته گری قطعات فولادی و چدنی می بایست در ابتدا مدل آن توسط مدل ساز ساخته گردد پس از ساخته شدن مدل ریخته گری مطابق مراحل زیر انجام می پذیرد :
در ابتدا ماسه را که می تواند با توجه به جنس قطعات متفاوت باشد ولی در بیشتر موارد از خاک سلیس استفاده می شود را لک کرده و در داخل درجه می ریزیم سپس مدل را قرار می دهیم و با استفاده از کوپه ضربه هایی به ماسه زده و فشرده می کنیم حال درجه را برمی گردانیم سپس درجه دوم را بر روی درجه اول قرار می دهیم و قبل از آن روی درجه اول مقداری پودر نچسب به ان اضافه می کنیم حال می بایست مجاری ذوب را درست نماییم مجدد ماسه را ریخته و فشرده می کنیم پس از درست کردن مجاری و حوضچه مذاب با استفاد از سیخ سوراخ هایی برای خروج مذاب تعبیه می نمائیم سپس مدل را در می آوریم آنگاه با استفاده از شعله هر دو درجه ی را حرارات می دهیم تا رطوبت آن از بین رود سپس مجدد درجات را روی هم قرارداده و مذاب را از طریق مجاری به داخل می ریزیم پس از مدتی قطعه را در می آوریم و متناسب با نیازمان در شرایط متفاوت نظیر کوئنج کردن ، نرمال کردن و یا آنیل کردن سرد می کنیم .
برای ریخته گری چدن معمولاً از قراضه استفاده می گردد برای ریخته گری فولاد نیز از قراضه و شمش های فولادی مورد استفاده می گردد.
برای درست کردن مذاب ، ما از کوره ی دوار استفاده می نمائیم کوره های دورا بیضی شکل می باشند که از دو طرف دارای دو بلبرینگ بزرگ جهت گردش کوره می باشد و دوپایه جهت استقرار به زمین می باشد در خارج از فضای عمومی کارگاه بهتر قرار گیرد و دو لوله فلزی که وظیفه یکی از لوله ها رساندن سوخت (گازوئیل) و دیگری نیز رساندن اکسیژن جهت انجام احتراق می باشد به آن متصل است و در قسمت روبه رو دارای یک ترموستات جهت کنترل ورودی سوخت و اکسیژن است.
جدول میزان تولید ریخته گری شده قطعات فولادی به روش دقیق
سال |
1388 |
1389 |
1390 |
1391 |
1392 |
میزان تولید |
34933 |
35003=70+34933 |
=0+70+34933 35003 |
=0+1470+70+34933 36473 |
0+1470+70+34933 36473=0+
|
واردات |
|
|
|
|
|
9=تعداد کارگاه یا کارخانجات فعال
49905=5545*9=5545=ظرفیت اسمی تولید سالانه
34933=70%*49905= ظرفیت عملی تولید سالانه
عدد 25 =تعداد کارخانجات در حال احداث
تقاضا
سال |
|
|
|
|
|
|
|
میزان مصرف |
|
|
|
|
|
|
|
صادرات |
|
|
|
|
|
|
|
جدول هزینه متغییر:
جدول A
عنوان |
مورد نیاز |
قیمت |
انجام شده |
مورد نیاز |
زمین |
100000 |
45000000 |
|
|
سالن تولید |
150000 |
|
37500000 |
|
اداری |
120000 |
|
10800000 |
|
محوطه سازی |
100000 |
|
7000000 |
|
هزینه A = 89500000 |
جدول B
عنوان |
تعداد |
قیمت |
کوره دوار kg300 |
1 |
3000000 |
کوره زمینی kg1000000 |
1 |
1000000 |
بوته kg600000 |
3 |
600000 |
هزینه B = 4600000 |
جدول C
تاسیسات |
هزینه واحد |
برق |
22000 |
آب |
300000 |
گاز |
500000 |
حرارتی |
1000000 |
برودتی |
4500000 |
هزینه C =632200 |
جدول D
وسیله نقلیه |
هزینه |
نیسان |
15000000 |
خاور |
26000000 |
هزینهD=41000000 |
بررسی هزینه ثابت
141422000=A+B+C+D=سرمایه گذاری ثابت
جدولی که در زیر مشاهده می شود هزینه متغییر می باشد که بررسی مالی موسسه می باشد مانند دستمزد و حقوق کارگران و غیره ...
عنوان |
قیمت |
مواد اولیه |
4000000 موادی که برای کارگاه خریداری شده |
دستمزد کارگر و کارکنان |
300000 هر ماه کارکرد کارگران |
بررسی مواد اولیه
جدول ارزش مواد اولیه:
عنوان |
هزینه میزان مصرف سالانه |
شمش چدن |
25000000 |
قراضه چدن |
5000000 |
ماسه |
1000000 |
ماسه سلیس دار |
800000 |
اکسیژن |
1800000 |
جدول هزینه انرژی سالانه :
عنوان |
هزینه میزان مصرف سالانه |
گازائیل |
900000 |
برق |
500000 |
آب |
150000 |
گاز |
200000 |
بنزین |
500000 |
جدول هزینه خدمات انسانی
عنوان |
تعدا حقوق |
حقوق سالیانه |
مدیریت |
1 |
10000000 |
کاگر ساده |
15 |
63000000 |
کارگر ماهر |
5 |
27000000 |
نگهبان |
2 |
8400000 |
حسابدار |
1 |
7200000 |
جدول برآورد سرمایه در گردش
جدول هزینه استهلاک
عنوان |
درصد سالیانه |
هزینه |
ساختمان ها |
8% |
4000000 |
ماشین آلات |
10% |
5000000 |
تجهیزات و وسایل عمومی و تاسیسات |
8% |
1000000 |
حمل و نقل |
20% |
800000 |
اساسیه |
20% |
700000 |
جدول هزینه تعمیر و نگهداری
عنوان |
درصد سالیانه |
هزینه |
ساختمان ها |
2% |
10000000 |
ماشین آلات |
3% |
4000000 |
تجهیزات و وسایل عمومی و تاسیسات |
4% |
1000000 |
حمل و نقل |
10% |
6000000 |
اساسیه |
10% |
2000000 |
1.میزان فروش سالیانه : 1000360010 میلیارد
2.میزان هزینه های سالیانه : 700130900 میلیون
بررسی عوامل شهرنشینی در روم باستان
عناصر فرم شهری
مناطق عملکردی مختلف توسط سیستم دسترسی باهم ارتباط می یافتند که همواره یادآور قدمت شهر بوده و خصایص قدیمی که در زمان توسعه روستایی غالب بوده است را حفظ نموده بود :
"ایتینرا": که گذرگاهی فقط برای پیاده ها بوده ، "اکتوس ":که هر بار تنها یک گاری قادر به عبور از آن بود ، "ویا":که عبور دو گاری از کنار هم و یا در کنار هم را میسر میساخت (موریس، 1368 :68).
مسکن
دو نوع کلی مسکن در شهر وجود داشت : دومیوس که به اسکان تک خانواری ممتازانه اختصاص داشت و اینسولا (بلوکهای ساختمانی) که به تعدادی آپارتمان یا سناکولا تقسیم میشد (موریس، 1368 :68).
سکنه شهر روم به طورکلی آپارتمان نشین بوده اند و در ساختمانهایی که از ارتفاع آنها در قرن سوم ق.م به سه طبقه رسیده بود زندگی می کردند . به تدریج با افزایش جمعیت به همان نسبت به ارتفاع ساختمانها افزوده شد (موریس، 1368 :69).
دومیوس ها با قرار دادن دیوارهای ممتد بدون روزنه در امتداد خیابان درجه ای از محرمیت را برای ساکنین مرفه خود فراهم می آوردند (موریس،1368 :69).
روم از نظر ساخت کالبدی، شهری غیر طبقاتی بود . فقیر و غنی، عوام و خواص بدون آنکه دچار اختلاف شوند همه جا شانه به شانه هم زندگی می کردند (موریس، 1368 :69).
بازارها : اقتصاد روم برپایه واردات کلان استوار بود .روم سه بندر داشت : استیا،پورتوس، برکه تیبر که در داخل شهر قرار داشت (موریس، 1368 :70).
علاوه بر هور- سوپر آنزمان روم شهری مملو از مغازه داران کوچک بود که اکثر آنها در طبقات اول ساختمانهای اینسولا به داد و ستد مشغول بودند (موریس، 1368 : 70).
مرکز شهر
مرکز شهر نیز که به خود نمودی از رشد ارگانیک کلی شهر بود هرگز به طور کامل طراحی نشده بود، بلکه تاسیسات و تجهیزات جدید در پاسخ به احتیاجات روز ایجاد می شدند (موریس، 1368 :72).
فراغت : بزرگترین مرکز تفریحی روم سیرک ماکسیموس بود که در دره میان تپه های پالاتین و آونتین واقع شده بود (موریس، 1368 :75).
چند حمام عمومی بسیار بزرگ نیز در شهر برای بهره وری بهتر از اوقات فراغت ساخته شده بود .
از جمله ی این حمام ها؛ حمام کاراکالا و دیوکلیتان است .
این تاسیسات علاوه بر حمام دارای تجهیزات دیگری از جمله مغازه ها، استادیوم ها، توالتها، کتابخانه ها، موزه ها و بسیاری چیزهای دیگر بودند (موریس، 1368 :76).
مسلماً پیشرفت اصلی رومیان پایه گذاری و اداره آن امپراطوری عظیم است . در آن دوران رومیان تمدن شهری را در سراسر سرزمین اروپا تا راین ودانوب گستراندند . با توجه به نمونه های اخیری که در مقام قیاس به ذهن خطور می کند ، می توان گفت که احتمالاً بهره مندان از تمدن رومی ، بدون این تمدن هنوز در پوستین ها و کلبه های گلین خود باقی بودند .
با آنکه رومیان قدرت انجام کارهای بزرگ را داشتند ، اما تکنولوژی آنها در همان سطح ابزارهای کوچک باقی ماند . به همین دلیل برای مثال اگر افزایش تولید آهن در مد نظر بود ، تعداد کوره ها افزایش می بافت ، در حالیکه اندازه آنها همچنان ثابت باقی می ماند . بدون توجه به علت امر ، چنین بنظر می رسد که اصولاً ایده ابداع و ساختن کوره های بزرگتر ، از حدود تفکر رومی بس فراتر بوده است . در نتیجه طی چند قرن آخر حکومت رومیها ، تولیدات اندکی با تکنولوژی جدید بوجود آمدند . هیچ گونه مواد خام جدیدی کشف نشد ، هیچ مدل جدیدی ابداع نشد ، و در واقع می توان گفت بسیار قبل از سقوط روم ، تمامی ابداعات و پیشرفتهای تکنولوژی متوقف شده بود . (جیمز موریس ، 1390 ، 58).
با پذیرش امپراطوری روم به عنوان یک واقعیت بایستی قبول نمود که رومیان سازمان دهندگان نابغه ای بوده اند . تنها اداره امور پایتخت با توجه به وجود جمعیت بیش از حد آن ، خود دلیلی بر وجود نیروی کار متعهد و کارآو گروه عظیم بوروکراتهای گمنامی است که قادر به بهره برداری از ذوق سرشار مهندسین و اندیشمندان عمران بودند .
تضاد بارز میان رشد ارگانیک و بی نظم شهر رم و نظم رسمی بسیاری از شهرهای کوچکتر رومی حتی از اختلاف میان آتن و شهرهای طراحی شده متعدد یونان بعد از عهد هیپوداموس بارزتر است . این امر ، یکی به دلیل وسعت و جمعیت بیش از حد رم – جمعیت شهر در قرن دوم میلادی حداقل 1200000 نفر تخمین زده شده است – و همچنین پیچیدگی ارتباط ساختمانهای آن بوده و تا حدی نیز به علت سادگی طرحهای مورد نظر مهندسان رومی برای شهرهای طراحی شده و کوچکتر می باشد .
سخنان بیهوده بسیار پیرامون تجمل پرستی رومیها بعنوان یکی از علل سقوط امپراطوری گفته شده است . اعجاب انگیز آنکه حتی ممسن نیز سقوط روم را به واردات ماهی کولی از دریای سیاه و شراب از یونان مرتبط می سازد آنها دو وعده غذای گرم در روز و وسائل زایدی چون نیمکتهای مزین به قطعات برنز داشتند . (جیمز موریس ، 1390 ، 59).
رومیان این نکته را خوب میدانستند که حفظ حاکمیت در مناطق جدید تنها توسط نیروی نظامی ممکن است به جنگهای چریکی مداوم منجر شده و سبب ممانعت لشکرها از انجام وظیفه اصلی خود که گسترش و حفظ مرزهای امپراطوری است ، گردد و نیز به زیان توسعه تجارت می باشد . بنابراین لازم بود که مردم بومی را با دادن امتیازاتی به نظام امپراطوری جذب کنند . کولینگوود می گوید که این امر با برابر دانستن رومی شدن با شهری شدن انجام شد .
مهمترین دو تپه این مجموعه عبارتند از بالاتین ، که محل سکونت اولیه رومیان بوده و کاپیتولین که محل سکونت قبیله سابین بوده است . تپه پالاتین که تقریباً مربع شکل بوده مساحتی در حدود 65 آکر داشته است و طول هر ضلع این تپه نزدیک به 490 یارد بوده به همین دلیل نویسندگان رومی از دهکده ای که بر فراز این تپه قرار داشته به نام روماکوادراتا نام می برند . لانچانی در رد این نظریه که نخستین اسکان این تپه طرحی منظم بر اساس دو محور متقاطع کاردو و دکومانوس داشته می گوید که چوپانانی که برای نخستین بار در حدود سال 753 ق . م برای این تپه ساکن شدند ، هیچ نظریه خاصی در مورد قواعد دستور زبان و نجوم نداشته اند . (جیمز موریس ، 1390 ، 63).
نقش شبکه های آبرسان و فاضلاب در تعیین شکل شهری بررسی مستقل این شبکه ها را در اینجا الزامی میسازد . نهرهای متعدد و کم عمق آب و شبکه جمع آوری فاضلاب سطحی که بمنظور زهکشی باتلاقها ایجاد شده بود و شبکه عظیم آبرسانهای معلق و مخازن آب مربوطه ، همگی موانعی بر توسعه مجدد رم ایجاد نمودند .
فوروم رومانوم در مرکز رم قرار داشت و توسط دیوار طویل 2/1 5 مایلی سرویان محصور شده بود .
نخستین شبکه دفع فاضلاب ، در حدود سال 578 ق . م . کلوکاماگسیما به شکل کاریزی روباز ساخته شد . در سال 184 ق . م این فاضلاب بوسیلۀ طاق عظیم نیمدایره شکل سنگی به قطر 11 فوت پوشیده شد و حتی امروزه نیز قسمتی از سیستم دفع فاضلاب سطحی مرکز رم می باشد . این فاضلاب همانند بسیاری دیگر از فاضلابهای ناشناخته تر رم در اکثر طول مسیر خود روی زمین و یا نزدیکی آن در جریان بود .
از این سیستم فاضلاب علاوه بر زهکشی مناطق پست تر شهر و جمع آوری آبهای سطحی خیابانها ، بمنظور جمع آوری فاضلاب توالتهای عمومی که در مسیر آن قرار گرفته بودند ، استفاده می شد . اما هیچگونه تلاشی برای مرتبط ساختن توالتهای خصوصی آپارتمانهای منفرد با کلوکا انجام نشده بود .
(جیمز موریس ، 1390 ، 64).
در بدو امر آب مصرفی رم ، مانند همه مجتمع های حاشیه رودخانه ، اساساً از رودخانه تأمین می شد . این منبع ، آب مصرفی رم تا قرن چهارم ق . م تأمین می نمود . سپس آلودگی تیبر به علت حجم زیاد تخلیه فاضلاب در آن ، به حد نامطلوبی رسید . از این پس آب آَشامیدنی می بایست با زحمت بسیار از مناطق خارج شهر تأمین شود .
پس از جنگهای داخلی ایتالیا و سقوط جمهوری در قرن اول ق . م . که مورخینی چند آنرا به وجود تضاد شدید بین ثروت و فقر شهر نسبت داده اند ، آگوستوس کشور را از نو بنیاد نهاد و به سازماندهی مجدد شهر بین سالهای 27 ق . م . تا 14 میلادی پرداخت .
هنگامیکه افزایش جمعیت و توسعه شهر به بیرون پالاتین ، پوشاندن کانالها و تبدیل آنها به گذرهای زیر زمینی را الزامی ساخت دیگر برای مستقیم نمودن مسیر آنها دیر بود ، چرا که ساختمانهای موجود این مسیر را تثبیت کرده بودند . (جیمز موریس ، 1390 ، 65).
پس از نرو سه امپراطور ، و سپاسیان تیتوس و دمیتیان (96-69 میلادی) ، آغازگر عصر صلح و شکوفائی در سرتاسر امپراطوری بودند . بدین ترتیب تحقق «عصر طلایی» رم در قرن دوم میلادی و تحت حکومت امپراتوران نروا ، تراجان ، هادریان ، آنتونیوس پیوس ، و مارکوس آرلیوس (180-96 میلادی ) میسر شد . به گفته کوول در این عصر «بناهای بزرگ و مجللی به شهر افزوده شد ، چنانکه ساختمانها ، بازارها ، حمامها ، معابد ، مجسمه ها و بناهای یادبود بسیار دیگری در رم ساخته شدند ، تا آنکه روم به چنان شکوه و جلالی دست یازید که حقیقتاً بصورت یکی از عجایب دنیا درآمد . احتمالاً هیچ شهری تا آن زمان و پس از آن نتوانسته چنین تحسین اعجاب انگیز انسان را بر انگیزد »
با دیدگاهی متفاوت لوئیزمامفرد « در کتاب شهر در طول تاریخ » می گوید که «هم از نظر سیاسی و هم از نظر شهری ، رم درسی بزرگ از آنچه که باید از آن حذر نمود می باشد . تاریخ این شهر مبین یک سری علائم خطری است که اگر جهت حرکت اشتباه باشد ، به انسان اخطار می کند . (جیمز موریس ، 1390 ، 66).
آغاز تاریخ روم
در میته قرن هشتم ق.م قومی دهکده نشین به نام لاتن _که اصل و نسب پیشین شان بدرستی شناخته نشده_ متدرجا کلبه های خود را بر هفت تپه که بعدا جایگاه شهر رم پایتخت شد بنا کردند،و تشکیل اتحادیه ده نشینی نا استواری دادند.بنا به روایتی افسانه مانند شهر رم در 753ق. م به اقدام پادشاه رمولوس بیانگذاری شد و نام خود را نیز از او گرفت . به روایت دیگر در 575ق.م اتروریاییها بر هفت تپه رو چیره شدند، و ایشان بودند که شهر رم را چون مرکزی دولتی سازمان یافته در وجود آوردند.
طور کلی چگونگی تکوین تمدن و هنر و حکومت رومیان باستانی،و نیز اینکه آن مردمان از اختلاط چه قبلیل و نژاد هایی تشکل قومی یافته بودند هنوز در پرده ابهام باقی مانده است. لیکن تاریخ مضبوط، روم باستانی را به سه دوره پادشاهی، جمهوری و امپراطوری تقسیم میکنند.
دوره پادشاهی از 753 تا حدود 510 ق.م که کمابیش جنبه افسانه ای داشت با پادشاهی مستبد در راس قدرت فرمانروایی بر پا شد. دوره جمهوری از 510 تا 27 ق. م دوام یافت که در آن دو نفر قنسول که برای مدت یک سال و از طرف مردم انتخاب میشدند جای شاه را گرفتند.در آن نظام کشور داری مجلس سنا و هیئت قضات به وجود آمد و ملت به دو طبقه اشرافیان یا خاصان و طبقه عوام یا زیر دستان تقسیم شد . امپراطوری روم که دوره سوم تقسیم بندی مورد بحث است از 27 ق.م با انتصاب آگوستوس به امپراطوری توسط مجلس سنا آغاز شد و در 395 میلادی با وفات تئودوسیس و تجزیه امپراتوری به روم شرقی(یا روم شرقی)و روم غربی به زوال نهاد.طی سه قرن قبل و بعد از میلاد ،دولت جمهوری و سپس امپراطوری روم به قدرت نظامی بی مانندی دست یافت و با پیروزیهای پیاپی به کشور گشایی خود ادامه داد، تا انگلستان و جنوب اسپانیا و سراسر خطه شمالی افریقا و یونان و بخش غربی آسیای صغیر و کشور های اروپای مرکزی و سرزمین های واقع در کناره شرقی مدیترانه را به زیر سلطه خود در آورد همچنانکه متصرفات سلوکیان در خاور میانه را نیز از چنگشان بیرون کشید و همرزم دولت توانای اشکانی شد(مرزبان،91:1383).
در دورا پر غرور و افتخار امپراتوری-یا در نخستین قرنهای بعد از میلاد-کشور روم در ایجاد سازمانهای دیوانی و اجتماعی و لشکری و نیز در معماری شکوهمندو شهرسازی و احداث بنا های عمومی و میدانهای اجتماع و داد و ستد و جایگاههای ورزشهای قهرمانی و جاده ها و آبرسانی ها و حمامهای پر تجمل و تفصیل و آمفی تاتر و طاق نصرت ها و ستونهای یادبود تاریخی و کاخها و مقابر اشرافی و مانند آن به مقامی رسید که نظیر و همتایی بر آن در هیچ دوران نمیتوان یافت.
هنر رومی
بسیاری از پژوهشگران را عقیده بر این است که همان گونه که قوم رومی اختلاطی بود از قبایل و شاید نژادهای متفاوت،هنر رومی نیز ااتقاطی بود از هنر اترئریایی و یونانی و چه بسا هنر اقوام خاوری که با دستمایه ای از هنر بومی آمیخته شده بود(مرزبان،92:1383).
هنر رومی شخصیت خود را دیر به ظهور رساند زیرا در آغاز از هنر اتروریایی وام بسیار گرفت و در مرحله بعد یعنی از قرن پنجم تا نیمه قرن دوم ق.م نفوذ هنر یونانی را پذیرفت در این دوران با گسترش روز افزون قدرت و قلمرو رومیان سیل آثار هنری و هنرمندان یونانی جویلی نانو نام به سوی مرکز رم روی آور شد و بدلسازی از روی آثار اصیل یونانی تداوم یافت؛گرچه معماری و شهر سازی رومی با آنکه هنوز نضجو رونقی نیافته بود در ماهیتی مستل و ملی پا گرفت و از جمله تالارهای مستطیل شکل (که بعدا اساس معماری کلیسایی قرار گرفت)و سازه هایی با طاق قوسی را(که پیشقدمان طاق نصرت بودند)در وجود آورد.
از قرن دوم ق.م تا قرن اول بعد از میلاد هنر رومی ماهیت اشرافی داشت زیرا در سایه حمایت سران دولت و اشرافیان پرورش می یافت. ایشان رم پایتخت(و به اصطلاح ادبی«شهر جاودانگی»)را با پرستشگاههای بسیار آراستند که عموما یا گرد ساخته میشد-مانند پرستشگاه وستا در شهر رم- و یا به شکل مستطیل با ستونهای تزیینی توکار در جرزهای مقصوره مانند پرستشگاه فورتونا ویریلیس در رم.همچنین معماری و شهر سازی و هنر های تجسمی همراه با چهره سازی فردی و نقش برجسته گزارشی همه در خدمت هدفهای سیاسی رم به کار گرفته می شدندو در ستون سازی و نما سازی عناصر تزیینی ماخوذ از نظام قرنتی تکامل یافته و بر عناصر بنیادی هنر یونان افزوده شد.
از دوره امپراطوری آگوستوس نه تنها پیکره تمام قد وی با اجرایی دقیق و رسمی بلکه همچنین بسیاری ساختمانهای بزرگ و نقش برجسته های گزارشی (در محراب صلح نزدیک شهر رم)با شکوهی افتخار آمیز و آمیخته به کما مهارت فنی بر جا مانده است در اواخر قرن اول ق.م صناعات کنده کاری روی سنگهای قیمتی به پایه ای بلند رسید،و طاق نصرت نیز به قالب رسمی و نهایی خود در امد از قرن اول تاسوم میلادی هنر رومی پیوسته و به طور عمده در زمینه معماری جلوه گر شد. در اواخر قرن اول میلادی آپولودور معمار و مهندس شهر سازی گوناگون از بندر و بازار گرفته تا خانه های اجاره نشینی و پلهای آبرسان(آباره)و حمام و آبگرمهای بهداشتی و نمایشخانه به وجود امد(مرزبان،94:1383).
معماری
معماری رومی ریشه در معماری اتروریایی داشت به طوری که گرچه با افزایش یافتن قدرت و ثروتروم و سرازیر شدن آثار و عناصر هنری همراه با استاد کاران و هنر مندان یونانی به سوی پایتخت آن کشور خصوصیات معماری به شیوه یونانی مآبی (هلنی)جذب معماری رومی شد و به تدریج فزونی . چیرگی یافت لیکن هیچ گاه اثر بنیادی معماری اتروریایی را از میان نبرد(مرزبان،95:1383).
آنچه از جهات عمده معماری رومی را از معماری یونانی متمایز میسازد عبارت است از: 1)در مقایسه با دوره کلاسیک یونان معماری رومی بیشتر بر جنبه های دنیوی و بهره وری تکیه می کرد.2)معماری شکوهمند وشهری و نیز معماری خصوصی و خانگی در شیوه رومی به مراتب بیش از شیوه یونانی به ساخت و پرداخت و زینت وفراخی بنا توجه نشان میداد.3)رومیان بیش از هر قوم دیگر دنیای کلاسیک به ارزش گزینش اندازه ها و تناسبات درست و مبتنی بر اصول فنی برای ایجاد شکوه و عظمت ساختمانی پی بردند و از آن شناخت در زمینه هنر بهره بردای شایسته کردند(مرزبان،96:1383).
شهر سازی
شهر های رومی از قرن پنجم ق.م به تقلید از سرمشق یونانی با خیابانهای عمود بر هم ساخته میشد و چهار گوش های حاصل از تقاطع خیابانها به بنای خانه های شهری اختصاص می یافت.سرای رومی به طور عموم از هشتی سر گشاده یا حیاط خلوتی واقع در مرکز و اتاق های قرینه سازی شده به گرد آن تشکیل می یافت و در وسط هشتی سر گشاده حوض یا منبع آبی تعبیه میشد که آب باران از بام تند شیب ساختمان چهار سمت به درون آن فرو میریخت ودر آن ذخیره میشد لیکن از قرن اول میلادی که بهای زمین رو به افزایش گذاشت ساختن خانه های پنج طبقه و نیز عمارات اجاره نشینی چند طبقه گاهی با بالکونهای تزیینی معمول شد که بقایای بسیار از آن ها در شهر اوستیا بر جا مانده است(مرزبان،99:1383).
نقاشی
هنر نقاشی رومی به طور عمده از روی نقاشیهای دیواری باقی مانده از اواخر دوره جمهوری و اوایل امپراطوری روم شناسایی شده است. این گونه آثار در حفریات شهرهای جنوبی ایتالیا چون پمپئی و هرکولانئوم و استابیا که از سال79 میلادی در زیر خاکستر آتشفشانی کوه وزوو مدفون مانده بود به دست آمد. آثار دیگری نیز به موازات آنها درشهرهای رم و اوستیا از دوران رنسانس به بعد مکشوف شده بود.نقاشی های دیواری پمپئی و هرکولانئوم گرچه نخست با استقبال پر شور هنری مواجه شد لیکن با گذشت اندک زمان پژوهشگران کارشناس آن آثار را چیزی جز اقتباساتی منحط از هنر یونانی به شمار نیاوردند گرچه از طرفی هم هیچ گونه مدرک و گواهی وجود ندارد که دلالت بر بدلسازی رومی از روی اصلهای یونانی کند. از سوی دیگر به یقین می دانیم که نقاشان یونانی به رم و دیگر شهرهای ایتالیا دعوت و به کار هنری گماشته میشدند و امضای چند تن از ایشان در پای آثار مکشوف نمایانگر این واقعیت است(مرزبان،103:1383).
رم ،شهری یکتا:
رم ،پاریس و لندن ،مهمترین کانونهای تمدن غرب،در واقع پیش آهنگان شهرهای بزرگ امروزی هستند. اما از میان این سه شهر ،رم یکتا است. در گذشته شهرهائی وجود داشته اند که از جمعیت آنها متجاوز از یک میلیون نفر بوده و مراکز امپراطوری ها و فرهنگ هائی عظیم بوده اند؛اما همینکه این امپراطوری ها سقوط کرده این این شهرها نیز از بین رفته اند.به سال 1500 زندگی رم از نو آغاز گشت و تا یک قرن و نیم بعد ،نخست کانونی برای پرورش امور هنری و سپس شهر سازی بود.در رم،رنسانس به اوج اعتلای خود رسید و بارک زاده شد که بی آنکه مرزهای جغرافیایی یا سیاسی و مذهبی را بشناسد در تمام تمدن غربی نفوذ یافت.در رم مقیاس شهر سازی دوره رنسانس یکباره و برای هیشه از میان رفت. به جای شهر ستاره ای شکل محدود و محصور و محصور به دیوار ،فکری نو و بغایت پر اهمیت –در حکومت پنج ساله سیکستوس پنجم- صورت تحقق به خود گرفت.نقشه خیابانهائی که برای عبور و مرور وسائط نقلیه در شهر امروز مورد استفاده قرار میگیرد برای نخستین بار در رم مطرح شد و با اطمینان مطلق اجرا گشت(گیدئون،80:1381).
از دوره رنسانس به بعد توسعه و بسط رم توسط هنرمندان ،بانکداران،سوداگران و کارخانه دارانی صورت گرفت که از خارج رم به این شهر آمده بودند(گیدئون،81:1381).
هسته قرون وسطایی رم که به ندرت از آن استفاده میشد، ناحیه ای مثلثی شکل بود که دریکی از پیچ های رودخانه «تیبر» در مقابل قصر «سان آنجلو» قرار داشت. این ناحیه به داشتن آب و هوایی ناسالم شناخته شده بود ودر سراسر دئره امپراطوری روم توسعه نیافته،رها گشته بود.گسترش رم در قرون وسطی از این ناحیه بتریج وبه بی نظمی آغاز گشت ئدر جهت های «کاپیتل»و «تاتر مارسلوس»در نزدیک «تیبر» قرار داشت.
تغییر شهر در خارج از هسته قرون وسطایی در «برگونواوو»ناحیه ای وسیع که واتیکان را به قصر «سان آنجلو»مرتبط میکرد آغاز گشت.پاپ ها از این قصر به عنوان خزانه داری،زندان یا محل تحصن در مواقع حمله و انقلابات استفاده میکردند.
پل«سان آنجلو» که در محور این قصر قرار گرفته مهمتریت ورودی ناحیه مرکزی رم گشت و محله دادو ستد رم در زمان رنسانس که در این ناحیه واقع بود به همین نام خوانده شد. در این محله ضرابخانه پاپی،بانک ها و تاسیسات تجارتی عظیم قرار داشت ودر حقیقت باید آن را«وال استریت»دوره رنسانس نامید ؛تصمیماتی که در این محله کوچک اتخاذ می شد گاهی در سرنوشت پولی،دیپلماسی و روحانی تمام اروپا اثر می کرد.
خیابان های قرون وسطایی شهر:از زمان «نیکلای پنجم»ساختن میدانی در مقابل این پل،وجهه همت پاپ ها بود. در نقشه «بوفالینی»از رم (1551)این میدان،«فروم پونتیس»و در نقشه «فالدا»«پیاتزای پونته» خوانده شده است.در زمان رنسانس این میدان ،مرکزی شد که از آن خیابان های مهم، مستقیم یا غیر مستقیم اشعه وار منشعب میشدند. این خیابان ها نام های مطنطنی داشتند. خیابان «پر گرینوروم»که از ترکیب چندین خیابان کوتاه و نا منظم قرون وسطایی تشکیل میشد و سزانجام راه به «تاتر مارسلوس»می برد. خیابان «پاپالیس»که اسمش مطنطن تر است و به پیچ و خم هایی به «کاپیتل» و از آنجا به «لاتران»راه میبرد.سومین خیابان اصلی، خیابان «رکتا» بود که قسمتی از آن در دوره قدیم ساخته شده بود و باز با پیچ و خم هایی میدان«کلنا»را به «کورسو»یا خیابان «لاتا» متصل میکرد.
خیابان «پره گرینوروم»،خیابان«پاپالیس» و خیابان «کر ناری» هر سه قسمتی در قرون وسطی ساخته شده بودند و قسمتی در قرن پانزدهم . در فرمانی که از جانب پاپ «سیکستوس چهارم»به سال 1480 صادر شد،وی مقرر داشت تمام ساختمانهایی که مانع بسط خیابانه می گردند فرو کوبیده شوند. این فرمان مهمترین فرمان برای بهبود و توسعه شهر بود.
خیابانهای شهر در دوره رنسانس:در آخرین دوره های رنسانس بود که پاپها خاصه پاپ «پل سوم» با موفقیت ساختمان میدان«پونته» را با ایجاد خیابانهی کوتاه و مستقیم از این میدان به جاده هایی که از قرون وسطی یا دوره رنسانس در شهر وجود داشتند، به اتمام رسانیدند.چنین خیابان های شعاعی و کوتاه- خیابان« پاالو» که راه به خیابان «جولیا»کار «بر امانته»میبرد و خیابان«پانیکو» که به خیابان «کر ناری» متصل میگشت-تا آن دوره بی نظیر بود(گیدئون،84:1381).
نقشه جامع
در عرصه شهرسازی ،«سیکستوس پنجم» یکی از آن شخصیت های نادری بود که میتوانند اطلاعات لازم را گرد هم آورند،طرح برزند و این طرح را اجرا کنند. ام دنباله کار اسلاف خود را گرفت ،نقشه های خود را به این کارها پیوند داد و راه را برای کار آیندگان هموار کرد و وجود هیچ مانعی را در راه خود اجازه نداد. تنها مرگ نیرو سرکش وی را زود در هم شکست.
رم از غرب به شرق توسعه می یابد:قبل از زمان سیکستوس پدیده ای شگفت در رم به وجود آمدخ بود. توسعه این شهر به جای آن که مانند بیشتر شهرها از شرق به غرب باشد ،از مغرب به مشرق بود- یا دقیق تر از شمال غربی (واتیکان)به طرف تپه های جنوب شرقی که دارای آب و هوای بهتری بودند.
بین سالهای 1503و 1513.«جولیوس سوم»در هریک از دو کنار رودخانه «تیبر»خیابانی ساخت: خیابان «لون گارا»در طرف راست و خیابان «جولیا»در طرف چپ این رود خانه. جانشین وی «لئوی دهم»خیابن «ریپتا»را ساخت که از دو خیابان دیگری که از آنها هم مثل این خیابان از میدان پوپولو آغاز میشدند و اشعه وار ادامه مییافتند شرقی تر بود.خیابان«بابوئینو»از پل سوم است و حال آنکه خیابان مرکزی و محوری «لاتا»که امروز به «کورسو»معروف است ئ از زمان قدیم راه را برای ورود به رم از جانب شمال میسر می داشت و دو تا از چند کلیسای رنسانس که در این ناحیه قرار دارند- کلیسای «سان ماریا دل پوپولو»و «سان ترینیتا دمونتی»در راس تپه «پین چو»- در زمان سیکستوس پنجم تکمیل شدند(گیدئون،91:1381).
سپس توسعه رم را به جانب جنوب شرقی می توان دید. از تپه دور افتاده «کوئی رینال»،«پیوس چهارم »خیابانی مستقیم به طول دو کیلومتر به «پرتاپیا»ی بی نظیر که «میکل آنجلو»آن را ساخته بود کشید که نام وی به خیابان «پیا»موسوم گشت(گیدئون،92:1381)
میدان و منارها
رم قادر نبود مانند فلورانس ،سی ینا و ونیز بنا هایی بسازد که نشان ونمودار شخصیت و افتخار باشد. میدان های رم ،فی المثل میدان«ناونا» در خیابان های فرعی قرار داشتند .از این میادین برای بازار، یا در مواقع جشن،برای کارناوال استفاده میشد اما این میادین دارای بنایی که اعتباری اجتماعی داشته باشد نبودند. حتی میدان «کاپیتل»با تمام عظمت معماری آن در محلی تقریبا دور افتاده قرار داشت. سیکستوس پنجم بیش از هر پاپ دیگری ،چه قبل و چه بعد از وی ، روحی تازه برای ساختن میادین در سراسر شهر بوجود آورد.بسیاری از این میادین به کلیسا وابسته بودند اما به هیچ روی نه همه آنها(گیدئون،96:1381).
روم و امپراتوری
بر اساس افسانه های باستان شهر رم در سال 753 ق.م پایه گذاری شده است. تاریخ روم به سه دوره تقسیم می شود. دوره پادشاهی، 510-753 ق.م . دوره جمهوری 27-509 ق.م . دوره امپراطوری (روم امپراتوری) 27 ق.م – 330 میلادی. تا سال 270 ق.م و قبل از جنگهای پونی (جنگهای سه گانه روه با کارتژ قدیم) رومیان برآن بودند تا به حاکمیت خود بر شبه جزیره ایتالیا تحقق بخشند.
در دوره مارکوس آرلیوس (180-161) جهت جریانات تغییر نمود، از این پس روم در موضعی دفاعی قرار گرفت و بدین ترتیب دوره نزول و سقوط روم آغاز شد.
پاول زوکر معتقد است که هرچند رومیان از زبان هنری یونانیان استفاده کرده اند، اما در معماری و مجسمه سازی خود ارزشهای کاملاٌ جدید و اصیل هنری آفریده اند.
پیشرقت اصلی رومیان پایه گذاری و اداره آن امپراتوری عظیم است.
شهرسازی رومی
تضاد بارز میان رشد ارگانیک و بی نظم شهر رم و نظم رسمی بسیاری از شهرهای کوچکتر رومی حتی از اختلاف میان آتن و شهرهای طراحی شده متعدد یونان بعد از عهد هیپوداموس بارزتر است. این عمر، یکی به دلیل وسعت و جمعیت بیش از حد رم جمعیت شهر در قرن دوم میلادی 1200000 تخمین زده شده است و همچنین پیچیدگی ارتباط ساختمانهای آن بوده و تا حدی نیز به علت سادگی طرح های مورد نظر مهندسان رومی برای شهرهای طراحی شده و کوچکتر می باشد.
احتمالاٌ رم اعجاب انگیزترین و پیچیده ترین ترکیب شهری دوره باستان بوده است.
رومیان به منظور اعمال حاکمیت و حفظ آن در پهنه چنین امپراتوری وسیعی، هزاران اردوگاه نظامی محصور به نام کسترا را بنا نهادند.
همه اسکانهای شهری پایدار، چه کسترا و چه شهرهایی که از منشائی خاص سرچشمه گرفته بودند، بطور همانند دارای طرح های استاندارد و ساده ای بودند. شکل شهر معمولاٌ مربع یا مستطیل بوده در داخل این محوطه دو خیابان اصلی متقاطع ساخت خیابانها را برنامه ریزی می کنند.
رومیان این موضوع را خوب می دانستند که حفظ حاکمیت در مناطق جدید تنها توسط نیروی نظامی ممکن است به جنگهای چریکی مداوم منجر شده و سبب ممانعت لشکرها از انجام وظیفه اصلی خود که گسترش و حفظ مرزهای امپراطوری است، گردد و نیز به زیان توسعه تجارت می باشد بنابراین لازم بود که مردم بومی را با دادن امتیازاتی به نظام امپراتوری جذب کنند.
شهرهایی نیز برای مقاصد اقتصادی و سیاسی بنیان گذاری شدند، جمعیت این شهرها را سپاهیان بازنشسته و یا مهاجران شهر روم و سایر شهرهای قدیمی تر تشکیل می دادند
سه گروه اصلی شهرهای امپراتوری عبارت بودند از : کلنیا، اسکانهای نو بنیاد و یا شهرهای بومی.
اردمگاههای رومی بیش از آنکه جنبه دفاعی داشته باشند برای حمله ایجاد شده بودند.
رم - اسکان اولیه
مبداُ پیدایش رم شهر هفت تپه، دهکده هائی چند بوده که توسط قبایل لاتین پس از کوچ از کوههای جنوب شرقی به دشت تیبر، آنها را بنا نمودند.
این تپه ها در تو رفتگی یا دره ای که در زمانهائی دوره مردابی بوده واقع شدند. این سرزمین سپس مرکز رم گردید.
چوپانانی که نخستین بار در حدود سال 753 ق.م بر این تپه ساکن شدند، هیچ نظریه خاصی در مورد قواعد دستور زبان و نجوم نداشته اند.
و از مشکلات این تپه ها آلودگی آب آشامیدنی، ضعف قابلیت جذب خاک و تپه ای بودن منطقه است.
تامین آب آشامیدنی و دفع فاضلاب
نخستین شبکه دفع فاضلاب، در حدود سال 578 ق.م کلوکاماکسیما به شکل کاریزی روباز ساخته شد. این فاضلاب به وسیله طاق عظیم نیمدایره شکل سنگی به قطر 11 فوت پوشیده شد و حتی امروزه نیز قسمتی از سیستم دفع فاضلاب سطحی مرکز روم می باشد.
از این سیستم فاضلاب علاوه بر زهکشی مناطق پست تر شهر و جمع آوری آبهای سطحی خیابانها، به منظور جمع آوری فاضلاب توالتهای عمومی که در مسیر آن قرار گرفته بودند، استفاده می شد. اکثر ساکنان شهر ناگزیر از توالتهای عمومی استفاده میکردند.
در بدو امر آب مصرفی رم از طریق رودخانه تامین می شد اما آلودگی به دلیل تخلیه حجم زیاد فاضلاب در آن ، به حد نامطلوبی رسید. از این پس تامین آب آشامیدنی می بایست با زحمت بسیار از مناطق خارج شهر تامین شود.
عناصر فرم شهری
عبورو مرور ارابه ها در داخل شهر، در ساعات روز بجز ارابه های لازم برای کارهای سلختمانی و چند گروه از کالسکه های دولتی، ممانعت به عمل آورد. بدین ترتیب در طی روز از تردد ارابه ها و سایر وسایل نقلیه خبری نبود.
هادریان با محدود نمودن تعداد اسبهای ارابه ها و وزن محموله آنها ترافیک را بیش از پیش تحت کنترل درآورد.
مسکن
دو نوع کلی مسکن در شهر وجود داشت : دومیوس که به اسکان تک خانواری ممتازانه اختصاص داشت و اینسولا (بلوکهای ساختمانی) که به تعدادی آپارتمان یا سناکولا تقسیم میشد.
هر اینسولا به طور میانگین دارای پنج آپارتمان بوده که هریک 5 الی 6 نفر را در خود جای می داده اند. بنابراین سکنه رم به طور کلی آپارتمان نشین بوده اند و در ساختمان هایی که ارتفاع آنها در قرن سوم ق.م به سه طبقه رسیده بود زندگی می کردندو ژولیس سزار به منظور کاهش خطر دائمی فرو ریختن ساختمانها ناگزیر محدودیت ارتفاعی 70 فوت را وضع نمود.
تنها اغنیا توانایی خرید یک دومیوس را داشتند که به طور کلی از یک سری اتاق پیرامون یک حیاط مرکزی تشکیل می شد. همواره آتش سوزی یکی از خطرات بارز و دائمی بوده است چرا که ساختمانها در حد زیادی با استفاده از الوار ساخته می شدنژد.
مجموعه قوانین ژولیوس سزار استفاده موزائیک به عنوان ماده نسوز برای بام را الزامی ساخته و قید می کند که می بایستی فاصله ای به عرض 28/75 اینچ بین ساختمانها حفظ شود.
رم از نظر ساخت کالبدی، شهری غیر طبقاتی بود.
بازارها
اقتصاد رم برپایه واردات کلان استوار بود. رم سه بندر داشت : استیا پورتوس و برکه تیبر که در داخل شهر قرار داشت.
ساحل چپ رودخانه به اسکله هایی که به نام پورتی یا بندرگاه نامیده می شدند تقسیم شده بود رم شهری مملو از مغازه داران کوچک بود که اکثر آنها در طبقات اول ساختمانهای اینسولا به داد و ستد مشغول بودند. سایر داد وستدها نیز به تدریج در محلات و خیابانهای خاصی رونق گرفتند.
مرکز شهر
مرکز اولیه شهر به دو شیوه متفاوت به فشار ناشی از افزایش جمعیت پاسخ گفت. نخست آنکه در جهت جنوب شرقی رشد طبیعی کنترل شده ای یافت که نهایتاٌ در سال 82 میلادی دیوار کلسیوم که از فاصله 600 یاردی و پایین تپه کاپیتولین آغاز شده بود گسترش آنرا متوقف ساخت. دومین عکس العمل ساختن یک سری فوروم های سلطنتی مرتبطی بود که به ترتیبی خاص قرار داشتند.
عنوان فوروم رومانوم به طور کلی به سری ساحتمانها و فضاهائی که در جهت جنوب شرقی گسترش یافته اند اطلاق می شود.
فراغت
یکی از اشتغالات ذهنی عمده امپراتوران رومی، منحرف ساختن نیروی بالقوه ضد حکومتی جماعت شهری بوده و نیل به این مقصود به وسیله کمک های نقدی و غیر نقدی دولت میسر میشد. دولتمردان علاوه بر تغذیه افراد بی بضاعت، می بایستی وسایل تفریح و سرگرمی آنها را در ایام تعطیل فراهم نماید
شهرسازی دوره امپراطوری رم
شهر آوستا
برای اسکان 3000 لشکری بازنشسته کوهرتیس پرائتوریا و خانواده های آنها در نظر گرفته شده بود.
شهر پمپئی
شهر پمپئی نخست در قرن ششم ق.م به عنوان یک کلنیای رومی تاسیس شد و در خلیج ساحل ناپل قرار داشت که هم زیبا و هم بسیار حاصلخیز بود.
اوستیا
در طول جنگهای کارتژ نقش مهمی را به عنوان یک پایگاه دریایی ایفا می نمود و در قرن سوم ق.م به یک بندر تجاری فعال بدل گردید.
شهر تیمگاد
یک نمونه خوب از شهرهای نظامی رومی در شمال آفریقا می باشد.
بریتانیای دوره روم
نخستین حمله ژولیوس سزار به بریتانیا در سال 55 ق.م 5 سال گسترش و توسعه امپراتوری را به دنبال داشت.
در سال 43 ق.م کلادیوس به طور منظم انگلیس، ولز و جنوب اسکاتلند را فتح نمودند. فبل از این فتوحات شهرسازی سیستماتیک در بریتانیا ناشناخته بود.
قدرت روم با ساختن شهرهایی در محل دهکده های موجود قبایل تحکیم گردید.
لندینیوم
لندن نیز که به عنوان یک پایگاه نظامی و مرکز تجاری تاسیس شده بود در سال 60 میلادی دچار حریق شد
احتمالاٌ لندینیوم پس از 43 میلادی و بدنبال موفقیت رومیان در گذشتن از رودخانه بنا گردید.
شهرسازی رومی
شهرسازی روم گام به گام وباگسترش سیاسی ونظامی روم شکل گرفت ورشدیافت.شهرسازی روم درابتدا ارزش های جدیدی نداشت ومجبوربود ازتمدن های دیگرالهام بگیرد.شهرسازی اولیه روم ترکیبی از شهرسازی اتروسکی ویونانی بود.
تازمان سلطه ارتوسک هابرروم شهرهای روم دارای بافت ارگانیک بودولی از زمان آشنایی بیشتر بافرهنگ هلنیستی جذب این فرهنگ شدندواستقرارشهرهای یونانی وارشبه نظامی رابزرگترین سرمشق خود قراردادند.
شهرسازی اصلی این تمدن باایجاد مهاجرنشین های رومی درایتالیا آغازشد ودراروپاوسواحل مدیترانه درشرق وجنوب بسط یافت.نوآوری رومیان درشهرسازی ایجاد شهرک های نظامی بود.این شهرسازی به صورت ایجادپادگان های نظامی و اردوگاه برای حفظ قدرت روم بود این شهرها دراصل نقش اردوگاههای نظامی در منطقه بازی کرده ومستقیما در رابطه بامادرشهرخودروم قرارداشتند.
رسوماتی که در ساخت یک اردوکاه وبعدهایک شهر در روم به کار می رفت
1)انتخاب محل بوسیلیه علامت گذاری
2)مشخص کردنمحدوده یشهر وتقسیم بندی آن
3)مشخص کردن جهت جغرافیایی شهر واحداث خیابن شرقی-غربی آن
4)واگذاری شهربه خدایان جهت حمایت ونگهداری از آنبه وسیلیه مراسم افتتاح
5)احداث یک مذبح گرد درمحل تقاطع دومحوراصلی برای ایجاد رابطه بادنیای زیر زمیتی
مامفورد مدعی است که ایجاد شهرک های تازه برای رومیان دستاورد اجتماعی پرارزشی محسوب می شد.برای مثال این شهرک ها موادغذایی خود راازمناطق پیرامونی تهیه می کردند به این ترتیب تعادل وتوازن میان شهروروستاراحفظ می کردند.
اردوگاههای رومی بیش از آن که جنبه یدفاعی داشته باشند برای تدارک حمله ایجادشده بودند.این اردوگاهها پایگاه تجهیزات وستادارتش ولژیون های بودند که تاحد زیادی حیات آن ها مستلزم حرکت بود.
بنابراین دسترسی مناسب به راههای مهم منطقه ای یکی ازضوابط مکان یابی آن ها محسوس می شد وبه این دلیل رومی هامحل تلاقی جادهها وگذر رودخانه ها رابرای ایجاد اردو گاههای نظامی خود انتخاب می کردند.
به باور رومیان از آن جا بر جهان یک نظم کیهانی حاکم بود که نه تنها جهان رابه 4پاره تقسیم کرده بود بلکه توسط دومحور شمالی-جنوبی وشرقی-غربی به آن ساختاری خاص بخشیده بود ازدیگرسو باورنظامیان رومی که درطراحی شهری نیزسهم داشتند شکل دایره ای شهریا پادگان امکان محاصره به وسیله دشمن رازیاد می کرد ولی در محاصره ی شهرچهار گوش احتیاج به سربازان وپراکندگی بیشتری داشت.به این دلایل شکل خارجی شهرک نظامی رومی یک چهار گوش بود که هرضلع آن به طرف یکی از جهات جغرافیایی بود.در وسط هر ضلع دروازه ای قرار داشت وهر دو دروازه روبرو توسط خیابانی به یکدیگرمتصل می شدند.
خیابان شمالی جنوبی به کاردو یا ویا پرینیسیپالی معروف بود وخیابان غربی-شرفی دکومانوس نام داشت.دوخیابن مذکور به طور معمول همدیگررادر مرکز شهر قطع می کردند.
درنقطه تلاقی آن ها مکانی برای تعبیه یک یادگار مقدس ایجاد می گردید این مکان محل مطلوبی برای ایجاد میدان عمومی ویافوروم بودکه ترکیبی از فضای قدسی اکروپلیس آگورای دنیوی به شمار می آمد.گرچه اصول استقرارشهربر یک ریشه ی مذهبی استوار بوداما طرح شطرنجی وعوارض زمین یاچیز هایی که قبلا احداث شده بوددرتغییر طرح شهرموثرواقع می شد تاطرح باواقعیا عینی بخواند.
درمحل تقاطع دوخیابن اصلی شهر معمولا میدان شهر وکاخ استانداری یا پرآتوری عمارت دادگستری وخزانه یا گنج خانه قرارداشتند.رومیان در ابتدا با محصور کردن اردو گاههای نظامی خود بوسیله دیوار آشنایی نداشتند اما زمانی که شهر مال ونتوم راتسخیر نمودند نظام استقرارش را یادداشت کرده ودر شهرسازی خود به کار بردند.
در اردوگاههای رومی به خاطره مسائل امنیتی اماکن مسکونی وعناصرشهری غیر نظامی ساخته نمی شد ولی در حاشیه ی آن هاوبرای استفاده ساکنین اردوگاه آمفی تئاتر وبعدها تئاتر وسیرک ساخته شد.
مهاجرت هااز روستاها وایجاد حاشیه نشینی سبب شد که مابا شهرهایی مواجه شویم که دارای هسته ای منظم و شطرنجی بوده ولی بقیه ی شهر چهره ای نامنظم داشت.
روم در ایجاد شهرهای کاملا نظامی-هندسی ناموفق بود ولی توانست از تمدن یونان الهام بگبردوعناصر متعددی در شهرهاایجادکند.
معماری رومی برای همه ی امکانات جمعی زندگی چه بازار و..شکل جمغی یافت.گرچه شهر روم حاوی تعداد زیادی از سلول های بیمار بود که یک پیکره سالم بتواند تحمل ان را داشته باشد لیکن بخش وسیع تر آن هنوز بع صورت یک جامعه انسانی عمل می کرد وزدگی عادی روزمره باتمام جنبه هایش در آن جاری بود.
در روم کالج جانشین های اجتماعی هشت اتحادیه ی صنفی اصلی اقتصادبودندکه هرگزمورد توجه مقامات دولتی قرارنداشتند.
شهرسازی روم گام به گام وباگسترش سیاسی ونظامی روم شکل گرفت ورشدیافت.شهرسازی روم درابتدا ارزش های جدیدی نداشت ومجبوربود ازتمدن های دیگرالهام بگیرد.شهرسازی اولیه روم ترکیبی از شهرسازی اتروسکی ویونانی بود.
(تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص131)
تازمان سلطه ارتوسک هابرروم شهرهای روم دارای بافت ارگانیک بودولی از زمان آشنایی بیشتر بافرهنگ هلنیستی جذب این فرهنگ شدندواستقرارشهرهای یونانی وارشبه نظامی رابزرگترین سرمشق خود قراردادند. (تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص 131)
شهرسازی اصلی این تمدن باایجاد مهاجرنشین های رومی درایتالیا آغازشد ودراروپاوسواحل مدیترانه درشرق وجنوب بسط یافت.نوآوری رومیان درشهرسازی ایجاد شهرک های نظامی بود.این شهرسازی به صورت ایجادپادگان های نظامی و اردوگاه برای حفظ قدرت روم بود این شهرها دراصل نقش اردوگاههای نظامی در منطقه بازی کرده ومستقیما در رابطه بامادرشهرخودروم قرارداشتند. (تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص131و132)
رسوماتی که در ساخت یک اردوکاه وبعدهایک شهر در روم به کار می رفت
1)انتخاب محل بوسیلیه علامت گذاری
2)مشخص کردنمحدوده یشهر وتقسیم بندی آن
3)مشخص کردن جهت جغرافیایی شهر واحداث خیابن شرقی-غربی آن
4)واگذاری شهربه خدایان جهت حمایت ونگهداری از آنبه وسیلیه مراسم افتتاح
5)احداث یک مذبح گرد درمحل تقاطع دومحوراصلی برای ایجاد رابطه بادنیای زیر زمیتی
مامفورد مدعی است که ایجاد شهرک های تازه برای رومیان دستاورد اجتماعی پرارزشی محسوب می شد.برای مثال این شهرک ها موادغذایی خود راازمناطق پیرامونی تهیه می کردند به این ترتیب تعادل وتوازن میان شهروروستاراحفظ می کردند. (تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص132 )اردوگاههای رومی بیش از آن که جنبه یدفاعی داشته باشند برای تدارک حمله ایجادشده بودند.این اردوگاهها پایگاه تجهیزات وستادارتش ولژیون های بودند که تاحد زیادی حیات آن ها مستلزم حرکت بود. (تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص133)
بنابراین دسترسی مناسب به راههای مهم منطقه ای یکی ازضوابط مکان یابی آن ها محسوس می شد وبه این دلیل رومی هامحل تلاقی جادهها وگذر رودخانه ها رابرای ایجاد اردو گاههای نظامی خود انتخاب می کردند. (تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص133)
به باور رومیان از آن جا بر جهان یک نظم کیهانی حاکم بود که نه تنها جهان رابه 4پاره تقسیم کرده بود بلکه توسط دومحور شمالی-جنوبی وشرقی-غربی به آن ساختاری خاص بخشیده بود ازدیگرسو باورنظامیان رومی که درطراحی شهری نیزسهم داشتند شکل دایره ای شهریا پادگان امکان محاصره به وسیله دشمن رازیاد می کرد ولی در محاصره ی شهرچهار گوش احتیاج به سربازان وپراکندگی بیشتری داشت.به این دلایل شکل خارجی شهرک نظامی رومی یک چهار گوش بود که هرضلع آن به طرف یکی از جهات جغرافیایی بود.در وسط هر ضلع دروازه ای قرار داشت وهر دو دروازه روبرو توسط خیابانی به یکدیگرمتصل می شدند. (تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص134)
خیابان شمالی جنوبی به کاردو یا ویا پرینیسیپالی معروف بود وخیابان غربی-شرفی دکومانوس نام داشت.دوخیابن مذکور به طور معمول همدیگررادر مرکز شهر قطع می کردند.
درنقطه تلاقی آن ها مکانی برای تعبیه یک یادگار مقدس ایجاد می گردید این مکان محل مطلوبی برای ایجاد میدان عمومی ویافوروم بودکه ترکیبی از فضای قدسی اکروپلیس آگورای دنیوی به شمار می آمد.گرچه اصول استقرارشهربر یک ریشه ی مذهبی استوار بوداما طرح شطرنجی وعوارض زمین یاچیز هایی که قبلا احداث شده بوددرتغییر طرح شهرموثرواقع می شد تاطرح باواقعیا عینی بخواند. (تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص135)
درمحل تقاطع دوخیابن اصلی شهر معمولا میدان شهر وکاخ استانداری یا پرآتوری عمارت دادگستری وخزانه یا گنج خانه قرارداشتند.رومیان در ابتدا با محصور کردن اردو گاههای نظامی خود بوسیله دیوار آشنایی نداشتند اما زمانی که شهر مال ونتوم راتسخیر نمودند نظام استقرارش را یادداشت کرده ودر شهرسازی خود به کار بردند. (تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص135)
در اردوگاههای رومی به خاطره مسائل امنیتی اماکن مسکونی وعناصرشهری غیر نظامی ساخته نمی شد ولی در حاشیه ی آن هاوبرای استفاده ساکنین اردوگاه آمفی تئاتر وبعدها تئاتر وسیرک ساخته شد. (تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص135)
مهاجرت هااز روستاها وایجاد حاشیه نشینی سبب شد که مابا شهرهایی مواجه شویم که دارای هسته ای منظم و شطرنجی بوده ولی بقیه ی شهر چهره ای نامنظم داشت. (تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص135)
روم در ایجاد شهرهای کاملا نظامی-هندسی ناموفق بود ولی توانست از تمدن یونان الهام بگبردوعناصر متعددی در شهرهاایجادکند. (تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص136)
معماری رومی برای همه ی امکانات جمعی زندگی چه بازار و..شکل جمغی یافت.گرچه شهر روم حاوی تعداد زیادی از سلول های بیمار بود که یک پیکره سالم بتواند تحمل ان را داشته باشد لیکن بخش وسیع تر آن هنوز بع صورت یک جامعه انسانی عمل می کرد وزدگی عادی روزمره باتمام جنبه هایش در آن جاری بود.
در روم کالج جانشین های اجتماعی هشت اتحادیه ی صنفی اصلی اقتصادبودندکه هرگزمورد توجه مقامات دولتی قرارنداشتند. (تاریخ شهر-دکترجهانشاه پاکزاد-1390-ص136)
بر اساس افسانه های باستان رومی روز 22 آوریل سال 753 قبل از میلاد را تارسخ تاسیس روم میدانند.به طور معمول تمدن روم را به 4 دوره تقسیم می کنند :
- از قرن دهم پیش از میلاد تا سال 753 قبل از میلاد. دوران اولیه شکل گیری
- از سال 753 قبل از میلاد تا 508 قبل از میلاد. دوران پادشاهی
- از سال 508 قبل از میلاد تا 30 قبل از میلاد دوره جمهوری
- و از سال 30 قبل از میلاد تا 395 میلادی .دوره امپراطوری
خواستگاه اولیه ی تمدن روم باستان شبه جزیره ای چکمه ای شکل به نام آپنین واقع در مرکز دریای مدیترانه می باشد .
به طور کلی در تمدن اولیه ی روم طبقات اجتماعی آن به 4 دسته ی زیر خلاصه می شود:
1- پاتریسین ها : طبقه ممتاز جامعه بودند .آنها زمین هایی را که تا آن زمان عمومی بود تصاحب کرده و با استفاده از موقیعت ممتاز خود اموال دیگران را نیز تصاحب می کردند .
2– وابستگان : پاترسین ها سایر اعضای طایفه را به مقام وابستگان خود تنزل دادند .این طبقه مجبور شد قطعه زمین خود را از پاتریسین ها بگیرند و به آنها خدمت کنند . در عوض پاتریسین ها متعهد می شدند که از آنها حمایت کنند .
3- پلبین ها : این قشر بیشترین جمعیت روم را به خود اختصاص میداد.آنان یا کشاورزان خرده بودند و یا در حرف و صنایع دستی یا معاملات کوچک اشتغال داشتند .
4- برده ها : پایین ترین سطح نظام طبقاتی را برده ها تشکیل می دادند.
بعدها مبارزه بین پلمین ها و پاتریسین ها خود عاملی در تجزیه ی جامعه ی طایفه ای شد و پلبین ها در ردیفی برابر با پاتریسین ها قرار گرفتند. مساله اساسی آنها ،مساله حق استفاده از زمین بود. پلبین ها می خواستند که آنها نیز با کسب حقوق مساوی با پاتریسین ها بتوانند از این زمین ها و امتیازات آن استفاده کنند . پلبیین توانستند به تدریج امتیازات زیادی را از پاتریسین ها بگیرند.آنها در طول زمان چنان قدرت خود را گسترش دادند که توانستند به نظارت بر لوایح قانونی سنا دست یابند .از این پس پلبین ها و پاتریسین ها تنها طبقه حاکم یعنی شهروند روم را تشکیل می دادند و به لحاظ ثروت و وظایف متمایز می شدند .
از لحاظ سیاسی نیز تمدن روم از 3 رکن سیاسی تشکیل شده بود :
1- رکس : در روم اولیه شاه بیشتر رییس قبیله و نماینده ی منافع مشترک طایفه ها بود .قدرت او موروثی نبود و از طرف سران طایفه ها و از جانب پاتریسین ها انتخاب می شد.
2 –سنا : شورای ریش سفیدان یا سران طایفه ها بود که در ابتدا صد نفر و بعدها به 300 نفر رسید .
3 – مجمع عمومی ( کومیس ) : یکی از قدیمی ترین سازمان های روم بود .
کومیس ها بنا به دعوت رکس تشکیل جلسه میدادند و در مورد مسائلی از قبیل جنگ و صلح قوانین ،مالیات و غیره از طریق رای سرانه در داخل هر یک از 30 طایفه تصمیم می گرفتند .در دوره ی سلطنت تارکین ها ، که از قبیله ی اتروسک ها بودند ، روم به شهری بزرگ تبدیل شد و سراسر لاتیوم را تصرف کرد .در پایان قرن ششم قبل از میلادی این اوضاع سیاسی تغییر کرد و در سال 510 قبل از میلاد اتروسکی ها از روم رانده شدند . در دوره بعد از این استبداد از میان رفت و مصالح عموم برقرار گردید و بدین سبب دولت روم جمهوری نام گرفت .ولی جمهوری روم از همان ابتدا تجسمی از سلطه ی نظامیان ثروتمند و پاتریسین های سنا بود و در آن برای مردم عادی جایی نبود .
سنا مهم ترین سازمان سیاسی روم به حساب می آمد.انتخاب کنسول ها،کوئیستورها،آدیل ها،پراتورها و پونتیفیس ها نیز جزو وظایف سنا بود.بالاترین مقام ها کنسول ها بودند . وظیفه ی پراتورها قضاوت و اداره ی نظامی ایالت های تحت اشغال رومی بود .
کوئیستور ها و پروکوراتورها مسئول اداره ی خزانه ی دولت بودند . آدیل ها کارمند مسئول رتقو فتق امور بازار ساخت و ساز و تامین قلعه ی جامعه بودند و پو نتیفیس ها عضو بالاترین شورای موبدان روم قدیم بودند .
برای رومی ها تسخیر جزیره ی سیسیل موضوعی وسوسه انگیز و جذاب بود که در جنگ با کارتاژ که آن را پونیک اول نامیدند ،جزیره ی سیسیل و چند جزیره ی دیگر را به اشغال در آوردند .در سال 218 قبل از میلاد دومین جنگ پونیک شروع شد و با پیروزی رومیان خاتمه یافت .
در این بین که تعداد بردگان روز به روز افزونتر می شد قیامی از ناحیه ای از طبقه ی بردگان به فرماندهی اسپارتاکوس روی داد.این قیام گرچه با شکست مواجه شد اما مقدمه ای برای سقوط جمهوری روم شد .
عصر طلایی روم در سال 192 م با کشته شدن آخرین پادشاه آنتونین ها ،یعنی کومودوس به پایان رسید .
در شرایط اقتصادی تا قرن دوم پیش از میلاد ابزار کار در معادن ،مزارع و کشتی ها بسیار ابتدایی بودند .در دوران برده داری ابزار کار گران بها و گله های باارزش را نمی شد به دست بردگان که هیچ سودی از ارتقای کیفیت تولید نمی بردند سپرد .درآمد ساکنین روم تنها به فعالیت های تولیدی محدود نمی شد . بخش اعظم ثروت رومیان از راه غارت کشورهای شکست خورده به دست می آوردند .تجار رومی نیز با تجارت برده جیب خود را می انباشتند . تا قرن سوم میلادی راه های زمینی و آبی(دریایی و رودخانه ای ) دارای امنیت کافی بوده و به رشد تجارت کمک می رساندند..در مورد شرایط مذهبی رومیان نیز می توان گفت رومیان به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند و خدایان زیادی را می پرستیدند.آنها خدایان خویش را ارواح یا نومینا می نامیدند .آنها افزون بر خدایان خود خدایان اقوام مغلوب را نیز به جمع خدایان خود می افزودند .هیچ دینی تا کنون این همه خدا نداشته است .آنها علاوه بر خدایان نیک و خوب ،خدایان بد و شر هم داشتند .علاوه بر این خدایانی خانگی ومحافظ خانه و خانواده داشتند که به لار معروف بودند .این در روم به دو دسته ی دین مردم و دین حکومت تقسیم می شدند .در اواخر قرن سوم میلادی مسیحیت در امپراطوری روم انتشار چشمگیری حاصل کرد اما تمدن رومی چه قبل از مسیحیت و چه بعد از آن آمیخته با خرافات بود .شرایط فکری رومیان بر این باور بود که تمدن نمی بایست از حالت بدوی و وحشی آدمیان دور بماند .
بعد از فتح یونان توسط رومیان فلسفه ی یونانیان بر فلسفه ی رومیان چیره گشت و رومیان در حالی که در جنگ پیروز بودند در زمینه ی فکری شکست خوردند.از آن پس زندگی روحی ، هنری و دینی روم ملهم از جهان هلنیسینی شد .آنها با اخذ خط یونانی ،الفبای خود را که الفبای لاتین نامیده می شد تنظیم نمودند .سالنامه ی میلادی نیز در واقع همان سالنامه ی رومی است که تغییر اندکی یافته و اسامی لاتینی ما ه ها همچنان حفظ شدند .
شهرسازی اصلی این تمدن با ایجاد مهاجر نشین های رومی در ایتالیا آغاز شد . نوآوری رومیان در شهرسازی را می توان در ایجاد شهرک های نظامی خلاصه کرد .
به طور کلی رسومی را که در ساخت اردوگاه و بعدها یک شهر رومی بکار می رفت در موارد زیر خلاصه میشود :
1- انتخاب محل بوسیله ی علامت گذاری
2- مشخص کردن محدوده ی شهر و تقسیم بندی آن
3 – مشخص کردن جهت جغرافیایی شهر و احداث خیابان شرقی – غربی آن
4 – واگذاری شهر به خدایان جهت حمایت و نگه داری از آن بوسیله ی مراسم افتتاح
5 – احداث مذبح گرد در محل تقاطع دو محور اصلی برای ایجاد رایطه با دنیای زیرزمین .
اردوگاه های رومی بیش از آنکه جنبه ی دفاعی داشته باشند برای تدارک حمله ایجاد شده بودند .دسترسی مناسب به راه های منطقه ای یکی از ظوابط مکان یابی آنها محسوب می شد وبه همین دلیل رومی ها محل طلاقی جاده ها و گذر رودخانه ها را برای ایجاد اردوگاه های نظامی خود انتخاب می کردند .به باور رومیان نظمی کیهانی بر جهان حاکم بود که نه تنها جهان را به 4 پاره تقسیم کرده بود بلکه توسط دو محور شمالی – جنوبی و شرقی – غربی به آن ساختاری خاص بخشیده بود . از دیگر سو،شکل دایره ای شهریا پادگان امکان محاصره به وسیله ی دشمن را زیاد می کرد.ولی در محاصره ی شهر چهار گوش احتیاج به سربازان و پراکندگی بیشتری بود.به این دلایل ،شکل خارجی شهرک نظامی رومی یک چهر گوش بود که هر ضلع آن به طرف یکی از جهات جغرافیایی بود.در وسط هر ضلع دروازه ای قرار داشت و هر دو دروازه ی روبرو توسط خیابانی به یکدیگر متصل می شدند.خیابان شمالی جنوبی به کاردو یا پرینسیپالی معروف بود و خیابان غربی شرقی دکومانوس نام داشت.دو خیابان مذکور به طور معمول همدیگر را در مرکز شهر قطع می کردند. در نقطه ی تلاقی آن ها مکانی برای تعبیه یک یادگار مقدس ایجاد می گردید.این مکان محل مطلوبی برای ایجاد میدان عمومی یا فوروم بود که ترکیبی از فضای قدسی اکروپولیس و آگورای دنیوی به شمار می آمد.
در محل تقاطع دو خیابان اصلی شهر معمولا میدان شهر و کاخ استانداری یا پرآتوری،عمارت دادگستری و خزانه یا گنج خانه قرار داشتند.
زمانی که رومی ها در سال 275 ق.م شهر مال ونتوم را تسخیر کردند،نظام استقرارش را یادداشت کرده و در شهر سازی خود بکار بردند.
در اردوگاه های رومی به خاطر مسائل امنیتی اماکن مسکونی و عناصر شهری غیر نظامی ساخته نمی شد ولی در حاشیه ی آنها آمفی تئاترها و بعدها تئاتر و سیرک ساخته شد.این عناصر به تبدیل به مراکزی شدند که در پیرامون آهنا تجار و خانواده هایشان و خانواده های سربازان و مامورین پادگان اقامت گزیده و به سرعت زندگی شهری و غیر نظامی و تجاری موسوم به کانابه آ را شکل داد.
مهاجرت از روستاهای مناطق مفتوحه و... به شهرها و ایجاد حاشیه نشینی توسط این افراد در حول و حوش یک شهرک نظامی که نه با تقسیم بندی رومی آشنایی داشتند و نه از آن تبعیت می کردند سبب شد که ما با شهرهایی مواجه شویم که داری هسته ای منظم و شطرنجی بوده ولی بقیه شهر چهره ای نامنظم داشته باشد.
روم با الهام از تمدن یونان و مطابق سیستم اجتماعی اقتصادی برده داری خویش توانست عناصر متعددی را در شهر ایجاد کند که عبارتن از از:بارو،میدان،خیابان،معابد،مناطق مسکونی،بتغ،تاترو...
معمار رومی برای همه ی امکانات جمعی زندگی یک شکل جمعی یافت و بیش از هزار سال بعد برخی از این اشکال به فضاهای شهری داده شد.مانند شکل مستطیلی یا چرخش تند در میدان ناونا.
در این بین نهاد های تازه ای برای جبران فساد نهایی مدنی و زندگی خانوادگی پدید آمد.این نهاد های تازه (کالج ها) یا (انجمن ها) بودند که هرگز مورد توجه خاص مقامات دولتی قرار نداشتند.این گروه ها مراسم خانوادگی را که دوام خود را از دست داده بود،پایدار کردند.
عناصر شهری روم
1-برج و باروها
برای اتروسک ها و اقوام ایتالیک بارو نماداستقلال شهر بود.در دوره ی رومی ها بارو به نمادی از قدرت و نظم امپراطوری نیز تبدیل گردید.مهندسی رزمی رومیان اتروسکی ایتالیک را با موادی از طرز ساخت هلنیستی تلفیق کرده و ترکیبی از مزایای هردو فرهنگ را در باروها گنجاند.
رومیان با بلوک های سنگی مکعبی شکل همسان و به صورت دیواره های دوجداره ی هلنیستی به احداث باروها یخود پرداختند.یکی از معروفترین باروهای دوجداره ی باقیمانده از رومی ها را می توان در شهر پمپئی مشاهده نمود.
باروها در ابتدا دارا ی برج نبودند و در آنها یی کعه برج وجود داشت نیز برج ها کوچک بودند.از قرن سوم قبل از میلاد برج ها برای تقویت باروها و محلی برای فلاخن ها بزگتر شدند.در دوره ی امپراطوری شکل مربع برج ها به تدریج به تبدیل به نیم دایره شد و بسته به شرایط توپوگرافیک و نیاز،فاصله ی بین برج ها را تعیین می کردند.
نقاط رسوخ به شهر فقط از دروازه ها امکان پذیر بود.در بسیاری از شهرهای ملهم از اتروسک ها برای عبور از دروازه ها باید از زیر یک طاقی گذر می کردند.ساخت قوسی دیواره های دروازه ها تا اواخر دوره های امپراطوری دوام آورد و تنها تغییری که در آن به وجود آمد تعبیه ی یک یا دو ورودی فرعی در کنار این دروازه ها برای عابرین پیاده بود.یکی از سالم ترین دروازه ایی که از دوران روم باقی مانده است در شهر تریر آلمان قرار دارد و معروف به دروازه ی سیاه می باشد.
2-رابطه ی توده و فضا
کاربرد فضای خالی در مرکز شهر به صورت میدان(فوروم) زمینه ای برای عناصر با شکوه مانند کاخ ها و معابد،به صورت مکرر به چشم می خورد و به دلیل وفور میادین،تعادل بین توده و فضادر ساختار کلی شهر به خصوص در مرکز از بین می رود.
با راه یافتن فضای خالی در دل توده ی مسکونی به شکل حیاط مرکزی در مساکن رومیان کاربد این فضا از تکرار و تداوم برخوردار شده و از اعتبار و ارزش فضای باز شهری (میدان یا فوروم) می کاست.
از دیگر فضاهای باز ،حیاط خلوت پریستیل(در پشت حیاط مرکزی به عنوان عرصه های خصوصی تر زندگی) است که در کنار حیاط های مرکزی ایجاد میشد.
رومی ها با ایجاد فضاهای نیمه شفاف (رواق های ستون دار)بر گرداگرد احجام خود ،در پی تبدیل مرحله به مرحله ی فضای پر به خالی و بالعکس بودند.
ناظر پس از ادراک فضای خالی بلافاصله وارد توده نمی شد.بلکه ابتدا وارد فضای نیمه پر(رواق)اطراف حجم شده و سپس فضای پر را ادراک می کند.به طور کلی می توان گفت فضاهای باز روم ،نقش مهم تری نسبت به فضاهای مشابه در شهرهای اولیه ایفا می کردند.پارک های اطراف کاخ های سلطنتی از جمله ی نخستین فضاهای بازی بودند که برای تفریحات معمولی در داخل شهر ایجاد شدند.
3-میدان
الگوی اولیه ی فروم میدان مشقی بود که در تقاطع دو محور اصلی اردوگاه شکل گرفته بود.محل پرآتوری در کنار آن نیز به طور معمول در محل سابق چادر فرمانده ی پادگان و اردوگاه بود.در طول زمان میدان شهرهای رومی مرکزی تجاری ،اداری،سیاسی بود و درآن بازار برپا می شدو فروشندگان سیار در آنجا داد و ستد می کردند.در اطراف فوروم مراکز تجاری و اداری قرار داشت که با ساختمان سنا دادگاه ها و معبد اصلی بدنه ای محصور را برای فوروم ایجاد می نمودند.به تدریج امپراطوران رومی توجه بیشتری به فوروم مبذول داشتندو بر وسعت آن افزودند.ویتروویوس نظریات بسیار مشخصی درباره اندازه آرمانی فوروم داشت.او با پیشنهاد تناسب سه به دو برای طول و عرض فوروم به این نتیجه می رسد که این تناسب ،شکل مستطیلی را خواهد داد که بر حسب نیاز و جمعیت استفاده کننده از آن می توان آن را بزگتر یا کوچکتر در نظر گرفت.
بهترین نمونه میدان فوروم رومانوم بود که نه تنها کانون حیات عمومی روم بود بلکه قلب امپراطوری نیز به حساب می آمد.فوروم در واقع ترکیبی از آگورا و آکروپولیس بود و هیچ ویژگی تازه ای را نشان نمی داد که نتوان آن را در نمونه های یونانی هلنیستی شناخت.تنها چیز جدید آن شاید تمرکز عظیم تر فعالیت های گوناگون یا درجه ای بالاتر از نظم و ترتیب رسمی و همچنین وسعت و شکوه عناصر رومی داشت.
تفاوت دیگر فوروم و آگورا نقشی است که فوروم برای قومی جنگجو در عرضه ی غنائم جنگی و رژه های نظامی بازی می کرد.کاربرد تضارب آرای آگورا های یونانی به تدریج کم رنگ تر و محو شد.حتی سکوهایی که در آگورا برای ارائه ی خطابه و شعر برپا میشد در این تمدن به سکوی مجسمه ی سرداران پیروز تغییر کارکرد داد.
4-خیابان
در مورد مسیر رومی می توان گفت که شبکه ی حرکتی به عوض آنکه در سرتاسر طول شهر امتداد یابد،چنبره می زد و به یک مدار بسته در خود به فضایی بدل می شد که خاص همین منظور کنار گذاشته می شد.
پس از آتش سوزی معروف دوران حکومت نرون در روم ساختمان های محقر و خیابانهای مشخصا نا مناسب شهر به منظور ایجاد موقعیت برای باسازی جامع شهر از میان رفتند.رومی ها سه نوع مسیر برای خود در نظر می گرفتند.گذرهایی فقط برای پیاده ها،ایتینرا،گذرهایی که تنها یک گاری قادر به عبور از آن بوده،اکتوس و ویا که عبور دو گاری از کنار یکدیگر را فراهم می ساخت.
فوروم ها همیشه در کنار خیابان ها طراحی شده اند اما هیچ گاه خیابان ها عملا از درون آنها گذر داده نشده اند.حتی تقاطع هایی که در معرض دید قرار داشت توسط رومی ها با عناصر بارز معماری نشانه گذاری می شد. ویتروویوس پیشنهاد کرد خیابان های فرعی و کوچه ها طوری احداث شوند که جلوی حرکت باد های نامطبوع گرفته شود.در شهر روم این دوره خیابان های پهن تجاری ،سراسر مزین به رواق بود.این نوع خیابان برای نخستین بار جای بازار باز و متمرکز را در میدان گرفت گرچه گاهی این بازار به یک میدان گرد ختم می شد.ررسی دقیق تر روم نشان می دهد که در نظام خیابان کشی آن چندان کا ر مهمی صورت نگرفته است.تنها در شهرهای مهاجر نشین و کوچک رومی بود که نظ واقعی جریان داشت.در این شهرها بسیاری از خیابان های دارای سواره رو سنگفرش بودند و شبکه ی زیرزمینی آب های سطحی را به بیرون شهر و رودخانه منتقل می کرد.
5-خانه های مسکونی
در روم و اکثر شهرهای رومی محله بندی مانند شهرهای مشرق زمین وجود نداشت.بافت شهرهای رومی نیز مانند هرجای دیگری متاثر از شکل خانه هایشان بود.خانه های رومی نیز مانند اسلاف خود در ابتدا محصور و داری یک حیاط مرکزی بودند.خانه های اولیه شهر روم (دوره ی آهن) کلبه هایی ساده بود که به وسیله ی تیر و ستون ها ی چوبی برپا شده بود.خانه های رومی درون گرا بودند.یک یا دوطبقه ساخته میشدند و هیچ پنجره منفذی به بیرون نداشتند.نور اتاق ها از بالا و به وسیله ی حیاط مرکزی که به آتریوم معروف بود تامین میشد.چیزی نگذشت که که ایده ی تفکیک بخشی از خانه ها و ایجاد مغازه ها و کارگاه ها در جوار راه های عبوری به وجود آمد.از سوی دیگر به تدریج خانه های مسکونی شروع به احداث پنجره به طرف کوچه کردند.ادامه ی این برون گرایی به آپارتمان سازی در شهرهای پرجمعیت روم مانند استیا نیز منجر گردید.
موریس سیر تکاملی شهر های رومی را که به هیچ وجه برنامه ریزی شده نبود به صورت زیر تقسیم بندی میکند:
1-ویلا:کوشکی در میان باغ
2- خانه هایی با حیاط مرکزی و بدون پنجره به طرف کوچه
3-خانه هایی با حیاط مرکزی و حیات خلوت
4- خانه هایی با حیاط مرکزی و حیات خلوت یا یک مغازه در کوچه
5-خانه هایی یک یا دوطبقه که بدنه ی آن را مغازه ها پوشانده اند.
6-خانه هایی چند طبقه (تا ارتفاع 20متر)که طبقه ی اول و دوم آن تجاری بود.
ساختمان های عمومی روم
1-تئاترها
تئاترها نیز به عنوان یکی از عناصر کالبدی شهرهای رومی حائز اهمیت بودند.بزرگترین تفاوت تئاتر های رومی با یونانی در استوانه ای بودن حجم کلی آن است.آنها شبیه استادیوم های امروزی بنا می شدند.در بعضی اوقات به خاطر شرایط توپوگرافی طبیعی زمین آن را به صورت دایره ای کامل در می آورند.به دلیل اینکه حجم آنها شبیه دو تئاتر بهم چسبیده ی یونانی بود به آن آمفی تئاتر (به معنای دوتئاتره مانند دوزیستی در حیوانات)می گفتند.
2-سیرک ها
رومیان به خاطر خلق و خوی خود چندان طرفدار مباحث فکری نبودند.و از تئاتر و سیرک به ندرت برای نمایش آثار ادبی استفاده می کردند.چون آنها معتقد بودند که آدمی نباید از حالت بدوی و وحشی دور باشد در این تئاتر ها و سیرک ها گاهی با هم پیکار می کردند و گلادیاتورها را به جان هم می انداختند.
3-حمام های رومی
حمام ها نیز یکی از عناصر کالبدی این تمدن بودند.رومی ها اغلب اوقات فراغت خود را یا در استادیوم ها(تئاترها)یا در حمام می گذراندند.از جمله ی این حمام ها حمام کارالا است که دارای تجهیزاتی مانند مغازه،استادیوم،توالت،کتابخانه،موزه،و...بوده است.همچنین این حمام ها نقش مهمی در گذراندن اوقات فراغت پاتریسین ها بازی می کرد.شاید بتوان گفت مشخص ترین کمک روم به بهداشت و سیمای شهر،ایجاد گرمابه بود که از همان قرن دوم پیش از میلاد در رم متداول بوده است.
مشخصات حمام رومی= جای وسیع بسته ای که جمعیت زیادی را در بر می گرفت.یک تاتلار با شکوه که به تالار دیگر راه می یافت.با حمام های داغ،ولرم و سرد.اطاق ماساژ و اطاق برای لمیدن،ورزش، بازی و....
4-معابد رومی
از جمله دیگر عناصر کالبدی به شما ر می رود.در ابتدا به شیوه معابد اتروسکی و به صورت مستطیل و بعدها به صورت مدور ساخته شد که معروف ترین آنها پانتئون است.در نقاط عمده ی تقاطع خیابان ها و یا در پیرامون شهر ساخته می شد.علت متعدد بودن،زیاد بودن تعداد خدایان آنها بود.
تاسیسات زیر بنایی
نخستین شبکه دفع فاضلاب در حدود 578ق.م به صورت کاریزی روباز ساخته شد.فاضلاب بزرگ کلوآکاماگزیما در سده ی ششم پیش از میلاد در مقیاس عظیمی ساخته شد.هنوز هم این فاضلاب مورد استفاده قرار می گیرد.فاضلاب بزرگ مورد اشاره از نظر زمانی مقم بر لوله کشی آب از چشمه ها و رودخانه ها ی دور دست ساخته شده است.شاید به این خاطر که آب رسانی محلی بوسیله ی چاه تا سال 109 میلادی کافی به نظر می رسید.آنها برای گذراندن آب از تپه ماهورهای اطراف شهر در شبکه ی آبرسانی از آبراه ها استفاده می کردند که تلفیقی از قنات ها و پل چوبی ها بود که در نهایت به آب انبارهایی در شهر می رسیدندو از طریق منابعی که در ارتفاع قرار داشتند در سطح شهر پخش می شدند.
طاق نصرت
یکی دیگر از عناصر کالبدی که در جامعه ی شبه نظامی رومی به فراوانی دیده می شود طاق نصرت می باشد.این طاق نصرت به افتخار و یادبود پیروزی سرداران و امپراطوی های رومی به پا می شد.
ضوابط شهرسازی
تعدادی از این ضوابط: الف-معبر: هر مالکی می بایستی حدود 80 سانتی متر از عرض و طول زمین را برای عبور پیاده خالی می گذاشت. - پیاده رو با عرض 66 سانتی متر -راه مال رو با عرض 135 سانتی متر -راه سواره رو با عرض270 سانتی متر -قوانینی جهت رعایت بهداشت و نظافت خیابان ها توسط همسایگان ب- قوانینی جهت اجاره ،احداث،یا تخریب ساختمان ج- قانون لکس جولیا مانیسیپال(توسط ژولیوس گذاشته شده بود) مربوط به مرمت و نگهداری شبکه ارتباطی شهر و خانه ها د- قوانینی راجع به تصرف زمین های موات شهری و....
باغسازی
- باغ های قصری
کاخ ها در این باغ ها محصور بودند.فضای باز بزرگی که از طریق کلونادها و رواق هایی که به سمت اتاق ها کشیده می شدند.به تدریج با فضای بسته یکی می شد و در آن فواره ها،گل و گیاه کاری های بسیار زیبایی قرار داشت
باغ های ویلایی
این باغ های موزه ترکیبی از یک پارک مجسمه ،یک پارک ورزشی،یک جایگاه برای ضیافت و یک زمین گسترده زیبا با آبشارها و غارهای مقدس بود.نوع دیگر آن ویلاهای شهری بود.همچنین از انواع دیگر آن می توان به ویلاهای حومه ای و ویلاهای کنار دریا نیز اشاره کرد
باغ های شهری
دارای فضای باز کافی برای سبزی کاری و باغبانی داشتند.این نوع خانه ها بیشتر در پمپئی و هرکولانیوم به چشم میخورند.در این باغ ها ،مجسمه ها،غارهای مصنوعی،و گیاهانی به شکل آرایشی هرس شده اند.جنس مجسمه ها سفال و مرمر بوده است.ساعت آفتابی در اغلب آنها وسیله ای تزیینی و کاربردی بود.نقاشی هایی از مناظر باغ رو ی رواق ها کشیده شده بود که ابعاد باغ را بزگتر نشان میدادو.....
معرفی برخی شهرهای روم
1- نویس
یکی از شهرهای حفاری شده ی رومی ها در آلمان نوائسیوم(نویس در کنار راین)می باشد.یکی از مراکز مهم حفاظتی مرز شمالی روم بود.خندق و بارویی چهارگوش با ابعاد 400 متر عرض و 600 متر طول شهر را در بر می گرفت.دو خیابان متقاطع شهر را به دو قسمت مساوی به نام های پرائتنتورا و رتنتورا تقسیم می کرد.خیابان طویل تر خیابان پرآتوری نام داشت که دو منطقه ی کاملا متقارن در کنار آن بودند.
2- تیمگاد
یک نمونه ی خوب از شهرهای نظامی رومی در شمال آفریقا می باشد که این شهر انبار غله ی روم محسوب میشد.در ابتدا مربعی با اضلاع به طول 380 یارد و دارای بافت شطرنجی غیر قابل انعطاف بود که یازده خیابان متقاطع در دو جهت مختلف بلوک های شهری مربع شکل با ابعاد 23*23 یارد بوجود می آوردند.
3-پمپئی
در اصل توسط یونانی ها به عنوان یک شهر مهاجر نشین در شش قرن قبل از میلاد بنیان نهاده شد و ترکیب آن با شهرهای متاخر عهد هلنی مطابقت دارد.از قرن 5ق.م جزئ حوزه ی نفوذ اتروسک ها شد و بعد به دست سامنیت ها تصرف شد.این شهر مجددا باسازی شد و در سال 80ق.م یک شهر رومی شد.جمعیت این شهر درآن زمان بین 8هزار نفر بود.این شهر دارای یک شبکه ی شطرنجی آزاد بود که از فوروم آغاز شده و گسترش یافته بود.دارای 8 دروازه و 12 برج بود.خیابان های فرعی با 3متر عرض بلوک های شهری با اینسولاها را بوجود می آوردند.دو تئاتر و یک آمفی تئاتر مجلل داشت.در سال 79میلادی توسط فوران آتش فشان وزو این شهر با ساکنینش به زیر خاکستر رفت.
4-کلن
یکی از شهرهای تاریخی آلمان است که رومی ها آن را برای استقرار خود ساخته بودند.رومی ها آن را کلونیاکلودیا اگری پنسیس می نامیدند.در زمان رومیان شهر دارای یک فوروم و سه کلیسا به نام های سن مارتن بزرگ،سن کلمبیا و سانتاماریا بوده است.
5-قسطنطنیه
در زمان امپراطور کنستانتین در ناحیه ی استانبول فعلی به منظور ساختن روم جدید با آیین مسیحی در امپراطوری ایجاد شد.موقعیت طبیعی آن به صورت رابطی بین آسیا و اروپا بود.وضعیت طبیعی این شهر روی معماری آن نیز تاثیر گذاشته بود و بیشتر شبیه یونان بود تا روم.دارای یک مجلس سنا و دولت ،کاخ ها و ویلاها و ملک های مربوط به سناتورهای رومی بود.
6-تریر( آگوستاتروئوروم)
در ساحل رودخانه ی موزل در جنوب غربی آلمان و مرز لوزامبورگ قرار دارد.در ابتدا مرکز قوم ترور بود و در سال 43 میلادی به دستور کلاودیس تبدیل به شهر رومی شد.از مستطیلی به طول 1950 متر و عرض 1450 متر تشکیل شده بود.دروازه های معروف آن پودتاآلبا در جنوب،پورتانیگرا(دروازه ی سیاه) در شمال و دروازه ی ساحلی می باشد.شبکه ای شطرنجی دارد.حمام های باربارا و قیصر،آمفی تئاتر و یک معبد و همچنین یک سالن مستطیل شکل از دوره ی رومی قابل پیگیری است.
منابع
گیدئون،زیگفرید(1381)"فضا،زمان،و معماری"مزینی،منوچهر،انتشارات علمی و فرهنگی.
مرزبان،پرویز(1383)"خلاصه تاریخ هنر"انتشارات علمی و فرهنگی.
جیمز موریس (1390)"تاریخ شکل شهر"انتشارات علمی فرهنگی.
بررسی عملکرد کامپوزیت FRP در تقویت دیوارهای برشی
|
|||||||||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||||||||
|
بررسی عددی تاثیر خصوصیات خاک بر باندهای برشی
میرقاسمی علی اصغر*,رحمانی حلیا
* دانشکده
مهندسی عمران، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهران
در پدیده هایی همچون گسیختگی در خاک ها، شکست در محدود باریکی از خاک
متمرکز می شود که باند برشی نامیده می شود. این پدیده که در واقع یک رخداد بنیادین
در خاک های دانه ای است، در چند ده اخیر طی تحقیقات آزمایشگاهی گوناگون که بسیار
پر هزینه می باشند و نیز برخی مدلسازی های عددی بررسی شده است. اکثر روشهای عددی
به کار گرفته شد قبلی بر مبنای تئوری های محیط های پیوسته می باشند که در آنها
باندهای برشی به عنوان سطوحی در نظر گرفته می شدند، که توده های خاک به صورت
اجسامی صلب بر روی آنها می لغزیدند. در این نوع تفسیر بسیاری پدیده های فیزیکی از
جمله تغییراتی که در ساختمان خاک در محدود اطراف این سطح به وجود می آیند، در نظر
گرفته نمی شود. در این مقاله از روش اجزای مجزا برای مدلسازی باندهای برشی استفاده
شده است. از آنجایی که این روش برخی اشکالات موجود روش های آزمایشگاهی و مدلسازی
بر مبنای محیط های پیوسته را بر طرف می کند، یک روش ایده آل برای به دست آوردن
تنشها و کرنشها و بررسی باندهای برشی در یک محیط دانه ای هنگامی که تحت تاثیر
نیروهای خارجی قرار می گیرد، می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش اجزای مجزا
و انجام یک سری آزمایش دو محوری تاثیر عوامل گوناگون از جمله انداز متوسط دانه ها،
شکل دانه ها و تنش همه جانبه بر روی باندهای برشی بررسی شده است و با توجه به
نتایج حاصله به نظر می رسد برخی از فاکتورهای بررسی شده از جمله قطر متوسط دانه ها
و تنش همه جانبه تاثیر قابل ملاحظه ای بر خصوصیات باندهای برشی دارند.
کلید واژه: باند برشی، روش اجزای مجزا، مدلسازی عددی
بررسی رفتار غیرخطی دیوار برشی بتنی دارای بازشو به روش طراحی بر اساس سطح عملکرد
خلاصه
یکی از انواع سیستمهای مقاوم در برابر زلزله سیستم دیوار برشی بتنی است که به دلیل
عملکرد مناسب آن در زلزله های گذشته مورد توجه مهندسین قرار گرفته است.
اما برخی محدودیتهای معماری مهندس محاسب را مجبور به تعبیه بازشو در دیوارهای برشی
می نماید. به ویژه در سازه های بلند دارای هسته مرکزی بتنی، پیرامون اتاق آسانسور
محل مناسبی برای نصب دیوار برشی و متصل نمودن آنها در جهت عمود بر یکدیگر و ایجاد
نمودن دیوار برشی بالدار می باشد اما به منظور تعبیه درب آسانسور ناچار به ایجاد
بازشو در یکی از دیوارها می باشیم که این امر بر رفتار دیوار برشی تاثیرگذار خواهد
بود. نسبت ابعاد بازشو و همچنین درصد آرماتور بکار رفته در دیوار از مهمترین عوامل
تاثیرگذار بر رفتار غیرخطی دیوار برشی بتنی دارای بازشو می باشند که روشهای نوین
طراحی براساس سطح عملکرد، امکان بررسی رفتارغیرخطی و شکل پذیری چنین سازه ای را
بخوبی فراهم آورده است.
در تحقیقات گذشته از تیرهای کوپله برای مدلسازی کامپیوتری بازشوها در دیوارهای
برشی استفاده شده است، این تقریب به ویژه برای بازشوهای با ارتفاع کم خطای
نسبتا زیادی در پاسخهای سازه ایجاد می نماید. لذا برای رفع این نقیصه در تحقیق
حاضر دیوار برشی بتنی بصورت یک صفحه دارای سوراخ مدل گردیده و تاثیر نسبت عرض
بازشو به عرض دیوار و نسبت ارتفاع بازشو به ارتفاع دیوار بر رفتار غیرخطی سازه، به
ازاء درصد آرماتورهای مختلف، به روش طراحی بر اساس سطح عملکرد مورد بررسی قرار
گرفته است.
مقدمه
احداث دیوار های برشی چه در ساختمانهای بلند و چه متوسط وحتی در ساختمانهای کوتاه
موجب می شود که مقاومت ساختمان بطور قابل توجهی افزایش یابد و در مقایسه با ساختن
قابهای خمشی اقتصادی تر خواهد بود و بهترین شیوه برای کنترل خیز جانبی ساختمانها
می باشد. امروزه بخوبی می توان از دیوارهای برشی در کنار قابهای خمشی به نحوی
استفاده کرد که رفتار مجموعه سازه نرم، مقاوم و شکل پذیر باشد. در غالب موارد
دیوارهای برشی قادرند بیشترین سهم نیروی برش پایه را تحمل کنند که موجب افزایش
چشمگیر سختی ساختمان و کاهش قابل ملاحظه خسارت به عناصر غیرسازه ای می گردند و
همچنین دیوارهای برشی قادرند حتی پس از پذیرش ترکهای زیاد، بارهای ثقلی ساختمان را
تحمل کنند که ستونها فاقد چنین خاصیتی هستند و در کل چنین عواملی دیوارهای برشی را
قابل اطمینان تر از قابهای خمشی ساخته است.
تحقیقات نشان داده است که درصورت اجرای صحیح و آرماتورگذاری کافی، شکل پذیری
مناسبی از خود نشان می دهند. در دیوارهای برشی دارای بازشو اگر دیوار در پایین
ترین قسمت خود دارای یک یا چند بازشو باشد هریک از اجزاء دیوار در طرفین بازشو را
پایه های دیواری و بخشی از دیوار که بین بازشوی بالایی و پایینی واقع می شود را
تیر همبند یا کوپله می نامند.
Zhaoو همکاران به بررسی تاثیر ارتفاع تیر
کوپله و درصد آرماتور برشی آن در آزمایشگاه پرداختند و به این نتیجه رسیدند که
تیرهای کوپله با نسبت دهانه به ضخامت کمتر از 2 شبیه تیرهای عمیق رفتار می کنند و
در برش دچار شکست می شوند. همچنین به این نتیجه رسیدند که تیرهایکوپله با درصد
آرماتور برشی کمتر دچار گسیختگی برشی-کششی می شوند اما نمونه های با آرماتور برشی
بیشتر، اغلب دچار گسیختگی لغرشی- برشی می شوند و دارای شکستی ترد هستند.
Paulay به بررسی شکل پذیری دیوارهای کوپله پرداخت و
به این نتیجه رسید که دیوارهای کوپله محاسن ویژه ای دارند که عبارتند از:
- کنترل تغییر مکان بسیار عالی دارند.
- یک سیستم کوپله قوی، امکان استفاده از دیوارهای لاغر بدون به خطر انداختن حدود
مجاز تغییر شکل نسبی طبفقات را فراهم می نماید.
- حدود تغییر شکلها در خلال یک پاسخ شکل پذیر، متاثر از مدهای دینامیکی بالاتر نمی
باشد.
- با یک آرماتورگذاری مناسب و کافی، میرایی هیسترتیک بزرگتری نسبت به ساختمانهای
سنتی با دیوار برشی از خود نشان می دهد.
صفاری و قهرمانی به این نتیجه رسیدند که افزایش ارتفاع تیر کوپله باعث افزایش
مقاومت نهایی می گردد اما درصورتیکه ارتفاع تیر کوپله بیش از حدود 33 % ارتفاع
طبقه گردد، تاثیر زیادی در مقاومت نهایی دیوار ندارد و شکل پذیری را نیز کاهش می
دهد.
هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر بازشوها و همچنین تاثیر میزان آرماتورگذاری،
بر رفتار غیرخطی و سطح عملکرد دیوارهای برشی می باشد. یک ساختمان 8 طبقه با سیستم
دیوار برشی دارای بازشو مورد تحلیل غیر خطی قرار گرفته و رفتار غیر ارتجاعی و سطح
عملکرد آن بررسی شده است. پس از آن سازه های 4 و 8 و 12 طبقه با شرایط بارگذاری
مشابه ساختمان اجرا شده و با حداقل و حداکثر آرماتور ذکر شده در آیین نامه، به
منظور بررسی تاثیر میزان آرماتورگذاری بر رفتار غیرخطی و سطح عملکرد سازه ها و
کنترل ارضای نیازهای آیین نامه، مورد بررسی قرار گرفته است.
در ادامه نحوه تعیین نقطه عملکرد سازه به روش ضرایب تغییر مکان بیان شده است و سپس
رفتار غیر الاستیک دیوارهای برشی مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت کلیات طرح و
مشخصات مدل های مورد استفاده در این مقاله و نتایج نهایی مربوط به هر مدل در انتها
ارایه گردیده است.
تعیین نقطه ی عملکرد سازه به روش ضرایب تغییرمکان:
تحلیل استاتیکی فزاینده غیرخطی روش موثری برای ارزیابی عملکرد سازه ها در هنگام
زلزله می باشد. در این روش، سازه طرح شده تحت الگوی بارگذاری جانبی مشخصی قرار می
گیرد و بارهای جانبی تا رسیدن سازه به تغییر شکل نهایی به طور تدریجی افزایش می
یابد. با استفاده از این روش منحنی برش پایه در برابر تغییر مکان جانبی بام سازه
رسم می گردد که به آن منحنی ظرفیت سازه می گویند، در نهایت با توجه به نتایج به
دست آمده از منحنی ها، ارزیابی هایی به منظور کنترل رفتار سازه در نقطه عملکرد (Performance Point) تعیین شده برای
آن سازه انجام می پذیرد.
به منظور تعیین نقطه عملکرد سازه در این تحقیق از روش ضرایب تغییر مکان ذکر شده در
دستورالعمل بهسازی لرزه ای ایران و دستورالعمل ATC-40 استفاده شده است. به این صورت که تغییر مکان
نقطه ای روی بام به عنوان تغییر مکان هدف سازه درنظر گرفته می شود و مقدار این
تغییر مکان توسط رابطه ی زیر محاسبه می گردد:
δ_t=C_0
C_1 C_2 C_3 S_a (T_e^2)/〖4π〗^2 g
که در آن:
C0 ضریب اصلاحی برای تبدیل واکنش یک درجه آزاد
به سیستم چند درجه آزاد.
C1 ضریب اصلاحی برای
مرتبط ساختن حداکثر تغییر مکان غیر ارتجاعی سیستم، با تغییرمکان به دست آمده
از طیف ارتجاعی خطی.
C2 ضریب اصلاحی جهت لحاظ نمودن تاثیر رفتار
هیسترزیس در تغییر مکان طیفی حداکثر سازه .
C3 ضریب اصلاحی برای منظور کردن تاثیرات مرتبه
دوم (P – Δ ) می باشند.
پس از به دست آوردن تغییر مکان هدف، کلیه اعضا سازه باید با معیارهای ذکر
شده در دستورالعملهای مقاوم سازی نظیر دستورالعمل ATC- 40و یا FEMA و یا دستورالعمل بهسازی لرزه ای ایران کنترل
شوند که تا رسیدن به تغییرمکان هدف، ظرفیت اعضا از حدود بیان شده برای سطوح عملکرد
مورد نظر فراتر نرفته باشند.
رفتار غیرالاستیک دیوار برشی:
تحقیقات انجام شده بر روی دیوارهای برشی بتن مسلح نشان می دهد دیوارهایی که به حد
کافی و به نحو مناسب آرماتورگذاری شده اند نسبت به دیوارهای با آرماتورگذاری کمتر،
ترکها را در محدوده وسیعتری از سطح خود پخش کرده اند و اغلب این ترکها بسته هستند
به ویژه هنگامی که فولادها به حد جاری شدن نرسیده باشند. همچنین مشخص شده که
آرماتورگذاری پیرامون بازشوها، تاثیر مهمی بر ظرفیت دیوار برشی دارد.
دیوارهای برشی دارای بازشو نیز چنانچه به نحو مناسبی طراحی و آرماتورگذاری شده
باشند، رفتار شکل پذیر مناسب و خاصیت استهلاک انرژی بالایی دارند که به همین دلیل
توصیه می شود تا حد امکان از آنها در ساختمانها استفاده شود. این دیوارها در واقع
مرکب از دو یا چند دیوار هستند که توسط تیرهای کوپله به یکدیگر متصل شده اند لذا
باید نحوه تخریب هر دو قسمت بررسی شود. اغلب شکستهایی که در این دو قسمت، در سازه
ها مشاهده شده است عبارتند از:
شکست ناشی از شکست خود دیوارهای برشی:
در تخریبهای انجام شده در دیوارهای برشی طی زمینلرزه های گذشته مشخص شده که غالبا
چهار نوع ضعف موجب چنین تخریب هایی می شوند
شکل (1) که باید در طراحی، آنها را شناسایی و تدابیر لازم جهت جلوگیری از آن اتخاذ
نمود این تخریبها عبارتند از:
الف- تخریب خمشی
ب- تخریب برشی
ج- تخریب لغزندگی
د- تخریب چرخشی پایه شالوده
در تخریب خمشی، مفصل یا لولای خمیری در پای دیوار تشکیل می شود که محل حداکثر
نیروی برشی نیز می باشد. منطقه اصلی مفصل خمیری در ارتفاعی است که به آن طول لولای
خمیری می گویند. برای کنترل برش طول این ناحیه را معمولا بین یک تا یک و نیم برابر
طول دیوار درنظر می گیرند. در تخریب ناشی از برش، ترکهای ناشی از خمش در منطقه
مفصل پلاستیک در ضخامت و طول بزرگتر شده و سپس با ترکهای ناشی از کشش قطری ترکیب
می شوند که نهایتا پس از چند تناوب، بتن دیگر قادر به تحمل برش نمی باشد و تمامی
برش باید توسط آرماتورها تحمل شود. در تخزیب لغزندگی، دیوار در جهت افقی دچار حرکت
می شود که در محل درزهای اجرایی نیز اتفاق می افتد. تخریب ناشی از چرخش شالوده
موجب بلند شدن فونداسیون می شود که از قدرت استهلاک انرژی به شدت می کاهد و موجب
بوجود آمدن تخریبهای دیگر در سازه نیز می شود.
شکل 1 – انواع متداول تخریب در دیوارهای برشی
2-شکست
ناشی از شکست تیرهای کوپله:
در واقع مهمترین ضعف در دیوارهای برشی دارای بازشو، تیرهای کوپله هستند. این تیرها
دارای طولی کوتاه و عمقی زیاد هستند و اگر ضخامت آنها کم باشد، تبدیل به تیر عمیق
می شوند که رفتار مطلوبی ندارند. تیرهای کوپله معمولا از دیوارها ضعیفترند و بر
اثر حرکت جانبی-خمشی دیوارها، چرخش قابل ملاحظه ای در محل اتصال دیوارها به تیرها
اعمال می گردد و همین چرخش موجب تولید لنگر قابل توجه و نهایتا جاری شدن مقاطع
تیرها می شود. اغلب سه نوع تخریب در تیرهای کوپله مشاهده می شود که به ترتیب
عبارتند از:
الف- تخریب خمشی
ب- شکست کششی قطری
ج- شکست قطری فشاری و کششی
شکل 2 – انواع تخریب در تیرهای کوپله
طراحی دیوارها باید به نحوی باشد که از تشکیل لولای خمیری (جاری شدن آرماتورها)
مطمئن باشیم به نحویکه شکست قطری کششی که شکستی ترد است، نه در دیوار و نه در
تیرهای کوپله رخ ندهد، و بطور کلی دیوارها به نحوی رفتار کنند که لولای خمیری
ابتدا در تیرهای کوپله و سرانجام در دیوارها تشکیل شود.
کلیات طرح و مشخصات مدل های مورد استفاده:
در تحقیق حاضر از مشخصات مربوط به یک ساختمان 8 طبقه اجرا شده در شهرستان سبزوار
استفاده شده است. سیستم مقاوم در برابر زلزله، دیوارهای برشی بتن آرمه بوده که در
پیرامون آسانسورهای ساختمان قرار گرفته اند. به منظور تعبیه درب آسانسورها
بازشوهایی منظم در دیوارهای برشی درنظر گرفته شده است. زمین محل احداث, از خاک نوعIII می باشد. ضخامت دیوار 30cm و نسبت آرماتورهای افقی و قائم ρ = 0.0088 می باشد. طول دیوار برشی 3.0m و طول بازشوها 1m ارتفاع بازشو 2.0m و ارتفاع طبقه برابر 3.0m می باشد.
مشخصات مصالح بتن: وزن مخصوص بتن 2500kg/cm3
و مقاومت 28 روزه بتن fc
= 250 Kg/Cm
و ضریب پواسون ν
= 0.15
پارامترهای مدلسازی خطی و غیرخطی توسط روابط آیین نامه آبا و دستورالعمل بهسازی
لرزه ای ایران درنظر گرفته شده است.
مشخصات مصالح فولاد: مقاومت جاری شدن فولاد fy= 4000 Kg/Cmو مدل الاستیسیته ی فولادE=2100000 Kg/Cm2 در نظر گرفته شده
است.
برای مدلسازی دیوار از نرم افزار"CSI perform-3D"
استفاده شده است و در مدلسازی سختی و مقاومت مصالح، منحنی سه خطی با کاهش مقاومت
نهایی بکار گرفته شده است. همچنین این نرم افزار قابلیت آن را دارد که تاثیر ترک
خوردگی بتن در خمش و برش و خردشدگی آن در فشار و همچنین جاری شدن آرماتورها را نیز
لحاظ می نماید.
پس از بررسی سازه اجرا شده، جهت مطالعه تاثیر میزان آرماتورگذاری بر رفتار غیرخطی
و سطح عملکرد دیوارهای دارای بازشو, و کنترل تطبیق
نیازهای لرزه ای آیین نامه ایران با مقادیر آرماتور ذکر شده در آن، سازه هایی با
دیوارهای 4 و 8 و 12 طبقه با بارگذاری و شرایط مشابه سازه اجرا شده،
با درصد آرماتور حداقل و حداکثر ذکر شده در آیین نامه طرح و اجرای ساختمانهای بتن
آرمه ایران "آبا" مدلسازی و تحلیل گردیده است. درصدهای
نسبی آرماتورهای در نظر گرفته شده در دیوارهای برشی عبارتند از :
حداقل نسبت آرماتور قائم در دیوار برشی: ρν,min= 0.0012
حداقل نسبت آرماتورافقی در دیوار برشی: ρh,min=0.002
حداکثرنسبت آرماتور در دیوار برشی: ρmax= 0.2
برای توزیع بار جانبی در ارتفاع سازه، از الگوی بارگذاری مثلثی ذکر شده در دستورالعمل
بهسازی لرزه ای ایران استفاده شده است و به کمک تحلیل منحنی ظرفیت سازه به دست
آمده است. سپس به کمک روش ضرایب تغییرمکان، تغییرمکان هدف آن ها استاتیکی فزاینده
غیرخطی (push
over)
محاسبه و مقادیر دوران در تیر های کوپله و پای دیوار با مقادیر ذکر شده در دستورالعمل
بهسازی لرزه ای ایران کنترل گشته است. همچنین جهت بررسی عملکرد کل سازه، تغییر شکل
نسبی کلی طبقات با مقدار ارایه گردیده در دستورالعمل ATC-40 کنترل شده است.
نمونه اول: ساختمان 8 طبقه اجرا شده:
در این بخش به مطالعه یک نمونه از ساختمان 8 طبقه اجرا شده می پردازیم . در این
ساختمان از قاب فولادی ساده جهت انتقال بار قائم استفاده شده است. سیستم مقاوم در
برابر زلزله، دیوارهای برشی پیرامون آسانسور هستند که ابعاد بازشو و مشخصات مصالح
آن در بالا ذکر شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در برش پایه 20.2 ton و تغییرمکان 9.4cm نخستین آرماتور کششی جاری شده و در محل
بیرونی ترین تار فشاری نیز، مصالح بتنی دچار اندکی خرد شدگی شده است. در برش پایه
25.4ton و تغییرمکان 18.6cm نخستین آرماتور فشاری، در پایه فشاری
جاری شده است. این نقطه به بعد جاری شدن آرماتورهای کششی و خرد شدگی بتن فشاری
بطور ناگهانی افزایش می یابد و در برش پایه ی26.4ton شکست برشی در پایه دیوار رخ می دهد و دیوار
منهدم شده است(شکل 3 را ببینید) تیرهای کوپله صدمه ای ندیده اند و تنش کششی زیاد
در تراز پی و تراز سقف طبقه اول، عامل اصلی تخریب دیوار و نقطه ضعف سازه می باشد.
تغییرمکان هدف δt
=10.3 cmمحاسبه
شده است که در این تغییرمکان، عملکرد کلی سازه و همچنین دوران کلیه تیرهای کوپله
در سطح ایمنی جانی Ls قرار دارند.
شکل 3 – منحنی ظرفیت نمونه اول
در ادامه ی مقاله، تحقیقات انجام شده بر روی دیواهای برشی با حداقل و حداکثر
آرماتور ذکر شده در آیین نامه مورد بررسی قرارمی گیرد که ضخامت دیوارها، ابعاد
بازشوها، بارگذاری و مشخصات کلیه مصالح مشابه ساختمان 8 طبقه اجرا شده که در بالا
ذکر گردید می باشد.
نمونه دوم: ساختمان 4 طبقه با نسبت آرماتور حداقل:
در این بخش یک ساختمان 4 طبقه با تمام ویژگیهای ساختمان 8 طبقه ذکر شده در بخش قبل
در نظر گرفته شده و مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد در برش
پایه 13.8 ton و تغییر مکان 0.55
cm آرماتور طولی در کشش به حد جاری شدن رسیده
است در برش پایه ی 15ton و تغییرمکان 4.44cm ترک خوردگی بتن در پایه دیوار و جاری شدن
آرماتورهای کششی به طور ناگهانی افزایش یافته و تا انهدام دیوار پیش می رود (شکل 4
را ببینید) تیرهای کوپله صدمه ای ندیده اند و تنش کششی زیاد در تراز پی موجب تخریب
دیوار گشته است. تغییرمکان هدف δt= 4.0cmمحاسبه شده است که در این تغییرمکان، عملکرد کلی سازه و همچنین
دوران تیرهای کوپله بحرانی) تیر طبقه اول)در سطح ایمنی جانی LSقرار دارند.
نمونه سوم: ساختمان 4 طبقه با نسبت آرماتور حداکثر:
این ساختمان همانند ساختمان نمونه دوم بوده و تنها از نسبت آرماتور حداکثر استفاده
شده است. نتایج نشان می دهد که در برش پایه ی 42.3 ton و تغییرمکان 3.57cm اولین آرماتور کششی جاری شده شده است. در
برش پایه 50ton و تغییرمکان 6.4cm تیرهای کوپله در طبقات اول و دوم دچار شکست
برشی می شوند و منحنی ظرفیت با یک افت، تا برش پایه ی 20 ton و تغییرمکان 9.9cm که در آن تمام تیرهای کوپله دچار شکست شده
اند پایین می آید و پس از آن سازه تا انهدام نهایی دیوار که به دلیل کشش زیاد در
پایه دیوار رخ می دهد، مقاومت می کند(شکل 5) مقدار تغییر مکان هدف δt =4.1 cmمی باشد که عملکرد کل سازه و دوران
تیرهای کوپله در سطح ایمنی جانی LS
محاسبه شد ه است.
شکل 4 – منحنی ظرفیت نمونه دوم
شکل 5 – منحنی ظرفیت نمونه سوم
نمونه چهارم: ساختمان 8 طبقه با نسبت آرماتور حداقل:
در این بخش همان ساختمان 8 طبقه اجرا شده با نسبت آرماتورهای حد اقل مد نظر می
باشد. نتایج طیف ظرفیت نشان می دهد که در برش پایه 12.5 ton و تغییرمکان 2.0 cm آرماتور طولی در کشش به حد جاری شدن رسیده
است و در برش پایه 10.5 ton و تغییر مکان 6.8 cm ترک خوردگی بتن پایه و جاری شدن
آرماتورهای کششی به طور ناگهانی افزایش یافته و تا انهدام دیوار پیش می رود (شکل 6
را ببینید) تیرهای کوپله صدمه ای ندیده اند و تنش کششی زیاد در تراز پی و تراز سقف
طبقه اول موجب شکست و تخریب دیوار گشته است. تغییرمکان هدف δt = 10.0 cm محاسبه شده است که در این تغییرمکان، عملکرد
کلی سازه و همچنین دوران تیرهای کوپله بحرانی در سطح ایمنی جانی LS قرار دارند.
نمونه پنجم: ساختمان 8 طبقه با نسبت آرماتور حداکثر:
این ساختمان همانند ساختمان نمونه ی سوم بوده و تنها از نسبت آرماتور حداکثر استفاده
شده است. نتایج بررسی طیف ظرفیت (شکل 7 را ببینید) نشان می دهد که در برش پایه
ی 30.2ton و تغییرمکان 12.3 cm اولین آرماتور کششی جاری شده شده است و
اندکی خردشدگی بتن در بیرونی ترین تار فشاری رخ داده است. در برش پایه ی 38ton تغییرمکان 21.5cm تیرهای کوپله در طبقات اول، دوم، سوم و
چهارم دچار شکست برشی شدند. در این نقطه یک افت در منحنی ظرفیت سازه ایجاد شده که
به دلیل شکست تیرها بوده است و پس از آن منحنی به سمت بالا باز می گردد در برش
پایه ی 32.7ton تغییرمکان 54.5cm ، تمامی تیرها دچار شکست می شود و یک
افت شدید در منحنی ایجاد می شود، پس از آن شاهد افزایش مقاوم هستیم که ناشی از
مقاومت دیوارها است و سازه تا تخریب نهایی دیوار که به دلیل جاری شدن آرماتور کششی
در پایه کششی دیوار و خرد شدگی بتن مقاومت می کند. مقدار تغییرمکان هدف δt = 4.1 cm محاسبه شده است که عملکرد کل سازه و دوران
تیرهای کوپله و پایه ها در سطح ایمنی جانی LS
می باشد.
شکل 6 – منحنی ظرفیت نمونه ی چهارم
شکل 7 – منحنی ظرفیت نمونه ی پنجم
ششم: ساختمان 12 طبقه با نسبت آرماتور حداقل:
در این بخش یک ساختمان 12 طبقه با تمام ویژگیهای ساختمان 8 طبقه ذکر شده در بخش
های قبل در نظر گرفته شده و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج طیف ظرفیت این
ساختمان نشان می دهد در برش پایه 9.5ton
و تغییر مکان 5.4cm آرماتور طولی در
کشش به حد جاری شدن رسیده است و در برش پایه 10.9ton و تغییر مکان 11cm آرماتور طولی در تیرکوپله طبقه اول جاری شده
است. در برش پایه ی 11.7ton و تغییر مکان 23.1cm آرماتورهای فشاری پایه جاری شده اند و خرد
شدگی بتن نیز اتفاق افتاده است، از این نقطه به بعد افزایش مقاومتی در دیوار
مشاهده نمی شود و خردشدگی بتن فشاری و جاری شدن آرماتورهای کششی افزایش یافته و تا
انهدام دیوار پیش می رود(شکل 8 را ببینید) تیرهای کوپله محاسبه صدمه ای ندیده اند
و تنش کششی زیاد در تراز پی و تراز سقف طبقه اول موجب تخریب دیوار گشته است.
تغییرمکان هدف δt
= 13.9 cm
محاسبه شده است که در این تغییرمکان، عملکرد کلی سازه و همچنین دوران تیرهای کوپله
بحرانی در سطح ایمنی جانی LS
قرار دارند
نمونه هفتم: ساختمان 12 طبقه با نسبت آرماتور حداکثر:
این ساختمان همانند ساختمان نمونه پنجم بوده و تنها از نسبت آرماتور حداکثر
استفاده شده است. نتایج بررسی طیف ظرفیت(شکل 9 را ببینید) نشان می دهد که در برش
پایه ی 24.5ton و تغییرمکان 28.15
cm اولین آرماتور کششی جاری شده و اندکی خرد
شدگی در بیرونی ترین تار فشاری بتن رخ داده است. در برش پایه ی 32 ton و تغییرمکان 55.5cmتیرهای کوپله ی طبقات اول، تا ششم،
دچار شکست برشی می شوند و یک افت شدید در منحنی ظرفیت ایجاد می شود منحنی دوباره
به سمت بالا باز می گردد، تا اینکه در برش پایه ی 25ton و تغییرمکان 145.6cm تمام تیرهای کوپله می شکنند و پس از آن سازه
اندکی مقاومت می نماید و به دلیل کشش زیاد در پایه کششی و خرد شدگی پایه فشاری تا
تخریب نهایی دیوار پیش می رود. تغییرمکان هدف δt = 17.7 cm محاسبه شده است که عملکرد کل سازه و دوران
تیرهای کوپله و پایه ها در سطح ایمنی جانی LS
می باشد.
شکل 8 – منحنی ظرفیت نمونه ی ششم
شکل 9 – منحنی ظرفیت نمونه ی هفتم
نتیجه گیری
1- تغییرمکان نسبی بام سازه با مقادیر ذکر شده در ATC-40 مقایسه و دوران تیرهای کوپله بحرانی و پایه
های دیوار، با مقادیر ذکر شده در دستورالعمل بهسازی لرزه ای ایران کنترل گردید و
مشخص شد که عملکرد کلی و دوران تیرهای کوپله و پایه ها در محدوده ایمنی جانی LS قرار دارند.
2- میزان آرماتور طولی بکار رفته در دیوارها به ویژه در سازه های مرتفع،
تاثیر مهمی بر مقاومت و شکل پذیری آنها دارد، بنحویکه دیوارهای با درصد آرماتور
کمتر با افزایش برش پایه، سریعا دچار شکست کششی در تراز پی و طبقات پایین می شوند
ولی در دیوارهای با درصد آرماتور بیشتر، پایه ها به خوبی در مقابل کشش مقاومت می
کنند تا اینکه تیرهای کوپله دچار شکست می شوند.
3- افزایش بار قائم روی دیوارها موجب می شود که پایه های دیوار در هنگام زمینلرزه،
دیرتر به حد جاری شدن برسند و این امر عملکرد غیرخطی دیوار را بهبود می بخشد.
4-ضعف اصلی در دیوارهایی که آرماتور طولی مناسبی دارند در تیرهای کوپله است که
غالبا دچار شکست برشی- لغزشی می شوند و افزایش بیش از حد ارماتور برشی تاثیر قابل
توجهی بر مقاومت برشی آنها نمی گذارد و موجب ترد شکنی نیز می شود.
5- چنانچه دیوارهای برشی دارای بازشو به نحوی طراحی شوند که تیرهای کوپله قبل از
دیوارها جاری شوند، این تیرها نه تنها نقطه ضعف دیوارها نیستند بلکه در مقابل
بارهای جانبی بزرگ، به منزله فیوز عمل می کنند و قبل از آنکه دیوار که وظیفه
انتقال بار جانبی و قائم را دارد صدمه قابل توجهی ببیند می شکنند، که این خود موجب
استهلاک انرژی زیاد و شکل پذیری بالاتر در حرکات رفت و برگشتی درطی زلزله می شود
که ویژگی بسیار مطلوبی در رفتار سازه است.
مراجع
1- عباسعلی تسنیمی، رفتار و طرح لرزه ای ساختمانهای بتن مسلح، نشریه شماره ک- 344
، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، تهران، 1380
2-دستورالعمل بهسازی لرزه ای ساختمانهای موجود،پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و
مهندسی زلزله ، خرداد 1381
3-حامد صفاری، کامران قهرمانی، بررسی تاثیر آرایش فولادگذاری در مقاومت نهایی و
شکل پذیری دیوارهای برشی کوپله مسلح، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان
4. Z.Z. Zhao, A.K.H. Kwan, X.G. He, Nonlinear finite element analysis of deep
reinforced concrete coupling
beams. Engineering structures, 24 (2004) 13-25
5. Tom Paulay (2002) The displacement capacity of reinforced concrete coupled
walls. Engineering structures,
24 (2002) 1165-1175.
6.Applied Technology Council,” Seismic Evaluation and retrofit of Concrete
Buildings”, (ATC-40), 1996.
7. FEMA 273 (Federal Emergency Management Agency), Techniques for Seismically
Rehabilitation Existing
Building, March 1997.
8. P.A. Hidalgo, R.M. Martines, An analytical model to predict the inelastic
seismic behavior of shear-wall,
reinforced concrete structures. Engineering structures, 24 (2002) 85-98
9. Tjen N. Tjhin., Mark A. Aschheim, John W. Wallace , Yield displacement-based
seismic design of RC wall
buildings. Engineering structures, October (2006)
چند نکته را
در مورد بهسازی سازههای بتن آرمه با استفاده از مهاربندی فولادی
1- ژاکت
فولادی برای ستونها و تیرها، میبایست به ستون و تیر بتن آرمه موجود پیوستگی لازم
را داشته باشد (انسجام مقطع بتن آرمه با ژاکت فولادی)
2- در محل
تقاطع تیر و ستون بخصوص برای ستونهای میانی که از چهار طرف تیرهای تراز طبقه به آن
منتهی شده است، نحوه انتقال نیروی میبایست به گونهای صورت گیرد که تمرکز تنش در
مقطع بتن آرمه (تیر یا ستون) ایجاد نگردد.
3- انسجام
ژاکت فولادی با مقطع بتن آرمه را میتوان با استفاده از تعبیه بولت یا کاشت میلگرد
در مقطع بتنی یا رول بولت نمودن ژاکت فولادی به مقطع بتنی تامین نمود.
4- ژاکت
فولادی در طول کل المانی که آنرا احاطه کرده است (تیر یا ستون) میبایست با استفاده از همان ابزار
انتقال نیرو (بولتها) بتواند نیروی محاسبه شده نهائی خود را به مقطع بتن آرمه
منتقل نماید.
5- محل اتصال
مهاربندی فولادی به کنج تیر و ستون، حساسترین نقطهای است که میبایست مورد توجه
ویژه قرار گرفته و مسیر انتقال نیرو از المانهای ترکیبی بتن آرمه و ژاکت فولادی به
مهاربند و همچنین از مهاربند به این المانها به نحو مطلوبی بدون ایجاد تمرکز تنش
در مقاطع بتن آرمه تامین گردد.
6- به علت ضعف
مقاطع بتن آرمه در برش، کنترل تنشهای برشی در همین مسیر انتقال نیرو بسیار حائز
اهمیت است.
7- تنشهای
اتکائی بین نواحی فشاری ژاکت فولادی در ناحیه اتصال تیر به ستون با مقطع بتن آرمه
میبایست کنترل گردد.
8- در نهایت
انتقال نیروها به فونداسیون سازه میبایست به نحو مناسبی با رعایت تمامی مطالب فوقالذکر
انجام شده و کفایت فونداسیون نیز میبایست برای نیروهای وارده در سطح عملکرد مورد
نظر کنترل گردد!
بررسی تغییرات تنش اصلی میانی در حالت کرنش صفحه ای برای مصالح دانه
ای
بلوری بزاز جعفر*
* گروه
عمران، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش حاضر تغییرات تنش اصلی میانی، ?2، را در حالت کرنش صفحه ای
(?2=0) که در سازه های خاکی نظیر دیوارهای حایل، سدهای خاکی و پی های نواری اتفاق
می افتد، مورد بررسی قرار می دهد. به این منظور آزمایش هایی بر روی ماسه متراکم و
ماسه سست با استفاده از دستگاه برش دو محوری که قادر به شبیه سازی کرنش صفحه ای و
نیز اندازه گیری تغییرات ?2 در حین آزمایش می باشد، انجام داده شد. نتایج آزمایش
ها نشان دهنده این نکته اساسی است که اگرچه تغییرات تنش – کرنش و نیز نسبت تنش در
گسیختگی مستقل از مقدار اولیه ?2 است، اما تغییرات ضریب "b" که بیانگر موقعیت نسبی تنش اصلی میانی نسبت به دو تنش اصلی دیگر می
باشد به مقدار اولیه ?2 وابسته است. این موضوع نشان می دهد که اگر مقدار اولیه ?2
ساختار ناهمسانگرد جهت دار در نمونه ایجاد نماید، این ساختار نقشی در رفتار تنش
کرنش نمونه بازی نمی کند. همچنین، در این تحقیق روابط حاکم بر تنش – کرنش و نیز
رابطه بین تنش ها در حالت کرنش صفحه ای که توسط پژوهشگران گوناگون ارایه گردیده
است، مورد بررسی قرار گرفته و روابطی جدید که با دقت بیشتری می تواند رفتار تنش –
کرنش و تغییرات حجمی مواد دانه ای را شبیه سازی نماید، پیشنهاد شده است.
کلید واژه: ماسه، تنش اصلی میانی، کرنش صفحه ای، برش دو محوری، ضریب "b"
بررسی تحولات کالبدی شهر در عصر فن آوری اطلاعات
نویسنده / نویسندگان : مهندس نسیم ربیعی – دکتر محمد رضا بمانیان
چکیده :
فن آوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان عمده ترین محور تحول و توسعه هزاره سوم مطرح شده است . در این عرصه شهر نیز به واسطه تحول مفهوم فضای شهری و ظهور زیر ساخت نوین فن آوری اطلاعات و ارتباطات متحول می شود .
اهمیت دستاورد های عصر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بسیار فراتر از وسیله آن ( اینترنت‚ GPSو... ) است . تکنولوژی IT این امکان را فراهم می کند که شخص توامان در هر دو بعد واقعیت و مجاز حضور داشته باشد و فراتر از حدود فضائی – زمانی محل استقرار خود به درک فضا نائل شود . از این رو ماهیت فضای شهری که به دو عامل محیط ( فیزیکی و غیر فیزیکی ) و فرهنگ ( مجموعه دستاورد های مادی و غیر مادی یک جامعه ) بستگی دارد ‚ به واسطه تکنولوژی جدید متحول خواهد شد .
از سوی دیگر شکل شهر ‚ عملکرد ‚ ترکیب و پراکنش فعالیت ها همواره به شدت تحت تاثیر قابلیت های شبکه زیر ساخت آن بوده است . بنابر این همانطور که انقلاب صنعتی موجب تحولات اساسی در شهر و بافت آن شد ‚ زیر ساخت فن آوری اطلاعات و ارتباطات نیز موجب تحولات گسترده ای در کالبد شهر می شود .
با توجه به عمق و گستره این تحولات ‚ ضروری است که به هدایت این جریان از طریق شناخت قابلیت های جدید و بررسی تحولات کالبدی شهر تحت تاثیر این فن آوری نوین بپردازیم. زیرا آنچه موجب نگرانی های موجود در خصوص اثرات سوء تکنولوژی جدید شده است ‚ ناشی از تاثیرات برنامه ریزی نشده ایست که در تقابل فضای مجازی و فضای واقعی روی می دهد .
در این نوشتار با پرهیز از نگرش انتزاعی به مبحث فن آوری اطلاعات و ارتباطات ‚ تاثیرات آن را بر فضای شهری ‚ کالبد و سیمای شهر بررسی کرده و در پایان تعریف جدیدی از طراحی شهری در عصر فن آوری اطلاعات و ارتباطات ارائه می شود .
مقدمه :
ما به عرصه تکنولوژیکی – فرهنگی جدیدی وارد شده ایم که مبانی فکریمان درباره فضا و فضای شهری ( جائی که در آن زندگی می کنیم ) به واسطه حضور رشد یابنده فن آوری اطلاعات و ارتباطات در زندگی روزمره به چالش فرا خوانده می شود . این واقعیت که مردم اوقات بیشتری را در مقابل صفحه مونیتور کامپیوتر صرف می کنند ‚ آنها را نسبت به این موضوع آگاه نموده است که در واقع فضای کارشان در محدوده کامپیوتر و متعلقاتش شکل گرفته است . بدین ترتیب به تدریج فضای معماری و شهر سازی ‚ در جهت انطباق با فعالیت های نوین و تامین دسترسی به اینترنت تغییر می کند .
تکنولوژی این امکان را فراهم می کند که شخص توامان در هر دو بعد واقعیت و مجاز سیر کند . به عنوان مثال ابزاری که مجهز به تکنولوژی GPS و اینترنت بی سیم است ‚ در هر فضای شهری ‚ اطلاعات فنی و تصویری وابسته به آن فضا را ارائه می کند و کاربر می تواند فراتر از محدوده استقرار فیزیکی خود ‚ فضا را درک کند .
تکنولوژی جدید تا آنجا بر حوزه اندیشه کاربران نفوذ کرده که واسطه شناخت و تجربه فضای زندگی واقعی گردیده و کاربر با اطلاعات و تصاویر آنالیز شده به شناختی نه چندان خلاقانه و مستقل از محیط نائل می گردد . " بنابر این اینترنت اقدام به دگرگون کردن روش مشاهده و درک فضائی ما نموده است . "(4)
از آنجا که فضا و تصور ما از آن وابسته به مفهوم حضور ( Presence) است . Ditton & Lombord( 1997) معتقد بودند که تکنولوژی های متفاوت ‚ تجربیات فضائی و حضور متفاوتی را موجب می شوند . این توجه به تحول فضائی در آثار نویسندگان متقدم دیگر چون Barbatsis (1999) نیز مشاهده می شود ‚ آنجا که می گوید : " فضا به عنوان استعاره ای از ذهنیت ما ‚ خواه نا خواه در قلمرو دنیای دیجیتالی تغییر می کند . "(17)
بنابر این تکنولوژی فن آوری اطلاعات با ایجاد نگرشی نو و زندگی جدید ‚ فضای نوینی را بوجود می آورد که حاصل تقابل ایده های سنتی و فضای واقعی با امکانات تکنولوژیک جدید و فضای مجازی ( سایبر ) است . فضائی ترکیبی که از آن با عنوان فضای سایبرنتیک (Sybernatic) یاد می شود .
از سوی دیگر امکانات این فن آوری نوین ‚ آن را به زیر ساخت جدیدی برای شهر آینده تبدیل می کند . زیر ساختی که ضمن افزایش قابلیت های محیط شهری و تعریف عملکرد های نوین ‚ کالبد و سیمای شهر را نیز دگرگون خواهد کرد .
در ادبیات شهر سازی دهه های اخیر ‚ تاثیر متقابل شهر سازی و فن آوری اطلاعات تحت عناوینی چون : شهر دیجیتالی Digital city) ) ‚ همتای مجازی شهر واقعی ( Parallel city ) و Recombinant planning ) که موید ترکیب ICT و برنامه ریزی و مدیریت شهری سنتی است )‚ بررسی شده است .
در این نوشتار با هدف شناخت و استفاده بهینه از تاثیرات تکنولوژی فن آوری ارتباطات و اطلاعات بر عرصه شهر سازی ‚ به بررسی تحولات کالبدی شهر در سه بعد فضای شهری ‚ کالبد و سیمای شهری می پردازیم :
در بخش اول برای شناسائی تحولات فضای شهری در عصر فن آوری اطلاعات ‚ ابتدا با کندوکاوی در ماهیت فضای شهری آینده ( فضای شهری سایبرنتیک ) ‚ به بررسی تطبیقی سلسله مراتب و تسلسل فضائی شهر سنتی و شهر دیجیتالی می پردازیم . سپس تحولات انواع فضای شهری ( خیابان و میدان ) بررسی می شود .
در بخش دوم با در نظر گرفتن فن آوری اطلاعات به عنوان زیر ساخت جدید شهری ‚ به بررسی تاثیر آن بر کالبد و سیمای شهری می پردازیم .
بخش اول :
بررسی تحولات فضای شهری در عصر فن آوری اطلاعات :
§ فضای سایبر و فضای سایبرنتیک :
" فضای دیجیتالی (سایبر) یک فضای برهانی – استدلالی است . " Mitra " آنجا که بازشناسی اجزاء فضا , بوسیله نوشتار و المان های تصویری قراردادی میسر می گردد . " (4) فضای سایبر فاقد مرزهای جغرافیائی – سیاسی است‚ اما این بدان معنی نیست که حدود و قیود مشخصی ندارد ; قیود و مرزهای فضای سایبر , به صورت اسم رمزها و ورودیه ها هستند که دسترسی به سایت ها را کنترل می کنند . زیرساخت فضای سایبر , تکنولوژی است . آنچه Steve Jones از آن با عنوان Infostructure " " یاد می کند (9) .
در خصوص تفاوت فضای سایبر که ناظر از طریق مونیتور کامپیوتر با آن ارتباط بر قرار می کند و فضای واقعی , با الهام از مقایسه معماری و سینما که آیزنشتاین در اواخر دهه 1930 بیان نموده , می توان چنین گفت : در مونیتوراثرات و برداشت های متضاد از جلوی ناظر می گذرند ولی در فضای شهر واقعی , ناظر در داخل مجموعه ای از پدیده هائی که در معرض دید گذاشته شده اند , حرکت می کند و با حواس پنجگانه اش , آنها را با نظامی مبتنی بر ساختار ذهنی از پیش نظام یافته خود درک می کند .
Heim می گوید : " واقعیت مجازی ایده آل و فضای سایبر باید توانائی این را داشته باشد که کاربر را به فراسوی واقعیت دنیای واقعی ببرد . " در نتیجه " فضای واقعی به پس زمینه رانده می شود و مجاز اهمیت می یابد . " (4) حال آنکه تعاملات انسانی , همدردی ها و گفتگوی چهره به چهره نیاز های انسانی هستند که فقط در دنیای حقیقی حاصل می گردند .
به طور خلاصه می توان گفت : فضای سایبر و فضای واقعی دو روی یک سکه هستند که حضور یکی لاجرم به ضعف دیگری – با همه پیامد هایش – می انجامد .
اما فضای شهر دیجیتالی- محصول تکامل یافته رابطه متقابل فضای سایبر و فضای واقعی – یک فضای سایبرنتیک است نه سایبر . " تقابل بین فضای واقعی و سایبر امکان خلق یک فضای ترکیبی جدیدی را بوجود می آورد که واجد خصوصیات خاص خود است و ما از آن با عنوان فضای سایبرنتیک یاد می کنیم . " (4)
فضای سایبرنتیک در عین واقع گرائی ( خصلت فضای واقعی ) به علت فقدان محدودیت ها و قیود فضای واقعی , قدرتمند تر است .
بر درک فضای سایبرنتیک , نگرش سیستمی حاکم است و باید کلیت سیستم با هم در نظر گرفته شود ; در این رابطه Weiner توجه ما را به ایده بازخورد و اینکه چطور یک جزء سیستم بر کلیت فضای سایبرنتیک تاثیر خواهد گذاشت , جلب می کند .
§ فضای شهری سایبرنتیک :
" رویکرد های مختلف به فضای شهری , تاکیدات متفاوتی دارند که به آنها امکان می دهد یکی از جنبه های متعدد پدیده ای چند وجهی را بکاوند . " (17) تاکید این نوشتار بر بعد کالبدی فضای شهری و تحولات آن در عصر حاضر می باشد .
ماهیت فضای شهری به دو عامل , محیط ( فیزیکی و غیر فیزیکی ) و فرهنگ ( مجموعه دستاوردهای مادی و غیر مادی یک جامعه ) بستگی دارد که هر دو به واسطه تکنولوژی جدید , متحول می شوند .
Decertive می گوید : " فضا ها اکثرا به طریقی که از آنها استفاده می شود , خلق می شوند . " بنابر این زیر ساخت IT و تکنولوژی دیجیتالی با ایجاد قابلیت ها , نیازها و فعالیت های جدید چهره شهر را دگرگون خواهند کرد . بر این اساس تعریف فضای شهری به این صورت تغییر می کند : فضای شهری بخسی از فضای باز فیزیکی عمومی و فضای سایبرنتیک قابل دسترس شهر است که محل تعاملات اجتماعی گردد .
§ بررسی تطبیقی سلسله مراتب و تسلسل فضائی شهر سنتی و شهر دیجیتالی :
سلسله مراتب فضائی شامل : 1- فضای باز ‚ نیمه بسته و بسته 2- فضای عمومی ‚ نیمه خصوصی و خصوصی است .
1- فضای باز و بسته :
رابطه متقابل فضای پر و خالی ( فضای باز و بسته – توده و فضا ) به سامانه شهر ماهیت کالبدی می بخشد . صرفنظر از روند تاریخی که در برهه هائی از تکامل اندیشه های معماری و شهر سازی , فضا بر توده یا برعکس ارجحیت می یابد ( تاکیدات متضاد مدرنیست ها و پست مدرن ها بر فضا و توده ) ; ایندو هم ارزشند و تنها به منظور تسهیل در امر طراحی به این صورت تفکیک شده اند . آنچه در شهر فیزیکی به عنوان فضای باز و بسته یا توده و فضا بکار می رود را می توان معادل فضای قابل دسترس و غیر قابل دسترس فضای سایبرنتیک دانست .
2- فضای عمومی ‚ نیمه خصوصی و خصوصی :
فضای عمومی و خصوصی شهر فیزیکی با حرایم , مرزها و قلمروهای فضائی متکی بر حدود مالکیت و موانع فیزیکی – کالبدی مشخص می شود . اما در فضای سایبر , این حرائم و قلمرو ها مربوط به حوزه فعالیت هر فضا و چگونگی دسترسی به آن است . در فضای سایبر سلسله مراتب دسترسی اگرچه از الگوی متفاوتی پیروی می کند , ولی مشابه سلسله مراتب فضای شهری فیزیکی به سه دسته عمومی , نیمه عمومی و خصوصی تقسیم می شود . ( به عنوان مثال بعضی از سایت ها خصوصی هستند و برای ورود کد اختصاصی می خواهند , بعضی نیمه عمومی هستند که با دعوتنامه و کد ورود وارد می شوند و بعضی عمومی و در دسترس عامه هستند )
تسلسل فضائی متکی بر تجربه فضا در زمان می باشد , که در هر دو فضای شهری واقعی و دیجیتالی – ولی به دو شیوه مختلف – قابل درک است .( در فضای دیجیتالی درک تسلسل فضائی به واسطه مشاهده تصاویر و برداشت های القا شده از طریق مونیتور صورت می گیرد . )
§ انواع فضا های شهری :
با تغییر سیستم زندگی و ساختار شهر , فضای شهری نیز دگرگون خواهد شد ; در اینجا تحولات آینده " دو عنصر بنیادین فضای شهری : خیابان و میدان " Krier بررسی می شود .
1- خیابان :
- فن آوری نوین مرز بین فضای عمومی و خصوصی را محو کرده , به طوریکه آثار هر یک از این دو فضا را می توان در دیگری جستجو کرد .
- جداره های شهری از وضعیت صلب فعلی به شکلی نفوذ پذیر و منعطف در می آیند . ( 10 )
- نشانه های شهری , تابلو ها و مبلمان شهری متحول می شوند :
نشانه های شهری غیر کالبدی به سیستم شهر اضافه می شوند .
راهیابی از طریق GPS نهایتا به حذف تابلو های شهری ثابت می انجامد .
مبلمان شهری مجهز به سیستم دیجیتالی می گردند .
- با توجه به سیستم تجارت الکترونیک , مغازه ها کوچک تر می شوند .
- با کاهش تقاضای سفر شهری و نیز امکانات حمل و نقل عمومی مناسب تر , خیابان بار دیگر – بعد از انقلاب صنعتی و عصر ماشین – به قلمرو پیاده می پیوندد .
- خیابان فضائی زنده , متغیر با قابلیت اطلاع رسانی – در بعد محلی و فرا محلی – می گردد . ( تابلو های دیجیتالی که جداره شهری خیابان را شکل می دهند , ضمن ایجاد تنوع برای اطلاع رسانی و تبلیغات , به عنوان نشانه ها و علائم شهری نیز به کار می روند . )
- کنترل ترافیک و پارکینگ های هوشمند
- افزایش امنیت ناشی از نظارت دیجیتالی مستمر
2- میدان :
- بدلیل حذف یا تغییر بسیاری از کاربری های امروزی , تغییر ناحیه بندی های شهری و اختلاط کاربری ها , شکل شهر به شدت گذشته , مقید به شبکه حمل و نقل نخواهد بود . و عملکرد اجتماعی – نمادین میدان ارجحیت می یابد .
- جداره های شهری ( اعم از میدان یا خیابان ) به صورت پوششی از تصاویر دیجیتالی – جهت اطلاع رسانی , تبلیغ یا خلق نماهای شهری قابل تغییر – خواهند بود . در نتیجه فضای میدان یک فضای سایبرنتیک متشکل از ابعاد کالبدی و سایبر خواهد بود که قابلیت حضور همزمان در فضا ها و زمان های مختلف را فراهم می کند .
- فضا های عمومی شهر عرصه تحمیل داده های بصری – اطلاعاتی می گردند . ( از طریق بیان هنری – دیجیتالی جداره های شهری )
- کیفیات فضائی جدید بر معیار های زیبائی شناسی تاثیر خواهند گذاشت .
- میدان به فضائی جهت ملاقات و بهره مندی از تجهیزات دیجیتالی تبدیل می شود . ( فضائی که تعاملات اجتماعی در دو بعد محلی و جهانی – توامان – بوقوع می پیوندد .)
جدول شماره 1- تحولات فضای شهری در عصر فن آوری اطلاعات ‚ ماخذ : نگارندگان
تحولات فضای شهری |
ماهیت فضای شهری |
بخشی از فضای باز فیزیکی عمومی و فضای سایبرنتیک قابل دسترس شهر که محل تعاملات اجتماعی باشد . |
||
سلسله مراتب |
فضای باز و بسته
|
فضای واقعی : معادل فضای پر و خالی ( توده و فضا ) |
||
فضای سایبر : معادل فضای قابل دسترس و غیر قابل دسترس
|
||||
فضای عمومی و خصوصی |
فضای واقعی : بستگی به حدود مالکیت و نحوه دسترسی دارد . |
|||
فضای سایبر : بستگی به حوزه فعالیت فضا و نحوه دسترسی دارد . |
||||
تسلسل فضائی :( متکی بر تجربه فضا در زمان و قابل درک در هر دو فضای شهری واقعی و دیجیتالی – ولی به دو شیوه مختلف )
|
فضای واقعی : آهنگ حرکت در فضا ( زمان ) در اختیار ناظر است ولی ترتیب کالبدی - فضائی حاصل کار طراح است . |
|||
فضای سایبر : تسلسل فضائی به واسطه ترتیب و سرعت ارائه داده ها از طریق مونیتور قابل درک است . ( زمان در اختیار طراح است ) |
||||
انواع فضا های شهری |
میدان |
- عملکرد اجتماعی – نمادین میدان ارجحیت می یابد . - جداره های شهری به صورت پوششی از تصاویر دیجیتالی می شوند و فضای میدان یک فضای سایبرنتیک متشکل از ابعاد کالبدی و سایبر خواهد بود که قابلیت حضور همزمان در فضا ها و زمان های مختلف را فراهم می کند . - فضا های عمومی شهر عرصه تحمیل داده های بصری – اطلاعاتی می گردند . - کیفیات فضائی جدید بر معیار های زیبائی شناسی تاثیر خواهند گذاشت . - میدان به فضائی جهت ملاقات و بهره مندی از تجهیزات دیجیتالی تبدیل می شود .
|
||
خیابان |
- محو شدن مرز بین فضای عمومی و خصوصی - جداره های شهری از وضعیت صلب فعلی به شکلی نفوذ پذیر و منعطف در می آیند . - نشانه های شهری غیر کالبدی به سیستم شهر اضافه می شوند - راهیابی از طریق GPS نهایتا به حذف تابلو های شهری ثابت می انجامد . - مبلمان شهری مجهز به سیستم دیجیتالی می گردند . - با توجه به سیستم تجارت الکترونیک , مغازه ها کوچک تر می شوند . - خیابان بار دیگر – بعد از انقلاب صنعتی و عصر ماشین – به قلمرو پیاده می پیوندد . - خیابان فضائی زنده , متغیر با قابلیت اطلاع رسانی – در بعد محلی و فرا محلی – می گردد - -کنترل ترافیک و پارکینگ های هوشمند - افزایش امنیت ناشی از نظارت دیجیتالی مستمر
|
|||
بخش دوم : فن آوری اطلاعات زیر ساخت جدید شهری :
با توجه به نقش شبکه های زیر ساخت قبلی – مثل شبکه تامین آب , خطوط راه آهن و ... در شکل دهی به ساختار و الگوی بافت شهر- و توجه به این مهم که معمولا معرفی یک زیر ساخت جدید موجب تغییر بنیادین در شهر و روند توسعه آن می گردد ; (5) تاثیر این زیر ساخت جدید – High speed digital telecommunication یا آنچه Steve Jones از آن با عنوان Infrastructure یاد می کند – حداقل به اندازه تاثیر انقلابی زیر ساخت های قدیمی خواهد بود .
به طور کلی زیر ساخت های شهری از دو طریق بر شهر تاثیر می گذارند :
1- قابلیت های محیط را افزایش می دهند : زیر ساخت های شهری نوین موجب ارتقاء کیفیت زندگی , ارتباطات , تامین اطلاعات , بهبود مشارکت , توسعه اقتصادی و تحول فضای شهری می شود . 2- فعالیت ها را حمایت می کنند : رابطه کاربری و کالبد در دوره های مختلف تاریخی تغییر کرده است . زیر ساخت جدید تکنولوژی ارتباطات که بر بستر شهر مدرن – با ایده پیروی کالبد از فعالیت – شکل گرفته است , ایده آرمانی مدرنیسم را محقق می کند . شهر آینده به واسطه انقلابی که در نوع و نحوه ارائه خدمات شهری رخ داده است , تاکیدش بر فعالیت است نه کالبد .
آقای دکتر جلالی زیر ساخت الکترونیک را در سه بخش شرح می دهند : (18) 1- زندگی الکترونیک (e- life) : آموزش , تفریح , ارتباطات و تراکنش الکترونیک 2- سازمان الکترونیک (e-organization) : تجارت , خدمات , سیستم برنامه ریزی منابع و مدیریت روابط الکترونیک 3- دولت الکترونیک (e- governance) : حکومت , مدیریت , دولت الکترونیک و چالش های بین المللی
بنابر این بافت شهر و فضای شهری آینده در جهت انطباق با این سه حوزه عمده فعالیتی سامان خواهد یافت .
جدول شماره 2- زیر ساخت جدید ( فن آوری اطلاعات )‚ ماخذ : نگارندگان
زیر ساخت جدید ( فن آوری اطلاعات ) |
1- قابلیت های محیط را افزایش می دهد : |
ارتباطات |
|
اطلاعات |
|||
مشارکت |
|||
توسعه اقتصادی |
|||
توسعه اجتماعی |
|||
تحول مفهوم فضا و فضای شهری |
|||
2- فعالیت ها را حمایت می کند : |
زندگی الکترونیک |
آموزش الکترونیک |
|
تفریح الکترونیک |
|||
ارتباطات الکترونیک |
|||
تراکنش الکترونیک |
|||
سازمان الکترونیک |
تجارت الکترونیک |
||
خدمات الکترونیک |
|||
سیستم برنامه ریزی منابع و مدیریت روابط |
|||
دولت الکترونیک |
حکومت الکترونیک |
||
مدیریت الکترونیک |
|||
دولت الکترونیک |
|||
چالش های بین المللی |
بررسی تحولات کالبدی شهر در عصر فن آوری اطلاعات :
درزیر پاره ای از عمده تاثیرات زیر ساخت فن آوری اطلاعات بر کالبد شهری ارائه می شو د:
- قلیل سفر های روزانه – به واسطه تغییر در نحوه ارائه خدمات شهری , ترکیب محل کار و زندگی , امکانات نوین ارتباطات و حمل و نقل عمومی – موجب می گردد که نقش راه و شبکه حمل و نقل کم رنگ شده و شکل شهر تا حدی از قید سبکه حمل و نقل رها شود .
- با توجه به " رابطه تنگاتنگ ارتباطات و حمل و نقل " (9) و اهداف توسعه پایدار , شهر آینده شهر پیاده خواهد بود .
- حداکثر اختلاط در کاربری ها را شاهد خواهیم بود . تا آنجا که فضای کار و سکونت ادغام می شوند و بسیاری از کاربری های فعلی حذف یا تقلیل می یابند .
- بلاک های شهری عظیم مدرنیستی – مجموعه های خدماتی , اداری , تجاری و ... – به واسطه تغییر عملکردی آنها تقلیل می یابند و کلا نقشه کاربری زمین شهر متحول می شود .
- حوزه بندی های اجتماعی – اقتصادی شهر قدیم به تدریج شکسته شده و زمینه برای تحقق آرمان شهر سازان خردگرای متقدم یعنی مالکیت عمومی زمین شهری فراهم می گردد . ( چون به تدریج با کاهش اهمیت کالبد در برابر فعالیت , زمین دیگر یک کالای سرمایه ای نخواهد بود . ) این مهم انقلابی در زمینه تحقق پذیری طرح های شهری و مدیریت شهری به حساب می آید .
- جهانی شدن و زیر ساخت جدید شهری بر الگوی سکونت و واحد های همسایگی تاثیر می گذارند : 1- امکان ساخت خانه های ییلاقی منفرد و منزوی در طبیعت , مجهز به تکنولوژی ارتباطات , فراهم می شود . 2- " به واسطه تکه تکه شدن و ترکیب مجدد ساختار شهر , امکان ساخت الگوی واحد همسایگی مطلوب که در شهر صنعتی مخدوش شده بود , فراهم می گردد . " (5) در واقع آرمان شهر سازی جدید New Urbanism در خصوص واحد های همسایگی و تاکید بر دسترسی پیاده با تحولات آینده جامه عمل می پوشد .
- منطقه بندی Zoning شهر مدرن و مشکلات آن ( عدم توزیع هماهنگ فعالیت شهری در بعد زمانی : مناطق اداری , تجاری که در شب فعالیت و زندگی خود را از دست می دهند , افزایش سفر های شهری و .. ) , به واسطه ادغام کاربری ها و تغییر الگوی فعالیت شهر , به تدریج دگرگون می شود .
- مفهوم دسترسی در شهر آینده به چالش کشیده می شود :
الگوی دسترسی به عنوان یکی از راههای کنترل فضای عمومی , در دو بعد فضای شهری فیزیکی و دیجیتالی مطرح می شود , " دسترسی یکی از مهمترین موضوعات مشترک بین شهرسازی و اینترنت است . " (9) میزان دسترسی جامعه به شبکه اینترنت از شاخص های توسعه اجتماعات مدرن محسوب می شود . Firmino فضا های شهری را بر اساس نحوه دسترسی به شبکه اینترنت به 3 دسته تقسیم می کند : (3)
1- Non- Plugged : مکان هائی که از زیر ساخت ارتباطی نوین کاملا بی بهره اند .
2- Adaptive ( فضا های انطباق یافته ) : فضا های سنتی که برای پذیرش تکنولوژی جدید تغییر شکل یافته اند . این انطباق , به صورت کامل یا نسبی ( ترکیب و انطباق بخشی از فضا ) است .
3- Transformation ( فضا های تغییر شکل یافته ودگرگون شده ) : فضا های جدیدی هستند که مشخصا برای تامین دسترسی به تکنولوژی جدید و به عنوان یک درگاه ورود به فضای سایبر طراحی شده اند . ( زیر ساخت فیزیکی پشتیبان شهر دیجیتالی )
جدول شماره 3- مقایسه تطبیقی دسترسی در شهر واقعی و شهر دیجیتالی ‚ ماخذ : نگارندگان
دسترسی |
در شهر واقعی |
میزان دسترسی به فضای واقعی |
دسترسی عام |
فضای عمومی |
دسترسی نسبی |
فضای نیمه عمومی – نیمه خصوصی |
|||
دسترسی خاص |
فضای خصوصی |
|||
میزان دسترسی به فضای سایبر |
فضا های غیر متصل به شبکه اینترنت |
|||
فضا های انطباق یافته |
||||
فضا های تغییر شکل یافته |
||||
درشهر دیجیتالی |
میزان دسترسی به فضای سایبر ( شاخص توسعه جوامع ) |
دسترسی عام |
فضای عمومی |
|
دسترسی نسبی |
فضای نیمه عمومی – نیمه خصوصی |
|||
دسترسی خاص |
فضای خصوصی |
|||
میزان دسترسی به فضای واقعی |
فضای سایبر زمینی (Grounded ) |
دسترسی محدود ( یک سویه ) : فضای سایبر به عنوان الگوی شبیه سازی شده از فضای واقعی |
||
دسترسی متقابل : شخص هم زمان به هر دو فضای سایبر و واقعی دسترسی دارد یعنی حضور او در فضای ترکیبی سایبرنتیک تحقق می یابد . |
||||
فضای سایبر غیر زمینی ( Non Grounded )
|
عدم دسترسی : مناطقی که به اینترنت و دستگاههای دیجیتالی ورودی فضای سایبر دسترسی ندارند . |
- در شهر صنعتی بافت شهری درشت دانه است . تغییر نوع فعالیت و ایجاد حوزه های ترکیبی کاربری شهری , موجب کوچک شدن قطعات بافت می شود . به عنوان مثال فعالیت های تجاری , بسته به نوع کالا و سطح توزیع آن ( در سطح محله , شهر , منطقه یا ملی ) از حالت متمرکز در می آیند . فروش کالاهای کوچک , پر ارزش و فاسد نشدنی مثل کتاب محدود به فروشگاه ها نخواهد بود و انبار ها و مراکز توزیع آن ( سیستم پست هوشمند ) در سطح شهر پراکنده می شود . در نتیجه سطح زیر بنای واحد های تجاری کاهش می یابد . از طرفی با ادغام کاربری ها و سیستم های مدیریت و خدمات الکترونیکی , ارتباطات چهره به چهره و فضای اداری مورد نیاز آن نیز به طور مشهودی تقلیل می یابد .
- تاثیر شبکه زیر ساخت دیجیتالی نه تمرکز زدائی است و نه تمرکز گرائی . بلکه پروسه پیچیده ای از تلاشی و ترکیب مجدد بافت شهری است ( شبیه یک واکنش شیمیائی که بعضی از اتصالات شکسته , بعضی حفظ و بعضی از نو ساخته می شوند ( 5) ولی در هر حال این زیر ساخت نوین امکان ایجاد شهر فشرده – به عنوان یکی از راهکار های توسعه پایدار ( 20 )– را میسر می نماید .
بررسی تحولات سیمای شهر در عصر فن آوری اطلاعات :
خوانائی فضای شهری ( Legebility ) که با 5 عامل راه ‚ لبه ‚ گره ‚ نشانه و محله تحلیل می شود ‚ با تغییر تعاریف این عوامل در شهر آینده دستخوش تغییرات عمده ای خواهد شد :
راه : به جای آن واژه " دسترسی " که جامع معانی " راه " و سایر طرق دسترسی فضائی است , برگزیده می شود . نحوه دسترسی یه فضای کالبدی یا اطلاعاتی و وضوح پروسه حرکت فضائی تضمین کننده خوانائی فضای شهر آینده خواهد بود .
لبه : مرز های محلات و خیابان های شهری به صورتی محو و نفوذ پذیر خواهند شد به طوریکه آثری از هر فضا در فضای دیگر نیز وجود خواهد داشت . همین اتفاق در فضای سایبر هم می افتد یعنی خطوط صریحی برای تفکیک حوزه فعالیت سایت ها وجود ندارد بلکه فعالیت هر کدام طیفی را در بر می گیرد که بسته به موضوع در هر فضا پررنگ یا محو می شود .
گره : کانون های تمرکزی که حاصل تقاطع جریان های دسترسی مختلف یا همپوشانی حوزه فعالیت های هر فضا صورت می گیرد .
نشانه : نشانه شهری به عنوان عاملی برای تسهیل جهت یابی , پیدا کردن مقیاس و هویت بخشی می تواند به صورت غیر فیزیکی ( دیجیتالی ) هم باشد . نشانه عاملی است که به درک فضای شهری ( که فضائی رابطه ای و نسبی است ) کمک می کند . از این رو در فضای شهری پویای آینده , نشانه های شهری نیز از وضعیت صلب و ایستای خود در آمده و ضمن اینکه به حرکت در مقیاس شهر سمت و سو می دهند خود نیز با کل مجموعه شهری در آهنگی کند تر, حرکت می کنند .
محله : در ساختار نوین , محله مکان تعاملات اجتماعی رو در رو – در عین بهره مندی از ارتباطات فرا محلی – را فراهم می کند . با توجه به تضعیف مولفه های اقتصادی – طبقاتی درشهر های آینده ( با توجه به موضوع مالکیت عمومی زمین), امکان استقرار خرده فرهنگ های همسان در واحد های همسایگی مجزا و در نتیجه ارتقا هویت اجتماعی - کالبدی محلات تامین می شود .
- امکان تقویت سیستم حمل و نقل عمومی - که یکی از راهکار های توسعه پایدار است – با تغییر در مفهوم دسترسی , تغییر خیابان های شهری , کاهش تردد وسایل نقلیه و تغییر فعالیت های شهری , عملی می گردد .
- مشارکت گرچه هدف اولیه ساخت شهر دیجیتالی اولیه ( شهر دیجیتالی آمستردام ) بود ; ولی عملا در جنب سایر توانمندی های فضای نوین اهمیت اولیه خود را از دست داد . زیر ساخت دیجیتالی شهر - با توجه به " نقش شبیه سازی کامپیوتری بخصوص در برنامه ریزی مشارکتی " (7) , امکان ایجاد ارتباط دو سویه و اطلاع رسانی فعال - در کلیه مراحل برنامه ریزی و طراحی پروژه , مشارکت فعال مردم را فراهم می کند .
جدول شماره 4- تحولات کالبدی شهر به واسطه زیر ساخت فن آوری اطلاعات ‚ ماخذ : نگارندگان
1- تغییر در نحوه ارائه خدمات شهری |
تقلیل سطح زیر بنای مورد نیاز کاربری ها |
کوچک شدن بلاک های شهری |
بافت شهر آینده دانه بندی کوچک تری خواهد داشت |
|||
تغییر نقشه کاربری زمین |
||||||
2- تغییر در منطقه بندی شهری |
از بعد اقتصادی – اجتماعی - کالبدی |
مالکیت عمومی زمین شهری
بهبود تحقق پذیری طرح ها و مدیریت شهری بهتر |
||||
3- ادغام کاربری ها |
فضای کار و سکونت ادغام می شود
|
حذف بسیاری از کاربری های فعلی
|
||||
4- تغییر کمی و کیفی ارتباطات |
شهر پیاده |
|||||
5- تاکید بر حمل و نقل عمومی |
||||||
نتیجه :
با انقلاب دیجیتالی و نقش فن آوری اطلاعات در ایجاد تقابل بین فضای واقعی و فضای دیجیتالی ( سایبر) و خلق یک فضای ترکیبی به نام فضای سایبرنتیک – که واجد خصوصیات هر دو فضای واقعی و مجازی است ‚ فضای شهری آینده نیز متحول می شود . با تغییر مفهوم فضای شهری – که موضوع کار طراحان شهری است – تعریف جدیدی از طراحی شهری به شرح زیر ارائه می گردد :
طراحی شهری فرایندی است میان رشته ای و گروهی با هدف سامان بخشی فضائی عرصه عمومی شهر‚ به نحوی که موجب ارتقای کیفیات عملکردی , زیست محیطی و تجربه زیباشناختی فضاهای شهری گردد .
از سوی دیگر با توجه به تاثیر زیر ساخت جدید فن آوری اطلاعات و ارتباطات ‚ کالبد ‚ سیمای شهری ‚ ساختار و روند توسعه شهر نیز متحول خواهد شد .
از این رو استفاده از عبارت Recombinant Urban Design با هدف توجه به ترکیب و تقابل وجوه طراحی شهری و IT پیشنهاد می شود که نشان دهنده تلاشی تدریجی و ترکیب مجدد فضاهای شهری و بافت شهر به واسطه تعاریف جدید فضای شهری سایبرنتیک و زیر ساخت ارتباطات دیجیتالی است .
منابع :
1- Beckers- Dennis & van den Besselaar- Peter, "Demographics and Sociographics of the Digital city"
2- - Beckers- Dennis & van den Besselaar- Peter," Digital Cities: Organization, Content and Use"
3- Rodrigo Jose Firmino, "Defining and Understanding the Virthal Cities Phenomenon"
4- Mitra -Ananda & Schwartz -Rae Lynn, " From Cyber Space to Cybernetic Space: Rethinking the Relationship between real and Virtual Spaces"
5- Mitchell -William J,"Designing the Digital City"
6- Wang - Lu & Wu- Huayi & Song -Hong, " A Framework of Integrating Digital City and Eco – city"
7- Voigt -Andreas & Linzer- Helena, "The Digital City – La ciudad digital"
8- Ingram -Rob & Benford- Steve & Bowers- John, "Building Virtual Cities: applying urban planning principles to the design of virtual environments"
9- Jones - Steve, "infrastructures, the Internet and Urban Planning"
10- Frenchman -Dennis & Seitinger- Susanne, "New Century Cities : creating value through urban design and placemaking"
11- & Ishiguro - Hiroshi & Nakanishi- Hideyuki, "Connecting Digital and Physical Cities"
12- Ishida- Toru, "Digital City : Bridging Technologies and Humans"
13- serra - Artur, "Next generation Community Networking : Futures for digital Cities"
14- Ishida- Toru, "Understanding Digital Cities"
15- Gumpe -Gary rt & Drucker- Susan, "Privacy , Predictability or serendipity and Digital Cities"
16- فلامکی- محمد منصور - " ریشه ها و گرایش های نظری معماری " - نشر فضا
17- مدنی پور-علی - " طراحی فضای شهری " – شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری – مترجم : فرهاد مرتضائی
18- جلالی - علی اکبر- " شهر الکترونیک "- انتشارات دانشگاه علم و صنعت
19 - پاکزاد- جهانشاه - " راهنمای طراحی فضا های شهری در ایران " – وزارت مسکن و شهر سازی
20 - فرای - هیلد برند - " طراحی شهری به سوی یک شکل پایدارتر شهر " – شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری – مترجم : سید حسین بحرینی
21 –گلکار- کورش - " کندو کاوی در تعریف طراحی شهری " – انتشارات دانشگاه شهید بهشتی
22- لینچ - کوین - " سیمای شهر " – انتشارات دانشگاه تهران– مترجم : منوچهر مزینی
بررسی تاثیر معماری بر سینمای اکسپرسیونیست
معماری و سینما هر دو به ایجاد فضا و روح زندگی میپردازند و در فرآیند ادراک فضا، هر دو هنر به اصول مشترکی پایبندند. مصالح معماری عموما مادی و واقعی است و مصالح سینما صوری و خیالی … اگرچه در معماری های اخیر نیز مواردی از قبیل فرا سطح ، فرا فضا و واقعیت های مجازی ، معماری نیز زاه پر پیچ و خم خیال و تصور را به سختی می پیماید و وجوه مشترک معماری و سینما در استفاده از ابزار نوین دیجیتالی برای عینیت بخشیدن به تصورها و تجربه های ما از فضای شهری نیز بر هیچ کس پوشیده نیست.
وقتی معماری به عنوان عام ترین شکل هنر با سینما ارتباط برقرار میکند، جذاب ترین پیوند هنری رخ می دهد.
در گروهی از فیلم های اکسپرسیونیستی ، معماری تاثیری عمیق و موشکافانه داشته است و در گروهی دیگر از قبیل متروپلیس و دونده روی تیغ تصاویر خیالی شهرها ، فیلم را تشکیل داده اند و سینما تحت تاثیر عظیم و شگرف معماری قرار دارد. معماری با ایجاد فرمهای غیر عادی، راهروهای پیچ در پیچ، فضاهای بغرنج، پله های ترک خورده ، بازی با نور و نقاشی های گوناگون، در ایجاد هیجان در فیلم های اکسپرسیونیستی تاثیر شگرفی داشته است. نوشتار فوق به بررسی و معرفی اکثر فیلم های اکسپرسیونیست آلمان و تاثیر معماری بر آنها و همچنین به بررسی تعداد معدودی از فیلم های بعد از سینمای اکسپرسیونیست آلمان که تا حدودی ریشه های اکسپرسیونیستی دارند، می پردازد.
در ابتدا باید به معنی اکسپرسیونیسم نظری بیفکنیم، ریشه اکسپرسیونیسم ابتدا در نقاشی (1911) و سپس به سرعت در هنرهای دیگر ، از قبیل تئاتر، ادبیات و معماری رشد یافت و شکوفا شد. گر چه در معماری، اکسپرسیونیسم به سال 1884 و گارهای گائودی بر میگردد.
اکسپرسیونیسم
عنوان «هیجان گری» در 1911 برای متمایز ساختن گروه بزرگی از نقاشان به کار رفت که در دهه اول سده بیستم بنای کار خود را بر بازنمایی حالات تند عاطفی و عصیان گری علیه نظام های ستم گرانه و ریاکارانه حکومت ها و مقررات غیرانسانی کارخانه ها و عفونت زدگی شهرها و اجتماعات نهاده بودند. این هنرمندان برای رسیدن به هدف همان رنگ های تند و تشویش انگیز و ضربات مکرر و هیجان زده قلم مو و شکل های پیچیده «ون گوگ وار» را در فضایی از چارچوب در رفته و با ژرفنمایی به دور از قرار و سامان می نشانند و هر آنچه آرام بخش و مهذب و چشم نواز و متعادل بود از صحنه کار خود بیرون می راندند. بدین ترتیب میان سالهای 1905 تا 1913 مکتب هیجان گری با درک الهام از هنر خاص وان گوگ و به علمداری نقاشانی چون کوکوشکا و نولده (وفات 1956) و کرشنر در شهر در سد و با عنوان «پٌل» بر پا شد. در میان هیجان گرانی که شهرت جهانی یافته اند از نام های زیر یاد میکنیم: انسور بلژیکی(وفات 1949) با احلال هراس انگیز و نیشخند خراش آور و مونش نروژی که پرده معروفش جیغ (در 1893) به تنهایی مفهوم کامل شیوه هیجان گری را در نظر هر بیننده روشن میسازد و باز امیل نولده(وفات 1956) که با تجسم بخشیدن به پندارهای دینی و صور کابوسی ذهن آشفته اش یکی از نقظه های او آن شیوه را پدید می آورد.تابلو های برخی از هنرمندان قرن شانزدهم همچون گرونوالت و اِل گوکو، که عواطف شدید دینی را از طریق فرم های کژنما و غیربازنما انتقال می دهند، ( اکسپرسیونیسم با این مفهوم کلی، در انگلیسی و فرانسه یا حرف چ کوچک نوشته میشود). واژه اکسپرسیونیسم به مفهوم خاص آن ( با حرف بزرگ E ) به جریان وسیعی در هنر مدرن اروپا اطلاق میشود که پیشینه آن به ون سان ونگوگ باز میگردد.
اکسپرسیونیسم در معماری از نوع گرایش های شخصی شمرده میشد که خیلی سریع به خاموشی گرایید. اکسپرسیونیسم معماری بسیار نزدیک به هنر نو بود که به پیشگامی ویکتورهورتا شکل گرفت، از معماران آن می توان از آنتونی گائودی نام برد. آنتونی گائودی فراتز از هنر نو بود ، او خانه مسکونی کازامیلا را که ترکیب نئوگوتیک و نئوباروک بود طراحی کرد و مهمترین اثر اکسپرسیونیستی کلیسای ساکرادا فامیلیا( خانواده مقدس) 1884 است که به هیچ قرنی تعلق ندارد و یک معماری افسانه ای است. لئوناردو بنه ولو درباره کارهای اکسپرسیونیستی گائودی می گوید: «کارهای او حالت خودکامه داشته و اختصاصی بود، او دشمنانی داشت که نتوانست طرح هایش را ادامه دهد و توسط بقیه معماران انجام گیرد، اما کارهای او هم چون رویداد حباب گونه ای است که عمری ندارد.» از دیگر معماران اکسپرسیونیست اریک مندلسون است که کارهای او دارای پرسپکتیوهای گوناگون است. کارهای او نمایشگاه کارهای 4 معمار گمنام در برلین 1917 و هم چنین طرح برای یک استودیو و برج انیشتین در پوتسدام آلمان 1920 است.
اکسپرسیونیست انتزاعی
این اصطلاح که حدود سال 1950 متداول شد ، توصیف کننده جنبشی در هنر انتزاعی تجسمی است که در دهه 1940 در نیویورک پا گرفت. اکسپرسیونیسم انتزاعی ابتدا درباره برخی از کارهای اولیه کاندینسکی به کار رفت، ولی هنگامی رایج شد که به کارهای آرشیل گورکی و جکسن اطلاق شد. اندکی بعد به آثار دیگر نقاشان نیویورک تسری یافت که نه انتزاعی بودند ( مانند آفریده های دکونینگ و گاتلیب) و نه اکسپرسیونیستی ( همچون کارهای روتکو و کلاین). نقاشانی که با این اصطلاح توصیف می شوند، بیش از آنکه سبکی مشترک داشته باشند، در نگرش و دیدگاه دارای وجه اشتراکند: همه می خواهند در برابر قیود سبکهای سنتی طغیان کنند، روشهای تکنیکی دستوری را زیر پا نهند و معیارهای هنر تمام بر طبق ضوابط دیرینه زیباشناختی را لغو و بی معنا اعلام کنند، دارای روحیه ای پرخاشگرند و بیان گری آزاد و خود انگیخته را طلب می کنند. بارزترین نمونه این خود انگیختگی ، نقاشی کنشی جکسن پولاک است. این جنبش تا حد زیادی نقاشان اروپایی دهه های 1950 و 1960 را تحت تأثیر قرار داده است. این نخستین بار بود که یک جنبش آمریکایی می توانست در چنین موقعیتی قرار گیرد و موجب شود که نیویورک به عنوان مرکز جهانی هنز پیشتاز، جانشین پاریس گردد.
نئو اکسپرسیونیسم
این نهضت واکنشی علیه انتزاع پیشرو است و اساس پیدایش آن به ویژه نزد هنرمندان آلمانی تا حدودی بر هرج و مرج گرایی استوار است. موج بین المللی شگفت انگیز و تا حدودی دور از انتظار فیگوراتیوهاییکه «نئو اکسپرسیونیست» خوانده می شوند، در اولین سالهای دهه 1980 شکل گرفت. نئو اکسپرسیونیسم برای هنرمندانی که نگران موقعیت پیشه خود بودند، پدیده ای کاملا قابل درک بود که بعد از سالهای پرتنش دهه 1970 فرصتی برای تخلیه آرام احساسات و عصبیت های پنهان هنرمندان فراهم آورد. می توان گفت که این موج عظیم، ریشه در فعالیت هنرمندان آلمانی و ایتالیایی داشت . اما نباید از یاد برد که نئو اکسپرسیونیسم، جلودار مطلقی همچو پیکاسو دارد که حتی پیش از فرا رسیدن مرگش، در سال 1973 بار دیگر دست به احیای سبک ویژه خود زد. ظهور مجدد اکسپرسیونیسم تند و خشن پدیده ای است که در چشم انداز «پست مدرنیسم» مفهومی به واقع گنگ و مبهم گرفته است.
موج نئو اکسپرسیونیسم در گستره جهانی پدیده جدید و غیر قابل انکاری است که بررسی آن بسیار حائز اهمیت است. «ژیلدا بورده» در کتاب Les Moderns Et Les Autres با اشاره به این که برای اولین بار است که فکر اولیه یک نهضت در اروپا و امریکا، در آلمان و ایتالیا شکل گرفته است، می نویسد: بونیتو اولیوا به عنوان هنرمندی که قوه محرکه این نهضت است، آن را در ایتالیا ترانس آوانگارد می نامد. همانطور که اشاره شد نئو اکسپرسیونیسم آلمان بسیار تند و گزنده بود و مستقیما از اکسپرسیونیسم آغاز قرن الهام گرفت. به علاوه به نظر می رسد طرز تفکر ضد غربی و صلح آمیزی که در این کشور توسعه پیدا کرد نیز بر آن تأثیر داشت.
سینمای اکسپرسیونیست
برای تحلیل رابطه بین جنبش های پیشرو در سینما و معماری، بد نیست از ذکر برخی اندیشه های نظریه پردازان آن زمان آغاز کنیم. زیگفرید کراکائر، والتر بنیامین یا حتی متقدمانی همچون گئورک زیمل و شارل بودلر به اهمیت و مفهوم پیوند تصاویر اشاره می کردند( سرگئی آیزنشتاین و ماهولی ناگی برای نخستین بار در فیلم نامه «پویایی شهر بزرگ» کوشیدند از این نظریه بهره ببرند) در نهایت آیزنشتاین با استفاده از تدوین دیالکتیکی، موفق شد به اندیشه جامه عمل بپوشاند.
این گونه تشخیص بخشیدن به تضادهای حسی و بصری دقیقا چیزی بود که زیمل در اواخر قرن نوزدهم به عنوان تعریف انسان متمدن آینده عرضه کرده بود. از دید زیمل، فردیت ساکنان کلان شهرهای جامعه مدرن بر پایه مفاهیم متضاد و بمباران اطلاعاتی و تبلیغاتی قرار داشت و بنابراین تصادفی نیست اگر بنیاد گرافیکی ماهولی ناگی در پویایی شهر بزرگ (1923) یا کتابش، «مالری: عکاسی و سینما» (1925) در عین بهره مندی فراوان از ساختار بصری ، هر دو حاوی متن مستقیم از زیمل درباره جهان کلان شهرها نیز بودند. نظر به پیکر سوسیالیسم پا گرفته در آلمان آن زمان و در عین تضادهایش با سوسیالیسم روسی، بحران فرهنگ بورژوایی اروپا و نیاز هنرمندان و فرهیختگان به تخلیه ذهنی خود در قالبهایی شکل گرا و تجریدی قابل درک است. علاقه ماهولی ناگی به آثار فوتوریستهای «عصر ماشین» از همین رو بود. همچون عکسهای مسافرتی اریش مندلسن از کلان شهرهای امریکا(با آسمانخراشهای مدرن، تابلوهای نئون، سیلوهای گندم و … ) که در همان زمان عرضه شد و گویی شهرهای آینده را هم کابوس وار و هم گریز ناپذیر تصویر می کرد. تاریخ سینما پر از نمونه هایی متضاد، یعنی جهان خلاقانه اکسپرسیونیست ها نیز هست. در این زمینه سینمای آلمان نشان داد که رابطه عشق و نفرت پیشین نسبت به «شهر بزرگ» ممکن است توأمان واقعی و خیالی باشد و اساسا جهان خود را بیافریند. پس از 1918، کلان شهرهای سینما دیگر مکانی برای ابراز شگفتی و هیجان نبودند، بلکه زمینه ای ترسناک برای بروز انواع نابسامانی ها بشمار می رفتند. واقعیت روزمره دیگر ایده آل و کارآمد تلقی نمی شد و بر چنین زمینه ای، اکسپرسیونیم با هدف تمرکز بر کابوس ها، هراس ها و روان پریشی های آدمی شکل گرفت. در نخستین نمونه های سینمای اکسپرسیونیستی، استعاره های معمول برای شهرها، هزارتو و جنگل بود که این مسأله به قول لوته آیزنر در هنر و نمادگرایی رمانتیک آلمان نیز ریشه داشت. کراکائر در کتاب «از کالیگاری تا هیتلر» به درستی اعلام کرد که سینمای اکسپرسیونیستی آلمان هم چون گونه ای پیش بینی متهورانة وقایع سال های بعد عمل کرده است. سینمای اکسپرسیونیست آلمان از سال 1919 تا 1933 فیلم های موفق بی شماری را تولید کرد که قابل رقابت با سینمای امریکاست. در سال 1919 بعد از جنگ جهانی اول آلمان یک دورة آشوب، اغتشاش و ناامیدی را پشت سر گذاشت که فشارهای اجتماعی، رنج های روانی و ترورهای شخصی بغرنج از جمله مسائلی بود که بر ایجاد سینمای اکسپرسیونیست تأثیر گذاشت. سینمای آلمان با مطرح کردن راز، ترس وحشت عجیب از تاریکی و هیجان به یک سینمای پایدار رسید. فیلم دانشجوی پراگ (نخستین برداشت 1913)، که برای کارگردانی آن اشتلان ریه دانمارکی برگزیده شده بود، راه ورود موضوع خاصی را به سینمای آلمان هموار کرد: شعبده بازی، دانشجویی نمونه را به کار می گیرد و او را وادار می کند که به قتلی دست بزند؛ گناه قتل را به گردن دانشجو می اندازد و او به ناچار خودکشی می کند. ایجاد خلل در ماهیت آدمی، تجربه ای است که در سینمای آلمان به شمل سرسامآوری افزایش می یابد: انسان توسط نیروهای نامریی هدایت می شود و دست به اعمالی می زند که خودش را برای انجام آنها مسئول احساس نمی کند. در فیلم گوِلم نخستین (نخستین برداشت 1915) که «وگنر» با همراهی «هنریک گالین» آن را کارگردانی کرد کارگران ساختمانی، موجودی سفالین را که متعلق به دورة قرون وسطی است از زیر خاک بیرون می آورند؛ یک فروشندة اشیای عتیقه، به کمک خواندن اورادی، موفق می شود به آن موجود حیات بخشند؛ این موجود نسبت به دختر سرور خود گرایشی غیرمجاز پیدا می کند و سرانجام دستخوش جنون می شود: در این جا موضوع هایی از چنگ نیروهایی ناشناس مطرح است ه بطور ناشناخته به شکل نیروهای ضمیر ناخودآگاه ظهور می کنند. دکورهای اکسپرسیونیستی، همانگونه که «اشتلان ریه» برای نخستین بار در فیم خانه ای بی در و پیکر (1914) بکار گرفته بود، در سری فیلم های «هومون کولوس» مکمل خود را در بازیگرانی که مبلس به لباس های عجیب و غریب هستند و ظاهری غیر طبیب گرایانه و شاد دارند، باز می یابد و «دوران کلاسیک» سینمای آلمان با ظهور نویسنده ای آغاز شد که اهمیت نقش او در حد اهمیت نقش «چزاره زاواتینی» برای نئورئالیسم ایتالیاست. «کارل مایر» 194433 – 1894، اهل گراتس بود. پدرش قماربازی بود ورشکسته که سرانجام دست به خودکشی زد. «مایر» مدتی به عنوان سرایدار، خوانندة کر، سیاهی لشکر، طراح و بازیگر تأتر کار کرد. در سال 1919 در برلین با «انس یانوویتس»، که در گذشته افسر ارتش بود، آشنا شد. با کمک و همراهی او، سناریوی فیلم مطب دکتر کالیگاری (1920) را به رشتة تحریر درآورد. «مایر» فیلم نامه های متعدد دیگر خود را به تنهایی نوشت. غیر از کالیگاری فیلم هایی چون گنوئینه اثر وینه 1920، پله های عقبی اثر لئوپولدیسنر خرده شیشه ها 1921، و شب کریسمس 1923، اثر لوپوهیک وانینا، 1922، اثر آرتورفون گرلاخ سرگذشت گریس هوس، 1925، اثر فریتس وندهاوزن و قصر فوگل اود، 1921، آخرین مرد، 1924، تارتوف، 1925، طلوع، 1927، اثر فریدریش ویلهم مورنارئو نیز بر مبنای نوشته های مایر ساخته شده اند. سناریوی فیلم مطب دکتر کالیگاری، از یک بازار مکاره آغاز می شود: در آن جا یک شعبده باز به معرفی «واسطة» خود «سزار» می پردازد. دانشجویی که سزار مرگ او را برای آینده ای نزدیک پیش بینی می کند، در همان شب به قتل می رسد؛ به دختری نیز سوء قصد می شود و به قتل می رسد. یکی از دوستان آن دو که ماجرا را ردیابی می کند به نتیجه می رسد که شعبده باز و رئیس بیمارستان هر دو یکی هستند. رئیس بیمارستان به کمک هیپنوتیزم، بسیاری از بیماران خود و از آن میان سزار را وادار به جنایت های متعددی می کند. راز رئیس بیمارستان فاش می شود و قدرت خود را از دست می دهد و در پایان، کارش به جنون می انجامد. سه نقاش گروه «اشتورم» یعنی «هرمان وارم»، «والتر روریگ» و «والتر رایمان»، دکوری آفریدند که داستان را بیش تر بطور یک کابوس جلوه می داد تا اشاره ای انقلابی. به لحاظ معماری آنها زمین را با مثلث هایی نقاشی کردند که خود مانند راهنمایی مؤثر جلوه می کند؛ پستی و بلندی ها به سوی عابرین پیش آمده اند و آنها را از محل دور می کنند؛ آسمان، سطح رنگ باخته ای است که بر آن درختان خشک عجیب نقش شده است و از آن آژیرهای تهدیدآمیز به گوش می رسد. در سال های 1920 کم نبودند تجربه هایی که از کالیگاری تقلید می کردند، روبرت وینه شخصاً در فیلم های گنوئینه 1920؛ راسکول نیکف 1923؛ دست های اورلاک 1924؛ از دکور لباس ها و شخصیت های اکسپرسیونیستی بهره گرفت؛ هم چنین کارل هاینتس مارتین در فیلم از صبح تا نیمه شب 1920؛ هانس کوبه در فیلم تورگوس 1920، فرتیس لانک در فیلم دکتر مابوزة قمارباز 1922؛ و پاول لنی در فیلم کارگاه پیکره های مومی 1924. اما هیچ یک از این فیلم ها به سرمشق خود نرسیدند. اشکال اکسپرسیونیستی به صورت آرایش هایی ساده دگرگون شد؛ این اشکال توانایی آن را نداشتند که بتوانند تصویر دنیای سه بعدی را مجسم کنند. از سوی دیگر عناصری از سبک کالیگاری دوباره به گونه ای جدا شده از سرمشق اکسپرسیونیسم شاعرانة خود و فرمی که به بیان آشکار واقعیت نزدیک شده، در فیلم های بی شمار دیگری رسوخ می کند. سایه های نقاشی شدة فیلم کالیگاری دوباره به صورت واقعی درمی آیند. یکی از این گونه سایه ها حتی در خود فیلم موجود است: مثلاً هنگامی که «سزار» می خواهد دختر را به قتل برساند، ابتدا سایة بسیار بزرگ او دیده می شود که بر روی دختری که خوابیده است می افتد. هیچ یک از مایه های این فیلم تا به این پایه نتوانسته است مکتب ساز باشد. کارگردانان بعدی توانستند خصوصیت هشدار دهندة کنگره ها، درختان، پشته های کشتزارها، سایه ها، مثلث ها و خطوط دندانه دار را نمایان کنند. بی آن که نیازی به پناه آوردن به دکورهای نقاشی شده داشته باشند. آنچه از کالیگاری در سینمای سال های بعد آلمان پابرجا ماند، تلاشی بود که در جهت نشان دادن محیط، به عنوان بیان عینی «روح» و احساس و حالت صورت می گرفت. جذبه و افسون تصویر انسان برتر، تا زمانی در سینمای آلمان دوام پیدا کرد که عدم اطمینان اجتماعی و سیاسی پابرجا بود. فیلم های موفق آن دوران نمایش گر کابوس ستمگری و ترور بودند: نوسفراتوی خوشنآم «مورنائو»؛ مرگ خسته ودکتر مابوزة «لانک» فرماندار وانیای «گرلاخ» پیکره های کارگاه پیکره های مومی اثر «لنی»؛ هارون الرشید و ایوان مخوف وجک درنده، همگی ستمگرانی خشن و ظالم و تصاویری دردناک از خودکامگی های سیاسی بودند. سبکی تزئینی، معماری، آرایشی اکسپرسیونیستی از مشخصات این گونه فیلم ها و هم چنین فیلم های «فرتیس لانگ» و داستان مربوط به جک درنده در فیلم کارگاه پیکرهای مومی است. در فرم های دقیق این آثار، جبری نمایان بود که بر مردمان حاکم است. برعکس در فیلم های دیگر و از آن جمله در وانینا و در داستان «ایوان» مربوط به فیلم پیکره های مومی، فرم های غیرعادی و در عین حال بیمارگونه معماری سقف های سنگین کوتاه، راهروهای پیچ در پیچ، پله های ترک خورده همراه نورپردازی پراکنده، فضایی رویایی ایجاد میکند. این فضا نمایش گر آن است که در این جا، آن رویدادها و برخوردهای روانی در آستانة ضمیر آگاه، در نظر بوده است. «کارل مایر» که سینما را به سوی اکسپرسیونیسم سوق داد، بازگشت آن را نیز از سبک «کالیگاری» سبب شد. با فیلم هایی که ملهم از نوشته های او ساخته شده بود، فیلم های پله های عقبی، خرده شیشه، شب کریسمس و آخرین مرد، شکل ویژه ای از فیلم های اکسپرسیونیستی است که عنوان فیلم مجلسی پیدا کرده و به کمال خود رسید. آنچه در این داستان ها توصیف می شود، درام ناتورالیستی زندگی افراد عادی جامعه و مستخدمان است، با پایانی غم انگیز.
فیلم های مجلسی که از سوی «کارل مایر» ابداع شده بود، در ادامة بی واسطة فیلم های خیابانی، که با فیلم (خیابان) 1923 اثر کارل گرونس به صورت یک مد درآمد، قرار می گرفت: یک فرد عادی از دنیای یکنواخت زندگی خود می گریزد تا به دنبال جذبه ها و کشش های «خیابان» برود؛ زنی بدکاره او را به کاباره ای می برد، در آن جا قتلی اتفاق می افتد که آن را گردن او می اندازند. پلیس پس از چندی به بیگناهی او پی می برد و او که از آرزوهای ممنوع خود «سالم» بیرون جسته است دوباره به خانه باز می گردد. بیهودگی فرار از دنیای دربستة فیلم های مجلسی، در این جا به طرزی مثبت تفسیر می شود. قهرمان در پایان، مغلوب سرنوشت انفجارآمیز خود نمی شود. اتفاقاً همین دنیای سربسته است که به او اطمینان می بخشد. معماری خیابان با آن چرلغ های رنگین و فریبندة تبلیغاتی و فانوس هایش، راهروهای تاریک خانه ها و پیچ و خم هایش از این پس در سینمای آلمان نمایش گر نوعی تصویر خیالی و منفی است؛ دنیای باشکوه اما کشنده ای است در برابر دنیای اعتماد که دنیایی غیرشفاف ارائه می کند.
سینمای کلاسیک آلمان از 1920 تا 1924 تا اندازة زیادی پیرو سبک و شیوه ای هنری بود که از نظر تئوری و عمل، ریشه در اکسپرسیونیسم شاعرانه و ادبی داشت و آنها که در شکل دادن به سینما مؤثر بودند در این باره اتفاق نظر داشتند. این شیوه کار حتی به کارگردانانی هم که دارای استعداد آفرینش گرانة کم تری بودند امکان می داد که فیلم های هنری بسازند. فقط دو کارگردان در دهة 1920 صرف نظر از «لوبیچ» که در سال 1922 آلمان را ترک گفت به معنای واقعی کلمه «مؤلف» بودند: «مورنائو» و «لانگ». در آثار این دو بود که سینمای آلمان از سرمشق های اکسپرسیونیستی شاعرانه و ادبی خود فاصله می گرفت.
در فیلم نوسفراتو، سمفونی وحشت 1922 (نوشتة «هنریک گالین» براساس درام ترسناک دراکولا اثر «برام استرکو» برای نخستین بار استعداد «مورنائو» در هر یک از نماها ظهور می کند. در این فیلم تنها به القای ترس و وحشت مبادرت نمی شود، بلکه وحشتی تلطیف شده که اغلب از نگاه آشنایان سرچشمه می گیرد مدنظر است. القای این وحشت تلطیف شده بیشتر به کمک شیوة بیان صورت می گیرد تا نمایش شی، منظره، عمارت، انسان و هر چیز، ظاهری هراس انگیز به خود می گیرد.
«کارل مایر» در سناریوی خود، داستان کمدی «مولیو» را به روال فیلم های مجلسی، به چند صحنه کاهش داده و آن را به زمان حال برگردانده بود؛ این داستان کمدی به صورت «فیلم در فیلم» به نمایش گذاشته می شد و به این خاطر پدید آمده بود که چشمان دیوانة پیری را باز کند که خود به قربانی شدن به دست «تارتوف» تهدید می شد. این موضوع به «مورنائو» امکان می داد تا مستقیماً خود را غرق در جاذبه های قشری کند. او با نور و سایه بازی ها دارد؛ معماری «روکوکو»ی محل بازی در داستان مؤثر بود و نحوة بازی اغراق آمیز «یانینگیز» محتوای کمدی قطعه را بیشتر جلوه گر می ساخت.
«مورنائو» در سال 1926 به استخدام هالیوود درآمد. طرح نخستین فیلم امریکایی خود طلوع 1927 را با «کارل مایر» در آلمان ریخته بود و آن را به یاری همکاران آلمانی اش به وجود آورد. داستان فیلم براساس «سفر به تیلیسیت» اثر «زودرمان» بود: زنی شهری، دهقانی را اغفال کرده و او را تحریک به قتل همسرش می کند، ولی نیکی در وجود مرد پیروز می شود. پرداخت مورنائو به این ملودرام، حالتی رویایی می بخشد. صحنه های دهکده شبیه تصاویر قصه ای است که به کمک تکنیک نقاشی از پشت شیشه کشیده شده باشد. خانه هایی با سقف های کوتاه که از دودکش هایشان، دودی پنبه ای شکل بیرون می آید و ماهیت اسباب بازی گونه شان را جلوه گر می سازد. جنگل، دریا و باتلاق که به شکلی اسرارآمیز دهکده را احاطه کرده اند، آن را از دنیای مألوف به دور می برند. البته شهر با همة سرگرمی های ناشی از تمدن جدید در برابر دهکده و در تضاد با آن ترسیم شده است. با وجود این، تأثیری مینیاتورگونه و ظریف دارد و صحنه های آرام و پرنشاط آن، نیروی هیولایی اش را که معمولاً در سینمای صامت آلمان وجود داشت از آن می گیرد.
فریتس لانگ 1890 – 1976، به عنوان فرزند یک آرشیتکت وینی به تحصیل مهندسی پرداخت، اما به سبب تمایل درونی، توجهش به هنر و تاریخ هنر جلب شد و برای کسب تجربه، به کشورهای دور سفر کرد. لانگ به عنوان کارگردان، در سال 1919 یعنی همان سال که مورنائو نیز آغاز به کار کرد نخستین اثر خود دورگه را پدید آورد.
در فیلم مرگ خسته 1921، تأثیرات بسیاری را می توان مشاهده کرد که در پرورش «لانگ» مؤثر بوده اند. سه داستان کوتاهی که با کارگاه پیکره های مومی نزدیکی دارند، در بغداد هارون الرشید، در وِنیز عصر رنسانس و در چین افسانه ای می گذرند. ویژگی کار «لانگ» در این قسمت ها، بیش از پرداختن به این کار عجیب و نادر و خاطره های هنری تاریخی، توجه به قالب وقایعی است که این داستان ها در آن می گذرند. یک دختر جوان در این قالب داستانی، از عزرائیل می خواهد که زندگی معشوق را به او بازگرداند. ملک الموت در صحنه هایی رویایی به دختر امکان می دهد که زندگی سه انسان در حال خطر را از مرگ نجات دهد. وقتی تلاش های سه بارة دختر با شکست مواجه می شود، به جست و جوی انسانی می پردازد که داوطلب باشد تا به جای محبوبش بمیرد. اما او چنین کسی را نمی یابد. دختر فقط با به خطر انداختن جان خویش، می تواند در مرگ به معشوق خود بپیوندد.
تفاوت اساسی مرگ خسته با کالیگاری در این است که به جای ساخت گرافیک، ساخت معماری آن جلوة بیشتری دارد. فضا و محیط در شکل گیری ساختار فیلم بکار گرفته می شوند. در مرگ خسته به خاطر عنصر «ساختمانی» آن، همین دکور، تصویر مجموعه ای گسترده را القا می کند. مثلاً به کمک دیواری دور محل سکونت عزرائیل یا پله هایی که در آخرین نما، عاشق و معشوق از آن پایین می آیند. دکتر مابوزة قمارباز 1922، جزو فیلم هایی است که نزدیکی بیشتری با کالیگاری دارد. فیلم لانگ نیز داستان تأثیر ویرانگر «ابر انسان» جنایتکاری است که به کمک نیروی هیپنوتیزم کنندة خود گروهی از موجودات با اراده را وادار به قتل نفس می کند و سرِ آخر خود نیز دستخوش جنون می شود. «لانگ» در این جا هر نوع ابتکار عملی را بر عهدة آرشیتکت اکسپرسیونیست خود، اوتوهونته گذاشت. سایه روشن نور در این جا نیز مانند «کالیگاری» نقاشی شده است. از سوی دیگر این فیلم ها نیاز به تغییر تصاویر پرتحرک تری دارند که معماری، لباس و بازیگر را در راه ایجاد سبکی تزئینی و فوق العاده دقیق بکار گیرد. هر حرکت یا حالت خودبه خودی، پیشاپیش از این فیلم گرفته شده است.
در فیلم متروپلیس 1926، جهان بطور کامل به صورت اشیاء و ابزار آرایش درمی آید. تصاویری خیالی از شهری در دنیای آینده در معیاری عظیم مورد پژوهش قرار می گیرند. توده های مردم به صورت برده درمی آیند و قطعه سنگ هایی حجیم را با قدم های یکنواخت بر دوش می کشند. فضای داخلی یک کارخانه به چهرة بْتی بدل می شود. دستان این بردگان به شکل رشته هایی به سوی رهایی بخششان که دختری است به نام ماریا دراز می شود.
در فیلم و نمایش اکسپرسیونیستی، بازیگران، موضوعات و طرح های صحنه ای، به عنوان عناصری که وظیفة انتقال حس و فضای روان شناسانة فیلم (یا نمایش) را دارند، طراحی و پرداخت می شوند. حالت اکسپرسیونیستی محیط فیزیکی صحنه های فیلم در تجسم شخصیت های عصبی و دید آنها نسبت به جهان پیرامونشان تأثیری شایان داشته است. تضاد رنگ های سیاه و سفید در صحنه آرایی ها و اشکال عجیبی که بر پرده های دکور نقش شده ایم حالت را تشدید می کند. بازیگران نیز با شیوة خاص حرکاتشان و با صورت هایی که به کمک گریم بیش از حد سفید شده است، در ایجاد این حالات سهم عمده ای دارند. هم چنین سایه های عجیب که به خاطر حالت خاص نورپردازی بر پرده دیده می شود. در هرچه وهم انگیزتر کردن صحنه ها نقش عمده ای دارند.
بطور مشابهی فیلم سال گذشته در مارین باد 1961، ساختة آلن رنه از حیث جذبه های درون مایه ای، اکسپرسیونیستی به نظر می رسد، این فیلم نیز به مانند مطب دکتر کالیگاری از زبان یک نفر بیان کی شود. دکورهای انتزاعی شده، لباس ها و جلوه های ویژه (حرکات تند) نوعی کیفیت اکسپرسیونیستی به فیلم پرتقال کوکی 1971، استانلی کوبریک بخشیده است. در صحنه ای از این فیلم، حرکات شخصیت فیلم برای رقص با موسیقی کلاسیک به یک شیوة غیرواقع گرایانه، طراحی شده است بطوری که می توان کیفیات اکسپرسیونیستی به آن اطلاق کرد.
اورسن ولز، اکسپرسیونیست امریکایی (1915 – 1985) در سال 1941 نخستین و بزرگ ترین فیلمش را روی پرده آورد. این فیلم، همشهری کین، در تمام نظرخواهی هایی که تا این تاریخ به عمل آمده یکی از ده فیلم برجستة تاریخ سینما قلمداد شده است. حتی اگر ولز همین یک فیلم را می ساخت، باز هم در تاریخ سینما، جایی هم تراز با کارگردانان بزرگ را به خود اختصاص می داد. ولز پیش از آن که به هالیوود برود در نیویورک بازیگر تأتر و مجری برنامه های رادیویی بود و موفق ترین کارش اجرای رادیویی نمایش جنگ دنیاها اثر «اچ. جی. ولز» بود. اجرای این نمایش آنچنان هنرمندانه بود که بسیاری از شنوندگان پنداشتند که مریخی ها به کرة زمین حمله کرده اند. هنگامی که فیلم همشهری کین، رد اوایل ماه مه 1941 روی پرده آمد، درک فیلم برای همگان مشکل بود. خط داستانی منقطع و تحلیل های به ظاهر ناتمام از زندگی شخصیت اصلی فیلم، بسیاری از تماشاگران را از درک مقصود ولز عاجر کرده بود. چراکه تماشاگران همیشه به نوعی داستان گویی پیوسته و با سیر منطقی عادت کرده بودند. داستان همشهری کین یک معمای روانشناسانه است که کلید حل آن در یک کلمه «رزباد» نهفته است. این کلمه به هنگام مرگ کین بر زبانش جاری می شود. یک خبرنگار مأمور می شود تا با انجام مصاحبه هایی با شخصیت هایی که در شکل گرفتن سرنوشت کین دخیل بودند، راز این معما را کشف کند و این راز از طریق یک سلسله رجعت به گذشته مکشوف می شود. البته قابل ذکر است که معماری و طراحی صحنه در فیلم فوق تأثیری هم چون کارهای اولیه اکسپرسیونیست ها ندارند.
استراند در سال 1921 با همراهی چارلز شیلز فیلمی ساخت که منتها نام داشت و در آن عناصر واقعی را به گونه ای استفاده کرده که ربوت وینه در مطب دکتر کالیگاری 1919 فیلم کلاسیک سینمای صامت آلمان از صحنه های نقاشی شده و نیز فیلم های آنتونیونی به ویژه پایان کسوف، معماری یکی از مؤلفه های مهم فیلم های آنتونیونی است که می توان به خاطر استفادة پنهان او از این هنر برای احساسات و مفاهیم، این رویکرد را اکسپرسیونیستی نامید.
اگر چه فیلم های آنتونیونی پر از ساختمان های عملکردی مدرن است، اما استفاده او از این نوع معماری بیشتر اکسپرسیونیستی است. (گرچه در اولین نگاه شاید به چشم نیاید)، آنتونیونی در کتاب آن کوچه. خیالی در افق 1986، مجموعه ای از سی و سه طرح داستانی یا با بیان دیگر هستة روایی را ارائه می کند. شدت هیجان آمیز فضاهای فیلم همزمان با دوران اکسپرسیونیستی آلمان، وقتی سازندگان فیلم در جست و جوی راهی برای بیان توهم و ترس داخلی کاراکترها از طریق صحنه های پیچیده گوتیک بودند، رد اوج خود بود. Hans Dieter Schoal روشی را بحث می کند که عقاید اکسپرسیونیستی را از آن طریق، خود را از پرده های نقاشی بر روی صفحات بزرگ دهة 1920 منتقل کرد و دراماتیک کردن کارهای معماری خود را در پشت صحنة فیلم مطب دکتر کالیگاری و خیابان های تاریک فیلم M ساختة فریتس لانگ، به نمایش گذاشت.
معماری فیلم داخلی و خارجی همیشه معماری ای است که نمایش داده می شود، عکاسی می شود و تبدیل به تصویر می گردد.
تکرار آنها صحنة نمایشی را ترتیب می دهد و موقعیت اجتماعی شخصیت ها و حالات درونی آنها را می رساند. بازشوها بر روی دیوار و سقف و پنجره ها و درها و شکاف ها ژئومتری را تعیین می کند. منابع نور مربی صحنه را کامل می کند. معماری فیلم معماری تخیلی است. البته مهم نیست که خواه یک شهر، یک ساختمان، یک اتاق در واقعیت موجود باشد یا فقط به صورت نما ساخته شود.
معماری فیلم در بیان و تصویر کار می کند. با روان شناسی ساخته شده، فضاهای روحانی و پرسپکتیو روانی. فضای فیلم یک مکان مهیج ساخته شده از دیوارها، نور و سایه است. احساسی ترین و روانی ترین اتمسفر تبدیل به قوی ترین تأثیر در فیلم می شود. این توافق بین کاراکتر و مکان جست و جو می شد، از طریق فیلم های اکسپرسیونیستی آلمان آغازین که پیشگامان عصر خود بودند. قهرمانان این فیلم ها در معرض قدرت های داخلی و خارجی بودند و اغلب دیوانه و مرتبط با نیروی ماورالطبیعه، که در کوچه های پیچ و خم دار تنگ تداعی گر شهرهای قرون وسطی پرسه می زنند.
اکسپرسیونیست در برابر امپرسیونیست قد علم کرد چرا که نمی خواست دنیای پرزرق و برق بیرون را نشان دهد بلکه مایل به نمایش دنیای آشفتة درونی بود. نقاط تیز، میله های بلند، تکاپوی منحنی ها، علائم فرمول مانند، نقاب های باستانی، بازخوانی علائم کج و معوج لرزه نگار، همه چیز دور می زند و مانند رسوبی بر پرده می افتد. آنچه که نقاشی اکسپرسیونیستی بیان می کرد، به عنوان فیلم متحرک در تصاویری همچون مطلب دکتر کالیگاری واقعیت یافت. تأثیر ملودراماتیک یک تابلوی رنگ روغن آویزان در موزه شاید فراتر از جعبة سیاه سینما باشد.
شهر، خانه، اتاق، تالار، خیابان، کوچه و .. تحت نفوذ درون مایة فیلم است و ارتباط روانی با شخصیت داستان دارد. و ذهن کارگردانان اکسپرسیونیستی را به خود جلب می کند. زنانی که با ایجاد هرج و مرج ذهنی باعث سقوط مردان می شوند و یا مردانی که با نیروی ماوراء طبیعی و یا اختلال ذهنی باعث تباهی می شوند. فیلم هایی این چنین واقعیت را پشت ظاهر کم اهمیت معانی جست وجو می کنند. این روزها وقتی کسی فیلمی تماشا می کند ممکن است به طریقی توسط ریشة اثر هنری برانگیخته شود و آن شاید از متد داستان گویی مستقیم که به آن عادت کرده ایم، بکاهد. این غیرواقع بینی است که برمی انگیزاند، سبک مبالغه شده، سورئالیستی که متزلزل شده و … .
اما ما هنوز توسط دنیای بی روح، تصنعی و گیرا افسون شده ایم. معماری در این فیلم ها مثل یک پازل و لابیرنت است. پنجره ها پنجره نیستند و درختان نیز این معماری سرنشینانش را در چنگال خود می فشارد. ساختار دیوارها این حکم را می رسانند. هیچ فرصتی برای گریز نیست. این دنیا یک طرف آیینه است و قلمرو تصور شده در رویا. معماری فیلم مستقیماً کاراکتر واقعی و مفهوم را باز می تابد.
فیلم Geuine معماری اغواگر دارد و کاراکتر اصلی فیلم M ساختة فریتس لانگ جنایتکاری است که در خیابان های مخروبة برلین نقش ایفا می کند. شهر سیستمی از کوچه پس کوچه هاست و خیابان های تاریک، دیواره های خیره کننده و فضاهای محصور شده. نگرش اکسپرسیونیستی دقیقاً اعماق ذهن او را منعکس می کند. از طریق این فیلم ها ابتدا مردم کابوس های شبانة خود را که تبدیل به تصویر شده است، می بینند. فیلم و به تبع آن معماری اش به هسته گیرایی خود رسیده اند، فضای وهم تبدیل به تصویر شده با تمام قابلیت های جادویی اش، سفری غیرواقعی از زندگی به خود است.
سفری است از دوران زمان و فضا با داستان های مصور دوران کودکی، احساسات سرخوردگی، عشق و نفرت، حادثه، خطر و مرگ در سینما به ناظر حس جاودانگی می بخشد، توانایی ملحق شدن و یا گریختن در شب به عنوان یک بازمانده به خاطر جو اجتماعی، هر کارگردانی مجبور به سعی در آفرینش چنین فضاهایی بود اغلب فضاها، بناها و یا شهرهای انتخابی هدایت کنندة بازیگر بودند.
فیلم های مطرح شدة اکسپرسیونیستی عموماً مربوط به اکسپرسیونیست آلمان است که در آنها معماری نقش بسزایی در ایجاد هیجان داشته است. چرا که فیلم های اکسپرسیونیستی بی شماری در دهه های اخیر ساخته شده اند که صوت، نور و دیگر ابزار سینمایی در آنها بیشتر از معماری تأثیر هیجانی داشته اند.
تأثیرات معماری بر فیلم های اکسپرسیونیستی به اختصار به شرح ذیل است:
1. فرم های غیرعادی 2. سقف های سنگین و کوتاه 3. راهروهای پیچ در پیچ و تاریک 4. پله های ترک خورده 5. خیابان هایی با چراغ های رنگین و فریبنده و بازی نور و سایه و آسفالت خیس 6. تالارهای قدیمی 7. ایجاد فضای روانی 8. خرابه های قلعه ای 9. ایجاد سایه های بسیار بزرگ بر لبه های دیوار 10. خصوصیات هشدار دهندة کنگره ها، درختان، پشته های کشتزارها، سایه ها، مثلث ها و خطوط دندانه دار 11. سایه های نقاشی شده 12. نورپردازی پراکنده 13. فضای رویایی 14. تصاویر خیالی از شهری در آینده، که هر کدام به نحوی در ایجاد هیجان در فیلم های اکسپرسیونیستی نقش بسزایی داشتند.
سیامک پناهی(عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر و دانشجوی دوره دکترای معماری)
از لحاظ پلان:
1-بناهای
تخت جمشید در روی سکوی عظیمی ساخته شده و هر یک از آنها میتواند سکوی جداگانه ای
داشته باشد مانند تالار آپادانا. این سکو در بعضی از بناهای اصفهان چون تالار چهل
ستون بکار رفته است.
2- در
بناهای تخت جمشید حیاط چهارگوش و ایوان و تالارهای مربع به شدت مورد توجه بوده
مانند حیاط و ایوان کاخ اختصاصی داریوش و ایوان و حیاط شمالی تالارصدستون و
تالارهای مربع کاخ سه دروازه و اطاقهای مربع چهار ستونی حرمسرای شاهی. حیاط و
ایوان و تالارهای مربع به کثرت در بناهای اصفهان بکار رفته است و حتی گاهی پلان
این سه عنصر معماری در یک بنا قرار گرفته است مانند مسجد شاه اصفهان که دارای یک
حیاط اصلی و دو حیاط جنبی،چهار ایوان،سه تالار مربع است. تالار مربع مسجد شیخ لطف
الله مثال مجلل دیگری از تالارهای مربع عصر صفوی است. تفاوت موجود مربوط به پوشش
بنا است به این معنی که چون سقف تالارها و ایوانهای هخامنشی مسطح بوده برای تحمل
این نوع سقف استعمال ستون ضروری بوده است ولی در عصر صفوی که برای پوشش از گنبد و
یا سقف گهواره ای استفاده می شده احتیاجی به ستون نبوده است. بعلاوه در عصر صفوی
ایوان ستوندار و دارای سقف مسطح نیز مورد توجه بوده است و مثال بارز ما ایوان بزرگ
کاخ عالی قاپو است.
3- در
بناهای مهم تخت جمشید معمولاً دروازه ای وجود داشته که در واقع از طریق آن اذن
دخول بکاخ حاصل می شده و بنابراین دارای اهمیت و احترام خاص بوده است مانند دروازة
خشایارشا. این مدخل و یا بطور بهتر آستانه در کاخهای اصفهان عصر صفوی نیز وجود
داشته مانند مدخل عالی قاپوی اصفهان که به علت احترام و اهمیت خود این عنوان را به
مجموع قسمتهای کاخ داده است.
4- تقریباً
در همه بناهای تخت جمشید تالارهای ستوندار معمول و اکثر عظیم و وسیع بوده است
مانند آپادانا و تالار صد ستون. این نوع تالارها در اصفهان عصر صفوی نیز معمول
بوده و بهترین مثال ما چهل ستون اصفهان است .
از لحاظ فرم:
در این مورد به خصوص در پوشش بناها
تفاوت وجود دارد به این معنی که سقف اکثر بناهای هخامنشی از جمله تخت جمشید مسطح
بوده و روی ستونهای سنگی و یا چوبی قرار داشته است ولی در عصر صفوی از جمله بناهای
اصفهان اکثر سقفهای گنبدی و ضربی و یا گهواره ای بکار رفته است. در عین حال از
این لحاظ هم کم و بیش تشابه و پیوند حفظ شده است.
1-بطوریکه
گفته شد سقف اکثر بناهای تخت جمشید مسطح بوده و ستونهای سنگی یا چوبی آنها را تحمل
می کرده است. در بضی بناهای مهم اصفهان نیز سقف مسطح است و
روی ستونها قرار دارد مانند ایوان عالی قاپو و چهل ستون.
2- در
بناهای تخت جمشید ستونهای سنگی و چوبی به کثرت استعمال شده است. در بناهای عصر
صفوی نیز ستون بکار برده شده است ولی این ستونها بیشتر چوبی و آجری است مانند
ستونهای ایوان عالی قاپو و ستونهای چهل ستون و ستونهای آجری بعضی از مساجد اصفهان.
3- در
معماری هخامنشی،به خصوص در ستونها،خطوط عمودی و احساسات ناشی از این خطوط جالب
توجه است. این خطوط نظر را به بالا میکشاند و به سوی آسمان متوجه میکند. در
اصفهان عصر صفوی نیز خطوط عمودی و احساس ناشی از آن در منارههای رفیع چون منارههای
مدخل و طرفین ایوان جنوبی مسجد جامع عباسی منظور و وجه مشترکی از این لحاظ ارائه
گردیده است.
از لحاظ مصالح:
1- در تخت
جمشید اکثر از سنگ استفاده شده و در اساس کار کمتر به مصالح دیگر توجه شده است. در
دورة صفوی بیشتر از آجر استفاده شده ولی گاه و بیگاه سنگ نیز بکار رفته است مانند
قطعات نازک و بلند سنگی که در روی دیوارها و جرزهای مسجد جامع عباسی نصب شده است.
2- در
مواردی خشت خام نیز در بناهای تخت جمشید و اصفهان عصر صفوی بکار رفته است.
3- در
بعضی بناهای تخت جمشید ستونها چوبی بوده مانند قسمت مربوط به خزانه و در سقف نیز
تیرهای چوبی بکار رفته و قاب بندی آن با چوب صورت گرفته است مانند تالار آپادانا. در اصفهان عصر صفوی نیز از ستونها و قاب بندی
چوبی استفاده شده است و مثالهای بارز ما ایوان عالی قاپو و چهل ستون است.
از لحاظ تزیینات:
1- در تخت
جمشید نقوش برجسته روی سنگ به کثرت اجرا شده است. در درورة صفوی نقوش به این تفصیل
و کثرت اجرا نشده ولی کار روی سنگ معمول بوده است مانند سنگهای حجاری شده مسجد
جامع عباسی و پایه بعضی ستونهای کاخ و باغ چهل ستون.
2- در
تزیین ستونهای تخت جمشید هخامنشی و اصفهان عصر صفوی شیار تزیینی بکار رفته است
مانند ستونهای آپادانا و چهل ستون.
3- در
مدخل بعضی بناهای مهم تخت جمشید و اصفهان مقرنس تزیینی بکار رفته است. ولی این
تزیین در دورة هخامنشی به اختصاربر روی سنگ و در عصر صفوی به تفضیل با کاشی و
موزائیک اجرا شده است مانند مدخلهای تالار صد ستون و کاخ سه دروازة تخت جمشید و
مسجد شیخ لطف الله و مسجدجامع عباسی اصفهان.
4- در
تزیین بناهای تخت جمشید و اصفهان صفوی پیچ تزیینی فنری بکار رفته است مانند
سرستونهای آپادانا و نبش جرزهای تالار مربع مسجد شیخ لطف الله. البته پیچ
سرستونهای آپادانا در روی سنگ و افقی است و پیچ نبش جرزهای مسجد شیخ لطف الله کاشی
و بیشتر عمودی میباشد.
5- در
تزیین اکثر بناهای تخت جمشید صحنههائی از حوادث تاریخی: جلوس،پذیرائی،رفتن به
درباروغیره نقش شده است. از این نوع صحنههای تاریخی در تزیینات بناهای اصفهان عصر
صفوی نیز نشان داده شده است ولی صحنههای تخت جمشید،مانند نقوش پلکان کاخ آپادانا،با
نقش برجسته و صحنههای اصفهان،مانند سر در قیصریه و چهل ستون با نقاشی اجرا گردیده
است.
6- در
نقوش تخت جمشید با نمایش لباسها و هیأت نمایندگان ملل مختلف یک مسأله مردم شناسی
مطرح است که در نقاشیهای عصر صفوی نیز مطرح میباشد.
بررسی انواع پمپ ها و اصول کاری آنها
اصل اساسی :
قطعه دواری که در داخل پوسته پمپ وجود دارد با حرکت
سریع خود موجب گردش آب می گردد. در نتیجه این عمل آب تحت تأثیرنیروی گریزاز مرکز
واقع شده و از مجرای خروجی خارج می گردد . درنتیجه ایجاد خلأ نسبی ، فشار آتمسفر
باعث دخول آب به بدنه پمپ می گردد . تا زمانی که آب در داخل پمپ وجود داشته و پره
آن به حرکت دوران خود را ادامه می دهد مراحل فوق الذکر نیز تکرار می گرددند قطعه
دواری که در داخل پمپ های گریز از مرکز قرار دارد پره نامیده می شود . پره مذکور
در داخل بده پمپ گردش می کند . مجرای ورود یا مکش آب در مرکز پره قرار داشته و
سوراخ خروجی در پیرامون بدنه واقع شده است . در موقع کار ، آب از مجرای ورودی
مکیده شده وپس از اینکه تحت تأثیر گریز از مرکز قرار گرفت از طریق مجرای خروجی
خارج می گردد .
به طوری که ملاحظه می شود یک قوطی حلبی که به زائده
های a وc مجهز
است از طریق یک تسمه که به محور قوطی لحیم شده است به صرعت می گردد . غرض از تعبیه
زائده های a و c این است که در موقع گردش قوطی حلبی ، آب داخل آن ،
تحت تأثیر نیروی گریز از مرکز واقع شده وشروع به بیرون ریختن وسرریز کردن می کند .
علت آن پدیده آن است که در کناره دیواره قوطی ، آب قادر به عبور از زائده ها نیست
و به همین دلیل ناچار است از بالای آن عبور کند و فشار حاصل سطح آب را به طرف بالا
سوق می دهد . در این حال چون حجم مایع ثابت است سطح آن در قسمت مرکزی قوطی پایین
می افتد . وقتی اب موجود در کناره ها بالا می رود در نزدیکی مرکز خلائی به وجود می
آید و فشار آتمسفر آب را به طرف پایین می راند .
باید توجه داشت که اختلاف ارتفاع یا جهش آب به
اندازه dd بوده است . از آنجایی که آبی که
از قسمت بالایی قوطی می ریزد ، سرعت زیادی دارد ( مساوی با سرعت بدنه خارجی قوطی )
بدیهی است که در حین این عمل ، انرژی جنبشی زیادی تلف می شود ، مگر اینکه ترتیب
دیگری اتخاذ شود که آب مورد نیاز را تأمین نماید از یک دایره اضافی استفاده شده که
در موقع لزوم از سرریز آب جلوگیری می کند .
همچنین برای تأمین آب مورد نیاز ، محور دورا سیستم
، مجوف بوده وبه یک منبع ذخیره متصل است . برای حصول نتیجه یکسان میتوان بجای تحرک
قوطی فقط پره ها را به صورت متحرک در نظر گرفت .
پمپ با پره های مستقیم :
اولین پمپ گریز از مرکز به تیغه های مستقیم ( شعاعی
) مجهز بوده است . بهر حال قسمت های اساسی یک پمپ گریز از مرکز عبارتند از
:
1- پروانه یا عضو متحرک
2- پوسته باید نه ثابت که پروانه را احاطه میکند ،
در پمپ گریز از مرکز ،آب از مجرای ورودی که در
پروانه تعبیه شده وارد محفظه ای میگردد ورد آنجا با تیغه های متحرک پروانه روبرو
میشود ، دوران آب موجب ایجاد نیروی گریز از مرکر شده ودر محل قطر خارجی پروانه
،فشاری پدیدار میشود که موجب ایجاد جریان شده وآب ، پروانه را با سرعت وفشار زیادی
ترک کرده واز طریق مجرائی که به این منظور پیش بینی شده از پمپ خارج میگردد وبه
محل مصرف هدایت میشود
پمپ با تیغه های خمیده :
تیغه های خمیده را اولین بار شخصی بنام APPOld
در سال 1849 در انگلستان بکار گرفت ، در پوش
وقسمتهای داخلی یک پمپ گزیز از مرکز که به پره های منحنی الشکل مجهز است ، در شکل
4 نمایش داده شده است ، دراین جاباید توجه داشت که علاوه بر انحنای پره ها ، بدنه
پمپ نیز دخالت خاصی دارد که ما آن را ولوت (1) یا مارپیچ مینامیم . طوری برروی در
پوش تعبیه شده که آب را مستقیما ” به روزنه پروانه دوار هدایت کند ، پره های منحنی
الشکل به محض دریافت آب از روزنه ،آن را به صورت مارپیچی به تلاطم واداشته وبه لبه
میچسبانند تاترتیب تخلیه آب را فراهم آورند ، همزمان با گردش پروانه ،آب بطرف لبه
بدنه حرکت کرده ووارد مجرای مارپیچی می شود ، ذرات ریز آب در محل مزبور به گردهم
آمده ومستقیما ” بطرف مجرای خروجی هدایت می شوند.
تقسیم بندی اصلی :
طرحهای اساسی پمپ های گریز از مرکز به اصول مختلف
عمل کرد ، آنها بستگی دارد ، بطور عموم پمپ های گریز از مرکزرا نسبت به موارد زیر
طراحی می کنند :
1ـ وضعیت مجرای ورودی مثل یک راهه یا دوراهه
2ـ وضعیت مراحل 1 از قبیل یک مرحله ای وچند مرحله ای
3ـ وضعیت خروجی از نظر میزان سیال خارج شده مثل پمپ
با خروجی زیاد . متوسط ویا کم ،
4ـ وضعیت پروانه مانند نوع پره ها ، تعداد تیغه ها
ووضعیت بدنه پمپ ،
پمپ یک مرحله ای :
این پمپ بیشتر برای مواردی که ارتفاع خروجی کم یا
متوسطی مورد نظر است، ساخته میشود ، ارتفاع خروجی یک پمپ تک پروانه ای تابعی از
سرعت مماسی آن است ، در عمل با استفاده از یک پمپ یک مرحله ای میتوان به ارتفاع
خروجی در حدود 1000 فوت دست پیدا کرد در حالیکه عملا ” وقتی ارتفاع بیش از 250 تا
300 فوت مورد نظر باشد بهره گیری از پمپ های چند مرحله ای عاقلانه تر است ، بطوری
که در شکل 6 هم نمایش داه شده است پمپ های که راهه یا دوراهه درانواع یک یا چند
مرحله ای ساخته میشوند ، مهمترین اشکال پمپهای یک راهه این است که ارتفاعی که آب
را بوسیله آنها میتوان تا آن حد پمپاژ نمود ، محدود است ، البته با استفاده از پمپ
های دوراهه یک مرحله ای براحتی میتوان مقادیر زیادی از آب را تا ارتفاع بیشتری
پمپاژ نمود ، یک مزیت دیگر پمپهای دوراهه این است که پروانه در امتداد محور خود از
تعادل هیدرولیکی مناسبی برخوردار است زیرا نیروی محوری ناشی از ورود سیال از یک
طرف با نیروی وارد شده از مجرای مقابل خنثی میگردد ،
پمپ چند مرحله ای :
این پمپها قادرند آب را تا ارتفاع نسبتا زیادی
پمپاژنموده ، فشار قابل توجهی را نیز در اختیار بگذارند ، بسته به اندازه ارتفاع
پمپاژ ،آنها را به صورت دو یا چند مرحله ای طراحی میکنند ، با وجودی که همه پروانه
ها به یک محورواحد متصل بوده ودر داخل یک بدنه واقع شده اند ، هر مرحله را میتوان
عمل یک پمپ مجزا فرض کرد ، برای مثال داخل یک بدنه واحد میتوان از8 مرحله متفاوت
استفاده نمود ، در اولین مرحله آب منبع مورد نظر ،مستقیما از طریق مجرای ورودی
تحویل گرفته شده وفشار آن به اندازه فشار ناشی ازیک پمپ تک مرحله ای افزایش مییابد
وبه مرحله بعدی ارجاع میشود . در هر مرحله ،فشار ،کمی زیاد میشود تا جائی که فشار
وحجم آب خروجی به میزانی که مورد نظر است برسد ومراحل خاتمه یابد
.
پمپ های یک مرحله ای را در انواع مختلفی ساخته واز
آنها هم بصورت ثابت وهم به صورت قابل حمل ونقل استفاده میکنند ، پمپهای پرتابل 1را
با استفاده از موتورهای هوائی ، برقی وگازوئیلی یا بنزینی بحرکت در میآورند ،
بسیاری از شرکتهای ساختمانی ومقاطعه کاری از این نوع پمپ هااستفاده میکنند ، واما
مرسوم ترین موارد استفاده پمپهای یک مرحله ای ثابت ،بهره گیری از آنها در چاه های
عمیق یا کم عمق منازل جهت تأمین آب آشامیدنی موردنیاز اهالی میباشد ، یک نمونه
دیگر از موارد استفاده از پمپهای یک مرحله ای ثابت ، استفاده از آنها در تأمین
ماده مبردلازم جهت خنک کاری افزار برنده در ماشین های افزار است ، وقتی حجم وفشار
آب مورد نیاز در صنعت یا موارد استفاده خانگی زیاد باشد از پمپهای چندمرحله ای
استفاده می کنند .
طرز کار پمپ :
قبل از روشن کردن پمپ، باید ابتدا کوپلینگ ها را از
هم جدا کرده وموتور را بتنهائی به گردش در آورده واز صحیح بودن جهت دوران آن
اطمینان حاصل نمود ، برای کمک به اپراتور ، درروی بدنه پمپ ، جهت صحیح دوران محور
آن بایک فلش مشخص شده است ، قبل از روشن کردن پمپ ، محل روغن خور بلبرینگ های پمپ
را با روغنی که سازنده آن توصیه کرده پر کنید ، پمپ هائی که یا تاقانهای آنها به
روغنکاری دائمی نیاز دارند باید تا محل خطی که درروی روغن نمای آنها ثبت شده ،
پراز روغن شوند ، بدنه یاتاقان کف گرد برخی از پمپ هارا بوسیله آب سرد ، خنک می
کنند ، در موقع کار ،مسیر لوله کشی آب سرد را نیز باید مورد توجه قرارداد تا از
سوختن یاتاقانهاممانعت بعمل آید ، یاتاقانهائی که گرمای آنها پوست دست انسان را
نمی سوزاند نیازی به خنک کردن با آب ندارند ، فقط آنقدرآب خنک مصرف کنید که ماده
روانساز را در دمای مناسبی نگهدارد ، هرچند وقت یکبار بدنیست که مسیر خط لوله
ورودی که آب سرد را تأمین می کند با فشار آب شستشو داده شود تا آشغالها وکثافت
احتمالی را که ممکن است مسیر ورود آب را مسدود کنند از میان برداشته شوند ،
بهرصورت قبل از راه اندازی کامل پمپ یک بازرسی نهائی انجام داده وحتی در صورت
امکان روتور را چند دور با دست بگردانید .
پرکردن مقدماتی پمپ :
یک پمپ گریز از مرکز را هرگز نباید بدون آب بکار
انداخت ، درصورتی که قبل از پرکردن پمپ آن را بکار اندازیم امکان دارد قطعات داخلی
که با آب ،روان کاری میشوند آسیب ببینند ،البته برخی از پمپ های گریز از مرکز
طراحی شده اند که بصورت خشک وبی آب نیز میتوانند شروع بکار کنند ، در این مدلها یک
مخزن ذخیره آب اضافی وجود دارد که کاسه نمدها را آب بندی کرده وبوش محور ورینگهای
سایشی پروانه را روانکاری می نماید ،
روش افشانک ـ پمپ به یک سوپاپ تخلیه ویک مجرای
مخصوص جهت بیرون راندن بخار آب مجهز است ، در شروع کار ، پس از باز کردن سوپاپ
ورود بخار آب ، سوپاپ تخلیه را می بندیم ،سپس سوپاپ بین مجرای خروج بخار آب وپمپ
را باز می کنیم تا هوای موجود در پمپ ولوله ها خارج شده وآب به لوله ها کشیده شود
، عمل را فقط باید وقتی خاتمه یافته تلقی کرد که آب ازمجرای خروج هوا بیرون بزند ،
برای بستن افشانک ابتدا باید سوپاپ موجود بین پمپ وافشانک را مسدود کرده وسپس
مجرای بخار آب را قطع کرد ، در صورتی که نصب افشانک در نزدیکی پمپ مقدور نباشد
،لوله هوا را می توان طویل تر وقطور تر از زمانی که افشانک در نزدیکی پمپ نصب می
شد ، درنظر گرفت ،
روش استفاده از تلمبه دستی { یا پمپ هوای برقی
}
در این روش بجای سوپاپ تخلیه می توان از یک شیر
کنترل استفاده نمود ، استفاده از یک تلمبه دستی یا برقی بجای مجرای خرو ج بخار هوا
نیز ضرروی است ،یک سوپاپ معمولی نیز باید در مسیر لوله هوا نصب نمود ، قبل از شروع
عمل باید سوپاپ یاد شده را مسدود کرد . سابقاً برای این منظور از تلمبه های دستی
معمولی استفاده میکردند ، گاهی اوقات برای اینکه خود این پمپ آب بندی شده وقادر به
تخلیه هوای موجود در داخل لوله ها شود باید ابتدا آن را با کمی آب پر کرد
.
روش استفاده از سوپاپ یک طرفه در پائین
وقتی سوپاپ یکطرفه ای در قسمت تحتانی لوله ورودی
نصب شده باشد ، پمپ گریز از مرکز وتمام مسیر لوله ورودی را میتوان از مجرای تخلیه
پمپ یا قسمتی از بالای آن پر از آب نمود ، عمل پر کردن را ممکن است بکمک یک مخزن
آب ذخیره یا یک تلمبه دستی انجام داد ، در صورتی که طول لوله ورودی زیاد باشد برای
پیشگیری از هم خوردن نظم عمل کرد پمپ در لحظه شروع ، از طرف دیگر باید مقدار زیادی
آب وارد لوله ها کرد تا قبل از حرکت آبدر لوله ورودی ،ذرات آب به اطراف پرتاب
نشوند . در مواردی که سوپاپ کنترل یا تخلیه استفاده میشود ،خلاء سنجی که نزدیکی
دهانه چاه یا منبع برروی قسمتی از لوله های هواگیری نصب شده ، میتواند تکمیل شدن
عمل هواگیری وراه اندازی اولیه را خبر دهد ، درصورت لزوم میتوان لوله های مربوط به
تخلیه هوا را با آی پر کرد وعمل هواگیری را بوسیله خود آب انجام داد، البته این در
صورتی است که فشار آب داخل لوله ها را بتوان تا حدود30 تا40 Psi رسانید
. هر چند که در این صورت به سیستم مخصوصی نیاز خواهیم داشت که با نوع هوائی کمی
تفاوت دارد .
در صورتی که بخواهیم شروع کار پمپ بصورت خودکار
وبدون نیاز به هوا گیری صورت گیرد باید یک تنظیم کننده فشار را برروی خط لوله
تخلیه سوار کنیم در این صورت هر زمان لازم باشد . تنظیم کننده مزبور یک پمپ
هواگیری را روشن کرده وبه مجرد تخلیه کامل هوای داخل لوله ها ، پمپ مزبور بصورت
خودکار خاموش می شود .
یک جور مکانیزم ، خودکار راه اندازی دیگر پمپ که به
یک شناور مجهز می باشد دراین روش یک سوپاپ مخصوص راه اندازی اولیه بین بالای بدنه
پمپ ویک سوپاپ هوا که بوسیله شناور کنترل می شود . قرار می گیرد . در این جا سوپاپ
هوا به کلیدی که به همین منظور در نظر گرفته شده مربوط میگردد ، کنتاکتهای کلید
مزبور بطورسری به مدار کنترل کننده استارت موتور اصلی وصل شده است ، یک سوپاپ
کنترل که در خط تخلیه نصب شده کلیدی را بکار میاندازد که کلید راه اندازی اولیه را
بصورت موازی در مدار قرار می دهد ، در واقع سوپاپ راه اندازی اولیه و سوپاپ هوا
فقط تا موقعی که عمل راه اندازی تکمیل نشده . در وضعیت نشان داده شده باقی می
مانند .
وقتی کلید متصل به شناور بسته می شود ،پمپ راه
اندازی روشن شده وآنقدر کار می کند ، که پمپ اصلی را بکار انداخته وارتفاع آب در
محفظه شناور بحدی برسد که کلیدراه اندازی اولیه را ببندد ، بسته شدن کلید راه
اندازی اولیه موجب روشن شدن پمپ اصلی می گردد .
وقتی مدار کنترل موتور پمپ اصلی شروع بکار می کند ،
یک کنتاکت باز شده و پمپ کمکی باز کتر می افتد ، وقتی موتور اصلی در حال کار است
سوپاپ کنترل مجرای تخلیه در حال باز نگهداشته می شود وکنتاکت های کلیدآن در وضعیت
بسته باقی می مانند، تا یک مدار نگهدارنده رابرای کنتاکتور موتور پمپ که دو سر
کلید راه اندازی اولیه وصل شده تکمیل نمایند . این کلید بدون اینکه موجب ایجاد
وقفه در کار موتور شود ،کلید راه اندازی اولیه را باز میکند ، در درون پیستون
سوپاپ راه اندازی اولیه تعدادی سوراخهای کوچک وجود دارد که در خلال عمل راه اندازی
اولیه ، ذرات هوا می توانند بسادگی از آنها عبور نمایند ، این سوراخها طوری تعبیه
شده اند که فشارایجاد شده بوسیله پمپ ، انگشتی سوپاپ را با زور در جای خود می
نشاند ، در این صورت به مجرد راه اندازی کامل وشروع عمل کرد پمپ اصلی ،پمپ کمکی
خاموش میشود ، وقتی لوله راه اندازی اولیه پمپ کاملا آب بندی می شود ، ذرات آب از
محفظه شناورباز نشد می کنندکلیدراه اندازی اولیه باز می گردد، ولی مداری که از
کلید سوپاپ تخلیه فرمان میگیرد ، کنتاکتور موتور پمپ اصلی را می بندد، وقتی کلید
مربوط به شناور باز میشود پمپ اصلی خاموش میشود ، باید توجه داشت که وقتی کلید
مربوط به شناور بسته باشد ، موجب روشن شدن موتور پمپ اصلی میگردد و وقتی باز شود
پمپ گریز از مرکز را از کار می اندازد .
در یک سیستم راه اندازی خودکار اولیه که در آن یک
مخزن خلاء به عنوان تانک ذخیره بکاررفته ، مشاهده می شود که این سیستم از یک پمپ
خلاء ویک مخزن خلاء تشکیل می گردد ، مخزن مزبور بین پمپ خلاء ولوله راه اندازی
اولیه پمپ اصلی قرار می گیرد .
در اینجا مخزن هوا به عنوان یک مخزن کمکی انجام
میکند ودر نتیجه احتیاجی به کارکرد متوالی خلاء ساز وجود ندارد ، وقتی خلاء موجود
در خلاء ساز به حدود معینی که از قبل محاسبه شده برسد ، یک کلید خلاء ساز را روشن
وخاموش می کند ، برای اینکه پس از راه اندازی اولیه پمپ از ورود آب به سیستم خلاء
جلوگیری بعمل آید یک تله هوا را بین پمپ اصلی ومخزن خلاء تعبیه می کنند .بهرصورت
،چه پمپ در زیر خلاء ویا در حال کار باشد . هوا از طریق مجرای مکش پمپ بطرف بالا
کشیده می شود ، برای اینکه ازعدم وجود هوا در لوله های اصلی اطمینان حاصل شود ،
لوله های راه اندازی اولیه وسوپاپهای تله هوا دائماٌ تحت خلاء قراردارند ،یک نوع
پیشرفته تر این سیستم در مورد پمپاژ فاضلاب وتکه های کاغذ ولجن که در تمام آنها
ذرات مزاحم معلق درمایع وجوددارد ،بکار می برد .
اصول کار :
بطوری که قبلا گفته شد پمپ های گریز از مرکز ، سرعت
جریان سیال را بطور زیادی بالا می برند در حالیکه پمپ های دورانی بطور ثابت
ویکنواختی سیال را از داخل محفظه خود به بیرون می رانند ، این پمپ یک پمپ بارانش
یا جابجائی مثبت بوده ویک حرکت دورانی را انجام می دهد در حالیکه یک پمپ گریزاز
مرکز یک پمپ با جابجائی منفی می باشد .
نسبت به وضعیت پروانه این پمپ ها ، آنها را می توان
به گروه های زیر تقسیم نمود :
1ـ نوع چرخ دنده ای یا بطور ساده دنده ای
2ـ نوع پره ای
3ـ نوع پیستونی
پمپ های نوع دنده ای :
این ها شامل دو چرخ دنده ساده میباشند که با یکدیگر
درگیر بوده ویکی از آنها بوسیله یک عامل محرک مثل موتور بگردش درآمده وچرخ دنده
دیگر را می گرداند . این پمپها ، از نوع پمپهای باجابجائی مثبت بوده ومیزان آبدهی
آنها را بسادگی وتنها با تغییر سرعت گردش محور ،میتوان تغییر داد ، بازده یک پمپ دنده
ای عمدتا به دقت وجذب بودن قطعات متماس بستگی دارد .
این پمپ ها را در مدل های مختلف میتوان یافت ،
آبدهی این پمپ ها از کمتر از 1 گالن در دقیقه شروع شد وتا بیشتر از 100 گالن در
دقیقه ای ادامه مییاید ، انواع مختلف این پمپ ها قادر به ایجاد فشارهای مختلفی از
حدود کمتراز 100 پوند براینچ مربع تا بیشتر از 3000 پوند بر اینچ مربع می باشند،
دو چرخ دنده ای که در شکل 2 نمایش داده شده اند بطور دقیقی بیکدیگر جفت شده ودر
داخل بدنه پمپ قرارگرفته اند، روغن هیدرولیک وارد شده به محفظه پمپ در فواصل بین
دندانه های هر چرخ دنده وپیرامون بدنه گیر کرده وپس از نیم دور گردش چرخ دنده ها
در موقع تماس دندانه ها با هم از محفظه خروجی رانده می شود .
پمپ ها ی دنده ای را نیز میتوان متناسب با نوع چرخ
دنده مصرف شده ، به انواع مختلفی تقسیم نمود ،این ها شامل پمپ های دنده ای با :
چرخ دنده ساده ، مارپیچی ، جناغی وبالاخره با چرخ دنده های مخصوص می باشند
.
چرخ دنده ساده :
درعمل در پمپهای دورانی از دو جور چرخ دنده ساده
استفاده می کنند : نوع داخلی ونوع خارجی ، در مورد نوع خارجی باید گفت که در موقع
جدا شدن هر زوج دندانه در گیر ، خلائی پدید میآید وفشار جونیز همین فرصت را غنیمت
شمرد وسیال را با فشار از طریق دهانه ورودی پمپ به داخل میراند وآن را پر میکند ،
با کمی تقریب می توان فرض کرد که مجراهای ورودی وخروجی بخاطر وجود چرخ دنده های
درگیر ،کاملا از هم مجزا می باشند ، بنابراین آبی که بین فاصله دو دوندانه متوالی
هر چرخ دنده حبس میشود همراه با آن گردش کرده ودر نزدیکی محفظه ثانویه پمپ از آن
جدا شده وبناچار به خارج رانده می شود .
در مورد طرز کار پمپ دورانی با دنده ساده از نوع
داخلی باید کفت که قدرت موتور به یکی از جچرخ دنده ها داده شده ودوران چرخ دنده
مزبور باعث گردش چرخ دنده هرزگرددیگری که با آن در تماس است می شود ، در موقه جدا
شدن درگیری هر دندانه از دندانه مشابه درروی چرخ دنده دیگر ،افزایش حجم موجب ایجاد
یک خلاء جزئی می شود ، در این جا است که فشار جو موجب رانده شدن سیال به داخل بدنه
پمپ می شود ، سیال وارد شده به محض دخول در فاصله بین دو دندانه متوالی وبدنه پمپ
گیر کرده و بطرف محفظه ثانویه حرکت می کند ، واز آنجا به بیرون رانده می شود
.
پمپها ی دورانی بادنده داخلی فقط دو عضر متحرک
دارند : روتور که بادقت تمام تراشیده شده ویک چرخ دنده هرزگرد ، دندانه های چرخ
دنده داخلی ودنده هرزگرد در نزدیکی محفظه مکش از هم جدا شده ودر محفظه رانش مجددا
بایکدیگر درگیر می شوند .
جهت دوران محور پمپ ، محفظه های مکش ورانش را تعیین
می کند ، دلیل اینکه چرا جهت دوران محور ، محفظه ها را مشخص می کند . در نقطه a که در حقیقت آغاز جداشدن در گیری چرخ دنده ها است ،
سیال از طریق محفظه مکش به داخل کشیده می شود ، در نقطه b که
آن را باید شروع درگیری دندانه هادانست ، سیال با فشار به طرف محفظه رانش رانده
میشود ، معکوس کردن جهت دوران ، جهت جریان سیال درداخل پمپ راوارونه میکند ، در
موقع تعیین جهت دوران محور پمپ ، همیشه از انتهائی که شامل محور است به پمپ نگاه
کنید ، در صورتیکه دستورالعمل یا تذکر خاصی داده نشده باشد ، فرض براین است که
محور پمپ در جهت گردش عقربه های ساعت می گردد . در نتیجه میتوان انتظار داشت که
محفظه مکش در سمت راست قرار بگیرد .
دو قطعه را به صورت خاصی تراشیده و با هم در گیر
کرده اند، یکی از این قطعات را باید در حقیقت یک چرخ دنده مخصوص داخلی دانست
ودرگیری رایک چرخ دنده خارجی انگاشت ، مجموعه بدست آمده را مکانیسم ژیروتور می
نامند ، در این مکانیسم ، سطوح داخلی وخارجی دو قطعه یاد شده دائما بیکدیگر تکیه
داشته وروی یکدیگر تماس لغزشی دارند و بنابراین سیال را بطور دائم وبا آب بندی
کامل انتقال می دهند ، در موقع جداشدن در گیری ،فضای بین آنها زیاد شده و درست در
محل محفظه مکش که ازدیاد فضای بین دندانه ها ظاهر می شود یک خلاء جزئی ایجاد می
شود ، وقتی فضای بین دندانه ها به حداکثر حجم خود دست می یابد ، محفظه رانش را در
مقابل خود می بیند ، از این لحظه یه بعد که درگیری دندانه ها مجددا آغاز شده وحجم
محفظه شروع به کاهش می نماید ، سیال مزبور به تدریج به خارج رانده می شود.
پمپ دورانی با چرخ دنده مارپیچی :
این پمپ برای کارهای مختلف از قبیل روغنکاری بافشار
، سوخت رسانی ، کلیه کارهای هیدرولیکی ویا بطور کلی انتقال سیالات بدون ذرات مزاحم
بکار می رود ، این پمپ در هردو جهت کار کرده وبه آب بندی وراه اندازی اولیه نیاز
ندارد، یک نمونه دیگر از این پمپ ها که جمع وجور وبی سروصدا تراز بقیه بوده وبیشتر
برای بالابرها وپله برقیها ی هیدرولیکی بکار می برد .
پمپ دورانی با چرخ دنده جناغی :
این پمپ نیز بسیار جمع وجور وبی سر وصدا میباشد ،
پمپ های پره ای :
اصول کار پمپ های دورانی پره ای نیز براساس افزایش
حجم فضاهای خالی برای ایجاد یک خلاء جزئی پایه گذاری شده است ، بدیهی است که خلاء
مزبور باعث پرشدن محفظه مکش پمپ از سیال میشود ، کمی بعدتر ، کاهش حجم همان فضاهای
خالی ، سیال را با فشار از طرف دیگر بیرون می راند .
در این جا تیغه یا پره های لغزنده دقیقا جذب
شیارهای روتور میشوند ، در جلوشیارهاو در جهت دوران ،گودی شیارها با آبی که باید
پمپ شود پر میگردند ، به محض اینکه آب حبس شده در داخل گودی های یادشده به نزدیکی
محفظه خروجی میرسد ، نیروی گریز از مرکز موجود راه فراری یافته وآب به خارج نفوذ
میکند، بهرحال در طول کار پمپ ، فشار هیدرولیکیموجود ونیروی گریز از مرکز ، هردو
موجب میشوند که پره های پمپ دائما با جداره بدنه در تماس باشند
.
پمپ پره ای دو طیقه ای ر ا در حقیقت می توان دو پمپ
یک طبقه ای دانست که برروی یک محور واحد وپشت به پشت یکدیگر نصب شده اند
.
گاهی اوقات پمپ های پره ای ره بصورت مرکب نیز می
سازند ، دراین حالت دو پمپ را برروی یک محور واحد نصب می کنند . یکی از این پمپ ها
بافشار کم ودیگری با فشار زیاد کار می کند .
قسمتهای سایشی پمپهای طوری است که در مواقع لزوم می
توان برای تعویض آنها از یک فشنگ یا کار تریج آماده شده جدید استفاده کرده وآن را
براحتی عوض کرد، چون کار تریج پمپ های مختلف را میتوان با هم عوض کرد ، در صورت
لزوم میتوان با انتخاب مناسب ، آبدهی پمپ را بهبود بخشید .
برای کنترل حداکثر فشار سیستم ، دراین جا از یک
جبران کننده فشار بهره گرفته شده است ، دراینجا جابجائی پمپ بطور خودکار تغییر
یافته وموجب میشود که جریان مورد نیاز سیستم بطور اتوماتیک ثابت باقی بماند ، وقتی
میزان جابجائی تغییر پیدا کند ، فشار سیستم برروی میزان معینی که جبران کننده را
از قبل برروی آن حدود تنظیم کرده اند تقریبا ثابت باقی میماند، در صورتیکه سیستم
هیدرولیکی به جریان نیاز نداشته باشد ، رینگ فشاری پمپ تقریبا در حالت خنثی باقی
مانده ودر فشار تنظیم شده ،فقط جریان مورد نیاز جهت تأمین آب نشده شده را ایجاد می
کند. در صورتیکه تمام ظرفیت پمپ مورد نظر باشد ، فشار قدری افت کرده وحرکت فنر
جبران کننده موجب عبور تمام جریان از میان رینگ فشاری میشود، در عمل با متعادل
کردن فشار عکس العملی ونیروی فنر متعادل کننده میتوان برای هماهنگ کردن دقیق جریان
مورد نیاز مدار هیدرولیکی با سیستم داخلی پمپ ، هر جریانی را بصورت خودکار بدست
آورد ، در این حالت وقتی جریان عبوری کم میشود ، قدرت مصرف شده بوسیله موتور پمپ
نیز کاهش مییابد، در اینجا ، برگشت روغن پرفشار ،رخ نداده وگرمای اضافی که در
تعیین بازده مدار موثر ومهم میباشد ایجاد نمی شود .
پمپهای پیستونی :
این پمپها در انواع شعاعی ومحوری ساخته وعرضه
میشوند، هر کدام از این انواع را میتوان بصورت با جابجائی ثابت یا متغیر طراحی
نمود . در اینجا ، پیستون ها بصورت شعاعی در اطاف توپی ردیف شده اند، در این شکل
،قطعه لغزان ، سمت راست خط محور استوانه سیلندر واقع شده است ، ضمن حرکت محور
پیستونها یک حرکت رفت وآمدی انجام میدهند، به این ترتیب پیستون هائی که از روی
مدخل پائینی میله مرکزی عبور می کنند، روغن را جذب می کنند در حالیکه پیستونهائی
که از روی دهانه بالائی میگذرندپر از روغن هستند ،باتوجه به اینکه پیستون وحرکت
قطعه لغزان را بدقت میتوان کنترل نمود ، تنظیم دقیق ظرفیت آبدهی این پمپها از صفر
تا بیشترین حد ممکن کار چندان دشواری نیست .
در نوع محوری ، پیستونها بموازات محورگردان پمپ
قرار میگیرند، گردش محور پمپ موجب دوران استوانه سیلندر میشود ، وجود کفشک نگهدار
، که خود بوسیله نیروی فنری به صفحه با دامکی متکی شده ، موجب میشود که پیستونهای
پمپاژ کننده درداخل سیلندر خود یک حرکت رفت وآمدی محوری انجام دهند. بطوری که در
شکل 16 نمایش داده شده با تنظیم زاویه صفحه بادامکی میتوان کورس حرکت پیستون ودر
نتیجه میزان آبدهی پمپ را محدود نمود .
در پمپهائی که آبدهی متغیر دارند ، برا ی تغییر
دادن زاویه صفحه بادامکی از مکانیسم خاصی استفاده می کنند، مکانیسم مزبور ممکن است
از یک گردونه دستی ، یک وسیله کنترل جبران کننده فشار ویا یک میله کنترل تشکیل شده
باشد . هرکدام ازوسائل نامبرده شده ممکن است قلابی را که به صفحه با دامکی متصل
شده است . تحرک نمود وزاویه آن را عوض نمایند .
اصول کار :
بطورکلی و نسبت به راههائی که ممکن است آب مورد
استعمال قرار گیرد ، پمپهای تناوبی را می توان به گروههای زیر تقسیم نمود
:
1ـ پمپ مکشی یا بالابرنده
2ـ پمپ فشاری
هر کدام از پمپهای یادشده ممکن است ،بصورت یک طرفه
یادوطرفه باشند .
پمپ های مکشی یا بالابرنده :
پمپ مکشی یک طرفه است ، این پمپ که در شکل 3 نمایش
داده شده از یک سیلندر بازویک سوپاپ مخصوص تشکیل شده است ، در این جا پمپ به آب
نیروئی وارد نمی کند. بلکه آن را می مکد . در پمپهای مکشی ،سوپاپ خروجی در داخل
پیستون نصب شده وبهمراه آن بالا وپائین می رود .
راه اندازی وعملکرد کامل این پمپ به چهار عمل یا
چهار مرحله مختلف نیاز دارد، که عبارتند از :
1- خروج هوا : پیستون بطرف پائین سیلندر رانده شده
وهوای موجود از آن خارج میشود ،
2- ورود آب : وقتی پیستون بطرف بالا حرکت میکند یک
خلاء نسبی ایجاد کرده وفشار جو ، آب را بداخل سیلندر میراند،
3- انتقال آب : در حین پائین آمدن پیستون ، آب حبس شده
در داخل سیلندر از طریق سوپاپ خروجی به قسمت بالائی سیلندر منتقل میشود،
4- خروج آب : با صعود پیستون ،آب داخل سیلندر تخلیه
میشود ،
پس از هواگیری پمپ وانجام شدن کارهای مقدماتی ، سیکل
عملکرد پمپ در یک رفت و برگشت پیستون آن تکمیل می شود ، حرکت به طرف پائین پیستون
، ضربه انتقالی و حرکت بطرف بالا آن مکش ورانش نامیده می شود چون در یک نوبت آب
بداخل پیستون کشیده شده و در یک نوبت از آن تخلیه می شود .
پمپ های فشاری :
در حقیقت یک پمپ فشاری را باید نوع گسترده تری از
یک جور پمپ مکشی دانست زیرا بوسیله آن ، آب هم تحت فشار وهم تحت مکش پمپاژ میشود
،اصول کار کلی این پمپ به این صورت است که دراین جا برخلاف پمپ مکشی ،آب تحت تأثیر
فشاری که بیشتراز فشار جو است ، قرار گرفته وآن را مجبور میکند که از یک لوله بالا
برود .
در نوع یک طرفه ،پائین آمدن پیستون موجب بسته شدن
سوپاپ ورودی شده و آب را با فشار از طریق سوپاپ خروجی بیرون رانده وبه ارتفاع مورد
نظر میرساند .
پمپ فشاری از یک سوپاپ ورودی ،یک سوپاپ خروجی ویک
انگشتی یک عمله تشکیل شده است ، در نوع یکطرفه .سیکل عملکرد بایک بالا رفتن (ورود
آب ) ویک حرکت بسمت پائین (خروج آب) تکمیل میشود ، در حین بالا رفتن انگشتی خلاء
نسبی ایجاد شده وموجب میگردد که فشار جو آب را با زور به داخل سیلندر براند ، در
این هنگام سوپاپ ورودی بازوسوپاپ خروجی بسته است ، در موقع پائین آمدن انگشتی
یاکورس تخلیه آب ، پائین آمدن انگشتی موجب میشود که سوپاپ ورودی بسته شده وآب حبس
شده در داخل سیلندر با فشار ازطریق سوپاپ خروجی که اینک گشوده شد به خارج رانده
شود .
یک جور پمپ فشاری دیگر که علاوه بر سوپاپ های ورودی
وخروج آب به یک سوپاپ اضافی درداخل پیستون خود مجهز می باشد .
در اینجا پیستون درداخل سیلندر بسته کار کرده ودسته
پیستون از میان یک کاسه نمد بخارج راه می یابد . مزیت این پمپ در آن است که آب از
طریق دریچه ورودی وارد پمپ شده وپس از گذشتن از سوپاپ روی پیستون ، بلاانقطاع از
دریچه خروجی تخلیه می شود .
اکنون فرض کنیم ، داخل سیلندر پر از هوا بوده
ومیخواهیم پمپ را بکار اندازیم ، دراین صورت ، هوای داخل سیلندر . در اولین حرکت
پیستون بطرف پائین ، از قسمت زیرین به محفظه بالای آن منتقل می شود ، در حرکت بعدی
پیستون که بطرف بالا صورت می گیرد ، خلاء نسبی ایجاد شده ووجود فشار جو باعث کشش
آب بداخل سیلندر میگردد، در حرکت بعدی یاسوم پیستون بطرف پائین ،آب حبس شده در زیر
سیلندر بطرف بالای آن منتقل میگردد و در حرکت چهارم یا بطرف بالای پیستون ، تخلیه
می شود .
وقتی راه اندازی اولیه خاتمه یافته وعمل کرد پمپ
بصورت کامل آغاز شد ، سیکل عملکرد دردوحرکت پیستون که یکی بطرف پائین ودیگری بطرف
بالا میباشدخلاصه می گردد، حرکت بطرف پائین پیستون ،کورس انتقال وحرکت بالای آن
کورس تخلیه نامیده میشود، وقتی پیستون بطرف پائین حرکت میکند، آب از میان سوپاپ
موجود درروی پیستون عبور کرده وبه قسمت بالائی راه مییابد ، وقتی که پیستون بطف
بالا می رود آب موجود در بالای پیستون از طریق دریچه خروجی تخلیه شده ودر همین
هنگام بالا رفتن پیستون باعث دخول آب یه محفظه زیرین سیلندر می شود
.
پمپ های فشاری دو طرفه ( نوع پیستونی ) :
در این حالت حرکت پیستون موجب تخلیه آب در یک طف آن
میشود ضمن اینکه درطرف دیگر پیستون ، بدون اینکه انتقالی صورت بگیرد ، آب بداخل آن
کشیده میشود ، بنابراین در هر حرکت پیستون،آب از مجرای خروجی به بیرون تخلیه میشود
.
در این صورت ظرفیت آبدهی یک پمپ یکطرفه را میتوان
با تبدیل آن به یک پمپ دوطرفه که در آن از جابجائی مشابه سیلندر استفاده میشود ،
مضاعف کرد .
هنگام بررسی عملکرد این جور پمپ هاباید به وضعیت
سوپاپ ها در حالت توجه داشت ، آنچه که جالب توجه است اینکه هر زوج از این سوپاپ ها
بصورت قطری ، وضعیت یکسانی دارندیعنی هر زوج سوپاپی که در امتداد قطری روبروی
یکدیگر قرار دارند همواره یا باز هستند یا بسته .
پمپ فشاری دو طرفه ( نوع انگشتی) :
عملکرد این پمپ بانوع پیستونی تفاوت چندانی نداردبا
ستثنای اینکه در این پمپ به جای پیستون از انگشتی استفاده شده است ، نسبت به وضعیت
قرار گرفتن کاسه نمد درداخل یا خارج ،این پمپ ها به دو گروه تقسیم می شوند
.
در پمپ های مجهز به کاسه نمد داخلی ، طول نسبتا
بلند سیلندراز محل کاسه نمد به دو محفظه مجزا تقسیم می شود .
در حرکات بطرف بالاوپائین ،انگشتی ، آب موجود
دردومحفظه را جابه جا می کند . یکی از اشکالات این نوع پمپ ها این است که برای
تنظیم یا تعویض کاسه نمد ها باید سرسیلندر را باز کرد ، همچنین در موقع کار پمپ ،
نشد کاسه نمد قابل مشاهده نیست ، برای غلبه کردن بر این عیب می توان از پمپ مشابه
که به کاسه نمد خارجی مجهز است استفاده نمود ، در این طرح ازدو انگشتی ، چند میله
رابط ودوقاب فلزی دردو انتهااستفاده شده است ، انگشتی هابطور محکمی به قابهای
انتهائی مربوط شده ومجموعه آنها در داخل میله های رابط حرکت کشوئی انجام می دهند ،
کاسه نمد ها در قسمت خارجی نصب شده اند وعلاوه بر اینکه تعمیر آنها کار ساده ای
است ، در موقع کار نیز می توان وضعیت نشد آنها رابازرسی نمود .
در موقع بررسی سیکل مزبور به حرکت هماهنگ انگشتیها
نوجه داشته باشید ، در موقع کار، حرکت یک انگشتی باعث تخلیه آب شده ودر همان زمان
، تحرک انگشتی دیگر باعث پرشدن آب در محفظه دوم می گردد .
اشکال پمپ های اخیر که به کاسه نمد خارجی مجهزند در
این است که ساختمان آنها پیچیده تر از ساختمان پمپ مشابه با کاسه نمد وهزینه اولیه
آنها به مراتب گران تر است .
پمپ های سیفونی یا پمپ های باراه اندازی خودکار :
اغلب پمپها به راه اندازی اولیه نیاز دارند چون
فضای خالی نسبتا قابل ملاحظه ای که بین سوپاپ های ورودی وخروجی موجود است با هوا
پرشده وعملکرد اولیه پمپ را دشوار می سازد ، راه اندازی اولیه یک امر ضروری است
زیرا در این صورت ،پیستون یا انگشتی ،ضمن کوشش خود برای بیرون کشیدن هوا ،یک خلاء
نسبی ایجاد می کند و در نتیجه فشار جوآب را بازور بداخل محفظه پمپ با آب پر می شود
تا خلاء را افزایش داده ودر نتیجه آب را از محل منبع بمکد ، در صورتیکه پمپ به یک
روزنه هوا گیری ویک مجرای ورودی مجهزنباشد ، برای وارد کردن آب بداخل سیلندر آن
باید قسمتی از پمپ را باز کرد .
بدنه پمپ از یک استوانه ویک محفظه خارجی در ارتباط
است ،پیستون دارای یک سوپاپ مخصوص درروی خود بوده ودر بالای محفظه داخلی یک مجرای
خروجی تعبیه شده است ، از آنجائی که مجرای ورودی نیز در بالاقرار گرفته است ،
همیشه مقداری آب بین فاصله دو جداره حبس می شود .
در شروع کار، محفظه خارجی پر از آب است ، وقتی
پیستون بطرف پائین حرکت می کند سوپاپهای تعبیه شده درآن باز شده وآب به قسمت
بالائی محفظه داخلی انتقال می یابد ، در اثر انجام این عمل سطح آب در استوانه
خارجی تغییر نمی کند، وقتی پیستون بطرف بالا حرکت می کند آب قسمت بالائی تخلیه شده
وسطح آب در استوانه خارجی پائین می افتد، همین عمل موجب ایجاد یک خلاء نسبی شده
وآب را به محفظه استوانه خارجی میمکد تا آن را پر کند .
ساختمان :
در هیدرولیک صنعتی ، پمپ های تناوبی پیستونی از
ظرفیت های قابل ملاحظه ای برخورد دارند . از این پمپ ها غالباً برای رساندن سیال
به یک سیستم هیدرولیکی مرکزی استفاده می کند . از این پمپ ها معمولاً برای انتقال
آب ، روغن محلول در آب ، روغن هیدرولیک و سیالات هیدرولیکی مقاوم در برابر آتش نیز
استفاده می کند .
در طراحی پمپ های تناوبی غالباً از سه ، پنج ، هفت
یا نه انگشتی استفاده می کنند . دریچه مکش در بالا و دریچه رانش در پایین نصب شده
است . در نتیجه این کار می توانیم سوپاپها را بدون اینکه آنها را کاملاً از پمپ
جدا کنیم جابجا نماییم . در طرحی که بنام Aldri ch مشهور
می باشد ، سیال از دریچه مکش وارد شده وپس از گذشتن از سوپاپها و استوانه پمپ ، به
خط مستقیم از پمپ خارج می شود در این جا با حرکت انگشتی به طرف پایین ، دریچه مکش
بسته شده و فشار آب محبوس ، بر فنر سوپاپ خروجی غلبه کرده و آن را باز می کند و اب
به خارج جاری می شود .
وقتی انگشتی به طرف بالا می رود ، سوپاپ خروجی بسته
شده و سیال به داخل محفظه پمپ مکیده شده و بر نیروی فنر مشابه ای در سوپاپ ورودی
غلبه کرده و آن را باز می کند . آنچه که به آب بندی شدن هر دو سوپاپ وبسته شدن
آنها کمک می کند ، فشار سیال است .
معمولاً در صنعت برای تکمیل کردن خطوط انتقال
سیالات شیمیایی با فشار متوسط و زیاد ، از پمپ های انگشتی استفاده می کنند . برای
مثال در خط انتقال یک ماده شیمیایی ، از یک پمپ انگشتی استفاده کرده و در هر ساعت
بین 2/0 تا 12000 گالن از سیال را جابجا نموده و در بعضی موارد فشار آن را تا 1600
پوند بر اینج مربع ، بالا می برند . این پمپ ها را در انواع تکی و دوتایی طراحی
کرده و بعضی از آنها به مکانیسم خاصی مجهزند که بوسیله آن می توان کورس حرکت را در
حین کار تنظیم نمود . برای انتقال اغلب مواد شیمیایی از قبیل اسید ها ، بازها
وحلالهای دیگر که برای تصفیه آب بکار میروند . از این پمپ ها استفاده می کنند .
این پمپ ها را سادگی می توان طوری تنظیم کرد که خروجی آن داعمی یا منقطع بوده و یا
طوری مرتب نمود که در مواقع ضروری از عامل دیگری فرمان گرفته و جریان را در مدار
جاری نمایید .
پمپ های ویژه :
در موقع انتخاب پمپ برای یک کار مشخص ، شخص مسئول
باید با اصول کار ومزایا ومعایب پمپ های اساسی از قبیل گریز از مرکز، دورانی
وتناوبی که اصول کار آنها در فصول گذشته مورد بررسی قرار گرفتند ، آشنایی کامل
داشته باشید .
با توجه به نکات ذکر شده بالا ، برای هر کار مورد
نظر می توان یکی از این پمپ ها را انتخاب و مطابق با وظیفه ای که باید انجام دهد ،
آن را هماهنگ کرد . در بسیاری از حالات مشاهده شده که هر پمپ خاصی را فقط برای
انجام وظیفه ویژه ای طراحی کرده اند .
بسیاری از پمپ هایی که در فصول قبل توضیح داده شدند
، برای انجام کارهای خاصی طراحی شده اند . برخی از این پمپ های مخصوص بوسیله قسمت
های آتش نشانی ، راه آهن ، اتومبیل ها ، موتور های دیزل ، معادن ،زهکشی ، انتقال
هیدرواستاتیک و ماشینهای افراز مورد استفاده قرار می گیرند . آب خالص ، فاضلاب ،
خمیر کاغذ ، روغن ، شیر ، مواد شیمیایی مواد معدنی خمیری وسیالات غلیظ جزو موادی
هستند که برای انتقال آنها از پمپ های ویژه استفاده می کنند .
پمپ های خدماتی :
پمپ های تناوبی پیستونی از نوع تکی یا دوتایی را
معمولاً در باغ خانه ها ، تصفیه خانه های شکر و خشکشویی ها و غیره بکار می برند .
پمپ تناوبی پیستونی دوتایی که در شکل یک نشان داده شده است ، فشار زیادی تولید
کرده و معمولاً درباشگاها ، لبنیاتی ها و واحد های صنفی به کار می رود . یک جفت
پمپ پیستونی دو طرفه در حقیقت باعث می شود که در هر دور دوران محور ، پیستون ها
چهار حرکت داشته و مایع خارج شده از پمپ جریان ثابتی داشته باشد . این پمپ می
تواند هر جور مایع سرد یا گرم ( تا 200 درجه فارنهایت ) را انتقال دهد ، پمپ مزبور
قادر است در هر ساعت بین 295 تا 1080 گالن از سیال را بافشاری در حدود 150 تا 300
پوند بر اینچ پمپاژ نماید .
پمپ دورانی دنده ای یک پمپ همه کاره بوده و براحتی
قادر است هر جور سیال یا غلیظ را انتقال دهد . این پمپ بسیار نرم کار کرده و بازده
آن در هر دو جهت یکسان است . این پمپ ها قادرند هر جور سیال سنگین و غلیظ از قبیل
مرکب چاپ یا مواد عایق کاری پشت بام یا هر جور سیال رقیق و سبک از قبیل بنزین ،
گازوئیل و مواد مشابه را به سادگی انتقال دهند .
پمپ نشان داده شده به راحتی قادر است بین 40 تا 600
گالن در دقیقه از سیالات مختلف را انتقال داده و فشار آنها را به حدود 10 پوند بر
اینچ مربع برساند .
پمپ دورانی دنده ای محدوده خدماتی وسیعی داشته و
برای روغنکاری تحت فشار ، خدمات هیدرولیکی ، سوخت رسانی و پمپاژ سیالات تصفیه شده
به کار می رود .
روغنکاری یاتاقان ها بوسیله سیالی که در حال پمپاژ
است صورت می گیرد . راهاندازی این پمپ ها بصورت خود کار صورت گرفته و بازده آنها
در هر دو جهت یکسان است . این نوع پمپ ها در اندازه های مختلفی از تا 110 گالن در
دقیقه در دسترس هستند . انواع آنها را می توان طوری تنظیم کرد که فشار سیال را تا
150 پوند بر اینج مربع بالا ببرند .
از این پمپ می توان در استخر ها ، آبیاری چمن ها ،
سیر کولاسیون مجدد جریان سیال ، آبکشی ، چاها وآب انبارها ، وانتقال مواد شیمیایی
استفاده نمود . وقتی ارتفاع در حدود 120 فوت باشد ، این پمپ قادر است در هر دقیقه
10 تا 130 گالن را پمپاژ نماید .
یک جور پمپ گریزاز مرکز یک طبقه دو مکشی که در مقطع
افقی به صورت دو پارچه ساخته شده است . جداره پمپ ضخیم بوده ، راندمان بالایی
داشته وفشار زیادی در حدود 175 پوند بر اینج بر متر مربع را ایجاد می نماید . این
پمپ برای آبرسانی عمومی ، آبیاری شهری ، خنک کردن کنداسور ، سیر کولاسیون آب ،
خدمات صنعتی ، خدمات ساختمانی و کارخانه های شیمیایی بکار می رود
.
بزرگترین مشخصه ای پمپ این است که قادر به انتقال
سیالاتی که مواد جامد معلق در خود دارند . از پمپ مزبور در فاضلاب های صنعتی ،
زهکشی عمومی ، چاه فاضلاب ، کارخانه های شیمیایی ، آبکشی عمومی وبسیاری مقاصد دیگر
استفاده می کنند . پروانه مصرف شده از نوع کاملاً پوشیده و غیر قابل انسداد بوده
ومحفظه بسیار ظریف و دقیقی دارد . وقتی ارتفاع در حدود 150 فوت است ، ظرفیت خروجی
پمپ در حدود 300 گالن در دقیقه می باشد . این پمپها در انواع چپ گرد یا راستگرد
ساخته شده و برای سهولت نصب ، آنها را به 5 صورت می توان بر روی هم سوار کرد
.
یک جور پمپ گریز از مرکز یک طبقه یک مکشی وجود دارد
که در آن موتور وپمپ مستقیماً به هم مربوط شده اند. این پمپ را درانواع و اندازه
های مختلف طوری طراحی می کنند که در ارتفاعی در حدود 500 فوت در دقیقه قادرند 200
گالن آب را پنپاز نمایند . ساختمان این پمپ ها بسیار متنوع بوده و انواع مختلف
آنها قادرند آب یا مواد خرنده شیمیایی را پمپاژ نمایند .
بدنه پمپ در مقطع افقی به صورت دو پارچه ساخته شده
ودر موقع تعمیر یا بازرسی براحتی می توان بدون دست زدن به سیستم لوله کشی ، آنها
را از هم جدا نموده و قطعات متحرک را بازرسی نمود . این پمپ ها را برای ظرفیت های
بین 10 تا2000 گالن بر دقیقه طراحی می کنند.
برای انتقال آب تصفیه شده با هر دمای دلخواه از پمپ
توربینی چهار طبقه یک مکشی می توان استفاده نمود . وقتی ارتفاع در حدود 1500 فوت
است ، پمپ مزبور را می توان طراحی کرد که از 20 تا 900 گالن آب را در هر دقیقه
پمپاژ نماید .بازده مکانیکی وهیدرولیکی این پمپ ها قابل توجه است
.
پمپ های شیمیایی و فرایندی :
در بسیاری از صنایع شیمایی و کارخانه های کاغذ سازی
برای انتقال بسیاری از سیالات خورنده و ساینده از پمپ های گریز از مرکز استفاده می
کنند . البته بدیهی است که چون بدنه ، محور ، پروانه و سایر قسمت های متحرک پمپ با
مواد ساینده و خورنده در تماس اند ، بسرعت فرسوده شده و عمرشان کم میشود . در عمل
برای اینکه از کاهش عمر سریع این پمپ ها جلوگیری کنند ، کلیه قسمت های متحرک پمپ
را که با این سیالات در تماس اند با لایه ای از لاستیک مذاب پوشانده و پس از خنک
شدن وچسبیدن آن ، قطعه را در جای خود سوار می کنند .
اسید ها و بازها با غلظت ودمای مختلف ، سود سوز آور
، آب گوگردی ، کلرات پتاسیوم ، آب آهک ، اسید هیپو کلرید ریک وبسیاری از سیالات
مشابه را بوسیله این پمپ ها انتقال می دهند . در کارخانه های کاغذ سازی از پمپ ها
برای انتقال مواد از یک نقطه به نقطه دیگر استفاده می کنند .
در ابتدا آب سرد وخمیر کاغذ به میزان کافی به قسمت
مورد نیاز ماشین کاغذ سازی انتقال می یابد . انواع و اقسام مواد شیمیایی که برای
ساخت کاغذ مورد نیاز می باشد بوسیله پمپ ها به محل دستگاه هدایت و فاضلاب حاصل نیز
بوسیله پمپ ها به محل مناسب پمپاژ می شوند .
محفظه مکش پمپ گریز از مرکز افقی در ابتدای آن واقع
گردیده است . از این پمپ معمولاً در صنایع شیمیایی و پتروشیمی وسایر کارخانه جات
مشابه که کار اصلی آنها انتقال انواع واقسام سیالات رقیق و غلیظ وخورنده وغیر
خورنده است استفاده می کنند .
وضعیت خاص پروانه پمپ های گریز از مرکز موجب افزایش
موارد استفاده از آنها در صنایع کاغذ سازی شده است . معدود بودن تعداد پره ، ورودی
های بزرگ و وجود صفحات و فلانچ های سنگین و ضخیم جزو مزایای این پمپ ها بشمار می
روند . پروانه ها پوشیده بوده و به صفحات سایشی نیازی ندارند . شکل وتعداد پره ها
به کاری که پمپ باید انجام دهد بستگی دارند .
برای پمپاژ آب میوه ، شیر ، اسید ها ودیگر محلول
های اسیدی از پمپ گریز از مرکز پیرکس یا بلوری استفاده می کنند . علت استفاده از
شیشه یا پیرکس این است که شیشه در مقابل اسید ها و مواد مشابه مقاوم بوده و با
آنها از نظر شیمیایی ترکیب نمی شوند . اسید هیدرو فلوریک و اسید فسفر یک بلوری
تنها اسید هایی هستند که با شیشه ترکیب می شوند . برای انتقال مواد قلیایی به هیچ
عنوان نباید از پمپ های بلوری استفاده کرد .
پمپ های ناقل فاضلاب :
این جور پمپ ها جهت انتقال فاضلاب و لجن و مواد
مشابه بکار می روند ، مواد جامدی که از ته نشین کردن فاضلاب و تصفیه آنها بدست می
آید لجن یا تفاله نامیده می شوند . تفاوت در طراحی پروانه ، تنها عاملی است که در
موقع بکار گیری پمپ های گریز از مرکز جهت انتقال فاضلاب یالجن باید مورد نظر قرار
گیرد . در این صورت برای ممانعت از انسداد پمپ ، پروانه مصرف شده از نوع پوشیده
بوده و عرض بیشتری دارد و به نسبت ظرفیت پمپ از دو یا چهار پره تشکیل می شوند .
سوراخ ورودی این پره ها را معمولاً بصورت مدور می سازند تا در مقابل عبور جریان
مقاومت کمتری از خود نشان دهد ضمناً آن را طوری فرم می دهند تا از مسدود شدنش
بوسیله مواد ریش ریش ، پارچه یا کاغذ که می خواهند خود را به صورت یک گلوله در
آورند ، جلوگیری بعمل آید .
انتقال لجن های باقی مانده از یک مرکز تصفیه فاضلاب
بمراتب مشکل تر از پمپاژ فاضلاب اصلی است زیرا لجن های مزبور به میزان بسیار زیادی
مواد معلق ومزاحم را در خود دارند علاوه بر طرح خاصی که در مورد پروانه این پمپ ها
بکار می رود ، برای آنکه مواد مزبور با فشار بطرف پروانه رانده میشوند ، در
نزدیکی دهانه ورودی زائده ای به شکل پیچ دونخه ایجاد می کنند . هر کدام از راهای
مزبور به یک پره پروانه ختم می شود . مواد جامد مزاحم و پارچه های ریش ریش که می
خواهند در کناره ها وگوشه ها پنهان شد و یا راه مجرای ورودی را ببندند به محض
رسیدن به پیچ مزبور تحت تأثیر یک جریان گردابی وار قرار گرفته و بین مار پیچ های
داخلی بدنه پیچ خورد می شوند .
در موقع نصب پمپ های ناقل فاضلاب باید توجه داشت که
چون این پمپه تقریباً دائمی می باشند باید پایه ، بدنه وسایر قسمت های لازم را به
طور مطمئنی در جای خود جاسازی ومحکم نمود .
پمپ لجن ، 11 بدنه ضخیمی داشته و پایه چدنی است .
در روی بدنه پمپ چندین دریچه بازدید وتخلیه تعبیه شده که به تناوب می توان آنها را
باز کرده و موادی را که احتمالاً باعث کاهش راندمان کار پمپ شده اند ، از آنجا
بیرون ریخت .
سایر پمپ های ویژه :
علاوه بر پمپ های شیمیایی وفرایندی وپمپ های ناقل
فاضلاب ، پمپ های دیگری نیز وجود دارند که هر کدام را برای مقصود خاصی طراحی ومی
سازند . یکی از این نمونه ها ، پمپ های هستند که در کارخانه های قند سازی بکار می
روند .
پمپ های ناقل خمیر مواد معدنی :
بیشتر این پمپ ها از نوع تناوبی بوده و در کارخانه
های قند سازی بکار می روند . این پمپ ها فاقد سوپاپ های ورودی بوده و سیال مورد
نظر در اثر سنگینی خود به داخل پمپ کشیده می شود ( عمق منفی ) . در نتیجه وظیفه
سوپاپ ورودی بوسیله پیستون پمپ تناوبی انجام می شود .
پمپ های آبکشی :
چاهک را نباید با چاه فالاب اشتباه کرد . غلظت
سیالاتی که در داخل چاهک قرار دارند به اندازه چاه فاضلاب نبوده وضمناً فاقد مواد
مزاحم اضافی می باشند . در حقیقت چاهک را باید با آب انباری دانست که در پایین
ترین نقطه ساختمان حفر شده و آبریزی های کلیه دستشویی ها و غیره به آن سرازیر می
شوند .
هر چند وقت یک بار، پمپ مخصوصی که در چاهک نصب شده
به صورت خود کار روشن شده وآب موجود در آن را تا سطح معینی کاهش می دهد
.
در ساختمانهایی که پایه آنها به طور کامل عایق بندی
نشده ، در فصل بارندگی ، برای تخلیه آبی که در زیر ساختمان جمع شده نیز از این پمپ
هابهره می گیرند . عمل کردن این پمپ ها معمولاً خود کار بوده و چون در آب غوطه وند
به هواگیری و راه اندازی اولیه نیازی ندارند . از قسمتی از بدنه موتور شناوری
آویزان است که به مجرد بالا آمدن سطح آب باعث روشن شدن خود کار موتور می شود . به
تدریج که سطح آب پایین می افتد و در ارتفاع معینی که تقریباً آب چاهک خالی شده
باشد ، مجدداً باعث خاموش شدن موتور می شود .
پمپ های آبیاری :
پمپ هایی که به این منظور بکار می روند برای ارتفاع
کم و ظرفیت های زیاد طراحی می شوند . از این پمپ ها برای زهکشی ، کنترل سیلابها و
همچنین مقابله با بارندگی های ناگهانی نیز استفاده می کنند . از آنجایی که پروانه
این پمپ ها شبیه پروانه زیر دریایی ها می باشد به آنها پروانه ملخی هم گفته میشود
. احتیاجات عمومی این گونه پمپ ها باعث شده که آنها را به صورت یک پارچه و قابل
حمل ونقل طوری بسازند که بسادگی در بالای جریانی از آب معلق شده و یا از اسکلتی که
در بالای جریان آب تعبیه شده آویزان گردند .
پمپ های دیافراگمی :
در این پمپ ها بجای استفاده از پیستون یا انگشتی ،
از یک ماده قابل ارتجاع ( شبیه لاستیک ) استفاده می کنند . انواع اصلی این پمپ ها
عبارتند از :
1- نوع بسته
2- نوع باز
بیشتر موارد استفاده شده از این پمپ برای خارج کردن
سیالات موجود در زیر پایه ساختمانها ، خندق ها ، زیر آب ها وسایر جاهایی است که آب
مورد نظر با گل و شن و ماسه همراه است .
- طبقه بندی پمپ های سانتریفوژ بر حسب موارد کاربرد
به منظور کاربرد صحیح پمپ های سانتزیفوژ ابتدا باید
بدانیم ازیک پمپ بخصوصی در کجا استفاده می شود ، یا به عبارت دیگر چه نوع پمپی
برای کار مورد نظر مناسب است .
برای تصمیم گیری سریعتر وروشن تر پمپ های سانتریفوژ
را بر حسب موارد کار برد می توان به صورت زیر طبقه بندی کرد :
یادآور می شویم که یک خط مشخص و معینی بین انواع
پمپ ها برای مصارف مختلف وجود نداشته و انتخاب نوع پمپ بیشتر بستگی به کمیت و
کیفیت سیال مورد انتقال وتصمیم گیری طراح دارد . بدین منظور اندکی به تشریح
خصوصیات لازم یک پمپ برای استفاده مناسب در صنایع مختلف میپردازیم
.
الف-کاربرد عمومی
پمپ های عمومی برای انتقال آب صاف وخنک ، نفت وسایر
مایعات بی اثر مناسب می باشند . این پمپ ها عموماً با پروانه بسته و در اندازه های
مختلف عرضه می شوند . پمپ های عمومی معمولاً با موتور الکتریکی کوپله شده و گاهی
بدون آن به فروش می رسند . برحسب میزان ارتفاع بالابری این پمپها به سه دسته
تقسیم می شوند :
a- پمپ های سانتریفوژ با ارتفاع
بالابری کم ،
پمپ هایی هستند که تا ارتفاع 15 متر کار می کنند .
این پمپ ها عموماً از نوع حلزونی یک طبقه و با محور افقی بوده وبسته به میزان
آبدهی ممکن است سیال از یک طرف یا هر دو طرف وارد پروانه گردد
.
b- پمپ های سانتریفوژ ارتفاع
بالابری متوسط
پمپ هایی هستند که تا ارتفاع 40 مترکار می کنند .
این پمپ ها عموماً دارای پره های راهنما ( افشان ) بوده و بسته به میزان آبدهی
ممکن است آب از یک طرف یا هر دو طرف وارد پروانه گردد
.
-c پمپ های سانتریفوژ با ارتفاع
بالابری زیاد ( فشار قوی )
برای بالابری سیال در بیش از 40 متر بکار می روند .
پمپ های فشار قوی عموماً چند طبقه هستند زیرا یک پروانه تکی بسهولت نمی تواند چنین
فشار قوی را تولید نماید . این پمپ ها ، ممکن است افقی یا عمودی باشند . ارتفاع
بالابری به ازای هرطبقه پمپ در پمپ های سانتریفوژ افقی معمولاً 30 تا 50 متر
افزایش می یابد . بنا بر این این تعداد طبقاط بستگی به فشار مورد نیاز دارد
.
ب: آب رسانی
1: چاههای عمیق ونیمه عمیق
a - پمپ های چاه عمیق :
این پمپها عموماً از نوع توربینی قائم و چند طبقه
می باشند .موتور محرک این پمپ ها ممکن است الکترو موتور ، موتور دیزلی ، بنزینی
ویا توربین بخار باشد . شافت انتقال بین موتور و پمپ معولاً یکی از دو نوع زیر است
نوع اول بدونغلاف بوده و شافت مستقیماً با آب در تماس است و بوسیله آن خنک می شود
. در نوع دوم شافت در داخل لوله پر از روغنی به نام غلاف جای می گیرد و بدین ترتیب
خنک کاری آن با روغن انجام می شود . در واسطه انتقال شافت و غلافی همیشه اندکی
روغن وارد آب چاه می گردد ، بدین دلیل در پروژه های تهیه آب آشامیدنی شافت بدون
غلاف استفاده می گردد .
تعداد طبقات پمپ بستگی به ارتفاع بالابری مورد
نیازدارد و معمولاً برای هر طبقه 10 متر در نظر گرفته می شود . بنا بر این هر چه
عمق چاه افزایش یابد تعداد طبقات را می توان بیشتر گرفت .بطور مثال تا کنون حتی
پمپی با 317 طبقه و ارتفاع بالا بری 2700 متر نیز ساخته شده است ، ولی پمپ های سانتریفوژ
بیش از 14 طبقه عملاً مورد استفاده کم تری دارند پروانه این پمپ ها معمولاً از نوع
بسته یا نیمه باز می باشد .
b – پمپ های شناور :
در این طرح پمپ چند طبقه توربینی قائم مستقیماً روی
یک موتور الکتریکی بقطر کم سوار شده و همراه پمپ در زیر آب قرار می گیرند . وزن
موتور وپمپ از طریق لوله رانش یا لوله کالمن به فونداسیون دهنه چاه منتقل می شود و
گاهی به منظور اطمینان بیشتر به وسیله سیم بکسل مهار می گردد . بموازات لوله کالمن
یک لوله روغن روانکاری و یک کابل انتقال برق تا موتور امتداد می یابد
.
موتورهای مورد استفاده در این پمپ ها معمولاً طوری
طراحی می شوند که به اندازه عمر پمپ بتوانند بدون مراقبت کار کنند زیرا در صورت
خراب شده باید از چاه بیرون کشیده شوند و این کار هزینه و مشکلات زیادی در بر دارد
. یکی از معایب پمپ های شناور نیز همین امر است .
2: آبهای روزمینی
a - پمپ های توربینی قائم با انتقال
مستقیم :
این پمپها را می توان برای کشیدن آب از دریاچه ،
رودخانه ، استخر ، چاه ، مخازن و غیره که دبی کم یا متوسط با فشار زیاد احتیاج است
به کار برد .
برای دبی متوسط و زیاد با فشار متوسط پمپ های قائم
از نوع جریان مختلط استفاده میشود . دبی آنها 6000-30 لیتر در ثانیه با ارتفاع
بالابری 30-6 متر می باشد .
b - پمپ های ملخی :
با دبی تا 12000 لیتر در ثانیه و ارتفاع 3/0 تا 15
متر بوده و برای آبیاری نیز مناسب می باشند .
c - پمپ های عمومی :
در انتقال آب های روزمینی از پمپ های عمومی میز
استفاده می شود . پمپ های مورد استفاده اغلب از نوع حلزونی یک طبقه میباشند
.
ج: آبیاری
این پمپ ها معمولاً با دبی زیاد و ارتفاع نسبتاً کم
یا متوسط می باشند بنابراین دارای پره هایی از نوع مختلط یا محوری هستند
.
در مواردی که آب باید از چاه عمیق یا نیمه عمیق
تأمین شود از موتور پمپهای توربینی یا شناور استفاده می شود .
استفاده از پمپ های یک طبقه و چند طبقه ملخی برای
ارتفاع کم و متوسط با دبی زیاد بسیار متداول است .
د: دفع فاضلاب
پمپ های فاضلاب :
پمپ های سانتریفوژ امروزه کاربرد زیادی در دفع
فاضلاب دارند زیرا می توانند بدون اشکال مواد جامد موجود در آنها را منتقل نمایند
. دارای راندمان زیادی هستند و بسهولت روی چاهها و غیره قابل نصب می باشند
.
a - پمپ های بزرگ :
در جاییکه مقدار فاضلاب مورد انتقال زیاد باشد ،
استفاده از پمپ های افقی یا قائم از نوع جریان محوری یا جریان مختلط معمول است .
این پمپ ها ارتفاع کم و متوسط و دبی زیادی می توانند تولید نمایند . در فاضلاب
هایی که مواد جامد معلق زیاد است از پمپ های حلزونی با جریان مختلط می توان
استفاده نمود .
پمپ های فاضلاب اغلب دارای پروانه های بسته با سه
پره می باشند .
b - پمپ های بلا انسداد :
فاضلاب خام ممکن است دارای مواد جامدی از قبیل تکه
پارچه ، نایلون ، کاغذ ، مو و غیره بوده و ضمن عبور از پمپ در پره های آن گیر کرده
و باعث انسداد آن شوند . بدین منظور پمپ های بلا انسداد با پروانه هایی مرکب از دو
یا سه پره و بطور کلی فاقد پره ساخته می شوند . پروانه ممکن است از نوع باز یا
بسته باشد ولی نوع بسته آن بیشتر متداول است . معمولاً فاصله بین پره های پروانه
برای عبور دادن انواع مواد جامد با اندازه کافی باز در نظر گرفته می شود . در برخی
از این پمپ ها لوله مکش در حدود 25 درصد بزرگتر از لوله رانش و در برخی دیگر مساوی
آن در نظر گرفته می شود . کوچکترین اندازه این پمپ ها معمولاً 3 اینچ است . این
پمپها را به انواع افقی و قائم می توان یافت . نوع قائم آن جای کمتری میگیرد و
لوله کشی آن ساده تر از نوع افقی است .
فاضلاب های صنعتی ممکن است دارای مواد خورنده فلزات
باشند . بنابراین در انتخاب پمپ های مورد نظر به این موضوع نیز باید توجه داشت
.
c - پمپ های قابل حمل :
این پمپ ها از نوع شناور بوده و معمولاً مجهز به
لوله های خرطومی می باشند . پمپ دارای دسته ای است که بوسیله آن بسهولت می تواند
جابجا شود . به منظور جلوگیری از ورود مواد اضافی معمولاً در ابتدای لوله مکش یک
سبد صافی پیش بینی می شود .
بررسی ارزش کودی کمپوست حاصل از لجن تصفیه خانه فاضلاب شهری
چکیده:
در سالهای اخیراستفاده از لجن
تصفیه خانه فاضلاب شهری بعنوان کود و اصلاح کننده خاکهای کشاورزی در سراسر جهان
مورد توجه قرار گرفته است.لجن
تصفیه خانه فاضلاب شهری قبل از استفاده بر روی زمینهای کشاورزی بایدتوسط فرآیندی
مناسب و ساده تثبیت شود تا خطرات زیست محیطی ناشی از آن به حداقل برسد.هدف از مرحله تثبیت، تبدیل مواد آلی فساد پذیر
به مواد غیر قابل تجزیه،کاهش عوامل بیماری زا یا نابودی آنها ،کاهش یا حذف رطوبت و
مواد جامد فرار آن و تبدیل لجن به یک محصول قابل استفاده و مفیدمی باشد.در این
تحقیق قابلیت کود سازی ، لجن آبگیری شده تصفیه خانه فاضلاب جنوب اصفهان با افزودن
خاک اره بعنوان ماده حجیم کننده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج فوق نشان می دهند که
با استفاده از روش کمپوست هوازی بصورت ویندرو می توان لجن حاصل از تصفیه خانه
فاضلاب جنوب اصفهان را که عملیات تثبیت بصورت کامل روی آن انجام نشده ، به کود
تبدیل کرد. با توجه به اینکه اکثر خاکهای کشاورزی کشور ما دارای مقادیرکمی مواد
آلی اند،کودحاصل دارای 64 درصد مواد آلی است که اصلاح کننده مناسبی برای بهبود
حاصلخیزی خاکهای کشاورزی میباشد. همچنین مقدار ازت موجود در کود فوق برابر با 20/2
درصد بودکه از نظر ارزش کودی و مواد مغذی قابل رقابت بـــا کودهای حیوانی خواهد
بود وتعدادکلیفرمهای مدفوعی موجود درکودحاصله کمتر ازحد استاندارد کلاس A
سازمان حفاظت محیط زیست
آمریکا می باشد .
کلمات کلیدی
: فاضلاب
شهری - لجن تصفیه خانه– فرآیند کمپوست –ویندرو- ارزش کودی
مقدمه :
بیش از 80 درصد زمینهای
کشاورزی ایران از نظر مواد آلی فقیر می باشندکه این خاکها عمدتا" در مناطق
خشک و نیمه خشک ایران قرار دارند. بنابراین برای بهبود باروری و حاصلخیزی خاکهای
کشاورزی نیاز به افزودن مواد آلی به آنها است اما منابع محدود سنتی مواد آلی (
کودهای حیوانی) جوابگوی نیاز روز افزون بخش کشاورزی به کود آلی نمی باشد (1). از
این رو استفاده از سایر مواد زائد (زائدات کشاورزی، لجن فاضلاب و مواد زائد صنعتی)
به عنوان منبع مواد آلی رو به گسترش است. این مواد قبل از کاربرد بر روی زمینهای
کشاورزی به منظورکاهش خطرات زیست محیطی باید پردازش شوند.سالیان زیادی است که برای بهبود حاصلخیزی
زمینهای کشاورزی ازلجن تصفیه خانه فاضلاب شهری استفاده میشود. لجن تصفیه خانه
فاضلاب شهری قبل از استفاده بر روی زمینهای کشاورزی باید مراحل مختلف پردازش را طی
کند تا عاری از مواد خطرناک برای محیط زیست شود.مهمترین مرحله پردازش لجن تصفیه
خانه فاضلاب شهری مرحله تثبیت آن است (2). هدف از مرحله تثبیت ، تبدیل مواد آلی
فساد پذیر با استفاده از فرآیند بیولوژیک به یک ماده تثبیت شده ،کاهش عوامل بیماری
زا یا نابودی این عوامل، کاهش یا حذف رطوبت و مواد جامد فرار آن و تبدیل لجن به یک
محصول قابل استفاده و مفید می باشد.لجن حاصل از تصفیه خانه فاضلاب شهری بدلیل دارا
بودن مقادیر بالای رطوبت برای کمپوست شدن نیاز به افزودن مواد حجیم کننده دارد تا
وزن حجمی آنکاهش یافته و فضاهای مورد نیاز برای عبور هوا افزایش پیدا کند و مقدار
درصد جامدات و کربن آن نیز افزایش یابد. مواد حجیم کننده بکار رفته در کمپوست لجن
شامل خاک اره ، خرده چوب ، زغال سنگ ، پوشال برنج ، کود حیوانی و... می باشند(3)
.
در کشور ما ، محصول نهایی
حاصل از تصفیه فاضلاب شهری پساب و لجن می باشد که برای تثبیت لجن از هاضم های
بیهوازی استفاده می شود. اما هاضم های بیهوازی مورد استفاده در تصفیه خانه های
فاضلاب شهری ایران دارای مشکلات بهره برداری و عملیاتی فراوانی اند و عمل تثبیت
لجن را بصورت ناقص انجام می دهند. بنابراین ، بایستی لجن خروجی از این هاضم ها را
قبل از استفاده بر روی زمینهای کشاورزی ، تثبیت تکمیلی نمود و یا از روش دیگری که
دارای تکنولوژی آسان ، راهبری ساده و کارآیی بیشتری است استفاده نمود. امروزه
فرآیند کمپوست هوازی لجن تصفیه خانه فاضلاب شهری بدلیل برخورداری از فن آوری آسان
و عدم نیاز به وسایل گران قیمت در تثبیت آنها مورد توجه قرار گرفته است (2).کمپوست
یک روش تجزیه بیولوژیک موادآلی است که توسط باکتریها، قارچها واکتینومیستها که
کارگران بیولوژیک آن میباشند صورت میگیرد . در این فرآیند ، موادآلی در حضور شرایط
مناسب رطوبت،اکسیژن،نسبتC/N ، درجه حرارت و pH
تجزیه شده و به دی
اکسیدکربن،آب وگرما تبدیل میشوند. هدف از این فرآیند تبدیل بیولوژیک مواد آلی فوق
به شکل تثبیت شده آن و از بین بردن پاتوژنهاست تا بتوان از آن بعنوان یک ماده
اصلاح کننده خاکهای کشاورزی استفاده کرد.
در این تحقیق قابلیت کمپوست
شدن لجن آبگیری شده تصفیه خانه فاضلاب جنوب اصفهان با استفاده از افزودن خاک اره
بعنوان ماده حجیم کننده مورد بررسی قرار گرفته است
.
مواد و
روشها
:
1) ساخت
پایلوت: این مطالعه به مدت چهار ماه از تاریخ فروردین تا
تیر ماه 1383 انجام شد. لجن مورد نیاز این تحقیق از بسترهای لجن خشک کن تصفیه خانه
فاضلاب جنوب اصفهان تهیه شد. لجن فوق توسط لودر حمل و به سوله ای در شرق تصفیه
خانه منتقل شد. روش
مورد استفاده دراین تحقیق نیز کمپوست هوازی لجن بصورت ویندرو بود. در شروع کار لجن
با رطوبت80 درصدبا خاک اره با 5 درصد رطوبت به نسبت 3 به 1 مخلوط شد تا نسبت C/N حاصل برای شروع کار کمپوست لجن برابر1/25بدست
آید(4). اندازه توده ویندرو فوق نیز2/1 مترارتفاع،5/1مترعرض و5/2متر طول بود و
برای هوادهی نیز هر 7 تا10 روز یکبار توده ویندرو توسط کارگر زیرورو میشد تا
هوادهی آن به خوبی صورت گیرد. هوادهی توده کمپوست تا مرحله رسیدن آن ادامه یافت .
در ابتدای کار و پس از هر مرحله زیرو رو کردن توده کمپوست از آن نمونه برداری می
شد و نمونه ها برای بررسی پارامترهای شیمیایی و بیولوژیک به آزمایشگاه فرستاده
میشدند. از پارامترهای نسبت آمونیوم به نیترات در نمونه ها،مقدار درصدجامدات فرار
و مقدار آنزیم دهیدروژناز به منظور تعیین زمان رسیدن توده کمپوست استفاده شد.
2) پارامترهای
اندازه گیری شده:برای تعیین pH توده کمپوست در مراحل مختلف آن ابتدا سوسپانسیون
10/1 وزن به حجم کمپوست به آب مقطر تهیه شد. سپس این سوسپانسیون به مدت30 دقیقه با
شدت 350 دور در دقیقه شیکر و در نهایت توسط دستگاهpH متر
اندازه گیری صورت گرفت(4).برای تعیین مقدار رطوبت نیز از روش بکار رفته در قسمت 2540 G
استاندارد متد استفاده شد(5).
مقدار مواد آلی فرار موجوددر نمونه های کمپوست نیز پس از خشک شدن نمونه ها در دمای
103 تا 105 درجه به مدت یک ساعت در دمای550 درجه درکوره الکتریکی قرارداده شدند و
اختلاف وزن آنها بیانگر درصد مواد آلی فرار بود(5). درصد کربن موجود در نمونه ها
نیز از طریق سوزاندن نمونه خشک شده در دمای 750 درجه توسط کوره الکتریکی به مدت 2
ساعت صورت گرفت وپس از بدست آوردن درصد خاکستر موجود در نمونه با استفاده از رابطه
(1.8/خاکستر-
100=
درصد کربن) بدست آمد(4).درصد
نیتروژن کل نیز با استفاده از روش کجلدال و هضم نمونه توسط اسید سالیسیلیک و
تیوسولفات صورت گرفت(4 ).مقدارآمونیوم و نیترات موجود در نمونه ها نیز با استفاده
از روش هضم توسط کلرید پتاسیم صورت گرفت(6).تعداد کلیفرمهای مدفوعی نیز با استفاده
از روش MPN
طبق روش 9221E استاندارد متد تعیین مقدار شد(5).برای تعیین
مقدار آنزیم دهیدروژناز نیزابتدا مقدار 5/0 گرم نمونه کمپوست با1/0گرم کربنات
کلسیم و یک میلی لیتر محلول 2و3و5 تری فنیل تترازولیوم کلراید و5/2 میلی لیتر آب
مقطر مخلوط و به مدت 24 ساعت در دمای 37 درجه در انکوبانور قرار داده شد . سپس به
لوله آزمایش مقدار 10 میلی لیتر متانول افزوده شد تا نمونه توسط آن استخراج شود
. سپس آنرا سانتریفوژ کرده و
مایع رویی جمع آوری و جذب نور آن با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج
485 نانومتر قرائت شد(7).
این برج پویا توسط معماری بنام دیوید فیشر طراحی شده است. آسمانخراش ۳۱۳ متری ۶۸ طبقه خواهد داشت که دارای ۱۲ مدول طراحی مختلف است.این برج دارای یک هتل ۶ ستاره، دفاتر اداری، آپارتمانهایی با مساحتهای مختلف می باشد، بعلاوه پنج ویلا که در بالای برج طراحی شده اند، هر ویلا قابلیت داشتن پارکینگ ماشین در همان طبقه را نیز خواهد داشت که توسط آسانسورهای مخصوصی امکان انتقال را پیدا می کنند. سقف PentHouse همچنین امکاناتی از قبیل استخر شنا، حیاطی سبز و فضایی برای مجالس عربی را دارا خواهد بود.
هر طبقه بصورت انفرادی قادر است به آهستگی چرخش ۳۶۰ درجه حول مرکز خود در هر لحظه داشته باشد، سرعت چرخش میتواند به ۶ متر بر دقیقه هم برسد بصورتیکه این حرکت در داخل بدون نگاه کردن به بیرون قابل احساس نیست.به طور متوسط، چرخش هر طبقه ۷ روز به طول می انجامد و در این مدت میتوان دیدی کامل به سراسر شهر دبی داشت.چرخش برج این امکان را فراهم میسازد که فرضاً برای صرف نهار شما منظرهای متفاوتی از جمله جزیره نخل را در دید خود داشته باشید. این چرخش میتواند طبق فرمان اهالی ساکن در یک طبقه باشد. برای هماهنگی حرکت طبقات میتوان از یک ضرب آهنگ کلی برای چرخش هر طبقه استفاده کرد.
پویا انرژی خود را از توربینهای بادی که در بین طبقاتش قرار گرفته اند تامین می کند، از طرفی با قرارگیری سلولهای خورشیدی در بالای برج انرژی خورشیدی نیز به نیروهای بادی اضافه میشود. مجموع بهای این انرژیها در یکسال بطور تقریبی ارزشی معادل ۷ میلیون دلار است. هر توربین قادر است نیروی الکتریسیته ای معادل ۰٫۳ مگاوات تولید کند. (هر توربین بادی معمولی و عمودی نیروی تقریبی ۱-۱٫۵ مگاوات تولید میکند.)
طبق مطالعات دبی سالیانه ۴,۰۰۰ ساعت باد دارد، با جمع کردن نیروهای هر توربین در نهایت به ۱,۲۰۰,۰۰۰ کیلووات ساعت انرژی خواهیم رسید. متوسط مصرف سالیانه یک خانواده در دبی در حدود ۲۴,۰۰۰ کیلووات ساعت تخمین زده میشود. بدین ترتیب هر توربین میتواند انرژی ۵۰ خانوار را تامین کند. در طراحی برج DynamicArchitecture در دبی ۲۰۰ آپارتمان مسکونی مفروض بوده که با این حساب چهار توربین برای تامین احتیاجات الکتریکی کفایت میکند. طبق همین روال در نهایت ممکن است انرژی تولیدی توربینها از انرژی مصرفی برج بیشتر شود که در طراحی فرض گرفته شده که این انرژیها به مصرف همجواریهای برج نیز برسد. طراحی مدرن ساختمان به گونه ای است که برای از بین بردن آلودگیهای صوتی از فیبر کربن استفاده شده است.
طراحی این برج مانند برجهایی از این قبیل بر اساس هسته بتنی مرکزی و کنسولهای طبقات است، در هسته مرکزی ارتباطیهای عمودی و تاسیساتی قرار دارد که استوانه ای بتنی آنها را در برگرفته، هر طبقه بصورت مجزا از قطعاتی مانند برشهای کیک تشکیل شده که این قطعات کاملاً پیش ساخته هستند، نصب این قطعات بدین صورت است که با قرارگیری یک جرثقیل در بالای استوانه و دو ریل عمودی در ارتفاع برج، قطعات تک تک بر روی ریلها بالا رفته و با چرخش جای قطعه بعدی را باز میکند.
سازنده برج ادعا کرده که تنها با ۹۰ نفر نیروی انسانی میتوان این برج را ساخت، در صورتیکه پروژه هایی از این قبیل حداقل احتیاج به ۲,۰۰۰ نیروی کار در یک زمان دارند. ساخت هر طبقه با این سیستم پیش ساخته سه روز زمان کاری احتیاج دارد در صورتیکه در پروژه های معمول دبی ساخت یک طبقه حداقل سه هفته زمان میبرد. زمان ساخت اولین برج پویا هنوز منتشر نشده است اما گفته شده اولین ساختمان در دبی خواهد بود. قطعات پیش ساخته برج براحتی در جبل علی (واقع در ۳۵ کیلومتری جنوب غربی دبی) تولید و نصب خواهند شد. در نهایت ۱۱ شهر بزرگ دیگر شاهد چنین پروژه هایی خواهند بود که شهرهای معروفی مانند: مسکو، میلان، نیویورک و توکیو در این لیست هستند.
موقعیت پروژه
برج بلند مرتبه تهران در میان 4 شاهراه حیاتی شهر، بر دامن البرز سر به ابرهای
آسمان می ساید. این پروژه در ضلع شمالی بزرگراه حکیم واقع شده است، در حالی که از
غرب به بزرگراه شیخ بهایی جنوبی و از شرق مشرف به بزرگراه کردستان با دسترسی مناسب
به نقاط مختلف شهر بزرگ تهران قرار گرفته است.
مشخصات عمومی پروژه:
برج بین الملل تهران با زیربنای کل 220،000 متر مربع در تهران واقع شده است. این
برج با سه بال پهناور در 56 طبقه که مشتمل بر 572 واحد است دارای 43 آپارتمان
سوئیت، 172 آپارتمان دوخوابه، 313 آپارتمان سه خوابه، 16 آپارتمان چهارخوابه ، 11
آپارتمان پنت هاوس تریپلکس و 17 واحد تجاری در همکف می باشد.
شاخصهای مهم و بینظیر
این برج
عظیم ترین و مرتفع ترین برج مسکونی
ایران با بیش از 160 مترارتفاع و زیربنای ساخت 220 هزار متر مربع
مقاوم در برابر زلزله های عظیم
(دوره بازگشت 475 ساله و 2475 ساله )
محوطه باز و فضای سبز وسیع
دید وسیع با چشم اندازی باز به نقاط
مختلف شهر تهران
نورگیری مناسب فضاهای آپارتمانی
استفاده از مصالح و تجهیزات مرغوب
مطابق با استانداردهای بین المللی
واقع شدن در قلب شاهراههای اصلی
تهران و دسترسی آسان به تمامی نقاط شهر
امکانات رفاهی
عمومی
1. زمین ورزشی و بازی کودکان
2. لابی برای هر بال و یک لابی عمومی
3. سالن بدنسازی سرپوشیده جداگانه مخصوص خانمها و آقایان
4. استخرهای شنای سرپوشیده همراه با سونا و جکوزی جداگانه مخصوص خانمها و آقایان
5. مسیرهای تردد ویژه معلولین و سالمندان
6. زمین تنیس
7. سالن اجتماعات
ویژگیها
دسترسی آسان با تامین 15 آسانسور
مسافری 3 متر بر ثانیه و 3 آسانسور باری 2 متر بر ثانیه میتسوبیشی Mitsubishi
و مجهز به سیستم هوشمند برای کاهش ترافیک
مجهز به سیستم لوله کشی گاز بر اساس
استانداردهای ملی
مجهز به سیستم اعلام حریق هوشمند
مجهز به سیستم کنترل هوشمند ساختمان
مجهز به ژنراتور برق اضطراری برای
تامین برق فضاها و تاسیسات عمومی و آسانسورها
دسترسی سریع به آب گرم مصرفی به کمک
نوارهای گرمکن الکتریکی
استفاده از عایق های صوتی و حرارتی
به منظور آسایش ساکنین
وجود محیطی آرام با محدودیت تعداد
آپارتمان در هر طبقه
نمای پیش ساخته از جنس GFRC
(بتن مسلح به الیاف شیشه)ش
پنجره با شیشه دوجداره و پروفیل
آلومینیومی با ویژگی عایق حرارتی (پنجره ترمال بریک)
سیستم تهویه مطبوع دارای فن کوئل
های سقفی از طریق چیلر جذبی (همراه با هوای تازه تهیه شده توسط هواساز)
توزیع برق در طبقات به کمک
باسداکتهای رزینی
حدود 1000 پارکینگ سرپوشیده و 600
واحد انباری
محل تخلیه و بارگیری اختصاصی با
دسترسی به آسانسورهای باری
سیستم شستشوی نما و پنجره
سیستم آنتن مرکزی تلویزیون
طراحی
به
منظور تأمین جلوه های بصری در نما ،انتخاب طرحی شکسته که در قالب حجمی پایدار هم
از نظر زیبائی شناسی و هم از نظر پایداری سازه ای مناسب باشد ، معماری را بسمت
انتخاب سطح مقطع ستاره سه پر رهنمون ساخت. ایجاد وحدت بصری در نما و در نظر گرفتن
مسائلی نظیر فشار باد و شرایط اقلیمی از نظر تابش آفتاب و همچنین سرعت در اجرا،
استفاده از عناصری هم شکل و پیش ساخته را در طراحی نما مطرح نمود. برای ایجاد
زیبایی در طرح و آسایش مراجعین رواقی دایره ای شکل که ارتباط دهنده بخش های مختلف
ورودی و محوطه و تاسیسات رفاهی و خدماتی است به دور ساختمان برج در محوطه خارجی
ایجاد شده است.
سازه
سازه برج با استفاده از دیوار های باربر بتن مسلح مشتمل بر سه دیوار اصلی به شکل
ستاره سه پر با زوایای 120 درجه و دیوارهای فرعی عمود بر دیوارهای اصلی مذکور و
مقاوم در برابر نیروهای قائم و جانبی همراه با سقف دال ساده طراحی شده است. سیستم
سازه پارکینگ ، تیر و ستون ، دیوار حائل بتنی با سقف دال ساده می باشد. طراحی و
بازنگری سازه اصلی و قطعات الحاقی در برابر زلزله براساس استانداردهای معتبر جهانی
انجام گرفته است
امکانات رفاهی
عمومی
1) زمین ورزش و
بازی کودکان
2) استخر شنای سرپوشیده مردانه و زنانه
3) سونا
4) سالن بدنسازی سرپوشیدۀ مردانه و زنانه
5) زمین تنیس
) سالن اجتماعات عمومی
7) سیستم آنتن تلوزیون؛ سیستم مرکزی
8) مجهز به سیستم اعلام حریق و BMS برای راهبری هوشمند مجموعه
9) سیستمهای امنیتی؛ مطابق استاندارد ملی
برج ایفل با 324 متر ارتفاع به عنوان چهارمین جاذبه گردشگری
فرانسه در شمال شرقی پاریس قرار دارد.
برج ایفل که در سال 1889 توسط
«گوستاو ایفل» ساخته شد، در ابتدا برج 300 متری خوانده میشد و از همان ابتدا
توانست نام خود را به عنوان نماد شهر پاریس ثبت کند.
برج ایفل که در سال 2011 بیشترین
بازدیدکننده و در واقع 75 درصد گردشگران خارجی را به خود جذب کرد، در حال حاضر
چهارمین مرکز توریستی فرانسه پس از کلیسای نوتردام، موزه لوور و پارک دیزنی محسوب
میشود.
این برج آهنی که برای 41 سال
عنوان برترین اثر تاریخی دنیا را به خود اختصاص داده بود، در گذشته برای انجام
عملیات علمی مختلف مورد استفاده قرار می گرفت. اما امروز تنها یک برج مخابراتی است
که هرساله لنز دوربین میلیونها گردشگر به سمت آن نشانه میرود.
در واقع نخستین مطالعات جدی برای
ساخت یک برج فولادی در سال 1874 در نمایشگاه فیلادلفیای آمریکا صورت گرفت، اما
کمبود بودجه برای ساخت برجی به این ارتفاع در آمریکا موجب شد این ایدهی خلاقانه
نه در زادگاهش، بلکه در جایی دورتر در اروپا اجرا شود.
13 سال بعد از طرح این ایده، معماری به نام «گوستاو ایفل» ساخت
برجی 300 متری را آغاز کرد؛ برجی فولادی که دو سال بعد به مناسبت نمایشگاه جهانی
1889 به عنوان نمایشگاه تکنولوژی تخصصی فرانسه بازگشایی شد. این برج تا 40 سال بعد
و پیش از ساخت برج "کرایسلر" نیویورک بلندترین برج جهان بود. سال 1991
نام ایفل در فهرست بناهای تاریخی یونسکو ثبت شد.
عکس برج ایفل
سرنوشت برج در طول دو جنگ
برج ایفل که در طول جنگ جهانی اول
به عنوان مرکزی گردشگری از جنگ جان سالم به در برد، در دومین جنگ جهانی حوادث تلخی
را تجربه کرد. در ابتدای جنگ از این برج به عنوان برج مخابراتی و تنها فرستنده
تلویزیونی اروپا در طول جنگ و همچنین برای مخابره پیام برای سربازان استفاده میشد.
همچنین آلمانها از این برج در طول شب برای هدایت هواپیماهای جنگی نیز استفاده میکردند.
پس از آزادی فرانسه، متفقین این برج را در اختیار گرفته و بر روی آن رادار نصب
کردند.
اعتراض هنرمندان
اما ساخت این نماد انقلاب صنعتی و
بزرگترین نماد فرانسه از ابتدا مورد اقبال همگان قرار نگرفت. با کوبیده شدن پایههای
غولپیکر برج بر زمین، ندای اعتراض بسیاری از هنرمندان از هر سمت بلند شد.
نخستین اعتراضات از سوی هنرمندان
به نامهای برمیگردد که در سال 1887 و در ابتدای شروع ساخت این برج با امضای
بسیاری از نویسندگان، نقاشان، مجسمهسازان و معماران مشهور فرانسوی به «ژان شارل
آلفان»، از مهندسان زیباسازی پاریس نوشته شد.
آنها در این نامه طولانی نوشتند:
ما جامعه هنرمندان و دوستداران زیبایی بکر پاریس، با تمام قدرت و خشم به ساخت این
هیولای آهنی در قلب پایتخت که با نادیده گرفتن فرهنگ و هنر ما طراحی شده، اعتراض
میکنیم. برج ایفل مانند غدهای بدخیم فرهنگ و هنر فرانسه را تهدید میکند. این
برج 300 متری نوعی توهین به تاریخ فرهنگی فرانسه است که طی سالیان دراز مورد رشک
دیگر شهرهای تاریخی اروپا بود است.
در پایان این نامه، نام هنرمندانی
چون «گی دو موپاسان»، «شارلز گارنیه»، «الکساندر دوما»(پسر)، «فرانسوا کوپه» و
«میشل ساردو» به چشم میخورد.
اما این پایان اعتراضها نبود؛
موپاسان در کتاب خاطراتش درباره این برج مینویسد: دیدن برج ایفل برای من بسیار آزاردهنده
بود، به همین دلیل پاریس و حتی فرانسه را ترک کردم. از هرجا که نگاه کنیم، این برج
دیده میشود و من درک نمیکنم که مجلات چگونه جرات میکنند از این لاشه فلزی با
افتخار سخن بگویند. هر نسلی در تاریخ نمادی از خود به جای میگذارد و از هر قرن
آثاری به جای میماند که نشانگر تفکر، احساس و رویای یک نژاد و تمدن است. معابد،
کلیساها، کاخها و قلعهها به عنوان آثاری از تاریخ هنر در سراسر جهان فضل و عظمت
دوران ساختشان را به نمایش میگذارند. اما آنچه نسل آینده درباره ما قضاوت میکند،
بر اساس این هرم بلند و نردبان آهنی زمخت و غیرجذاب خواهد بود. نشانهای مضحک از
قرن صنعتی ما.
عکس برج ایفل
این اعتراضات علاوهبر شعر و ادبیات، در نقاشی هنرمندان نیز به
عنوان نشانی از زور یا برجی نازیبا نشان داده میشد.در اواخر قرن نوزدهم و ابتدای
قرن بیستم برج ایفل به عنوان مشخصه انکارناپذیر به شکل گستردهای به ادبیات فرانسه
راه پیدا کرد.
علاوهبر اشعار اعتراضی، بسیاری
از هنرمندان در نوشتههایشان نیز به ساخت این برج غولپیکر آهنی اعتراض کردهاند.
«پاول گوگن»، نقاش مشهور فرانسوی در کتاب نمایش مدرنیته درباره ایفل مینویسد: این
برج نمایشگاه پیروزی آهن است. نه تنها در ساخت تحهیزات، بلکه در معماری نیز آهن
پیروز شد. در واقع این برج یک سازهی زمخت فاقد هنر است، زیرا تماما ساخته شده از
آهن خشک و خشن بر زمین و طبیعت نرم است...
اما چیزی نگذشت که نگاهها نسبت
به این برج تغییر کرد و ایفل به عنوان نمادی تاریخی مورد توجه فیلمسازان، آهنگسازان
و نقاشان قرار گرفت.
فروش برج
«ویکتور
لاستینگ» یکی از بزرگترین و با استعدادترین کلاهبرداران در سال 1925 و درست در
زمان رکود اقتصادی پاریس با جعل مدارکی برج ایفل را به یکی از آهنفروشان مشهور
فرانسه فروخت. در این زمان فرانسه به دلیل مشکلات اقتصادی با مشکلاتی برای حفظ و
نگهداری این برج مواجه بود و زمانی که «لاستینگ» از این مشکلات باخبر شد، چند تن
از بزرگترین آهنفروشان شهر را جمع کرد و به آنها پیشنهاد خرید برج را داد. وی
کمتر از 10 سال بعد دستگیر شد و به تحمل 20 سال حبس در زندان "آلکاتراز"
محکوم شد.
عکس برج ایفل
حوادث تاسفبار
اگرچه در طول ساخت این برج تنها
یک حادثه مرگ ناشی از سقوط رخ داد، این مرگ پایان سقوطهای دردناک از بالای این
برج نبود. در سال 1912 یک خیاط اتریشی تصمیم گرفت با پریدن از بالای طبقه اول برج
بالهای ساخت خودش را امتحان کند و از این صحنه فیلم بگیرد. نتایج کالبد شکافی بر
جسد متلاشیشده او نشان داد که علت مرگ این خیاط سکته قلبی پیش از برخورد با زمین
بوده است.
پس از سال 2006 رقم این مرگومیرها
به 366 مرگ از زمان افتتاح برج به علل مختلفی چون خودکشی، تصادف و شکست در چالشهای
ورزشی رسید. این پیشامدهای ناگوار طی چندین دهه باعث شد که سیستم امنتیتی مجهزی را
برای پیشگری از وقوع چنین پیشامدهایی در برج تعبیه کنند. یکی از این وقایع مرگ یک
جوان 31 ساله نروژی بود که از طبقه دوم برج با چتر نجات به پایین پرید، اما با
برخورد به طبقه اول برج درجا مرد. آخرین حادثه در سال گذشته میلادی اتفاق افتاد که
یک انگلیسی با پریدن از طبقه دوم برج به زندگی خود پایان داد.
بلندی برج ایفل بادر نظر گرفتن آنتن تلویزیونی ۲۴ متری بر فراز آن ۳۲۵ متر می باشد و وزن تقریبی آن ۷۲۰۰ تن است.۱۶۶۵ پله تا بالاترین نقطه برج ادامه دارند که البته پلههای طبقه دوم به بالاترین نقطه برج به روی بازدیدکنندگان بسته است. ساختار این سازه به شکلی است که باز و بدون طبقههای میانی (به جز دو سطح) میباشد. یک سمت آن رودخانه سن و سمت دیگر البته کمی دورتر بنای گنبد دار و زرین رنگ دیده میشود که عمارت اینولید نام دارد که مقبره ناپلئون آنجاست.
برج ایفل که در زبان فرانسه La Tour Eiffel نامیده می شود، برجی فلزی است که در فضای یک سبز عمومی (Champ
de Mars) در مجاورت رود سن (Seine) در پاریس بنا شده است. ایفل مرتفع ترین بنای پاریس، در زمره
مشهورترین نمادهای جهان است که امروزه از مهمترین مراکز جذب توریست به شمار می رود.
نام ایفل در حقیقت برگرفته از نام گوستاو ایفل (Gustave
Eiffel) طراح این برج باشکوه است.
اعداد و ارقام
برج ایفل با 300 متر ارتفاع تقریبا معادل یک
ساختمان 70 طبقه می باشد، با انضمام یک آنتن 24 متری که در بالای آن قرار گرفته ارتفاع
کلی برج به 324 متر - یک ساختمان 81 طبقه - می رسد.
ایفل در سال 1889 به عنوان مرتفع ترین برج جهان بنا شد و این عنوان را تا سال 1930 که آسمانخراش
کرایسلر (Chrysler) با 319 متر ارتفاع در شهر نیویورک ساخته شد، حفظ کرد. امروزه
ایفل، در کشور فرانسه پس از برج فرستنده Allouis Longwave با 350 متر ارتفاع، در رده دوم قرار دارد، اما در
شهر پاریس کماکان رتبه اول را به خود اختصاص داده است.
در این بنا 7,300 تن فلز به کار رفته و وزن کلی آن 10,100 تن می باشد. تعداد پله هایی که به نوک برج
منتهی می شود تقریبا پس از هر بار بازسازی تغییر کرده، در ابتدا 1,710 پله وجود
داشت، در اوایل دهه 1980 پس از اولین بازسازی، تعداد آنها به 1,920 رسید و امروز نیز
1,665 پله در ایفل به چشم می خورد.
بسته به دمای محیط اطراف، نوک برج ممکن است بر اثر انبساط فلزات، در قسمتی از برج که به سمت خورشید است، تا هشت
سانتی متر تغییر مکان داشته باشد.
به منظور
حفاظت در مقابل زنگ زدگی هر هفت سال یک بار با استفاده از 50 تن رنگ، ایفل را رنگ می کنند. رنگ هایی که به کار گرفته می
شود بسته به موقعیت متغیر است، در حال حاضر رنگ ایفل تقریبا قهوه ای است.
تاریخچه
این بنا بین سالهای
1887 تا 1889 به عنوان ورودی یک نمایشگاه بین المللی (Exposition
Universelle) که به مناسبت یکصدمین سالگرد انقلاب فرانسه برگزار می
شد، در مختصات جغرافیایی 48°51′29″N و 2°17′40″Eساخته شد. ایفل در
روز 31 ماه مارس سال 1889 افتتاح شد و از 6 ماه مه همان سال در معرض بازدید عمومی قرار گرفت.
سیصد کارگر با استفاده از تعداد سه میلیون و پانصد میخ پرچ، 18,038 قطعه فلز
ساختمانی را به هم متصل کردند. عملیاتساخت چنین بنایی بدون شک با خطرات بسیاری
همراه بود، زیرا بر خلاف آسمان خراش های عادی، این برج روباز و بدون طبقات میانی بنا شده و
عملا به جز دو طبقه که در پایین آن قرار دارد، چیز دیگری به چشم نمی خورد.
به دلیل دقت و احتیاط فراوانی که در ساخت بنا به منظور حفظ جان کارگران به عمل آمد،
ساخت این برج عظیم تنها یک نفر تلفات داشت، آنهم در زمان نصب آسانسوری که توسط
شرکت Otis،
بزرگترین شرکت سازنده آسانسور در جهان، انجام شد.
از ابتدای قرن بیستم، تاسال 1909 که در مجاورت ضلع جنوبی ایفل یک مرکز رادیویی دائمی
ساخته شد، از ایفل به عنوان فرستنده رادیویی استفاده می شد. از سال 1957 این برج جهت
ارسال رادیو و تلویزیون FM استفاده می شود.
ایفل دو رستوران به نام های Altitude 95 در طبقه اول (95 متر بالاتر از سطح دریا) و Jules Verne که یک رستوران فرانسوی بسیار گران قیمت مجهز به
آسانسور خصوصی است، قرار دارد.
رخدادها
در سال 1930 با اتمام آسمانخراش Chrysler در نیویورک، ایفل عنوان مرتفع ترین برج جهان را از
دست داد.
بین سالهای 1925 تا 1934 تابلو های تبلیغاتی شرکت سیتروئن (Citroën)، به عنوان مرتفع ترین بیل بوردهای جهان، زینت بحش سه وجه برج بودند.
در سوم ژانویه سال 1956 قسمت بالای برج طعمه حریق شد.
در سال 1959 آنتن رادیویی فعلی به بالای برج افزوده گشت.
تصویر زمین از بالای برج ایفل
در سال 2000 نورافکن های پر قدرت در برج نصب شد و از آن تاریخ
تا کنون هر شب نمایشی از نورهای رنگارنگ برج، برفراز آسمان شهر پاریس اجرا می
گردد.
در 28 نوامبر سال 2002 شمار بازدید کنندگان ایفل به 200 میلیون نفر رسید.
در ساعت 7:20 بعدازظهر روز 22 ژوئیه سال 2003، در اتاق تجهیزات فرستنده
رادیویی ایفل، آتش سوزی رخ داد و فرو نشاندن آتش 45 دقیقه به طول انجامید.
خوشبختانه این واقعه تلفات جانی به دنبال نداشت.
72 نام
نام 72 تن از دانشمندان و مهندسین فرانسوی که در راه اندازی و ساخت این پروژه همکاری داشته
اند، بر روی برج حک شده است. روی این حکاکی در اوایل قرن بیستم با رنگ پوشانده شد. در
سال 1986 مجددا شرکتی به نام (SNTE
(d'Exploitation de la Tour Eiffel Société Nouvelle به بازسازی این حکاکی پرداخت. شرکت مذکور طی قراردادی با مقامات شهر
پاریس مسئولیت اداره و نگهداری ایفل را عهده دار شده است.
مردی که برج ایفل را فروخت
سلطان کلاهبرداران
تاریخ، مردی که برج ایفل را فروخت، مسلط به پنج زبان زنده دنیا، صاحب 45 اسم مستعار با
سابقه بیش از 50 بار بازداشت آن هم فقط در کشور آمریکا، مردی که میتوانست زیرکترین
قربانیانش را نیز گول بزند، در سال 1890 در بوهمیا (کشور کنونی چک) در یک خانواده
متوسط به دنیا آمد و در سال 1920 به آمریکا رفت. سالی که بازار سهام به شدت رشد میکرد
و به نظر میرسید که همه روزبهروز پولدارتر میشوند و لوستیگ آنجا بود
که از این موضوع و حماقت ذاتیآمریکاییها سود برد.
در سال 1925 و پس از انجام چندین فقره کلاهبرداری بیعیب ونقص و پرسود، ویکتور به فرانسه و
شهر پاریس رفت و در آنجا شاهکار خود را اجرا کرد. فروختن برج ایفل!
ایده این کلاهبرداری بعد از خواندن یک مقاله کوچک در روزنامه به ذهن ویکتور رسید. در
این مقاله آمده بود که برج ایفل نیاز بهتعمیر اساسی دارد و هزینه این کار برای
دولت کمرشکن خواهد بود.
دینگ! زنگی در سر ویکتور صدا کرد و بلافاصله دست به کار شد.
ابتدا اسناد و مدارکی تهیه کرد که در آنها خود را به عنوان معاون ریاست وزارت پست و
تلگراف وقت جا زد و در نامههایی با سربرگهای جعلی، شش تاجر آهن معروف را به جلسهای
دولتی و محرمانه در هتل کرئون(creon) که محلی شناخته شده برای قرارهای
دیپلماتیک و مهم بود، دعوت کرد.
شش تاجر سر وقت در سوئیت مجلل ویکتور حاضر بودند. ویکتور برای آنها توضیح داد که دولت در شرایط بد مالی
قرارگرفته است و تأمین هزینههای نگهداری برج ایفل عملاً از توان دولت خارج است.
بنابراین او از طرف دولت مأموریت دارد که در عین تألم و تأسف، برج ایفل را به فروش برساند
و بهترین مشتریان به نظر دولت تجار امین و درستکار فرانسوی هستند و از میان این تجار
شش نفر دعوت شده به جلسه مطمئنترین افرادند. ویکتور تأکید کرد به دلیل احتمال مخالفت
عمومی، این مسئله تا زمان قطعیشدن معامله مخفی نگه داشته خواهد شد.
فروش برج ایفل در آن سالها زیاد هم دور از ذهن نبود. این برج در سال 1889 و برای
نمایشگاه بینالمللی پاریس طراحی وساخته شده بود و قرار بر این نبود که به صورت
دائمی باشد. در سال 1909 برج بهخاطر اینکه با ساختمانهای دیگر شهر همچون کلیساهای
دوره گوتیک و طاق نصرت هماهنگی نداشت، به محل دیگری منتقل شده بود و آن زمان
وضعیت مناسبی نداشت. چهار روز بعد خریداران پیشنهاد خود را به مأمور دولت ارائه
کردند. ویکتور به دنبال بالاترین رقم نبود، او از قبل قربانی خود را انتخاب کرده بود؛
مردی که نامش در کنار ویکتور در تاریخ جاودانه شد! آندره پویسون (Andre
poisson). در بین آن شش نفر، آندره کمسابقهترین بود و امیدوار بود که با
برنده شدن در این مناقصه، یکشبه ره صدساله را طی کند و کلاهبردار باهوش به خوبی
متوجه این موضوع شده بود. ویکتور به آندره اطلاع داد که در مناقصه برنده شده است و
اسناد جهت امضا و تحویل برج در هتل آماده امضاست. اما همانطور که تاجر عزیز میداند،
زندگی مخارج بالایی دارد و او یک کارمند ساده بیش نیست و در این معامله پرسود با
اعمال نفوذ خود توانسته است ایشان را برنده کند و... آندره به خوبی منظور ویکتور را
فهمید! پس از پرداخت رشوه، اسناد معامله امضا شد و آندره پویسون پس از پرداخت وجه
معامله، صاحب برج ایفل شد! فردای آن روز وقتی آندره و کارگرانش به جرم تخریب برج
ایفل توسط پلیس بازداشت شدند، ویکتور لوتینگ کیلومترها از پاریس دور شده بود. در
حالی که در یک جیبش پول فروش برج بود و در جیب دیگرش رشوه!
نحوه ی ساخت در آن ارتفاع
ایفل این برج را به شیوه ی پایه های پل های خود ساخت.ولی ابعاد آن نسبت به این پایه ها
بسیار بیشتر است. این ابعاد بزرگ ایجاب می کرد که برج از چهار پایه ی عظیم ساخته شود
این چهار پایه به شکل هرمی ناقص در فضا بالا می روند و هر پایه بر پی جداگانه ای استوار
است . برای ساختن پی های ایفل به شیوه ی معمول خود در ساختن پل ها( پس از 1858 ) از
پرس های هیدرولیکی استفاده کرد. در این برج سه سکوی ساخته شده است و آسانسورهاییدر
داخل برج تا سکوی سوم به ارتفاع271 متر بالا می رود.
چهار هلالی که پایه ها را به هم متصل می کند بیشتر تزیینی هستند و در پایداری برج سهم مؤثری
ندارند. ایفل نخست قصد داشت این برج را به چهار پایه هلالی بسازد و این هلالی ها در
واقع نمودار قصد نخستین ایفل اند.
حالتی از سبکی و پرواز که در بالای برج ایفل احساس می شود این برج همتای زمینی هواپیما می کند.
برج ایفل با 300 متر ارتفاع و 7000 تن وزن به عنوان مرتفع ترین برج جهان در سال 1930 انتخاب شد. از
دیگر ویژگی های مهم این برج می توان به 2.5 میلیون عدد پرچ میخ و بلندی برج به تناسب دمای
محیطی تا 15 سانتی متر اشارهکرد. 1665 پله تا بالاترین نقطه برج وجود دارد که
البته پله های طبقه دوم به بالاترین طبقه برج به روی بازدیدکنندگان بسته است.
این برج سال 1909 تا حدودی فرو ریخت ، اما استفاده از آنتن هایی که در آن زمان
برای تلگراف نصب شده بود مانع تخریب کامل آن شد. در دهه های اخیر به دلیل اهمیت سمبلیک
برج ایفل برای شهر پاریس ، از آن کاملا محافظت می شودو در حال حاضر برج ایفل را
سمبل <<عروس جهان>> میدانند.
نمای برج ایفل به زودی تغییر میکند
به نوشته روزنامه گاردین در اینترنت، معماران شهر پاریس قصد دارند تا سال آینده و در صد و
بیستمین سالروز ساخت برج ایفل، تغییراتی را در نمای ان اعمال کنند.
شرکت معماری "سررو ارشیتکز"(Serero
Architects) امتیاز طراحی مجدد سکوی بازدید عمومی و
بخش پذیرش این برج را به دست اورده است.
در این تغییرات که در ارتفاع دویست و هفتاد و شش متری سطح زمین اعمال می شود، هیچ گونه نیازی به تغییر دائمی
ساختار اصلی برج وجود ندارد. با این طرح ظرفیت سکوی بازدید عمومی این برج دو برابر می شود.
این ظرفیت با بهره گیری از فیبر کربنی کاملا فشرده که در ساخت ماشین های
مسابقه و زره پوش ها به کار می رود، ایجاد می گردد و با کمک بازویی شبیه به انچه
بال های هواپیما را به بدنه ان وصل می کند، به برج متصل خواهد شد.
اعلام خبر طراحی مجدد برج ایفل، بحث هایی را در فرانسه برانگیخته است. بسیاری از
منتقدان درباره لزوم اجرای چنین طرحی وافزایش ظرفیت برجی که سالانه پذیرای شش و نه
دهم میلیون بازدید کننده است، به اظهار نظر می پردازند.
گوستاو ایفل این برج را در سال هزار و هشتصد و هشتاد و نه ساخت. این برج که در آغاز با استقبال مردم
فرانسه مواجه نشد، اکنون به یکی از جذاب ترین بناهای دیدنی جهان برای گردشگران تبدیل شده
است.
|
- برای
محاسبات دستی ( بارگذاری جانبی زلزله ) نیاز به زمان تناوب سازه می باشید که برحسب
آن ضریب زلزله بدست آمده را به برنامه تعریف می نماییم
- برای کنترل دریفت عموما از زمان تناوبی استفاده می شود که با همان
پریود طراحی انجام شده است ( پریود تحلیلی )
- با افزایش زمان تناوب سازه به موازات آن ضریب بازتاب کاهش پیدا می کند
که خود در مواقعی باعث کم شدن ضریب زلزله خواهد شد .
- در ابتدای طرح بهتر است 1.25 برابر زمان تناوب تجربی ملاک فرض دانست و
سپس مقاسه با زمان تناوب اصلی را از ایتبس داشته باشید . ( اگر زمان تناوب تحلیلی
بزرگتر بود، می توان از 1.25 برابر تجربی استفاده کرد. اگر زمان تحلیلی بین 1.25
برابر تجربی و یا برابر با خود زمان تناوب تجربی بود، زمان تناوب تحلیلی استفاده
گردد و اگر کوچکتر از زمان تناوب تجربی بود (که به ندرت اتفاق می افتد) زمان تناوب
تجربی استفاده می شود.)
- 1.25 برابر کردن زمان تناوب تجربی یک کار محافظ کارانه است یعنی آیین نامه
اینکار را برای اینکه سازه از حدی ضعیفتر نگردد . ( حداکثر زمان تناوب اصلی یعنی
اقتصادیتر شدن طرح )
برای کنترل دریفت بیشترین پریود کمترین تغییر مکان را خواهد داشت . ( ملاک
عمل همان پریود تحلیلی می باشد )
- در صورتی که بعد از مقایسات فرض صحیح بود که از همان مقدار 1.25 پریود
تجربی استفاده می کنید .
- در آیین نامه به صراحت مشخص است در حالت استفاده از پریود تحلیلی ،
این مقدار نباید از 1.25 برابر زمان تناوب تجربی بیشتر باشد در بیشتر موارد این
مقدار ( زمان تناوب اصلی تحلیلی ) بیشتر است و طراح از حداکثر پریود یعنی همان
1.25 برابر پریود تجربی را در محاسبات سازه لحاظ می کند .
برای
کنــترل دریفـــت در فاب خمــــشی بتــنی:
1- یک فایل ایجاد کرده و
سختی تیرها و ستونها را 1.5 برابر کنید.
2- دوره تناوب سازه را در
فایل جدید بخوانید.
3- بدون توجه به محدودیت
1.25 برابر دوره تناوب تجربی، نیروهای زلزله (EX, EY, EXP,EXN, EYP, EYN) مجددا با دوره تناوب جدید محاسبه نمایید.
4- مجددا سختی تیرها و
ستونها را کاهش داده (0.7 و 0.35) و نیروی های زلزله محاسبه شده در گام قبلی را به
سازه وارد کرده و جابجایی را کنترل نمایید.
توضیح تکمیلی در خصوص کنترل دریفت طبقات در
ساختمانهای بتنی و فلزی:
در آئین نامه 2800
ویرایش سوم، تبصره ای در بخش کنترل دریفت آئین نامه عنوان میکند(بند ارفاقی)
میتوان دریفت طبقات را تحت نیروهائی انجام داد که بر اساس زمان تناوب اصلی بدون
محدودیت تبصره 1 بند 2-3-6 (صفحه 36) بدست آمده است، یعنی همان (تجربی1.25T) میباشد. اما آئین نامه اجازه میدهد در صورتیکه
یک طرف سازه در زمان کنترل دریفت ها جواب ندهد، میتوانیم یک فایل Save As تهیه کرده و اینبار با T Dyn نیروها را کنترل کرده و اعضاء را طراحی کنیم.
در روابط داشتیم:
T=min(T Dyn , 1.25T tajrobi اصلاحی
نحوه گرفتن پریود
دینامیک (T
Dyn) از برنامه:
T=2π√m/kپریود
با بالا رفتن پریود،
نیروها کاهش می یابند، لذا برای اصلاح سختی در فایل کپی ابتدا ضریب سختی ستونها را
1 و ضریب سختی تیرها را 0.5 جایگزین کرده و با این شرایط سازه تحلیل و T واقعی از برنامه خوانده میشود و با این T نیروها بدست می آید. این موضوع فقط در
ساختمانهای بتنی بوده و موضوع تبصره 2 بند 2-3-6 (صفحه 21) آئین نامه 2800 میباشد.
یعنی سازه ای که دریفت
آن در پایان کار طراحی جواب نمیدهد را میتوان با استفاده از T Dyn و محاسبه C در روش UC و محاسبه Iubc در روش
UBC94 سازه را تحلیل و طراحی
و سپس دریفت ها را با دریفت های مجاز کنترل نموده که این کنترل توام با تغییر نمره
اعضاء تیر و ستون میسر خواهد شد.
برای جلوگیری از ایجاد لنگر پیچشی،
اتصال تیر به تیر از نوع مفصلی تعریف میگردد.در این حالت برای جلوگیری از
ناپایداری پیچشی میبایست پیچش در یکی از دو طرف آزاد گردد.ضمن اینکه به علت مفصلی
بودن، لنگر انتهایی نیز میبایست صفر گردد. تیر های کنسول و تیرهای فرعی که از یک
یا دو طرف مفصلی تعریف میگردند میبایست از نوع شکل پذیری معمولی برای آنها تعریف
گردد.
اتصالات تیر های کنسول به ستون ها
گیردار میباشد.در صورت مفصلی بودن این تیرها حالت ناپایداری موضعی در سازه ایجاد
میشود که میبایست برای تیرهای کنسول علامت
No Releases فعال گردد.
بار زنده کف بالکن ها طبق بند 6-3-2-5
باید حداقل 300 کیلوگرم بر متر مربع در نظر گرفته شود و طبق بند 6-3-5-1 برای
درنظر گرفتن اثر بارهای ضربه ای ، بار زنده درکف بالکن ها میبایست در ضریب 1.33
ضرب گردد.
معمولا در کنسول ها برای تحمل نیروی
قائم و جلوگیری از ناپایداری کنسول تحت بارهای قائم از دستک های کششی استفاده
میشود که طراحی آنها همانند بادبند های قطری میباشد. و توصیه میشود در تراز
انتهایی برای نگهداری بهتر ، این دستک های بادیندی بصورت ضربدری اجرا گردد.اتصال
این دستک ها میبایست به نقاط انتهای صورت گیرد واز اتصال این دستک ها به نقاط
مابین ابتدا و انتهای ستون خودداری شود.
اعمال نیروی قائم زلزله:
طبق بند 13-3-12-2 آیین نامه 2800
نیروی قائم وارد بر بالکن ها و پیش آمدگیها میبایست از رابطه 2*0.7AIWp بدست آید و این بار میبایست در هر دو جهت روبه بالا و رو به
پایین بدون منظور نمودن اثر کاهنده بارهای ثقلی در نظر گرفته شود.یعنی وقتی بار
ثقلی در ترکیب بار داریم دراینصورت ترکیب بار
( بار ثقلی +سمت بالای نیروی قائم -EQz) در هیچ حالتی بدلیل کاهنده بودن نمیبایست با هم آورده شود.
لازم به ذکر است مولفه بار قائم تاثیر چندانی در نتایج تحلیل و طراحی نخواهد گذاشت.
ملاحضات معماری در طراحی سازه ها :
نقشه های معماری تهیه شده در فاز 1 بر
اساس ابعاد ستون 20*20 و نیز ضخامت سقف 30 سانت فرض میشود لذا پس از طراحی سازه
ارتفاع طبقات وطول دهانه ها مقداری تغییر خواهند کرد بصورتیکه فضای خالص بین طبقات
مطابق نقشه های معماری ثابت بمانند.
در طبقات مسکونی اختلاف ارتفاع تیر ها
و سقف ها را میتوان با پوکه پر نمود یا اینکه از سقف کاذب از جنس رابیتس با وزن
مخصوص تقریبی بین 40 تا 50 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع استفاده نمود.در پارکینگ
میتوان این اضافه ارتفاع را به شکل آویز و در طبقات مسکونی در بالای سقف به شکل
گرده ماهی اجرا نمود.
شیب رمپ پارکینگ معمولا 15% میباشد و
چنانچه رمپ در زیرزمین واقع شود، با خاکریزی اجرا شده و نیازی به طراحی سقف برای
رامپ نیست.
سربار معادل بار پارتیشن:
طبق بند 6-2-2-2 مبحث 6 چنانچه وزن
واحد سطح تیغه های پارتیشن از 275 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع کمتر باشد میبایست این
وزن در سطح چشمه ای که تیغه در آن میباشد ضرب گردد و بصورت سطحی این بار بر همان
سقف وارد آید. همچنین طبق مبحث 6 چنانچه این وزن از
195 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع میبایست اثر موضعی دیوار ها در طراحی تیرچه ها منظور
گردد.
بار زنده کاهش یافته:
کاهش بار زنده برای راه پله،بام و
پارکینگ و سایر نقاط پر ازدهام اعمال نمی گردد.برای تیرها نیز چنانچه بار زنده کف
از 400 کیلوگرم بر متر مربع بیشتر باشد از کاهش بار زنده پرهیز میشود.
برای کاهش بار زنده تیرها و ستون ها
در منوی
Option>Preferences>Live Load Reduction گزینه
User Defined Curves با تعریف
حداقل دو منحنی با نسبت
DL/LL برابر 0.001 و 1000 طبق رابطه 6-3-1
مبحث 6 مختص تیرها تعریف گردد و سپس برای ستون ها با کنترل اعداد بند 6-3-8-3
نتایج کنترل گردد. اما توصیه میشود از کاهش بار زنده
برای تیرها به جهت کم بودن مقادیر صرفنظر شود و برای ستون ها از عبارت Usr Defined By Stories استفاده شود و مقادیر کاهش بار طبق
درصدهای ارائه شده در بند 6-3-8-3 اعمال گردد.
- درصورت استفاده از تیرچه جفت به جای
تیرچه تک وزن واحد سطح کف بطور تقریبی حدود 70 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع افزایش
خواهد یافت.
-وزن اسکلت بتنی بسیار بزرگتر از اسکلت
فولادی سازه هم طبقه آن خواهد بود لذا توجه شود عملا امکان آپلیفت و بلند شدگی
برای سازه بتنی کمتر بوقوع میپیوندد و برای سازه بتنی ضریب اطمینان برای لنگر
واژگونی بیشتراست.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:14 PM
برای معرفی مصالح دیوار برشی میبایست
دقت شود که یک مصالح جدید با میلگردهای فولادی طولی و عرضی
AIIتعریف شود. دیوار برشی متشکل از
مجموعه ای از پوسته دیوار و ستون
Pier به عنوان المان لبه ای میباشد که این
ستون ها عملا رفتار ستونی نداشته و در واقع به عنوان بخشی از دیوار عمل میکنند.
مطابق آیین نامه اگر تنش فشاری دیوار
تحت اثر بارهای نهایی بیشتر از 0.2
fc شود باید المان لبه ای تامین شود.جزء
لبه ای ناحیه ای است که باید در آن خاموت گذاری ویژه انجام شود.این ناحیه می تواند
در دیوار های با ضخامت ثابت نیز وجود داشته باشد و نیاز به بزرگ کردن لبه های
دیوار به شکل ستون نباشد.المان های ستون مانند کناری برای جایگذاری راحت تر
میلگردها و تقویت دیوار بکار میروند. در المان لبه ای باید ضوابط ویژه خاموت گذاری
را همانند ستون ها رعایت نمود.
مطابق آیین نامه نباید ضخامت دیوار از
15 سانت و عرض المان مرزی از 30 سانت کمتر باشد.
برای اینکه
Etabs این ستون ها و المان های پوسته ای را
بصورت مجموعه ای واحد در نظر بگیرد میبایست به هر دویک نام اختصاص داده شود:
نامگذاری ستون های کناری Assign>Frame>Pier Label…
نامگذاری پوسته Assign>Shell Area>Pier Label…
-معمولا میلگردهای خمشی و محوری دیوار
در این المان های مرزی متمرکز شده و در طول دیوار از میلگرد حداقل استفاده خواهد
شد.عملکرد اصلی جان دیوار(پوسته)تحمل برش است.
- مقطع دیوار برشی معمولا از نوع صرفا
غشاییMembrane(با رفتار درون صفحه ی)معرفی میشود.(توضیحات تخصصی در بحث تفاوت Shell , Membrane آورده شده است)دیوار برشی تنها بارهای درون صفحه خود را تحمل
نموده و لنگر خارج از صفحه را تحمل نمی نماید. به عبارت دیگر دیوار در راستای طول
خود عملکرد دارد و در راستای ضخامت عملکردی ندارد. با فرض این رفتار،هیچ لنگری در
امتداد خارج از صفحه ای دیوار ایجاد نمی شود، مشابه اینکه در راستای طولی دیوار
مفصل شده باشد.
- در تعریف المان دیوار برشی در ناحیه membrane و
Bending دو ضخامت نشاندهنده مشخصات غشایی(کششی
و فشاری) و مشخصات خمشی میباشد که هردو از روی یک ضخامت بدست می آیند.برای ورق های
موجدار یا صفحات تقویت شده ممکن است ایندو ضخامت متفاوت باشند.
-درصورت عدم تقسیم بندی دیوار
برشی،ارتباط دیوار با پی تنها در دو نقطه انتهایی برقرار می شود که منجر به انتقال
کوپل نیروی بزرگ به پی میشود که منجر به خطا میشود.برای ارتباط گسترده دیوار با پی
و بالا بردن دقت محاسبات باید دیوار ها در راستای طولی آنها تقسیم بندی شوند.برای
این منظور از منوی
Edit>Mesh Areas تعداد
تقسیم بندی را به نحوی در راستای طولی و عرضی انجام دهید تا طول تقسیمات طولی
انجام شده حداکثر 0.5 متر شود.هرچه شبکه بندی ریز تر باشد دقت محاسبات بالاتر
خواهد رفت.برای دیوار های برشی که مقطع آنها ازنوع غشایی
Membrane باشد تقسیم بندی در راستای طولی
کافیست اما برای دیوار های برشی با مقطع پوسته ایShell باید
تقسیم بندی در راستای قائم نیز صورت گیرد.
- چون
Etabs در صورت عدم وجود تیر توزیع بار را به
درستی انجام نمیدهد ،ضروریست تیرهای درون دیوار برشی برای انتقال بار سقف به دیوار
برشی مدل شوند (البته در اجرا چنین تیری اجرا نمی گردد و صرفا در مدل آورده میشود
اندازه این تیرها برای سادگی مشابه
تیرهای هم امتداد آنها فرض میگردد.دقت شود با توجه به شبکه بندی دیوار برشی در
راستای طولی و تقسیم شدن تیر در این موقعیت ها عملا تیر در دیوار مدفون شده و سختی
قابل توجه ای ایجاد نمیکند.
تیر های مدفون شده و نیز ستون های
المان مرزی دیوار برشی جزء دیوار هستند و طراحی آنها بر مبنای ضوابط ستون های بتنی
لازم نیست.بنابراین در طراحی اسکلت بتنی به میزان آرماتورها ونسبت تنش آنها توجهی
نکنید.
در محاسبات با منوی Assign>Frame >Frame Property
Modifiers ضریب Mass . Weight را
برای این تیر های 0 و ضریب کاهش لنگر لختی حول محور 3 را 0.35
وارد کنید.
ضرایب ترک خوردگی در دیوار برشی:
همانطور که در 2800 و مبحث 9 آمده ترک
خوردگی لنگر لختی برای دیوار ترک خورده همانند تیر ها 0.35 . برای دیوار ترک
نخورده همانند ستون ها 0.7 منظور میگردد.معیار ترک خوردگی دیوار رسیدن به تنش کششی
0.2 fc میباشد.
بطور خلاصه هر اندازه رفتار دیوار به
تیر نزدیک باشد(که این اندازه برای دیوار های با ارتفاع زیاد که رفتاری خمشی دارند
اتفاق می افتد)ترک خوردگی دیوار حتمی بوده و هماند تیر ها باید0.35 برای آن منظور
شود اما چنانچه دیوار ها همالنند ستون ها دارای رفتار غالبا فشاری باشد(دیوارهای
کم ارتفاع همانند دیوار حائل)ضریب ترک خوردگی لنگر لختی آن 0.7 منظور میگردد.
ترک خوردگی دیوار باید به ستون های
اطراف آن و المان های پوسته ای اعمال شود زیرا لنگر لختی دیوار حاصل جمع لنگر لختی
ستون های انتهایی و المان های پوسته ای است.از آنجا که سختی دیوار در راستای طولی f22 میباشد و این سختی در راستای دیوار تامین کننده سختی خمشی
آن(مساحت و لنگر لختی دیوار) است بنابراین در دیوار ها ضریب ترک خوردگی باید به
سختی غشایی f22 و در ستون های کناری به مساحت(Cross Section Area) و لنگر لختی
Moment of interia 2 , 3 axis اعمال
نمود.
لازم به ذکر است علت اعمال ضریب ترک
خوردگی حول محور 3 این است که در راستای3 ستون ، قاب خمشی وجود دارد و همانند قاب
خمشی میبایست ضریب ترک خوردگی آن همواره حول محور 3 =0.7 منظور گردد.
بنابراین بصورت خلاصه میبایست تنظیمات
زیر برای ستون و پوسته دیوار برشی منظور گردد:
اعمال ضرایب ترک خوردگی ستون کناری Assign>Frame>Frame Property…
اعمال ضرایب ترک خوردگی پوسته Assign>Shell Area>Shell
Stiffness Modifiers…
-در جهتی که قاب خمشی همراه با دیوار
برشی قرار گرفته به دلیل سختی قابل توجه دیوار برشی تمامی بار زلزله در آن جهت به
دیوار برشی وارد می آید و این مطلب را از خروجی آرماتور برشی برای دیوار ها پس از
طراحی میتوان ملاحظه نمود که برای ستون در سمت قاب دارای دیوار برشی عدد صفر منظور
میگردد.
سه روس برای طراحی دیوار برشی وجود
دارد:
1-روشSimplified T , C روش
تبدیل لنگر و نیروی محوری دیوار به دو ستون که به روش المان مرزی معروف است و
بصورت دستی نیز قابل انجام است.در این روش میبایست حداکثر درصد فولادی کششی و
فشاری المان های مرزی برای طراحی اجزای لبه ای برابر 0.03 همانند ستون های معمولی
تعریف گردند.این روش با توجه به عدم در نظر گرفتن میانه دیوار برای تحمل لنگر
وارده در طبقات در جهت اطمینان است.(جان تنها برش را تحمل مینماید)
2- روش
Uniform Reinforcing که روش
میلگرد گذاری سکنواخت است و دورتادو دیوار از یک میلگرد یکنواخت استفاده میشود و
بیشتر برای دیوارهای مستطیلی که در دو لبه خود دارای ستون نیستند مناسب است.
3- General Reinforcing که
در این روش با استفاده از
Section Designer مقطع دیوار
ساخته شده و به دیوار ها اختصاص داده میشود و سس طراحی یا کنترل برای هر نوع
دیواری انجام میپذیرد.
حداکثر و حداقل درصد میلگرد قائم
دیوار مطابق آیین نامه آبا به ترتیب 0.04 (با رعایت محل وصله=0.02 ) و 0.0025
میباشد.
کنترل المان مرزی:
طبق آیین نامه میتوان اجزای لبه ای را
در محل هایی که تنش فشاری دیوار کمتر از 0.15
fc می شودقطع کرد.چنانچه این ضابطه رعایت
نگردد میتوان ضخامت پوسته دیوار را افزایش داد.
برای مدل کردن اثر دیوار برشی در پی
میتوانید از تیر عمیق که عمق آن برابر ارتفاع دیوار و عرض آن هم ضخامت دیوار است
استفاده کنید.لازم به ذکر است درصورت شبکه بندی دیوار برشی در Etabs با انتقال نتایج به
Safe برنامه یکسری تیر عمیق به ارتفاع
دیوار و عرض آن در محل دیوار برشی ایجاد و نیروهای دیوار را در محل گره های محل
شبکه بندی دیوار منتقل میکند.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:18 PM
طبق آیین نامه ملی مبحث 10 طراحی سازه
فولادی به روش تنش مجازASD همانند آیین نامه های AISC-ASD , UBC انجام میگیرد.
کنترل فشردگی مقاطع:
چنانچه از
AISC برای طراحی سازه فلزی اسفاده شود
میبایست مقدار تنش مجازFb برای تیرها فشرده درنظر گرفته شود و
از 0.6Fy به مقدار 0.66
Fy تغییر یابد.
برای ستون ها به دلیل استفاده از جوش
در مقاطع جفت و عدم پیوستگی کامل طبق بند 10-1-5-4 مقطع فشرده نخواهد بود.با افزایش
فاصله پروفایل های سازنده ستون ها میتوان قدرت مقطع جفت را در دو جهت مساوی کرد.
برای بادبندها هم نیازی به فشرده بودن
مقاطع نیست که برای این منظور، استفاده از قابلیت
Auto Select در
Etabs برای طراحی بادبند ها لازم نیست و این
اجزاء در سازه با معرفی و تغییر مقطع کنترل میگردند.
افزایش تنش مجاز در آیین نامه ها:
در صورت استفاده از آیین نامه UBC برای طراحی سازه فلزی بجهت احتمال کم وقوع بار زلزله در حالت
وجود بار زنده یا باد میتوان تنش مجاز را 33%
افزایش داد یا باید ضرایب 0.75 در
ترکیبات بار شامل بار زلزله اعمال شود.
با تعریف
UBC ،برنامه تنش مجاز
را افزایش نمی دهد و مطابق توضیحات ذکر شده میبایست در ترکیب بارهایی که شامل
نیروی زلزله میباشند همگی در 0.75 ضرب گردند.
چنانچه در
ETABS از آیین نامه
AISC استفاده شود. طبق تعریف در پیشفرض
تنظیمات آیین نامه، هنگامی که به ترکیب بار دارای زلزله میرسد، افزایش تنش مجاز
لحاظ میشود و لازم نیست که این ضریب در ترکیبات بار وارد شود. برنامه ضریب کاهش
0.75 بار را به صورت افزایش 1.33 تنش مجاز لحاظ خواهد کرد.البته توجه داشته باشید
چنانچه بخواهید با نیرویی که از
ETABS در این حالت برداشت میکنید طراحی را
کنترل کنید ،باید تنش مجاز را در 1.33 ضرب کرد.
کنترل ترکیبات بار پیوست 2-2800 :
در طراحی ستون ها میبایست ترکیبات بار
ویژه پیوست 2 آیین نامه 2800 نیز جداگانه بررسی شود.برای این منظور چنانچه از UBC برای طراحی سازه استفاده شود همانطور که در ادامه گفته
خواهدشدامکان منظور نمودن این کنترل در خود Etabs وجود
خواهد داشت، اما بدلیل اینکه مراجعی از قبیل نظام مهندسی ساختمان استان تهران
استفاده از UBC را در طراحی سازه ها مجاز نمی داند و
از لحاظ شباهت آیین نامه ای
AISC نزدیک تر به آیین نامه ملی ما دیده
شده است لذا میبایست پس از آنالیز و طراحی سازه با
AISC خروجی مربوط به نیروی محوری ناشی از
بار مرده ،زنده و زلزله درستون ها برداشت شود و با توجه به این نکته که در AISC تنش مجاز آیین نامه ای در 1.33 بطور پیش فرض ضرب گردیده لذا با
ضرب مجموع نیروی محوری در ضریب 1.33 این افزایش تنش مجاز خنثی شود و ضوابط مربوطه
برای کنترل کشش و فشار برای ستون ها درنظر گرفته شود..نتایج مربوط به کنترل ستون
ها طبق پیوست 2 -2800 برای ستون های کناری مهاربندها بحرانی ترخواهد بود.
تنظیمات لرزه ای ویژه پیوست2-2800 در Etabs :
آیین نامه
UBC مشابه آیین نامه
AISC میباشد و تنها ترکیبات بار و ضوابط
لرزه ای آن متفاوت است.ضوابط لرزه ای آیین نامه در پیوست دوم 2800 ایران مشابه
ضوابط لرزه ای آیین نامه
UBC میباشد.البته در ترکیبات بار اندکی در
ضرایب تفاوت وجود دارد که در
UBC در جهت اطمینان است.برای درنظر گرفتن
ضوابط لرزه ای پیوست2 آیین نامه 2800 برای کنترل ستون ها میبایست از منوی Define>Seismic Data>include
Seismic Data فعال گردد که در این منو چون گزینه
های مرتبط همگی مربوط به آیین نامه
UBC میباشد وجز ضریب امگا از بقیه در 2800
حرفی به میان نیامده بنابراین با مقادیر
Rh=1 , DL factor=0 آنها را
خنثی مینماییم و مطابق مبحث10 برای ضریب امگا مقدار 0.4 برابر ضریب رفتارسازه در
همان جهت را منظور مینماییم.
پس از طراحی سازه با UBCچنانچه ترکیب بار ویژه حاکم شود در قسمت
Detail جزئیات طراحی هر ستون عبارت Special Combo درج میگردد که معمولا برای ستون ها کنار بادبند ها این ترکیب
بار بحرانی خواهد بود.
در سازه فلزی جهت طراحی نیازی به لحاظ
اثر پی دلتا نیست اما در سازه های فاقد مهار جانبی برای کنترل جابجایی نسبی طبقات
استفاده از پی دلتا توصیه میشود.
تنظیمات ترکیب دو سیستم سازه ای در Etabs :
برای تنظیم آیین نامه و پارامترهای آن
با اجرای دستور Option>Preferences>Steel
Design پس از اتتخاب آیین نامه طراحی از کشوی Frame Type به جهت محدودیت برنامه برای سازه هایی که در دو طرف دارای دو
سیستم متفاوت هستند به اشکالاتی بر میخوریم که برای دو حالت مهم و متداول در سازه
ها نحوه برطرف نمودن مشکل مربوطه بیان شده است:
اگر در یک سمت قاب مهاربندی همگرا و
در جهت عمود قاب مهاربندی واگرا داشته باشیم:
ابتا کلیه تیر،ستون و بادبند های سازه
از نوع Braced Frame تعریف کنیدو هنگام طراحی تیر ها ،
ستون ها و بادبند های واگرا از منویDesign>SFD>View
Overwrites از نوع
EBF درنظر گرفته شوند.لازم است ستون هایی
که از یک طرف به بادبند واگرا و از طرف دیگر به بادبند همگرا وصل میشوند دو بار
طراحی شوند.یکبار به صورت
Braced Frame و بار دیگر
EBF.
اگر در یک سمت قاب خمشی(با هر نوع شکل
پذیری) و در سمت دیگر سیستم مهاربندی دشته باشیم:
در این حالت میبایست جهت طراحی دقیق
از همان ابتدا دو فایل ایجاد نمود. یکی از نوع قاب خمشی و دیگری از نوع قاب
مهاربندی تعریف گردد.برای هریک از این دو فایل تیر ها و ستون ها همگی در جهت
اطمینان برای هر دو سمت از نوع قاب خمشی تعریف گردد(چراکه سیستم مهاربندی برای
تیرها و ستون ها دارای الزامات خاصی در آیین نامه نیست).برای بادبندها از منویDesign>SFD>View Overwrites نوع آنها انتخاب شود ودر تنظیمات ویژه
پیوست 2-2800 برای هر کدام از دو فایل ضریب رفتار سیستم مرتبط در نظر گرفته شود.
با مقایسه نتایج دو فایل در نهایت تیر ستون و بادبند ها برای بهینه نمودن جواب
کنترل میگردد.
تنظیم پارامتر های طراحی:
- با انتخاب تیر ها و اجرای دستور Design>SFD>View Overwrites گزینهUnbraced Length Ratio(minor.LTB) بدلیل اینکه تیر های سقف توسط تیرچه ها و دال بتنی مهار میشوند
و امکان کمانش جانبی پیچشی ندارند ، برابر مقداری کوچک ) معمولا 0.05 یا 0.01
(درنظر گرفته شود.درواقع این ضریب به منزله فاصله بین تکیه گاه های جانبی بال
فشاری تیر است. چنانچه از
AISC برای طراحی سازه فلزی اسفاده شود
میبایست تیرها فشرده درنظر گرفته شود و مقدار تنش مجازFb تیرها
از 0.6Fy به مقدار 0.66
Fy تغییر داده شود.
- با انتخاب ستون ها ضریب Cm ستون ها در جهت قاب خمشی طبق بند 10-1-6-1 مبحث 10 Moment Coefficient(Cm Major) برابر 0.85 و در جهتی که ستون به
بادبند در ارتباط است ضریب طول موثر ستون حول همان محور
Efficient Length Factior (K) برابر
1 منظور گردد.(این ضریب برای ستون هایی که در قاب مهاربندی نیستند توسط برنامه
محاسبه میگردد)
- با انتخاب بادبند ها برای بادبند های
همگرا x برای کمانش درون صفحه که در Etabs بطور پیشفرض محوری که درون صفحه است محور اصلی تعریف میشود
مقدار Unbraced Length Ratio(Major)=0.5 و برای کمنش خارج از صفحه این مقدار Unbraced Length Ratio(Minor)=0.67 تعریف میگردد.(این مقدار برای بادبند
های واگرا پیش فرض 1 تعریف میشود .
- در
Etabs تیر های
I شکل یا ناودانی که دو انتهای آنها
مفصلی باشد چنانچه درون سقف با مقطع
Deck قرار گیرند بطور پیش فرض مرکب طراحی
میشوند که در طراحی سازه یا سقف مرکب میبایست ابتدا این تیر ها را از حالت پیش فرض
خارج کرده و پردازنده طراحی فولادی را برای آنها انتخاب کنیم. برای این منظور پس
از انتخاب کلیه تیر های اصلی سازه دستور
Design>Overwrite Frame Design Procedure را اجرا کرده و در جبه ظاهر شده گزینه
Steel Frame Design را انتخاب
کنید تا نرم افزار تمام تیر ها را بصورت اعضای فولادی طراحی کند .
- طراحی اتصالات مفصلی و خمشی سازه فلزی
برای برش و خمشی موجود میبایست ضوابط درج شده در مبحث 10-3 برای قاب خمشی معمولی
،متوسط و ویژه را شامل شود. جهت طراحی اتصالات برشی (مفصلی)تیر ها به ستون ها
میتوان نیروی برشی اتصالات ر از خروجی مربوط
P-M Colors/Beam Shear Force گرفته
شود.برای قاب خمشی متوسط طبق بند 10-3-8-4 میبایست اتصال براساس ظرفیت خمشی
پلاستیک M=Zfy طراحی گرددکه نتایج
Etabs هم بر اساس همین لنگر پلاستیک است و
میتوان از نتایج Etabs استفاده نمود
اتصالات وصله بادبند ها میبایست طبق
بند 10-3-10-3 طراحی گردد. که میتوان در جهت اطمینان از خروجی Etabs در طراحی سازه با
UBC استفاده نمود. برای طراحی اتصالات
بادبند، نیروی محوری بادبند را میتوان از
P-M Colors Brace Axial Force دریافت
نمود.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:20 PM
برای انتقال عکس العمل ها ازEtabs به
Safe میبایست با تعریف حالت بار Envelope و جمع تمام ترکیبات بار موجود با ضریب 1، پس ازانجام عملیات
طراحی سازه با اعمال گزینه
Export Floor Loads and loads from above نتایج که شامل عکس العمل قائم و لنگرهای دو طرف (در صورت گیردار
بودن تکیه گاه ها)به
Safe منتقل نمود.لازم به ذکر است نتایج عکس
العمل افقی برش در تکیه گاه به
Safe انتقال نمیابد و میبایست با تمهیداتی
این بار برای کنترل دستی فشارتماسی شالوده و خاک محاسبه گردد .مراحل تحلیل و طراحی
پی شامل سه مرحله زیر میشود:
1- کنترل تنش زیر خاک:
فونداسیون با بارهایی که از Etabs به آن منتقل میشود برای تنش زیر خاک تحت ترکیبات بار بهره
برداری میبایست کنترل گردد یعنی
: Dead+Live
0.75(D+L+-Ex) , 0.75(D+L+-Ey)
چنانچه فونداسیون برای تحمل تنش زیر
خاک جوابگو نبود میتوان با افزایش ضخامت پی و عرض نوار و یا در پی های گسترده با
بکاربردن شمع های فشاری در محل ستون ها مشکل را برطرف نمود.
لازم به ذکر است در Safe میتوان اثر شمع فشاری کم عمق را با افزودن فنرو تعریف سختی
برای آن در محل ستون ها، مدل نمود. (البته طراحی و کنترل برش پانچ برای این شمع ها
باید بصورت دستی انجام گیرد)
2- طراحی پی
:
در این حالت ترکیبات بار پی بر طبق
یکی از آیین نامه های
ACI یا
CSA وارد میشود. مقدار آرماتور سراسری در
پی های نواری طبق بند 9-17-8-1 مبحث 9 برای میلگردهای آجدار
S300 برابر 0.002 , برای میلگردهای S400 برابر 0.0018سطح مقطع پی وطبق بند 9-17-5 نسبت آرماتورهای کششی
در بالا و پایین مقطع برابر 0.0025
سطح مقطع درنظر گرفته شود.
3-کنترل برش یکطرفه و دو طرفه(پانچ) :
برای کنترل برش یکطرفه در قسمت خروجی
نتایج آنالیز :Safe
File>Print Outputمیبایست
مقادیرIntegrated strip Moments and Shears را انتخاب و با انتخاب گزینهEnvelope Only ،تمام
مقادیر حداکثر و حداقل(پوش) حاصل از برش یکطرفه را دریافت و با مقدار حداکثر آیین
نامه ای مقایسه نمود.(در ارتباط با برش پانچ در جای دیگر مفصل صحبت شده است.)
معمولا بتن پی به دلیل حجم زیاد آن کم
عیارتر از بتن اسکلت سازه میباشد.
هرچه پی در عمق بیشتری در خاک اجراء
شود مشخصات لایه های خاک بهتر شده و مقاومت خاک افزایش میابد.
ضریب عکس العمل خاک بستر معمولا در
حدود 1.2 برابر مقاومت مجاز خاک میباشد.
در سازه های بتنی برای در نظر گرفتن
اثر ضخامت و سختی ایجاد شده در محل ستون؛عناصر سطحی ستون با ضخامت 5 برابر ضخامت
پی و وزن واحد صفر تعیین میشود.اما در سازه فلزی بدلیل کوچک بودن بعد ستون ها،عدم
مدلسازی عناصر سطحی خطای بزرگی ایجاد نمیکند.
دال پی نواری و گسترده از نوع Mat تعریف میشود . برای درنظر گرفتن اثر تغییرشکل های برشی گزینه Thick Plate فعال میگردد.
دال عناصر سطحی از نوع Col تعریف گردد و عبارت
No Design برای عدم طراحی محل عناصر سطحی ستون
فعال گردد تا Safe میلگردهای لبه ستونها را طراحی کند.
قبل از انجام طراحی باید نوارهای
طراحی برای دو سمت ترسیم گردد.لازم به ذکر است برای طراحی نوارهای مایل که Safe امکان طراحی آن برایش میسر نیست دو نوار افقی و قائم که در
واقع یکیست از منتهی الیه سمت راست نوار به منتهی الیه سمت چپ نوار در بالا رسم
گردد و نتایج به صورت جزر مجموع مربهات مربوط به ایندو نوار برای نوار مایل منظور
گردد..البته در Safe 12 امکان طراحی پی در نوارهای مورب نیز
بوجود آمده است.
برنامه
Safe از یک تحلیل غیر خطی برای حذف کشش خاک
در ترکیبات بار استفاده میکند.با کاهش حداکثر بعد شبکه بندی دقت تحلیل بیشتر
میشود. توصیه میشود این مقداربین 25 تا50 سانتی متر تعریف گردد:
Maximum Mesh Dimension=0.25- 0.5 m
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:26 PM
Safe برای هر ستون تمامی حالت های بحرانی(گوشه ای ، داخلی و لبه
ای)را کنترل میکند و امکان دارد نوع برش منگنه ای بحرانی با وضعیت قرار گیری ستون
سازگار نباشد که این امکان بحرانی شدن برای ستون های گوشه ای و لبه ای بیشتر وجود
دارد چراکه برای ستون های میانی در همه حالت
Safe وضعیت میانی را بحرانی تشخیص میدهد.
برای موقعیت کف ستون های ستون های
کناری و گوشه ای دو حالت ممکن است رخ دهد:
1- اطراف ساختمان باز بوده و محدودیتی از
لحاظ همسایه مجاور وجود نداشته باشد:
در این حالت در ستون های کناری امکان
برون زدگی پی وجود دارد و عملا ستون همچون ستون میانه میباشد. اما Safe همانطور که گفته شد نوع برش منگنه ای بحرانی ستون های کناری را
ممکن است در بحرانی ترین حالت همچنان بصورت گوشه ای و لبه ای تشخیص دهد درحالیکه
اینطور نیست.
برای اطلاع از این موضوع به خروجی Design>Show Design Table>Pumching
Shear مراجعه کنید. و در ستون انتهایی Loc موقعیت ستونی که
Safe برای آن بحرانی ترین حالت را منظور و
کنترل برش پانچ را انجام داده را مشاهده کنید.
توجه: اگر در ستون Ratio نسبتن تنش کلیه ستون ها از 1 کمتر باشد دیگر نیازی به کنترل
دستی ستون های میانی ،گوشه و لبه نمی باشد(چراکه این مقدار در حالت بحرانی اتفاق
افتاده و طبیعیست با تغییر موقیت گوشه یا لبه به میانی مقوار نسبت تنش از مقدار
آورده کمتر خواهد بود)
2- اما اگر اطراف ساختمان بسته بوده و از
لحاظ همسایه مجاور محدودیت وجود داشته باشد:
در این حالت اختلافی مابین محیط برش
پانچ محاسباتب درSafe با محیط واقعی ناشی از خروج از مرکزیت ستون ها بوجود می آید.نرم
افزار همواره مرکز کف ستون را برای هرنوع ستون بطور کلی در مرکز صفحه زیر ستون
تشخیص میدهد که این برای ستون های گوشه و لبه ، کار محاسبات
Safe را دچار مشکل میسازد که در نتیجه آن
محیط برش پانچ محاسباتی در
Safe بزرگتر از محیط واقعی آن در نظر گرفته
میشود که بر خلاف جهت اطمینان میباشد و منجر میشود برش دو طرفه محاسباتی درSafe کمتر از حالت واقعی تعیین شود
.
برای حل این مشکل میبایست ابعاد صفحه
کف ستون(تعریفی به عنوان صفحه اعمال بار برای گره های ستون ها در پی) را کمی
بزرگتر از میزان ابعاد اصلی آن در نظر گرفت که این مقدار از روابطی بدست می آید
اما برای توضیح عملی این قسمت را با مثالی همراه میکنم:
چنانچه فرض شود برای ستون های یک سازه
در محل پی مساحت اعمال بار 40 در 40 سانتی متری تعریف شده باشد و ستون های کناری
سازه شرایط حالت دوم ذکر شده را دارا باشند در اینصورت برای مطابق سازی نتایج Safe با مقدار واقعی کافیست ستون های کناری سمت راست و چپ سازه
ابعادشان 50 در 40 (50
در جهت طولی) و ستون های سمت بالاو
پایین 40 در 50 (40 در راستای عرضی) اصلاح شود.با انجام این تغییرات متوجه میشوید
مرکز هندسی کف ستون به سمت مرکز ستون کناری تمایل میابد و نتایج Safe در کنترل نتایج برش پانچ قابل بررسی میباشد.
لزوم تعریف اندازه مساحت برش منگنه ای :
برنامه
Safe برش منگنه ای را در صورت معرفی اندازه
مساحت برش منگنه ای محاسبه میکند. در سازه بتنی اندازه ستون های طبقه اول به عنوان
ابعاد کنترل برش منگنه ای در نظر گرفته میشود. اما در سازه های فولادی میبایست
اندازه کف ستون را بطور دستی وارد کنیم. که برای این منظور با انتخاب کلیه گره های
دال پی از منوی Assign>Point
Load کافیست فقط برای یک حالت بار مثلا Dead اندازه
Size of Load را وارد کنیم و گزینه Add to existing Loads را بزنیم.Safe
برای همه نوع بار دیگر این سایز کف
ستون را تخصیص میدهد. در انتها لازم به ذکر است برای کنترل برش پانچ در سازه های
فلزی بهتر است کنترل بطور دستی طبق روابط آیین نامه ای انجام گیرد.
کنترل برش پانچ برای سازه های بتنی:
- برای ستون های بتنی نیز ممکن هست ،
برای ستون های میانی
Safe پس از آنالیز مربوط به کنترل برش پانچ
، ستون کناری داخلی را لبه ای یا گوشه ای معرفی کند(که علت آنهم همانطور که گفته
شد Safe برای بحرانی ترین حالت طول محیط پانچ
را درنظر مرگیرد که ممکن است داخلی را کناری تشخیص دهد البته اگر حتی در این حالت
بحرانی نسبت تنش از 1 کمتر شد میتوان مطمئن بود که در حالت داخلی نسبت تنش از این
مقدار کمتر خواهد شد) و برای تغییر در مشخصات و انطباق نتایج با حالت درونی همانند
توضیحات بالا عمل شود.
امید عباسی
20th March 2009, 12:28 PM
برای طراحی سقف هایی که بدون شمع بندی
اجرا میشوند باید دو مرحله طراحی انجام داد.یک مرحله در زمان ساخت که بتن هنوز تر
است و عملکرد مرکب بین بتن و تیرچه های فولادی وجود ندارد.در این حالت تیر فولادی
باید بتواند وزن خود،بتن تر و قالب بندی را تحمل نماید. این مقدار را به عنوان بار
مرده Dead اختصاص میدهیم. بار اسکلت سازه هم به عنوان بار Dead تعریف میگردد.
اما پس از گرفتن بتن و عملکردمرکب بین
بتن و تیرچه های فولادی ،تیر مرکب باید بتواند با عملکرد مرکب کل وزن بار مرده و
زنده را تحمل کند.که بارهای پس از گرفتن بتن را (بار مرده سطحی و تیغه ها) بار Supper Dead اختصاص میدهیم. مطابق آیین نامه در طراحی تیرهای مرکب در زمان
ساخت 20% بار زنده نیز میبایست در نظر گرفته شود که
Etabs برای بارهای حین ساخت 0.2 بار زنده را
به بار مرده حین ساخت اضافه میکند.
قبل از انجام طراحی باید تنظیمات
مربوطه در منویِDesign>Composite Beam
Design>view Overwrites انجام
گیرد. چنانچه طراحی بدون شمع بندی انجام گیرد داریم:
در برگه
bracing که برای تعیین فاصله تکیه گاه های
جانبی در حالت پس از ساخت است برای
Unbraced L22 مقدار کوچک 0.01 به معنای مهار کامل
جانبی وارد نمایید.
در برگه
Bracing C که برای تعیین فاصله تکیه گاه های
جانبی در حالت حین ساخت است برای این مقدار عدد 0.2 وارد شود یعنی در زمان ساخت
تیر در فواصل 0.2 دهانه تیر تواسط قالب مدفون مهار شده
است.
- در
Etabs تیر های
I شکل یا ناودانی که دو انتهای آنها مفصلی
باشد چنانچه درون سقف با مقطع
Deck قرار گیرند بطور پیش فرض مرکب طراحی
میشوند که در طراحی سازه یا سقف مرکب میبایست ابتدا این تیر ها را از حالت پیش فرض
خارج کرده و پردازنده طراحی فولادی را برای آنها انتخاب کنیم. برای این منظور پس
از انتخاب کلیه تیر های اصلی سازه دستور
Design>Overwrite Frame Design Procedure را اجرا کرده و در جبه ظاهر شده گزینه
Steel Frame Design را انتخاب
کنید تا نرم افزار تمام تیر ها را بصورت اعضای فولادی طراحی کند .
- برنامه تنها مقاطع I و ناودانی شکلی را بصورت مرکب طراحی میکند که برای آنها ارتفاع
، ضخامت و دیگر مشخصات وارد شده باشد و به هیچ وجه مقاطع عمومی یا مقاطعی که در Section Builder ساخته میشوند را طراحی نمیکند
طراحی تیرهای کامپوزیت بر مبنای بند
10-1-2-7-2 مبحث 10 میباشد. همچنین برشگیر ها که از گلمیخ یا ناودانی 6 یا 8
میباشد میبایست طبق بند 10-1-2-7-4
طراحی گردد و مقادیر نیروی برشی مجازq برای برشگیر ها طبق جدول 10-1-2-1
تعیین گردد.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:31 PM
استاتیکی-
استاتیکی خطی:
مبتنی بر اثر مد اول زلزله(بطور مثلث
معکوس، و اثر سایر مدها در حالت پیش آمدکی های زیاد با اثر نیروی شلاقی در بام)
استاتیکی غیر خطی در مصالح (پوش اوور)
مبتنی بر رابطه غیر خطی تنش کرنش در
مصالح اعضاء میباشد ..هدف از تحلیل غیر خطی تعیین منحنی جابجایی نقطه بالایی سقف
در برابر برش پایه ای که بتدریج افزایش میابد تا جایی که رفتار مصالح وارد فاز غیر
خطی و در نهایت منجر به ریزش سازه شود.
تحلیل استاتیکی غیر خطی هندسی پی دلتا
(تحلیل غیر خطی برای سازه های بتنی)
برای در نظر گرفتن اثر لنگر های تشدید
شونده همانطور که در آیین نامه 2800 و آبا آمده ،برای سازه های بتنی(مبتنی بر حالت
حدی) ملزم به استفاده از اثر ثانویه تغییر شکل هستیمکه برای اینکار دو راه وجود
دارد یکی اینکه از طریق دستی پارامتر پیش فرض مربوطه به آیین نامه را مربوط به
ضریب افزایش لنگر را در نرم افزار (که در
ACI این عدد پیش فرض 1 هست) را تغییر دهیم
اما راه دوم استفاده از آنالیز پی دلتا میباشد که با این توضیحات در صورتیکه از ACI استفاده کنیم این تغییر یا استفاده از پی دلتا ضروری میرسد در
تحلیل سازه هایی که بر اساس روش تنش مجاز آیین نامه طراحی می شوند نیازی به ضریب افزایش
لنگر یا تحلیل پی دلتا نیست و تنها یک تحلیل استاتیکی عادی برای هم بار ثقلی و هم
بار جانبی انجام میگیرد
دینامیکی - دینامیکی طیفی:
در این حالت همه مدهای سازه با هم اثر
داده میشود در واقع این روش مبتنی بر اصل بر هم نهی آثار مدها استوار است
،بنابراین تنها برای سیستم های خطی قابل استفاده میباشد.
دینامیکی تاریخچه زمانی:
تحلیل تاریخچه زمانی هم بطور خطی و هم
غیر خطی میتواند انجام شود، درصورتیکه تحلیل تاریخچه زمانی بروش مودال باشد تنها
روش خطی آن قابل قبول است.تحلیل تاریخچه زمانی تنها جهت کنترل های اضافی برای سازه
مورد استفاده قرار میگیرد و به عنوان مبنایی برای طراحی سازه مورد استفاده قرار
نمی گیرد.در این تحلیل تمام پاسخ های سازه(نیرو،تغییر شکل،برش و...)به صورت توابعی
از زمان بدست خواهند آمد.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:32 PM
معمولا در تحلیل دینامیکی طیفی،برش
پایه دینامیکی از استاتیکی کمتر می شود.بنابر آیین نامه 2800 استفاده از برش پایه
دینامیکی کمتر از برش پایه استاتیکی غیر مجاز است و باید برش پایه دینامیکی به برش
پایه استاتیکی برسد.برای این منظور کافیست طیف طراحی را در نسبت برش پایه استاتیکی
به دینامیکی ضرب کنیم.برای ساختمان های منظم آیین نامه اجازه میدهد طیف طراحی(ضریب
شتاب AI*g / R) در 0.9 نسبت برش پایه استاتیکی به دینامیکی ضرب شود. و آمده
چنانچه برش پایه دینامیکی از 0.9 برش پایه استاتیکی بیشتر باشد می توان برش پایه
دینامیکی را به نسبت استاتیکی کاهش داد.
سه شرط در تحلیل طیفی باید در تعیین
مدها دخالت داده شود:
استفاده از حداقل 3 مود
تا زمان تناوب 0.4 ثانیه برایآخرین مد
درنظر گرفت شود
تا ضریب جذب جرم 90%
- بر طبق آیین نامه 2800 میبایست 3
برابر تعداد طبقات سازه به عنوان تعداد مود های بکار رفته برای محاسبات آنالیز
دینامیکی طیفی تعریف شود (که البته از این تعداد بیشتر هم مجاز هستیم)
- آخرین مد میبایست دارای پریود
دینامیکی کمتر از 0.4 ثانیه باشد
- ضریب جذب جرم در آخرین مد (مجموع
ضرایب مشارکت جرمی مدها)میبایست از 90%
بیشتر شود.اگر ضریب تجمعی جرم در مد
انتهایی از 90% کمتر بود باید تعداد مد ها را افزایش دهیم و از نوع آنالیز انجام
گیرد.
چنانچه سقف از نوع دیافراگم صلب تعریف
شود،هر طبقه تنها دارای سه درجه آزادی جرمی خواهد شد .بنابراین تعداد درجات آزادی
سازه برابر3 برابر تعداد طبقات خواهد بود.
- مدی که دارای بیشترین ضریب مشارکت
جرمی است باید دارای زمان تناوب کوچکتر از زمان تناوب بکاربرده شده برای نیروهای
جانبی زلزله باشد(همان 1.25 زمان تناوب تجربی)
- باید پریود مودهای غالب(یعنی مدهایی
که دارای بیشترین Uxیا
Uyمیباشند) از 1.25
زمان تناوب تجربی(زمان تناوبی که بر
حسب آن آنالیز انجام گرفته)بیشتر شود.که اگر برای یکی از مدها این اتفاق نیفتاد
باید محاسبات نیروی زلزله در جهت مربوطه با پریود واقعی موجود تکرار شود که اگر
این پریود به اندازه ای باشد که نیاز به تغییر در ضریب
B شود باید طیف موجود را که بر حسب B قبلی بوده را اصلاح نمود.
- برای جمع آثار مدها از روش CQC استفاده میکنیم و میرایی سازه هار معمولی 0.05 فرض میشود.دقت شود روش
CQC همانند روش
SRSS میباشد منتها در جزر مجموع مربعات اثر
میرایی را نیز لحاظ خواهد کرد.چنانچه میرایی صفر بود نتایج جمع آثار CQC , SRSS باهم برابر بودند.
- در روش طیفی نیازی به پیچش تصادفی
مثبت و منفی نیست زیرا در تحلیل طیفی با توجه به مثبت بودن پاسخ ها نیازی به در
نظر گرفتن پیچش تصادفی منفی نیست. گزینه
Directional Combination مربوط
به فعال کردن طیف دو جهت متعامد میباشد که برای سازه های نامنظم در پلان میتوان
زلزله هر جهت را با 30%
زلزله متعامد آن جمع کرد.
بدلیل اینکه در تحلیل طیفی تمام نتایج
مثبت هستند امکان استفاده از عکس العمل های تکیه گاهی برای طراحی پی وجود نداشته و
باید از نتایج تحلیل استاتیکی معادل استفاده کنیم.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:34 PM
فایل 1 - تعیین دوره تناوب اصلی سازهT:
تبصره 1 بند 2-3-6 ; زمان تناوب تئوری
کوچکتر از 1.25 برابر زمان تناوب تجربی
تبصره 2 بند 2-3-6 ; ترک خوردگی تیر =
0.5 ستون و دیوار برشی = 1
فایل 2- کنترل جابجایی نسبی جانبی
سازهDrift :
«نیازی به رعایت تبصره 1 بند 2-3-6
برای کنترل دریفت نیست.»
2- الف-کنترل دریفت برای زلزله طرح با
لحاظ کردن اثر پی دلتا:
بند 2-5-6 ; ترک خوردگی تیر = 0.35
ستون = 0.7
دیوار برشی ترک خورده= 0.35 دیوار ترک
نخرده = 0.7
Drift < 0.02 / 0.7R è 0.7 > T
2-ب- کنترل دریفت برای زلزله بهره
برداری (سازه های با اهمیت زیاد و خیلی زیاد) که میتوان از اثر پی دلتا صرفنظر کرد:
بند 2-5-6 ; ترک خوردگی تیر = 0.5
ستون و دیوار برشی = 1
Drift < 0.005 – 0.008 ارتفاع
طبقه
فایل 3-طراحی سازه
با تعیین دوره تناوب اصلی سازه از
فایل 1 و نیز تغییر در ضرایب ترک خوردگی مقاطع مطابق فایل 2 ( بند 2-5-6 ) سازه
مورد نظر طراحی میگردد.
کلیه بند های ذکر شده مربوط به آیین
نامه 2800 ویرایش سوم میباشد.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:39 PM
زلزله طرح ، زلزله ایست که احتمال
وقوع آن و یا زلزله های بزرگتر از آن در 50 سال عمر مفید سازه کمتر از 10% باشد
زلزله بهره برداری ، زلزله ایست که احتمال وقوع آن و یا زلزله های بزرگتر از آن در
50 سال عر مفید سازه بیش از 99.5%
باشد هدف از بیان زلزله بهره برداری
در آیین نامه 2800 تنها برای کنترل بند 2-13 ، ویژه ساختمان های با اهمیت خیلی
زیاد و زیاد است که تفاوت این دو در سطح عملکرد سازه میباشد. چراکه برای این
ساختمان ها میبایست از سطح عملکرد بی وقفه سازه استفاده گردد تا در هنگام وقوع
زلزله خللی در کاربری سازه بوجود نیاید . درحالت زلزله بهر برداری برای سازه های
با اهمیت زیاد و خیلی زیاد ، افزایش ضرایب ترک خوردگی تیر ها از 0.35 به 0.5 ،
ستون ها از 0.5 به 1 و دیوار برشی از 0.35 به 0.7 در حالت ترک نخورده و متعاقب آن
کاهش دوره تناوب اصلی سازه، افزایش ضریب بازتاب و افزایش برش پایه سازه خواهیم
داشت .
در کنترل
Drift سازه مطابق بند 2-5-5 میزان تغییر
مکان مجاز سازه تا 0.008 ارتفاع طبقه افزایش می یابد که بیشتر از مقدار مجاز آیین
نامه برای زلزله طرح در بند 2-5-4 مشاهده میشود.(این موضوع را میتوان با قرار دادن
ضریب رفتار ها و مقایسه مقادیر 0.25/0.7R
و 0.008 ملاحظه نمود) همچنین مطابق
بند 2-13 کنترل های دیگری نیز برای سازه های
فولادی و بتنی با اهمیت زیاد و خیلی زیاد در حالت زلزله سطح بهره برداری میبایست
انجام گیرد.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:40 PM
- مطابق بند 9-20-3-2-1 در تمامی مقاطع عضو خمشی نسبت آرماتورها
هم در پایین و هم در بالا ،نباید از 1.4/fy
کمتر و نسبت آرماتور کششی نباید از
0.025 بیشتر اختیار شود..حداقل دو میلگرد با قطر مساوی یا بزرتر از 12 میلیمتر
باید هم در پایین و هم در بالای مقطع در سراسر طول ادامه یابد.
- در ستون ها با معرفی آرایش و ابعاد
میلگردها ظرفیت مقطع ستون کنترل می شود.اما در تیرها مساحت میلگرد طولی بالا و
پایین مقطع محاسبه شده واز تفاوت میزان مساحت میلگرد های طرح شده در تیر با حداکثر
میلگردهای مجاز استفاده در تیر ها ،میزان آرماتور های تقویتی محاسبه خواهد شد.
ضوابط آیین نامه در مورد حداکثر درصد
میلگرد در ستونهای قاب بتنی با شکل پذیری متوسط برابر 6% و حداقل میلگرد مقطع ستون
بابر 1% میباشد. این مقدار طبق تبصره ب بند18-4-2-1 آیین نامه مبحث 9 در نواحی
وصله ها میبایست نصف درصد حداکثر میلگرد رعایت شود و چنانچه از آرماتور طولی نوع S400 استفاده شود نسبت آرماتور در خارج از محل وصله به 4.5% محدود
میشود .
دو روش اجرایی برای تعیین تعداد و طول
ارماتورهای طولی و تقویتی:
در روش اول به کمک خروجی های Etabs ،
پس از نمایش خروجی مربوط به سطح مقطع آرماتورها در نرم افزار ، ابتدا طبق رابطه
مندرج در آئین نامه بتن ایران سطح مقطع آرماتور خمشی حداقل برای تیربا ابعادی که
درابتدا تعریف کردیم تعیین می شود
. (Asmin=1.4*b*d/fy) عدد
حاصله بر حسب میلیمتر مربع است
. این عدد را بر سطح مقطع میلگردی که
قصد داریم از اون به عنوان آرماتور سراسری استفاده کنیم تقسیم کرده و عدد حاصل را
به بالا گرد می کنیم
. (مثلاً آرماتور نمره 18 ، 20 یا 22 )
این تعداد آرماتور ، آرماتور سراسری میباشد که در تمام طول تیر قرار داده می شود .
حال سطح مقطع این آرماتور سراسری را از مقدار سطح مقطع آرماتور ایستگاههای نشان
داده شده روی تیرها کم می کنیم. عددی که حاصل میشود سطح مقطع آرماتور تقویتی در
ایستگاه مورد نظر است که می توان بر حسب نمره آرماتور تقویتی مصرفی تعداد آنرا
تعیین کرد . در ایستگاههایی که سطح مقطع آرماتور سراسری تیر از عدد ثبت شده در
ایستگاههای روی تیر بیشتر است نیاز به تقویتی نیست و همان ارماتور سراسری کفایت می
کند . در عمل سه ایستگاه داریم . دو سر تکیه گاه و وسط دهانه
. معمولاً رایج است برای سهولت در اجرا
در وسط دهانه آرماتور تقویتی نمی گذارند و تقویتی ها را در تکیه گاهها قرار می
دهند . برای این کار شاید مجبور شویم سطح مقطع آرماتور سراسری رامقداری
بیشترازآرماتورحداقل بگیریم تا در وسط دهانه نیاز به تقویتی نباشد . اما برای
تعیین طول تقویتی ها روش اصولی استخراج دیاگرام ممان تک تک تیرها از نرم افزار و
تعیین طول تقویتی ها از روی انهاست که جهت وقتگیر بودن در اجرا از روشهای ساده شده
و اجرایی دیگری استفاده می شود که برگرفته از همان روشهای اصولی هستند و حجم
محاسبات را کاهش داده و کار مهندس محاسب را ساده می کنند. مثل شکلی که در صفحه 266
کتاب بتن مسلح طاحونی فصل پیوستگی و مهاری امده است و یک طرح اجرایی برای تعیین
طول تقویتی ها در تکیه گاه و وسط دهانه برای دهانه های میانی و کناری ارائه می دهد .
- اما در روشی دیگر پس از گرفتن خروجی
طراحی از Etabs ،طبق آیین نامه مبحث 9 در بند 9-20-3-1-2-3
باید به اندازه 5/1 میزان آرماتور طولی در برنامه در تکیه گاه قرار گیرد ،این
مقدار آرماتور طولی را به صورت سر تاسری بندازید.
مثلا اگر عدد گوشه ای 20 و عدد وسط 7
همون 7 سانتی متر مربع رو به تعداد آرماتور سرتاسری تبدیل میکنیم و بقیه رو تقویتی
میندازیم. برای آ رماتور های تقویتی میبایست به مقدار
L/3 از هر طرف دهانه ادامه دهیم . قطع
عملی به مقدار ارتفاع موثر مقطع و 12 برابر قطر ارماتوری که قطع میشود، بیشتراز
قطع تئوری است.
نحوه تعیین نمره و تعداد و فواصل
خاموتها در تیر به کمک خروجی نرم افزار
:
معمولا ضوابط خاموت گذاری در ناحیه
ویژه در تیرها(2 برابر ارتفاع تیرh)
باعث میشود که حداقل مقدار سطح مقطع
مورد نیازبرای آرماتور برشی در تیرها از مقدار نتیجه داده شده در نرم افزار بیشتر
شده که معمولا از آرماتور 10 و توجه به حد اکثر فواصل الزام شده برای خاموت گذاری
در ناحیه ویژه(حداکثر فاصله=h/4)
و ناحیه عادی (حداکثر فاصله=h/2 )در تیر خاموت گذاری انجام میگیرد.
- تیرهایی که بصورت مفصلی مدل شده
اند(اتصالات تیر به تیر)نیازی به رعایت ناحیه ویژه درخاموت گذاری نیست زیرا زلزله
تاثیری نداشته و نیازی به رعایت ضوابط ویژه نیست و از خاموت گذاری یکنواخت بر
مبنای برش حداکثر انتهایی استفاده میکنیم.
- میلگردهای طولی تیر ها و ستون ها و
میلگردهای پی از جنس
AIII میاشد و میلگرد های عرضی AII و هر دو آجدار فرض میشود.(معمولا میلگردهای طولی مرغوب تر از
عرضی هستند). استفاده از میلگرد های
AIII برای میلگرد عرضی به جهت سختی زیاد آن
در نواحی خم میلگرد موجب ترک میگردد. میلگرد های طولی و عرضی دیوار برشی از جنس AII میباشد.
- برای میلگردهای اصلی تیرو و ستون ها
پوشش میلگرد تا روی خاموت حداقل 3.5 سانت میباشد در حالیکه برای آرماتورهای اصلی
پی این مقدار حداقل 5 سانت میباشد.پی ها با توجه به اینکه با خاک تماس دارند باید
پوشش خالص بیشتری نسبت به تیر و ستون ها داشته باشند.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:41 PM
برای طراحی سازه بتنی در نرم افزار
بروش ACI از روش مقاومت نهایی در آیین نامه CSA مشابه آیین نامه آبا از روش حالت حدی(LRFD)
استفاده میشود. به جهت یکی شدن روش
طراحی سازه بتنی و نیز شباهت بیشتر آیین نامه
CSA کانادا از این آیین نامه در طراحی
سازه بتنی با Etabs و
Safe استفاده میکنیم برای طراحی دستی اعضای
سازه بتنی به نتایج حاصل از پوش لنگر و برش تیر و ستون سازه بتنی نیازمندیم.
طراحی تیرها بر اساس حداکثر لنگر مثبت
و منفی میلگرد مورد نیاز را در بالا و پایین مقطع محاسبه می کند.همچنین خاموت مورد
نیاز بر اساس حداکثر برش موجود در مقطع محاسبه می شود.درصورت عدم کفایت فولاد کششی
جهت طراحی خمشی تیر،برنامه از میلگرد فشاری استفاده می کند و در صورت عدم جوابدهی
مقطع پیغام عدم کفایت مقطع صادر می شود.
معیار آیین نامه برای رسیدن تار فشاری
به مقدارکرنش حداکثر 0.0035 میباشد که این مقدار در آیین نامه ACI 0.003 میباشد که توصیه میشود برای همخوانی در طراحی سازه بتنی از
آیین نامه CSA که در اینمورد مشابه آیین نامه آبا
میباشد استفاده شود.
طراحی ستون ها براساس منحنی اندرکنش
نیروی محوری و لنگر خمشی انجام میشود.برنامه با محاسبه نسبت نیروی موجود به ظرفیت
مقطع تمام ترکیبات بار را انتخاب میکند و از بین آنها ترکیب بار بحرانی مشخص می
شود.در طراحی و محاسبه میلگرد ستون ها برنامه چند مساحت مختلف را آزمایش میکند و
از روی نتایج حاصل مساحت متناظر با نسبت ظرفیت
CR=1 را بدست می آورد.
برنامه
Etabs نواحی صلب انتهایی را بطور خودکار
محاسبه میکند.توصیه شده است برای اصلاح ماتریس سختی برنامه( بر اساس نواحی صلب
انتهایی) تنها نصف ناحیه صلب لحاظ شود.
لازم به ذکر است در سازه بتنی بر خلاف
سازه فولادی جهت انجام طراحی با درنظر گرفتن پی دلتا تغییراتی در پیش فرض آیین
نامه ای نیازنیست انجام گیرد.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:42 PM
رفتار نوع المان
Shell شامل سختی برشی وخمشی میباشد یعنی
قادربه انتقال نیروی برشی و لنگر خمشی به اطراف خود میباشد، اما رفتار Membrane تنها شامل سختی برشیست که قادر به انتقال فقط نیری برشی به تیر
های اطراف خود میباشد.برای تشخیص این موضوع میتوان به
Property یک عضو با المان
Membrane توجه کرد که در آن گزینه های M11 , M22 مریوط به لنگر های خمشی خارج از محور غیر فعال میباشد.
معمولا مقطع دیوار برشی از نوع صرفا
غشاییMembrane(با رفتار درون صفحه ی)معرفی میشود.دیوار برشی تنها بارهای درون
صفحه خود را تحمل نموده و لنگر خارج از صفحه را تحمل نمی نماید. به عبارت دیگر
دیوار در راستای طول خود عملکرد دارد و در راستای ضخامت عملکردی ندارد. با فرض این
رفتار،هیچ لنگری در دیوار خارج از صفحه ای در امتداد دیوار ایجادنمی شود، مشابه
اینکه در راستای طولی دیوار مفصل شده باشد.
- در تعریف المان دیوار برشی در ناحیه membrane و
Bending دو ضخامت نشاندهنده مشخصات غشایی(کششی
و فشاری) و مشخصات خمشی میباشد که هردو از روی یک ضخامت بدست می آیند.برای ورق های
موجدار یا صفحات تقویت شده ممکن است ایندو ضخامت متفاوت باشند.
چنانچه دیوار برشی از نوع Shell تعریف گردد
:
چنانچه در دیوارهای برشی خمش در دو
صفحه وجود داشته باشد، میبایست سختی خمشی خارج از صفحه را نیزعلاوه برسختی برشی
برای آن منظورنمود به این منظور برای معرفی دیوار برشی میبایست از المان Shell استفاده کرد. ضرایب ترک خوردگی در دیوار برشی میبایست در
پارامتر های f11 f22 , (در داخل صفحه) و M11, M22 (در خارج از صفحه) در منوی
Assign>Frame Line>Property Modifier اثر داده شود.
سایز مش بندی دیوار برشی:
-درصورت عدم تقسیم بندی دیوار
برشی،ارتباط دیوار با پی تنها در دو نقطه انتهایی برقرارمی شود که منجر به انتقال
کوپل نیروی بزرگ به پی میشود که صحیح نیست.برای ارتباط گسترده دیواربا پی و بالا
بردن دقت محاسبات باید دیوارها در راستای طولی آنها تقسیم بندی شوند.برای این
منظور از منوی Edit>Mesh Areas تعداد تقسیم بندی را به نحوی در
راستای طولی و عرضی انجام میدهیم تا طول تقسیمات طولی انجام شده حداکثر 0.5 متر
شود. برای دیوار برشی بهتر است سایز مناسب برای مش بندی
¼ تا 1/6 ارتفاع طولی دیوار برشی باشد
.هرچه شبکه بندی ریز تر باشد دقت محاسبات بالا خواهد رفت.برای دیوار های برشی
غشایی که مقطع آنها ازنوع غشایی باشد تقسیم بندی در راستای طولی کافیست اما برای
دیوار های برشی با مقطع پوسته ایShell
باید تقسیم بندی در راستای قائم نیز
صورت گیرد که کمک میکند نیروی برشی همراه با لنگر خمشی بطور مناسب بین تیر های
پیرامون توزیع گردد.
نکات مش بندی فونداسیون و دال:
- در تعریف نوع المان در فونداسیون
میبایست برای در نظر گرفتن هر دو نوع سختی خمشی و برشی از المان Shell استفاده کرد. برای دالها یا برای فونداسیون اندازه مناسب برای
سایز مش بندی میتواند 0.1 ابعاد حداکثر 0.5 متر باشد.برای این منظور از منوی Assign>Shell Area>Area object Mesh
Option>… استفاده شود که در این قسمت میتوان از
قابلیت Auto Mesh یا گزینه های دیگر استفاده کرد.
- اما در سقف ها میتوان از نوع المان Shell و
Membrane استفاده کرد به این شرط که حتما پس از
انتخاب المان Shell برای دال ها ، مش بندی مناسب هم انجام
گیرد .
برای Deck سقف
تیرچه بلوک یا دال بتنی میتوان از
Membrane استفاده نمود که
Etabs از این قسمت برای محاسبه وزن سقف و
محاسبه مشخصات سختی غشایی درون صفحه ای برای دیافراگم های نیمه صلب استفاده میکند.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:44 PM
در سازه های بتنی که با نرم افزار Etabs تحلیل و طراحی میشوند حتما باید اثرات پی دلتا در نطر گرفته
شود زیرا پیش فرض طراحی برنامه بر این مبنا استوار است.برای انجام تحلیل پی دلتا
دو روش در Etabs وجود دارد:
روش اول روش مبتنی بر جرم محاسبه شده
و در روش دوم انجام تحلیل غیر خطی هندسی و ضرائب افزایش لنگر مورد تائید قرار
گرفته است. توصیه آیین نامه(ACI)
اینست از روش دوم استفاده شود.
در روش مبتنی بر جرم محاسبه شده(که در
پیوست 5-2800 به آن اشاره شده است)
برنامه با بدست آوردن جابجایی نسبی
طبقات،لنگر حاصل از بارهای ثقلی که در اثر تغییر مکان نسبی جانبی بوجود می آید
تعیین میکند.که این لنگر باعث تشدید جابجایی های جانبی و دیگر پاسخ های سازه
میشود.که در این حالت طبق توصیه 2800 میبایست شاخص پایداری محاسبه شود که از مقدار
حداکثر آن 1.25/R کمتر شود .چنانچه در یک سازه ،این
مقدار شاخص پایداری بیشتر شود میبایست در طراحی ان تجدید نظر شود.همچنین اگرشاخص
پایداری سازه از 0.1 کمتر باشد میتوان از اثرات پی دلتا صرفنظر کرد. متاسفانه در
صورت استفاده از روش مبتنی بر جرم امکان بزرگنمایی 0.7R در
جابجایی ها بصورت مستقیم وجود ندارد ومیبایست از روشی غیر مستقیم و کمی سخت این
تغییرات اعمال شود.
اما در روش دوم ماتریس سختی موسوم به
ماتریس سختی هندسی در اثر فشار موجود در ستون ها مبتنی بر یک روند تکراری سعی و
خطا کاهش یافته و لنگر حاصل از بار جانبی
Ms بدست می آید.توصیه میشود در قاب خمشی
و حتی با وجود دیوار برشی از این روش استفاده شود.
برنامه در یک روند تکراری برای همگرا
کردن تغییر مکان های حاصل از بار جانبی ، ماتریس سختی ستون های فشاری را اصلاح
میکند(کاهش سختی).و در هر مرحله از تحلیل، همگرایی تحلیل را با کنترل جابجایی
بررسی می کند.معمولا در سازه های عادی با تعدادی کمتر از 5 بار تکرار همگرا می
شود. در برنامه Etabs الگوریتم های طراحی بر مبنای انجام تحلیل پی دلتا تهیه شده اند.
در آیین نامه
ACI طبق بند 10.13.6 ترکیب بار ثقلی 1.4D+1.7L میبایست استفاده شود. و لنگر حاصل از بارهای ثقلی Mb تعیین میگردد..ضمن اینکه اثرات ضریب ترک خوردگی و کاهش لنگر
لختی نیز باید طبق آیین نامه لحاظ گردد.
علاوه بر بارهای جانبی بارهای ثقلی
نیز روی تغییر شکل جانبی اثرات ثانویه ایجاد میکنند درحالیکه
Etabs تحلیل پی دلتا برای بارهای ثقلی انجام
نمیدهد، اما درعوض ضریب افزایش لنگر مربوط به بارهای ثقلی را محاسبه میکند. بنابراین
میتوان لنگر نهایی حاصل از اثرات ثانویه تغییر شکل را اینطور بیان نمود :
M=Mb+Ms که در این رابطه ضریب افزایش لنگر بار
جانبی 1 منظور میگردد تا توسط
Etabs این اثر محاسبه و اثر داده شود.
- اثرات پی دلتا باعث افزایش لنگر
واژگونی و کاهش ضریب اطمینان در برابر واژگونی می شود.
- از آنجا که طراحی ساز ه های بتنی در Etabs با این فرض که تحلیل پی دلتا صورت گرفته انجام میشود ، لذا
هنگام طراحی سازه های بتنی با
Etabs اجباری می باشد.مگر آنکه کاربر اثرات
ثانویه نیروی محوری ستون ها را بروش دیگری مدنظر قرار دهد.
البته در این میان نظریات
بسیاردرارتباط با تعریف ترکیب بار پی دلتا آمده برای مثال ترکیبات زیرکه دومی در
منوال Etabs به آن اشاره شده:
Load Combination : 1.2 D + L
Load Combination : 1.2 D + 0.5 L
ولی آنچه در 2800 برای ترکیب بار پی
دلتا اشاره شده همان ترکیب بار حالت بهره برداری
D+L میباشد.
بنابراین با این توضیحات انتخاب ترکیب
بار صحیح از میان مباحث مطرح شده پی دلتا به خواننده واگذار میشود!
- طبق بند 2-4-13 آیین نامه2800 تغییر
مکان نسبی طبقه تقسیم بر ارتفاع چنانچه بیش از 0.02/R
باشد تحلیل پی دلتا اجباریست.
- در سازه های فولادی که با روش تنش
مجاز تحلیل و طراحی میگردند نیازی به درنظر گرفتن اثر پی دلتا نیست .فقط لازم است
در محاسبه کنترل جابجایی اثر پی دلتا را لحاظ کنیم که البته نتایج آن در این حالت
چندان اختلافی با قبل ندارد.ترکیب بار پی دلتا برای کنترل جابجایی ها در سازه
فولادی، همان ترکیب بار بهره برداری یعنی D+L
خواهد بود.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:46 PM
چنانچه ارتفاع خاکبرداری ساختمان زیاد
نباشد نیازی به دیوار حائل بتنی نیست و با دیوار آجری 20 سانتی نیز میتوان خاک
اطراف را مهار کرد. اما در سازه هایی که دارای یک یا چند طبقه پارکینگ در زیرزمین
میباشند وجود دیوار حائل برای نگهداری سازه در مقابل فشار خاک دورتادور ضروری
میباشد.بهتر است دیوار حائل دورتادور سازه اجرا گردد و معمولا به جهت طره ای بودن
آن ، ابعاد و میزان آرماتورهای بیشتری به نسبت دیوار برشی در طبقات نیاز خواهد
داشت.
مقاطع دیوار حائل را همانند دیوار
برشی میتوان به سه روش که عمومی ترین آن تخصیص مقطع باSection Designer و
کنترل کردن آن است اختصاص داد.Etabs
طراحی دیوار را برای خمش حول محور
ضعیف(ضخامت دیوار)انجام نمی دهد بنابراین فشار جانبی خاک باید در محاسبات دستی در
نظر گرفته شود و طراحی دیوار حائل برای فشار فعال استاتیکی و دینامیکی خاک انجام
گیرد.
بار ناشی از خاک دورتادور بطور مثلثی
وارد می آید که برای محاسبه تنش موئثر افقی خاک میبایست وزن مخصوص خاک و اشباع و
خشک بودن و همچنین ضریب چسبندگی و زاویه اصطعکاک داخلی آنرا تعیین نمود تا بشه
ازروی روابط مکانیک خاک فشار موثر افقی در حالت اکتیو خاک را بدست آورد.
اما این بار از نوع مثلثی میباشد که
با تعریف دیوار حائل از نوع
Shell امکان توزیع بار مثلثی اما در Etabs نیست که در اینجا میشه با یک قضاوت مهندسی و گسترده کردن این
بار در ارتفاع به نتیجه ای معقول رسید.
درصورتیکه یک دیوار حائل بتنی محیط
زیرزمین را پوشش دهد می توان توزیع نیروی زلزله را از روی این تراز درنظر
گرفت.درواقع تراز پایه از کف به روی طبقه دارای دیوار حائل منتقل میشود و این نکته
را باید هنگام تخصیص ضریب نیروی زلزله در قسمت
Load Cases>Ex-Ey>User Cofficient اعمال نمود.
همچنین برای سازه بتنی میتوان با عبور
دادن میلگرد های قائم دیوار در تیر تراز طبقه و در سازه فلزی با عبور دادن از سقف
امکان اتصال دیوار حائل با تراز طبقه فراهم گردد.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:48 PM
مطابق بند 13-5-6 آیین نامه 2800 :
" در سازه های بتن مسلح در تعیین
تغییرمکان جانبی نسبی طرح،ممان اینرسی مقطع ترک خورده قطعات را برای تیر ها 0.35Ig و برای ستون ها 0.7Ig
و برای دیوار ها 0.35 یا 0.7 Ig،نسبت
به میزان ترک خوردگی می توان منظور کرد برای زلزله بهره برداری مقادیر این ممان
اینرسی ها را می توان تا 1.5 برابر افزایش داد و از اثر پی دلتا صرف نظر کرد"
که برای تیر ها این ضریب اصلاحی در
عبارت Moment of Inertia
3 axes= 0.35 تاثیر داده میشود. و
برای ستون ها مقادیر
Moment of Inertia 3 axes و
Moment of Inertia 2 axes برابر 0.7 تعریف میگردد.علت تعریف در
دو جهت این است که ستون حول دو محور 2 و3 ایجاد ممان اینرسی مقاوم میکند.
ضرایب ترک خوردگی در دیوار برشی:
در بند 2-5-6 آیین نامه 2800 آمده
ضریب اصلاح ممان اینرسی برای دیوار ها 0.35
یا 0.7 نسبت به میزان ترک خوردگی
منظور میگردد"اما ملاک تشخیص دیوار ترک خورده و ترک نخورده مطابق آیین نامه ACI کنترل تنش کششی دیوار به مرز 0.2
fc میباشد
.
بطور خلاصه هر اندازه رفتار دیوار به
تیر نزدیک باشد(که این اندازه برای دیوار های با ارتفاع زیاد که رفتاری خمشی دارند
اتفاق می افتد)ترک خوردگی دیوار حتمی بوده و هماند تیر ها باید0.35 برای آن منظور
شود اما چنانچه دیوار ها همانند ستون ها دارای رفتار غالبا فشاری باشند(دیوارهای
کم ارتفاع همانند دیوار حائل)ضریب ترک خوردگی لنگر لختی آن 0.7 منظور میگردد.به
گفته دقیقتر طبق استدلال بیان شده توسط مهندس مقدس پور در تاپیک مشارکت جمعی در
سایت ایران سازه:
"دیوارهای کوتاه (از نظر ارتفاعی)
عملکرد برشی دارند و دیوارهای بلند عملکرد خمشی، در دیوارهای با عملکرد برشی نحوه
ایجاد ترک بصورت برشی یا 45 درجه میباشد که تاثیر چندانی در کاهش ممان اینرسی
داخل صفحه دیوار ندارد ولی در دیوارهای خمشی (بلند) رفتار دیوار همانند یک تیر
کنسول قائم میباشد که ترکهای خمشی در آن ایجاد میگردد.
با توجه به توضیحات فوق، در صورتیکه
دیوارهای برشی کوتاه در سازه ای استفاده شود (مانند دیوار حائل-برشی پیرامونی در
زیرزمین که معمواً ارتفاع کمی دارند) دیوار ترک نخورده تلقی شده و ضریب 0.7 برای
اصلاح سختی داخل صفحه آن استفاده میشود ولی دیوارهای بلند (دارای دهانه کم و
ارتفاع زیاد) ترک خورده محسوب شده و از ضریب 0.35 همانند تیرها برای اصلاح سختی
داخل صفحه آنها استفاده میشود."
در المان های پوسته ای تنش غشایی f22 عامل ایجاد لنگر و نیروی محوری در دیوار می باشد.با کاهش سختی
غشایی نظیر تنش فوق لنگر و نیروی محوری تحت تاثیر قرار می گیرد.تحت تاثیر قرار
گرفتن نیروی محوری مطابق آیین نامه مورد نظر در جهت اطمینان می باشد.در برنامه Etabs امکان کاهش مستقیم ممان اینرسی دیوار وجود ندارد به همین خاطر
در جهت اطمینان سختی غشایی
f22 اصلاح میشود
بنابراین میبایست تنظیمات زیر برای
ستون و پوسته دیوار برشی منظور گردد:
اگر دیوار برشی از نوع Membrane تعریف شود:
دیوار برشی
Membrane تنها بارهای درون صفحه خود را تحمل
نموده و لنگر خارج از صفحه را تحمل نمی نماید. به عبارت دیگر دیوار در راستای طول
خود عملکرد دارد و در راستای ضخامت عملکردی ندارد. با فرض این رفتار،هیچ لنگری در
دیوار خارج از صفحه ای در امتداد دیوار ایجادنمی شود
.
ترک خوردگی دیوار باید به ستون های
اطراف و المان های پوسته ای اعمال شود زیرا لنگر لختی دیوار حاصل جمع لنگر لختی
ستون های انتهایی و المان های پوسته ای است.از آنجا که سختی دیوار در راستای طولی f22 میباشد و این سختی در راستای دیوار تامین کننده سختی خمشی
آن(مساحت و لنگر لختی دیوار) است
:.
اعمال ضرایب ترک خوردگی پوسته Assign--Shell Area--Shell Stiffness
Modifiers…
در دیوار ها ضریب ترک خوردگی باید به
سختی غشایی f22 (بسته به ترک خوردگی با نخوردگی ستون)
اما چنانچه دیوار برشی از نوع Shell تعریف گردد
:
چنانچه در دیوارهای برشی خمش در دو
صفحه وجود داشته باشد، میبایست سختی خمشی خارج از صفحه را نیزعلاوه برسختی برشی
برای آن منظورنمود به این منظور برای معرفی دیوار برشی میبایست از المان Shell استفاده کرد. ضرایب ترک خوردگی در دیوار برشی میبایست در
پارامتر های f11 f22 , (در داخل صفحه) و M22, M11 (خارج از صفحه) در منوی
Assign--Frame Line--Property Modifier اثر
داده شود.
پس از انتخاب پوسته دیوار برشی در
سازه ، دستور Assign--Shell
Area---Shell Stiffness Modifiers را
اجرا کرده و در جعبه ظاهر شده برای اصلاح سختی داخل صفحه دیوار،در مقابل عبارت , f11, f22 Modifiers (بسته به ترک خوردگی با نخوردگی ستون)
در خصوص سختی خارج از صفحه دیوار به
علت ضخامت کم دیوار نسبت به عرض آن، همواره بصورت یک عضو خمشی عمل کرده و میبایست
از ضریب اصلاح 0.35 برای سختی خارج از صفحه دیوار استفاده شود. پس از انتخاب کلیه
دیوار برشی در سازه ، دستور
Assign--Shell Area---Shell Stiffness Modifiers را اجرا کرده و در جعبه ظاهر شده در مقابل عبارت , M11, M22 Modifiers عدد 0.35 را وارد میکنیم
اعمال ضرایب ترک خوردگی ستون کناری :
اعمال ضرایب ترک خوردگی ستون کناری Assign—Frame--Frame Property…
تنظیم ضریب مساحت(Cross Section Area) و لنگر لختی
Moment of interia 2 , 3 axis(بسته
به ترک خوردگی با نخوردگی ستون)
لازم به ذکر است علت اعمال ضریب ترک
خوردگی حول محور 3 این است که در راستای3 ستون ، قاب خمشی وجود دارد و همانند قاب
خمشی میبایست ضریب ترک خوردگی آن همواره حول محور 3 =0.7 منظور گردد.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:50 PM
در بند 2-3-8-9 آیین نامه 2800 اشاره
شده است که میتوانید از دو سیستم بادبندی در یک قاب در ارتفاع استفاده کنید به
شرطیکه سیستم بادبندی با ضریب رفتار کوچکتر در پایین قرار داشته باشد یعنی بادبند
های CBF هم محور در پایین و بادبند های EBF برون محور در طبقات بالاتر.
و برای قاب بادبندی هم در این راستا
ضریب رفتار سیستم بادبندی کوچکتر منظور میگردد.
مطابق بند 10-3-11-15 مبحث دهم مقررات
ملی ساختمان در ساختمان های بیش از 5 طبقه تنها در صورتی میتوان طبقه اول قاب با
مهاربند واگرا ، بصورت همگرا مهاربندی گردد که ظرفیت ارتجاعی آن 50 درصد بزرگتر از
ظرفیت تسلیم طبقه بالاتراز طبقه اول باشد
بطور کل به جهت متفاوت بودن رفتار شکل
پذیری دو سیستم بادبندی همگرا و واگرا توصیه میشود از بکاربردن این دو سیستم با هم
در یک قاب پرهیز شود.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:51 PM
اگر بار جانبی را بروش استاتیکی معادل
توزیع کنیم باید ابتدا مرکز جرم سازه را تعیین کرده سپس بار زلزله ای که ناشی از
توزیع بر اساس سختی قاب ها و از روی برش پایه و میزان وزن در هر تراز میباشد به
مرکز جرم سازه در هر تراز وارد کنیم. (این عملیات بصورت دستی میبایست محاسبه
شوند). با تعیین مرکز سختی بروش ذکر شده در پست قبل و بروش دستی و یا از روی حداقل
برون محوریت موجود یعنی 5% طول بعد سازه در هر امتداد میزان لنگر پیچشی را برای 4
حالت بار Epx-Epy-Enx-Eny همراه با بار جانبی بطور بارگرهی در
مرکز جرم هر تراز وارد مینماییم.
اما اگر از امکان توزیع خودکار بار
زلزله که در Sap , Etabs آمده استفاده کنیم (که در اینصورت
لنگر پیچشی وارد بر مرکز جرم مجهول خواهد ماند چون برای لنگر پیچشی نیاز به تعیین
نیروی زلزله وارد بر هر تراز خواهیم داشت اما طبق بند 3-3-10-4 آیین نامه 2800
میتونیم از لنگر پیچشی بپرهیزیم بشرطیکه برون مرکزی نیروی جانبی طبقه در طبقات
بالاتر از هر طبقه کمتر از 5%بعد سازه در آن طبقه در امتداد عمود
بر نیروی جانبی باشد)عبارت
User Cofficent در حالت تعریف
بار زلزله را انتخاب نموده ودر
Modify Lateral Load آن ضریب C را مربوط به هر جهت با میزان برون محوریت(همان پیش فرض 0.05) و تغییر +و- به عنوان تعریف حالات بار
EN یا
EP وارد میکنیم. این حالات بار در توزیع
بار زلزله و لنگر پیچشی مربوطه به هر تراز مورد استفاده قرار میگیرد.ضمن اینکه در
ترکیبات بار میتوان با داشتن این حالات بار تنظیمات مربوط به در نظر گرفتن 100%
بار در یک جهت و 30% در جهت مقابل را منظور میکنیم.البته طبق 2800 برای حالت بار
جهت 30% نیازی به در نظر گرفتن اثر برون محوریت نیست برای مثال Exn+0.3Ey
طبق تبصره 1 بند1-9-4 آیین نامه 2800
چنانچه ساختمان از 8 طبقه و یا ارتفاع آن از 30 متر کوچکتر باشد بجای توزیع بار
بنسبت سختی عناصر باربر جانبی،میتوان قاب های مهاربندی را برای 100% بار زلزله و
نیز با حذف مهاربند ها و اعمال 30% از بار زلزله کل میباست قاب های خمشی موجود
بتواند این 30%بار جانبی را تحمل نمایند.لازم به ذکر است در صورت انتخاب روش تحلیل
دینامیکی طیفی نیز میبایست این ترکیب بار100 و 30% در دو جهت عمود بر هم نیز لحاظ
گردد یا اینکه در زوایای بحرانی بار زلزله عمود بر سازه برهم وارد آید.همچنین باید
در همین دو امتداد نیز بار افقی به شالوده انتقال یابد.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:52 PM
برای تعین مرکز جرم بروش دستی میبایست
پس از بارگذاری و تعیین بار های مرده و زنده طبق آیین نامه وزن کف طبقات را با
ترکیب بار 20% بار زنده + تمام بار مرده بدست بیاورید(البته طبق جدول 7-1 مبحث 6
این درصد برای مراکز تجاری و پر ازدهام 40% بار زنده تعریف شده است) وسپس در جرم
کل هر کف ، مرکز جرم در هر تراز را با حساب این وزن+جرم دیوارهای داخلی و خارجی
تعیین نمایید.که از مقایسه مرکز جرم میان طبقات و بام (که شاید اندک تفاوتی با هم
داشته باشند) نهایتا مختصات مرکز جرم سازه را بدست آورید. البته Etabs نیز قادر است نا پس از تنظیم ترکیبات بار مورد نظر در منوی Define/Mass Source پس از تحلیل سازه از روی خروجی آنالیز
که درمنوی Display/Set
Output Table Mode…/Building Output در
خروجی نتایج آنالیز مختصات مرکز جرم سازه مورد نظر را تعیین نمایید.
تعیین مرکز سختی:
سختی هر قاب خمشی با تعداد ستون های
آن نسبت مستقیم دارد و قاب دارای دیوار برشی نیز سهم بسیاری در تحمل بار جنبی در
همان راستای دیوار برشی خواهد داشت.
اما جهت تعیین سختی قابها به شکل
جداگانه و دقیق تر،قاب ها هریک بطور جداگانه در نرم افزار تحلیل می شود و با اعمال
بار متمرکز مثلا 100 تن به بالا ترین نقطه قاب(به هرکجا میتوان بار متمرکز را وارد
نمود بشرطی که جابجایی همان نقطه خوانده شود)و با آنالیز قاب تغییر مکان آن نقطه
را بدست می آوریم.سختی قاب عبارتست از:
U- جابجایی نقطه اعمال بار K=P/U
چنانچه فاصله میان مرکز سختی و مرکز
جرم در هر تراز از 5% بزرگترین طول در آن ترازبیشتر باشد طبق آیین نامه میبایست
لنگر ناشی از این برون محوریت را در نیرویی که بطور مجزا از بار جانبی به هر قاب
وارد می آید رادرنظر گرفت که با توجه به این مقدار لنگر برون محوریت مربوط به
نیروی جانبی را برای هر قاب توزیع میکنیم.همچنین لنگر پیچشی ناشی از برون محوریت
در هر تراز به مرکز جرم در آن تراز اعمال خواهد شد.
.
برای تعیین مرکز سختی از طریق نرم
افزار می توانید پس از آنالیز سازه در نرم افزار
Etabs از طریق
Display>show tables>… در
جدول نمایش داده شده
center mass rigidity- Cm مرکز
جرم و Cr مرکز سختی سازه را نشان میدهد.برای
مشاهده سهم هر قاب از نیروی جانبی درEtabs
میتوانید با انتخاب ستون های هر قاب و
اجرای دستور Section Cut مقادیر برش جانبی توزیع شده در هر طبق
را مشاهده نمایید.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:54 PM
مقدار بار بستگی به نوع آسانسور
انتخابی دارد.برای بدست آوردن وزن آسانسور با توجه به ظرفیت آن بایستی به جدول
شماره 1 پیوست 2 مبحث پانزدهم مقررات ملی ساختمان ( آسانسور ها و پله برقی )
مراجعه بنمایید .بر اساس بندی در همین آیین نامه بایستی کلیه نیروی های وارده به
سازه بر اثر آسانسور برای لحاظ نمودن ضربه های دینامیکی 100% افزایش یابد. البته
این بار نسبت به بقیه بارهای وارد بر سازه زیاد نیست . میزان بار زنده برابر 400 و
میزان بار مرده توسط مشخصات فنی شرکت سازنده مشخص میشه که میشه بصورت عمومی برای ساختمانهای
5 طبقه 800 تا 1000 کیلو در نظر گرفت و این بارها به نبشی ها و از اونجا به چاله
آسانسور انتقال پیدا میکنند. و در نهایت بار آسانسور را باید تنها به صورت 4 بار
متمرکز به ستون های دور باکس آسانسور (نبشی ها) در طبقه آخر (خرپشته)اعمال نمود.
معمولا بار آسانسور به میزان 1.5 تن و با اعمال ضریب ضربه 2 اعمال میگردد.
نحوه انتقال بار آسانسور:
در عمل نیروی آسانسور بین تیر هایی که
در اطراف داکت قرار داده می شوند و شاستی آسانسور هم به این تیر ها متصل می گردد
منتقل می گردد اما از لحاظ فنی در اطاقک آسانسور تکیه گاه هایی که در اطراف حفره
آسانسور قرار دارند و نیروی وزن اطاقک به این تکیه گاه ها وارد می شود نیروی کلی
را تحمل می نمایند آسانسورهای معمولی از چهار عدد نبشی برای دور باکس آسانسور
استفاده میشود. این نبشی ها در تراز طبقات به تیرهای سقف مهار میگردند.
اتصال آسانسور به سازه:
سازه آسانسور تنها از یک وجه به سازه
اصلی متصل است. برای طراحی اتصالات آسانسور جدولی داریم که مثلاً میگه اگه ظرفیت
آسانسور ما 6 یا 8 نفره هست از چه نبشی ، از چه ریل راهنمایی ، از چه براکتی و ...
استفاده کنیم.در مورد نحوه اتصال : بصورت عمومی در ساختمانهای بتنی با قرار دادن plate توی تیر یا هر جایی که قابلیت اتصال داره بوسیله شاخک هایی
نبشی های آسانسور رو به اونها جوش میکنند .نبشی فقط نقش ریل دارد و باربر
نیست.سازه آسانسور به مهاربند نیاز ندارد یک دیافراگم داریم با باری محوری که توسط
کابل تحمل میشود و به تیر های دور باکس واقع در خرپشته وارد منتقل میشود.
sمعمولا از مدل سازی اثر اسانسور در etabs صرف نظر میشود .چون سازه آسانسور کاملا جدا از سازه می باشد
بهتر است فنداسیون آن نیز بصورت جداگانه طراحی شود. چاله آسانسور باید در تمامی
موارد تعبیه گردد و در طراحی پی باید محل چاله آسانسور در نظر گرفته شود.
نحوه مدل کردن چاله آسانسور در SAFE :
چاله آسانسور در نرم افزار Safe تنها یه صورت یک بازشو تعریف شده و با توجه به سادگی طراحی
دستی ان امکان پذیر است. همچنین در پی های گسترده با تنظیمات در بخش Detailing می توان آرماتورهای گوشه های باز شو را مطابق ایین نامه بدست
آورد .چون نرم افزار
SAFE قادر به طراحی در حالتی که در پی
اختلاف تراز وجود دارد، نیست و سطح را در یک تراز در نظر می گیرد...شاید بهترین
راه طراحی دستی چاله آسانسور باشد، ولی چون چاله آسانسور ابعاد کوچکی دارد می توان
عملکرد آن را با پی یکنواخت در نظر گرفت و پی را کلا در یک تراز طراحی کرد....اگر
ابعاد چاله آسانسور بزرگ باشد به صورتی که عملکرد آن مجزا از پی باشد می توان چاله
را به صورت یک پی مجزا در نرم افزار مدل و طراحی کرد
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:55 PM
راه پله ها میتوانند هم فلزی و هم
بتنی ودر دو نوع دو طرفه یا سه طرفه اجراء گردد.توزیع بارراه پله های بتنی و
فولادی دو طرفه و سه طرفه همانند هم خواهد بود. و برای هر کدام طراحی شمشیری ها و
تیر های پاگرد جداگانه پس از آنالیز سازه انجام میشود.پله فلزی به دو طریق متداول
استفاده از طاق ضربی آجری و یا دال مرکب بتنی کامپوزیت میتوان اجراء نمود. دال پله
مرکب همانند سقف طاق ضربیست با این تفاوت که بجای آجر از دال بتنی استفاده میشود.
اتصالات تیرهای پله به سازه در همه
حالات مفصلی بوده و پله ها تنها بار ثقلی را تحمل میکنند.بهتر است دال کف پاگرد
نیم طبقه جزء دیافراگم صلب تراز طبقات منظور نگردد و از مدلسازی آن در Etabs پرهیز شود و تنها بارهای متمرکز یا گسترده انتقالی به تیرهای تراز
طبقات و پاگرد نیم طبقه منتقل میگردد.
راه پله دو طرفه:
برای بارگذاری و توزیع بار حاصل از
راه پله دو طرفه میبایست بار هر رمپ بصورت واحد سطح محاسبه و به تیر شمشیری کناری
انتقال یابد .ولی چون این شمشیری را در
Etabs مدل نمیکنیم بار خطی آنرا بصورت 4 بار
مترکز به 4 گره انتهایی پانل مستطیلی یک طرف راهپله وارد می آوریم که در مجموع بار
راه پله به 8 بار متمرکز تقسیم شده واین 8 بار بطور نقطه ای 4 بار به تیر راهپله
در تراز طبقه و 4 بار به تیر تراز نیم طبقه اعمال میگردد. در این حالت بدیهیست
اندکی اضافه وزن به جهت اضافه نمودن بار پله به محل پاگرد نیم طبقه در محاسبات
بوجود خواهد آمد که از آن میگذریم.ادامه مراحل طراحی شمشیری راه پله و تیر پاگرد
از روی نتایج تحلیل و بصورت دستی انجام خواهد گرفت.
راه پله سه طرفه:
- برای سازه فولادی تیر های دو طرف به
صورت دو تا شمشیری سرتاسری با حساب کف پاگرد اجرا میگردد و سپس شمشیری میانی از
ناحیه وسط به این دو جوش میشود.
- برای سازه های بتنی بهتر است دیوار
برشی (در جهتی که شمشیری دو تا پاگرد میبایست باشد) قرار گیرد تا با توجه به سختی
زیاد دیوار برشی بار های متمرکز ناشی از دو تا دال پاگرد و نیز بار هایی که به
شمشیری میانی وارد می آید توسط دیوار برشی تحمل گردد.
اما اگر هم برای تحلیل دستی و سپس
طراحی دستی این شمشیری ها مشکل دارید میتوانید با استفاده از روشی که مفصل تر آن
همراه با طراحی در پروژه فولاد بنده که در وبلاگ نیز موجود میباشد مراجعه کنید تا
اطلاعات کافی دریافت نمایید.
برای بارگذاری راه پله های 3 طرفه
میبایست بارهای متمرکز تکیه گاهی تیر شمشیری را در دو انتها محاسبه نمود.برای این
منظور اتصال دو انتهای تیر شمشیری به ستون را مفصلی میگیریم.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:57 PM
طبق آیین نامه های ملی طراحی سازه
فولادی به روش تنش مجاز و طراحی سازه های بتنی بر مبنای آیین نامه آبا به روش حدی(LRFD) میباشد. برای طراحی سازه بتنی در نرم افزار بروش ACI از روش مقاومت نهایی استفاده میشود. به جهت یکی شدن روش طراحی
سازه بتنی و نیز شباهت بیشتر آیین نامه
CSA کانادا از این آیین نامه در طراحی
سازه بتنی با Etabs و
Safe استفاده میکنیم.به این منظور در طراحی
سازه فلزی به بزرگترین لنگر یا برش از روی ترکیب بار ها برای طراحی تیر یا ستون
فلزی نیاز داریم درحالیکه که برای طراحی دستی اعضای سازه بتنی به نتایج حاصل از
پوش لنگر و برش تیر و ستون سازه بتنی نیازمندیم.
چنانچه در
ETABS از آیین نامه
AISC در طراحی سازه های فلزی استفاده شود.
به صورت خودکار طبق تعریف در پیشفرض تنظیمات آیین نامه ،افزایش تنش مجاز برای
ترکیب بار دارای زلزله لحاظ میشود و لازم نیست که این ضریب در بارها وارد شود.توجه
کنید چنانچه با نیرویی که از
ETABS بدست می آید ، بخواهید طراحی را کنترل
کنید ،باید تنش مجاز را در 1.33 ضرب کنیم.
در صورت استفاده از آیین نامه UBC برای طراحی سازه فلزی باید ضرایب 0.75 در ترکیبات بار شامل بار
زلزله اعمال شود اما در آیین نامه
AISC نیازی به این ضرایب نیست و برنامه
ضریب کاهش 0.75 بار را به صورت افزایش 1.33 تنش مجاز لحاظ خواهد کرد.
آیین نامه
UBC مشابه آیین نامه
AISC میباشد و تنها ترکیبات بار و ضوابط
لرزه ای آن متفاوت است .با تعریف آیین نامه
UBC مطابق توضیحات ذکر شده میبایست در
ترکیب بارهایی که شامل نیروی زلزله میباشند همگی در 0.75 ضرب گردند
-ترکیب بار ها به ازای حالت بحرانی
سازه با لحاظ همه "می توان" های آیین نامه ای و برای سازه نامنظم با در
نظر گرفتن برون محوریت تصادفی و نیز توزیه 100% و 30% نیروی زلزله در جهات عمود هم
در نظر گرفته شده است وطبق 2800
حالت بارزلزله طرف 30% نیازی به در
نظر گرفتن برون محوریت برای آن نیست یعنی تنها
Ex , Ey و نیز نیرو های زلزله میبایست در
دوجهت رفت و برگشت اعمال شوند.
قبل از شروع به طراحی سازه میبایست
ابتدا ترکیبات بار پیشفرض برنامه از لیست ترکیب بارهای طراحی حذف گردد.همچنین چون Etabs با انتخاب حداکثر تعداد تکرارعملیات تحلیل و طراحی Maximum Auto Iteration در واقع به تعداد دفعات وارده در صورت
انتخاب مقاطع انتخاب خودکار
Auto Select ،به تعداد دفعات
عملیات تحلیل و طراحی را تکرار میکند تا مقاطع تحلیل و طراحی یکسان شود و Etabs با انتخاب مقاطع
Auto Select و این گزینه در تنظیمات آیین نامه ای
،با هر بار طراحی و تعویض مقاطع از لیست انتخاب خودکار،تحلیل و طراحی مجدد،
ترکیبات بارهای خودکار را بطور خودکار به ترکیبات باری که بطور دستی تعریف نمودیم
اضافه میکند،لذا میبایست از انتخاب مقاطع تیر ها و ستون ها برای طراحی در لیست
انتخاب خودکار Auto Select صرفنظر شود تا انتخاب حداکثر تعداد
تکرار عملیات تحلیل و طراحی بی تاثیر شود.
-مطابق توضیحات ذکر شده حالات بار
حداکثر شامل D , L , Ex , Ey, Ez , Epx ,Enx , Epy
, Eny خواهد بود.البته چنانچه از بار زنده
کاهش یافته استفاده کنیم حالت بار
RL و نیز اگر سقف کامپوزیت تعریف گردد
حالت بار SD یه مهنی بار مرده پس از ساخت نیز به
حالات بار قبل اضافه میگردد-
بدیهیست چنانچه فاصله مرکزجرم و مرکز
سختی 5% >بعد پلان و ارتفاع سازه< 18 متر(5طبقه) منظم در پلان باشد نیاز به در نظر گرفتن حالات بار Epx ,Enx , Epy , Enyنیست.
ترکیبات بار سازه فلزی طبقAISC:
Dead / Dead+Live
D+L +Exp+0.3Ey / D+L - Exp+0.3Ey / D+L + Exn+0.3Ey / D+L- Exp+0.3Ey
D+L +Exp-0.3Ey / D+L – Exp-0.3Ey / D+L + Exn-0.3Ey / D+L- Exp-0.3Ey
D+L +Eyp+0.3Ex / D+L -Eyp+0.3Ex / D+L +Exp+0.3Ex / D+L -Eyp+0.3Ex
D+L +Eyp-0.3Ex / D+L –Eyp-0.3Ex / D+L +Exp-0.3Ex / D+L –Eyp-0.3Ex
D+Exp+0.3Ey / D- Exp+0.3Ey / D + Exn+0.3Ey / D - Exp+0.3Ey
D +Exp-0.3Ey / D – Exp-0.3Ey / D + Exn-0.3Ey / D - Exp-0.3Ey
D +Eyp+0.3Ex / D -Eyp+0.3Ex / D +Exp+0.3Ex / D -Eyp+0.3Ex
DL +Eyp-0.3Ex / D –Eyp-0.3Ex / D +Exp-0.3Ex / D –Eyp-0.3Ex
ترکیبات بار وقتی بار قائم Ez
داریم منتها برای سادگی اینجا ترکیب
بارهای مربوط به Epx ,Enx , Epy ,
Eny نیامده
:
D+L+EXP+0.3EY+0.3EZ / D+L- EXP+0.3EY+0.3EZ / D+L+EXP-0.3EY+0.3EZ
D+L-EXP-0.3EY+0.3EZ / D+L+EXN+0.3EY+0.3EZ / D+L- EXN+0.3EY+0.3EZ
D+L+EXN-0.3EY+0.3EZ / D+L-EXN-0.3EY+0.3EZ /D+L+EYP+0.3EX+0.3EZ
D+L- EYP+0.3EX+0.3EZ / D+L+EYP-0.3EX+0.3EZ /D+L-EYP-0.3EX+0.3EZ
D+L+EYN+0.3EX+0.3EZ / D+L- EYN+0.3EX+0.3EZ / D+L+EYN-0.3EX+0.3EZ
D+L-EYN-0.3EX+0.3EZ / D+EXP+0.3EY-0.3EZ / D- EXP+0.3EY-0.3EZ
D+EXP-0.3EY-0.3EZ / D-EXP-0.3EY-0.3EZ /D+EXN+0.3EY-0.3EZ
D- EXN+0.3EY-0.3EZ / D+EXN-0.3EY-0.3EZ / D-EXN-0.3EY-0.3EZ
D+EYP+0.3EX-0.3EZ / D- EYP+0.3EX-0.3EZ / D+EYP-0.3EX-0.3EZ
D-EYP-0.3EX-0.3EZ / D+EYN+0.3EX-0.3EZ / D- EYN+0.3EX-0.3EZ
D+EYN-0.3EX-0.3EZ / D-EYN-0.3EX-0.3EZ / D+L+0.3EX+0.3EY+EZ
D+L-0.3EX+0.3EY+EZ / D+L+0.3EX-0.3EY+EZ / D+L-0.3EX-0.3EY+EZ
D+0.3EX+0.3EY-EZ / D-0.3EX+0.3EY-EZ / D+0.3EX-0.3EY-EZ / D-0.3EX-0.3EY-EZ
ترکیبات بار بهره برداری (کنترل تنش
زیرخاک ، آپلیفت و حذف کشش)
D + L
0.75(D+L +Exp+0.3Ey) / 0.75(D+L - Exp+0.3Ey) / 0.75(D+L + Exn+0.3Ey) /
0.75(D+L- Exp+0.3Ey)
0.75(D+L +Exp-0.3Ey) / 0.75(D+L – Exp-0.3E)y / 0.75(D+L + Exn-0.3Ey) /
0.75(D+L- Exp-0.3Ey)
0.75(D+L +Eyp+0.3Ex) / 0.75( D+L -Eyp+0.3Ex) / 0.75( D+L +Exp+0.3Ex) / 0.75(D+L
-Eyp+0.3Ex)
0.75(D+L +Eyp-0.3Ex) / 0.75(D+L –Eyp-0.3Ex) / 0.75(D+L +Exp-0.3Ex) / 0.75(D+L
–Eyp-0.3Ex)
ترکیبات بارگذاری بتن آیین نامه آبا
)روش ضرائب بار و مقاومت) با حساب برون
محوریت:
1.25D / 1.25 D + 1.50 L
D + 1.2 L +1.2 EXP / D + 1.2 L +1.2 EXN / D + 1.2 L – 1.2 EXP
D + 1.2 L – 1.2 EXN / D + 1.2 L +1.2 EYP / D + 1.2 L +1.2 EYN
D + 1.2 L – 1.2 EYP / D + 1.2 L – 1.2 EYN / D0.85 +1.2 EXP
D0.85 +1.2 EXN / D0.85 –1.2 EXP / D0.85 –1.2 EXN
D0.85 +1.2 EYP / D0.85 +1.2 EYN / D0.85 –1.2 EYP /D0.85 –1.2 EYN
0.85 D + 1.2 (EXP + 0.3EY ) / 0.85D + 1.2 (EXP - 0.3 EY )
0.85D - 1.2 (EXP + 0.3EY ) / 0.85D - 1.2 (EXP - 0.3 EY )
D0.85 + 1.2 (EXN + 0.3EY ) / D0.85 + 1.2 (EXN - 0.3EY )
D0.85 – 1.2 (EXN + 0.3EY ) / D0.85 – 1.2 (EXN - 0.3EY )
D0.85 + 1.2 (EYP + 0.3EX ) / D0.85 + 1.2 (EYP - 0.3EX )
D0.85 – 1.2 (EYP + 0.3EX ) / D0.85 – 1.2 (EYP - 0.3EX )
D0.85 + 1.2 (EYN +0.3EX ) / D0.85 + 1.2 (EYN - 0.3EX )
D0.85 – 1.2 (EYN +0.3EX ) / D0.85 – 1.2 (EYN - 0.3EX )
D + 1.2 L +1.2 (EXP + 0.3EY) / D + 1.2 L +1.2 (EXP - 0.3 EY)
D + 1.2 L – 1.2 (EXP + 0.3EY) / D + 1.2 L – 1.2 (EXP - 0.3 EY)
D + 1.2 L + 1.2 (EXN + 0.3EY ) / D + 1.2 L + 1.2 (EXN - 0.3EY )
D + 1.2 L – 1.2 (EXN + 0.3EY ) / D + 1.2 L – 1.2 (EXN - 0.3EY )
D + 1.2 L + 1.2 (EYP + 0.3EX ) / D + 1.2 L + 1.2 (EYP - 0.3EX )
D + 1.2 L – 1.2 (EYP + 0.3EX ) / D + 1.2 L – 1.2 (EYP - 0.3EX )
D + 1.2 L + 1.2 (EYN +0.3EX ) / D + 1.2 L + 1.2 (EYN - 0.3EX )
D + 1.2 L – 1.2 (EYN +0.3EX ) / D + 1.2 L – 1.2 (EYN - 0.3EX )
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 12:59 PM
مهاربند ها بر دو نوع اند: مهاربند
های هم محور(ضربدری-مهاربند شکل 7و8) -مهاربند های غیر هم محور(زانویی و...)
که رفتار مهاربند های هم محور صلب ولی
رفتار مهاربندهای غیر هم محور انعطاف پزیر است که بنا بر آیین نامه استفاده همزمان
از این دو نوع مهاربند برای تحمل بار جانبی در یک جهت ممنوع میباشد.
برای تحلیل بادبند برش طبقه بر تعداد
اعضای قطری بادبندها تقسیم میگردد و به عنوان مولفه افقی یکی از قطری ها منظور
میگردد.سپس در نسبت ارتفاع طبقه به دهانه ضرب میگردد تا مولفه قائم بدست آید.
برای طراحی بادبندها ترکیب باری که
نیروی فشاری بیشتری ایجاد میکند بحرانی تر بوده و معمولا کشش کنترل کننده نیست.
درطراحی بادبندها ضوابط ویژه آیین
نامه 2800 و مبحث 10 در نظر گرفته شود از قبیل:
دقت شود فاصله بین لقمه ها طبق بند ب
10-1-5-4 بر اساس لاغری مجاز 123 کیلوگرم بر سانتی متر مربع برای پروفیل تک بادبند
بدست می آید.
مهاربند های 7و8 باید برای 1.5 برابر
نیروی زلزله طراحی گردند وتیر هایی که در دهانه این بادبندها قرار میگیرند باید
بتوانند بدون حضور بادبندها بارثقلی را تحمل نمایند بنابراین تیرهای این بادبند ها
باید پس از طراحی سازه قدری قویتر از قبل درنظر گرفته شوند.
بهتر است مهاربند ها در دهانه های
میانی قاب قرار داده شوند تا به دلیل بیشتربودن نیروی ثقلی در این ستون ها احتمال
بلند شدگی این ستون ها کاهش یابد.
برای طراحی اعضای مهاربندی میبایست
ضوابط ویژه بند 10-3-10-2 مبحث 10 منظور گردد و تنش مجاز در ضریب کاهش B ضرب گردد.
از تحلیل بادبند ها و تعیین سختی قاب
دارای مهاربندی به نتایجی رسیده شد که عبارتند از
:
-بکار بردن بادبندها میتواند تا 10
درصد بر سختی قاب بیافزاید و استفاده از بیش از یک ردیف بادبند هم می تواند به
همین اندازه در بالا بردن سختی قابها مفید باشد.
-چنانچه قابی با مهاربند اجرا شود
میبایست حتما اتصالات تیر به ستون آن از نوع مفصلی اجرا گردد تا لنگری از تیرها به
ستون انتقال نیابد.
-در صورت استفاده از بادبند در قاب
میبایست ستونهای طرفین بادبند برای تحمل لنگر ناشی از بارهای جانبی مقاوم طرح شوند
برای مشاهده نتایج حاصل از عکس العمل
های تکیه گاهی در کف ستون ها و کنترل آپلیفت و بلند شدگی ستون ها میتوان نتایجSupport Reaction حاصل را در خروجی نرم افزار تحت ترکیب
بار Envelope برای حداکثر مقادیر مشاهده نمود که
مقادیر Fz برای گره های کف ستون چنانچه منفی
گردد به این معناست که در ستون نیروی آپلیفت بوجود آمده است .با کاهش فواصل دهانه
های بادبندی و افزایش بکار گیری مهاربند و استفاده از سیستم های با ضریب رفتار
بزرگتر( برای مثال استفاده از بادبندهای واگرا با
R=7 بجای بادبندهای همگرا با R=6) در سازه میتوان مقدار بلندشدگی سازه را کاهش داد و ضریب
اطمینان در مقابل واژگونی افزایش داد.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 01:00 PM
برای مشاهده جابجایی نسبی طبقات در
برنامه Etabs میبایست پس از آنالیز سازه از منوی Display--Show Deformed Shape را انتخاب نمایید و با انتخاب حالت
بار های زلزله در جهات اصلی
EQx ,EQy و کلیک راست نمودن روی نقاط انتهایی
طبقات مقادیر Drift طبقات را ملاحظه نمایید.
برای مشاهده و کنترل نتایج میبایست از
منوی Display---Show
Tables گزینه Displacements را
فعال نموده و سپس یکی از بارهای زلزله را انتخاب و در پنجره نمایش داده شده Diaphragm CM Displacements را فعال نمایید و جابجایی مرکز جرم را
مشاهده ننمایدد.
توجه نمایید این مقادیر جابجایی کل
میباشند و برای کنترل به جابجایی نسبی طبقات
Drift نیازمندیم که با کم کردن جابجایی هر
دو طبقه روی هم جابجایی نسبی همان طبق بدست می آید و در 0.7R ضرب
میکینم تا جابجایی در حالت غیر ارتجاعی را بدست بیاوریم و از تقسیم آن بر ارتفاع
طبقه و سپس مقایسه با مقادیر 0.025 (وقتی
T از 0.7 ثانیه کمتر است) و 0.02 (وقتی T از 0.7 ثانیه بیشتر است) میتوان جابجایی نسبی مراکز جرم طبقات
را کنترل نمایید.
برای ساختمان های با زمان تناوب کمتر
از 0.7 ثانیه باید تغییر مکان محاسبه شده از نرم افزار درR 0.7 ضرب
شود و با مقدار مجاز که 0.02 یا 0.025 ارتفاع طبقه است مقایسه شود. البته باید
تغییر مکان مرکز جرم طبقه را با مقدار مجاز مقایسه کنید. برای اینکه کلیه گره های
هر تراز یک میزان تغییر مکان دهند میبایست پس از انتخاب جداگانه گره های هر تراز
از منویAssign>joint/point/Rigid
Diaphragmرا انتخاب نمایید.
باکاهش مرکز جرم و مرکز سختی، بزرگتر
کردن مقاطع عناصر مقاوم در برابر زلزله، استفاده از سیستمهای سختتر (دیوار برشی یا
بادبند) و ... میتواند تغییر مکان جانبی سازه را کاهش داد
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 01:02 PM
برای تعیین نیروی زلزله دو روش متداول
معادل استاتیکی و دینامیکی وجود دارد.
روش دینامیکی که برای ساختمان های
بالای 50 متر میباشد خود دارای دو روش طیفی و تاریخچه زمانی میباشد که در روش طیفی
با استفاده از طیف بازتاب زلزله و مشخصات زمین پریود ها و فرکانس های لرزش هنگام
زلزله تعیین می گردد و از روی آن شتاب مبناتعیین میگرددو بروش آنالیز ماتریسی سازه
میتوان جابجایی ها و نیروی طبقه را تعیین نمود.
در روش استاتیکی معادل با محاسبه
پریود سازه برای سازه های فلزی با مهاربند یا با قاب خمشی در دوجهت، بازتاب سازه
تعیین می گردد. و با داشتن اطلاعاتی چون نوع خاک در محل و میزان اهمیت سازه،نوع
سیستم و ضریب رفتار سیستم در هر جهت می توان شتاب مبنا و برش پایه را در دو جهت
تعیین نمود و با داشتن وزن هر طبقه و تقسیم برش پایه به ازای وزن هر طبقه مقادیر
نیروی زلزله را در هر جهت تعیین می کنیم.
V=CW , C= ABI/R
نحوه اعمال ضریب
C در
Etabs :
در نرم افزار در هنگام تعریف بار زلزله Ex , Ey ,… میبایست از منوی مربوطه نحوه توزیع باررا از بین انتخاب های
زیر برگزید:
None : این انتخاب زمانی انجام میشود که
نیروهای زلزله در هر تراز دستی محاسبه و اعمال شود
User Cofficient : این انتخاب
زمانیست که ما از روش معادل استاتیکی برای توزیع نیروی زلزله استفاده می خواهیم
کنیم
اما مطابق آیین نامه 2800 اگر زمان
تناوب سازه از 0.7 ثانیه بیشتر شود دیگر نمی توان از گزینه
User Coefficient برای توزیع
بار زلزله استفاده نمود چراکه اثر نیروی شلاقی در این حالت توسط برنامه درنظر
گرفته نمی شود و برای حل این مشکل میتوان برای توزیع بار زلزله از آیین نامه UBC 94 یا
UBC97 استفاده کرد.در آییا نامه UBC کافیست ضریب بازتاب با ضریب بازتاب 2800 یکسان شود که با مشابه
قرار دادن همه پارامترهای
UBC با پارامترهای ذکر شده در ضریب C آیین نامه 2800 تنها کافیست مقدار
S=2T^(2/3) قرار داده شود اما چون در قسمت ویرایش Site Cofficient امکان معرفی اعداد اعشاری وجود ندارد مقدار آن را با ضریب
اهمیت عوض میکنیم که با توجه به خطی بودن رابطه مشکلی ایجاد نمی شود.این معادل
سازی به شرطی صحیح است که ضریب
B از 2.5 کمتر شود.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 01:03 PM
جهت تیر ریزی سازه فلزی
مطابق آنچه در کتاب تکنیک های مدل
سازی،تحلیل و طراحی کامپیوتری مهندس باجی ذکر شده است در سازه فلزی با سیستم یک
طرف قاب خمشی و طرف دیگر قاب مهاربندی،به دلیل سختی بیشتر قاب مهاربندی می بایست
جهت توزیع بار های ثقلی را به سمت قابهای مفصلی مهاربندی گرفت . قاب خمشی باید هم
بار ثقلی و هم بار جانبی را خود تحمل نماید و این در حالیست که درقاب مفصلی
مهاربند ها وظیفه حمل و انتقال بار های جانبی به زمین را دارند و با این حساب
تیرهای قاب مفصلی توانایی بیشتری برای حمل بار ثقلی خواهند داشت.
جهت تیر ریزی و اتصال تیرهای حمال
بهتر است روی بال ستون ها باشد چراکه جوش شدن تیرهای حمال خمشی روی بال ستون ها از
لحاظ اجرایی مناسب تر بوده و از ایجاد اتصال تیر حمال روی جان ستون ها جلوگیری
خواهد شد.
جهت تیر ریزی سازه بتنی
به علت انتخاب کف صلب و یکپارچه بودن
کف طبقات به دلیل دال بتنی کف بنابراین لازم است تا صلبیت طبقه هم به صورت یکپارچه
در بین تیرهای کف توزیع شود که برای این منظور بهترین گزینه استفاده از تیر ریزی
شطرنجی میباشد.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 01:04 PM
1)تحت بار قائم
1-الف)قاب خمشی:
برای تحلیل دستی قابها تحت بار قائم
دو روش کلی متداول است:1-روش قاب جزء 2-روش یکدهم دهانه
که دراین تحلیل از روش قاب جزء
استفاده شده است :
در این روش تیرهای هر طبقه به صورت
جزئی از کل قاب جداگانه بیرون آورده و بصورت یکسره برای هر طبقه از روشها ی
گوناگون تحلیل تیرهای نامعین تحلیل میگردد.. درتحلیل دستی قاب تحت بار قائم لنگر
بوجود آمده در انتهای تیر های کناری و اختلاف لنگر بوجود آمده تحت اثر بار قائم در
تیرهای میانی به منزله لنگر و متقابلا برش انتقال یافته به ستون ها میباشد.ضمنا
نیروی محوری ستون ها از سطح بارگیر ستون در سقف ها تعیین میگردد.
1-ب)قاب مفصلی:
در تحلیل قاب های مفصلی با مهاربند یا
بدون مهاربند به روش دستی از روش زیر با محاسبه ) تعیین میگردد lلنگر
وسط دهانه ql2/8 =
همانطور که ملاحظه میشود به علت دوسر
مفصل بودن هیچگونه لنگری در انتهای تیر ها از بار ثقلی ایجاد نخواهد شد بنابراین
برش و لنگر انتقال یافته ناشی از بار قائم به ستون از قاب مفصلی را میشود ناچیز
شمرد.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 01:06 PM
2-الف)قاب خمشی:
برای تحلیل قاب به صورت تقریبی در
مقابل بارهای جانبی دو روش وجود دارد:
-روش کانتیلیور و روش پرتال
روش کانتیلیور برای قابهای با ارتفاع
زیاد(بیش از 5 طبقه) مفید میباشد. در روش پرتال برش هر طبقه به نسبت دهانه های
بارگیر هر ستون تقسیم شده و برش ستون مورد نظر در آن طبقه را میدهد و این در
صورتیست که در نرم افزارSap برش طبقه به نسبت یکسان در بین
ستونهای طبقه تقسیم میشود .بنابراین لنگر وارد بر ستون های هر طبقه در سپ که از
حاصلضرب برش ستون ها تا فاصله نقطه عطف ستون تا انتهای گیردار ان میباشد برای ستون
های هر طبقه یکسان میباشد
-نقاط عطف ستونها در طبقات در وسط آن
تقریب زده میشود و در طبقه همکف به دلیل انتها مفصلی بودن ستون ها در سازه های
فلزی برش ستون ها در کل ارتفاع طبقه همکف ضرب میشود تا لنگر وارد بر ستون های قاب
تحت بار جانبی تعیین گردد.در تحلیل دستی نیروی محوری ستون ها بجز در ستوهای
ابتدایی انتهایی مابقی صفر میباشد.تحلیل جانبی تنها برای قابهای خمشی و از روی
برابری ممانهای وارده از برش ستون و تیر های اطراف هر گره تعیین میگردد.
2-ب)قاب مفصلی:
همانطور که گفته شد بدلیل اتصالات
مفصلی تبرو ستون ها در فابهای با مهاربندی و جابجایی های زیاد در گره ها مقادیر
برش و لنگر ایجاد شده در ستون ها و تیرها تحت بار جانبی بسیار ناچیز است چراکه در
قابهای مفصلی نمی توان از روش پرتال یا هر روش تحلیلی دیگر از برابری لنگرها در
محل تکیه گاه ها استناد نمود.برای توزیع بار زلزله بین مهاربندها در هر طبقه تفاضل
نیروی برشی تراز بالا و پائین (نیروی افقی طبقه) بین مهاربندهای اون طبقه توزیع
میشود.در قابهای مفصلی نیروی محوری ستونهای اطراف بادبندی ها ناشی از لنگر وارده
از نیروهای جانبی را میبایست محاسبه نمود.که پس از تحلیل بادبند ها و تعیین نیروی
محوری آنها میبایست نیروی محوری ستونهای اطراف بادبند ها برای نیروی محوری بوجود
آمده در آنها طراحی گردند.
منبع
(http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/irancivil/topicid/1543131/wrapper/true)
امید عباسی
20th March 2009, 01:07 PM
پوش لنگر در آیین نامه َACI روش طراحی مستقیم و از جمله روش های آنالیز الاستیک عمومی جهت
بدست آوردن مقادیر ماکزیمم لنگر خمشی و نیروی برشی ناشی ازمجموع ترکیبات بارگذاری
داده شده میباشد .
روش دیگر آنالیز الاستیک روش ضرائب
لنگر و برش میباشد. که در آنالیز دستی قاب بتنی و فولادی اکثرا ازاین روش استفاده
می شود که درحین سادگی بامحاسبات پر حجم همراه میباشد. به علاوه دو عامل بارگذاری
متناوب و محاسبه نیروهای ضریب دار در بر تکیه گاهها بر حجم عملیات در این روش می
افزاید.
نحوه اعمال روش طراحی مستقیم در
برنامه ETabs :
برای انجام این کار در نرم افزار Etabs پس از معرفی ترکیبات بار پیشفرض طراحی (مثلاً ترکیبات آبا) یک
ترکیب بار اضافه معرفی کنید و نام آن را ENVELOPE
میگذاریم.. سپس از منوی کشویی LOAD COMBINATION TYPE گزینه
ENVE (پوش) را برگزینیم. حال تمامی ترکیبات
بارهای معرفی شده(مثلاً COMB1,COMB2,COMB3
...) را با ضریب یک با هم جمع مبکنیم و با OK کردن خارج شده سازه را تحلیل می نمائیم. پس از آنالیز سازه با
انتخاب اعضایی که مقادیر خروجی برای آنها مد نظر است، از منوی Display > Set Output Table mode… با مشخص کردن حالت بار تعریف شده
نتایج خروجی برای 5 نقطه مینیمم و 5
نقطه ماکزیمم در امتداد عضو مربوطه
مشاهده میشود. برای رسم پوش لنگر میبایست این خروجی رابه اکسل Excelمنتقل نمود و در آنجا از کنار هم قرار دادن مقادیر ماکزیمم
مینیمم در کنار هم پوش لنگر خمشی یا نیروی برشی برای تیر یا ستون مربوطه را رسم
نمود.
برای این کار در هر نقطه نیاز به
حداکثرو حداقل مقدار نیروهای داخلی داریم.
از به هم وصل کردن نقاط حداکثر و
حداقل به دست آمده به یک جفت منحنی می رسیم که به آن منحنی پوش گویند (ENVELOPE DIAGRAM) که دارای یک منحنی حداکثر و یک منحنی
حداقل می باشد. و مقادیر لنگرها و برش ها و نیروهای محوری را نمایش دهید. مشاهده
می شود نمودار حالت دوتائی دارد که در واقع شامل یک ماکزیمم ویک مینیمم در هر نقطه
می باشد. می توان از منوی FILE>PRINT
TABLES گزینه
Analysis output را انتخاب
کرده و در منوی ظاهر شده فقط تیک
Frame forces رابزنید و از قسمت Select load cases ترکیب بار ENVELOPE
(پوش) را برگزینیم سپس تیک Print to file را زده و مسیر ذخیره شدن فایل و نام آن را انتخاب میکنیم. یک
فایل متنی شامل نیروی داخلی اعضا تحت ترکیب بار پوش ایجاد می شود که می توان آن را
در محیط اکسل باز کرد و آن را ویرایش نمود. البته می توان ابتدا آنها را جداگانه
انتخاب و همان مسیر قبلی را رفته مشاهده می شود در پنجره ظاهر شده در پائین تیک Selected only خورده است یعنی فقط برای اعضائی که انتخاب کردیم خروجی داده
خواهد شد.
مقدمه
فن تیرچه و بلوک ،
تلفیق دو روش پیش ساختگی و بتن ریزی در محل است که در آن ، قالب تحتانی به کلی حذف
می شود. در این روش ، فولادهای کششی و برشی ( عرضی ) و پوشش بتنی فولادهای
اصلی ، بصورت تیرچههای پیش ساخته در کارخانه تولید می شوند. در کارگاه ، پس از
قرار دادن تیرچه ها به فاصله های معین و شمعبندی زیر تیرچه ها ، بلوکها را بین دو
تیرچه مجاور قرار داده و سپس آرماتورهای حرارتی را نصب و بتن ریزی می نمایند ؛ به
طوری که حداقل ضخامت بتن در روی بلوک ، پنج سانتیمتر باشد. پیش از حصول مقاومت بتن
پوششی ، وزن بلوک ها و بتن توسط تکیه گاههای موقت تحمل می شود و پس از حصول مقاومت
بتن پوششی ، تیرهای T
شکل چسبیده و مجاور هم
لنگر خمشی حاصل از بارهای قائم سقف را تحمل ، و به تیرهای اصلی منتقل می کنند.
اجزای اصلی تشکیل دهنده
سقف تیرچه و بلوک
سقف اجرا شده با تیرچه
و بلوک از انواع سقف های با پشت بند ( تیرک دار ) بتنی است که تحمل فشار به بتن
بالایی با ضخامت حداقل پنج سانتیمتر واگذار می گردد و کشش توسط میلگردهای کششی
تیرچه ( میلگردهای تحتانی تیرچه ) تحمل می شود. بتن بالایی همچنین ، همانند یک دال
نازک با دهانه ای برابر فاصله دو تیرچه ، خمش موضعی را در محل بین دو تیرچه تحمل
می کند. در این نوع سقف ، تیرچه ها به فاصله حداکثر 70 سانتیمتر ( محور تا محور )
کنار هم و در امتداد دهانه کوتاهتر سقف قرار می گیرند و با بتن پوششی که در محل
ریخته می شود و ضخامت آن حداقل پنج سانتیمتر است ، تیرهای T شکل چسبیده و مجاور هم را تشکیل می دهند. برای پرکردن فاصله تیرچه
ها ، از عناصر گوناگون ، مانند آجرهای توخالی ، بلوکهای بتنی و حتی پلاستیک و
چیزهای دیگر استفاده می شود. این عناصر پرکننده در سقف تحمل نیرو نمی کنند.
بنابراین ، سقف تیرچه و
بلوک از اجزای اصلی ، به شرح زیر تشکیل می شود :
1- تیرچه
2- بلوک
3- میلگرد حرارتی و افت و میلگرد منفی
4- بتن پوششی ( درجا )
که نقش هریک از این اجزا در مراحل دو گانه باربری ، یعنی مرحله حمل و نقل تیرچه و اجرای سقف و مرحله بهره برداری را ، به ترتیب زیر می آوریم :
1- تیرچه : عضو
پیش ساخته ای است ، متشکل از بتن و فولاد به مقطع تقریبی T ، که
در دو نوع تیرچه خرپایی و تیرچه پیش تنیده ، تولید می شود و مانند همه قطعه های
پیش ساخته در دو مرحله تحت اثر نیرو قرار می گیرد. این دو مرحله به علت اهمیت آنها
باید به دقت مورد ملاحظه قرار گیرند :
الف) مرحله اول باربری : در این مرحله باید تیرچه به
تنهایی قادر به تحمل بار ناشی از وزن خود در هنگام حمل و نقل بوده و همچنین قادر
به تحمل وزن مرده سقف ( وزن تیرچه ، بلوک و بتن پوششی ) بین تکیه گاههای موقت (
شمعبندیها ) در زمان اجرای سقف باشد.
ب) مرحله دوم باربری : این
ملرحله در تیرچه پس از حصول مقاومت بتن پوششی فرا می رسد که تکیه گاههای موقت
اجرایی برداشته شده و تیرچه به عنوان عضو کششی مقطع تیرT تحمل نیرو می نماید.
1-1 تیرچه پیش ساخته خرپایی : تیرچه پیش ساخته خرپایی فولادی و پاشنه
بتنی تشکیل شده است و در صورتی که دارای قالب سفالی باشد ، تیرچه کفشک دار نامیده
می شود.
تیرچه پیش ساخته خرپایی
برای تحمل مراحل دوگانه باربری ، از اجزای زیر تشکیل می شود :
- عضو کششی - میلگردهای عرضی - میلگردهای بالایی
عضو کششی : در مرحله
اول باربری تیرچه ، فولاد زیرین خرپا به عنوان عضو کششی خرپای تیرچه باید قادر به
تحمل نیروی کششی ( حاصل از لنگر خمشی ) ناشی از وزن خود تیرچه در زمان حمل ونقل
باشد و همچنین قادر به تحمل نیروی کششی ( حاصل از لنگر خمشی ) ناشی از وزن مرده سقف در
فاصله محور تا محور تیرچه ها و بین دو تکیه گاه موقت ( شمعبندی ) باشد.
در مرحله دوم باربری
تیرچه ، فولاد زیرین خرپا به عنوان عضو کششی تیر T عمل می کند.
حداقل تعداد میلگرد
کششی دو عدد بوده و سطح مقطع میلگردهای کششی از طریق محاسبه تعیین می شود. توصیه
می شود قطر میلگردهای کششی از 8 میلیمتر کمتر و از 16 میلیمتر بیشتر نباشد. برای
صرفه جویی در مصرف فولاد و پیوستگی بهتر آن با بتن ، معمولا" از میلگرد آجدار
، به عنوان عضو کششی استفاده می شود.
میلگردهای عرضی : در
مرحله اول باربری ، میلگردهای عرضی همانند عضو مورب خرپا عمل می کنند و به
کمک
اعضای کششی و بالایی ، ایستایی لازم را جهت تحمل وزن خود تیرچه ( در هنگام
حمل و
نقل ) و وزن مرده سقف بین تکیه گاههای موقت ( در هنگام اجرا ) تامین می
نمایند. در
مرحله دوم باربری تیرچه ، میلگردهای عرضی ، پیوستگی لازم بین میلگرد کششی
خرپا و
بتن پوششی ( بتن درجا ) را تامین می کنند. همچنین مقابله با نیروی برشی تیر
T به وسیله میلگردهای عرضی انجام می گیرد. در بعضی از انواع تیرچه
های پیش ساخته ، در خرپا به جای میلگرد از ورق خم کاری شده به جای عضو کششی
– میلگردهای عرضی – میلگردهای بالایی استفاده می
شود.
این میلگردها جهت
منظورهای زیر در تیرچه مصرف می شوند : الف) تامین اینرسی لازم جهت مقاومت تیرچه در
هنگام حمل و نقل ب) تامین مقاومت لازم جهت تحمل بار بلوک و بتن پوششی در بین تکیه
گاههای موقت ، پیش از به مقاومت رسیدن بتن ج) تامین پیوستگی لازم بین تیرچه و بتن
پوششی د) تامین مقاومت برشی مورد نیاز تیرچه
میلگرد بالایی :در
مرحله اول باربری ، فولاد تعبیه شده در قسمت بالای تیرچه ، به عنوان میلگرد بالایی
خرپا عمل می نماید و به کمک دیگر اعضای خرپا ، وزن تیرچه را هنگام حمل و نقل و
همچنین وزن مرده سقف را در فاصله دو تکیه گاه موقت ( هنگام قالب بندی و بتن ریزی
پیش از به مقاومت رسیدن بتن پوششی ) تحمل می کند.
در مرحله دوم باربری
تیرچه اگر میلگرد بالایی در ضخامت بتن پوششی و بالاتر از سطح بلوکها قرار گیرد ،
در نقش فولاد افت حرارتی مقطع مرکب سقف عمل میکند( در مقطع تیر T )، و
در صورتی که پایین تر از سطح بلوکها قرار گیرد ، نقشی نخواهد داشت .
بتن پاشنه تیرچه پیش
ساخته : برای تامین تکیه گاه بلوکها و نیز برای پرهیز از قالب بندی قسمت زیرین جان
تیر T در موقع اجرا ، بتن پاشنه تیرچه در کارخانه
ریخته می شود. حسن دیگر این عمل این است که بعلت فراهم بودن شرایط بهتر اجرا در
کارخانه ، پوشش آرماتورهای کششی به صورت مطمئنتری تامین می گردد. این پوشش در
مقاومت سقف در برابر آتش سوزی اثر بسزایی دارد.
حداقل عرض بتن پاشنه 10
سانتیمتر است و نباید از 3.5/1 برابر ضخامت سقف کمتر باشد. ارتفاع بتن پاشنه باید
به میزانی باشد که قابل بتن ریزی بوده و پوشش بتنی روی میلگرد را جهت ایجاد مقاومت
در برابر آتش سوزی تامین نماید و همچنین پس از قرار گرفتن بلوک روی تیرچه ها ، سطح
زیرین بلوک با سطح زیری تیرچه همسطح گردد. معمولا" ضخامت بتن پاشنه 4.5 تا
5.5 سانتیمتر و عرض آن 10 تا 16 سانتیمتر است. حداقل تاب فشاری بتن پاشنه
، 250 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است.
1-2 تیرچه پیش ساخته پیش تنیده : این نوع تیرچه که فقط در کارخانه های
مجهز تولید می شود ، از مقطع بتنی T و سیمهای فولادی با
مقاومت بالا ( 17500 تا 19000 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع ) تشکیل می شود . سیمها را
پیش از بتن ریزی تیرچه توسط جکهایی تحت کشش قرار داده و پس از حصول مقاومت لازم
بتن ، آنها را آزاد می کنند. در نتیجه ، بتن تیرچه تحت تنش فشاری قرار می گیرد.
2- بلوک : برای
پرکردن محلهای خالی بین تیرچه ها ، از بلوکهای توخالی استفاده می شود که جنس آنها
از سفال یا بتن و حتی پلاستیک و یونولیت است. بلوکها علاوه بر خاصیت پرکنندگی فضای
خالی ، در حکم قالب بتن پوششی نیز هستند. بلوکها در سقفهای اجرا شده با تیرچه و
بلوک ، تحمل نیرو نمی کنند و فقط خاصیت پرکنندگی دارند.
از بلوک به عنوان قالب
همیشگی یا قالبی که پس از اجرا باقی می ماند ، برای قالب بندی بغل گونه جان تیرهای
T و همچنین بتن پوششی درجا استفاده می شود. قسمت
زیرین بلوک ، جهت تامین سطحی مسطح برای انجام نازک کاری و قسمتهای تیغه داخلی بلوک
به منظور تقویت مقطع تعبیه می گردند. بلوکها در محاسبات مقاومت سقف به حساب نمی
آیند و اساسا" به منزله قالبهایی هستند که باید نیروهای اجرایی پیش از بتن
ریزی سقف را تحمل نمایند. مثلا" در روی سقف ، پیش از بتن ریزی ، تحمل نیروی
حاصل از رد شدن چرخ فرغون را داشته باشد و همچنین باید مقاومت کافی برای تحمل
نیروهای حاصل از حمل و نقل و دپو نمودن را داشته باشد. شکل بلوک با توجه به موارد
یاد شده طراحی می شود و بلوک توخالی معمولا" از مواد مختلف تولید می شود.
مانند : 1- بتن با مصالح سنگی معمولی 2- بتن با مصالح سبک وزن 3- سفال 4- مصالح چوبی یا مقوایی 5- یونولیت و
مشابه یا نی
مواد تشکیل دهنده بلوک
نباید روی بتن درجا اثر شیمیایی داشته باشند. ارتفاع و طول بلوک ، تابع ضخامت کل
سقف و فاصله تیرچه ها از همدیگر می باشد.عرض بلوک ، معمولا" 20 تا 25
سانتیمتر است. وزن بلوک باید طوری باشد که به آسانی با دست در روی سقف جا به جا
گردد. بلوکهای سفالی باید عاری از ترک و دانه های آهکی باشند ، و رنگ آنها
کاملا" یکنواخت بوده و به طور یکسان پخته شده باشند.سطوح بلوک سفالی باید صاف
و عاری از انحنا و خمیدگی و دارای لبه های تیز و مستقیم بوده و بافت ریز و متراکم
داشته باشند. سطح خارجی بلوک ، به جهت ایجاد چسبندگی لازم به بتن بالایی و همچنین
به نازک کاری زیر سقف شیاردار می باشد.
3- میلگردهای افت حرارتی : جهت مقابله با تنشهای متفرقه در بتن پوششی و به
منظور جذب تنشهای ناشی از افت و تغییر حرارت ، میلگردهایی در دو جهت عمود برهم و
در قسمت بالایی تیر نواری T و روی بلوکها نصب می
گردند ، که میلگرد افت و حرارتی نامیده می شوند.
در صورتی که ارتفاع
تیرچه خرپایی به حدی باشد که میلگرد نصب ( بالایی ) در محل تعبیه میلگرد افت قرار
گیرد ، می توان از میلگرد مزبور به عنوان میلگرد افت و حرارتی در جهت طولی تیرچه
استفاده کرد.
قطر میلگرد افت حرارتی
بر ای میلگرد ساده ، دست کم 5 میلیمتر ، و برای میلگرد با مقاومت بالا 4 میلیمتر و
حداکثر فاصله بین دو میلگرد افت حرارتی 25 سانتیمتر است.
4- بتن پوششی ( بتن درجا ) : بتن پوششی ، قسمتی از تیر مرکب است که در محل
کارگاه پس از جاگذاری تیرچه ها و بلوکها بتن ریزی می گردد و پس از حصول مقاومت
لازم به کمک عضو کششی بار وارد بر سقف را تحمل می کند.
محدودیتها و ویژگیهای فنی
سقف تیرچه و بلوک
سقفهای اجرا شده با
تیرچه بلوک ، دارای محدودیتهای اجرایی به شرح زیر هستند :
1- فاصله محور تا محور تیرچه ها نباید از 70 سانتیمتر بیشتر باشد.
2- بتن پوششی قسمت بالایی تیر ( بتن روی بلوک ) نباید از 5 سانتیمتر ،
یا 12/1 فاصله محور به محور تیرچه ها کمتر باشد.
3- عرض تیرچه نباید از 10 سانتیمتر کوچکتر باشد و همچنین نباید از 3.5/1
برابر ضخامت کل سقف کمتر باشد.
4- حداقل فاصله دو بلوک دو طرف یک تیرچه ، پس از نصب نباید کمتر از
6.5 سانتیمتر باشد.
5- ضخامت سقف برای تیرهای با تکیه گاه ساده نباید از 20/1 دهانه کمتر
باشد. در مورد تیرهای یکسره نسبت ضخامت به دهانه ، به 26/1 کاهش می یابد. در
سقفهایی که مسئله خیز مطرح نباشد ، این مقدار تا 35/1 دهانه نیز کاهش می یابد.
6- حداکثر دهانه مورد پوشش سقف ( در جهت طول تیرچه پیش ساخته خرپایی )
با تیرچه های منفرد ، نباید از 8 متر بیشتر شود. توصیه می شود برای اطمینان بیشتر
، دهانه مورد پوشش ، بیشتر از 7 متر نباشد و در صورت وجود سربارهای زیاد ، و یا
دهانه بیش از هفت متر ، از تیرچه های مضاعف استفاده شود.
تکیه گاههای موقت اجرایی
به طور کلی به محض
اینکه تیرچه ها و بلوکهای انتهایی بین دو تکیه گاه اصلی قرار گرفتند ، شمعبندی و
قالب بندی به وسیله چهار تراشهای عمود بر جهت تیرچه که در مورد تیرچه های پیش
ساخته خرپایی ، فاصله آنها از همدیگر ، 1 تا 1.20 متر است ، انجام می شود. موقع
شمعبندی ، خیز مناسبی برابر 200/1 دهانه به طرف بالا در نظر گرفته می شود تا پس از
بارگذاری خیز منفی اولیه حذف شده و سقف مسطح گردد. به طور کلی ، چهار تراشها و
شمعها باید طوری نصب شوند که بتوانند در مقابل نیروهای وارده مقاومت نمایند؛ آنها
را باید طبق اصول و قواعد مربوط به آن ، به یکدیگر متصل کرد.
در اجرای تکیه گاههای
موقت و جمع آوری آنها ، نکته های زیر باید رعایت گردند :
الف) در صورتی که شمعها روی زمین تکیه داشته باشند ،
باید مطمئن بود که زمین زیر شمع ، به علت دستی بودن خاک یا جذب رطوبت بعدی ، نشست
نکند. به طور کلی ، در صورت سست بودن زمین ، باید با افزایش سطح تکیه گاه شمعها و
جلوگیری از نمناک شدن زمین ، از نشست جلوگیری کرد.
ب) چنانچه تکیه گاه شمعها
، سقف طبقه زیرین باشد ، باید وزن شمع بندی و سقف مورد احداث به منزله سربار سقف
زیرین در نظر گرفته شده و با توجه به عمر بتن سقف زیرین ، تقویت لازم برای آن پیش
بینی گردد. در غیر این صورت ، سقف زیرین تحمل سربار وارده را ننموده و این باعث
آسیب دیدن آن خواهد شد.
ج) در جمع آوری تکیه
گاههای موقت نیز باید از حصول مقاومت کافی سقف مورد نظر ، جهت تحمل وزن خود و
سربارهای وارده از جمله شمعهای مربوط به سقف بالاتر ، اطمینان حاصل کرد.
1- کنترل درز انقطاع
2- بررسی محل ستون ها و محوربندی
3- بررسی و انتخاب سیستم مقاوم جانبی در هر دو امتداد
4- طراحی تیرریزی اصلی
5- بررسی و انتخاب نوع سقف
6- مدل سازی هندسی اسکلت سازه
7- مدل سازی هندسی سقف ها
8- معرفی مصالح بتن و فولاد
9- معرفی مفاطع اعضای خطی
10- معرفی نوع و مقاطع سقف ها
11- مشخص کردن وضعیت اتصال پای ستون ها
12- اختصاص مقاطع به اعضای خطی
13- اختصاص نوع سقف به اعضای سطحی
14- آزادسازی انتهای اعضای خطی درصورت لزوم
15- معرفی نواحی صلب انتهایی درصورت لزوم
16- اصلاح جهت انتقال بار سقف ها در سقف های یکطرفه
17- معرفی دیافراگم صلب
18- جدا کردن نقاط خارج از دیافراگم
19- معرفی کلیه ماهیت های بار مورد نیاز
20- محاسبه و معرفی بار زنده و مرده طبقات
21- محاسبه و معرفی بار دیوارها و بار معادل سازی
22- محاسبه و معرفی بار پله و رمپ
23- محاسبه و معرفی بار خرپشته و آسانسور
24- محاسبه و معرفی نیروی زلزله
25- بررسی و اعمال مولفه قائم نیروی زلزله در صورت لزوم
26- غیرفعال یا فعال کردن بارگذاری لرزه ای ویژه
27- محاسبه و معادل سازی کاهش سربار زنده در صورت لزوم
28- تنظیمات تحلیل و درخواست تحلیل p-d
29- منظور کردن اثر ترک خوردگی اعضا در اسکلت بتنی
30- کنترل مدل سازی
31- چک کردن مدل
32- اعمال قاب خمشی متوسط یا ویژه
33- کنترل mass surce
34- کنترل ترکیب بار
35- کنترل آیین نامه مورد استفاده
36- تحلیل و طراحی
قسمت عمده این چک لیست از کتاب آموزش کاربردی محاسبات ساختمان از
آقای طباطبایی برداشت شده است.
نکاتی از کنترل برش پانچ کف ستون سازه فلزی در Safe
Safe برای هر ستون تمامی حالت های بحرانی(گوشه ای ، داخلی و لبه ای)را کنترل میکند و امکان دارد نوع برش منگنه ای بحرانی با وضعیت قرار گیری ستون سازگار نباشد که این امکان بحرانی شدن برای ستون های گوشه ای و لبه ای بیشتر وجود دارد چراکه برای ستون های میانی در همه حالت Safe وضعیت میانی را بحرانی تشخیص میدهد.
برای موقعیت کف ستون های ستون های کناری و گوشه ای دو حالت ممکن است رخ دهد:
1- اطراف ساختمان باز بوده و محدودیتی از لحاظ همسایه مجاور وجود نداشته باشد:
در این حالت در ستون های کناری امکان برون زدگی پی وجود دارد و عملا ستون همچون ستون میانه میباشد. اما Safe همانطور که گفته شد نوع برش منگنه ای بحرانی ستون های کناری را ممکن است در بحرانی ترین حالت همچنان بصورت گوشه ای و لبه ای تشخیص دهد درحالیکه اینطور نیست.
برای اطلاع از این موضوع به خروجی Design>Show Design Table>Pumching Shear مراجعه کنید. و در ستون انتهایی Loc موقعیت ستونی که Safe برای آن بحرانی ترین حالت را منظور و کنترل برش پانچ را انجام داده را مشاهده کنید.
توجه: اگر در ستون Ratio نسبتن تنش کلیه ستون ها از 1 کمتر باشد دیگر نیازی به کنترل دستی ستون های میانی ،گوشه و لبه نمی باشد(چراکه این مقدار در حالت بحرانی اتفاق افتاده و طبیعیست با تغییر موقیت گوشه یا لبه به میانی مقوار نسبت تنش از مقدار آورده کمتر خواهد بود)
2- اما اگر اطراف ساختمان بسته بوده و از لحاظ همسایه مجاور محدودیت وجود داشته باشد:
در این حالت اختلافی مابین محیط برش پانچ محاسباتب درSafe با محیط واقعی ناشی از خروج از مرکزیت ستون ها بوجود می آید.نرم افزار همواره مرکز کف ستون را برای هرنوع ستون بطور کلی در مرکز صفحه زیر ستون تشخیص میدهد که این برای ستون های گوشه و لبه ، کار محاسبات Safe را دچار مشکل میسازد که در نتیجه آن محیط برش پانچ محاسباتی در Safe بزرگتر از محیط واقعی آن در نظر گرفته میشود که بر خلاف جهت اطمینان میباشد و منجر میشود برش دو طرفه محاسباتی درSafe کمتر از حالت واقعی تعیین شود .
برای حل این مشکل میبایست ابعاد صفحه کف ستون(تعریفی به عنوان صفحه اعمال بار برای گره های ستون ها در پی) را کمی بزرگتر از میزان ابعاد اصلی آن در نظر گرفت که این مقدار از روابطی بدست می آید اما برای توضیح عملی این قسمت را با مثالی همراه میکنم:
چنانچه فرض شود برای ستون های یک سازه در محل پی مساحت اعمال بار 40 در 40 سانتی متری تعریف شده باشد و ستون های کناری سازه شرایط حالت دوم ذکر شده را دارا باشند در اینصورت برای مطابق سازی نتایج Safe با مقدار واقعی کافیست ستون های کناری سمت راست و چپ سازه ابعادشان 50 در 40 (50 در جهت طولی) و ستون های سمت بالاو پایین 40 در 50 (40 در راستای عرضی) اصلاح شود.با انجام این تغییرات متوجه میشوید مرکز هندسی کف ستون به سمت مرکز ستون کناری تمایل میابد و نتایج Safe در کنترل نتایج برش پانچ قابل بررسی میباشد.
لزوم تعریف اندازه مساحت برش منگنه ای :
برنامه Safe برش منگنه ای را در صورت معرفی اندازه مساحت برش منگنه ای محاسبه میکند. در سازه بتنی اندازه ستون های طبقه اول به عنوان ابعاد کنترل برش منگنه ای در نظر گرفته میشود. اما در سازه های فولادی میبایست اندازه کف ستون را بطور دستی وارد کنیم. که برای این منظور با انتخاب کلیه گره های دال پی از منوی Assign>Point Load کافیست فقط برای یک حالت بار مثلا Dead اندازه Size of Load را وارد کنیم و گزینه Add to existing Loads را بزنیم.Safe برای همه نوع بار دیگر این سایز کف ستون را تخصیص میدهد. در انتها لازم به ذکر است برای کنترل برش پانچ در سازه های فلزی بهتر است کنترل بطور دستی طبق روابط آیین نامه ای انجام گیرد.
کنترل برش پانچ برای سازه های بتنی:
- برای ستون های بتنی نیز ممکن هست ، برای ستون های میانی Safe پس از آنالیز مربوط به کنترل برش پانچ ، ستون کناری داخلی را لبه ای یا گوشه ای معرفی کند(که علت آنهم همانطور که گفته شد Safe برای بحرانی ترین حالت طول محیط پانچ را درنظر مرگیرد که ممکن است داخلی را کناری تشخیص دهد البته اگر حتی در این حالت بحرانی نسبت تنش از 1 کمتر شد میتوان مطمئن بود که در حالت داخلی نسبت تنش از این مقدار کمتر خواهد شد) و برای تغییر در مشخصات و انطباق نتایج با حالت درونی همانند توضیحات بالا عمل شود.
نکاتی که یک مهندس عمران با دیدن نقشه های معماری قبل از شروع محاسبه باید بداند..!
1-در صورتی که در نقشه های معماری درز انقطاع در ستون گذاری ستونهای کناری رعایت نشده باشد برای جلوگیری از مشکلات اجرایی حتماً باید با توجه به سایت پلان و مراجعه به بند 1-6-3 آیین نامه 2800 ویرایش سوم درز انقطاع را محاسبه و نقشه های معماری را تصحیح کرد.
2-حتی الامکان از داشتن محورهای فرعی در ستون گذاری بپرهیزید و سعی شود ستونهای یک محور، در یک راستا باشند همچنین ستون گذاری طوری باشد که پانل ها مستطیلی شود.
3-قبل از ستون گذاری حتماً به محل ستونها در پارکینگ توجه شود که مشکلی برای تامین فضای لازم برای پارک ماشین ها ایجاد نشود.
نکته:
ضوابط تامین پارکینگ:
-عرض مورد نیاز برای پارک یک خودرو ۶/۲ متر است .
-عرض مورد نیاز برای پارک دو خودرو در مجاورت یکدیگر،داخل به داخل ستون با نازک کاری(فاصله خالص) برابر۶/۴ متر است.
-عرض مورد نیاز برای پارک سه خودرو در مجاورت یکدیگر،داخل به داخل ستون با نازک کاری(فاصله خالص) برابر۶/۶ متر است.
-طول مورد نیاز برای پارک هر خودرو 5 متر است .
-فضای مورد نیاز برای مانور هر خودرو برابر ۵ متر از پشت هر خودرو می باشد به عبارت دیگر فضای مورد نیاز برای مانور خودرو برابر ۲۵ متر مربع یا فضایی به ابعاد۵x۵ متر است.
توصیه:
حدود فاصلۀ مناسب ستون ها از یکدیگر در ساختمان های متعارف 3 تا 5متر است که بهتر است در ستون گذاری رعایت شود.
4-هر ستون بهتر است طوری قرار گیرد که حداقل از سه طرف مهار شود(تیر به آن متصل شود) به جز ستونهای کناری.
5- بهتر است اطراف باکس پله یا چاله آسانسور ستون گذاشته شود.
6-در سازه هایی که دارای سیستمهای سازه ایِ یک جهت بادبندی و یک جهت قاب خمشی است ، چون در جهت بادبندی دارای اعضای بادبندی برای جذب نیروی زلزله هستیم در حالی که در جهت قاب خمشی عضو خاصی به طور مستقیم برای جذب نیروی زلزله نداریم پس جهت تیرریزی ،حتماً عمود بر جهت قاب خمشی قرار گیرد.
7-در سازه های دارای سیستمِ ، یک جهت بادبندی و جهت دیگر خمشی، محور قوی ستونها در جهت خمشی می باشد.
8-در صورتی که سازه در دو جهت بادبندی باشد بهتر است تیرریزی به صورت شطرنجی باشد و اگر سازه در دو جهت خمشی باشد جهت تیر ریزی تفاوتی ندارد.
9- در صورت استفاده از سیستم قاب خمشی بهتر است این سیستم در جهتی که ساختمان دارای بعد بلند تری است اعمال شود(زیرا احتمالاً در جهت بلندتر تعداد ستون بیشتری نیز داریم و نیروی جانبی بین تعداد بیشتری ستون تقسیم می شود).
10- درصورتی که ستون گذاری مهندس معمار با شرایط سازه ای سازگاری نداشته باشد می توان ستون گذاری را حذف و با توجه به نقشه معماری مخصوصاً با رعایت ضوابط تامین پارکینگ مجداَ ستون گذاری کرد.
11-تعداد باد بند ها باید با توجه به تجربه و دید مهندسی کافی باشد تا در مراحل محاسبه نیاز به اضافه یا کم کردن آنها نباشد.
توصیه:
برای مثال در یک سازه حدود 300متر مربع در هر راستا 6دهانه ی بادبند دار مناسب است ولی در همه ی سازه ها ممکن است جوابگو نباشد.
12-حتی امکان نباید بادبند ها در بازشوها قرار گیرد(چون غیر از ایجاد مشکل در نمای ساختمان در هنگام بروز زلزله به دلیل وجود نیروی زیاد در آنها موجب لرزش و شکستن شیشه های بازشو هایی که در بادبندها تعبیه شده اند می گردد)اما در صورت ضرورت بهتر است از بادبند های 8 شکل، 7 شکل و یا برون محور استفاده شود و با توجه به ضخامت ستونها وبادبند های مورد نظربا کمک نرم افزار Autocadابعاد دقیق ومفید بازشوها محاسبه و ترسیم شود تا در هنگام اجرا مشکل ایجاد نشود.
13-بهتر است محل قرار گیری بادبندها نسبت به محور های وسط ساختمان متقارن باشد.
نکته:
-طبق آیین نامه 2800 استفاده از بادبند K شکل تنها در مورد ساختمانهای یک یا دو طبقه مجاز است ودر ساختمانهای بلندتر ممنوع است.
-استفاده از تیر های لانه زنبوری به عنوان تیر افقی دردهانه هایی که دارای باد بند برون محور هستند مطلقاً ممنوع است.
14-بهتر است در سازه ستونی نباشد که از دو طرفِ عمود بر هم بادبند به آن متصل شود چون اولاً به دلیل وجود نیروی زیاد در آن باعث بزرگ شدنابعاد ستون شده و ثانیاً با توجه به آیین نامه 2800 در ترکیبات بارگذاری مشمول جریمه می شویم(ترکیبات بارگذاری بیشتری را برای آن ستون در نظر می گیریم).
15- توصیه می شود حتماً بادبند را در یک قاب از بالا تا پایین ادامه داد که این امر به دلیل عدم انفصال در انتقال نیروی زلزله از بالا به پایینِ سازه می باشد ولی در صورت عدم امکان میتوان آن بادبند رادرهمان صفحۀ قاب ودر دهانه کناری قرار داد.
16-اگر از بادبند قطری در یک قاب استفاده می کنیم بهتر است در قاب مجاور قرینۀ آن بادبند استفاده شود.
17-برای توزیع بهتر نیرو و انتقال آن به زمین، بهتر است در دو تراز پایین سازه با توجه به دید مهندسی و رعایت بند 1- 14 این فصل از بادبند به تعداد کافی استفاده شود(اغلب اوقات به دلیل وجود پارکینک در پایین ترین تراز این امکان فقط برای تراز پارکینگ امکان پذیر است).
18-بهتر است بادبند ها را در دهانه های بزرگتر قرار داد تا در دهانه های مشابه کوچکتر.
19-اگر در سازه قابی وجود داشته باشد که آن قاب توسط سقفدر هربه سازه اصلی متصل نباشد زدن بادبند تاثیری در مهار نیروی زلزله ندارد.
20- حتی الامکان باد بندها را در قسمتهای پیرامونی و خارجی سازه قرار دهید تا بازوی مقاومِ بزرگتری در مقابل پیچش ایجاد کنند .
نکته:
تعداد بادبند زیاد مناسب نمی باشد چون با علت بالا بردن سختی سازه زمان تناوب سازه را کاهش و در نتیجه موجب افزایش شتاب سازه می گردد و در نهایت موجب افزایش برش پایه می گردد.
21- نمی توان در یک فاب از از دو نوع سیستم مهار بندی(هم محور و برون محور)استفاده کرد و فقط با رعایت بند 2-3-8-9 آیین نامۀ 2800 ویرایش سوم مجاز به استفاده هستیم ولی در یک قاب می توان از دو نوعبادبند ولی با یک سیستم مهار بندی(مثلاً بادبند x و 8 که هر دو هم محورهستند) استفاده کرد.
22-بهتر است اگر در بالاترین طبقه از بادبند 7 استفاده می کنیم در طبقۀ زیرین آن از بادبند8 استفاده شود چون این دو بادبند با هم تشکیل یک بادبند xمی دهند واین کار را تا رسیدن به فونداسیون انجام می دهیم.
23-در سازه های فلزی باید ارتفاع سقف تیرچه بلوک 30سانتی متر و ارتفاع سقف کامپوزیت 40سانتی متر در نقشه های معماری لحاظ شود.
24-در شرایط عادی در صورتی که از لحاظ معماری مشکلی پیش نیاید استفاده از سیستم مهار بندی هم از لحاظ اجرایی و هم از لحاظ هزینه و زمان مقرون به صرفه است.
25- ضوابط طبقاتیِ شهرداری که با عبارت M مشخص می شود(مثلاً M5 ) به این معنامی باشد که به تعداد ِعددِ جلوی M،طبقۀ مسکونی بالای پیلوت داریم.
26- طول بالکنها بهتر است از 20/1متر تجاوز نکند .
27-در بالکنهای با طول بیشتر حدود 60 تا 70 سانتی متر چون زیرتیرهای اطراف بالکن دستک داریم اتصال آنها به ستون باید به صورت مفصل باشد تا در انتقال نیرو و ممان ایجاد شده دستک نیز دخالت داشته باشد. و همچنین تیر ریزی بر روی این نوع بالکنها در جهت بلند تر(طولی) است.
28- بالکنهای با طول کم(حدود 60 تا 70 سانتی متر) باتیرچۀ ممان منفی اجرا می شود و در اکثر موارد در نرم افزار Etabs مدل نمی شود و یک نکتۀ مهم در اجرای این نوع تیرچه این است که حتماً اتصال تیرهای اطراف بالکن به سازه باید گیر دار باشد چون اگر مفصل شود عملاً تمام ممان ایجاد شده در بالکن باید توسط میلگردهای ممان منفی تحمل شود ولی با این کار ممان بین تیر و میلگرد های ممان منفی تقسیم می شود.
29-در صورتی که در سازه دارای ستون کوتاه باشیم حدود (50 تا 60سانتی متر) یعنی به دلیلی مجبور باشیم بین 2 طبقه طبقه ای با ارتفاع کم تعریف کنیم آن ستونِ کوتاه باید برایبرش کنترل شود.
30-در صورتی که بخواهیم از سیستم قاب خمشی استفاده کنیم در شهر های با خطر پذیری زیاد و خیلی زیاد(شیراز و تهران) فقط می توان از قاب خمشی متوسط یا ویژه استفاده کرد و مجازبه استفاده از سیستم قاب خمشی معمولی نیستیم(رجوع شود به آیین نامه 2800 ویرایش سوم).
31- معمولاً عیار بتن ریزی های معمولی برای بتن فونداسیون و سقفها۳۵۰ کیلوگرم بر متر مربعو مقاومت 28 روزۀ آن(f'c) برابر۲۱۰کیلوگرم بر متر مربع است.
32- معمولاً میلگرد های فونداسیون از نوعA-III
با تسلیم ۴۰۰۰کیلوگرم بر متر مربعاست البته در بعضی مواردA-II نیز استفاده می شود و bolt ها از میلگرد های A-II با تنش تسلیم
۳۰۰۰ کیلوگرم بر متر مربع است .
33- معمولاً فولاد مصرفی در سازه های فلزی از نوع ST-37 با تنش تسلیم۲۴۰۰ کیلوگرم بر متر مربعو تنش نهایی برابر ۳۷۰۰کیلوگرم بر متر مربع باشد.
34-در اسکلت فلزی(چه با سیستم قاب خمشی و یا سیستم مهار بندی و یا ترکیب هر دو سیستم) حتماَ اتصال ستونها به فونداسون به صورت مفصلی می باشد و در سازهایی با اسکلت بتنی در تمام موارد،کلیۀ اتصالات موجود در اسکلت صلب می باشند.
35- معین کردنِ مشخصات و داده های پروژۀ مورد نظر مانند:مشخصات ژئوتکنیکیزمین،تنش مجاز خاک،محل قرار گیری پروژه،نوع مصالح مورد استفاده،تعداد طبقات و ارتفاع هر طبقه ، ابعاد زمین،مشخصات فولاد و بتنِ مصرفی و....
36-قبل از محاسبۀ سازه بهتر است بار انواع سقفها ، دیوارها ،پله ها محاسبه و آنها را تیپ بندی کرد.
چکیده: در این مقاله سعی شده است عوامل تعیین کننده در وزن ساختمانهای صنعتی در دو گروه عوامل محدود کننده و عوامل سلیقه ای مورد بررسی قرار گرفته و از آن نتیجه گیری شود که آیا ما مجاز هستیم دو قاب صنعتی را که ظاهراً از نظر دهانه یا ارتفاع و یا تناژ جرثقیل مشابه هم هستند با هم از نظر وزن واحد سطح سوله طراحی شده مقایسه نماییم یا نه و اصولاٌ آیا میتوان پیش از طراحی یک سوله پیشبینی نمود که وزن تقریبی آن چقدر خواهد شد و اگر چنین است چه عواملی را باید در آن پیش بینی مد نظر قرار داد.
مقدمه:گاهی اوقات از برخی مهندسین و یا سازندگان سوله وهمچنین از زبان برخی کارفرمایان شنیده میشود که اگر وزن واحد سطح سوله ای از مثلاً 30 کیلوگرم بر متر مربع بیشتر شود، محاسبات آن سنگین و طرح غیر اقتصادی میباشد و یا وزن و ابعاد ورقهای یک سوله را با سوله ای دیگر مقایسه میکنند.در این مقاله سعی در بررسی این نظرات داریم و اینکه تا چه حد این گفته ها منطقی و فنی میباشند و میخواهیم یک بررسی کلی بر عواملی که طراحان برای سبکسازی سوله ها باید در نظر بگیرند انجام دهیم . عوامل را به دو گروه محدود کننده و سلیقه ای تقسیم بندی میکنیم:
عوامل محدود کننده مجموعه شرایط ، محدودیتها و بایدهایی هستند که بر طرح حاکمند و طراح در تعیین آنها نقشی ندارد ومعمولاٌ توسط کارفرما به طراح ابلاغ میشود. مانند ارتفاع سوله یا تراز جرثقیل یا محل احداث سوله و ... .
عوامل سلیقه ای عواملی هستند که در شکل کلی و عملکرد سازه نقش دارند اما به سلیقه طراح انتخاب میشوند و قابل تغییر هستند مثل شیب سقف سوله ، طرح کلی سوله ، ابعاد جان مقاطع ، محل استقرار کلافهای طولی و ... .
1- عوامل محدود کننده:
1-1- ارتفاع ستونها : ارتفاع ستونها از سه حیث درتعیین وزن واحد سطح سوله ها موثرند بنابراین میتوان گفت اولین و مهمترین موضوع در بحث وزن سوله ارتفاع آن میباشد :
1-1-1- هر چه ارتفاع سوله ای بیشتر باشد باد بیشتری به آن فشار می آورد (با افزایش چشمه باربر) و ممکن است مقاطع آن سنگین تر گردد.
1-1-2- بدیهی است که با افزایش ارتفاع ستونها و ثابت ماندن دهانه سوله ( و به تبع آن زیربنای سوله ) بر وزن ستونها و در نتیجه وزن واحد سطح سوله افزوده میشود . در واقع اگر فرض کنیم مقاطع تیر و ستون با افزایش ارتفاع سوله تغییر نکند ، تنها بدلیل افزایش طول ستون و مصرف مصالح بیشتر وزن فولاد مصرفی بیشتر خواهد شد.
1-1-3- هرچه ارتفاع سوله زیادتر شود علاوه بر افزایش سطح چشمه باربر سوله فشار باد نیز افزایش میابد و برای ارضای ضوابط آئین نامه در محدودیت جابجایی قاب نیاز است مقاطع سوله به طور قابل ملاحظه ای تقویت گردند . به عنوان مثال آئین نامه بارگذاری ایران ضریب اثر تغییر سرعت باد را در مناطق خارج شهرها به صورت Ce=2.0 (Z/10)0.16 پیشنهاد میکند که با ارتفاع نسبت مستقیم دارد.
1-2- محل استقرار سوله : از دیگر عوامل موثر در وزن سوله باید به منطقه ای که سوله قرار است در آنجا نصب گردد اشاره نمود. چیزی که معمولاً سازندگان به آن توجه نمیکنند. محل استقرار سوله نیز از پنج نظر میتواند موثر باشد:
1-2-1- بارمبنای برف: در حقیقت فرق بسیاری بین وزن سوله ای که در منطقه دارای برف کم مثل نایین ساخته میشود با سوله ای مشابه که درمنطقه ای با بار برف مبنای متوسط همچون اصفهان یا برف سنگین مانند گلپایگان ساخته میشود، وجود دارد. در ایران این بار از25 تا 300 کیلوگرم بر متر مربع متغیر است.
1-2-2- فشارمبنای باد: که در واقع متاثر از سرعت باد در هر منطقه ای هست نیز میتواند نقشی تعیین کننده داشته باشد . به عنوان مثال فشار مبنای باد در ایران طیفی از 32 تا 84 کیلوگرم بر متر مربع را در بر میگیرد.
1-2-3- موقعیت پروژه و بادگیربودن محل : بعنوان مثال ضریب تغییر سرعت در ایران برای مناطق داخل شهر یا محلهایی با ساختمانهای متعدد یا درختان انبوه متفاوت با مناطقی است که در خارج شهر هستند یا درختان انبوه و ساختمانهای متعدد آنها را احاطه ننموده است.
1-2-4- ضریب منطقه ای یا شتاب مبنای زلزله (A): که بسته به سطح لرزه خیزی منطقه در ایران از 0.2 تا 0.35 تغییر میکند و در تعیین ضریب زلزله و برش پایه سازه موثر است.
1-2-5- نوع زمین محل و پریود خاک آن نیز ممکن است در تغییرضریب بازتاب ساختمان (B) و بالتبع ضریب زلزله سازه موثر باشد.
1-3- کاربری سوله : که از دو حیث موثر واقع میشود :
1-3-1- ضریب اهمیت سوله : اهمیت کاربری از حیث آئین نامه 2800 ایران(کم تا خیلی زیاد) و این که آیا سوله محل تجمع خواهد بود یا نه .بحثی که با تغییر ضریب اهمیت سوله (I) میتواند ضریب زلزله را افزایش دهد.
1-3-2- دیوار چینی : بسیاری اوقات ساخت دیوار دور تا دور سوله از الزامات طرح است مانند سوله هایی که برای تولید مواد غذایی یا سردخانه استفاده میشوند. در این صورت هر چه ارتفاع یا وزن دیوار بیشتر باشد نیروی زلزله بیشتری را جذب خواهد نمود و احتمال افزایش مقاطع آن وجود دارد. در صورتی که با استفاده از مصالح سبک برای پوشش اطراف میتوان از این موضوع جلوگیری نمود.
1-4- طول سوله : شاید تعجب کنید اما یکی دیگر از عوامل تعیین کننده در وزن واحد سطح سوله طول آن میباشد.چیزی که اغلب به آن توجهی نمیشود و دلیل آن این است که اعضایی که در هر سوله بدون توجه به طول آن وجود دارند و وزن آنها ثابت است مانند وجود بادبند در ابتدا و انتهای سوله و ستونهای باد و تیر نعل درگاه و پل جرثقیل و کنسول سقف در ابتدا و انتهای سوله و.... در سوله های با طول بالا و متراژ زیادتر تاثیر کمتری بر عدد وزن واحد سطح سوله میگذارند تا سوله مشابهی که طول کمی دارد. همچنین عامل طول میتواند از نظر وجود درز انقطاع در سوله تعیین کننده باشد.
1-5- عمر مفید : عمر مفید در نظر گرفته شده برای سوله و خصوصاً جرثقیل و تعداد دفعات استفاده از آن در روز عامل مهم دیگری است که با معیار خستگی و دخالت در تنش مجاز اعضای تحت اثر خستگی در مقطع و وزن آنها موثر میباشد.
1-6- جرثقیل : وجود جرثقیل و تناژ آن و ارتفاع قرارگیری آن هم فوق العاده میتواند در وزن سوله موثر باشد. آن هم نه تنها از این حیث که باری مضاعف به سوله وارد میکند بلکه به خاطر اظافه شدن اعضایی جدید همچون حماله ها ، پل جرثقیل ، اتصالات آنها ، نشیمن جرثقیل و حتی تغییر فرمی که ممکن است در نوع ستون داده شود. بعنوان مثال برای جرثقیل های با تناژ بالا مرسوم نیست که از جوش دادن کربل به ستون بعنوان نشمن جرثقیل استفاده شود.
1-7- دهانه سوله : عامل موثر دیگری است که با افزایش آن وزن و مقاطع سوله به طور تصاعدی افزایش میابد (همانطور که میدانیم خمش ایجاد شده در تیرها با مربع دهانه تیر نسبت مستقیم دارد.) که این افزایش دهانه با افزایش خمش و برش تیر و ستونها ناشی از بار مرده ، برف و حتی جرثقیل ارتباط پیدا میکند.
1-8- آئین نامه : آئین نامه مورد استفاده برای طرح سوله و شماره ویرایش آن بسیار در طرح مهم است . آئین نامه ها ممکن است از نظر توزیع بار برف ، باد ، زلزله ، ضرایب ضربه بارهای جرثقیل ، محدودیت جابجایی ، روش و ضوابط طراحی اسکلت فولادی و بتنی و ... تفاوت داشته باشند. همینطور مرجع کنترل یا تصویب کننده طرح یک سوله از جمله عوامل مهم دیگر دخیل در این موضوع میباشند. مثلاٌ ممکن است در یک مرجع کنترل اجرای بادبند دورتادور سقف سوله اجبار گردد ودر جایی دیگر نه.
2- عوامل سلیقه ای:
2-1- فاصله چرخهای راهبر پل جرثقیل : که فوق العاده در تعیین مقطع حماله های جرثقیل و ستونهای سوله و حتی در ابعاد فونداسیون موثر است. در واقع با افزایش فاصله چرخهای راهبر بار پل و جرثقیل در هر چرخ راهبر به تکیه گاه (ستون) نزدیکتر میشود و لذا علاوه بر کاهش لنگر ماکزیمم در تیر حماله نیروی وارد بر ستون یا فونداسیون را هم کاهش میدهد. البته فاصله چرخهای راهبر تابع تناژ جرثقیل ، تک پل یا دو پل بودن جرثقیل و علی الخصوص دهانه سوله نیز میباشد . در واقع هر چه دهانه سوله بزرگتر باشد باید این فاصله را بیشتر اختیار نمود تا از ضربه زدن جرثقیل در هنگام حرکت طولی (ناشی از گیر کردن چرخهای یک طرف یا نامساوی بودن سرعت موتور راهبر در دو طرف) و یا خارج شدن راهبر از ریل کاسته شود.
1-3- نوع پل جرثقیل (تک پل – دوپل ) و مقطع آن : که معمولاٌ با توجه به تناژ جرثقیل و دهانه سوله تعیین میگردد. و باید دقت نمود معمولاٌ در جرثقیل دوپل ارابه روی پلها حرکت میکند و به فضای بیشتری بین پل و کنج سوله نیاز است و در حالت تک پل وینچ بالابر به بالهای پایینی پل آویزان است. اگرچه با دوبل شدن پلها وزن آنها بیشتر میشود ولی معمولاٌ مقطع هر پل بهینه و سبک میگردد. طراح بایستی با تغییر عرض و ضخامت ورقهای بال و جان و کنترل تنش پل و اثرات خستگی و خیز آن سبکترین و بهترین حالت ابعاد را برای پل انتخاب کند معمولاٌ هر پل مقطع I شکلی است که البته دارای دو جان (WEB) میباشد.
2-3- نوع اتصال حماله های جرثقیل : (مفصلی – یکسره ) . اگرچه عموماً از اتصالات مفصلی به این منظور استفاده میشود ولی برای جرثقیلهای سنگین میتوان با روشهای خاصی از اتصالات گیردار تیر به تیر (خورجینی) استفاده نمود و مقطع حماله را بهینه ساخت. البته باید توجه داشت در این صورت تحلیل تیر حماله بدلیل نامعین شدن مشکل خواهد شد و بایستی از نرم افزارهای مناسب برای این کار استفاده شود.
2-4- مقطع حماله : معمولاٌ تیر حماله مقطع I شکل دارد ولی در تناژهای سنگینتر ممکن است از مقاطع دیگری هم استفاده نمود (مانند BOX). در هر حال از آنجا که این عضو تحت خمش دو محوره و نیروی محوری قرار دارد بایستی حالات مختلف را برای مقاطع بال و جان امتحان نموده و مقطع بهینه را انتخاب کرد.
2-5- تعیین گیردار یا مفصلی بودن سوله : در این خصوص بایددانست اگرچه استفاده از گیرداری در فونداسیون میتواند فوق العاده در کاهش مقاطع سوله و سبک شدن فولاد مصرفی خصوصاً در سوله های مرتفع موثر باشد اما از آنجا که این کار مستلزم طراحی و اجرای فونداسیونهای خاص ، حجیم و بعضاً پرهزینه است در کل احتمال غیر اقتصادی بودن طرح وجود خواهد داشت و بایستی آن را دقیق برآورد نمود . استفاده از فونداسیونهای نیمه گیردار هم امری است که در صورت انجام تحقیقات و مطالعات وسیعتر میتواند باعث بهینه تر شدن طرح شده و حالت بینابینی باشد میان دو حالت مفصلی یا گیردار صرف و طراح میتواند از محاسن هر دو نوع استفاده کند.
2-6- مقاطع بهینه : بازی با مقاطع تیر و ستون (بال و جان ) برای حصول اقتصادی ترین طرح ممکن (تا حد ممکن افزایش ارتفاع جان برای افزایش ممان اینرسی مقطع ) و کشف بهترین حالت پاسخگو . که باید دقت کرد مقاطع انتخابی منعی از نظر ضوابط آئین نامه طراحی نداشته باشند مثلاٌ ضوابط کمانش موضعی را ارضا کنند. همچنین این بخش فوق العاده به تبحر ، دانش و تجربه طراح وابسته است تا هر بار تشخیص دهد کجای سازه را تقویت و کجا را سبکتر کند مثلاٌ برای محدود کردن جابجایی سوله میتوان تیر یا ستون را قوی کرد اما عموماٌ تقویت تیر تاثیر بیشتری در آن دارد و... .
2-7- تحلیل سه بعدی : استفاده از بادبند در قاب اول و آخر و تحلیل سه بعدی و تبدیل قاب خمشی به قاب دوگانه در برخی مواقع بسیار کارساز است. در این حال باید از آرماتور (بادبند) های دورتادور جهت دوختن قابها به همدیگر استفاده نمود. همچنین استفاده از چشمه باربر کمتری که برای قابهای ابتدا و انتها وجود دارد و بار باد کمتری را جذب میکند نیز در تحلیل سه بعدی میتواند جابجایی سوله را محدودتر کند.
2-8- عناصر موثر : تعبیه مناسب عناصر مهار جانبی مثل سینه بندها و قوطی ها در جاهای مناسب برای افزایش تنشهای مجاز اعضای قاب . در واقع اگرچه این عناصر خود وزن سازه را زیاد میکنند اما میتوانند مقاطع تیر و ستون را سبکتر کنند و استفاده از آنها نیاز مند تجربه و برآورد دقیق است.
2-9- شیب سقف : تعیین مناسب درصد شیب سقف ( و تاثیر آن در جابجایی و تنش ایجاد شده در مقاطع سوله و مقطع لاپه ها و توزیع بار برف و تعداد و قطر میل مهارها و ... )
2-10- شکل کلی سوله : تعیین مناسب شکل کلی سوله و تعداد دهانه و اندازه دهانه ها و تعداد ستونها و ....(تک دهانه ، دو دهانه ، استفاده از ستون در زیر تاج ، سقف قوسی یا دندانه ای ، سوله کوچک چسبیده به سوله اصلی و...) که در واقع بسیاری مواقع قبل از مدل کردن و برآورد وزن سوله نمیتوان اظهار نظر نمود که مثلاٌ برای پوشش یک زمین استفاده از سوله تک دهانه به عرض دهانه 30 متر بهتر است یا سوله دو قلو با دهانه های 15 متری یا حالات دیگر. البته باید دقت کرد با تغییر شکل کلی سوله ممکن است توزیع بار برف یا باد هم به گونه ای دیگر شود و اثری متفاوت روی رفتار سازه داشته باشد.
2-11- فاصله قابها : تعیین فاصله مناسب بین قابها بر اساس شرایط متفاوت و خاص (معمولاً 5 تا 7 متر)
2-12- نوع مصالح : استفاده از فولادهای پرمقاومت مانند St-52 در ساخت برخی مقاطع سوله مثل ستونها و حتی گاهی در ترکیب با فولاد معمولی برای کاهش هزینه ها.مثلاً جنس متفاوت فولاد بال و جان. البته بایستی دقت نمود با توجه به برابر بودن ضریب الاستیسیته فولادهای معمولی و پرمقاومت در سوله هایی که جابجایی غالب است استفاده از فولاد پرمقاومت کمکی به سبکتر شدن طرح نمیکند و استفاده از این فولادها در سوله هایی که تنش و مقاومت در آنها تعیین کننده باشد منطقی است.
جمع بندی و نتیجه گیری: نکته مهم اینجاست که در هر سوله معمولاً یا تنشهای بالا و معیار مقاومت در تعیین مقاطع سوله تعیین کننده میشوند (مانند سوله های با دهانه بزرگ یا دارای جرثقیل سنگین ) و یا جابجایی قاب تحت بار باد و معیار بهره برداری تعیین کننده میشود (اکثر سوله های با ارتفاع بالای 8متر ). بنابراین ممکن است مثلاً در سوله ای که در آن عامل جابجایی غالب بوده است تغییر جرثقیل از 2 تن به 15 تن یا افزایش بار برف یا ضریب زلزله یا استفاده از فولاد پرمقاومت هیچگونه تغییری در مقاطع سوله حاصل نکند.و بالعکس در سوله ای که تنشها عامل تعیین کننده بوده تغییر ارتفاع یا افزایش بار باد تاثیری در مقاطع سوله نداشته باشد. همچنین ممکن است در سوله ای تنش ناشی از بار برف (معیار مقاومت) غالب باشد و افزایش بار زلزله تاثیری بر مقاطع نداشته باشد.
همچنین گاهی وزن واحد سطح سوله بدون احتساب لاپه ها یا حماله ها و پل جرثقیل بیان میشود و گاهی با احتساب آنها. با توجه به وجود عوامل متعدد فوق وزن واحد سطح میتواند از عددی حول و حوش 30 شروع شود و تا بالای 100 کیلوگرم بر متر مربع هم بدست آید وآن عدد کاملاٌ منطقی باشد..
نکته دیگرکه حائز اهمیت است این است که همیشه سبکترین وزن برای سوله بهترین حالت نیست ،بلکه عامل دیگری هم در طرح خوب ملاک است و آن اینکه دورریز ورق برای ساخت سوله به حداقل ممکن کاهش یابد. در واقع ممکن است یک سوله خیلی سبک طرح شود ولی ابعاد آن به گونه ای باشد که با توجه به عرض ورقهای موجود در بازار دورریز زیادی داشته باشد و عملاً ساخت سوله را پر هزینه نماید. پس باید عامل کاهش پرت به عنوان یک هدف در کنار کاهش وزن سوله در ذهن طراح مورد بررسی قرار گیرد.لذا طراح خوب طراحی است که همزمان طرح بهینه و کارا ، اقتصادی و سبک ، ایمن ، زیبا ، بدون دورریز ورق و با کمترین ایجاد محدودیت برای استفاده کنندگان را ارائه نماید.
همانطور که میبینیم اگر برنامه ای وجود داشته باشد که در حین طراحی بلافاصله پس از دادن هر ایده توسط طراح و بعد از جواب گرفتن از طرح در مورد معیارهای مقاومت ، بهره برداری و کمانش موضعی بلافاصله برآورد دقیقی از طرح را ارائه کند و علاوه بر وزن فولاد یا بتن مصرفی برآورد هزینه انجام پروژه را هم ارائه کند طراح قادر خواهد بود بهترین طرح را از آن میان انتخاب نماید که البته امروزه برنامه هایی مانند سوله پرداز به این منظور طراحی گشته که به عنوان ابزاری در دست مهندسین طراح برای ارائه بهترین طرحها میباشند.
نتیجه اینکه هرچند عوامل سلیقه ای زیادی در طراحی سوله های صنعتی وجود دارند که با انتخاب صحیح توسط طراح در بهبود و اقتصادی تر شدن طرح موثرند اما عوامل محدود کننده دیگری هم هستند که باعث میشوند طرح از سایر طرحهای مشابه متمایز گردد و به همین دلیل است که یا نباید وزن واحد سطح سوله های مشابه را با هم مقایسه نمود و یا باید برای مقایسه آنها کلیه عوامل فوق را هم در این مقایسه لحاظ نمود.
پداستال
چیست: ستون های بتنی کوتاه و کم آرماتور و حتی گاهی بدون آرماتور که عموما روی پی
های بتنی اجرا میشه و روی آن صفحه زیر ستون نصب شده و سپس ستون های فلزی روی صفحه
نصب میشه. پداستال ستونی است که حداکثر ارتفاع آن سه برابر عرض آن است.
مزیت کاربرد پداستال:
جلوگیری از کمانش ستون های فولادی
جلوگیری از خوردگی ستون فولادی مدفون
در خاک
حل اختلاف ارتفاع دو پی
شرایط اجرای پدستال در ساختمان های
فولادی و بتنی:
شرط 1-
a کوچکتر یا مساوی با 6 برابر b باشه
شرط 2-
b حداکثر ارتفاعش 120
زمانی که شرایط بالا رو نداشته باشیم ( a بزرگتر از b باشه) از روشهای زیر استفاده میکنند:
- در ساختمون های بتنی بین دو تا پی رو
که با هم اختلاف تراز دارند. کاملا پر از بتن میکنند. که در واقع مثل یه دیوار
برشی عمل میکنه. و دیگه شناژی نداریم
- در ساختمون های اسکلت فلزی. شناژ رو
به صورت ال مانند اجرا میکنند!
*** در یه حالت میشه شناژ رو شیبدار اجرا
کرد . زمانی که a بزرگتر یا مساوی 1.5 برابر
b باشه.
دلایل استفاده از آن:
- زمانیکه لنگر در پای ستون یا نباشد یا
کم باشد.
- زمانیکه در بخش زیر زمین ساختمان با
ارتفاع حدود۳ متر بخواهیم فضای قابل استفاده داشته باشیم.
-زمانیکه بخواهیم بخش زیر زمین ساختمان
را بجای ستونهای فلزی با پدستالهای بتنی اجرا و در حقیقت پدستالها با پی --تولید
یک پی جدید بنماید و در محاسبات سازه به صورت پی وارد شود.
- زمانیکه بخواهیم ستونهای اکسپوز ( در
نما و دید) فلزی از کف به بالا باشد.
نکته۱:
توصیه شده پدستال ها فقط زما نیکه
لنگر در پای ستون نیست استفاده شوند در غیر اینصورت محاسبات آنها مانند ستونهای
بتنی بوده و آرماتورهای مورد نیاز را باید محاسبه کرد.
نکته۲: جهت خرد نشدن سطح پدستال
معمولا از یک شبکه مش آرماتور ضعیف تا حد نمره ۱۴ روی پدستال و زیر صفحه زیر ستون
استفاده میکنند
پی های نواری و برخی ابهامات در طراحی این پی ها
امروزه
متداولترین نوع پی در ساختمانها، پی نواری میباشد. اما با وجود استفاده عمومی از
این پیها به نظر میرسد که هنوز در روش طراحی این پی ها ابهاماتی وجود دارد، که
نیاز به بحث و بررسی آنها میباشد. در این مقاله ابتدا به روش معمول در طراحی این
پی ها توسط همکاران اشاره کوتاهی میشود و در قسمت بعدی ابهامات موجود در این روش
طراحی مطرح و مورد بررسی قرار میگیرد.
-روش معمول در طراحی پی های نواری
معمولآ مهندسان محاسب پی های نواری را با فرض صلبیت نسبی پی در مقایسه با خاک زیر
پی و در نتیجه با فرض توزیع یکنواخت و یا خطی تنش در زیر پی و بدون استفاده از
برنامه های کامپیوتری مبتنی بر تئوریهای اجزاء محدود (نظیر نرم افزار SAFE) طراحی میکنند.
برای طراحی از 2 ترکیب بارگذاری زیر مطابق آیین نامه ACI استفاده میشود.
1) 1.4D+1.7L
2) 0.75(1.4D+1.7L+1.87E) (D بار مرده، L بار زنده و E بار زلزله میباشد
)
سپس با در نظر گرفتن کل مجموعه پی ها به عنوان یک عضو سازه ای گشتاور دوم اینرسی این مجموعه در هر دو جهت اصلی سازه و حول نقطه مرکز سختی پی محاسبه میشود. همچنین با محاسبه مجموع بارهای ثقلی و لنگرهای موجود در مرکز سختی پی، برای هر یک از دو حالت بارگذاری بالا و با استفاده از فرمول توزیع تنش در زیر پی محاسبه میشود.
با به دست آمدن توزیع تنشها در زیر پی، هر یک از نوارهای پی به صورت یک تیر چند دهانه یکسره که بار تیر برابر حاضلضرب تنش زیر پی در عرض پی و به صورت گسترده و تکیه گاههای آن در واقع همان ستونها میباشند، توسط برنامه هایی نظیر SAP2000 مورد آنالیز قرار گرفته و با محاسبه مقادیر لنگرها در نقاط مختلف، مقدار آرماتورهای مورد نیاز در بالا و پایین نوارهای پی محاسبه میشود. (معمولآ در جهت اطمینان و راحتی محاسبات تنش وارد بر نوارهای پی به صورت یکنواخت و برابر تنش ماکزیمم زیر پی در نظر گرفته میشود).در مرحله آخر در دهانه های بادبندی شده مقدار آرماتورهای بالا در زیر ستونها و آرماتورهای پایین در وسط دهانه مقداری افزایش داده میشود.(حدود 50 درصد)
-برخی ابهامات و اشکالات موجود در این روش
اما همانطور که در ابتدا نیز اشاره شد، این روش دارای ابهامات و اشکالاتی میباشد؛ اشکالاتی که باعث تفاوت بعضـآ بسیار زیاد مابین نتایج روش فوق الذکر با روش طراحی کامپیوتری (بر اساس نرم افزار SAFE) میشود. به این ابهامات در زیر اشاره میشود:
1- اولین ابهام در فرض صلب بودن پی میباشد. برای آنکه یک پی به صورت صلب فرض شود، باید یکی از دو شرط زیر ارضا شود:
الف- در صورتی که مقدار بار و فاصله ستونهای مجاور تفاوتی بیش از 20 در صد نداشته باشند و میانگین طول دو دهانه مجاور کمتر از باشد.
ب- در صورتی که پی نواری، نگهدارنده یک سازه صلب باشد که به خاطر سختی سازه، اجازه تغییر شکلهای نامتقارن به سازه داده نمیشود. برای تعیین سختی سازه باید به کمک یک آنالیز، سختی مجموعه پی، سازه و دیوارهای برشی ُرا با سختی زمین مقایسه نمود .(جزییات و فرمولهای این قسمت درکتب مختلف موجود میباشد).
معمولآ مهندسان محاسب از شرط اول استفاده نموده و صلب بودن پی را نتیجه میگیرند. اما اشکال اساسی آنجاست که اکثریت ساختمانهای متداول، پیش شرط این شرط را دارا نمیباشند و اساسآ این شرط برای این ساختمانها قابل استفاده نمیباشد. زیرا با توجه به آنکه اکثریت ساختمانها دارای سیستم سازه ای بادبندی میباشند، در ترکیب بار زلزله در دو ستون مجاور یک دهانه بادبندی، به علت آنکه در یک ستون نیروی فشاری قابل توجه و در ستون دیگر نیروی کششی قابل توجه به وجود می آید، بار این دو ستون (با در نظر گرفتن علامن بارها) اختلافی بسیار بیشتر از 20 درصد دارند و به این جهت شرط الف به طور کلی غیر قابل استفاده میباشد. و اگر پی دارای شرایط صلبیت باشد، بر اساس شرط دوم میباشد و نه شرط اول.
2-دومین خطایی که در این روش وجود دارد، محدود کردن ترکیب بارها به تنها دو ترکیب بار میباشد و حداقل یک ترکیب بار مهم دیگر نادیده گرفته شده میشود.
3) 0.75*(1.2D+1.87E)
این ترکیب بار از آنجا دارای اهمیت میباشد که با توجه به حذف بار زنده و کاهش ضریب بارهای مرده، مقدار نیروی کششی (اصطلاحآ uplift) در ستونهای دهانه های بادبندی به مقدار قابل توجهی افزایش می یابد، که این مساله سبب بالا رفتن مقدار آرماتور بالا در زیر ستونها در روش محاسبه با نرم افزار SAFE و در نتیجه اختلاف بیشتر مابین نتایج دو روش با همدیگر میشود.
3-اما عمده ترین ابهام و ایراد وقتی به وجود می آید که پس از محاسبه مقادیر تنشها، نوارهای پی به صورت تیرهای یکسره در نظر گرفته شده و تنشهای زیر پی به صورت بار خارجی به تیر واردمیشود و تیر مورد آنالیز قرار میگیرد. این روش تا وقتی که در هر نوار فقط دو ستون وجود داشته باشد (سازه معین باشد)، هیچ ایرادی ندارد. اما ایرادها وقتی ایجاد میشود که در هر نوار تعداد ستونها 3 و یا بیشتر باشد. در این حالت نوارها به صورت تیر نامعین در می آیند. مقادیر واکنشها و تلاشهای داخلی در تیرهای نامعین بستگی کامل به شرایط مرزی تیر و معادلات سازگاری حاصل از شرایط مرزی دارد و در صورت تفاوت شرایط مرزی، صرف آنکه شرایط ظاهری آنها شبیه هم باشد، نمیتواند دلیل قانع کننده ای جهت برابر دانستن نتایج آنالیز برای دو حالت باشد. برای یک تیر چند دهانه یکسره شرایط مرزی به شرح زیر است:
الف- صفر بودن تغیییر مکانها در محل تکیه گاهها
ب- مساوی بودن مقدار دوران ها در حد مرزی چپ و راست هر یک از تکیه گاهها (شرط به هم پیوستگی تیر)
اما در نوارهای پی شرط مرزی الف در بالا به شکل دیگری میباشد.با توجه به آنکه پی به صورت تیر بر بستر ارتجاعی در نظر گرفته میشود، مقدار تنش در هر نقطه ضریبی از مدول عکس العمل زمین میباشد((q=Ks.d و به این ترتیب تغییر مکان در محل تکیه گاهها (و هر نقطه دیگر از پی) بر خلاف شرط الف صفر نمیباشد و برابر حاصل تقسیم تنش موجود بر مدول عکس العمل زمین میباشد(d=q/Ks). ضمن آنکه در این حالت اساسآ مقادیر واکنشهای تکیه گاهی (که همان نیروهای موجود در ستونها میباشند) موجود است و مقادیر تلاشهای داخلی تیر باید به گونه ای محاسبه گردند که با این واکنشها همخوانی داشته و در تعادل باشند. این در حالی است در تحلیل نتایج حاصل از این روش مقادیر واکنشهای تکیه گاهی با نیروهای موجود در ستونها تفاوت بسیاری دارد که خود نشاندهنده غلط بودن این روش میباشد. به طور مثال در ستونهای پای بادبند که ممکن است که یک نیروی کششی قابل توجه وجود داشته باشد بر اساس نتایج این روش معمولآ یک واکنش به صورت یک نیروی فشاری به وجود می آید (بیش از 100 در صد اختلاف!!).
اما ابهام آخری که وجود دارد اینست که طرفداران این روش اگر به درست بودن روش خود اطمینان دارند چرا مقادیر میلگردهای به دست آمده برای دهانه های بادبندی را افزایش می دهند؟ و این افزایش طبق چه معیاری میباشد؟ آیا این مساله خود نشان دهنده عدم اطمینان طرفداران این روش به نتایج حاصله نمیباشد؟
آرماتور تقویتی و حداقل و حداکثر در مقاطع تیر ستون
- مطابق بند 9-20-3-2-1 در تمامی مقاطع عضو خمشی نسبت آرماتورها هم در پایین و هم در بالا ،نباید از 1.4/fy کمتر و نسبت آرماتور کششی نباید از 0.025 بیشتر اختیار شود..حداقل دو میلگرد با قطر مساوی یا بزرتر از 12 میلیمتر باید هم در پایین و هم در بالای مقطع در سراسر طول ادامه یابد.
- در ستون ها با معرفی آرایش و ابعاد میلگردها ظرفیت مقطع ستون کنترل می شود.اما در تیرها مساحت میلگرد طولی بالا و پایین مقطع محاسبه شده واز تفاوت میزان مساحت میلگرد های طرح شده در تیر با حداکثر میلگردهای مجاز استفاده در تیر ها ،میزان آرماتور های تقویتی محاسبه خواهد شد.
ضوابط آیین نامه در مورد حداکثر درصد میلگرد در ستونهای قاب بتنی با شکل پذیری متوسط برابر 6% و حداقل میلگرد مقطع ستون بابر 1% میباشد. این مقدار طبق تبصره ب بند18-4-2-1 آیین نامه مبحث 9 در نواحی وصله ها میبایست نصف درصد حداکثر میلگرد رعایت شود و چنانچه از آرماتور طولی نوع S400 استفاده شود نسبت آرماتور در خارج از محل وصله به 4.5% محدود میشود .
دو روش اجرایی برای تعیین تعداد و طول ارماتورهای طولی و تقویتی:
در روش اول به کمک خروجی های Etabs ، پس از نمایش خروجی مربوط به سطح مقطع آرماتورها در نرم افزار ، ابتدا طبق رابطه مندرج در آئین نامه بتن ایران سطح مقطع آرماتور خمشی حداقل برای تیربا ابعادی که درابتدا تعریف کردیم تعیین می شود . (Asmin=1.4*b*d/fy) عدد حاصله بر حسب میلیمتر مربع است . این عدد را بر سطح مقطع میلگردی که قصد داریم از اون به عنوان آرماتور سراسری استفاده کنیم تقسیم کرده و عدد حاصل را به بالا گرد می کنیم . (مثلاً آرماتور نمره 18 ، 20 یا 22 ) این تعداد آرماتور ، آرماتور سراسری میباشد که در تمام طول تیر قرار داده می شود . حال سطح مقطع این آرماتور سراسری را از مقدار سطح مقطع آرماتور ایستگاههای نشان داده شده روی تیرها کم می کنیم. عددی که حاصل میشود سطح مقطع آرماتور تقویتی در ایستگاه مورد نظر است که می توان بر حسب نمره آرماتور تقویتی مصرفی تعداد آنرا تعیین کرد . در ایستگاههایی که سطح مقطع آرماتور سراسری تیر از عدد ثبت شده در ایستگاههای روی تیر بیشتر است نیاز به تقویتی نیست و همان ارماتور سراسری کفایت می کند . در عمل سه ایستگاه داریم . دو سر تکیه گاه و وسط دهانه . معمولاً رایج است برای سهولت در اجرا در وسط دهانه آرماتور تقویتی نمی گذارند و تقویتی ها را در تکیه گاهها قرار می دهند . برای این کار شاید مجبور شویم سطح مقطع آرماتور سراسری رامقداری بیشترازآرماتورحداقل بگیریم تا در وسط دهانه نیاز به تقویتی نباشد . اما برای تعیین طول تقویتی ها روش اصولی استخراج دیاگرام ممان تک تک تیرها از نرم افزار و تعیین طول تقویتی ها از روی انهاست که جهت وقتگیر بودن در اجرا از روشهای ساده شده و اجرایی دیگری استفاده می شود که برگرفته از همان روشهای اصولی هستند و حجم محاسبات را کاهش داده و کار مهندس محاسب را ساده می کنند. مثل شکلی که در صفحه 266 کتاب بتن مسلح طاحونی فصل پیوستگی و مهاری امده است و یک طرح اجرایی برای تعیین طول تقویتی ها در تکیه گاه و وسط دهانه برای دهانه های میانی و کناری ارائه می دهد .
- اما در روشی دیگر پس از گرفتن خروجی طراحی از Etabs ،طبق آیین نامه مبحث 9 در بند 9-20-3-1-2-3 باید به اندازه 5/1 میزان آرماتور طولی در برنامه در تکیه گاه قرار گیرد ،این مقدار آرماتور طولی را به صورت سر تاسری بندازید. مثلا اگر عدد گوشه ای 20 و عدد وسط 7 همون 7 سانتی متر مربع رو به تعداد آرماتور سرتاسری تبدیل میکنیم و بقیه رو تقویتی میندازیم. برای آ رماتور های تقویتی میبایست به مقدار L/3 از هر طرف دهانه ادامه دهیم . قطع عملی به مقدار ارتفاع موثر مقطع و 12 برابر قطر ارماتوری که قطع میشود، بیشتراز قطع تئوری است.
نحوه تعیین نمره و تعداد و فواصل خاموتها در تیر به کمک خروجی نرم افزار :
معمولا ضوابط خاموت گذاری در ناحیه ویژه در تیرها(2 برابر ارتفاع تیرh) باعث میشود که حداقل مقدار سطح مقطع مورد نیازبرای آرماتور برشی در تیرها از مقدار نتیجه داده شده در نرم افزار بیشتر شده که معمولا از آرماتور 10 و توجه به حد اکثر فواصل الزام شده برای خاموت گذاری در ناحیه ویژه(حداکثر فاصله=h/4) و ناحیه عادی (حداکثر فاصله=h/2 )در تیر خاموت گذاری انجام میگیرد.
- تیرهایی که بصورت مفصلی مدل شده اند(اتصالات تیر به تیر)نیازی به رعایت ناحیه ویژه درخاموت گذاری نیست زیرا زلزله تاثیری نداشته و نیازی به رعایت ضوابط ویژه نیست و از خاموت گذاری یکنواخت بر مبنای برش حداکثر انتهایی استفاده میکنیم.
- میلگردهای طولی تیر ها و ستون ها و میلگردهای پی از جنس AIII میاشد و میلگرد های عرضی AII و هر دو آجدار فرض میشود.(معمولا میلگردهای طولی مرغوب تر از عرضی هستند). استفاده از میلگرد های AIII برای میلگرد عرضی به جهت سختی زیاد آن در نواحی خم میلگرد موجب ترک میگردد. میلگرد های طولی و عرضی دیوار برشی از جنس AII میباشد.
- برای میلگردهای اصلی تیرو و ستون ها پوشش میلگرد تا روی خاموت حداقل 3.5 سانت میباشد در حالیکه برای آرماتورهای اصلی پی این مقدار حداقل 5 سانت میباشد.پی ها با توجه به اینکه با خاک تماس دارند باید پوشش خالص بیشتری نسبت به تیر و ستون ها داشته باشند.
محدودیت های اجرائی سقف تیرچه بلوک
سقف های اجرا شده با تیرچه وبلوک ، دارای محدودیت های اجرائی به شرح زیر هستند:
1) فاصله محور تا محور تیرچه ها نباید از 70 سانتیمتر بیشتر باشد .
2) بتن پوششی قسمت بالائی تیر ( بتن روی بلوک ) نباید از 5 سانتیمتر ، یا 12/1 فاصله محور به محور تیرچه ها کمتر باشد .
3) عرض تیرچه ها نباید از 10 سانتیمتر کوچکتر باشد و همچنین نباید از 3.5/1 برابر ضخامت کل سقف کمتر باشد .
4) حداقل فاصله دو بلوک دو طرف یک تیرچه ، پس از نصب نباید کمتر از 6.5 سانتیمتر باشد.
5) ضخامت سقف برای تیرهای با تکیه گاه ساده نباید از 20/1 دهانه کمتر باشد . در مورد تیرهای یکسره ( تکیه گاه های گیردار ) نسبت ضخامت به دهانه ، به 26/1 کاهش می یابد . در سقف هایی که مسئله خیز مطرح نباشد ، این مقدار تا 35/1 دهانه نیز کاهش می یابد .
6) حداکثر دهانه مورد پوشش سقف ( در جهت طول تیرچه پیش ساخته خرپایی ) یا تیرچه های منفرد ، نباید از 8 متر بیشتر شود برای اطمینان بیشتر ، دهانه مورد پوشش ، بیشتر از 7 متر نباشد و در صورت وجود سربارهای زیاد ، و یا دهانه بیش از 7 متر ، از تیرچه مضاعف استفاده شود.
برای تعین مرکز جرم بروش دستی میبایست پس از بارگذاری و تعیین بار های مرده و زنده طبق آیین نامه وزن کف طبقات را با ترکیب بار 20% بار زنده + تمام بار مرده بدست بیاورید(البته طبق جدول 7-1 مبحث 6 این درصد برای مراکز تجاری و پر ازدهام 40% بار زنده تعریف شده است) وسپس در جرم کل هر کف ، مرکز جرم در هر تراز را با حساب این وزن+جرم دیوارهای داخلی و خارجی تعیین نمایید.که از مقایسه مرکز جرم میان طبقات و بام (که شاید اندک تفاوتی با هم داشته باشند) نهایتا مختصات مرکز جرم سازه را بدست آورید. البته Etabs نیز قادر است نا پس از تنظیم ترکیبات بار مورد نظر در منوی Define/Mass Source پس از تحلیل سازه از روی خروجی آنالیز که درمنوی Display/Set Output Table Mode…/Building Output در خروجی نتایج آنالیز مختصات مرکز جرم سازه مورد نظر را تعیین نمایید.
تعیین مرکز سختی:
سختی هر قاب خمشی با تعداد ستون های آن نسبت مستقیم دارد و قاب دارای دیوار برشی نیز سهم بسیاری در تحمل بار جنبی در همان راستای دیوار برشی خواهد داشت.
اما جهت تعیین سختی قابها به شکل جداگانه و دقیق تر،قاب ها هریک بطور جداگانه در نرم افزار تحلیل می شود و با اعمال بار متمرکز مثلا 100 تن به بالا ترین نقطه قاب(به هرکجا میتوان بار متمرکز را وارد نمود بشرطی که جابجایی همان نقطه خوانده شود)و با آنالیز قاب تغییر مکان آن نقطه را بدست می آوریم.سختی قاب عبارتست از:
U- جابجایی نقطه اعمال بار K=P/U
چنانچه فاصله میان مرکز سختی و مرکز جرم در هر تراز از 5% بزرگترین طول در آن ترازبیشتر باشد طبق آیین نامه میبایست لنگر ناشی از این برون محوریت را در نیرویی که بطور مجزا از بار جانبی به هر قاب وارد می آید رادرنظر گرفت که با توجه به این مقدار لنگر برون محوریت مربوط به نیروی جانبی را برای هر قاب توزیع میکنیم.همچنین لنگر پیچشی ناشی از برون محوریت در هر تراز به مرکز جرم در آن تراز اعمال خواهد شد. .
برای تعیین مرکز سختی از طریق نرم افزار می توانید پس از آنالیز سازه در نرم افزار Etabs از طریق Display>show tables>… در جدول نمایش داده شده center mass rigidity- Cm مرکز جرم و Cr مرکز سختی سازه را نشان میدهد.برای مشاهده سهم هر قاب از نیروی جانبی درEtabs میتوانید با انتخاب ستون های هر قاب و اجرای دستور Section Cut مقادیر برش جانبی توزیع شده در هر طبق را مشاهده نمایید.
نحوه تعیین وزن تقریبی فولاد مصرفی در انواع سازه ها
|
||
برآورد مقدار مورد نیاز گچ و آجر نما و ماسه بادی